استاد رحیمپور ازغدی در همایش ملی قیام گوهرشاد:
قیام گوهر شادظرفیت هایی دارد که هنوز بهره برداری نشده است

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بر لزوم پرهیز از نمادین بودن همایشها در پرداخت به وقایع مهم تاریخی همچون گوهرشاد تاکید کرد و گفت: درباره این موضوعات و وقایع آن باید به تفصیل صحبت کرد، تا مورد نقد و بحث واقع شوند.
به گزارش خبرنگار پايگاه اطلاع رساني حج از مشهد، حسن رحيمپور ازغدي در همايش ملي قيام گوهرشاد درمشهد با بيان اينكه مرور گذشته بدون عبرتگيري براي آينده ضروري نيست، گفت: وقايع 80 سال پيش در مسجد گوهرشاد به دو دسته تقسيم ميشود، يكي وقايعي كه عبرت آموز است و دقت در جزييات آن لازم و ضروري است و ديگري سنگوارههايي از تاريخ كه در مرور و يادآوري آن الزامي وجود ندارد.
وي كه در تالار بزرگ «شهر» شهرداري مشهد سخن ميگفت بر لزوم پرهيز از نمادين بودن همايشها در پرداخت به وقايع مهم تاريخي تاكيد كردو افزود: اين برنامهها بايد نهادينه شود، بايد هر هفته يا هر ماه يكبار مطالب را درباره اين موضوعات و وقايع به تفصيل بيان كرد تا مورد نقد و بحث واقع شوند.
عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي، با اشاره به برخي از اسناد موجود از واقعه گوهرشاد در تحليل اين واقعه و سركوب مردم از قول هيأت حاكمه آن دوران به چند عنصر اشاره كرد و گفت: قيام گوهرشاد ظرفيتهايي دارد كه هنوز مورد بهرهبرداري قرار نگرفته است؛ اين قيام اولين مقاومت خونين مردم براي مسأله حجاب است و در همه كشورهاي اسلامي بعد از جنگ اول و دوم جهاني بيسابقه بوده است.
استاد رحيمپور ازغدي با تأكيد بر اينكه قيام مردم مشهد در مسجد گوهرشاد اولين مقاومت دست جمعي خونين و ديني در برابر تلاش براي كشف حجابي بود كه در تمام دنياي اسلام اجرا شد، تصريح كرد: اين جنبش كه اولين جنبش دفاع از كرامت زن بود؛ به نحوي سانسور شد كه نميدانيم چند نفر كشته و در كجا دفن شدند.
وي پرداختن به واقعه گوهرشاد را از منظر خشونت بيشاز حد اعمال شده، دستكم گرفتن روح مذهبي و ديني مردم و بهحساب نياوردن جنبش مقاومت زنان الزامي دانست و تأكيد كرد: واقعه گوهرشاد يك پروژه ارعاب بود براي ترساندن مردم و روحانيون كه توانست تا دو يا سه نسل مانع از فعاليتهاي آشكار سياسي، اجتماعي شود. البته پس از واقعه گوهرشاد حوزه مشهد عملاً برچيده شد و برخي از روحانيون دستگير، برخي تبعيد وعدهاي نيز شهيد و زنداني شدند.
استادرحيمپور ازغدي به بيان دو خاطره از واقعه گوهرشاد از زبان پدرش پرداخت و گفت: خاطره نخست مربوط ميشود به مرحوم عابد زاده كه نابغه عامي بود.
وي افزود: عابد زاده تعريف كرده است كه در سال 1314 در پادگاني در مشهد سرباز بوده و از يكي دو روز قبل از كشتار هيجان غيرعادي در پادگان وجود داشته است؛ صبح روز حادثه چند درجهدار عاليرتبه مشهدي و تهراني سربازها را بهصف ميكنند و با صحبت با هر يك از آنها، ميفهميدند چه كسي عرق مذهبي دارد، اين مسأله را با فشردن دست فرمانده پادگان به او اعلام ميكردند، در پايان سربازها را به سه دسته جدا ميكنند، آنهايي را كه عرق مذهبي داشتند بازداشت ميكنند. دسته دوم را كه شناسنامهاي مسلمان و بيرگ بودند ولي نه در حد كشتار، در مسجد بدون اسلحه سازماندهي ميكنند. دسته سوم را هم كه غالباً بهايي، يهودي و مفسد و شرابخوار بودند مسلح كرده و به حرم اعزام كردند.
اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: از صداي تيراندازيها كاملاً مشخص بود كه قتلعامي صورت گرفته و در پايان به مسلحين جايزه هم دادند.
استاد رحيمپور ازغدي دومين خاطره ناگفته قيام گوهرشاد را از قول پدرش نقل كرد كه گفته بود: 3 ساله بودم كه پدرم شب پيش از واقعه به حرم رفته بود و تا سحر نيامد. حوالي صبح وقتي به خانه بازگشت از او علت را جويا شديم؛ گفت نزديك حرم بودم سربازان مسلح ابتدا گلولهها را هدفدار شليك ميكردند، اما پس از مدتي بهسوي هر جنبندهاي آتش ميگشودند و من فرصت فرار كردن نداشتم. لذا در زير سبد بزرگي در مقابل يكي از مغازهها پنهان شدم و چند ساعت آنجا ماندم؛ در ورودي حرم بهشدت تيراندازي ميشد و تعداد زيادي كشته شدند. تا صبح زير سبد مخفيشده بودم تا اينكه گروه ديگري براي انتقال جنازهها و مجروحين آمدند و همه را بردند. بعدها يكي از سربازان تعريف كرده است كه آن روز افراد نيمهجان بسياري را برديم و دفن كرديم.