بخش 3

فصل چهارم: امامت مهدویّت و تحریف حقایق مهدی موعود و منابع معتبر اهل تسنّن مهدویّت و صحیح بخاری مهدویّت و صحیح مسلم شارحان صحیح بخاری و مسلم، از مهدی (علیه السلام) مهدویّت در سنن ابن‏ماجِه، ابوداود و تِرْمَذی مهدی موعود (علیه السلام) انکار وجود حضرت مهدی (علیه السلام) حقیقت ماجرا در ادّعای واهیِ تغییر قبله خلاصه‌ی سخن


55


فصل چهارم : امامت


57


امامت

مهدويّت و تحريف حقايق

وجدان‏هاي آگاه نمي‏پسندند كه به صرف دشمني با يك اصل، حقايق پايمال شود و اساساً چرا بايد عدّه‏اي در راستاي مخالفت با شيعه، اعتقادات خويش را نيز زير پا نهند؟

آيا مي‏توان به وجود مهدي منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اعتقاد داشت و در عين حال به صرف مخالفت با شيعيان آن را انكار كرد؟ آيا اصولاً در فرهنگ اسلامي ـ و نه شيعي ـ مهدويّت قابل انكار است؟ آيا مي‏شود معتقد به وجود مهدي آخرالزّمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بود و كتابي توزيع كرد كه مهدويّت را ردّ مي‏كند؟

مهدي موعود و منابع معتبر اهل تسنّن

از مباحث اصيل و قابل پي‏گيري و تحقيق‏ ـ حتّي در مدارك معتبر و قديمي سنّيان ‏ـ موضوع مهدويّت است. در «صحاح سته؛ كتب صحيح شش‏گانه»1 كه معتبرترين كتب اهل تسنّن است، به روشني از مهدويّت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اين كتب عبارت‏اند از: صحيح بخاري، صحيح مسلم، سنن ابن‏ماجه، سنن ابي‏داود، سنن ترمذي، سنن نسائي. زمان تأليف همگي اين كتب قبل از قرن سوم هجري است.


58


سخن رفته است.

مهدويّت و صحيح بخاري

محمّد بن ‏اسماعيل بخاري (194 ـ 256 هجري) در كتاب صحيح خود ـ كه اهل تسنّن اين كتاب را برترين كتاب پس از قرآن مي‏دانند ـ از زبان رسول اكرم (صلّي الله عليه وآله) چنين نقل مي‏كند:

كَيْفَ أنتُم إذا نَزَلَ ابنُ مريمَ فيكم و امامُكم مِنْكم.(1)

حال شما چگونه است آن‏گاه كه پسر مريم بر شما فرود آيد و امام [ جهت نماز] از شما مسلمانان باشد. [ و حضرت عيسي بدو اقتدا كند] ؟

مهدويّت و صحيح مسلم

مُسلِم ‏بن ‏حَجّاج نيشابوري (204 ـ 261 هجري) نيز در صحيح خود ـ كه پس از صحيح بخاري معتبرترين كتاب نزد سنّي‏ها است ـ علاوه بر اشاره به حديث فوق2، حديث ديگري به نقل از صحابي مشهور جابر بن عبداللّه‏ انصاري آورده است. جابر مي‏گويد:

شنيدم كه پيامبر فرمودند: گروهي از امّتم آشكارا تا روز قيامت بر اساس حق پيكار مي‏كنند. آن‏گاه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صحيح بخاري، كتاب أحاديث الانبياء، باب 49: نزول عيسي‏ بن ‏مريم، حديث شماره 3449.

2 . صحيح مسلم كتاب الايمان، باب 71: نزول عيسي ‏بن ‏مريم، حديث شماره 246.


59


فرمود: پس عيسي‏بن ‏مريم فرود مي‏آيد، فرمانرواي گروه (مسلمانان) گويد: بيا و برايمان نماز بگزار. او مي‏گويد: نه! به درستي كه بعضي از شما به پاس گراميداشت اين امّت، بر ديگران امير هستيد.(1)

شارحان صحيح بخاري و مسلم، از مهدي (عليه السلام) مي‏گويند

شرح‏كنندگان دو كتاب صحيح بخاري و مسلم، به روشني حديث‏هاي فوق را درباره‏ي حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تفسير كرده‏اند. براي مثال ابن حَجَر عَسْقَلاني، از شرح‏كنندگان صحيح بخاري، در توضيح حديث‏هاي اين كتاب چنين مي‏نويسد:

قطعي و متواتر است كه مهدي (عليه السلام) از اين امّت است و همان كسي است كه عيسي (عليه السلام) پشت سر او به نماز مي‏ايستد.

وي در ادامه مي‏نويسد:

نماز خواندن عيسي (عليه السلام) پشت سر مردي از اين امّت، با توجّه به اين‏كه در آخرالزّمان و نزديك قيامت است، نشانه‏ي صحّت و درستي گفته‏هايي است كه گويد: به ‏درستي زمين از قائمي براي خدا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صحيح مسلم كتاب الايمان، باب 71، حديث شماره‏ي 247.


60


با حجّت خالي نخواهد بود.(1)

اين مطلب كه از قول عالم بزرگ سنّي‏ مذهب، «ابن‏حَجَر» نقل مي‏شود، تأييد روشني بر اعتقاد شيعه نسبت به «استمرار امامت» و «وجود امام غايب (عليه السلام) » است.

مهدويّت در سنن2 ابن‏ماجِه، ابوداود و تِرْمَذي

ابن‏ماجِه قزويني (209 ـ 273 هجري) به حديث مشهور «المهديُّ مِن وُلْد فاطمة»: «مهدي از فرزندان حضرت فاطمه [سلام‏اللّه‏عليها] است.» اشاره مي‏كند.(3) ابوداوود سيستاني (202 ـ 275 هجري) در كتاب سنن خويش مي‏نويسد:

پيامبر فرمود: اگر از عمر دنيا تنها يك روز باقي بماند، خداوند آن روز را آن‏چنان طولاني مي‏كند تا فردي از من (يا اهل بيت من) قيام كند، او هم‏ اسم من است.4

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . فتح الباري في شرح صحيح البخاري 6: 383 ـ 385. هم‏چنين ر. ك. ارشاد الساري في شرح صحيح البخاري 5: 419. در اين كتاب تصريح دارد كه حضرت عيسي (عليه السلام) در نماز به حضرت مهدي (عليه السلام) اقتدا مي‏كند.

2 . نسائي فقط به احاديث فقهي اشاره مي‏كند. در نتيجه، كتاب سنن نسائي درباره‏ي حضرت ولي عصر (عليه السلام) روايتي ندارد؛ به همين دليل، سه كتاب ديگر مورد بررسي قرار مي‏گيرد.

3 . سنن ابن‏ماجه، ج 2، كتاب الفتن، باب خروج المهدي، حديث 4086. وي در اين باب به هفت حديث اشاره مي‏كند.

4 . سنن ابوداود، كتاب المهدي، ج 4: 106. وي در اين فصل نيز هفت روايت را بررسي مي‏كند.


61


محمّد بن ‏عيسي تِرْمَذي (209 ـ 297 هجري) نيز با اشاره به دوران طلايي حكمراني آن حضرت مي‏نويسد:

فردي به نزد ايشان مي‏آيد و مي‏گويد: اي مهدي [من نيازمندم] به من اعطا كن. به من اعطا كن. پس [آن وجود مقدّس دستور مي‏دهند] در دامانش تا آن‏جا كه در توان اوست [سيم و زر] بريزند.(1)

مهدي موعود (عليه السلام) و وهّابيان

جالب آن كه اعتقاد به مهدي (عليه السلام) ، چنان مستند و مستدل است كه وهّابيان نيز مجبور به قبول وجود آن منجي شده‏اند و حتّي به اثبات وجود مهدي مي‏پردازند.

ابن‏تيميه (661 ـ 728 هجري) رهبر فكري وهّابيّت و پايه‏گذار اعتقادي اين گروه افراطي مي‏نويسد:

رواياتي كه به خروج مهدي اشاره مي‏كند، احاديث صحيحي است... مانند آن‏چه كه از رسول خدا نقل گرديده است: «... اگر از عمر دنيا يك روز باقي مانده باشد، خداوند آن روز را آن‏قدر طولاني خواهد كرد تا اين‏كه مردي از من يا (به تعبير روايت ديگر) از اهل بيت من قيام كند.» 2

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سنن ترمذي، ج 4، كتاب الفتن، باب 52: ما جاء في المهدي، حديث 2232. در اين باب سه حديث بررسي شده است.

2 . منهاج السنه ابن‏تيميه 4: 211. اين كتاب را ابن‏تيميه در ردّ (شيعيان نوشته است.


62


حتّي در اين روزگار نيز رهبران فكري وهّابيّت، به ظهور آن ولي الهي (عليه السلام) اعتراف و اذعان دارند. مفتي بزرگ عربستان عبدالعزيز بن‏ باز چنين مي‏نويسد:

امّا اين‏كه برخي از علماي عصر حاضر، وجود مهدي منتظر را به‏طور كلّي انكار مي‏كنند، قول باطلي است؛ چرا كه احاديث درباره‏ي خروج (و ظهور) او در آخرالزّمان و اين‏كه او زمين را از عدل و داد پُر مي‏كند پس از آن‏كه از ظلم و ستم پر شده است، احاديثي است كه تواتر معنوي دارد و اين روايات بسيار نقل شده است.(1)

انكار وجود حضرت مهدي (عليه السلام) و اتّهام به آن وجود مقدّس در كتاب‏هاي وهّابيان

در سرزمين وحي، در اطراف مسجدالحرام و در كنار مسجد زيباي نبوي (صلّي الله عليه وآله) ، همان وهّابياني كه خود در اثبات وجود مهدي منتظر قلم‏فرسايي مي‏كنند، به زبان فارسي و براي تضعيف اعتقاد شيعيان به وجود آن حجّت الهي، كتابي چاپ و توزيع مي‏كنند كه نه تنها انكار مهدويّت مي‏نمايد2، بلكه آن حضرت را متّهم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مجموع فتاوي و مقالات متبوعه 4: 57، عبدالعزيز بن‏باز.

2 . "اهل بيت از خود دفاع مي‏كنند": 168 (به زبان فارسي)، مؤلّف حسين موسوي، مترجم جواد منتظري. اين كتاب از سال 1381( (هجري شمسي در بين زائران بيت اللّه‏ الحرام حرم نبوي صلي‏الله‏عليه‏و‏آله توزيع مي‏شود.


63


مي‏كند كه مي‏خواهد پس از ظهور، قبله را از مكّه به كوفه تغيير دهد!!

نويسنده‏ي اين دروغ بزرگ و اين اتّهام زشت چنين نوشته است:

ما گمان مي‏كرديم كه امام قائم، مسجدالحرام را به حالت اصلي‌اش كه در زمان رسول خدا بوده است بازخواهد گرداند ولي بعدها فهميديم كه خير منظور اين است كه آن را خراب مي‏كند و با زمين هموار مي‏نمايد چون كه قبله را به سوي كوفه تغيير جهت خواهد داد.

آن‏گاه به روايت زير از اميرمؤمنان (عليه السلام) استناد كرده است:

فيض كاشاني روايت مي‏كند: (يا أهل الكوفه) اي مردم كوفه خداوند كسي را به اندازه‏ي شما دوست ندارد لذا امتيازاتي را به شما اختصاص داده است (مصلاّكم بيت آدم و بيت نوح وبيت ادريس و مصلّي ابراهيم...) مصلاي شما خانه آدم و خانه نوح و خانه ادريس و مصلاّي ابراهيم است (ولاتذهب الأيّام حتّي ينصب الحجرالأسود فيه) طولي نمي‏كشد كه سرانجام حجرالأسود در آن نصب خواهد شد.

سپس اضافه مي‏كند:


64


بنابراين منتقل كردن حجرالأسود از مكّه به كوفه و كوفه را مصلاّي آدم و نوح و ادريس و ابراهيم دانستن، دليل بر اين است كه پس از خراب كردن مسجدالحرام، كوفه قبله‏ي نماز تعيين خواهد شد.

حقيقت ماجرا در ادّعاي واهيِ تغيير قبله

اين‏كه چگونه نويسنده‌ي كتاب از روايت اميرمؤمنان (عليه السلام) نتيجه گرفته «اعتقاد شيعيان اين است كه در زمان حضرت مهدي (عليه السلام) قبله از مكّه به سوي كوفه تغيير خواهد كرد.» مشخّص نيست.

اميرمؤمنان (عليه السلام) در اين حديث، نه تنها از تغيير قبله سخن نمي‏گويد، بلكه با اشاره به فضيلت مسجد كوفه و با استناد به دانشي كه به تعليم الهي و نبوي آموخته‏اند، بيان مي‏فرمايند كه اين مسجد، منزل‏گاه و محلّ نماز پيامبران بزرگ الهي از جمله حضرت آدم، نوح، ادريس و ابراهيم: بوده است.

سپس با بهره‏گيري از گنجينه‏ي علم غيبي كه خداوند در اختيار اميرمؤمنان (عليه السلام) نهاده، در مقام پيشگويي مي‏فرمايند: روزي حجرالأسود به كوفه خواهد آمد.

اين واقعه نزديك به سيصد سال بعد از آن حضرت، در زمان حكومت قرامطه در سال‌هاي 317 تا 330 ق اتفاق افتاد و اصولاً ربطي به حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و زمان ظهور ندارد.


65


تاريخ، اين واقعه را چنين ثبت كرده است:

سليمان ‏بن ‏حسن‏ بن ‏بهرام جنابي «ابوطاهر» پس از پدرش حسن در سال 310 در بحرين، رهبري دولت قرامطه‏ي اسماعيليه را به دست گرفت... در سال 316 و 317 ابوطاهر سپاه خود را به مكّه برد و كعبه را غارت كردند و حجرالأسود را نيز با خود بردند. او در سال 319 به كوفه بازگشت و در آن جا پنجاه روز مستقر شد. سپس ساحل بحرين را به تصرف درآورد و در سال 330 حجرالأسود را به كوفه آورد.(1)

جالب آن است كه علاّمة مجلسي پس از ذكر همان حديث، چنين توضيح مي‏دهد:

نصب حجرالأسود در مسجد كوفه، در زمان قرامطه اتفاق افتاد كه كعبه را خراب كردند و سنگ را به كوفه انتقال دادند.(2)

پس از چندي نيز «حجرالأسود» به مكّه بازگردانده مي‏شود و در مراسمي خاص، در جاي خويش در زاويه‏ي كعبه قرار مي‏گيرد.

متأسّفانه نويسنده به جاي توجّه‏دادن مسلمانان به اين خبر غيبي و استفاده از آن در جهت معرّفي اولياي خدا ـ كه همانا اميرمؤمنان و فرزندان ايشان (عليهم السلام) اند ـ با

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اسماعيليه و قرامطه در تاريخ: 104 ـ 105، نويسنده عارف تامر، تعليق حميرا زمرّدي، انتشارات حسابي.

2 . بحارالأنوار 100: 390، ذيل حديث 14.


66


برداشتي كاملاً شخصي، از حديث سوء استفاده مي‏كند و حضرت مهدي (عليه السلام) را متّهم مي‏نمايد كه درصدد تغيير قبله خواهد بود.

خلاصه‏ي سخن

1ـ تغيير كلام و تحريف معناي حديث اميرمؤمنان (عليه السلام) توسّط نويسنده‏ي كتاب.

2ـ متّهم كردن امام زمان (عليه السلام) و موعود عدالت گستر جهان به اموري كه واقعيّت ندارد؛ مانند: تغيير قبله و نصب حجرالأسود در كوفه و تحريف حقايق.

3ـ انتشار عقيده‏اي باطل با عنوان «دروغين بودن مهدي موعود» در بين زائران بيت اللّه‏ الحرام و مسجد نبوي.

4ـ انتشار عقيده‏اي باطل با آگاهي كامل از بطلان آن. چرا كه وهّابيان خود معتقد به وجود مهدي آخرالزّمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هستند اما كتابي را به رايگان توزيع مي‏كنند كه درباره‏ي «ردّ مهدويّت» در آن، قلم فرسايي شده است.

بسيار بجاست كه از توزيع رايگان چنين كتبي آن هم در مكان‏هاي مقدس ـ مانند مكّه و مدينه ـ جلوگيري به عمل آيد كه به يقين، رضايت الهي در اين كار است.



| شناسه مطلب: 73387