حفر خندق توسط پیامبر برای ترغیب مسلمانان در جنگِ احزاب
پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جنگ احزاب مسلمانان را به کوشش فراخواند و به آنان وعده داد که اگر پایداری ورزند، پیروز میشوند. خود ایشان نیز برای ترغیب مسلمانان، با تمام توان در حفر خندق تلاش کرد. مؤمنان تا آنگاه که پیامبر از کار دست نمیکشید، کار میکردند و جز به ضرورت و با اجازه ایشان محل کار را ترک نمی کردند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج حج، پيامبر(صلي الله عليه و آله) كه از طريق مرداني از خزاعه، از همپيمانان بني هاشم، به برنامه دشمن مبني بر توطنه يهوديان و مشركان بر جنگ پي برد، مسلمانان را در زمينه مكان و شيوه رويارويي با دشمن به مشورت فراخواند. سرانجام پيشنهاد سلمان درباره حفر خندق كه از روشهاي پدافندي رايج در ايران بود ، پذيرفته شد. برخي بر آنند كه پيشنهاد حفر خندق از سوي پيامبر(صلي الله عليه و آله) بوده است؛ چنانكه از پاسخ نامه ايشان به ابوسفيان برميآيد. سپس پيامبر(صلي الله عليه و آله) به شناسايي محل حفر خندق پرداخت و منطقه عوالي در شمال مدينه را كه فراخ و زراعي و مهمترين نقطه آسيبپذير شهر بود، مناسبترين مكان براي حفر خندق دانست. در شمال غربي مدينه ميان كوه سلع و پايين سنگلاخ وَبْره (حَرّه غربي) و در شمال شرقي شهر ميان كوه سلع و سنگلاخ واقِم (حرّه شرقي) مناطقي نفوذپذير قرار داشتند ؛ اما ديگر نواحي مدينه در آن زمان با نخلستانها، بناهاي به هم پيوسته، حرّهها و كوه عسير احاطه شده بود و ورود مهاجمان از آن نواحي دشوار بود. پيامبر خندق را از حصار شيخين، از سمت محله بنيحارثه تا مَذاد، خطكشي كرد. سپس مهاجران از ناحيه راتج تا كوه ذُباب، انصار از ناحيه ذُباب تا جبل بنيعبيد، طايفه بنيعبدالاشهل اوس از ناحيه راتج تا پشت مسجد در پشت كوه سلع، و بنيدينار خزرج از ناحيه جُرْبا تا محل خانه ابن ابيالجَنوب به حفر آن پرداختند. امروزه بايد مسير اين خندق را از نزديك مسجد المستراح در شارع سيدالشهداء تا كوه سلع در برابر مساجد سبعه در شارع السيح پيگرفت. حي (محله) الخندق در كنار كوه سلع در همين مسير قرار دارد. )
پيامبر(صلي الله عليه و آله) در آغاز حفر خندق، مسلمانان را به كوشش فراخواند و به آنان وعده داد كه اگر پايداري ورزند، پيروز ميشوند. خود ايشان نيز براي ترغيب مسلمانان، با تمام توان در حفر خندق تلاش كرد. مؤمنان تا آنگاه كه پيامبر از كار دست نميكشيد، كار ميكردند و جز به ضرورت و با اجازه ايشان محل كار را ترك نميگفتند. برخي مفسران نزول آيه187 بقره/2 را مربوط به هنگامي ميدانند كه يكي از اصحاب پس از يك روز روزهداري و مشاركت در حفر خندق، آنگاه كه براي افطار به منزل رفت، از فرط خستگي خوابيد و چون بيدار شد، به رسم روزهداري ديگر اجازه خوردن غذا نداشت. از اين رو، آنگاه كه فرداي آن روز به حفر خندق مشغول شد، در حال كار از هوش رفت. خداوند در اين آيه، خوردن و آشاميدن را پيش از طلوع فجر جايز شمرد: {وَكُلُوا وَاشرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الخَيطُ الأبيَضُ مِنَ الخَيطِ الأسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيلِ...}.
در همين حال، دستهاي از منافقان، به رغم دستور پيامبر(صلي الله عليه و آله)، با سستي و كندي كار ميكردند و گاه بدون اجازه ايشان، پنهاني نزد خانواده خويش ميرفتند. مفسران نزول آيات 63-64 نور/24 را در شأن اينان دانستهاند: {اِنَّمَا المُؤمِنونَ الَّذينَ ءامَنوا بِاللهِ ورَسولِهِ واِذا كانوا مَعَهُ عَلى اَمر جامِع لَميَذهَبوا... ... قَد يَعلَمُ اللهُ الَّذينَ يَتَسَلَّلونَ مِنكُم لِواذًا...}. خداوند در اين آيات، مؤمنان تلاشگر در حفر خندق را همان كساني دانسته كه به خدا و پيامبرش ايمان دارند و منافقان را از بلا و عذاب دردناك بيم داده است.
پيامبر هنگام حفر خندق، مسلمانان از هرگونه حركت تنشزا پرهيز ميداد. مثلاً انصار گفتند: «نحن الذين بايعوا محمداً علي الجهاد ما بقينا أَبداً». پيامبر در پاسخ به آنان فرمود: «لاخير إلّا خيرالآخره، فبارك فى الأنصار والمهاجره». هنگام حفر خندق، مسلمانان با صخرهاي روبهرو شدند كه شكستن آن دشوار بود. سلمان نزد پيامبر رفت تا چارهاي بينديشد. به گزارش حذيفة بن يمان، رسول خدا(صلي الله عليه و آله) با سه ضربه كلنگ، سنگ را شكست و هر بار نوري به سه جهت درخشيد و مسلمانان تكبير گفتند. سلمان از ايشان درباره آن نورها پرسيد. وي با خبر دادن از قصرها و سرزمينهاي ايران، روم و يمن، مسلمانان را به فتح آنها بشارت داد. بيهقي نمونههايي از پيشگوييهاي گوناگون پيامبر هنگام حفر خندق را ياد كرده است.
سرانجام حفر خندق با تلاش شبانهروزي مسلمانان در شش روز به پايان رسيد. از طول، عرض و عمق خندق گزارشي دقيق در دست نيست. واقدي عمق آن را به اندازه قامت يك انسان دانسته است. پس از حفر خندق، گذرگاههايي براي آن نهادند و بر هر يك نگهباناني گماشتند و فرماندهي آنان را به زبير بن عوام سپردند. مسلمانان در هشتم ذيقعده كنار خندق مستقر شدند. شمار رزمندگان مسلمان را 3000 و به گزارشي700 نفر دانستهاند. پيامبر(صلي الله عليه و آله) پرچم مهاجران را به دست زيد بن حارثه و پرچم انصار را به دست سعد بن عباده داد و عبدالله بن ام مكتوم را به جاي خويش در مدينه گماشت و سپس به سوي خندق رفت. سه تن از همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) به نوبت در كنار خندق بودند و ديگر همسرانش همانند زنان و فرزندان مسلمانان در كوشكها و برجهاي استوار مدينه همچون كوشك بنيحارثه، برج مُسير در محله بنيزريق، و برج فارع ساكن شدند. پيامبر(صلي الله عليه و آله) خيمهگاه خويش را بر فراز كوه ذُباب در شرق كوه سلع برپا كرد و آنجا نماز ميگزارد و بر كارها نظارت ميكرد. از اين رو، اين كوه نزد حاجيان از احترام برخوردار شد و قرنها پيش مسجدي به نام ذُباب بر آن بنا نهادند كه بعدها «مسجد الرايه» خوانده شد. اين مسجد اكنون در شارع سلطانه (ابوبكر) بر دامنه كوه الرايه در سمت راست كسي است كه رو به شمال قرار گيرد.