پرندگانی که بر سرسپاهیان ابِرهه سنگ پخته ریختند!

پرندگان ابابیل؛ پرندگان ناقل بیماری آبله بودند که سجیل ها یا پاره سنگ هایی که در آتش جهنم پخته شده بود را بر سر سپاهیان ابرهه ریختند.


به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، پرندگان ابابيل؛ پرندگان ناقل بيماري آبله بودند كه سجيل ها يا پاره سنگ هايي كه در آتش جهنم پخته شده بود را بر سر سپاهيان ابرهه ريختند.
اين واژه يك بار در سوره فيل در يادكرد پرندگان نابودكننده اصحاب فيل آمده است: {وَأَرسَلَ عَلَيْهِم طَيرًا أَبَابِيلَ * تَرمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِن سِجِّيلٍ * فَجَعَلَهُم كَعَصفٍ مَأْكُولٍ}. (فيل/105، 3-5) كاربرد نادر واژه «ابابيل» در عربي سبب پيدايش اختلاف بسيار درباره اين لغت و ريشه آن ميان واژه‌پژوهان شده است؛ هر چند نمونه‌هايي اندك‌شمار از كاربرد اين واژه در دوره پيش از اسلام در اشعار عرب گزارش شده‌ است.
برخي آن را از ريشه عربي «اـ ب ـ ل» و بدون مفرد شمرده يا مفرد آن را «أبّول» و «إبّيل» و «ايبال» و «إبّال» دانسته‌اند. گروهي نيز آن را غير عربي از واژه ايراني «آبله» شمرده‌اند. سروده‌هاي فراواني از شاعران عرب درباره اين رخداد با اشاره به اين پرندگان نقل شده است.
اختلافات درباره معناي ابابيل نيز كمتر از اختلاف درباره ريشه و اشتقاق آن نيست. عده‌اي آن را به معناي گروه‌هاي حلقه حلقه و جدا از هم يا گروه‌هايي از پرندگان در دسته‌هايي جداگانه و در حال حركت پشت سر هم به صورت پيوسته شمرده‌اند. گروهي نيز ابابيل را به معناي دسته پرستوها دانسته‌اند ؛ هر چند معلوم نيست كه آن را معناي لغوي اين كلمه شمرده‌اند يا مصداق مورد نظر از دسته پرنده‌ها در رخداد اصحاب فيل را پرستو مي‌دانند.
گاه نيز صرفاً براي تشبيه، اين پرندگان را پرستو خوانده و آن‌ها را از نوع ناشناخته و غير متعارف شمرده و وصف‌هايي افسانه‌گونه برايشان ياد كرده‌اند؛ مانند اين كه ايشان‌ را منقار مرغان‌ بود و چنگال‌ سگان‌ و سرهاي شيران. رنگشان نيز را سفيد، سياه يا سبز با منقار زرد شمرده‌اند.
در برابر، گروهي با نگرشي تاريخي سعي كرده‌اند كه آن را پرنده‌اي معمولي و شناخته شده در مكه معروف به كبوتر حرم، از جنس و نسل همان ابابيل بشمرند. پيرو اختلاف ديدگاه‌ها در معناي كلمه، نقش نحوي آن نيز متفاوت شده است؛ به اين سان كه ممكن است اسم عَلَم براي پرندگاني خاص يا وصف براي پرندگان مورد نظر دانسته شود.
اين پرندگان مأموران عذاب الهي براي نابود‌كردن اصحاب فيل بوده‌اند. اصحاب فيل به رهبري ابرهه و به قصد تخريب كعبه، عازم مكه شدند و در آستانه محدوده حرم الهي، فيل‌هايشان از حركت ايستاد. بر پايه روايتي از عبيد بن عمير ليثي، چون خداوند نابودي اصحاب فيل را اراده كرد، پرندگاني را از سوي دريا گسيل داشت كه سياه و سفيد و شبيه خفاش بودند و همراه هر پرنده‏اي سه ريگ سياه و سفيد بود كه دو ريگ را در چنگال و سومي را در منقار حمل مي‌كردند. آنان بر فراز سپاه صف آراستند و در حالي كه فريادهايي جيغ‌گونه مي‏كشيدند، سنگ‌ها را بر سر سپاهيان رها كردند. اين سنگ‌ها به هر سو كه اصابت مي‌كرد، از سوي ديگر بيرون مي‏آمد. بر پايه روايتي ديگر، هنگامي كه ابابيل براي نابود‌كردن اصحاب فيل به آسمان كعبه رسيدند، ابتدا بر فراز كوه ابوقبيس رفتند و سپس به سمت خانه كعبه روانه شدند و هفت بار گرد آن طواف كردند و سپس به صفا و مروه رفتند و فاصله دو كوه را هفت بار سعي كردند. سپس به قصد مأموريت اصلي خويش كه صيانت از خانه كعبه و كشتن سپاهيان ابرهه بود، روانه شدند.
گفته شده كه «سجّيل» پاره سنگي بوده كه در آتش جهنم پخته شده و نيز آن را واژه فارسي سَنگْ‌گِل به معناي سنگي از جنس گِل دانسته‌اند. در ديدگاه غير مشهور در تلاش براي طبيعي نشان دادن اين حادثه، «ابابيل» نام پرندگان يا حشراتي ناقل بيماري آبله يا چيزي شبيه آن شمرده شده است. بيهقي نقل مي‌كند كه پس از آشكار شدن مرغان ابابيل، روي پوست بدن اصحاب فيل دانه‏هاي آبله ظاهر شد و اين نخستين بار بود كه بيماري آبله ديده مي‌شد. ابن كثير نيز نابودي قوم ابرهه را به وسيله وباي جدري دانسته است كه نوعي آبله بود و پرندگان حامل آن بودند. در برخي گزارش‌هاي تاريخي نيز از وجود نشانه‌هايي چون خارش پوست در ميان سپاهيان ابرهه ياد شده است.
برخي تفاسير معاصر نيز اين ديدگاه را بازتابانده و سبب كشته شدن سپاهيان ابرهه را سنگ‌هايي دانسته‌اند كه پرندگان مي‌افكندند و باعث ابتلاي آنان به بيماري آبله مي‌شد و گوشت بدنشان را مي‌ريخت و به مرگشان مي‌انجاميد. در نقلي ديگر، ابابيل از جنس پشه و مگس شمرده شده‌اند كه امراض و آلودگي‌هايي را منتقل مي‌كردند و اين آلودگي به وسيله باد پراكنده مي‌شد. اين ديدگاه را پژوهشگران نقد كرده‌اند.


| شناسه مطلب: 60460




معارف دانشنامه