بخش 13
کتاب علی ( علیه السلام ) امر به نوشتن حدیث کتاب علی ( علیه السلام ) کتاب امام علی ( علیه السلام ) عنایت اهل بیت به حفظ کتاب علی ( علیه السلام ) صحیفه امام علی امام علی ( علیه السلام ) مصحف فاطمه ( علیها السلام ) معنای کلمه مصحف مصحف در لسان تابعین نویسنده مصحف فاطمه کیست ؟ محتوای مصحف فاطمه ( علیها السلام )
299 |
كتاب علي ( عليه السلام )
شيعه معتقد است كه با رحلت پيامبر باب وحي مسدود شد . امام علي ( عليه السلام ) هنگام غسل دادن و تجهيز رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « پدر و مادرم فداي تو باد ، هرآينه با وفات تو نبوت و اخبار آسماني منقطع گرديد . . . » ( 1 )
اسفبار است در اين باب شبهاتي از طرف كساني مطرح مي شود كه هيچ اطلاعي از مذهب شيعه ندارند و تنها گوش به سخن مستشرقين يا كساني مي دهند كه از محيط شيعه به دورند و از آن ها پيروي مي كنند . يكي از اين شبهات آن است كه شما شيعه چگونه قائل به خاتميّت شريعت اسلام ايد ، در حالي كه به كتاب عليّ ( عليه السلام ) معتقد بوده و به آن عمل مي نماييد ؟
در اين بحث به موضوع كتاب علي ( عليه السلام ) مي پردازيم :
مكتب اهل بيت ( عليهم السلام ) عنايت خاصي به ضبط و تدوين تمام رواياتي داشته كه از رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) به يادگار مانده است ، زيرا سنت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) اعمّ از قول و فعل و تقرير تنها از وحي صادر شده است ، همان گونه كه خداوند متعال مي فرمايد : { وَمَا يَنْطِقُ عَنْ الْهَوَي * إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحَي } ؛ ( 2 ) « و هرگز از روي هواي نفس سخن نمي گويد ، سخن او هيچ غير وحي خدا نيست . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نهج البلاغة ، خطبه 235 .
2 . نجم ( 53 ) آيات 3 و 4 .
300 |
امام علي ( عليه السلام ) تربيت يافته پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) است . او كسي است كه از كودكي با پيامبر اسلام بوده و تا آخر حيات ، آن حضرت را همراهي كرده است . امام ( عليه السلام ) آن اوقات را اين گونه توصيف مي كند :
« و كنت أتّبعه اتباع الفصيل اثر أُمّه ، يرفع لي في كلّ يوم من أخلاقه علماً ، و يأمرني بالإقتداء به ، و لقد كان يجاور في كلّ سنة بحراء فأراه و لا يراه غيري ، ولم يجتمع بيت واحد يومئذ في الاسلام غير رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) و خديجة و أنا ثالثهما ، أري نور الوحي و الرسالة ، و أشمّ ريح النبوة ؛ ( 1 )
« من در پي او بودم چنان كه شتربچه در پي مادر . هر روز براي من از اخلاقِ خود نشانه اي برپا مي داشت و مرا به پيروي آن مي گماشت . هر سال در حرا خلوت مي گزيد ، من او را مي ديدم و جز من كسي وي را نمي ديد . آن هنگام جز خانه اي كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و خديجه در آن بود ، در هيچ خانه اي اسلام راه نيافته بود ، من سوّمين آنان بودم . روشنايي وحي و پيامبري را مي ديدم و بوي نبوت را استشمام مي كردم . »
امام علي ( عليه السلام ) كسي بود كه شب و روز ، در سفر و وطن همراه و ملازم رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بود ، در هيچ جنگ و غزوه اي رسول خدا را رها نكرد ، مگر در غزوه تبوك ، كه به دستور ايشان در مدينه ماند . تا اين كه وقت اجل و ارتحال رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) نزديك شد . پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) در بستر بيماري است و تنها كسي كه او را پرستاري مي كند علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) است . در آخرين لحظات حيات ، سر مبارك آن حضرت بر سينه امام علي ( عليه السلام ) بود كه از اين عالم ارتحال نمود .
امام علي ( عليه السلام ) آن ايام و موقعيت را چنين توصيف مي كند :
« ولقد قُبِض رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) و انّ رأسه لَعلَي صدري و لقد سالَت نفسه في كفّي فأمررتها علي وجهي ، و لقد ولّيت غسله ( صلّي الله عليه وآله ) و الملائكة أعواني ، فضجّت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نهج البلاغة ، خطبه 192 .
301 |
الدار و الأفنية ، ملأ يهبط ، و ملأ يعرج ، و ما فارقت سمعي هينمة منهم ، يحلّون عليه ، حتّي واريناه في ضريحه ، فمن ذا احقّ به منّي حيّاً وميّتاً ؛ ( 1 )
« و رسول خدا جان سپرد در حالي كه سر او بر سينه من بود و نفس او در كف من روان شد ، آن را به چهره خويش كشيدم و شستن او را عهده دار گرديدم ، فرشتگان ياور من بودند ، خانه و اطراف آن فرياد مي كشيد . گروهي [ از فرشته ] فرود مي آمد و گروهي به آسمان مي رفت و بانگ آنان از گوش من نَبُريد ، بر وي درود مي گفتند تا او را در خاك نهاديم . پس چه كسي از من به او سزاوارتر است چه در زندگي او و چه پس از مردن او ؟ »
اين مورد يكي از امتيازات امام علي ( عليه السلام ) در بين صحابه بوده است كه كسي در آن شركت ننمود . لذا آن حضرت به باب علم پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) معروف گشت ، ( 2 ) او تنها مرجع روحي و معنوي به طور مطلق در عصر خلفا بود .
از امام علي ( عليه السلام ) سؤال كردند : چيست كه از بين صحابه بيش از ديگران از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) حديث نقل مي كني ؟ فرمود :
« انّي إذا كنت سألته أنبأني ، و إذا سكتّ إبتدأني ؛ ( 3 ) من كسي هستم كه هرگاه از او مسئله اي سؤال مي كردم جواب آن را به من مي داد و هرگاه سكوت اختيار مي نمودم او شروع به صحبت با من مي كرد . »
امر به نوشتن حديث
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) هميشه به علي ( عليه السلام ) امر مي كرد كه هرچه را كه براي او مي گويد بنويسد . يك روز علي ( عليه السلام ) به آن حضرت عرض كرد : اي نبي خدا ! آيا بر من از فراموشي بيمناكي ؟ پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : من بر تو به اين جهت هراسان و بيمناك نيستم ، زيرا از خداوند خواسته ام كه حافظه تو را قوي نموده و نسيان به تو عارض نگرداند ، ولي تو براي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان ، خطبه 197 .
2 . كنزالعمال ، ج6 ، ص156 و 401 .
3 . تاريخ الخلفاء ، ص115 .
302 |
شريكانت مكتوب بدار . به رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) عرض كردم : شركاي من كيانند ؟ فرمود : امامان از فرزندان تو . ( 1 )
كتاب علي ( عليه السلام )
از جمله مطالبي كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) براي امام علي ( عليه السلام ) املا نموده و آن حضرت به خطّ خود مكتوب داشت ، كتابي است كه طول آن هفتاد ذراع بوده است و اين همان مكتوبي است كه در روايات به عنوان كتاب عليّ يا صحيفه عليّ معروف است . اين كتاب بين اهل بيت ( عليهم السلام ) و پيروانشان مشهور بوده است . در اين كتاب آنچه مورد احتياج مردم در رابطه با احكام دين تا روز قيامت است موجود مي باشد . امامان نيز از آن كتاب روايت نقل كرده و به مواضعي از آن استشهاد نموده اند . اين كتاب چيزي نيست مگر همان احاديثي كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بر امام علي ( عليه السلام ) املا و انشا كرده و آن حضرت نيز آنها را نوشته و نزد فرزندانش به يادگار گذاشته است ، تا پس از وي از آن روايت نمايند .
با اين بيان روشن مي شود كه امام علي ( عليه السلام ) اوّلين تدوين كننده رسمي حديث نبوي بوده است . اگرچه در اين امر بزرگ برخي از صحابه شركت داشته اند ، ولي متأسفانه در عصر خلفا به جهتي كه خود مي دانند آن احاديث و كتب به آتش كشيده شد . لذا مسلمانان با اين عمل خسارت بزرگي را متحمل گشتند ، به طوري كه هرگز جبران پذير نخواهد بود . بنابراين زمينه مناسبي براي جعل حديث از جانب دروغ پردازان فراهم گشت و آنچه خواستند ـ از اسرائيليات ، مسيحيات ، و مجوسيّات ـ به پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) نسبت دادند ، ولي خوشبختانه كتاب امام علي كاملاً از اين مصيبت محفوظ ماند و به امامان بعد از آن حضرت ( عليهم السلام ) منتقل گشت .
كتاب امام علي ( عليه السلام ) جامع حديثي
براي اطلاع هرچه بيشتر خوانندگان از حقيقت امر به برخي از خصوصيات كتاب علي كه در روايات به آن اشاره شده مي پردازيم :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اكمال الدين ، ج1 ، ص206 و امالي صدوق ، ص227 .
303 |
1 ـ بكر بن كرب صيرفي مي گويد : از امام صادق ( عليه السلام ) شنيدم كه مي فرمود : « همانا نزد ما چيزي است كه با آن احتياج به مردم نداريم ، بلكه مردم به ما محتاجند . نزد ما كتابي است كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) آن را املا و انشا نموده و خط علي ( عليه السلام ) است . صحيفه اي است كه در آن تمام حلال و حرام آمده است . » ( 1 )
2 ـ فضيل بن يسار مي گويد : امام باقر ( عليه السلام ) فرمود : « اي فضيل ! نزد ماست كتاب علي با هفتاد ذراع ، هيچ چيز در روي زمين از احتياجات بشر نيست ، مگر آن كه حكمش در آن كتاب وجود دارد ، حتي ارش خراش دست . » ( 2 )
3 ـ ابوبصير در حديثي از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند كه فرمود : « اي ابامحمّد ! نزد ماست كتاب جامعه و شما از جامعه چه مي دانيد ؟ عرض كردم فدايت گردم ، جامعه چيست ؟ فرمود : صحيفه اي است كه طول آن هفتاد ذراع است ، به ذراع رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و املاي او و خطّ عليّ به دست راستش ، در آن تمام حلال و حرام و هرچه مردم به آن احتياج دارند وجود دارد ؛ حتّي ارش خراش . » ( 3 )
روايات ديگري نيز وجود دارد كه در اين جا به همين مقدار بسنده مي كنيم .
عنايت اهل بيت به حفظ كتاب علي ( عليه السلام )
از تاريخ و روايات استفاده مي شود كه اهل بيت ( عليهم السلام ) عنايت خاصي به حفظ كتاب علي ( عليه السلام ) به عنوان حافظ سنت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) داشته و به آن در نقل حلال و حرام اعتماد مي نمودند . اينك به برخي از اين روايات اشاره مي نماييم :
1 ـ ابوبصير از امام باقر ( عليه السلام ) نقل مي كند كه فرمود : نزد امام باقر ( عليه السلام ) بودم ، حضرت كتاب جامعه را خواست ، بر آن نظر كرده در آن اين حكم را مشاهده نمود : « زني مي ميرد وغيرازهمسرش كسي ديگر ندارد . حكم ارث آن اين است كه كلّ مال براي همسر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . كافي ، ج1 ، ص241 و بصائرالدرجات ، ص142 .
2 . بصائرالدرجات ، ص147 .
3 . كافي ، ج1 ، ص239 و بصائرالدرجات ، ص143 .
304 |
اوست . » ( 1 )
2 ـ ابوبصير مي گويد : از امام صادق ( عليه السلام ) از چيزي از فرايض سؤال كردم ، حضرت فرمود : « آيا كتاب علي ( عليه السلام ) را براي تو بيرون آورم . . . » تا اين كه فرمود : آن حضرت كتاب را آورد ، در آن نوشته بود : « مردي مي ميرد و عمو و دايي او باقي هستند ، براي عمويش دوسوم و براي دايي او يك سوم از ارث است . » ( 2 )
3 ـ عبدالملك بن اعين مي گويد : امام باقر ( عليه السلام ) كتاب علي ( عليه السلام ) را خواست . امام جعفرصادق آن را براي حضرت آورد ، در حالي كه به مانند ران انسان به هم پيچيده بود ، در آن نوشته بود : « زنان بعد از فوت شوهرانشان از غير منقول ارث نمي برند » . آن گاه امام باقر ( عليه السلام ) فرمود : « به خدا سوگند خطّ عليّ ( عليه السلام ) است به دستش ، با املا و انشاء رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) . » ( 3 )
4 ـ محمد بن مسلم ثقفي مي گويد : امام باقر ( عليه السلام ) براي من كتاب فرايضي كه به املاي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و خطّ عليّ ( عليه السلام ) بود قرائت كرد ، در آن چنين آمده بود : « عول در سهام نيست . » ( 4 )
5 ـ عذافر صيرفي مي گويد : با حكم بن عتيبه نزد امام باقر ( عليه السلام ) بوديم ، او از امام ( عليه السلام ) سؤال مي نمود و امام نيز او را اكرام مي كرد . در حكم مسئله اي اختلاف نمودند . حضرت خطاب به فرزندش فرمود : اي پسرم ! بلند شو و كتاب علي ( عليه السلام ) را بياور . آن گاه كتابي را ديدم طبقه طبقه و بزرگ ، آن را باز نمود و در آن نظر نمود تا آن كه مسئله را پيدا نمود . سپس فرمود : « اين خطّ علي ( عليه السلام ) و املاي رسول خداست . » ( 5 )
از اين روايات استفاده مي شود كه كتاب فرايضي كه براي علي ( عليه السلام ) ذكر شده جزئي از كتاب بزرگ امام علي ( عليه السلام ) بوده است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بصائرالدرجات ، ص145 .
2 . كافي ، ج7 ، ص119 .
3 . وسائل الشيعة ، ج17 ص522 ، باب 6 از ابواب ميراث ازواج ، حديث 17 .
4 . تهذيب الاحكام ، ج9 ، ص247 .
5 . رجال نجاشي ، ج2 ، ص260 و 967 .
305 |
6 ـ ابن بكير مي گويد : زراره از امام صادق ( عليه السلام ) از حكم نماز در كرك روباه و سنجاب سؤال نمود ، حضرت كتابي را بيرون آورد كه زراره گمان نمود آن املاي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) است ، در آن چنين آمده بود : « همانا نماز در كرك هر حيواني كه خوردنش حرام است باطل است و نيز ، نماز در كرك ، مو ، پوست ، بول ، مدفوع ، شير و هرچه كه فاسد است ، مورد قبول نيست . ( 1 )
از اين روايات به خوبي روشن مي شود كه كتاب علي ( عليه السلام ) از قديمي ترين جوامع حديثي است كه به انشاء و املاي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و كتابت علي ( عليه السلام ) بوده است . اين كتاب نزد ائمه ( عليهم السلام ) موجود بوده و نزد يكديگر به ارث مي گذاردند . در ديد برخي از اصحابِ اهل بيت ( عليهم السلام ) نيز بوده است . اگرچه فعلاً اصل اين كتاب نزد ما موجود نيست ، ولي صاحبان جوامع روايي جديد ، امثال كليني ، صدوق و طوسي قسمت زيادي از آن را براي ما در ابواب مختلف نقل كرده اند .
صحيفه امام علي
برخي از محدثين به وجود صحيفه اي از امام علي ( عليه السلام ) اشاره نموده اند كه در غلاف شمشير آن حضرت بوده است . لكن با مقايسه بين اين احاديث و احاديثي كه در مورد كتاب علي ( عليه السلام ) وارد شده ، پي مي بريم كه اين صحيفه غير از كتاب علي ( عليه السلام ) است ، زيرا صحيفه و كتابي كه هفتاد ذراع است چگونه ممكن است در غلاف شمشيري جاي گيرد . لذا اين صحيفه ، نوشته كوچكي بوده كه در غلاف شمشير جاي مي گرفته است . در برخي از روايات بعد از سؤال از علي ( عليه السلام ) در مورد محتواي آن چه در صحيفه آمده است مي فرمايد : « در آن عقل و آزاديِ اسير و اين كه مؤمن به جهت كشتن كافر كشته نمي شود آمده است . » ( 2 )
ولي اين حديث ـ به فرض صحّت ـ منافاتي با آنچه از طرق اهل بيت ( عليهم السلام ) درباره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . كافي ، ج3 ، ص397 ، ح1 .
2 . مسند احمد ، ج1 ، ص79 .
306 |
كتاب علي ( عليه السلام ) رسيده ندارد . بلكه از اين حديث و نظائر آن استفاده مي شود كه اين احاديث جعل شده اند تا اين مطلب وانمود شود كه از ودايع نبوت و علوم پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) چيزي نزد امام علي ( عليه السلام ) نبوده است . شاهد اين مدّعا رواياتي است كه در مصادر اهل سنّت در مورد صحيفه علي ( عليه السلام ) در غلاف شمشير آمده است . ( 1 ) كه مي خواهند وانمود كنند كه تنها نوشته حضرت علي ( عليه السلام ) همين صحيفه است كه در آن سه كلمه بيشتر وجود ندارد .
امام علي ( عليه السلام ) وارث علم پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )
با فرض وجود و صحّت روايات مذكور ، جاي اين سؤال باقي است كه با اين حجم عظيم از رواياتي كه در باب علم و اعلميت امام علي ( عليه السلام ) ، از رسول خدا وارد شده چه بايد كرد :
1 ـ رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « علي ( عليه السلام ) از همه شما به قضاوت آشناتر است . » ( 2 )
2 ـ ترمذي و ديگران نقل كرده اند كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « من خانه حكمتم و علي ( عليه السلام ) درب آن است . » ( 3 )
3 ـ ابن عباس از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) نقل مي كند كه فرمود : « من شهر علمم و علي ( عليه السلام ) درب آن است ، پس هر كسي كه اراده علم مرا دارد بايد از درب آن وارد شود . » ( 4 )
4 ـ ابن عساكر نقل مي كند كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) به علي ( عليه السلام ) فرمود : « تو بعد از من مسائلي را براي امّتم بيان مي كني كه در آنها اختلاف نموده اند . » ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ر . ك : مسند احمد ، ج1 ، ص81 ، 100 ، 102 و 110 .
2 . استيعاب ، در حاشيه الاصابه ، ج3 ، ص38
3 . صحيح ترمذي ، ج5 ، ص637 .
4 . مستدرك حاكم ، ج3 ، ص127 .
5 . تاريخ ابن عساكر ، ترجمه امام علي ( عليه السلام ) ، ج2 ، ص488
307 |
مصحف فاطمه ( عليها السلام )
در روايات اهل بيت ( عليهم السلام ) سخن از مصحفي به ميان آمده كه منسوب به حضرت زهرا ( عليها السلام ) است ؛ براي نمونه « محمد بن مسلم » از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند : « . . . فاطمه مصحفي از خود باقي گذاشته كه قرآن نيست . » ( 1 )
اين گونه روايات در مصادر حديثي شيعه سبب شد كه برخي از مغرضان يا نادانان شيعه را متّهم سازند به اين كه قرآني غير از قرآن متداول در بين مسلمين دارند ، زيرا لفظ مصحف مختص به قرآن كريم است و مصحف فاطمه ؛ يعني قرآنِ فاطمه .
در برخي ديگر از روايات چنين آمده است : « آن [ مصحف فاطمه ] مثل قرآن شما و سه برابر آن است » . لذا مي گويند : شيعه معتقد است كه قرآن موجود ، قرآنِ اصلي نيست و مقدار زيادي از آن حذف شده است ، در حالي كه به مجموع احاديث توجه نكرده اند ، زيرا خود اهل بيت ( عليهم السلام ) در ذيل روايات « مصحف فاطمه ( عليها السلام ) » به اين نكته تصريح دارند كه اين مصحف قرآن نيست و حتي مشتمل بر يك آيه قرآن هم نمي باشد .
به هر تقدير ، با وجود اين سوء برداشت ها ، ناچاريم به طور مختصر حقيقت مطلب را روشن سازيم :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بصائر الدرجات ، ص 155 ، ح 14 .
308 |
معناي كلمه مصحف
مصحف در لغت به معناي مجموعه اي است از نوشته هاي يك كاغذ ، يا مجموعه اوراقي كه در يك جلد ، جاي دهند .
جوهري مي نويسد : « المصحف : هو الجامع للصحف المكتوبة بين الدفتين » . ( 1 ) مصحف عبارت است از چيزي كه جمع كننده نامه هايي است كه بين دو جلد نوشته شده است . در نتيجه لفظ مصحف در لغت عرب شامل مطلق كتاب جلد شده است و اختصاص به قرآن ندارد .
كلمه مصحف بعد از نزول قرآن
بي ترديد لفظ مصحف بعد از نزول قرآن استعمال زيادي داشته ، به طوري كه در قرآن مشهور شده است . ولي اين بدان معنا نيست كه معناي لغوي آن الغا شده ، بلكه در معاني ديگري ـ غير از قرآن ـ نيز استعمال شده است .
لفظ مصحف در قرآن و احاديث
با مراجعه به قرآن كريم پي مي بريم كه لفظ مصحف به معناي قرآن ، در آن استعمال نشده است ، با آن كه اسامي فراواني بر آن اطلاق شده كه برخي به بيش از پنجاه اسم رسانده اند .
هم چنين با مراجعه به احاديث مشاهده مي كنيم كه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) لفظ مصحف را به عنوان علم بر قرآن اطلاق نكرده است .
در تاريخ آمده است : اولين مرتبه اي كه اين لفظ بر كتاب خداوند اطلاق شد در عصر خلافت ابوبكر بوده است .
سيوطي نقل مي كند : « لمّا جمع ابوبكر القرآن قال سمّوه ، فقال بعضهم : سمّوه انجيلاً فكرهوه . و قال بعضهم : سمّوه السفر فكرهوه من يهود . فقال ابن مسعود : رأيت بالحبشة
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صحاح اللغة ، ج 4 ، ص 1384 ؛ تاج العروس ، ج 6 ، ص 161 ، لسان العرب ، ج 9 ، ص 186 و . . . .
309 |
كتاباً يدعونه المصحف فسمّوه به » . ( 1 )
هنگامي كه ابوبكر قرآن را جمع آوري كرد ، دستور داد كه براي آن نام گذاري كنند : برخي آن را « انجيل » ناميدند ، كه او راضي نشد . گروهي ديگر او را « سفر » ناميدند كه به جهت يهود راضي نشد . امّا ابن مسعود گفت : من در حبشه كتابي را ديدم كه آن را مصحف مي ناميدند ، اسم قرآن را « مصحف » ناميد .
دكتر امتياز احمد در كتاب دلائل التوثيق المبكر للسنة و الحديث مي نويسد : « لفظ مصحف در خصوص قرآن استعمال نشده ، بلكه در بسياري از موارد به معناي كتاب به كار رفته است ؛ آن گاه براي آن شواهدي اقامه كرده است . » ( 2 )
دكتر ناصر الدين اسد مي نوسد : « در بسياري از موارد بر نوشته جمع آوري شده لفظ مصحف را اطلاق مي كنند كه مقصودشان مطلق كتاب است ، نه قرآن به تنهايي . » ( 3 )
استاد بكر بن عبدالله در كتاب معرفة النسخ و الصحيفة الحديثية مي نويسد : « لفظ مصحف از جمله اصطلاح هايي است كه به انواع نوشته هايي اشاره دارد كه در آنها سنت تدوين شده است . » ( 4 )
مصحف در لسان تابعين
همان گونه كه لفظ مصحف در زبان صحابه بر غير قرآن استعمال شده در زبان تابعين نيز چنين بوده است .
ابن سيرين نقل مي كند : « بعد از وفات پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) علي ( عليه السلام ) قسم ياد كرد كه ردا بر تن نكند مگر در روز جمعه ؛ تا اين كه قرآن را در مصحفي جمع آوري كند . » ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الاتقان ، ج 1 ، ص 53 .
2 . دلائل التوثيق المبكر للسنة و الحديث ، ترجمة الدكتور عبدالمعطي ، ص 268 .
3 . مصادر الشعر الجاهلي ، ص 139 .
4 . معرفة النسخ ، ص 28 .
5 . المصاحف ، ص 10 .
310 |
هم چنين از رفيع بن مهران نقل شده كه گفت : « در عهد خلافت ابي بكر ، مسلمين قرآن را در مصحفي جمع نمودند . » ( 1 )
نويسنده مصحف فاطمه كيست ؟
از مجموع روايات استفاده مي شود كه كاتب و نويسنده مصحف فاطمه ( عليها السلام ) ، علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) بوده است .
حماد بن عثمان در مورد مصحف فاطمه ( عليها السلام ) از امام صادق ( عليه السلام ) سؤال نمود . حضرت در جواب فرمود : اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) هرچه را مي شنيد مي نوشت تا آن كه تبديل به مصحفي شد . ( 2 )
ابوعبيده نيز از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند كه فرمود : « . . . علي ( عليه السلام ) آن را مي نوشت و اين همان مصحف فاطمه است . » ( 3 )
علي بن أبي حمزه از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند كه فرمود : « . . نزد ما مصحف فاطمه ( عليها السلام ) و خطّ علي ( عليه السلام ) است » .
املا كننده كيست ؟
از برخي روايات استفاده مي شود كه املا كننده خداوند است . ابوبصير از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند كه فرمود : « همانا نزد ما مصحف فاطمه است و چه چيز آنان را به مصحف فاطمه آگاه كرده است ؟ . . . همانا آن مكتوبي است كه خداوند آن را املا كرده و به حضرتش وحي نموده است . » ( 4 )
در بعضي از روايات آمده است كه املا كننده فرشته بوده است . ( 5 ) هم چنين از برخي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان ، ص 9 .
2 . اصول كافي ، ج 1 ، ص 240 ، ح 2 .
3 . همان ، ص 241 ، ح 5 .
4 . بصائر الدرجات ، ص 152 ، ح 3 .
5 . اصول كافي ، ج 1 ، ص 245 ، ح 2 .
311 |
ديگر استفاده مي شود كه املا كننده جبرئيل بوده است . ( 1 ) در دسته اي از روايات ، املا كننده رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) معرفي شده است . ( 2 )
با جمع روايات به اين معنا مي رسيم كه خداوند آن را از طريق فرشته عام يا خاصش به پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ابلاغ مي كرد و پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به حضرت زهرا ( عليها السلام ) قرائت مي نمود و اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) نيز آن را مي نوشت . و نيز بخشي از آن مستقيماً به توسّط جبرئيل بر حضرت زهرا ( عليها السلام ) نازل شده است .
سرّ انتساب اين مصحف به حضرت زهرا ( عليها السلام ) ، با وجود آن كه كتابت به دست حضرت اميرالمؤمنين بوده ، آن است كه الهام مطالب مصحف و خطابه هاي آن متوجه حضرت زهرا ( عليها السلام ) بوده است .
محتواي مصحف فاطمه ( عليها السلام )
آنچه به طور قطع در مورد مصحف حضرت فاطمه ( عليها السلام ) نفي شده دو امر است :
1 ـ قرآن
در كثيري از روايات كه در آن از مصحف فاطمه سخن به ميان آمده است ، به صراحت به اين نكته اشاره دارد كه آن نه تنها قرآن نيست ، بلكه آيه اي از آيات قرآن نيز در آن نيامده است .
محمد بن مسلم از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند : فاطمه مصحفي را باقي گذاشت كه قرآن نيست . ( 3 )
علي بن ابي حمزه از عبد صالح ( عليه السلام ) نقل مي كند كه فرمود : مصحف فاطمه نزد ماست كه در آن آيه اي از آيات قرآن نيست . ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان ، ج 1 ، ص 241 ، ح 5 .
2 . بصائر الدرجات ، ص 157 ، ح 1 .
3 . همان ، ص 155 ، ح 14 .
4 . همان ، ص 154 ، ح 8 .
312 |
2 ـ احكام شرع
نه تنها در مصحف فاطمه ( عليها السلام ) آيات قرآن وجود ندارد ، بلكه از هر گونه احكام حلال و حرام نيز خالي است .
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : « . . آگاه باش كه در مصحف فاطمه هيچ حكمي از حلال و حرام نيست . . . » . ( 1 )
محتواي مصحف فاطمه ( عليها السلام )
در هيچ روايتي به همه محتواي مصحف فاطمه ( عليها السلام ) اشاره نشده است ، ولي از مجموع روايات برخي از محتويات استفاده مي شود :
1 ـ مقام پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله )
ابوعبيده از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند : فاطمه بعد از پدرش 75 روز زنده بود . در اين ايام به جهت دوري از پدرش به شدت ناراحت بود . جبرئيل همواره بر او نازل مي شد و در عزاي پدرش او را تعزيت داده و از او دلجويي مي نمود و نيز خبر از پدرش و جلالت و مقام او مي داد . . . علي ( عليه السلام ) آنها را مي نوشت و اين است مصحف فاطمه . ( 2 )
2 ـ آينده ذريه زهرا ( عليها السلام )
در همان روايت صحيح آمده است : « . . . و خبر مي داد او را به آنچه بعد از وي بر ذريّه اش وارد مي شود » .
3 ـ علم حوادث
در حديثي از امام صادق ( عليه السلام ) منقول است كه فرمود : « و امّا مصحف فاطمه ، در آن اموري است كه در آينده اتفاق خواهد افتاد . » ( 3 )
هم چنين در حديث حمّاد بن عثمان از امام صادق ( عليه السلام ) وارد است كه حضرت فرمود : « . . . آگاه باش ! در آن ـ مصحف فاطمه ـ حلال و حرام نيست ، بلكه در آن علم به اموري
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اصول كافي ، ج 1 ، ص 240 ، ح 2 .
2 . همان ، ص 241 ، ح 5 .
3 . بحارالانوار ، ج 26 ، ص 18 ، ح 1 .
313 |
است كه در آينده اتفاق مي افتد . » ( 1 )
4 ـ اسماء انبيا و اوصيا
در روايتي از امام ( عليه السلام ) وارد شده كه فرمود : « هيچ نبي يا وصيّي نيست مگر آنكه نامش در كتابي است كه نزد من است ؛ يعني مصحف فاطمه » . ( 2 )
5 ـ اسماء ملوك و پدرانشان
در روايت سابق از امام صادق ( عليه السلام ) چنين آمده است : « و اما مصحف فاطمه در آن علم به امور آينده است ، اسامي كساني است كه تا روز قيامت حكومت مي كنند . » ( 3 )
در حديثي ديگر اشاره به اسم آنان و اسم پدرانشان شده است . ( 4 )
6 ـ وصيت فاطمه ( عليها السلام )
سليمان بن خالد از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند كه فرمود : « مصحف فاطمه را بيرون آوريد ، زيرا در آن وصيت فاطمه است » . ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اصول كافي ، ج 1 ، ص 240 ، ح 2 .
2 . بحارالانوار ، ج 47 ، ص 32 .
3 . همان ، ج 26 ، ص 18 ، ح 1 .
4 . اصول كافي ، ج 1 ، ص 242 ، ح 8 .
5 . اصول كافي ، ج 1 ، ص 241 ، ح 4 .