حجتالاسلام والمسلمین قاضیعسکر:
سفرهای دینی آدابی دارند که باید رعایت کنیم
نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت مراحل و مسائل مهمی را که میتواند به زائران در تجربه یک زیارت اربعین حقیقی کمک کند تشریح و تصریح کرد: راه شناخت ائمه و تحول در انسان طولانی نیست بلکه بستگی به این دارد که شوق چه قدر زیاد باشد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، پله پله تا ملاقات خدا را چگونه در اربعين طي كنيم و از شور به شعور و شعور برسيم؟ سرآغاز مصاحبه و سؤال نخست خبرنگار خبرگزاري بينالمللي قرآن (ايكنا) از حجتالاسلام والمسلمين سيد علي قاضي عسكر نماينده ولي فقيه در امور حج و زيارت بود.
۱. بدانيم هدف بيعت است/ حاجت خواهي وجود دارد اما هدف نيست
حجتالاسلام والمسلمين قاضي عسكر پاسخ داد: ما يك دريافت غلط از بحث زيارت داريم و تصور ميكنيم هر مسلماني وقتي كنار قبور اولياي خدا قرار ميگيرد با اين هدف ميرود كه حاجتي را بخواهد. يعني بيشتر با نيت حاجتگيري و حاجتدهي به اين سفر نگاه ميشود. البته بحث حاجت خواستن بحث درستي است؛ وقتي در كنار قبور ائمه قرار ميگيريم به لحاظ قربي كه آنها پيش خدا دارند، ميتوانند واسطه فيض الهي شوند و خواسته ما را از خداوند بگيرند اما وقتي فلسفه زيارت را نگاه ميكنيم ميبينيم كه زيارت فقط اين نيست.
۲. رمز و كليد موفقيت شناخت ائمه(ع) است/ معني زيارتنامهها را بخوانيم
ما در دوران غيبت زندگي ميكنيم و هدف از زيارت اين است كه شناختمان نسبت به ائمه زيادتر شود و علاوه بر شناخت در زيارت با امامانمان بيعت ميكنيم. در متون زيارتنامهها نيز آمده است كه «خدايا تو شاهد باش كه اينجا آمدهام در حالي كه اين مقام و شخصيتي كه دارم زيارت ميكنم را به عنوان امام و پيشواي خودم ميشناسم و قبول دارم و او را امام خودم ميدانم». اين رمز و كليد آنچيزي است كه شما سؤال كرديد. براي شناخت ائمه نيز در زيارت نامهها از جمله زيارت جامه كبيره اوصاف آنها به خوبي ذكر و معرفي شدهاند. ما اگر بتوانيم امام را بشناسيم و پيشوايي او را قبول كنيم بخش زيادي از زيارت حقيقي محقق شده است.
* آيا شناخت قبل از زيارت بايد محقق شود؟
شناخت قبل از زيارت حتماً بايد اتفاق بيفتد. وقتي ميگوييم ۱۴ معصوم داريم و پيرو پيامبر(ص) هستيم اولين مسئله اين است كه بفهميم پيامبر(ص) كيست و چه اهدافي دارد و رسالتش چيست. در قرآن ميبينيم اهداف مبعوث شدن پيامبران اين بوده كه به مردم علم بياموزند، آنها را تزكيه كنند، انسانها را از بردگيها برهانند و با ارزشها و پاكيها آشنا كنند. همه اين وظايف در خصوص امامان هم صادق است چون ما قائل به اين هستيم كه تفاوتي كه بين پيامبر و امام وجود دارد اين است كه به امامان وحي نميشود اما به پيامبر وحي ميشده است. اگر اين معرفت را ايجاد كرديم و شناخيتم و با شناخت رفتيم مرحله دوم اين است كه بدانيم حال كه به زيارت آمدهايم چه ميخواهيم؟
۳. آداب سفر زيارتي را بدانيم و به آن عمل كنيم
سفرهاي ديني آدابي دارند كه بايد رعايت كنيم. يكي از آداب سفر زيارتي اين است كه از اول بايد هدف خود را مشخص كنيم كه براي چه داريم به سفر ميرويم. كسي كه هدفش اين است كه ميرود به سفري كه در آن هزينه سفر كم است و پذيرايي آماده و سياحتي انجام ميشود دستش به جايي نخواهد رسيد در روايتها هم آمده است كه اگر كسي براي خدا حركت كند و بيايد خدا هم پاداش لازم را به او ميدهد. اگر با اخلاص حركت كنيم مقدمهاي براي اين است كه رفته رفته به نتايج اين سفر دست پيدا كنم. در روايتها هم آمده است كه كسي كه ميخواهد به سفر زيارتي برود بايد اخلاقش را اخلاق حسنه قرار دهد. يعني من زائر وقتي حركت كردم بايد خودم را با اخلاق اسلامي آشنا كنم و اين اخلاق را محور رفتارم قرار دهم. نسبت به همراهان هم صبوري داشته باشم و اگر هم حادثه اي رخ داد و خشمگين شدم حلمم خشمم را كنترل كند اين ويژگيها موجب ميشود بهرهاي كه يك جوان ميخواهد، را به دست آورد. زائران ميتوانند در اين خصوص كتاب اداب زيارت را نيز مطالعه كنند.
۴. هر آنچه شما بگوييد را قبول دارم هر آنكس را كه دوست داريد دوست ميدارم
تعابيري كه در زيارتنامهها آمده نشان ميدهد كه من به اينجا آمدهام كه با ائمه و اهداف آنها بيعت كنم. «محقق لما حققتم مبطل لما ابطلتم مطيع لكم عارف بحقكم مقر بفضلكم محتمل لعلمكم محتجب بذمتكم معترف بكم ...»(فرازي از زيارت جامعه كبيره) و هر آنچيزي كه آنها حق ميدانند را حق بدانم، با محتوايي كه مورد نظر دين بوده پيوند برقرار كنم، هر آنچه ائمه(ع) به عنوان قوانين و مقررات مطرح فرمودهاند را قبول كنم و ... . پس قبل از رفتن بايد بدانم ائمه چه گفتهاند كه در زيارت عنوان كنيم آنها را قبول داريم. عرفان و معرفت نيز همين است كه شناخت حاصل شود و بيعت صورت گيرد. در همين شناخت است كه محبت قلبي ما به حدي ميرسد كه ميگوييم «من هر كسي را شما دوست داريد دوست دارم و با هر كسي سر جنگ داريد من هم جنگ دارم». اين يك تعبير مهمي است كه هم در زيارتها آمده و هم در بحث امامت آمده است.
۵. آداب زيارت را رعايت كنيم/عاشقانه برويم
اگر اين مسئله را حل كرديم به يك بحث ديگر ميرسيم و آن آداب زيارت است. تعابير مهمي در آداب زيارت داريم مثل اين تعبير كه «كسي كه عاشقانه براي زيارت بيايد». شوق محبت افزوده شده است. محبت فراواني كه انسان را از زمين جدا و به حركت وامي دارد. وقتي حضرات معصوم را شناختيم و عظمت وجودي آنها را درك كرديم خود به خود اين شوق ايجاد ميشود. چرا مردم به امام و رهبري علاقهمند هستند با اينكه اين افراد جلوهاي از جلوه هاي نوراني پيامبر و ائمه(ع) هستند؟ به اين خاطر كه افكار، رفتار، سخنان و ... آنها را ميبينند و ميشنوند. در مورد پيامبر و ائمه هم همين بحث مطرح است كه وقتي شناخت به وجود آمد شما با شوق بياييد به زيارت.
*خيلي از جوانان به دنبال يك راه كوتاه هستند، آيا راه كوتاهتري هست؟
۶. راه شناخت طولاني نيست/ رسيدن به ميزان شوق وابسته است
راه شناخت معصومين طولاني نيست درست است كه معرفت مراتبي دارد، فردي در اين مراتب ميشود آيت الله العظمي بهجت و قاضي طباطبايي كه در طول زمان معرفت خود را افزايش دادهاند، برخي ديگر ميشوند افراد عادي اما بسياري از وقت ها ممكن است در يك لحظه اين تحول اتفاق بيفتد. نمونههاي اين مسئله را زياد در تاريخ داريم مثل «فضيل عياض» كه دزد سرگردنه بود و يك شب براي گناهي خواست از خانه مردم بالا برود كه اين آيه را شنيد كه «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ» (سوره حديد آيه ۱۶) همين يك آيه او را متحول كرد يعني راه طولاني نيست. بلكه بستگي به اين دارد كه شوق چه قدر زياد باشد كه بتوان بر اساس آن شوق خود را به اقيانوس بي كران و رحمت واسعه پروردگار متصل كرد. اگر اين اتفاق بيفتد راه طولاني نيست. وقتي زائر ميرود و آن همه عظمت را در راهپيمايي اربعين ميبيند و بعد در كنار قبر امام حسين(ع) قرار ميگيرد و سلام ميكند و لحظاتي اين پيوند را برقرار ميكند همين براي تحول و بازگشتن از راه غلط كافي است. ما از اين نمونهها طي حج، عمره و عتبات بسيار داشتهايم.
۷. ديگران متحول شدهاند ما هم ميتوانيم
يكي از بانوان دانشجو به من نامه نوشته و تعريف كرده بود كه قبل از عمره وضعيت من از نظر پوشش به حدي بد بود كه همه من را به هم نشان ميدادند و در خصوص وضع پوشش من حرف ميزدند يكي از دوستانم پيشنهاد كرد كه در عمره دانشجويي ثبت نام كنيم، به دوستم گفتم وضعيت من اينجور است آنوقت به عمره بروم اما او گفت يك سفر خارجي است ديگر؛ و هر دو ثبت نام كرديم و قرعه به نام من افتاد چند روز اول در مدينه هم حس و حال خاصي نداشتم اما روز سوم حالي به من دست داد و يكدفعه به خودم آمدم و از خودم پرسيدم اگر پيامبر(ص) از من سؤال كند كه تو مسلماني و پيرو من هستي چرا وضعيت اينگونه است من چه جوابي بايد بدهم؟ و از آن روز آنقدر گريستم و تحول در من به وجود آمد كه حال كه بازگشتهام حجاب كامل دارم فقط براي من دعا كنيد من در اين راه پايدار بمانم.
۸. بدانيم تحول روحي فقط يك بخش از اربعين است
مراد از اربعين و حركت به اين گستردگي همين تحول روحي و اخلاقي در مردم است اما اين مسئله فقط يك بخش از عظمت اربعين است. وقتي آهن و آهنربا از هم دور هستند جذب هم نميشوند اما وقتي نزديك ميشوند آهن جذب آهنربا ميشود. زيارت هم همين مسئله است و وقتي زائر جلوههاي معنوي، سيل جمعيت و حتي كساني كه راه رفتن براي آنها سخت است را در اين مسير ميبيند طبيعي است كه اگر زمينه روحي داشته باشد جذب و متحول ميشود. البته افرادي كه قساوت قلب پيدا كرده اند ممكن است بسياري از همين جلوه ها هم آنها را تغيير ندهد اما آدمهايي كه ما ميشناسيم و ميبينيم قلب قسي ندارند و با ديدن اين صحنهها و شنيدن يك سخنراني يا مداحي احساس ميكنند تحول پيدا كردهاند و وقتي باز ميگردنند بايد رنگ و بويي از كربلا داشته باشند.
۹. بايد غوغا به پا كنيم/ حفظ روحيه شهادت طلبي
علاوه بر تحول روحي نكته مهم دوم در برگزاري مراسم اربعين بزرگداشت ياد شهدا به ويژه سالار شهيدان و ياران ايشان است. حتي امام راحل ميفرمايند گريه براي امام حسين (ع) گريه سياسي است. ايشان ميفرمايد وقتي يك حادثه بزرگي براي ما رخ ميدهد بايد براي آن شيون، زاري و غوغا به پا كنيم و نگذاريم اين حادثه فراموش شود. همين عزاداريها است كه باعث شده فرهنگ اهل بيت حفظ شود. صدام جلوي اين راهپيمايي را ميگرفت چون ميدانست اگر مردم دور هم جمع شوند ظلم را سرنگون ميكنند. در بحث اربعين حفظ روحيه شهادت طلبي در جامعه و بزرگداشت ياد شهدا مسئله مهمي است. با چنين مراسم بزرگي فرهنگ شهادت و شهادت طلبي را احيا ميكنيم و نميگذاريم از بين برود.
۱۰. بصيرت افزايي؛ بايد تك تك ما بدانيم چه ميكنيم
تك تك افرادي كه دارند به مراسم اربعين ميروند بايد بدانند كه در حال انجام چه كاري هستند. اين مسئله همان بحث بصيرت افزايي است. زائر بايد بداند به كجا و براي چه دارد ميرود و چه كار بايد بكند؟ نبايد صرفاً بحث و نگاهي شيعي به اربعين داشته باشيم. اكنون مسئله اربعين به سمت افقي بالاتر در حركت است. اكنون اهل سنت هم به طور گسترده، مسيحيان، بودائيان و پيروان ساير مذاهب از همه جاي دنيا به اين مراسم ميآيند. دور هم جمع شدن مردم يك نياز بوده كه اربعين آن را برآورده كرده است. اكنون دنيا از ظلم و ستم خسته شده است و مقابله با ظلم بين شيعه و سني و اديان آسماني مشترك است. اين فرصت بزرگي براي ما است كه اربعين را به يك تجمع بزرگ بشري با هدف استكبار ستيزي و ظلم ستيزي در جهان تبديل كنيم. اين ظرفيت وجود دارد كه اربعين را تبديل كنيم به يك تجمع ديني ضد ظلم و حتي اختلافهايي كه بين جوامع بشري وجود دارد را آنجا كم رنگ كنيم. اما متأسفانه بر روي اين مسئله و ظرفيت كمتر كار شده و به نظرم بايد كار بيشتري صورت گيرد.
۱۱. تشنه، گرسنه و پياده به زيارت برويم
در روايتها براي اربعين توصيههايي به غير از سفرهاي زيارتي ديگر وجود دارد، گفته شده است كه وقتي به زيارت امام حسين(ع) ميرويد سعي كنيد تشنه، گرسنه و پياده برويد تا صحنههايي كه در عاشورا اتفاق افتاده بيشتر براي شما تجلي پيدا كند و بفهميد تشنگي و گرسنگي و در سنگلاخ پياده راه رفتن يعني چه؛ اينها است كه آدم را متحول ميكند. آدم نازپروده كه به جايي نميرسد. اگر با اين شيوه حركت كنيم و برويم قطعاً دست آوردهاي بزرگي را به دست خواهد آورد.