بخش 7

کتابنامه

و غير زيارت ارشاد مي‌نمايند، هر گاه كه بدعتي از آنان در چيزي رخ دهد. ولي در هيچ يك از اين ايام آنان را به سبب زيارت يا توسّل، مشرك نناميدند. آري، اول كسي كه مردم را به اين وسيله به شرك نسبت داد ابن تيميه بود، و كساني كه به دنبال او رفته و اموال و خون مسلمين را به جهت احتياجي كه در خود مي‌بيند حلال كرده است.

بركات زيارت قبور انبيا و اولياي الهي

زيارت قبور انبيا و اولياي الهي؛ خصوصاً پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) و امامان معصوم ( عليهم السلام ) آثار و بركاتي دارد كه مي‌تواند ملاك حسن و رجحان آن باشد. اينك به برخي از آنها اشاره مي‌كنيم:

1. بزرگان دين و اولياي الهي در حقيقت الگوهايي هستند كه با اقتداي به آنان به كمال و سعادتِ دنيا و آخرت خواهيم رسيد. اين مسئله تنها اختصاص به جوامع ديني ندارد، بلكه همه جوامع بشري درصدد بزرگ جلوه دادن الگوهايي هستند كه مردم با اقتداي به آنان در طريق سعادت و كمال قرار گيرند. اين الگوها اگرچه زنده نيستند، ولي با دعوت مردم به زيارت قبرشان، مردم را به ياد خود انداخته و آنها را به كمالات سوق خواهند داد؛ مثلاً در بسياري از كشورها ميدان و مجسمه‌اي را به نام سرباز گمنام قرار مي‌دهند، كه رمز فداكاري خالص در راه وطن است تا مردم از اين طريق هميشه به اين فكر باشند كه هرگاه كشور مورد هجوم اجانب قرار گرفت، از خود فداكاري نشان دهند.

بنابراين حضور يافتن بر سر قبر بزرگان و اسوه‌ها، از حيث رواني آثار و بركات خاصّي دارد كه روانشناسان از آن غافل نبوده‌اند.



151


عباس محمود عقاد مي‌گويد:

خواست روزگار و اتفاقات اين بوده كه قافله حسين بعد از آنكه از هر طرف جلو آن گرفته شد به سوي كربلا سوق داده شود، كربلايي كه تاريخش تا امروز با تاريخ اسلام گره خورده و حقّش آن است كه به تاريخ بني نوع انسان گره بخورد.

كربلا امروز حرمي است كه مسلمانان به جهت عبرت و درس‌آموزي، او را زيارت كرده و غير مسلمانان نيز به جهت سير و سياحت به زيارت او مي‌روند. ولي كربلا اگر قرار باشد كه حقّش ادا شود سزاوار است كه مزار هر انساني باشد كه براي نوع خود قداست و فضيلتي قائل است؛ زيرا به ياد نداريم بقعه‌اي از بقعه‌هاي زمين كه اسمش با جمله‌اي از فضايل و مناقب انساني مقرون باشد، بزرگ‌تر از زمين كربلا بعد از شهادت امام حسين ( عليه السلام ) ...(1)

2. زيارت از مظاهر حبّ است. شكي نيست كه اهل بيت ( عليهم السلام ) محبتشان از جهات مختلف بر ما لازم و واجب است. پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: «أحبّوا أهل بيتي لحبّي» ( 2 )؛ «اهل بيتم را به جهت دوستي من دوست بداريد».

لذا همان‌گونه كه محبت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) واجب است، محبت اهل بيتش هم لازم است. از طرفي ديگر مي‌دانيم كه حبّ، ظهور و بروز دارد، و تنها در اطاعت و دوستي قلبي خلاصه نمي‌شود. يكي از اين موارد ظهور آن، زيارت قبر آنان است.

3. زيارت قبور اولياي الهي از اهل بيت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) پرداخت اجر و مزد رسالت است. خداوند متعال مي‌فرمايد:

{قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي} (شوري: 23)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ابوالشهداء، عباس محمود عقّاد، ص 129.

2. مستدرك حاكم، ج 3، ص 149.

بگو: من از شما اجر رسالت نمي‌خواهم، جز اينكه مودت مرا در حقّ خويشاوندانم منظور بداريد.

يكي از مصاديق مودت ذوي القربي، زيارت قبور آنان است.

4. زيارت قبور اولياي الهي تعبيري از عمق ارتباط انسان با خط اولياي خداوند متعال است.

5. زيارت اولياي الهي در حقيقت تجديد عهدي با آنها است. مي‌دانيم كه هر يك از امامان بر ما ولايت دارند و ما هم بايد ولايت آنان را پذيرفته و با آنان بيعت نماييم. اين بيعت تنها با گفتن نيست، بلكه بايد بيعت قلبي خود را ابراز نماييم، كه در حال حاضر با زيارت قبور آنها و حضور در كنار مرقد شريفشان صورت مي‌گيرد.

لذا در روايتي از امام رضا ( عليه السلام ) آمده: «همانا براي هر امامي عهدي بر گردن اوليا و شيعيانشان است كه وفاي به آن عهد و حسن اداي آن، زيارت قبور آنان است».(1)

6. حضور در كنار قبر اولياي الهي انسان را از جنبه روحي و معنوي زنده كرده و روح تازه معنوي به انسان افاضه مي‌كند.

7. با اين عمل، اولياي الهي نيز ما را دوست مي‌دارند كه خود سبب نزول بركات بر ما مي‌گردد.

8 . زيارت‌كردن و قرار گرفتن در كنار قبور اولياي الهي، ما را به ياد فداكاري‌هاي آنان انداخته، لذا با خداي خود پيمان مي‌بنديم كه مانند آنان باشيم.

9. زيارت قبور اولياي الهي در حقيقت اعلان عملي به ادامه دادن راه آن بزرگان و انزجار و تبرّي از دشمنان آنان است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تهذيب الاحكام، ج 6، صص 78 و 79.

كتابنامه

* قرآن كريم.

1. بحارالانوار، محمد باقر مجلسي، المكتبة الاسلامية، تهران.

2. البدعة، عبدالملك سعدي.

3. رفع المنارة، محمود سعيد ممدوح، چاپ دوم، دار الامام ترمذي، 1418.

4. الزيارة النبوية، محمد بن علوي مالكي، 1420.

5. سعادة الدارين في الردّ علي الفرقتين، ابراهيم سمنودي، چاپ اول، موريتانيا، مكتبة الإمام مالك، 1426.

6. السلفية مرحلة زمينة، محمد سعيد رمضان بوطي، چاپ اول، بيروت، دار الفكر، 1408.

7. شرح الشفا، ملا علي قاري حنفي، چاپ اول، بيروت، الكتب العلمية، 1421.

8. شرح كرماني بر صحيح بخاري، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1401.

9. شواهد الحق، يوسف نهباني، مصر، المكتبة التوفيقية.

صحيح شرح العقيدة الطحاوية، حسن بن علي سقاف شافعي، چاپ چهارم، بيروت، دار الإمام الرواس، 1428.



154


1.

فتاوي ابن عثيمين، مكتبة نور الهدي.

2. فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث العلمية و الافتاء، قاهره، مركز فجر للطباعة، 1424.

3. فتح الباري، ابن حجر عسقلاني، چاپ دوم، بيروت، دار المعرفة.

4. فقه السيرة النبوية، محمد سعيد رمضان بوطي، بيروت، دارالفكر، 1423.

5. كافي، محمد بن يعقوب كليني، بيروت، دار الاضواء.

6. كلمة هادئة في الزيارة و شدّ الحال، عمر عبدالله كامل، چاپ اول، دار المصطفي، 1426.

7. مجموع فتاوي بن باز، شيخ عبدالعزيز بن عبدالله بن باز، رياض، دار الوطن، 1416.

8. مرآة الجنان، اسعد بن علي بن سليمان يافعي شافعي، حيدرآباد دكن، دائرة المعارف النظامية، 1339.

9. مسند احمد، احمد بن حنبل، بيروت، دار صادر.

10. مفاهيم يجب ان تصحح، محمد بن علوي مالكي، چاپ دهم، دبي، دائرة الأوقاف والشئون الإسلامية، 1415.

11. المواهب اللدنية، شهاب الدين احمد بن محمد قسطلاني، چاپ دوم، بيروت، المكتب الإسلامي، 1425.

12. نسيم الرياض، شهاب الدين احمد بن محمد بن عمر خفاجي حنبلي مصري، چاپ اول، بيروت، دار الكتب العلمية، 1421.


| شناسه مطلب: 73702