بخش 7
عدالت صحابه برخی از خدمات دانشمندان شیعه شیعه و سنی برادرند منابع
151 |
عدالت صحابه
صحابه و ياران پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) كه در زمان حيات آن حضرت به او ايمان آورده و از محضر وي كسب معرفت كرده اند ، نزد شيعيان از احترام خاصي برخوردارند ، چه آنان كه در زمان رسول اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) از دنيا رفتند و يا شهيد شدند و چه آنان كه پس از درگذشت پيامبر در قيد حيات باقي ماندند . همه اينان ، از حيث آنكه به پيامبر ايمان آورده و در كنار او بوده اند ، از احترام برخوردارند ، و هيچ مسلماني نيست كه به صحابه پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) ( از نظر اينكه صحابه پيامبر بوده است ) بدگويي كرده يا اظهار بي مهري نمايد ، و اگر چنين نسبتي به گروهي از مسلمانان بدهند نسبتي كاملا بي اساس است .
ولي در كنار اين مسأله ، مطلب ديگري وجود دارد كه بايستي بدون هيچ تعصّب يا حبّ و بغضي بدان رسيدگي كرد : آيا همه اصحاب ، عادل و پرهيزگار و پيراسته از گناه بوده اند ؟ يا آنكه حكم
152 |
صحابه ، از اين نظر ، حكم بقيه مردم است كه نمي توان همگي آنان را عادل و پارسا دانست ؟
بديهي است رؤيت پيامبر و مصاحبت با او ، هرچند امري افتخارآميز است ، ولي براي هيچ انساني مصونيت از گناه نمي آورد ، و نمي توان به همه صحابه به يك نظر نگريست و همگي را عادل و پرهيزگار و پيراسته از گناه دانست ، زيرا به شهادت قرآن ، آنان در عين داشتن افتخار « صحابي بودن » ـ از حيث ايمان و نفاق ، و اطاعت و عصيان در برابر خدا و رسول ـ به اصناف گوناگوني تقسيم شده اند كه با توجه به اين تقسيم بندي نمي توان همگان را يكسان انديشيد ، و كلا عادل و پرهيزگار دانست .
شكي نيست كه قرآن ياران پيامبر را در مواقع مختلف ستوده است . ( 1 )
في المثل از بيعت كنندگان با پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) در جريان صلح حديبيه اظهار رضايت كرده ومي فرمايد : ( لَقَدْ رَضِيَ اللهُ عَنِ الْمُؤْمِنينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ ) ( فتح/ 18 ) . امّا اين ستايش ، بيانگر رضايت خداوند از آنان در حال بيعت ( إِذْ يُبايِعُونَكَ ) است ، و دلالت بر تضمين صلاح و رستگاري همه آنان تا پايان عمر ندارد . لذا اگر فرد يا افرادي از آنان بعداً راه خلاف در پيش گرفته باشند ، مسلماً رضايت پيشين الهي ، گواه بر پارسايي پيوسته و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . سوره توبه آيه 100 ، سوره فتح آيه هاي 18 و 29 ، سوره حشر آيه 8 و 9 .
153 |
رستگاري ابدي آنان نخواهد بود .
اين نوع آيات ، بيانگر كمالي است كه اين افراد در آن حالت به دست آورده اند ، و البته اگر تا پايان زندگي نيز آن كمال را پاس دارند ، رستگار خواهند بود .
بنابر آنچه گفته شد ، هرگاه دلايل قاطعي از قرآن و سنت و تاريخ بر انحراف فرد يا افرادي گواهي داد ، نمي توان به استناد به اين گونه ستايشها دلايل مزبور را رد كرد .
از باب نمونه ، قرآن كريم از برخي از صحابه به عنوان « فاسق » ياد مي كند و مي فرمايد : ( إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإ فَتَبَيَّنُوا ) ( حجرات/ 6 ) . در آيه ديگر نيز درباره وي مي فرمايد : ( أَفَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ ) ( سجده/ 18 ) . اين فرد ، به گواهي قطعي تاريخ ، « وليدبن عقبه » از صحابه پيامبر بوده است ، كه در عين كسب دو فضيلت صحابي بودن و هجرت كردن ، نتوانست اعتبار خود را حفظ كند و با جعل دروغ درباره طايفه بني مصطلق ، خداوند از وي به عنوان فاسق ياد كرد . ( 1 )
با توجه به اين آيه و نظاير آن ( 2 ) و نيز ملاحظه احاديثي كه در نكوهش برخي از صحابه در كتب حديث ( 3 ) وارد شده و همچنين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . درباره دو آيه فوق به تفاسير مراجعه شود .
2 . آل عمران/ 153 ـ 154 . احزاب / 12 ، توبه / 45 ـ 47 .
3 . جامع الاصول ، ج 11 .
154 |
مطالعه تاريخ زندگي آنان نمي توان همه اصحاب پيامبر را عادل و پارسا دانست .
آنچه كه در اينجا مورد بحث و بررسي است همانا مسأله « عدالت همه صحابه » است ، نه سبّ صحابه . متأسفانه برخي ميان اين دو مسأله فرقي نگذاشته و مخالفان در مسأله نخست را به مطلب دوم متهم مي سازند .
بنابراين شيعه اماميه ، احترام به مصاحبت با پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) را مانع از داوري در افعال پاره اي از صحابه آن حضرت نمي داند و معتقد است كه معاشرت با پيامبر به تنهايي نمي تواند سبب مصونيت از گناه تا پايان عمر باشد . اساس داوري شيعه را نيز در اين باره ، آيات قرآني و احاديث صحيح و تاريخ قطعي تشكيل مي دهد .
155 |
برخي از خدمات دانشمندان شيعه
تمدن اسلامي مرهون تلاشهاي بي وقفه امت اسلامي است . آنان با داشتن مليتهاي گوناگون در سايه ايمان و عقيده ، در اسلام و خدمت به آن ذوب شدند و همه تلاش خود را در مسير پيشبرد اهداف عالي اسلام بكار گرفتند ، و در نتيجه تمدني را پايه گذاري كردند كه هم اكنون جامعه بشري مرهون آن تمدن درخشان است .
امّا اين يادآوري لازم است كه شيعه در برافراشتن بناي شكوهمند تمدن اسلامي نقش مؤثري داشته است ، كافي است در اينجا كتابهاي مربوط به علوم و تمدن اسلامي را ورق بزنيم كه همه جا نام دانشمندان شيعه مي درخشد .
در ادبيات و علوم ادبي ، كافي است كه پايه گذار آن اميرمؤمنان علي ( عليه السلام ) بوده و ادامه دهنده راه او شاگردش ابوالأسود دوئلي ، و پس از آن شخصيت هاي شيعي كه غالباً در عراق مي زيستند ، مانند : مازني ( متوفاي / 248 ) ، ابن سكيت ( متوفاي / 244 ) ابو اسحاق
156 |
نحوي ( از ياران امام كاظم ( عليه السلام ) ) ، خليل بن احمد مؤلف كتاب « العين » ( متوفاي / 170 ) ، ابن دريد مؤلف « الجمهرة » ( متوفاي/ 321 ) و صاحب بن عبّاد ، مؤلف كتاب « المحيط » ( متوفاي / 386 ) .
در علم تفسير ، اوّلين مفسر پس از رسول خدا ( صلي الله عليه وآله وسلم ) امير مؤمنان ( عليه السلام ) و ائمه اهل بيت ( عليهم السلام ) و پس از آنان اصحاب و شاگردان آنان بوده اند . و در طول چهارده قرن ، صدها تفسير بر قرآن به صورت هاي مختلف نوشته اند .
در علم حديث ، شيعه بر ديگر فرق اسلامي تقدم داشته و سنت رسول خدا ( صلي الله عليه وآله وسلم ) را ، روزي كه نوشتن حديث در عصر خلفا ممنوع بود ، با نوشتن و مذاكره ، حفظ كردند . در اين باره مي توان از « عبدالله بن ابي رافع » و « علي بن أبي رافع » از ياران امام علي ( عليه السلام ) و سپس شخصيتهايي از شاگردان امام سجاد و حضرت صادق و باقر ( عليهم السلام ) ياد كرد .
رُشد حديث در عصر حضرت صادق ( عليه السلام ) به جايي رسيد كه حسن بن علي الوشّاء مي گويد : و من در مسجد كوفه نهصد محدّث را ديدم كه همگان مي گفتند : حدثني جعفر بن محمد ( عليهما السلام ) . ( 1 )
در قلمرو فقه ، در مكتب پيشوايان اهل بيت ( عليهم السلام ) مجتهدان برجسته اي تربيت شده اند مانند : ابان بن تغلب ( متوفاي / 141 ) ، زرارة بن اعين ( متوفاي/ 150 ) ، محمد بن مسلم ( متوفاي / 150 ) ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . رجال نجاشي ، شماره 79 .
157 |
صفوان بن يحيي بجلي مؤلف سي كتاب ( متوفاي/ 210 هـ ) و صدها مجتهد توانا و محقق مانند شيخ مفيد ، و سيد مرتضي و شيخ طوسي و ابن ادريس و محقق حلّي و علامه حلّي كه آثار گرانبهايي از خود به يادگار نهاده اند .
شيعه نه تنها در اين علوم تلاشگر و خدمتگزار بوده ، بلكه در ديگر علوم مانند تاريخ ، رجال و درايه ، شعر و ادب نيز خدمات شاياني را به جهان اسلام عرضه كرده است كه ذكر نام و اسامي آنان در اين مختصر نمي گنجد .
آنچه گفته شد مربوط به علوم نقلي است ، ولي در علوم عقلي مانند كلام و فلسفه بر تمام مذاهب ، تقدم داشته اند ، زيرا شيعه بيش از تمام فرقه هاي اسلامي به عقل بها داده است . و با الهام از گفتارهاي اميرمؤمنان و فرزندان معصوم او ( عليهما السلام ) در تبيين عقايد اسلامي بيش از حد كوشش كرده ، و متكلمان عاليقدر و فلاسفه بزرگ به جهان اسلام تحويل داده است ، و كلام شيعي يكي از پربارترين مكاتب كلام اسلامي است كه علاوه بر كتاب و سنت از عقل و خرد به نحو شايسته بهره مي گيرد .
يكي از پايه هاي تمدن علمي ، شناخت عالم طبيعت و قوانين آن است ، و در عصر حضرت صادق ( عليه السلام ) شاگرد نامدار او جابربن حيان در علوم طبيعي به پايه اي رسيد كه او را امروز پدر شيمي مي نامند .
و در تدوين علوم جغرافيا ، يعقوبي ( متوفاي / 290 ) نخستين
158 |
جغرافي دان است كه كتابي به نام « البلدان » نگاشت .
اين تلاش همه جانبه توسط دانشمندان شيعي از قرن نخست هجري تا به امروز ادامه داشته و در اين راه حوزه ها و مدارس و دانشگاههاي فراواني تأسيس كرده اند كه پيوسته در راه علم و دانش خدمتگزار بشريت بوده است . آنچه گفته شد اشاره اي گذرا به نقش شيعه در علم و تمدن اسلامي بود . براي آگاهي بيشتر به كتابهاي مربوط به اين موضوع رجوع فرماييد . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . فهرست ابن نديم ، رجال نجاشي ، فهرست شيخ طوسي ، تأسيس الشيعة ، الذريعة إلي تصانيف الشيعة ، أعيان الشيعة ، و جلد ششم از بحوث في الملل و النحل و كتب ديگر .
159 |
شيعه و سني برادرند
شيعه اماميّه ، اختلاف در برخي مسائل فقهي و غيره را مانع از اخوّت اسلامي و وحدت صفوف مسلمين در برابر دشمنان اسلام نمي داند و همچنين معتقد است كه با برگزاري مناظرات و مذاكرات علمي در محيط آرام ، مي توان به بسياري از مشكلات و اختلافات فكري و فقهي ( كه احياناً مانع اتحاد و همبستگي سياسي مسلمين جلوه مي كند ) خاتمه بخشيد . اصولا بستن باب انتقاد و مذاكره علمي بر روي انديشمندان ، مايه مرگ دانش ، و ميراييِ تفكر و انديشه است . از اين روي بزرگان شيعه در تمام اعصار كوشيده اند كه با طرح مباحث علمي و عقيدتي به روشن ساختن حقايق بپردازند و عملا نيز از هر نوع اتحاد و همدلي مسلمين بر ضدّ دشمنان قسم خورده اسلام همواره استقبال كرده اند .
و شعار همه متفكران و مصلحان شيعه اين است كه :
« بُني الإسلامُ علي دعامتين : كلمة التوحيد ، و توحيد الكلمة » .
160 |
اسلام بر دو پايه استوار گرديده است :
1 ـ يكتاگرايي و يكتاپرستي
2 ـ اتحاد و همبستگي مسلمانان .
161 |
منابع
اثباة الهداة ، شيخ حرّ عاملي
ارشاد الساري في شرح صحيح البخاري
اصل الشيعة واصولها ، كاشف الغطاء
اصول الكافي ، شيخ كليني
اعيان الشيعه ، سيد محسن عاملي
الاعتصام شاطبي
الامام الصادق والمذاهب الاربعة ، اسد حيدر
التاريخ ، ابن خلدون
التفسير ، ابن كثير
التفسير ، نسفي ( در حاشيه تفسير خازن )
الخصائص الكبري ، جلال سيوطي
الخصائص ، نسائي
الخصال ، شيخ صدوق
الدر المنثور ، جلال سيوطي
162 |
الذريعة ، علامه طهراني
الرجال ، نجاشي
السنن ، ابن ماجه
السنن ، ترمذي
السيرة النبوية ، ابن هشام
الشيعة والتشيع ، محمد جواد مغنيه
الصحيح ، بخاري
الصحيح ، مسلم
الصواعق المحرقة ، ابن حجر عسقلاني
الغدير ، علاّمه اميني
الفهرست ، ابن نديم
الفهرست ، شيخ طوسي
المراجعات ، سيد شرف الدّين عاملي
المستدرك ، حاكم نيشابوري
المسند ، احمد حنبل
المنار ، رشيد رضا
المناقب ، حافظ محمد بن سليمان كوفي .
المناقب ، خوارزمي
الميزان ، علاّمه طباطبايي
النهايه ، ابن اثير
امتاع الاسماع ، مقريزي
بحارالانوار ، علاّمه مجلسي
163 |
بحوث في الملل والنحل ، سبحاني
بداية المجتهد ، ابن رشد
تاريخ الاسلام ، حسن ابراهيم حسن
تاريخ الامم والملوك ، طبري
تاريخ الخلفاء ، جلال سيوطي
تاريخ الخميس ، دياربكري
تاريخ الشيعه ، محمدحسين مظفر
تاريخ بغداد ، خطيب
تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام ، سيدحسن صدر
تصحيح الاعتقاد ، شيخ مفيد
تهذيب الاصول ، امام خميني ( قدس سره )
جامع الاصول ، ابن اثير
جامع البيان ، طبري
حديث الثقلين ، وشنوي
روح المعاني ، آلوسي
سفينة البحار ، محدث قمي
شرح موطأ مالك ، زرقاني
شيعه در اسلام ، علامه طباطبائي
ضحي الاسلام ، احمد امين مصري
عبقات الانوار ، مير حامد حسين
علل الشرايع ، شيخ صدوق
عمدة القاري ، بدرالدين عيني
164 |
عيون اخبار الرضا ، شيخ صدوق
غاية المرام ، بحراني
فتح الباري ، ابن حجر عسقلاني
قاموس اللغة ، فيروزآبادي
كشف الغمه ، اربلي
كشف المراد ، علاّمه حلّي
كفاية الاثر ، خزّاز قمي
كمال الدين ، شيخ صدوق
كنز العمّال ، متقي هندي
لسان العرب
ما نزل من القرآن في علي ، ابونعيم اصفهاني
مجمع البيان ، طبرسي
مفاتيح الغيب ، فخر رازي
منتخب الاثر ، صافي گلپايگاني
من لا يحضره الفقيه ، شيخ صدوق
ميزان الاعتدال ، ذهبي
نشأة التشيع ، سيد طالب خرسان
نفحات الازهار في خلاصة عبقات الانوار ـ ميلاني
نور الابصار ، شبلنجي
نهج البلاغه ، سيد رضي
وسائل الشيعة ، شيخ حرّ عاملي
ينابيع المودة ، قندوزي
165 |