جنگی که تمام ایمان و کفر مقابل هم قرار گرفتند!

زمانی که عمروبن عبدود از خندق عبور کرد و مبارز طلبید پیامبر سه بار در میان یارانش ندا داد و خواست تا کسی داوطلب نبرد با او شود. هر بار کسی جز علی به درخواست ایشان پاسخ مثبت نداد سرانجام علی(علیه السلام) راهی میدان شد. و پیامبر مبارزه او با عمرو را به مثابه رویارویی تمام ایمان با تمام کفر دانست.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، با عبور پنج تن از نام‌آوران سپاه دشمن، عمرو بن ‌عبدود از بني‌عامر بن لؤي، ضرار بن خطاب از بني‌‌فهر، عكرمة بن ابي‌جهل، نوفل ‌بن ‌عبدالله ‌بن مغيره و هُبَيرة‌ بن ابي‌وهب از بني‌مخزوم، از باريكه‌اي در طول خندق، نبرد احزاب به مرحله‌اي تازه پاي نهاد. عمرو كه به تك‌سوار يَلْيَل شهرت داشت و جراحت نبرد بدر را بر تن داشت، با خود عهد كرده بود كه تا از محمد و يارانش انتقام نگيرد، خود را نيارايد. او با عبور از خندق، در برابر سپاه مسلمانان آن قدر رجز خواند و مبارز طلبيد كه صدايش گرفت. اما كسي را توان رويارويي با او نبود. پيامبر سه بار در ميان يارانش ندا داد و خواست تا كسي داوطلب نبرد با او شود. هر بار كسي جز علي به درخواست ايشان پاسخ مثبت نداد.
سرانجام علي(عليه السلام) پس از سه بار اجازه خواستن از ايشان، اذن يافت و راهي ميدان شد. پيامبر شمشير خود، ذوالفقار، را به او داد و عمامه خويش را بر سرش بست و برايش دعا كرد و مبارزه او با عمرو را به مثابه رويارويي تمام ايمان با تمام كفر دانست.
به گزارشي ترديدآميز ، عمرو پس از شناختن علي، جواني وي و دوستي خود با ابوطالب را مانع نبرد دانست و خواهان جنگ با كساني چون ابوبكر و عمر شد. اما برخي وحشت عمرو از نبرد با علي(عليه السلام) را به ‌سبب دليري او در بدر و احد و كشته شدن بزرگان قريش به دست او دانسته‌اند. علي با اصرار بر نبرد، از عمرو خواست تا يا اسلام بياورد و يا براي مبارزه، از اسب پياده شود. عمرو با خود عهد بسته بود كه هرگاه مردي از قريش از او دو خواسته داشته باشد، يكي را بپذيرد. از اين روي، با رد پذيرش اسلام، از اسب پياده شد.
در اين نبرد تن به تن، علي(عليه السلام) جراحت برداشت؛ اما توانست عمرو را به قتل برساند و سرش را جدا كند و براي پيامبر(صلي الله عليه و آله) بياورد. ابوبكر و عمر برخاستند و سر علي(عليه السلام) را بوسيدند. پيامبر ضربه او در آن روز را برتر از اعمال همه امت خود تا روز قيامت دانست. به‌ رغم آن‌كه مشركان مي‌خواستند جنازه عمرو را به 000/10 درهم بخرند، پيامبر بدون دريافت مبلغي، جنازه وي را به آنان تحويل داد.
با كشته شدن عمرو، همراهان او پا به فرار نهادند. در اين گريز، نوفل‌ بن عبدالله درون خندق افتاد و به‌ دست علي(عليه السلام)كشته شد. فرداي آن روز نيروهاي دشمن به فرماندهي خالد بن وليد براي عبور از خندق و پيروزي بر مسلمانان بسيار كوشيدند؛ ولي به‌ رغم يك روز مبارزه با مسلمانان، هيچ توفيقي نيافتند. از آن پس احزاب حركتي همگاني انجام ندادند و تنها هر شب گروهي از آنان به مسلمانان شبيخون ‌زدند.


| شناسه مطلب: 60462




دانشنامه