روایات اهل سنت از واقع? غدیر خم
روایات اهل سنت از واقع? غدیر خم ابو القاسم صلواتی گلستانی معرفی مولا علی در غدیر خم از مسلمات تاریخ اسلام می باشد که تدریجا انجام شد. زیرا پیامبر اکرم (ص) در مراسم حجه الوداع در سه یا چهار خطبه به خلافت اهلبیت به صورت کلی تصریح کرده
روايات اهل سنت از واقع? غدير خم
|
ابو القاسم صلواتي گلستاني
معرفي مولا علي در غدير خم از مسلمات تاريخ اسلام مي باشد كه تدريجا انجام شد. زيرا پيامبر اكرم (ص) در مراسم حجه الوداع در سه يا چهار خطبه به خلافت اهلبيت به صورت كلي تصريح كرده بود و حديث غدير بخشي از حديث ثقلين بودكه حضرت با معرفي مولي علي (ع) به امامت مصداق ثقل اصغر آنرا در محضر عظيم دهها هزاران صحابي تعيين فرمود تا تحريف گران نتوانند آنرا بپوشانند.
از اين رو مي گوييم واقع? غدير مهم ترين گرد همائي عمومي مسلمين براي تعيين سرنوشت امت اسلامي به دستور پيامبر اسلام (ع) بود و بزرگاني مانند طبري مورخ ومفسر معروف به گفت? ابن كثير دو جلد در اين باره نوشته و ابو العباس احمد بن عقده (م، 332ق ،محدث مورد قبول فريقين) كتابي به نام «الولايه» در اثبات آن تاليف نموده و از نود و هشت صحابي آنرا روايت كرده است.
لازم به ذكر است كه حديث ثقلين لا اقل شش زمان و شش مكان بيان شد كه يكي از آنها در غدير خم بود كه روايات متعدد داشته و هردو بخش حديث (حديث ثقلين و معرفي مولا امير المؤمنين عليه السلام) در آنست . ولي در بعضي نقلها حديث غدير بدون ذكر حديث ثقلين آمده است. و از آنجا كه هر دو دسته نقل به طرق صحيح و معتبر رسيده و تعارض اين دو متن به زياده و نقيصه است و هر دو از يك خطبه و يك واقعه حكايت مي كند، قاعده اقتضاء ميكند، كه خطبه حضرت مشتمل بر هر دو قسمت باشد.
روايات حديث غدير
پس از نزول آي? تبليغ و رسيدن كاروا ن باز گشته از حجه الوداع به منطق? غدير خم كه نقط? جدائي كاروانهاي مناطق مختلف بود ، پيامبر اكرم (ص) خطب? معروف غديريه را ايراد فرمود
لازم است بدانيم آلوسي در تفسيرش و شعيب الارنؤوط در تعليقه اش بر مسند احمد به تواتر حديث غدير در منابع أهل سنّت اعتراف نمودند[1] . [2] افزون بر آنكه بسياري از آن ها با معيارهاي اهل سنت داراي سند صحيح است .اين حديث دو گونه روايت شده است:
1- همراه حديث ثقلين ،كه روايات آن در مقاله ي ديگري آمده است .
2- حديث غدير بدون حديث ثقلين ، و ما اينجا قسمتي از اين روايات ( حديث غدير بدون حديث ثقلين) را از قديمي ترين ومعتبر ترين مصادر اهل سنت به شرح زير مي آوريم .[3]
1- ترمذي قال حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الطُّفَيْلِ يُحَدِّثُ عَنْ أَبِي سَرِيْحَةَ أَوْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ شَكَّ شُعْبَةُ - عَنِ النَّبِيِّ - صلي الله عليه وسلم- قَالَ « مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ ». قَالَ أَبُو عِيسَي هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ غَرِيبٌ. وَقَدْ رَوَي شُعْبَةُ هَذَا الْحَدِيثَ عَنْ مَيْمُونٍ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ عَنِ النَّبِيِّ -صلي الله عليه وسلم-. وَأَبُو سَرِيحَةَ هُوَ حُذَيْفَةُ بْنُ أَسِيدٍ الْغِفَارِيُّ صَاحِبُ النَّبِيِّ - صلي الله عليه وسلم-. [4]
« ترمذي باسند متصل ازشعبه و او از ابي الطفيل نقل نموده كه او از زيد بن ارقم يا ابي سريحه روايت نموده كه پيغمبر ص در مورد علي ع فرمود: هر كس من مولا و سرور او هستم، علي مولاي او است.
ترمذي ميگويد «هذا حسن غريب» اين روايت حسنه (صحيح يا معتبر ) است امّا مطلبي نادر و موجب تعجّب است كه پيغمبر ص در مورد علي چنين گفته باشد وابو سريحه همان حذيفه بن اسيد غفاري صحابي است . همين روايت را شعبه از ميمون ابي عبدالله از زيد بن ارقم از پيامبر اكرم صلي الله عليه وسلم-. نقل كرده است. »
البته اين نظر آقاي ترمذي از بيان رسول اللَّه در مورد علي ع صحيح نيست زيرا اين مطلب در روايات صحيحه متعددي آمده و شواهد و نظاير فراوان دارد.
2-البخاري في التاريخ الكبير حدثني يوسف بن راشد (نا) علي بن قادم الخزاعي أنا إسراءيل عن عبد الله بن شريك عن سهم بن حصين الاسدي: قدمت مكة أنا وعبد الله بن علقمة - قال ابن شريك: وكان ابن علقمة سبابا لعلي ! فقلت: هل لك في هذا ؟ يعني أبا سعيد الخدري - فقلت: هل سمعت لعلي منقبة ؟ قال: نعم، فإذا حدثتك فسل المهاجرين والانصار وقريشا
قام النبي صلي الله عليه وسلم يوم غدير خم فابلغ فقال: ألست أولي بالمؤمنين من أنفسهم ؟ أدن يا علي ! فدنا فرفع يده ورفع النبي صلي الله عليه وسلم يده حتي نظرت إلي بياض إبطيه فقال: من كنت مولاه فعلي مولاه، سمعته أذناي، قال ابن شريك فقدم عبد الله بن علقمة وسهم ، فلما صلينا الفجر قام ابن علقمة قال: أتوب إلي الله من سب علي. [5]
« بخاري كه در صحيح خود هيچ اشاره اي به حديث ثقلين و غدير ندارد در تاريخ كبير با سند متصل از عبد الله بن شريك نقل مي كند : سهم بن حصين الاسدي با عبد الله بن علقمة وارد مكه شدند، عبد الله بن علقمه به امام علي (ع) دشنام مي داد ! سهم بن حصين به عبد الله بن علقمه گفت : نظرتو به ابوسعيد خدري چگونه است ؟ عبد الله بن شريك مي گويد : از سهم بن حصين پرسيدم ،آيا از ابوسعيد خدري حديثي در فضائل علي (ع) شنيدي ؟ سهم بن حصين گفت آري، هر گاه حديث مرا شنيدي از مهاجرين وانصار و قريش هم بپرس .
ابوسعيد خدري روايت كرد كه پيامبر اكرم (ص) در غدير خم به پا خاست و خطب? بليغي خواند، آنگاه فرمود : آيا من اولي به نفس شما از خودتان نيستم ؟ در اين هنگام فرمود اي علي جلو بيا ! پس حضرت دست خود را بلند كرد به گونه اي كه سفيدي زير بغل اورا ديدم ، آنگاه فرمود : هر كس من اولي به نفس او هستم ، پس علي وليّ اوست . دو گوشم اين سخن را شنيد
عبد الله بن شريك گفت : عبد الله بن علقمه و سهم بن حصين با هم آمدند هنگامي كه نماز صبح را خوانديم، ابن علقمه بر خاست و اظهار كرد : أتوب إلي الله من سب علي- خدايا ازدشنام دادن به علي (ع) توبه مي كنم ! »
3-ابن ماجه حدثنا علي بن محمد . حدثنا أبو الحسين . أخبرني حماد بن سلمة عن علي بن زيد بن جدعان عن عدي بن ثابت عن البراء بن عازب قال : أقبلنا مع رسول الله صلي الله عليه و سلم في حجته التي حج . فنزل في بعض الطريق . فأمر الصلاة جامعة . فأخذ بيد علي فقال ألست أولي بالمؤمنين من أنفسهم ؟ قالوا بلي . قال ألست أولي بكل مؤمن من نفسه ؟ قالوا بلي . قال فهذا ولي من أنا مولاه . اللهم وال من والاه . اللهم عاد من عاداه. [6]
أبوعبد الله محمد بن يزيد القزويني، معروف به ابن ماجة (209 - 273هـ نويسند? يكي از صحاح شش گانه) باسندصحيح از براء بن عازب نقل مي كند كه با پيامبر اكرم (ص) از حجه الوداع بر مي گشتيم . در مكاني ميان راه فرود آمد و دستور داد مردم جمع شوند . آنگاه دست علي را گرفت و فرمود : آيا من اولي به نفس هر مؤمني از خود او نيستم ؟ پاسخ دادند آري .آنگاه فرمود : هر كس من اولي به نفس او هستم ، پس علي وليّ اوست ، خدايا هر كس علي دوست دارد اورا دوست بدار و هر كس اورا دشمن دارددشمن دار .»
الباني در كتاب« صحيح و ضعيف سنن ابن ماجه » شمار? ( 1750 ) مي گويد : اين حديث صحيح است .
4- الحاكم النيشابوري أخبرني محمد بن علي الشيباني بالكوفة ، ثنا أحمد بن حازم الغفاري ، ثنا أبو نعيم ، ثنا كامل أبو العلاء ، قال : سمعت حبيب بن أبي ثابت يخبر ، عن يحيي بن جعدة ، عن زيد بن أرقم رضي الله عنه قال : خرجنا مع رسول الله صلي الله عليه وسلم حتي انتهينا إلي غدير خم فأمر بدوح ، فكسح في يوم ما أتي علينا يوم كان أشد حرا منه فحمد الله وأثني عليه وقال : « يا أيها الناس ، إنه لم يبعث نبي قط إلا ما عاش نصف ما عاش الذي كان قبله ، وإني أوشك أن أدعي فأجيب ، وإني تارك فيكم ما لن تضلوا بعده كتاب الله عز وجل » ، ثم قام فأخذ بيد علي رضي الله عنه فقال : « يا أيها الناس ، من أولي بكم من أنفسكم ؟ » قالوا : الله ورسوله أعلم ، «ألست أولي بكم من أنفسكم ؟ » قالوا : بلي ، قال : « من كنت مولاه فعلي مولاه » «هذا حديث صحيح الإسناد ، ولم يخرجاه » تعليق الذهبي قي التلخيص : صحيح. [7]
عن الذهبي أن «من كنت مولاه فعلي مولاه» متواتر يتيقن أن رسول الله صلي الله عليه وسلم قاله ، وأما اللهم وال من والاه ، فزيادة قوية الإسناد. [8]
زيد بن ارقم مي گويد با پيامبر اكرم (ص) از حجه الوداع بر مي گشتيم . تا آنكه در روزي بسيار گرم هنگام ظهر به مكاني به نام غدير خم رسيديم . پيامبر دستور داد ،زير درختان را تميز و روي آنها پارچه اي بياندازند و فرمود مردم جمع شوند.
پس ازآن حضرت برخاست وحمد وثناي الهي را بجا آورد وفرمود : اي مردم هيچ پيامبري ...
و دستور داد مردم جمع شوند . آنگاه دست علي را گرفت و فرمود : آيا چه كسي اولي به نفس شما از خود شما است ؟ پاسخ دادند خدا ورسولش داناترند .آنگاه فرمود : هر كس من اولي به نفس او هستم ، پس علي وليّ اوست .
حاكم مي گويد : سند اين حديث صحيح است ولي بخاري و مسلم آنرا در صحيح خود نياورده اند ! همچنين ذهبي در تلخيص مستدرك آنرا صحيح دانسته است.
بلكه آلوسي از ذهبي نقل كرده كه وي گفته است : جمل? «من كنت مولاه فعلي مولاه » متواتر است و يقينا رسول الله صلي الله عليه وسلم آنرا فرموده است ، وأما دعاي « اللهم وال من والاه » جمل? زايدي است كه كه سندش قوي است. [9]
روايات مناشده
امير المؤمنين چندين بار با اصحاب بر حقانيت خود به حديث غدير استدلال و مناشده ( احتجاج و استشهاد همراه قسم ) نمود . و يكي از آنها پس از خلافت ظاهري سال 35 هجري در منطق? رحب? كوفه بود كه علام? اميني آنرا از بيست نفر ازصحابه و تابعين نقل مي كند . و بزرگان زيادي از علماي عامه با طرق متعدد نقل كرده اند [10]. و ما بعضي از آن روايات را در سلسل? روايات غدير مي آوريم .
5ـ أحمد في مسنده عن حسين بن محمد وأبي نعيم المعني قالا : ثنا فطر عن أبي الطفيل قال : جمع علي رضي الله عنه الناس في الرحبة ثم قال لهم : انشد الله كل امرء مسلم سمع رسول الله صلي الله عليه وسلم يقول يوم غدير خم ما سمع لما قام ؟ فقام ثلاثون من الناس .
وقال أبونعيم: فقام ناس كثير فشهدوا حين أخذه بيده فقال للناس : أتعلمون أني أولي بالمؤمنين من أنفسهم ؟ قالوا : نعم يارسول الله ؟ قال من كنت مولاه فهذا مولاه ، أللهم وال من والاه ، وعاد من عاداه .
قال : فخرجت وكأن في نفسي شيئا فلقيت زيد بن أرقم فقلت له : إني سمعت عليا رضي الله عنه تعالي يقول : كذا وكذا . قال : فما تنكر ؟قد سمعت رسول الله صلي الله عليه وسلم يقول له ذلك. [11]
« احمد بن حنبل به سند صحيح از ابو الطفيل روايت كرده ، مي گويد:روزي امير المؤمنين مردم را در رحب? كوفه جمع نمود .آنكاه فرمود به خدا قسم مي دهم كساني را كه در غدير خم سخنان پيامبر ( ص) را با گوش خود شنيده برخيزند . در اينجا سي نفر برخاستند.
- ابو نعيم ( فضل بن دكين ) مي گويد[12]: عد? زيادي بر خاستند - وشهادت دادند .هنگامي كه حضرت ، دست علي را گرفت وبلند كرد وفرمود آيا من سزاوارتر شما به خود تان نيستم ؟ گفتند آري ، فرمود : هر كس من مولا وسرپرست او هستم اين علي مولاي اوست . خدايا دوست دار هركس او را دوست دارد و دشمن دار هركس او را دشمن دارد.
ابو نعيم مي گويد: وقتي از آن مجلس بيرون آمدم در دلم شبهه اي در اين حديث بود با زيد بن ارقم در ميان گذاشتم و گفتم از علي چنين سخناني شنيدم . پاسخ داد چرا انكار مي كني ؟ من همين سخنان را در بار? او از پيامبر (ص) شنيدم .
حافظ الهيثمي مي گويد : رجال اين روايت همگي صحيح هستند غير از فطر بن خليفه كه او هم موثق است.» [13]
6- احمد قال حَدَّثَنَا عَفَّانُ حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ أَخْبَرَنَا همين عَلِيُّ بْنُ زَيْدٍ عَنْ عَدِيِّ بْنِ ثَابِتٍ عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ قَالَ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي سَفَرٍ فَنَزَلْنَا بِغَدِيرِ خُمٍّ فَنُودِيَ فِينَا الصَّلَاةُ جَامِعَةٌ وَكُسِحَ لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ تَحْتَ شَجَرَتَيْنِ فَصَلَّي الظُّهْرَ وَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ تَعَالَي عَنْهُ فَقَالَ أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنِّي أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قَالُوا بَلَي قَالَ أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنِّي أَوْلَي بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ قَالُوا بَلَي قَالَ فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ فَقَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ.
قَالَ فَلَقِيَهُ عُمَرُ بَعْدَ ذَلِكَ فَقَالَ هَنِيئًا يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ وَأَمْسَيْتَ مَوْلَي كُلِّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ.
قَالَ أَبُو عَبْد الرَّحْمَنِ حَدَّثَنَا هُدْبَةُ بْنُ خَالِدٍ حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ زَيْدٍ عَنْ عَدِيِّ بْنِ ثَابِتٍ عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ نَحْوَهُ . [14]
« احمد بن حنبل از براء بن عازب روايت نموده كه گفت: با رسول خدا صلي اللَّه عليه و سلّم در سفر بوديم، در غدير خم پياده شديم، مناديان در ميانه ما صدا زدند (الصلاة جامعة) كنايه از اين كه همه بايد جمع شويد، براي رسول خدا زير دو تا درخت را تميز كردند حضرت آنجا نماز ظهر را خواند بعد دست علي را گرفت و فرمود: آيا نميدانيد كه من از خود مؤمنين به خودشان اختياردارترم؟گفتند: بلي، پس دست علي را گرفت و فرمود: هر كه من مولاي او بودم علي مولاي اوست ...
براء ميگويد: عمر بعد از اين جريان علي را ديد و گفت: «هنيئا لك يا بن ابي طالب اصبحت مولاي و مولي كلّ مؤمن و مؤمنة.
گوارا باد بر تو اي پسر ابو طالب كه همواره و براي هميشه مولاي هر مؤمن و مؤمنه شدي.
شعيب الارنؤوط محقق اسناد مسند احمد مي گويد : اين سند با كمك شواهدش صحيح است،
هم او در جاي ديگري از تعليقات خود بر مسند احمد مي گويد : قوله " من كنت مولاه فعلي مولاه " لها شواهد كثيرة تبلغ حد التواتر - شواهد و مؤيدات جمل? " من كنت مولاه فعلي مولاه " به حد تواتر مي رسد . [15]
7 - نسائي أخبرني هارون بن عبد الله قال حدثنا مصعب بن المقدام قال حدثنا فطر بن خليفة عن أبي الطفيل وأخبرنا أبو داود قال حدثنا محمد بن سليمان قال حدثنا فطر عن أبي الطفيل عامر بن واثلة قال جمع علي الناس في الرحبة فقال أنشد بالله كل امرئ سمع رسول الله صلي الله عليه وسلم يقول يوم غدير خم ما سمع فقام أناس فشهدوا أن رسول الله صلي الله عليه وسلم قال يوم غدير خم ألستم تعلمون أني أولي بالمؤمنين من أنفسهم وهو قائم ثم أخذ بيد علي فقال من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه.
قال أبو الطفيل فخرجت وفي نفسي منه شئ فلقيت زيد بن أرقم فأخبرته فقال أوما تنكر أنا سمعته من رسول الله صلي الله عليه وسلم واللفظ لابي داود. [16]
« نسائي (مؤلف يكي از صحاح شش گانه) روايت مي كند از ابو الطفيل كه مي گويد: روزي امير المؤمنين مردم را در رحب? كوفه جمع نمود .آنگاه فرمود : به خدا قسم مي دهم كساني را كه در غدير خم سخنان پيامبر ( ص) را با گوش خود شنيده برخيزند . در اينجا عده اي برخاستند. و شهادت دادند . كه حضرت رسول ، دست علي را گرفت وبلند كرد وفرمود آيا نمي دانيد من سزاوارتر شما به خود تان هستم ؟ گفتند آري ، فرمود : هر كس من مولا وسرپرست او هستم اين علي مولاي اوست . خدايا دوست دار هركس او را دوست دارد و دشمن دار هركس او رادشمن دارد.
ابوالطفيل مي گويد :وقتي از آن مجلس بيرون آمدم در دلم شبهه اي ار اين حديث بود ، با زيد بن ارقم در ميان گذاشتم و گفتم از علي (ع) چنين سخناني شنيدم . پاسخ داد چرا انكار مي كني ؟ من همين سخنان را در بار? او از پيامبر (ص) شنيدم . اين لفظ حديث از ابو داود است . همين حديث در مشكل الآثار طحاوي ج 4 / 308 ح 1519 آمده است .
8- ابن حبان أخبرنا محمد بن طاهر بن أبي الدميك ، حدثنا إبراهيم بن زياد ، حدثنا أبو معاوية ، حدثنا الأعمش ، عن سعد بن عبيدة ، عن ابن بريدة ، عن أبيه ، قال : قال رسول الله صلي الله عليه وسلم : « من كنت وليه ، فعلي وليه. [17]
محمد بن حبان بن أحمد (354هـ) به سند صحيح از بريده روايت نموده كه پيامبر (ص) فرمود : هر كس من ولي او هستم پس علي ولي اوست .
عنوان صحيح براي اي كتاب دليل بر صحت روايات آن از نظر مؤلف آنست ، كه يكي از رجاليون مهم اهل سنت است
9-ابو يعلي الموصلي ( 307 ق) حدثنا القواريري ، حدثنا يونس بن أرقم ، حدثنا يزيد بن أبي زياد ، عن عبد الرحمن بن أبي ليلي ، قال : شهدت عليا في الرحبة يناشد الناس : أنشد الله من سمع رسول الله صلي الله عليه وسلم ، يقول في يوم غدير خم : «من كنت مولاه فعلي مولاه ، لما قام فشهد ،
قال عبد الرحمن فقام اثنا عشر بدريا ، كأني أنظر إلي أحدهم عليه سراويل ، فقالوا : نشهد أنا سمعنا رسول الله صلي الله عليه وسلم ، يقول يوم غدير خم : « ألست أولي بالمؤمنين من أنفسهم وأزواجي أمهاتهم » ، قلنا : بلي يا رسول الله ، قال : « فمن كنت مولاه فعلي مولاه ، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه .» [18]
عبد الرحمن بن أبي ليلي مي گويد: شاهد روزي بودم كه امير المؤمنين مردم را به خدا قسم مي داد : كساني را كه در غدير خم سخنان پيامبر ( ص) را شنيد كه فرمود : هر كس من مولا وسرپرست او هستم اين علي مولاي اوست .
در اينجا دوازده نفر از مجاهدان برخاستند. و شهادت دادند كه شنيديم حضرت رسول ، فرمود آيا نمي دانيد من سزاوارتر شما به خود تان هستم وهمسرانم مادران آنان مي باشند ؟ گفتند آري ، فرمود : هر كس من مولا وسرپرست او هستم اين علي مولاي اوست . خدايا دوست دار هركس او را دوست دارد و دشمن دار هركس او رادشمن دارد.
10- الآجري حدثنا أبو بكر بن أبي داود قال : حدثنا محمد بن بشار قال : حدثنا محمد بن جعفر يعني غندرا قال : حدثنا شعبة ، عن ميمون أبي عبد الله قال : كنت عند زيد بن أرقم ، فجاء رجل من أقصي الفسطاط فسأله عن علي رضي الله عنه فقال : إن رسول الله صلي الله عليه وسلم قال : ألست أولي بالمؤمنين من أنفسهم؟ قالوا : بلي قال : فمن كنت مولاه فعلي مولاه . [19]
محدث معرف آجري(م ، 321 ) از ميمون أبي عبد الله مي گويد : نزد زيد بن ارقم بودم ، شخصي از ناحي? دور شهر فسطاط ، نزد اوآمد و در بار? علي رضي الله عنه از او پرسيد ! زيد گفت شنيدم كه پيامبر اكرم (ص) فرمود آيا نمي دانيد من سزاوارتر شما به خود تان هستم ؟ گفتند آري ، فرمود : هر كس من مولا وسرپرست او هستم اين علي مولاي اوست .
11- ابو جعفر الطحاوي ( 231- 321 ق ) حدثنا أبو أمية قال : حدثنا سهل بن عامر البجلي قال : حدثنا عيسي بن عبد الرحمن قال : حدثني أبو إسحاق السبيعي ، عن عمرو ذي مر قال : سمعت عليا ، ينشد الناس في الرحبة : من سمع رسول الله صلي الله عليه وسلم يقول يوم غدير خم إلا قام ، فقام بضعة عشر رجلا ، فشهدوا أنهم سمعوا رسول الله صلي الله عليه وسلم في يوم غدير خم يقول : « اللهم من كنت مولاه فإن عليا مولاه ، اللهم وال من والاه ، وعاد من عاداه ، وأحب من أحبه ، وأبغض من أبغضه ، وأعن من أعانه ، وانصر من نصره ، واخذل من خذله» [20]
عمرو ذي مر مي گويد: شنيدم امير المؤمنين مردم را به خدا قسم مي داد . كساني را كه در غدير خم سخنان پيامبر ( ص) را شنيد ند ، بر خيزد . در اينجا ده و چند نفر از مجاهدان برخاستند. و شهادت دادند كه شنيديم حضرت رسول ، فرمود : هر كس من مولا وسرپرست او هستم اين علي مولاي اوست . خدايا در وليت خود قرار ده هر كس ولايت او را بپذيرد و دشمني كن هر كس او را با او دشمني كند و دوست باش هركس او را دوست دارد و دشمن باش هركس او رادشمن است. وكمك كن هر كس اورا كمك كند وخوار گردان هركس اورا خوار گرداند .
متقي هندي ميگويد ، هيثمي گفته است :اين روايت را بزار وابن جرير وخلعي در الخلعيات از إسحاق واو از عمرو ذي مر و سعيد بن وهب و زيد بن يثيع از علي (ع) نقل كرده و رجال سند آن موثقند ، ولي ابن حجر گفته آنان شيعه هستند . [21] چه گناه بزرگي!
12-ابو الحسن علي بن أحمد بن محمد الواحدي، النيسابوري، المفسر الشافعي (468هـ) - قال أخبرنا أبو سعيد محمد بن علي الصَّفَّار، قال: أخبرنا الحسن بن أحمد المَخْلِدي، قال: أخبرنا محمد بن حَمْدُون بن خالد، قال: حدَّثنا محمد بن إبراهيم الحلْوانِي، قال: حدَّثنا الحسن بن حماد سِجَّادة، قال: أخبرنا علي بن عابس، عن الأعمش، و أبي الحَجَّاب عن عطية، عن أبي سعيد الخُدْرِي، قال:نزلت هذه الآية: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ يوم «غَدِير خُمّ» في علي بن أبي طالب، رضي اللَّه عنه. [22]
ابو الحسن علي بن أحمد بن محمد واحدي، مفسر شافعي نيشابوري، (468 هـ) با سند متصل از اوسعيد خدري نقل مي كند كه آي? « يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ يوم » درغَدِير خُمّ در بار? علي بن ابيطالب نازل شده است
روايت ديگر از أبو عبد الله ضياء الدين المقدسي (569 - 643 هـ) محمد بن عبد الواحد است ،. وي اهل بيت المقدس ، حنبلي، كار شناس حديث و مؤرخ و باني مدرسة دار الحديث الضيائية المحمدية در قاسيون دمشق از بيش از پانصد شيخ روايت دارد . از جمل? كتب او (الاحكام - خ) في الحديث ،سه جلد، و (فضائل الاعمال) و (الاحاديث المختارة) در نود جزء كه مشتمل احاديث متعدد از جمله اين حديث است .
13 - أخبرنا الحافظ أبو طاهر أحمد بن محمد بن أحمد السلفي إجازة قال أنا أبو الفتح محمد بن أحمد بن محمد بن الحسين بن الحارث المعلم فيما قرأت عليه من أصل سماعه حدثكم أبو عبدالله الحسين بن أحمد بن محمد بن سعيد الرازي إملاء ثنا أبو الحسن علي بن حسان بن القاسم الجديلي ببغداد ثنا أبو جعفر محمد بن عبدالله بن سليمان الحضرمي ثنا محمود بن غيلان ثنا الفضل بن موسي السيناني ثنا الأعمش عن سعيد بن وهب قال قال علي رضي الله عنه أنشد الله من سمع رسول الله صلي الله عليه وسلم يقول يوم غدير خم الله وليي وأنا ولي المؤمنين من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره
قال فقال سعيد فقام إلي جنبي سته قال فقال زيد بن يثيع قام من عندي سته
سئل الدارقطني عنه فقال حدث به الأعمش وشعبة وإسرائيل عن أبي إسحاق عن سعيد بن وهب عن علي وذكر ما فيه من الاختلاف قال وأشبهها بالصواب قول الأعمش وشعبة وإسرائيل ومن تابعهم
وقد روي نحو هذا عن عبدالرحمن بن أبي ليلي عن علي عليه السلام ( إسناده صحيح). [23]
« ضياء مقدسي با سند صحيح از سعيد بن وهب نقل كرده كه او مي گويد: علي رضي الله عنه ديدم كه مردم را به خدا قسم مي داد و مي فرمود : هركس كه در غدير خم سخنان پيامبر (ص) را با گوش خود شنيده بر خيزد و شهادت دهد كه : حضرت رسول فرمود خدا ولي من و من سزاوارتر از مؤمنان به خود شان هستم . آنگاه فرمود : هر كس من مولا وسرپرست او هستم اين علي مولاي اوست . خدايا دوست دار هركس او را دوست دارد و دشمن دار هركس او را دشمن دارد.
سعيد مي گويد : شش نفر كنار من بر خاستند و شهادت دادند . زيد بن يثيع هم مي گويد: شش نفر هم كنار من بر خاستند و شهادت دادند.! »
ضياء مقدسي مي گويد : از دارقطني در بار? اين حديث پرسيدند ، او گفت آري اين حديث را اعمش وشعبه وإسرائيل از أبي إسحاق عن سعيد بن وهب از علي(ع) با اختلاف روايت كرده اند ولي روايت اعمش وشعبه وإسرائيل و پيروان ايشان به صحت نزديكتر است . هم چنين عبدالرحمن بن أبي ليلي از علي عليه السلام مانند اين حديث را روايت نموده است .
محقق كتاب « الاحاديث المختاره » عبد الملك بن عبد الله بن دهيش مي گويد : سند اين حديث صحيح است .
14 - ابو نعيم (م ، 430 ق) حدثنا جعفر بن محمد بن عمرو الأحمسي ، ثنا أبو حصين الوادعي ، حدثني يحيي بن عبد الحميد ، ثنا شريك ، عن الأعمش ، عن حبيب بن أبي ثابت ، عن أبي الطفيل ، عن زيد بن أرقم ، قال : قال رسول الله صلي الله عليه وسلم : « من كنت مولاه فعلي مولاه ، اللهم وال من والاه ، وعاد من عاداه » رواه حكيم بن جبير ، وفطر بن خليفة عن أبي الطفيل ، عن زيد نحوه ورواه عن زيد بن أرقم : أبو سليمان زيد بن وهب ، وأبو الضحي ، ويحيي بن جعدة ، وسليمان بن أبي الحسناء وأبو إسحاق ، وأبو سليمان المؤذن ، وأبو عبيدالله الشيباني ، وأبو ليلي الحضرمي ، وأبو صالح وأبو عبد الله ميمون ، وعطية العوفي ، وثوير بن أبي فاختة ، في آخرين عن زيد بن أرقم. [24]
در اين روايت احمد بن حنبل با سند معتبر از سيزده نفر از تابعين از زيد بن ارقم حديث غدير را نقل كرده اند . كه پيامبر (ص) فرمود : من كنت مولاه فعلي مولاه ، اللهم وال من والاه ، وعاد من عاداه
16 - أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهيم ثعلبي نيشابوري مفسر مشهور؛ (م 427 ،ق) صاحب كتاب العرائس في قصص الأنبياء، صلوات الله وسلامه و تفسير الكشف و البيان در تفسيرش ابتداء ذيل آي? تبليغ آورده است :
قال أبو جعفر محمد بن علي: معناه: بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ في فضل علي بن أبي طالب، فلما نزلت الآية أخذ بيد علي، فقال: من كنت مولاه فعلي مولاه
(امام ) أبو جعفر محمد بن علي فرمود : معناي آيه آنست كه برسان آنچه در فضيلت علي بر تو نازل شده است . هنگامي كه اين آيه نازل شد پيامبر (ص) دست علي را گرفت و فرمود :من كنت مولاه فعلي مولاه
آنگاه دو روايت را از براء و ابن عباس به صورت زير نقل مي كند.[25]
17- الثعلبي عن أبو القاسم يعقوب بن أحمد السري، أبو بكر بن محمد بن عبد اللّه بن محمد، أبو مسلم إبراهيم ابن عبد اللّه الكعبي، الحجاج بن منهال، حماد عن علي بن زيد عن عدي بن ثابت عن البراء قال: لما نزلنا مع رسول اللّه صلي اللّه عليه و سلّم في حجة الوداع كنّا بغدير خم فنادي إن الصلاة جامعة و كسح رسول اللّه عليه الصلاة و السلام تحت شجرتين و أخذ بيد علي، فقال: ألست أولي بالمؤمنين من أنفسهم ؟ قالوا: بلي يا رسول اللّه، قال: ألست أولي بكل مؤمن من نفسه؟ قالوا: بلي يا رسول اللّه، قال: هذا مولي من أنا مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.
قال: فلقيه عمر فقال: هنيئا لك يا ابن أبي طالب أصبحت و أمسيت مولي كل مؤمن و مؤمنة ! [26]
«براء بن عازب گفت: با رسول خدا صلي اللَّه عليه و سلّم در سفر بوديم، در غدير خم پياده شديم، مناديان در ميانه ما صدا زدند: الصلاة جامعة ( كنايه از اين كه همه بايد جمع شويد، )براي رسول خدا زير دو تا درخت را تميز كردند بعد دست علي را گرفت و فرمود: آيا نميدانيد كه من از خود مؤمنين به خودشان سزاوارترم ؟ گفتند: بلي، آيا نميدانيد كه من از هرمؤمني به خودش سزاوارترم ؟ گفتند: بلي، پس دست علي را گرفت و فرمود: هر كه من مولاي او بودم علي مولاي اوست . خدايا دوست دار هركس او را دوست دارد و دشمن دار هركس او رادشمن دارد.
براء ميگويد: عمر بعد از اين جريان ، علي را ديد و گفت: « هنيئا لك يا بن ابي طالب اصبحت مولاي و مولي كلّ مؤمن و مؤمنة. گوارا باد بر تو اي پسر ابو طالب كه همواره و براي هميشه مولاي هر مؤمن و مؤمنه شدي. »
18- روي الثعلبي عن أبي محمد عبد اللّه بن محمد القائنيّ نا أبو الحسن محمد بن عثمان النصيبي نا: أبو بكر محمد ابن الحسن السبيعي نا علي بن محمد الدّهان، و الحسين بن إبراهيم الجصاص قالا نا الحسن بن الحكم نا الحسن بن الحسين بن حيان عن الكلبي عن أبي صالح عن ابن عباس في قوله يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ قال: نزلت في علي (رضي اللّه عنه) أمر النبي صلي اللّه عليه و سلّم أن يبلغ فيه فأخذ (عليه السلام) بيد علي، و قال: «من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». [27]
. ابن عباس مي گويد: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ در بار? علي (رضي اللّه عنه) نازل شد و به رسول خدا صلي اللَّه عليه امر شد فرمان خدا را در بار? علي به مردم برساند او نيز دست علي را گرفت و فرمود: هر كه من مولاي او بودم علي مولاي اوست . خدايا دوست دار هركس او را دوست دارد و دشمن دار هركس او رادشمن دارد.
19 - احمد بن علي الخطيب البغدادي أنبأنا عبد الله بن علي بن محمد بن بشران أنبأنا علي بن عمر الحافظ حدثنا أبو نصر حبشون بن موسي بن أيوب الخلال حدثنا علي بن سعيد الرملي حدثنا ضمرة بن ربيعة القرشي عن بن شوذب عن مطر الوراق عن شهر بن حوشب عن أبي هريره قال من صام يوم ثمان عشره من ذي الحجة كتب له صيام ستين شهرا وهو الحجة وهو يوم غدير خم لما أخذ النبي صلي الله عليه و سلم بيد علي بن أبي طالب فقال ألستُ ولي المؤمنين ؟ قالوا بلي يا رسول الله قال من كنت مولاه فعلي مولاه . فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لك يا بن أبي طالب أصبحت مولاي ومولي كل مسلم . فأنزل الله « اليوم أكملت لكم دينكم » [28]
خطيب بغدادي به سند صحيح از ابو هريره از پيامبر ص نقل كرده است : هر كس روز هيجده ذي الحجه را روزه بگيرد خداوند ثواب شصت ماه روزه به او مي دهد وآن روز عيد غدير است كه پيامبر دست علي را گرفت و فرمود ألست ولي المؤمنين آيا من سزاوارتر از مؤمنان به خود آنان نيستم ؟ گفتند آري . فرمود هر كس من مولاي اويم علي مولاي اوست و بعد از جريان غدير خم و اعلام ولايت ، عمر بن خطاب به مولا علي (ع) عرض كرد «بخ بخ يا بن أبي طالب اصبحت مولاي و مولا كل مسلم » وپس از آن آيه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ نازل گرديد.
[1] - مسند احمد ج 1/ 303
[2] -- تفسير روح المعاني مائده / 67
[3] - كتاب السنة ابن أبي عاصم از علي7/ ص591/ ح1361 و المطالب العالية ابن حجر عسقلاني/ ج4/ ص65/ ح3972 و گفته است كه سند حديث صحيح مي باشد. و المعجم الكبير طبراني/ ج5/ ص171/ ح4986 و تاريخ مدينه دمشق/ ج42/ ص228 و اسد الغابة/ ج5/ ص 376 .
[4] - سنن ترمذي باب مَنَاقِبِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ رضي الله عنه.ح 4078 .
[5] - التاريخ الكبير باب سهم 2458 .
[6] - سنن ابن ماجه ا /43 المؤلف : محمد بن يزيد أبو عبدالله القزويني الناشر : دار الفكر - بيروت تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي.
[7] ـ مستدرك الصحيحين ، ذكر زيد بن ارقم ج /613 ح 6272 .
[8] - تفسير روح المعاني مائده / 67 .
[9] - تفسير روح المعاني مائده / 67 .
[10] - الغدير ج 1 / 102.
[11] - مسند احمد ج 4 /ص 370. حديث را ابن حبان در الصحيح ح 6931 و أبو بكر البزار أحمد بن عمرو ( 292 هـ ) در مسندش ج 1 /319 ح 492 آورده است
[12] - ابو نعيم فضل بن دكين كوفي حافظ متوفي 218 ،ق. است كه يعقوب إبن شيبة گفته : أحمد وأبوحاتم وإبن المدني والعجلي و إبن سعد وإبن شاهين همگي او را توثيق كرده اند و نيز خطيب في تاريخش او را توثيق كرده است .
[13] - مسند احمد جزء 37 / 436 ح 17749 مجمع الزوائد 9 ص 104 .
[14] - مسند احمد ج 4 /281 ح 18502 .
[15] - مسند احمد ج 1/ 303.
[16] - السنن الكبري ج 5 / 134 ح 8478.
[17] - صحيح ابن حبان ح 7056.
[18] - مسند أبي يعلي الموصلي ج2 /48 ح 544
[19] - الشريعه ، آجري ج4 / 168 ح 1476.
[20] - مشكل الاثار ج 4 / 308 ح 1518 .
[21] -كنز العمال ج 13 / 137 ح 36487 .
[22] - اسباب النزول واحدي در شأن نزول آي? مزبور صفحه 205.
[23] - الأحاديث المختارة للضياء المقدسي ج /270 ح 481 موسوعة هبة الجزيرة الثقافية" لشركة التراث الطبعة الأولي.
[24] - فضائل الصحابه ابو نعيم 8 /241 ح /2605.
[25] - تفسير الكشف و البيان ، ذيل آيه 67 / مائده
[26] - تفسير الكشف و البيان ثعلبي ج 5 / 131 .
[27] - تفسير الكشف و البيان ثعلبي ج 5 / 131.
[28] - تاريخ بغداد ج 8 /289 ح 4392 .