کربلا مرکز ثقل هستی اربعین مغناطیس قلب‌ها

گزارش اول: حركت به سوي نور
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، امسال هم رزق اربعين به بركت دعاي دوستان در كامم شيرين شد و مسافر كربلا شدم.
بعد از گرفتن ويزا و بليط پرواز برنامه چهارمين سفر اربعين را باخداحافظي دوستان و آشنايان و اقوام و همسايه هاو همه آرزومندان كليد زدم تا از شهد شيرين زيارت اربعين همه را شريك لحظات ناب و روحاني سفر عشق كنم.
بعضي ها را با پيامك، بعضي ها را با تلگرام و بعضي ها را با تلفن در لحظات قشنگ زيارت سهيم كردم امااين اشك و بغض و شنيدن صداي هق هق گريه و التماس دعاي قلبي همه بود كه به من نورانيت و معنويت باطن داد و دلم را جلا داد.
هر كسي نغمه و زمزمه اي روحاني داشت و دلم را تكان مي داد يكي مي گفت حرم عباس برآيم نماز بخوان، ديگري التماس مي كرد حرم امير المومنين عليه السلام برايش قنوت عشق بگيرم و دوستي مي گفت بين الحرمين صدايم كن.
آن يكي مي گفت مقام امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف برايم نماز بخوان و مادري با بغض و اشك و آه،در حرم ساقي تشنه لب كربلا ترنم باران داشت و آرزوي زيارت طفلان مسلم بن عقيل دو طاير دلخسته اي كه در دستان حارث لعنت الله عليه لاله بي سر شدند.
توصيف لحظات خداحافظي و واگويه هاي دلي ملتمسين كربلاي حسيني كبريت احمري بود كه خرمن دلم را مشتعل به نور معرفت و بصيرت حسيني مي كرد ورسوبات غفلت از لحظات ناب سفر را در وجودم ذوب مي كرد.
لحظاتي كه با خداحافظي همه عزيزان حتي با جواب پيامك هاي منقلب كننده تحول روحي زيبايي در جان و جسمم شكوفه مي زد.
امسال ديگر نمي گويم مي خواهم براي جاماندگان از سفر عشق گزارش دهم معتقدم همه شما با من، در قلبم، قدمم، انديشه ام و دلم چون ستارگان آسمان مي درخشيد و حضور داريد پس چنين مي سرايم! همسفران همه كسانيكه از طرف سيدالشهدا اساميتان روي خط تلفنم زنگ خورد و بر صفحه پيامك دعاگو و نايب الزياره تان شدم
بياييد كربلا منتظر ماست بيا تا برويم ژاله و اشك مهياست بيا تا برويم.
هر كه دارد هوس كرببلا بسم الله هر كه دارد سر ياري ما بسم الله
كوله پشتيم را مزين به عكس بردار شهيدم سيد فرهادي كه بهانه رفتنش را بازكردن راه كربلا سرود برداشتم وبا پرچم كوچكي كه متبرك به اسامي يا حسين مظلوم ، يا زهرا و يا ابالفضل به رنگ طلايي روي زمينه مشكي آن مي درخشيد يا علي گفتم و قدم از خانه پدر بيرون نهادم.
از مسير خانه تا فرودگاه باز به تعدادي از دوستان و آشنايان تماس گرفتم و از انرژي و دل شكسته و التماس آتشينشان پر پرواز گرفتم.
فرودگاه كه رسيدم همه جماعت با يك توشه مشترك از كوله بار عشق و رمز واحد لبيك يا حسين در آسمان چشمانم عاشقانه ترين تصوير دلدادگي را تاباند و دلم را به انوار حسيني درخشاند.
همراهي، همدلي، مهرباني و صبوري عشاقي كه اربعين بهانه شده بود تا همه را زير يك بيرق به نام پرچم سرخ حسيني بر بوم عشق و بندگي قابي از زيباترين تصاوير ناب كند.
تحويل بار و صدور كارت پرواز و عبور از گيت ها و كانتر خروجي مرا از هميشه سبكبال تر كرد و به سوي نور حركت داد
ساعت 30: 10 دقيقه صبح روز چهارشنبه 10 آبان 1396 مطابق با 12 صفر 1439پاي از زمين برداشتم و با گام گذاشتن بر پله هاي شركت هواپيمايي تابان و پرواز به فرودگاه بغداد دلم موج در موج ابرهاي آسمان كه ذرات نور خورشيد از لابه لاي آن مي درخشيد جام هفت رنگي از شوق و تمناو شكوه عشق مي شد.
خلبان كلانتري مدت پرواز را يك ساعت و 10 دقيقه اعلام كرد و هواپيما از زمين اوج گرفت و همراه با آن دلم چون كبوتري تشنه به سمت كربلا بال مي گشود تا از سفره حقيقت بي سر دانه دانه معرفت برچيند و كام از زلال ناب بصيرت سيراب كند.
امسال سفرم را با زيارت سامرا و كاظمين و حضرت سيدمحمد عموي بزرگوار و صاحب كرامت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف آغاز مي كنم با اذن ورود از نرجس خاتون مادر صاحب الامر به عتبات عاليات از حكمت بانو حكميه خاتون و زيارت جامعه امام هادي و شرح بي نهايت سرداب اذن ورود به مشك عطر ناب نقوي و مهدوي معطر كنم.
اين اربعين گام هايم را از كاظمين و سامرا متبرك مي كنم تا راز سر بر ني را از نجواي عسگري در سفر عشق مشق كنم.
يا صاحب الزمان مهدي فاطمه يوسف زهرا پرده نشين غيبت زيارت اربعين جدت را كه در فرازي از ناحيه فرمودي هر صبح و مسا گريه وندبه مي كنم و در مصيبت عاشور خون مي گريم با عتبه بوسي حرم شريف پدر و مادر شريفت و جدت در سامره آغاز مي كنم و از عمه ات حكميه خاتون مدد مي جويم با سلام و عطر رضوي از ديار مشهد و قم از آستان خورشيد و ماه بر دامان جواد الايمه و باب الحوايج موسي بن جعفر عليهما السلام در كاظمين دست
يا صاحب الزمان آغاز مي كنم زيارت اربعين را به نيابت از همه شهدا از صدر اسلام تا كنون، تمام انبيا، اوليا، علما، مراجع، فقها، نجبا، صلحا، زهاد، ابرار، اوتاد، نيكان، پاكان، درگذشتگان، حق داران، اموات بي وارث، بد وارث و با وارث، پدران، مادران، خواهران، برادران، عموها، دايي ها، عمه ها، خاله ها، زن دايي ها، زن عموها، عموزاده ها، خاله زاده ها، عمه زاده ها، معلمان، اساتيد، شاگردان، دوستان، اقربا، آشنايان، نزديكان، همسايگان، همسالان و همه محبين و عاشقان و دوستداران اهل بيت مسلمان و غير مسلمان از زن و مرد، پير وجوان، خرد كلان و همه عزيزاني كه تدارك و مقدمات سفر زايران حسيني را با قلم، قدم، زبان، جان و مال فراهم مي كنند.
لحظات نوشتن آخر گزارش ساعت15 :12 هواپيما فرود آمد خلبان گفت اينجا فرودگاه بغداد...
از بركت نام شهيد مصطفي صدرزاده، مجيد قربانخاني، عباس آسيمه، احمد قنبري، محمودرضا بيضايي، احمد محمد مشلب از لبنان همه از شهداي مدافع حرم وارد كاظمين و مشرف به زيارت جوادين شدم.
و حالا رسيدم به اولين منزلگاه و نخستين موكب تا شرح زيارت سامرا و كاظمين جرعه نوش شهد جان بخش و روح بخش قدسي اربعين باشيد... يا زهرا
متولي از كاشان