بخش 1
پیشگفتار تاریخ پیدایش شیعه چرا شیعه را رافضی نامیدند
1 |
3 |
شيعه و پاسخ به چند پرسش
به كوشش :
حاج شيخ رضا استادي
9 |
پيشگفتار
بيشتر زائران شيعه كه از ايران براي انجام عمره مفرده و يا حج تمتع به مدينه و مكه مشرف مي شوند در دو هفته يا چهار هفته اي كه با اهل تسنن معاشرت و مصاحبت دارند سؤال هايي برايشان پيش مي آيد و يا گاهي سؤال هايي از ايشان مي شود و نيز احياناً اعتراض هايي را به مذهب شيعه مي شنوند كه در هر سه صورت مايلند درباره اين مسائل دست كم آشنايي مختصري داشته باشند كه هم خود گرفتار ابهام نشوند و هم بتوانند در حدّ اطلاع خود پاسخگوي سؤال كنندگان باشند و هم به بي اساس بودن آن اعتراضات آگاه شوند .
مهمترين اين مسائل عبارت است از :
1 ـ شيعه از چه زماني پيدا شده است ؟
2 ـ دليل شيعيان براي اعتقاد به امامت علي ( عليه السلام ) و يازده فرزند معصوم او چيست ؟
10 |
3 ـ از نظر شيعه امامان ( عليهم السلام ) چه ويژگي هايي دارند ؟
4 ـ علت اختلاف شيعه و سنّي در بخشي از مسائل اعتقادي و احكام فقهي چيست ؟
5 ـ چرا گاهي برخي از سني هاي وهابي ، شيعه را مشرك مي خوانند ؟ اشتباه آنان در چيست ؟
6 ـ آيا اعتقاد شيعه به شفاعت دليل قرآني و روائي دارد ؟
7 ـ به چه دليل شيعه زيارت قبر پيامبر و امامان معصوم و مؤمنان را مستحب مي داند ؟
8 ـ آيا استحباب توسل به اولياء خدا از نظر قرآن و روايات دليلي دارد ؟
9 ـ معني بدعت چيست كه گاهي برخي وهابي ها به اشتباه بخشي از عبادات شيعه را بدعت مي نامند ؟
10 ـ چرا شيعه در مواردي تقيه مي كند و مقصود از تقيه چيست ؟
11 ـ دوستي اهل بيت ( عليهم السلام ) چه لوازمي دارد ؟
12 ـ چرا شيعيان مانند سنّي ها وضو نمي گيرند ؟
13 ـ چرا در اذان جمله « حيّ علي خير العمل » را مي گويند ؟
14 ـ چرا مانند بيشتر سني ها دست بسته نماز نمي خوانند ؟
15 ـ چرا مانند سنّي ها در نماز بعد از خواندن سوره حمد « آمين » نمي گويند ؟
16 ـ چرا فقط بر مهر و امثال آن سجده مي كنند ؟
11 |
17 ـ چرا بر خلاف سنّي ها نماز ظهر و عصر ، و مغرب و عشاء را با هم مي خوانند ؟
18 ـ چرا هزار ركعت نماز مستحب ماه رمضان را مانند سنّي ها به جماعت نمي خوانند ؟
19 ـ مدرك شيعه در وجوب پرداخت خمس چيست ؟
20 ـ آيا ازدواج موقّت از نظر قرآن و روايات جائز است يا نه ؟
كساني كه با مكتب شيعه و مسائل امامت و معارف مكتب اهل بيت ( عليهم السلام ) آشنا باشند مي دانند كه در طول تاريخ اسلام و بويژه در عصر حاضر كتاب هاي فراواني به زبان عربي و فارسي و غيره تأليف و منتشر شده كه درباره اين مسائل و ساير مسائل مربوط به شيعه و مكتب اهل بيت ( عليهم السلام ) به گونه اي مستدل و مستند و منطقي ، مباحث لازم را مطرح نموده اند و علاوه بر تحقيق و بيان مسائل ، به همه شبهاتي كه از طرف مخالفين ايراد شده نيز پاسخ داده اند .
و چون مقصود از تنظيم اين كتاب اطلاع رساني در سطح عموم مردم است بهتر ديديم كه با استفاده و اقتباس از سه كتاب از اين كتابها كه در سالهاي اخير منتشر شده :
1 ـ منشور عقائد اماميه در صدو پنجاه اصل تأليف آية الله حاج شيخ جعفر سبحاني
2 ـ درآمدي بر شيعه شناسي تأليف استاد گرانقدر علي رباني گلپايگاني
12 |
3 ـ شيعه شناسي و پاسخ به شبهات تأليف فاضل محترم علي اصغر رضواني
درباره چند مسأله اي كه ياد شد اطلاعات كوتاه و در عين حال قانع كننده و محكمي را در اختيار زائران گرامي بگذاريم اميد است در حدّ خود سودمند باشد .
13 |
تاريخ پيدايش شيعه
شيعه در لغت به معني « پيرو » است و در اصطلاح عنوان « شيعه اماميه و يا شيعه دوازده امامي » به گروهي از مسلمانان گفته مي شود كه پس از درگذشت پيامبر اسلام ( صلي الله عليه وآله وسلم ) ، علي ( عليه السلام ) و يازده فرزند معصوم او را امام و جانشين او مي دانند .
اصطلاح « شيعه » به معني پيرو علي ( عليه السلام ) و به معني كساني كه پيروي آن حضرت را برگزيده و به او اظهار محبت و ارادت نموده اند به عصر رسالت باز مي گردد زيرا مطابق احاديثي كه محدّثان سنّي و شيعي از پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) نقل كرده اند پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) هواداران و پيروان علي ( عليه السلام ) را به اين نام ناميده است .
جلال الدين سيوطي از جابربن عبدالله انصاري و عبدالله بن عباس روايت كرده است كه پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) در تفسير آيه ي
14 |
( ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البريّة ) ( 1 ) به علي ( عليه السلام ) اشاره كرد و فرمود : او و شيعيانش در روز قيامت رستگار خواهند بود . ( 2 )
ابن اثير از پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) روايت كرده است كه خطاب به علي ( عليه السلام ) فرمود : « ستقدم علي الله انت و شيعتك راضين مرضيين . . . » ( 3 ) تو و شيعيانت روز قيامت با رضايت و خشنودي بر خداوند وارد مي شويد . . .
شبلنجي نيز نظير اين روايت را در كتاب نورالابصار نقل كرده است . ( 4 )
سيوطي در حديثي ديگر از علي ( عليه السلام ) روايت كرده است كه پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) به علي ( عليه السلام ) فرمود : مقصود از آيه ي ( ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البريّة ) تو و شيعيان تو است وعده گاه من و شما حوض كوثر است ، آن گاه كه امت ها را براي حساب مي آورند ، شما شادمان و سرافراز خواهيد بود . ( 5 )
ابن حجر در كتاب « صواعق » از امّ سلمه روايت كرده است كه گفت : پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) نزد من بود ، فاطمه زهرا ( عليها السلام ) و پس از او
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بيّنه/ 7 .
2 . الدرّ المنثور : 8/538 .
3 . النهاية : 4/106 .
4 . نورالابصار ، ص 159 .
5 . الدر المنثور : 8/538 .
15 |
علي ( عليه السلام ) بر پيامبر وارد شدند ، پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) خطاب به علي ( عليه السلام ) فرمود : يا علي انت و اصحابك في الجنة و شيعتك في الجنة ( 1 ) . تو و اصحاب و شيعيانت در بهشت خواهيد بود .
خطيب خوارزمي در كتاب « المناقب » از علي ابن ابيطالب ( عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود : آن گاه كه پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) ( در معراج ) وارد بهشت شد ، درختي را ديد كه به زينت هاي مختلف آذين بندي شده بود . پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) از جبرئيل پرسيد : اين درخت از چه كسي است ؟ جبرئيل گفت : از پسر عمويت علي بن ابيطالب ( عليه السلام ) است ، هرگاه خداوند بهشتيان را وارد بهشت كند ، شيعيان علي را نزد اين درخت مي آورند و از زينت هاي آن بهره مند مي شوند ، آن گاه منادي اعلان مي كند كه اين افراد شيعيان علي بن ابيطالب اند كه در دنيا بر اذيت ها صبر كردند ، و اينك اين موهبت ها به آنان عطا شده است . ( 2 )
وي ، در جاي ديگر از جابر روايت كرده كه گفت : ما نزد پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) بوديم در اين هنگام علي بن ابيطالب ( عليه السلام ) وارد شد ، پيامبر خطاب به ما فرمود : « أتاكم اخي » برادرم آمد سپس روي به كعبه نمود و فرمود : سوگند به خداوند « ان هذا و شيعته هم الفائزون يوم القيامة » . ( 3 ) علي و شيعيان او در روز قيامت رستگارانند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الصواعق المحرقه ص 161 .
2 . المناقب ، فصل6 ، حديث 52 .
3 . همان ، فصل نهم ، ص 111 ، حديث 120 .
16 |
چند حديث ديگر نيز در كتب اهل سنّت در اين باره روايت شده است كه به خاطر طولاني نشدن كلام از ذكر آن خودداري شد . ( 1 ) و نقل موارد ياد شده براي اثبات مقصود ما كافي است . ( 2 ) از اين احاديث به دست مي آيد كه نام شيعه نخستين بار توسط پيامبراكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) بر هواداران و پيروان علي ( عليه السلام ) اطلاق شده است . و از آن جا كه اين اصطلاح شناخته شده بود ، پس از رحلت پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) نيز به كار رفته است . چنان كه مؤلف كتاب « اثبات الوصية » آن جا كه حوادث مربوط به سقيفه را نقل كرده گفته است : پس از آن كه ماجراي بيعت با ابوبكر در سقيفه پايان يافت ، حضرت علي و عدّه اي از شيعيان وي در منزل او اجتماع نمودند . ( 3 )
علامه كاشف الغطاء پس از اشاره به اين احاديث گفته است :
« مدلول اين احاديث اين است كه گروهي از صحابه پيامبر شيعه ي علي ( عليه السلام ) بوده اند و مقصود از شيعه علي ( عليه السلام ) كساني كه فقط او را دوست مي داشتند يا به او عداوت نميورزيدند نيست ، زيرا محبت فردي نسبت به ديگري ، يا عداوت نداشتن نسبت به وي ، كافي در شيعه ناميدن آن فرد نيست ، و واژه ي شيعه در فرهنگ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . علاقه مندان مي توانند جهت اطلاع بيشتر به كتاب « شيعيان علي از نگاه پيامبر » مراجعه كنند .
2 . ر . ك : تاريخ الشيعة ، ص 4 ـ 8 ؛ بحوث في الملل و النحل : 6/102 ـ 106 . و جزوه « اربعين » كه شامل چهل حديث در اين باره است . چاپ قم .
3 . اثبات الوصية ، ص 121 .
17 |
عربي به معني فقط دوست داشتن نيست بلكه مفاد آن علاوه بر محبت ورزيدن ، پيروي كردن است . ( 1 )
علامه طباطبايي نيز در مورد تاريخ پيدايش شيعه گفته است :
« آغاز پيدايش شيعه را همان زمان حيات پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) بايد دانست » .
وي سپس به برخي از احاديثي كه بر امامت علي ( عليه السلام ) و شخصيت ممتاز او در ميان صحابه و ارتباط ويژه ي او با پيامبراكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) دلالت مي كند اشاره كرده و ياد آور شده است :
« بديهي است اين چنين امتيازات و فضايل اختصاصي ديگر كه مورد اتفاق همگان بود و علاقه شديدي كه پيغمبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) به علي ( عليه السلام ) داشت طبعاً عده اي از ياران پيغمبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) را كه شيفتگان فضيلت و حقيقت بودند بر اين وا مي داشت كه علي ( عليه السلام ) را دوست داشته به دورش گرد آيند و از او پيروي كنند ، چنان كه عده اي را بر حسد و كينه آن حضرت وا مي داشت . گذشته از همه ي اينها نام « شيعه ي علي » و شيعه اهل بيت در سخنان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اصل الشيعة و اصولها ، ص 111 ، 113 . چاپ قاهره ، و ص 121 ، 122 چاپ دارالاضواء . علامه سيد محسن امين در اعيان الشيعة : 1/23 ؛ شيخ محمد حسين مظفر در تاريخ الشيعة ، ص 8 ـ 9 ؛ شيخ محمد جواد مغنيه در الشيعة و التشيع ، ص 16 ؛ علامه طباطبايي در شيعه در اسلام ، ص 5 ـ 7 ؛ آية الله سبحاني در « بحوث في الملل و النحل » : 6/112 ـ 106 ؛ و سيد طالب خِرسان در نشأة التشيع ، ص 24 ـ 29 همين نظريه را برگزيده اند .
18 |
پيغمبراكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) بسيار ديده مي شود » . ( 1 )
با دقت در اين نظريه روشن مي شود كه مقصود اين نيست كه در عصر رسالت گروهي امامت علي ( عليه السلام ) را پذيرفته و گروهي آن را نپذيرفته اند و بدين جهت گروه نخست شيعه ناميده شده اند ، تا گفته شود در آن زمان اختلافي در اين باره پديد نيامده بود ، بلكه مقصود وجود گروهي از صحابه است كه به احاديث نبوي در مورد علي ( عليه السلام ) و شأن و منزلت او نزد پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) توجه نموده و به اين دليل به او ارادت ميورزيدند ، و پيروي از او را راه درست و پيروي از پيامبر مي دانستند . برخي از اين افراد ، همان كساني اند كه پس از رحلت پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) از هواداران و پيروان خاص امام علي ( عليه السلام ) به شمار مي آمدند . اين گروه را پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) شيعه ي علي ناميده است .
اما گروهي ديگر از دانشمندان ، تاريخ پيدايش شيعه را پس از رحلت پيامبراكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) و در ارتباط با اختلاف مسلمانان در مسأله ي خلافت و امامت ، و به عبارت ديگر در ماجراي سقيفه بني ساعده مي دانند ؛ زيرا در سقيفه در ارتباط با جانشين پيامبر و رهبر مسلمين نخست دو پيشنهاد شد . عده اي از انصار سعد بن عباده را براي خلافت و رهبري پيشنهاد كردند ، و گروهي از مهاجران به خلافت ابوبكر رأي دادند . و پس از گفتگوهايي كه ميان دو گروه رخ داد ، ماجرا به نفع گروه دوم پايان يافت ، و از سوي ديگر ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . شيعه در اسلام ، ص 5 ـ 7 .
19 |
عده اي از مسلمانان كه بني هاشم ، و عده اي از مهاجران و انصار را تشكيل مي دادند ، به امامت علي ( عليه السلام ) معتقد بودند . اين گروه همان شيعه ي علي ( عليه السلام ) بودند . از اين جا شيعه به عنوان مذهبي خاص در جهان اسلام پديد آمد . ( 1 )
و اين دو ديدگاه در حقيقت ، با يكديگر ناسازگار نيستند ، بلكه هر يك از آن دو از جهت ويژه اي به اين مسأله نگريسته است كه در حد خود درست و استوار است ، و با شواهد و دلايل روايي و تاريخي هم آهنگ مي باشد .
نظريه ي نخست اين است كه عقيده ي تشيع و گرايش هاي شيعي در عصر رسالت آغاز شده است . و نخستين فردي كه شيعه را مطرح نموده است ، رسول گرامي اسلام ( صلي الله عليه وآله وسلم ) بوده است ، ولي در آن زمان مسلمانان به دو فرقه ي شيعه و غير شيعه تقسيم نشده بودند .
نظريه ي دوم اين است كه اختلاف در مورد خلافت و امامت منشأ ظهور شيعه و سنّي شد ، و گروهي به عنوان شيعه از خلافت و امامت علي ( عليه السلام ) طرفداري مي كردند ، در مقابل گروه ديگر ابوبكر را به عنوان خليفه ي بلافصل پيامبر برگزيدند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ابن خلدون در كتاب تاريخ ، ج 3 ص 364 ؛ دكتر حسن ابراهيم حسن در كتاب « تاريخ اسلام » ، ج 1 ص 371 ؛ احمد امين مصري در كتاب « ضحي الاسلام » ، ج 3 ، ص 209 ؛ و مؤلف كتاب « العقيدة و الشريعة في الاسلام » ، ص 174 ، اين نظريه را برگزيده اند ، ر . ك : نشأة التشيع ، ص 31 ـ 32 .
20 |
بنابراين ، ظهور مذهب شيعه نيز به اين تاريخ باز مي گردد . روشن است كه اين دو ديدگاه با يكديگر تنافي نداشته ، و هريك در جاي خود صحيح است .
برخي از محققان نيز به اين نكته توجه نموده و دو مطلب مزبور را به عنوان دو جنبه يا دو مرحله از يك نظريه دانسته اند . علامه سيد محسن امين نخست به تبيين وجود تفكر و عقيده ي شيعي در عصر پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) و ناميده شدن عده اي از مسلمانان به نام شيعه پرداخته و آن گاه ظهور تشيع را در جريان بحث و گفت و گوي مسلمانان در مورد مسأله ي خلافت يادآور شده و چنين گفته است :
در بحث قبل دانستي كه در زمان پيامبر گروهي از مسلمانان شيعه ي علي ( عليه السلام ) به شمار مي آمدند ، آن گاه در جريان اختلاف در مسأله ي امامت با زير پاگذاشتن سفارشات پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) ، انصار به مهاجران گفتند : از هر يك از ما و شما رهبري برگزيده شود ، و مهاجران به دليل اين كه از قوم و عشيره ي پيامبرند ، و امامت بايد در قريش باشد ، جلو افتادند و ابوبكر را خليفه پيامبر دانستند امّا گروهي از بني هاشم و مهاجران و انصار طبق دستور رسول خدا ( صلي الله عليه وآله وسلم ) امامت علي ( عليه السلام ) را برگزيدند ، آنان همان شيعيان بودند . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اعيان الشيعة : 1/23 .
21 |
يادآوري
از برخي احاديث و گزارش هاي تاريخي به دست مي آيد كه در عصر بني اميه ، دشمنان اهل بيت و شيعيان ، براي ابراز و اعمال عداوت و خصومت نسبت به آنان اصطلاح رافضي درباره شيعه را به كار مي بردند ، و رافضي بودن را جرمي نابخشودني به شمار مي آوردند . و هر كس را رافضي مي ناميدند سزاوار شكنجه و قتل مي دانستند . در حديثي آمده است كه ابوبصير به امام باقر ( عليه السلام ) گفت : فدايت گردم ، ما را به نامي لقب داده اند كه زمامداران اموي به واسطه ي آن خون و مال و شكنجه كردن ما را مباح مي شمارند . امام ( عليه السلام ) فرمودند : آن نام چيست ؟ ابوبصير گفت : آن نام رافضه است . . .
از اين روايت نكات ذيل به دست مي آيد :
1 ـ در آن زمان شيعيان را رافضيان مي ناميدند .
2 ـ رافضي ناميدن آنان بيشتر توسط حكّام اموي انجام
22 |
مي گرفت و هدف آنان اين بود كه شيعيان را مورد شكنجه و آزار قرار دهند .
3 ـ وجه رافضي دانستن شيعيان اين بود است كه آنان نسبت به امام علي ( عليه السلام ) اظهار محبّت مي كردند و فضايل او را بر مي شمردند ، و او را برتر از ديگران مي دانستند . و اين در حالي بود كه حكّام اموي اظهار محبّت نسبت به علي ( عليه السلام ) و بر شمردن فضايل او را جرم مي انگاشتند .