بخش 8

    ج ـ تعصبات جاهلانه     د ـ ملی گرایی     هـ ـ فرقه گرایی   نتیجه گیری   خلاصه درس نهم   نمونه سؤالات تشریحی   نمونه سؤالات تستی منابع و مآخذ

 همكاري كردند متأسفانه اكنون كه نه خليفه‏اي است و نه مقام خلافتي دشمنان استعمارگر
مي‏كوشند با برافروختن اختلافات تاريخي مربوط به هزار و چهارصد سال پيش،
مسلمانان را دچار تفرقه كنند.

    امام خميني (ره) درباره اين عامل تفرقه صريحا مي‏فرمايند:

    «امروز سر ولايت اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) اختلاف كردن، خيانت به اسلام است امروز اين
حرف‏ها را طرح نكنيد، مبادا با اعمال شما اسلام فراموش شود. مبادا با اعمال شما اسلام
دفن شود، اگر دلسوز اسلام و ملت و كشورتان هستيد دست از تفرق برداريد و اين طرح
شيطاني را خنثي كنيد. سر يك نفر آدم كه آيا كافر است يا مسلم بر سر هم نزنيد. به اين
مسائل توجه كنيد، مي‏خواهند شما را به جان هم بريزند و آنها نتيجه بگيرند».(1)


ج ـ تعصبات جاهلانه

    يكي از عوامل مهم تفرقه، تعصبات جاهلانه است كه اسلام با آن به مبارزه برخاسته و
پيامبر اكرم ( صلَّي اللّه عليه و آله و سلم ) درباره آن فرموده‏اند: كسي كه در دلش خردلي از عصبيت باشد،
خداوند او را روز قيامت با عرب‏هاي جاهليت برانگيزاند.(2)

    امام خميني(ره) مي‏فرمايد: عصبيت، يكي از اخلاق باطنه نفسانيه است كه آثار آن
مداخله كردن و حمايت نمودن از خويشاوندان و مطلق متعلقان است، چه تعلق ديني و
مذهبي و مسلكي باشد، يا تعلق وطني و آب و خاكي و غير آن، كه منشاء بسياري از
مفاسد اخلاقي است و خود آن في نفسه مذموم است گرچه براي حق يا امر ديني باشد و
منظور اظهار حق نباشد، بلكه منظور غلبه خود با هم مسلك خود يا بستگان خود باشد.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- امام خميني، 15/4/58.

2- كافي، ج 2، كتاب‏الايمان، باب‏العصبيه، ح 3.

3- امام خميني، چهل حديث، ص 125-126.



179


د ـ ملي‏گرايي

    يكي ديگر از عوامل تفرقه، ملي‏گرايي است، پيغمبر اكرم ( صلَّي اللّه عليه و آله و سلم ) مردم عرب، فارس،
روم و . . . را از ملي‏گرايي به اسلام‏گرايي، و از اسلام به ايمان و از ايمان به تقوي و مهاجر
في سبيل‏اللّه‏ ارتقاء دادند و درنتيجه همه مسلمانان ملل مختلف را متحد ساختند. استعمار
غرب مي‏كوشد تا مسلمانان تَعَرُّب بعد از هجرت نموده و به حالت ابتدايي ارتجاع كنند. امام خميني(ره) در اين باره چنين مي‏فرمايند:

    «آن چيز مهمي كه دول اسلامي را بيچاره كرده و از ظِلِّ قرآن كريم دور مي‏كند، نژاد
بازي است، اين نژاد ترك است بايد نمازش را هم تركي بخواند. اين نژاد ايراني است
بايد الفبايش چه جور باشد. آن نژاد عرب است، عروبيت بايد حكومت كند نه اسلام،
نژاد آريايي حكومت كند نه اسلام، نژاد ترك بايد حكومت كند نه اسلام، نژادپرستي
يك مسئله بچه‏گانه است كه سران دول را دارند بازي مي‏دهند. غافل از اينكه نكته
اتكايي كه همه مسلمين داشتند از مسلمين گرفتند، همين نژاد بازي كه اسلام قلم سرخ
روي آن كشيد و يا بين سياه و سفيد و مابين ترك و مغرب و عجم هيچ فرقي نگذاشت و
فقط ميزان را تقواي واقعي قرار داد: «اِنَّ اكرمكم عند اللّه‏ اتقاكم».

    اسلام فقط اتكاست، ترك و فارس و عرب و عجم ندارد، قضيه نژاد بازي ارتجاعي
است چرا مسلمين باهم جنگ مي‏كنند براي اينكه در تحت لواي اسلام نيستند!


ه ـ فرقه‏گرايي

    امام خميني (ره) معتقد بودند كه اگر مسلمانان جهان از حصارهاي فرقه‏اي كه بعد از
پيامبر اكرم ( صلَّي اللّه عليه و آله و سلم ) به دور خود كشيده‏اند آزاد و به سوي اسلام ناب محمدي بازگردند، از كثرت فرق و مذاهب فقهي و كلامي به وحدت مي‏رسند و درمي‏يابند كه خداوند يك دين بيشتر ندارد و آن دين حنيف اسلام است. و ما نبايد با ديدگاه‏هاي مختلف فقهي و كلامي مجتهدين را وسيله‏اي براي تقسيم اسلام به فرق گوناگون قرار دهيم، و آنگاه به نفي اسلام يكديگر بپردازيم. همچنانكه بني‏اسرائيل دين حنيف ابراهيم را به صورت دو


180


 دين يهود و نصاري تقسيم كردند و هركدام ديگري را بي‏اساس خواندند در حالي كه هر
دو دسته كتاب آسماني را مي‏خواندند.


    و قالت اليهود ليست النصاري علي شي‏ء و قالت النصاري ليست اليهود علي شي‏ء
و هم يتلون الكتاب.

    خداوند مي‏فرمايد: كساني كه نمي‏دانند سخني مانند سخن اينان مي‏گويند: «قال
الذين لايعلمون مثل قولهم».
(1)

    همينطور امام خميني(ره) با تقسيم كردن مسلمانان به فرقه‏هاي گوناگون بطوري كه در
برابر يكديگر باشند مخالف بودند و همواره از مسلمان جهان مي‏خواستند با كنار گذاشتن
اين حصارهاي تعصب فرقه‏اي همگي به اسلام ناب محمدي بازگردند و در ديدار با
علماي اسلامي فرمودند:

    «يك دسته از مسلمانان شيعه هستند و يك دسته‏اي از مسلمانان سني، يك دسته
حنفي و دسته‏اي حنبلي و دسته‏اي اخباري هستند، اصلاً طرح اين معني (و اين
دسته‏بندي‏ها) از اول درست نبوده. در يك جامعه‏اي كه همه مي‏خواهند به اسلام خدمت
كنند و براي اسلام باشند، اين مسائل نبايد طرح شود. ما همه برادر هستيم و با هم هستيم،
منتهي علماي شما يك دسته فتوي به يك چيز دادند و شما تقليد از علماي خود كرديد و
شديد (به عنوان مثال) حنفي، يك دسته فتواي شافعي را عمل كردند و يك دسته فتواي
حضرت صادق ( عليه السلام ) را عمل كردند، اينها شدند شيعه. اينها دليل اختلاف نيست، ما نبايد با
هم اختلاف و تضاد داشته باشيم، ما همه باهم برادريم. برادران شيعه و سني بايد از هر
اختلافي احتراز كنند».(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- بقره: 113.

2- امام خميني، 8 / رمضان / 1400، صحيفه امام، جلد 9، ص 359.



181


نتيجه‏گيري

    بناي رفيع و باشكوه فرهنگ و تمدن اسلام بر پايه توحيد بنا شده كه در ساختن آن
ماهرترين و پاك‏ترين مهندسين از سرزمين‏هاي مختلف سهيم بودند. اين بناي عظيم
ساخته فكر و انديشه كسي نبود بلكه ايمان و اشتياق مسلمانان به اسلام و رضاي پروردگار
آن را به وجود آورده بود و براي پژوهش درباره آن علما و انديشمندان ملل اسلامي
دست به دست هم دادند و خود را از هرگونه تعصب قومي و فرهنگي بجز قوميت اسلام و
فرهنگ قرآن، عاري ساختند، عرب، عربي بودن و فارسي، فارسي بودن و رومي، رومي
بودن خود را فراموش كرد و خود را در خدمت اسلام و زبان قرآن قرارداد و دسته‏جمعي
بناي فرهنگ و تمدن اسلامي را بنا نهادند.

    قسمت اعظم آن را مستقيما از اسلام گرفتند، و بخش‏هايي از علوم ساير ملل جهان را
با تغيير و تصرفاتي در خدمت اسلام درآوردند تا آنجا كه فلسفه يونان را كه از آن عقائد
دوگانه و تثليث اثبات مي‏شد، به رنگ اسلام درآوردند و براي اثبات توحيد و معاد از آن
استفاده كردند.

    اين فرهنگ و تمدن در سطح جهاني بدرخشيد زيرا كه به همه مسلمانان تعلق داشت
و همه خود را در آن شريك مي‏دانستند هر عالم و دانشمندي حق عضويت و شركت در
هر بحثي و مراجعه به هر كتاب و اخذ هر رأي و نظريه‏اي داشت و هيچ كس به ديگري كه
با او هم‏عقيده و هم‏فكر نبود جز با نظر تقدير و برادري نمي‏نگريست.

    خليفه در بغداد كرسي تدريس كلام را به شيخ طوسي سپرده و بسياري از علماي اهل
سنت در درس اين عالم امامي شركت مي‏كردند و فقهاي بزرگ شيعه چون شهيد اول و
شهيد ثاني در حوزه‏هاي اهل سنت شركت مي‏جستند.

    متأسفانه نسل‏هايي وارث اين خانه فرهنگ و تمدن اسلامي شدند كه در آن به نزاع
برخاستند و پرده‏هايي ميان خود برافراشتند و هر دسته‏اي در قسمت خود مستقل و مجزا
شدند و از ورود ديگران جلوگيري كردند و بدين‏گونه فرهنگ و تمدن اسلامي از جنبه
عمومي و اجتماعي به مذاهب بسته تبديل گشت و از مليت عمومي به ملوك‏الطوايفي


182


محدود، تنزل نمود و هر عالم و دانشمندي در محيط كوچك خود خانه‏نشين شد و از
آنچه در ساير مذاهب بود چشم فروبست و در يافته‏هاي خود تعصب ورزيد و با هر آنچه
نمي‏دانست به دشمني برخاست.

    و دست‏هاي سياست، پرده‏هاي ميان فرقه‏ها را به ديوارها و حصارهاي مليت مبدل
ساخت تا جائي كه حتي در كنار خانه خدا براي هر مكتب فقهي مقامي ساخته شد و هر
فرقه‏اي براي خود نماز جماعت جداگانه تشكيل مي‏داد.

    هدف امام خميني(ره) اين بود كه با برداشتن ديوارها و حصارهاي مليت و نژاد و كنار
زدن پرده‏هايي كه فرق گوناگون ميان خود برافراشته‏اند، اسلام ناب را آشكار سازند و
مسلمانان جهان را به وحدت واقعي خود برساند، بي‏آنكه مكتب‏هاي فقهي و كلامي و
تفسيري را لغو و يا درهم ادغام كنيم.



183


خلاصه درس نهم

    از ديدگاه امام راحل وحدت اسلامي در جامعه امروز امري ضروري مي‏باشد كه طي
آن توحيد كلمه مقصد همه انبياي عظام است، وحدت رمز قدرت و پيروزي انقلاب
اسلامي مي‏باشد.

    در اين ميان تأكيدات قرآني و حركت رسول اكرم در جهت وحدت تمامي جهان و
معرفي رسول اكرم و علي ( عليه السلام ) بعنوان اسوه وحدت حائز اهميت است.

    عواملي كه باعث رسيدن به اين هدف مهم هستند عبارتند از:

    اتكال به خدا، اسلام، ايمان، رحماني بودن، توجه به معنويت، اراده الهي، ضيافت‏اللّه‏،
لطف و تأييد الهي، نماز جمعه، فريضه حج، امامت و حكومت، اجتماعات مذهبي
عاشورا و . . .

    در مقابل عوامل زير نيز تهديدي جدي عليه وحدت امت اسلامي مي‏باشد: سب و
لعن و مطاعن، برافروختن اختلافات تاريخي، تعصبات جاهلانه، ملي‏گرايي و فرقه‏گرايي.



184


نمونه سؤالات تشريحي

1ـ به چه دلايلي امام خميني(ره) وحدت را رمز قدرت مي‏دانند؟

2ـ عوامل وحدت را نام ببريد.

3ـ اجتماعات مذهبي عاشورا چگونه مي‏تواند ضامن وحدت باشد؟

4ـ نظر امام راحل در مورد ملي‏گرايي چيست؟

5ـ آيا امام راحل فرقه‏گرايي را مشروع مي‏دانند؟ چرا؟



185


نمونه سؤالات تستي

1ـ طبق كدام آيه قرآن بر وحدت تأكيد شده:

الف) إنّ اكرمكم عنداللّه‏ اتقاكم

ب) واعتصموا بحبل‏اللّه‏ جميعا و لا تفرقوا

ج) قُلْ إنْ كنتم تحبّون اللّه‏ فاتّبعوني

د) إنّ اللّه‏ اصطفي آدم و نوحا

2ـ به چه علت تلاش پيامبر اكرم ( صلَّي اللّه عليه و آله و سلم ) براي اتحاد جهان آن عصر ناكام ماند؟

الف) اغراض سياسي آن وقت

ب) اغراض علماي نصاري و يهود

ج) عدم عمل به وصيت پيامبر در غدير خم

د) موارد الف و ب

3ـ امام خميني اتحاد و برادري ميان . . . . . . . . . و . . . . . . . . . را بعنوان الگو و نمونه معرفي
كرده.

الف) پيامبر ( صلَّي اللّه عليه و آله و سلم ) و علي ( عليه السلام )

ب) پيامبر ( صلَّي اللّه عليه و آله و سلم ) و سلمان

ج) امام حسن و حسين عليهماالسلام

د) شيخ شلتوت و سيد جمال‏الدين اسدآبادي

4ـ كدام يك جزو عوامل وحدت از ديد امام راحل نيست؟

الف) اتكال به خدا                         ب) رحماني بودن

ج) ضيافت‏اللّه‏                                 د) نصرت الهي



186


5ـ كدام يك از عوامل زير از ديدگاه امام راحل جزو عوامل تفرقه نيست؟

الف) سب و لعن و مطاعن                 ب) برافروختن اختلافات تاريخي

ج) ملي‏گرايي                                 د) جنگهاي بين‏المللي

6ـ اين سخن امام راحل مصداق كدام يك از موارد زير است: (. . . و يكي جزوه مي‏دهد

و آنرا تعريف مي‏كند، هر دو امروز غلط است).


الف) برافروختن اختلافات تاريخي     ب) سب و لعن و مطاعن

ج) تعصبات جاهلانه                         د) فرقه‏گرايي

7ـ از نظر امام راحل امروز بر سر ولايت امام علي ( عليه السلام ) اختلاف كردن چه حكمي دارد؟

الف) جهت حل مشكلات بلامانع است

ب) اختلاف امت رحمت است

ج) خيانت به اسلام است

د) تا حل شدن موضوع بايد موضع خود را حفظ كرد

8ـ طبق نظر امام راحل آثار عصبيت چيست؟

الف) مداخله كردن                         ب) حمايت نمودن از خويشاوندان

ج) غلبه خود با هم‏مسلك خود             د) تمام موارد



187


منابع و مآخذ

1ـ قرآن كريم.

2ـ الامام زيد حياته و عصره، محمد ابوزهره، دارالفكر العربي، قاهره.

3ـ الاتقان في علوم‏القرآن، جلال‏الدين عبدالرحمن السيوطي.

4ـ الاحتجاج علي اهل اللجاج، طبرسي احمدبن علي، قم، مكتبة الحيدرية، 1383 ش.

5ـ الاحوال الشخصية، محمد ابوزهره.

6ـ قواعد العقائد من احياء علوم‏الدين، غزالي احمدبن محمد، دار اقراء بيروت، 1985 م.

7ـ اخبار الطوال، دينوري ابي حنيفه احمدبن داود ـ تحقيق عبدالمنعم عامر، قاهره،
وزارة الثقافة والارشاد القومي، 1960 م.

8ـ الارشاد، شيخ مفيد.

9ـ الاستيعاب، ابن عبدالبر.

10ـ اسلام آئين همبستگي، محيط طباطبايي، نشر زكات علم، تهران 1377.

11ـ اسماعيليون و مغول و خواجه نصيرالدين طوسي، حسن امين، ترجمه مهدي زنديه،
مؤسسه دائرة‏المعارف اسلامي، تهران، 1382.

12ـ اطوارالثقافة والفكر في ضلال العروبة و الاسلام، جندي علي، مكتبة الانجلو
المصرية، قاهره 1960.

13ـ امالي صدوق، ترجمه محمدباقر كمره‏اي، انتشارات كتابچي، پائيز 1376.

14ـ انديشه‏هاي صادق، دانشگاه امام صادق ( عليه السلام ) .



191


15ـ ايران و جهان اسلام، عبدالهادي حائري، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس
رضوي، مشهد 1368.

16ـ بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسي، 110 جلدي، مؤسسه الوفاء بيروت، 1404 ه . ق.

17ـ بحثهايي از فقه تطبيقي، مهدي پيشوايي، حسين گودرزي، نشر مشعر، پائيز 1381.

18ـ تاريخ الفقه الأسلامي، محمدعلي السايس، مكتبة احياء التراث الاسلامي، مكه،
بي‏تا.

19ـ تاريخ سياسي شيعيان اثني عشري در ايران، پروين تركمني آذر، مؤسسه
شيعه‏شناسي، تابستان 1383.

20ـ تاريخ عمومي حديث، مجيد معارف، نشر كوير، 1377.

21ـ تحريرالوسيله امام خميني(ره)، مطبعة الآداب، نجف، 1390 ه . ق.

22ـ تحليلي بر مواضع سياسي امام علي ( عليه السلام ) از رحلت پيامبر تا قتل عثمان، اصغر قائدان.

23ـ تفسير القرآن الحكيم، رشيد رضا، محمد (تفسير المنار)، دارالمعرفة بيروت، بي‏تا.

24ـ التفسير الكاشف، محمدجواد مغنيه، دارالعلم للملايين، بيروت، 1968 م.

25ـ التفسير الكبير، فخر رازي، دار احياء التراث العربي، بيروت، بي‏تا.

26ـ الجامع لاحكام القرآن، ابي عبداللّه‏ القرطبي المالكي، دارالكتب العلميه، بي‏تا.

27ـ جستاري در انديشه فقهي مذاهب، محمدرضا ضميري، انتشارات گلستان معرفت،
تابستان 1384.

28ـ چهل حديث، امام خميني(ره)، تهران، مؤسسه نشر و تنظيم آثار امام راحل، 1378 ش.

29ـ حاشيه ابن عابدين، چاپ معهد فتح دمشق، با تصحيح دكتر فرنور.

30ـ حجة‏اللّه‏ البالغة، احمد عبدالرحيم دهلوي، دارالتراث، القاهرة، 1355 ه . ق.

31ـ الحجة علي اهل المدينة، محمدبن الحسن الشيباني، تصحيح سيد مهدي حسن
گيلاني، بيروت، عالم الكتب، 1385 ه . ق.



192


32ـ حيات فكري و سياسي امامان شيعه، رسول جعفريان، سازمان تبليغات اسلامي، 1369.

33ـ دايرة‏المعارف بزرگ اسلامي، (الكبري)، زير نظر سيد محمدكاظم موسوي
بجنوردي، مركز دائرة‏المعارف، 1466 ه . ق.

34ـ دائرة‏المعارف قرن بيستم. (دائرة‏المعارف القرن العشرين) فريد وجدي.

35ـ ديوان خواجوي كرماني، به اهتمام احمد سهيلي خوانساري، تهران، پاژنگ، 1369.

36ـ ديوان اشعار سنايي، حكيم ابوالمجد مجدودبن آدم سنايي غزنوي، بسعي و اهتمام
مدرس رضوي، تهران، نشر سنايي، 1362 ش.

37ـ سنن ابي‏داوود، ابي‏داوود سليمان ابن الاشعث السجستاني الازدي، داراحياء التراث
العربي، 4 جلدي.

38ـ سنن الترمذي، محمدبن عيسي ترمذي، دارالكتب العلميه، 1994، 5 جلدي.

39ـ شرح المواهب المالكي علي المواهب اللدينية للعلامه القسطاني، زرقاني محمدبن
عبدالباقي.

40ـ شرح نهج‏البلاغه ابن ابي‏الحديد، 2 جلد در 1 جلد، كتابخانه آيت‏اللّه‏ مرعشي نجفي،
قم، 1404 ه . ق.

41ـ شرعيات دين يهود، هاراويديد آذرچيان، بي‏تا.

42ـ شيعيان بغداد، محمدطاهر يعقوبي، ان : شيعه‏شناسي، اول 1385.

43ـ شيعه پاسخ مي‏دهد، سيد رضا حسيني‏نسب، نشر مشعر، چاپ 16، پائيز 1385.

44ـ صحيح بخاري، محمدبن اسماعيل بخاري، 8 مجلد، بيروت، مكتبة الثقافية.

45ـ صحيح مسلم، مسلم‏بن حجاج نيشابوري، بيروت، دارالكتب العلميه، 1992، 2 جلدي.

46ـ صحيفه امام خميني(ره)، صحيفه نور، مجموعه 22 جلدي.

47ـ طبقات النحويين واللغويين، ابي‏بكر محمدبن الحسن الزبيدي الاندلسي، قاهره
دارالمعارف، 1984 م.



193


48ـ زندگي پس از مرگ، لئون دني، ترجمه و تلخيص عبدالمجيد حكيم، تهران، بهزاد، 1385.

49ـ العبر في خبر من غبر، الذهبي، حقيقه و ضبطه ابوهاجر محمد السعيدبن سيوني
زغلول، بيروت.

50ـ عقايد اهل سنت در رد وهابيت و بدعت، شيخ خليل احمد سهار نبوري، ترجمه
عبدالرحمان سربازي.

51ـ علل الشرايع، صدوق محمدبن علي بن بابويه، مشهد، الاستانة الرضوية المقدسة، 1408 ه . ق.

52ـ علم‏الحديث و دراية‏الحديث، كاظم مدير شانه‏چي، جامعه مدرسين حوزه علميه قم،
دفتر انتشارات اسلامي، 1376.

53ـ الغدير، عبدالحسين اميني.

54ـ فرائد السمطين في فضائل المرتضي و البطول والسبطين و الائمة من ذريتهم، تحقيق
محمدباقر بهبودي، مؤسسة المحمودي، بيروت، چاپ نخست، 1398 ه . ق.

55ـ فرق و مذاهب كلامي، علي رباني گلپايگاني، مركز جهاني علوم اسلامي، دوم 1381.

56ـ الفتوح، ابن اعثم محمدبن علي، دارالاضواء، بيروت، بي‏تا.

57ـ فتوح‏البلدان، بلاذري ابوالحسن، بيروت مكتبة الهلال، 1988 م.

58ـ فتوح‏الشام، واقدي ابي عبداللّه‏ محمدبن عمرابن واقد، بيروت، دارالكتب العلمية 1997 م.

59ـ الفقه اسلامي و ادلته، وهبه الزحيلي (الشامل للادلته الشرعيه) دمشق دارالفكر، 1409 ه . ق.

60ـ فقه السيرة النبوية، محمدسعيد رمضان بوطي، دارالفكر المعاصر، دمشق، چاپ دوم 1968، مع موجز لتاريخ الخلفاء الراشده.

61ـ الفقه التقريبي و المقارن، الدكتور بي‏آزار شيرازي، المسائل العبادية و بناء الذات، 1429، ناشر المجمع العالمي للتقريب بين المذاهب الاسلامية بالتعاون مع جامعة


194


المذاهب الاسلامية 1429.

62ـ الفقه علي المذاهب الخمسه، محمدجواد مغنيه، ترجمه كاظم پورجوادي، جهاد
دانشگاهي 1386.

ـ الفقه المقارن للاحوال الشخصية بين المذاهب الاربعة السفية والمذهب ابي‏جعفري و
القانون، بدران ابوالعينين، بيروت، دارالنهضة العربيه.

63ـ الفهرست، ابن نديم محمدبن اسحاق، مكتبة الاسدي، مصحح محمدرضا تجدد.

64ـ الكافي الاصول والروضة، محمدبن يعقوب كليني رازي، مكتبة الاسلاميه، تهران 1381.

65ـ كشف الغمة في معرفة الائمة، علي بن عيسي الارابلي، اسلامية، تهران، مترجم: زاوري علي بن الحسن.

66ـ كيهان انديشه، مؤسسه كيهان، دو ماه‏نامه.

67ـ گذشته و آينده جهان، دكتر بي‏آزار شيرازي، نشر بعثت، 1349.

68ـ مثنوي معنوي، جلال‏الدين محمدبن محمد مولوي، تهران، اميركبير.

69ـ المجموع الحديثي والفقهي، مسند امام زيدبن علي، تحقيق: عبداللّه‏بن حمود العزي،
عمان، 2002 م، مؤسسه الامام زيدبن علي الثقافيه.

70ـ مجموعة‏الرسائل، ابن تيميه، قاهره، 1905.

71ـ مختصر منهاج‏السنة، ابن تيميه، ترجمه اسحاق دبير، انتشارات حقيقت، 1386 ش.

72ـ مجمع‏البيان لعلوم القرآن، الامام ابوالفضل بن الحسن الطبرسي، ناشر رابطة الثقافية
والعلاقات الاسلامية، 1417.

73ـ المراجعات، رهبري امام علي ( عليه السلام ) در قرآن و سنت، سيد عبدالحسين شرف‏الدين
موسوي، ترجمه محمدجعفر امامي.

74ـ مستدرك سفينة البحار، علي نمازي الشاهرودي، قم، البعثة، 1363.

75ـ مسند احمدبن حنبل، السند، احمدبن محمدبن حنبل، دار احياء التراث العربي، بي‏تا، 7 جلدي.



195


76ـ المعجم الصغير، طبراني، سليمان ابن احمد، داراحياء التراث العربي، بيروت.

77ـ المغني و الشرح الكبير، ابن قدامه مقدسي، عبداله ابن احمد، دارالفكر بيروت، 4-1983 م.

78ـ فقيه من لايحضره الفقيه، ابوجعفر محمدبن علي‏بن حسين‏بن بابويه، شيخ صدوق.

79ـ موسوعة الفقه ابراهيم حنفي، رواس قلعه جي، مطامع الهيئة، مصر 1339 ه . ق.

80ـ موسوعة فقه الامام علي بن ابيطالب، محمد رواس قلعه‏جي، دمشق، دارالكفر، 1403 ه . ق.

81ـ الموسوعة الفقهية الكويتية، وزارة الاوقاف الكويتية، الطبعة الرابعة، 1414 ه . ق.

82ـ منظومه عشق، مجموعه شعر شاعران بزرگ اهل تسنن در مدح اهل بيت، سيد احمد
زرهاني.

83ـ الميزان، ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ترجمه جمعي از علماء، بنياد علمي
و فكري علامه، 1366.

84ـ ميزان‏الحكمة با ترجمه فارسي، محمد محمدي ري‏شهري، مترجم حميدرضا
شيخي، دارالحديث 1377.

85ـ الوجيز في اصول الفقه، وهبه الزحيلي، نشر احسان، تهران، 1423 ه . ق.

86ـ وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعه، شيخ حر عامي، 29 جلدي، مؤسسه
آل‏البيت قم، 1409 ه . ق.

87ـ وفا الوفا باخبار دارالمصطفي، سمهودي، علي‏بن عبداللّه‏، دارالكتب العلمية، بيروت، 1984 م.

88ـ ولايت فقيه، امام خميني(ره)، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ نهم، پائيز 1378.

89ـ نيل‏الاوطار، شرح منتقي الاخبار من احاديث سيدالاخبار محمدبن علي شوكاني،
دارالفكر، دمشق، 1403 ه . ق.

90ـ نهج‏البلاغه، ترجمه محمد دشتي، انتشارات نسيم حيات، بهار 72.

91ـ نقش ائمه در احياي دين، علامه عسگري، مرتضي، تهران، منير، 1382 ش.



196



| شناسه مطلب: 73517