بخش 19

نشستن پس از سجده دوم جمع میان دو نماز در حضر در حال اختیار قرآن و جمع بین دو نماز جمع بین دو نماز در حضر و حال اختیار، در روایات


301


1. اختلاف فقها در شرايط آنچه بر آن سجده مي‌شود

مسلمانان اتفاق نظر دارند كه در نماز، در هر ركعت دوبار سجده واجب است، در اين‌كه براي چه كسي سجده مي‌شود نيز اختلافي ندارند، چون همه سجده‌ها براي خدايي است كه زمين و آسمان و همه هستي برايش سجده مي‌كنند.(1)

اختلاف در چيزي است كه بر آن سجده مي‌شود و پيشاني بر آن مي‌گذارند. شيعه اماميه معتقد است كه بايد بر زمين يا روييدني‌هاي زمين كه خوراكي و پوشاكي نيستند مثل حصير و امثال آن سجده كرد، مذاهب ديگر در اين مسأله با شيعه اختلاف دارند. در اين مسأله شيعه

از امامان خويش كه همتايان قرآن كريم در حديث ثقلين معرفي شده‌‌اند پيروي مي‌كند.

صدوق با سند خود از هشام بن حكم نقل مي‌كند كه از امام صادق عليه السلام پرسيد: سجده بر چه چيز جايز است و بر چه چيز جايز نيست؟ حضرت فرمود: سجود جز بر زمين يا آنچه از زمين برويد جايز نيست، مگر آن‌كه خوردني يا پوشيدني باشد. پرسيد: فدايت شوم علت آن چيست؟ حضرت فرمود: چون سجود، خضوع براي خداي متعال است، پس سزاوار نيست بر آنچه خوردني و پوشيدني است سجده شود، چون مردم دنيا بنده چيزي هستند كه مي‌خورند و مي‌پوشند. ساجد در سجودش خدا را مي‌پرستد، سزاوار نيست در سجود پيشاني خود را بر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . رعد: 15؛ فصلت: 37.


302


چيزي بگذارد كه معبود فرزندان دنيا و فريفتگان آنند.(1)

پس ملامتي بر شيعه نيست اگر متعهدند بر زمين يا آنچه از زمين مي‌رويد سجده كنند، تا وقتي كه خوردني و پوشيدني نباشد، و به امامان خويش اقتدا مي‌كنند.

از امام باقر عليه السلام نيز روايت شده كه فرمود: سزاوار است نمازگزار پيشاني خود را بر زمين و صورت خود را بر خاك بگذارد، چون جلوه‌اي از فروتني در برابر خداست.(2)

موحّدي كه مي‌خواهد تا نهايت مراتب بندگي را ابراز كند،

براي خداي سبحان خضوع و سجود مي‌كند و پيشاني بر خاك و سنگ

و سنگريزه مي‌نهد، تا با اين كار، خاكساري و بي قدري خود را

اظهار كند؛ سجده كننده بر تربت، آن را نمي‌پرستد، بلكه با سجود بر آن در پيشگاه خدا كرنش مي‌كند و كسي كه اين را درك نكند كودن است و همه نمازگزاران را مشرك خواهد پنداشت و طبق اين نگاه، بايد آن‌كه بر فرش و پارچه و جز اين‌ها سجده مي‌كند نيز عبادتگر اين‌ها باشد. شگفتا!

2. سنت در سجود، در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله و پس از او

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و اصحاب او مدّتي طولاني بر زمين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل الشيعه، ج3، باب 1 از ابواب "ما يسجد عليه" حديث 1. روايات ديگري هم در همان‌جا هست كه همه مي‌رساند هدف از سجود، فروتني است و اين تنها در سجده بر زمين فراهم مي‌آيد.

2 . مستدرك الوسائل، ج 4، باب 10، حديث 2.


303


سجده مي‌كردند و سختي زمين ريگزار و غبار خاك و رطوبت گِل را سال‌ها تحمّل مي‌كردند و آن روز كسي بر پارچه و گوشه عمامه يا بر حصير و بوريا سجده نكرد. نهايت كاري كه براي آزرده نشدن پيشاني مي‌كردند، آن بود كه با دست‌هايشان سنگريزه‌ها را كمي خنك مي‌كردند، آن‌گاه پيشاني بر آن مي‌نهادند.

پس دو مرحله بر مسلمانان در آن زمان گذشته است:

1. مرحله‌اي كه بر مسلمانان واجب بود تنها بر زمين، با انواع مختلفش سجده كنند، مثل خاك و رمل و حصير و گل و اجازه‌اي براي غير آن نبود.

2. مرحله‌اي كه رخصت داده شد بر گياهان زمين مثل بوريا و حصير سجده كنند، به جهت آسان‌سازي و رفع مشقّت، و بيش از اين آن‌گونه كه برخي ادّعا مي‌كنند هيچ توسعه‌اي براي مسلمانان داده نشد. اينك توضيح مطلب:

1. به روايت شيعه و اهل سنت، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود:

«جُعِلَت لي الأرض مسجِداً وطَهُوراً.» ( 1 )

زمين براي من سجده گاه و پاك كننده قرار داده شده است.

مراد از طهور، چيزي است كه بر آن تيمم مي‌شود چون كه خاك يكي از دو طهور است. شارحان ديگر حديث هم همين گونه گفته‌اند.

2. جابر بن عبدالله انصاري گويد: همراه پيامبر صلي الله عليه و آله نماز

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صحيح بخاري، ج1، ص91؛ كتاب التيمم، حديث 2؛ سنن بيهقي، ج2، ص433 و صحاح ديگر.


304


ظهر مي‌خواندم، از شدت گرما مشتي از سنگريزه‌ها را برداشته در كف دستم نگه داشته، سپس به كف دست ديگرم مي‌ريختم تا سرد شود، سپس آن را براي نهادن پيشاني و سجود بر آن‌ها بر زمين مي‌گذاشتم.(1)

3. خبّاب بن ارت گويد: از شدت گرماي زمين بر پيشاني و كف دست‌هايمان نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله شكايت كرديم، آن حضرت توجه نفرمود.(2)

اين روايات نشان مي‌دهد كه در نماز، سنت بر آن جاري بوده كه تنها بر زمين سجده كنند. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله هم به مسلمانان اجازه نداد به لباس‌هاي متصل يا جدا از نمازگزار سجده كنند و با آن‌كه نسبت به مؤمنان مهربان بود، بر آنان واجب ساخت كه پيشاني‌هايشان بر زمين نهاده شود، هرچند از شدت گرما ناراحت شوند.

4. خالد جهني گويد: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله صهيب را ديد كه سجده مي‌كرد، به نحوي كه گويا از خاك پرهيز داشت. فرمود: اي صهيب، چهره‌ات را بر خاك بگذار.(3)

حديث گواه آن است كه سجده بر خاك، بهتر از سجده بر سنگريزه است، زيرا گذشت كه سجده بر سنگريزه در مقابل سجده بر غير زمين، جايز است.

5. امّ سلمه روايت كرده است: پيامبر صلي الله عليه و آله جواني به نام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مسند احمد، ج3، ص327؛ سنن بيهقي، ج1، ص439.

2 . سنن بيهقي، ج2، ص105.

3 . كنز العمال، ج7، ص465، شماره 19810.


305


افلح را ديد كه هنگام سجده، زمين را فوت مي‌كند، فرمود: اي افلح، چهره بر خاك بگذار.(1)

6. از امير المؤمنين عليه السلام روايت شده كه فرمود: «هرگاه يكي از شما نماز مي‌خواند، عمامه را از صورتش كنار بزند» يعني تا سجده بر روي گوشه عمامه نكند.(2)

7. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله مردي را ديد كه به پهلوي صورت سجده مي‌كند و عمامه را بر روي پيشاني‌اش بسته است، پيامبر صلي الله عليه و آله عمامه را از پيشاني او كنار زد.(3)

اين روايات نشان مي‌دهد كه مسلمانان آن روز تكليفي جز سجود بر زمين نداشتند و هيچ رخصتي جز خنك كردن سنگريزه نبود و اگر ترخيصي بود چنان نمي‌كردند و پيامبر صلي الله عليه و آله دستور به خاكي كردن پيشاني و كنار زدن عمامه از پيشاني نمي‌داد.

مرحله دوم: رخصت سجده بر حصير و سجاده حصيري

رواياتي هست كه نشان مي‌دهد پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله با وحي الهي

رخصت داد تا بر آنچه از زمين مي‌رويد سجده شود و بدين گونه

كار سجده را بر مسلمانان آسان ساخت و در گرما و سرما و هنگام‌تر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان، ص459، شماره 19776.

2 . منتخب كنز العمال "چاپ شده در حاشيه مسند"، ج3، ص194.

3 . السنن الكبري، ج2، ص105.


306


بودن زمين، سختي و مشقت را از آنان برداشت. اينك برخي از اين روايات:

1. انس بن مالك گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله بر خُمره سجده مي‌كرد.(1)

2. ام سلمه گويد: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بر خمره نماز مي‌خواند.(2)

3. عبدالله بن عمر گويد: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بر خمره نماز مي‌خواند.(3)

نماز خواندن بر خُمره ملازم است با سجود بر آن، چرا كه به خاطر گرما خمره را به عنوان زير‌انداز استفاده مي‌كردند.

سجده بر لباس به خاطر عذر

به نظر مي‌رسد مرحله جواز سجده بر غير زمين و آنچه از

زمين مي‌رويد با مرحله سوم به خاطر عذر و ضرورت بود و اين

رخصت، پس از دو مرحله ياد شده صورت گرفته است، چون

رسول خدا صلي الله عليه و آله به شكايت اصحاب نسبت به گرما توجهي نمي‌كرد و او

و اصحابش با تحمّل گرما و رنج بر زمين سجده مي‌كردند، ليكن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اخبار اصبهان، ج2، ص141 (خُمره حصيري كوچك به اندازه سجاده است).

2 . مسند احمد، ج 1، ص302.

3 . همان، ج2، ص92 ـ 98.


307


خداوند براي رفع حرج اجازه داد به خاطر عذر يا ضرورت بر جامه سجده كنند.

انس بن مالك گويد: هرگاه با پيامبر صلي الله عليه و آله نماز مي‌خوانديم و يكي از ما نمي‌توانست پيشاني بر زمين بگذارد، لباس خود را پهن كرده، بر آن سجده مي‌كرد.

در صحيح بخاري است: با پيامبر صلي الله عليه و آله نماز مي‌خوانديم، از شدت گرما يكي از ما كنار لباسش را زير پيشاني مي‌گذاشت، هر گاه يكي نمي‌توانست پيشاني خود را بر زمين بگذارد، لباسش را پهن مي‌كرد.

حاصل بحث

كسي كه در روايات تأمل كند، بي ترديد مي‌يابد كه مسأله سجده در نماز دو يا سه مرحله داشته است. در مرحله اول، واجب بوده بر زمين سجده كنند و مسلمانان مجاز به سجده بر غير آن نبودند. در مرحله دوم رخصت سجده بر روييدني‌هاي زمين آمد.

آنچه شيعه به آن پايبند است، همان چيزي است كه در سنت نبوي بوده و كوچك‌ترين انحرافي از آن نداشته است.

راز استفاده از تربت پاك

بسيار پرسيده مي‌شود كه چرا شيعه تربت پاكي را در سفر و حضر همراه دارد و هميشه بر آن سجده مي‌كند نه بر چيز ديگر؟ چه بسا افراد ساده بپندارند شيعه براي آن سجده مي‌كند نه بر آن و سنگ و تربت را



308


مي‌پرستد! اين بدان جهت است كه بعضي بين سجده بر تربت و سجده براي تربت فرقي نمي‌گذارند!

جواب روشن است. نزد شيعه اين نيكوست كه خاك پاك و پاكيزه‌اي كه طهارتش مورد يقين است همراه باشد، از هر زمين كه باشد و از هر جاي جهان كه باشد، در اين مسأله همه جا يكسان است. اما اين‌كه چرا تربت بر مي‌دارند براي اطمينان از پاكي است، چون نمي‌توان به طهارت هر زميني كه انسان فرود مي‌آيد و نماز مي‌خواند يا سجده مي‌كند اطمينان يافت، به خصوص كه افراد گوناگوني از بشر، مسلمان يا غير مسلمان، مواظب پاكي و نجسي نيستند، يا بي توجه به آن همه جا در تردّدند و مسلمان در نمازش دچار زحمت مي‌شود. ناچار خاك پاكي كه به طهارت آن اطمينان دارد با خود بر مي‌دارد و هنگام نماز بر آن سجده مي‌كند.

اين قاعده نزد پيشينيان صالح، ثابت بوده، هرچند تاريخ از نقل آن غفلت كرده است. مسروق بن اجدع (متوفاق 62 هجري) در سفرهايش پاره خشتي از مدينه با خود همراه مي‌برد و بر آن سجده مي‌كرد. تعهد شيعه نسبت به سجده بر خاك، تنها براي سهولت كار بر نمازگزار در سفر و حضر است، چون بيم آن مي‌رود كه زمين پاك يا حصير پاكي كه بر آن سجده كند نيابد و كارش مشكل شود.

اما راز اين‌كه شيعه سجده بر تربت سيدالشهدا عليه السلام را مستحب مي‌داند، اين است كه نمازگزار وقتي پيشاني بر خاك كربلا مي‌گذارد، به ياد فداكاري آن امام بيفتد كه جان خود و اهل بيت و ياران



309


برگزيده‌اش را در راه خدا و عقيده فدا كرد. از آن‌جا كه سجده بزرگ‌ترين ركن نماز است و طبق حديث، نزديك‌ترين حالت بنده به پروردگار است، مناسب است با سجده بر اين تربت پاك، به ياد كساني باشد كه بدن‌هاي خود را قرباني حق كردند و روح‌هايشان به ملكوت اعلا پركشيد، تا خضوع و خشوع پيش آيد و اين تواضع براي آنان رفعت آورد و اين دنياي فريبنده و جلوه گر در نظر نمازگزار بي جلوه گردد.

علامه اميني مي‌گويد:

در اين كار، هيچ جاي ناراحتي و نگراني نيست و چيزي مخالف قرآن كريم و سنت خدا و رسول صلي الله عليه و آله ، يا خروج از حكم عقل و منطق نيست. اين‌كه شيعه، تربت كربلا را به عنوان سجده گاه قرار مي‌دهد، نه واجب شرعي و ديني است و نه از الزامات مذهب است. اين كاري است كه شيعه آن را استحسان عقلي مي‌شمارد و چيزي را براي سجود انتخاب مي‌كند كه از نظر عقل و منطق و حساب، اولويت دارد، همين. بسياري از مردمان اين مذهب در سفرها همراه خودشان غير از تربت كربلا، چيزي مثل حصير پاك و تميز كه اطمينان به پاكي آن دارند، يا سجاده‌اي بافته شده از حصير بر مي‌دارند و در نمازهايشان بر آن سجده مي‌كنند.(1)

خلاصه درس

از اختصاصات شيعه است كه لازم است پس از قرائت فاتحه، «آمين»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سيرتنا و سنتنا، ص166 ـ 167 چاپ نجف.


310


گفته نشود، برخلاف مذاهب ديگر كه آن را سنت مي‌دانند.

فقهاي شيعه معتقدند در هر نمازي قنوت و دعا در آن به آنچه نمازگزار بخواهد، مستحب است. شافعي نيز در كتاب اختلاف همين را گفته است.

شايد سجود، از روشن‌ترين مظاهر بندگي و فروتني و تسليم بنده در برابر خالق باشد و بدين وسيله مؤمن بندگي خود را در پيشگاه خدا ابراز مي‌كند.

مسلمانان اتفاق نظر دارند كه در نماز، در هر ركعت دوبار سجده واجب است، در اين‌كه براي چه كسي سجده مي‌شود نيز اختلافي ندارند، چون همه سجده‌ها براي خدايي است كه زمين و آسمان و همه هستي برايش سجده مي‌كنند. اختلاف در چيزي است كه بر آن سجده مي‌شود و پيشاني بر آن مي‌گذارند. شيعه اماميه معتقد است كه بايد بر زمين يا روييدني‌هاي زمين كه خوراكي و پوشاكي نيستند مثل حصير و امثال آن سجده كرد، مذاهب ديگر در اين مسأله با شيعه اختلاف دارند.

كسي كه در روايات تأمل كند، بي ترديد مي‌يابد كه مسأله جايگاه سجده در نماز دو يا سه مرحله داشته است. در مرحله اول، واجب بوده بر زمين سجده كنند و مسلمانان مجاز به سجده بر غير آن نبودند. در مرحله دوم رخصت سجده بر روييدني‌هاي زمين آمد. اگر مرحله سومي بود، مرحله جواز سجده بر غير زمين و آنچه از زمين مي‌رويد به خاطر عذر و ضرورت بود. به نظر مي‌رسد اين رخصت پس از دو مرحله ياد شده بوده، چون رسول خدا صلي الله عليه و آله به شكايت اصحاب نسبت به گرما توجهي نمي‌كرد و او و اصحابش با تحمّل گرما و رنج بر زمين سجده مي‌كردند، ليكن خداوند براي رفع حرج اجازه داد به خاطر عذر يا



311


ضرورت بر جامه سجده كنند.

آنچه شيعه به آن پايبند است، همان چيزي است كه در سنت نبوي بوده و سرانگشتي از آن منحرف نشده است.

در مورد سجده نزد شيعه اين نيكوست كه خاك پاك و پاكيزه‌اي كه طهارتش مورد يقين است همراه باشد، از هر زمين كه باشد و از هر جاي جهان كه باشد. اما اين‌كه چرا تربت بر مي‌دارند براي اطمينان از پاكي است، اما راز اين‌كه شيعه سجده بر تربت سيدالشهدا را مستحب مي‌داند، اين است كه نمازگزار وقتي پيشاني بر خاك كربلا مي‌گذارد، به ياد فداكاري آن امام بيفتد.

خود آزمايي

1. حكم گفتن آمين پس از سوره حمد در نماز را از ديدگاه شيعه و سني شرح دهيد.

2. حكم قنوت در ركعت دوم نماز را شرح دهيد.

3. اختلاف فقها در شرايط آنچه بر آن سجده مي‌شود را شرح

دهيد.

4. سنت پيامبر صلي الله عليه و آله را در خصوص سجده شرح دهيد.

5. شرايط جواز سجده بر لباس را شرح دهيد.

6. علت استفاده از تربت پاك براي سجده نزد شيعيان را توضيح دهيد.


312


درس بيست و چهارم

نشستن پس از سجده دوم، جمع بين دو نماز

هدف‌هاي آموزشي

انتظار مي‌رود با مطالعه اين درس:

ـ حكم نشستن پس از سجده دوم را از ديدگاه فقهاي شيعه و سني بدانيم.

ـ حكم جمع ميان دو نماز را از ديد فقها بدانيم.

ـ چگونگي جمع ميان دو نماز را با بيان آيه‌اي از قرآن توضيح دهيم.

ـ چگونگي جمع ميان دو نماز را با اشاره به روايات شرح دهيم.

در اين درس حكم نشستن پس از سجده دوم از ديد فقهاي شيعه و سني بيان خواهد شد و سپس به چگونگي جمع ميان دو نماز از ديدگاه قرآن و با اشاراتي از روايات خواهيم پرداخت.



313


نشستن پس از سجده دوم

فقهاي شيعه و شافعي معتقدند پس از سربرداشتن از سجده دوم و پيش از برخاستن براي ركعت بعدي، واجب است نشستن1، اما فقهاي ديگر اهل سنت مثل ابوحنيفه، مالك و ديگران واجب نمي‌دانند، ولي در صحيح بخاري روايت شده كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله مي‌نشست.(2)

جمع ميان دو نماز در حضر در حال اختيار

سخن فقها متفّق است بر اين‌كه در عرفه و مزدلفه، دو نماز را حقيقتاً با هم خواندن رجحان دارد، نه در صورت.

قرطبي گويد: اجماع دارند كه جمع بين ظهر و عصر در وقت ظهر در عرفه، و جمع بين مغرب و عشاء در مزدلفه در وقت عشاء هم سنت است، ولي در جمع در غير اين دو مكان اختلاف دارند.(3)

بيشتر فقهاي اهل سنت، غير از حسن، نخعي، ابوحنيفه و... معتقدند كه در سفر مي‌توان دو نماز را با هم خواند.

اتفاق شيعه بر اين است كه مي‌توان در حضر در حال اختيار، دو

نماز را با هم خواند، گرچه با فاصله بهتر است. شيخ طوسي مي‌گويد: جمع بين دو نماز ظهر و عصر، يا مغرب و عشاء، در سفر و حضر و در

هر حال جايز است و فرقي نيست كه آن دو را در وقتِ نماز اوّلي بخواند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . جلسه استراحت.

2 . صحيح بخاري، ج1، ص208 ـ 209؛ سنن نسائي، ج2، ص234.

3 . بداية المجتهد، ج1، ص170.


314


يا دوم، چون پس از زوال و پس از مغرب، وقت مشترك است، طبق آنچه بيان كرديم.(1)

جمع بين دو نماز بر اساس مذهب شيعه، به معناي خواندن نماز در غير وقت شرعي نيست، بلكه حاصل آن، انجام در غير وقت فضيلت است.

شيعه بر اساس روايات ائمه معصومين عليهم السلام معتقد است وقتي هنگام ظهر، زوال شد، وقت هر دو نماز ظهر و عصر وارد شده است، الاّ اين‌كه نماز ظهر را بايد پيش از عصر به جا آورد. بنابراين، بين ظهر تا غروب وقت مشترك دو نماز است، جز اين‌كه به اندازه چهار ركعت پس از زوال، وقت مختص ظهر است و به اندازه چهار ركعت آخر وقت، وقت اختصاصي عصر است و بين اين دو وقت مشترك است. كسي كه دو نماز را در غير وقت خاصّ با هم بخواند، نماز را در وقتش خوانده و نمازش اداست نه قضا.

بيشتر كساني كه جمع بين دو نماز را از سوي شيعه، غريب مي‌پندارند براي آن است كه تصور مي‌كنند يكي از دو نماز در غير وقتش خوانده مي‌شود. ليكن نمي‌دانند كه نماز در غير وقتِ فضيلتش انجام مي‌شود، نه خارج از وقتِ اِجزاء. پس مي‌توان گفت كه نماز سه وقت دارد:

1. وقت اختصاصي، مثل چهار ركعت اول يا آخر وقت ظهر و عصر، يا سه ركعت بعد از مغرب و چهار ركعتِ پيش از نيمه شب.

2. وقت فضيلت.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . الخلاف، ج1، ص588، مسأله 351.


315


3. وقت اِجزاء، وقت اِجزاء، اعم از وقت فضيلت و خارج از وقت فضيلت است.

روايات فراواني است كه ائمه اهل بيت عليهم السلام فرموده‌اند:

وقتي ظهر «زوال خورشيد» شد، هر دو وقت داخل شده، ليكن نماز ظهر قبل از نماز عصر است.

صدوق با سند خود از زراره از امام باقر عليه السلام روايت مي‌كند كه فرمود:

هرگاه زوال خورشيد شد، وقت ظهر و عصر داخل شده است و چون خورشيد غروب كرد، وقت مغرب و عشاء وارد شده است.(1)

عبيد بن زراره نقل مي‌كند: از امام صادق عليه السلام درباره وقت ظهر و عصر پرسيدم. فرمود:

چون زوال خورشيد شود، وقت ظهر و عصر داخل مي‌شود، الاّ اين‌كه اين قبل از آن است، آن‌گاه تو در وقت هر دو قرار داري تا آن‌كه خورشيد غروب كند.(2)

روايات به اين مضمون زياد است كه به اين مقدار بسنده مي‌كنيم.

پس وقتي نمازها سه وقت دارند، معلوم مي‌شود كه جمع بين دو نماز، اشكالي ندارد، تنها فضيلت اول وقت از دست مي‌رود، نه اصل وقت. به همين خاطر از ائمه اهل بيت عليهم السلام روايت شده است كه جدا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . الفقيه، ج1، ص140، نيز حديث 1، از باب 17 همين ابواب.

2 . التهذيب، ج2، ص26.


316


خواندن افضل از با هم خواندن است.

اسحاق بن عمار، از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه رسول خدا صلي الله عليه و آله نماز ظهر و عصر را در يك جا خواند، بدون آن‌كه علت و سببي باشد. عمر پرسيد: آيا در نماز، چيز تازه‌اي رخ داده است؟ فرمود: نه، خواستم بر امّتم توسعه داده باشم.(1)

كليني از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود:

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نماز ظهر و عصر را هنگام زوال خورشيد به صورت جماعت به دنبال هم خواند، بدون علت. نماز مغرب و عشاء را هم قبل از زوال سرخي شفق به دنبال هم خواند به صورت جماعت، بدون علت. پيامبر خدا چنين كرد تا بر امت خود توسعه داده باشد.(2) روايات ديگري

نيز هست كه شيخ حرّ عاملي آن‌ها را در وسائل الشيعه گرد آورده

است.(3)

جواز جمع بين دو نماز از روي اختيار، هرچند از ضروريات فقه شيعه است، ليكن غير از شيعه هم كساني از فقهاي اهل سنت با آن موافق‌اند.

ابن رشد گويد: در مورد جمع بين دو نماز در حضر بدون عذر، مالك و بيشتر فقها جايز نمي‌دانند، ولي جمعي از اهل ظاهر، واشهب از اصحاب مالك آن را اجازه داده‌اند.(4)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . علل الشرايع، ص321، باب 11.

2 . كافي، ج3، ص286، حديث 1.

3 . وسائل الشيعه، ج4، ص220 ـ 223، باب 33 از ابواب مواقيت.

4 . بداية المجتهد، ج 2، ص 374، چاپ همراه تحقيق.


317


قرآن و جمع بين دو نماز

در قرآن است:

}أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلي غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُود«1

نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكي شب برپادار و همچنين قرآنِ فجر (نماز صبح) را، چرا كه قرآن فجر، مشهود است.

آيه عهده‌دار بيان اوقات نمازهاي پنجگانه است. اگر مقصود از «غسق الليل» را نيمه شب بدانيم، فاصله بين دلوك و غسق شب، اوقاتي براي چهار نماز مي‌شود. جز اين‌كه دليل خاصّ داريم كه وقت ظهر و عصر تا غروب آفتاب است. پس فاصله ظهر تا غروب، وقت مشترك ظهر و عصر مي‌شود، فاصله بين غروب تا نيمه شب هم وقت مشترك مغرب و عشاء مي‌شود.

گاهي غسق را به غروب خورشيد تفسير مي‌كنند. در آن هنگام، آيه وقت ظهر و عصر و نماز صبح را بيان مي‌كند نه مغرب و عشاء را. ولي تفسير اول معروف است.

طبرسي گويد: آيه دلالت دارد كه وقت نماز ظهر تا آخر روز وسعت دارد، چون خداوند از زوال ظهر تا نيمه شب را وقت چهار نماز قرار داده است، جز اين‌كه ظهر و عصر از زوال تا غروب، وقت مشترك دارند، مغرب و عشاء هم از غروب تا غسق، وقت مشترك دارند، وقت نماز

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اسراء: 78.


318


صبح را هم جداگانه با «وقرآن الفجر» بيان كرده است. پس در آيه، وجوب نمازهاي پنجگانه و وقت آن‌ها بيان شده است.(1)

جمع بين دو نماز در حضر و حال اختيار، در روايات

روايات بسياري از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه جمع بين دو نماز را در حضر و در حالت اختيار جايز مي‌داند.

يحيي بن يحيي از مالك، از زبير از سعيد بن جبير، از ابن عباس نقل مي‌كند كه گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله ظهر و عصر را با هم، و مغرب و عشاء را با هم خواند، بدون حالت خوف و سفر.

ابن عباس گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله نماز ظهر و عصر را در مدينه، بدون خوف و سفر با هم خواند. پدر زهير گويد: از سعيد پرسيدم: چرا چنين كرد؟ گفت: همين سؤال را من از ابن عباس پرسيدم، گفت: مي‌خواست كسي از امتش به حرج و زحمت نيفتد.

ابوبكر بن ابي شيبه و ابوكريب هر دو از ابومعاويه نقل كرده‌اند و ابوكريب و ابوسعيد اشج گفته‌اند كه وكيع و ابي كريب از اعمش، از حبيب بن ابي ثابت، از سعيد بن جبير از ابن عباس نقل كرده‌اند كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله در مدينه بدون حالت خوف و باران، ظهر و عصر را و مغرب و عشاء را با هم خواند. وكيع گويد: به ابن عباس گفتم: چرا چنين كرد؟ گفت: تا امتش به زحمت نيفتند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مجمع البيان، ج3، ص434.


319


رسول خدا صلي الله عليه و آله در مدينه هفت و هشت را خواند1، ظهر و عصر و مغرب و عشاء را.

عبدالله بن شقيق نقل مي‌كند: روزي ابن عباس پس از عصر بر ما خطبه خواند، تا آن‌كه خورشيد غروب كرد و ستاره‌ها آشكار شدند و مردم مي‌گفتند: نماز، نماز. مردي از بني تميم نزد او آمد و با قاطعيت مي‌گفت: نماز، نماز. ابن عباس گفت:‌اي بي مادر، آيا به من سنت مي‌آموزي؟ سپس گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله را ديدم كه ظهر و عصر را و مغرب و عشاء را با هم مي‌خواند. عبدالله بن شقيق گويد: در دلم از اين سخن ترديدي پيش آمد. پيش ابوهريره رفتم و پرسيدم، او سخن ابن عباس را تصديق كرد.

ترمذي از سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مي‌كند: رسول خدا صلي الله عليه و آله در مدينه، بي‌آن‌كه خوف و باران باشد، ظهر و عصر را با هم و مغرب و عشاء را با هم خواند. به ابن عباس گفتند: چه قصدي داشت؟ گفت مي‌خواست امتش به زحمت نيفتند.(2)

مالك از سعيد بن جبير از عبدالله بن عباس نقل مي‌كند: رسول خدا صلي الله عليه و آله ظهر و عصر را با هم، و مغرب و عشاء را با هم خواند، بدون حالت خوف و سفر.(3)

نسائي از جابر بن زيد از ابن عباس نقل مي‌كند كه وي در بصره نماز

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . لفّ و نشر غير مرتب است، مرتب آن است كه بگويد: هشت و هفت.

2 . سنن ترمذي، ج 1، ص 354، شماره 187.

3 . موطّأ مالك، ج1، ص144، باب جمع بين دو نماز در حضر و سفر، شماره 4.


320


اول و عصر را بدون فاصله‌اي بين آن دو خواند، نيز مغرب و عشاء را با هم خواند. به خاطر اين‌كه كار داشت، ابن عباس مي‌پنداشت در مدينه، همراه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله ظهر و عصر را با هم و بدون فاصله ميان آن‌ها خوانده است.(1)

عبدالرزاق از عمرو بن شعيب، از عبدالله بن عمر نقل مي‌كند: رسول خدا صلي الله عليه و آله در حالي كه مقيم بود نه مسافر، نماز ظهر و عصر را با ما با هم خواند، مردي به ابن عمر گفت: فكر مي‌كني چرا چنين كرد؟ گفت: تا اگر كسي جمع خواند، زحمتي بر امتش نباشد.(2)

روايات ديگري هم هست كه جهت رعايت اختصار از نقل آن‌ها چشم پوشيديم و در كتب حديث پراكنده است.(3)

روايات صريح است در اين‌كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله در مدينه، بدون آن‌كه خوف، باران يا بيماري و علتي باشد، دو نماز را با هم خوانده است تا جمع بين دو نماز و مشروعيت آن را بيان كند، تا توهم نشود كه جدا خواندن واجب است، چرا كه اقدام پيامبر صلي الله عليه و آله بر خواندن نمازها در وقت فضيلتش استمرار داشته است. پيامبر با عمل خويش ثابت كرد كه جمع هم جايز است، هرچند بهتر، خواندن در وقت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سنن نسائي، ج1، ص286.

2 . مصنف عبدالرزاق، ج 2، حديث 4437.

3 . ر.ك: المعجم الاوسط، ج2، ص94، كنز العمال، ج8، ص246 ـ 251، شماره 22764، 22767، 22771، 22774، 22777، 22778.


321


خودش است.

خلاصه درس

فقهاي شيعه و شافعي معتقدند پس از سربرداشتن از سجده دوم و پيش از برخاستن براي ركعت بعدي، واجب است نشستن (جلسه استراحت). اما فقهاي ديگر اهل سنت مثل ابوحنيفه، مالك و ديگران واجب نمي‌دانند، ولي در صحيح بخاري روايت شده كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله مي‌نشست.

سخن فقها متفّق است بر اين‌كه در عرفه و مزدلفه، دو نماز را حقيقتاً با هم خواندن رجحان دارد، نه در صورت.

اتفاق شيعه بر اين است كه مي‌توان در حضر در حال اختيار، دو نماز را با هم خواند، گرچه با فاصله بهتر است.

جمع بين دو نماز بر اساس مذهب شيعه، به معناي خواندن نماز در غير وقت شرعي نيست، بلكه مقصود، انجام در غير وقت فضيلت است.

بيشتر كساني كه جمع بين دو نماز را از سوي شيعه، غريب مي‌پندارند براي آن است كه تصور مي‌كنند يكي از دو نماز در غير وقتش خوانده مي‌شود. ليكن نمي‌دانند كه نماز در غير وقتِ فضيلتش انجام مي‌شود، نه خارج از وقتِ اِجزاء.

روايات بسياري از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه جمع بين دو نماز را در حضر و در حالت اختيار جايز مي‌داند.



322


خود آزمايي

1. حكم نشستن پس از سجده دوم را از ديدگاه فقهاي شيعه و سني بيان كنيد.

2. حكم جمع ميان دو نماز را از ديد فقها بيان كنيد.

3. چگونگي جمع ميان دو نماز را با بيان آيه‌اي از قرآن توضيح دهيد.

4. چگونگي جمع ميان دو نماز را با اشاره به روايات بي



| شناسه مطلب: 73566