بخش 1

الطاف الهیّه با هزاران تأسف بقاء حجت الهی در عالم ضروری و لازم است امام در پشت پرده غیبت محرومیت از فیض حضور و یا . . . مهم#160;ترین وظیفه مسلمانان و به#160;خصوص شیعیان طلوع خورشید قطعی است


1


بسم الله الرحمن الرحيم


2


(يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنا بِبِضاعَة مُزْجاة فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنا ) ( يوسف : 88 )

جلوه گل عندليبان را غزل خوان مي كند * * * ديدن مهدي هزاران درد درمان مي كند

مدّعي گويد كه با يك گل نمي گردد بهار * * * من گلي دارم كه عالم را گلستان مي كند


3


دوازده گفتار

درباره دوازدهمين حجت خدا حضرت مهدي ( عليه السلام )

تأليف : حسين اوسطي


15


مقدّمه

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْم هاد ( 1 )

الطاف الهيّه

سپاس و حمد ، پروردگاري را سزا است كه براي تكامل بندگان خود جهاني بس عظيم را خلق نمود و آنرا مهد پيدايش و پرورش انسان قرار داد و در آن انواع نعمت ها را گسترش داد بطوري كه جوابگوي تمامي نيازها و خواسته هاي بشري در بُعْدِ زندگي و ادامه حيات گرديد .

حمد و ثناء ، لايق خداوندي است كه براي ارتقاء روحي و سير معنوي بندگان خود و واصل شدن آنان به قُلِّه رفيع اخلاق و سير و سلوك ، يعني تحصيل معرفت الهي و تخلّق به اخلاق حضرت حقّ و مهر و محبت ورزيدن به ذات لايزال ربوبي ، رسولان و رهبران آسماني را مجهّز به وحي و آيات بيّنات برانگيخت .

براي اينكه بعداز حضرت ختمي مرتبت محمد بن عبدالله اين واسطه و رابطه بين خالق و مخلوق قطع نگردد ، اماماني معصوم و مسلّح به سلاح علم لدنّي را بهوسيله وحي ، و گفتار و كلمات پيامبر عظيم الشأن خود ، به امت اسلامي معرّفي نمود ، و مسلمانان را با نام و نشانه هاي بارز و روشن آنان آشنا ساخت .

آري خداوند متعال ، جهان را به عنوان مدرسه و دانشگاه قرار داده و رسولان و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . رعد : 7


16


امامان را معلّمين و اساتيد آن ، تا بندگانش بتوانند به عنوان دانشجو از اين بستر آماده ،
خود را به كمال برسانند و در قرآن به اين مطلب اشاره شده و مي فرمايد :

(  اللهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماوات وَمِنَ اْلأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ اْلأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ عَلي كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ وَأَنَّ اللهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْء عِلْماً ) . ( 1 )

خداوند همان كسي است كه هفت آسمان را آفريد ، و از زمين نيز همانند آنها را خلق نمود ، فرمان او در ميان آنها پيوسته فرود مي آيد تا بدانيد خداوند بر هر چيزي تواناست . و اينكه علم او به همه چيز احاطه دارد .

و نيز با صراحت تمام اعلان نموده كه ( وَلِكُلِّ قَوْم هاد ) ( 2 ) هر قوم و گروهي يك هادي ومرشدي كه از جانب خداوند منصوب باشد ، خواهند داشت .

با هزاران تأسف

با تأسف فراوان بايد اعتراف كرد كه اين انسان هاي نمونه و مرشدان الهي مورد بي مهري بسياري از مسلمانان قرار گرفتند ، و همين أمر باعث شد كه ظالمان و دژخيماني همچون حجّاج ابن يوسف ها و متوكّل ها و . . . ، حكومت و قدرت را به دست بگيرند و خود را به عنوان امير المؤمنين معرفي نمايند و جانشينان واقعي رسول خدا را به اشكال مختلف از بين ببرند و ملت اسلامي را از فيض وجود و حضور پر بركت آنان محروم سازند . خداوند متعال نعمت هاي مادي و معنوي خود را به بندگان أرزاني داشت و آن را به كمال رساند ، و نعمتي را كه خداوند به بندگانش عطا مي كند هرگز آن را بي جهت نمي گيرد مگر آنكه بندگان صلاحيت خود را از دست بدهند و نسبت به آن نعمت إلهي ناشكر و ناسپاس گردند ، در سوره مباركه انفال به اين واقعيّت اشاره شده و مي فرمايد :

( ذلِكَ بِأَنَّ اللهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلي قَوْم حَتّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ) ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طلاق : 12

2 . رعد : 7

3 . انفال : 53


17


خداوند ، هيچ نعمتي را كه به گروهي داده تغيير نمي دهد جز آنكه آنها خودشان را تغيير دهند .

قهراً مردم در اثر سوء عمل خودشان ، وجود حاكماني همچون علي بن ابي طالب ، امام صادق ، علي بن موسي الرضا و . . . ، را كه همه جوابگوي مسائل ديني و تفسيري و اعتقادي و عرفاني آنان بودند و هم عدل و داد را بطوري واقع در جامعه پياده مي كردند ، از دست دادند .

بقاي حجت الهي در عالم ، ضروري و لازم است

اما از آنجائي كه اراده و مشيت الهي و بلكه حكمت پروردگار تعلّق گرفته به بقاء حجّت و وجود يك انسان كامل كه او بتواند بحقّ ، خليفه الله باشد تا مصداق آيه (  إِنِّي جاعِلٌ فِي اْلأَرْضِ خَلِيفَةً ) ( 1 ) منتفي نگردد . دوازدهمين خليفه و جانشين رسول خدا  ( صلّي الله عليه وآله ) را كه آخرين سلسله امامان و هاديان معرفي شده از جانب وحي و رسول خدا  ( صلّي الله عليه وآله ) بوده از انظار مخفي داشت ، و با اين كار ، او را از دسترس ظالمان و ستمگران خود كامه مصون و محفوظ نمود .

امام در پشت پرده غيبت

گرچه امام وحجّت خدا در پشت پرده غيبت به تمامي شئونات و امورات وابسته به امامت مشغول است و او همچون خورشيدي است در پشت ابر كه باعث برقراري نظام ، در منظومه شمسي است ، و نور خود را از پشت ابر به تمامي جمادات و نباتات و حيوانات و انسان ها منتشر مي نمايد ، و همه آنها از وجودش بهره مند مي گردند .

امام عصر و حجت الهي نيز وجود مباركش اگر چه در پشت پرده غيبت قرار گرفته ، أمّا ، براي نظام جهان خلقت مفيد است و به بركت وجودش رزق و روزي تمام جانداران داده مي شود ، و نسبت به انسان ها نيز توجه و عنايت هاي ويژه اي دارد از قبيل هدايتهاي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بقره : 30


18


معنوي و دادرسي ها و دستگيريها براي مضطرين وملتمسين در اطراف و اكناف عالم ، و با
دعاهاي خود و بلكه با كارهاي مخفيانه خود ، نقشه هاي شوم و خطرناك دشمنان اسلام را باطل نموده ، و باعث دوام اسلام و مسلمين ، و به خصوص مكتب تشيّع و پيروان آن مي گردد .

آري اگر امروز بعداز گذشت چهارده قرن از ظهور و بروز اسلام و نزول قرآن مي نگريم كه اسلام و مكتب تشيّع برقرار است آن هم با وجود دشمنان قدرتمند و كينه توزي در هر عصر و زماني همچون معاويه و فرزند خبيث او ، يزيد كه يكي قسم مي خورد و مي گويد : والله كاري بكنم كه نام محمد  ( صلّي الله عليه وآله ) در زير خاك مدفون گردد و ديگري واقعه طفّ و كربلاء را به پا مي كند و به خيال خام خود ، اصل و ريشه رسالت و امامت را نابود گرداند .

مع ذلك ما شاهد بقاء اسلام و مسلمين و مكتب اهل بيت عصمت و طهارت هستيم و اين حاكي از اين است كه يك انسان الهي و روح بزرگي براي حفظ دين و ديانت در تلاش و تكاپو است و در همين رابطه از وجود نازنين حضرت مهدي  ( عليه السلام ) نقل شده كه مي فرمايد : إنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ وَلا ناسِيْنَ لِذِكْرِكُمْ ( 1 ) ما توجه خودمان را از شما بر نمي داريم و شما را فراموش نخواهيم كرد .

اگر حضرت خضر آن عبد صالح و غائب از انظار ، براي حفظ يك كشتي ، تا بدست ظالم نيفتد و يا باقي ماندن گنجي تا صاحبان آن بزرگ شوند و نيز براي حفظ ايمان پدر و مادري ، خود را به تكاپو مي اندازد و كارهاي عجيب و غريبي انجام مي دهد تا مصالح ضعيفان و صاحبان حق پايمال نشود . قطعاً حجت غائب ما حضرت مهدي ـ ارواحنا فداه ـ ضمن هزاران هزار دادرسيها وكار سازيها براي بيچارگان وصاحبان ايمان ، مخصوصاً براي استغاثه كنندگان به درگاه آن حضرت ، براي حفظ اسلام و مكتب تشيّع به مراتب سعي و تلاش بيشتري خواهند كرد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مكيال المكارم و امامت و مهدويت كه از احتجاج طبرسي نقل مي نمايد .


19


محروميت از فيض حضور و يا . . .

مخفي نماند كه غيبت امام عصر با توجه به اينكه بسياري از كارهاي مربوط به مقام امامت د رحال غيبت انجام مي گيرد امّا فيض حضور امام را از مردم سلب نموده و آنان را در فراق محبوب خود به سوز و گداز افكنده است .

و از سوي ديگر ، وضع آشفته و نابسامان جوامع بشري و شيوع ظلم و بي عدالتي در اطراف و اكناف آن ، و كم رنگ شدن دين و ديانت و بلكه انسانيت و شرافت در بين مردم ، و مشاهده بيوفائيها و جنايتها و ضايع نمودن حقوقها در جوامع اسلامي و حتّي از ناحيه بعضي از مدعيّان تشيّع و پيروان اهل بيت عصمت و طهارت ، طبيعي است كه قلب حضرت را در غم و غصّه فرو برده و روح بزرگ ايشان را در فشار قرار مي دهد .

و نيز صاحبان ايمان و پيروان واقعي مكتب اهل بيت و امام زمان ، سخت در ناراحتي و غربت و فشار واقع مي شوند ، زيرا از يك طرف دشمنان اسلام سعي مي كنند آنان را به انزوا بكشند و ضربات خود را بر آنان وارد سازند و از طرف ديگر خناسّهاي زمانه با وسوسه هاي خود مي كوشند تا اين افراد را به وادي شك و ترديد رهسپار نمايند .

مهم ترين وظيفه مسلمانان و به خصوص شيعيان

مهمترين وظيفه اي كه بر آحاد مسلمين و بهويژه شيعيان و پيروان اهل بيت ( عليهم السلام ) متوجه است اين است كه : اعتقادات خود را از كتاب و سنّت بگيرند و با ادلّه عقليه آن را تحكيم نمايند و در اين رابطه از مطالعه كتب سودمند و يا حضور درجلسات علماء و دانشمندان غفلت ننمايند زيرا قوي ترين عامل براي جهت بخشي به حركت و سير انساني آراء و عقائد او است .

آري بشر بر أساس افكار و عقائد خويش حركت مي كند و طبق آن عمل مي نمايد اسلام ، تعليم و تربيت را از فكر و انديشه آغاز كرد و قبل از هر چيز ، در مقام اصلاح عقائد بر آمد ، پيامبر عظيم الشأن اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) با شعار « قُولُوا لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ » دعوت خود را شروع
كرد زيرا اگر توحيد براي مردم معلوم گردد و به صورت يك اعتقاد و ايمان در آيد به طور قهري ، از هر گونه شركي از قبيل بت پرستي ، آدم پرستي ، ماه پرستي و . . . احتراز


20


مي كنند و همچنين عقيده به توحيد ، نيّت و قصد انسان را به مرحله خدا خواهي مي رساند كه در اعمال و كردار جز راه او و جلب رضاي او به جهت ديگري متمايل نمي گردد .

و نيز عقيده به رسالت و نبوّت ، روح تعبّد را در انسان زنده مي كند و چون انبياء را واسطه بين خالق و خلق مي دانند با آرامش كامل و رضايت خاطر به وظائف ديني و انساني خود مشغول مي گردد .

و امّا عقيده به حضرت مهدي  ( عليه السلام ) و اين كه فردي خواهد آمد كه عدل و عدالت را گسترش مي دهد ، و ظلم و فسق و فجور را از روي زمين محو مي كند و تمامي مستضعفان جهان را از دست مستكبران و خود كامگان نجات مي بخشد و . . . قطعاً چنين عقيده و ايماني باعث مي شود اولاً : خود را از صحنه هاي ظلم و ستم و فساد و گناه دور نگه دارد چون مي داند كه آن مصلح كلّ ، با هر ظلم و فسادي مقابله و برخورد خواهد كرد . ثانياً : فكر وانديشه انسان را وسيع ، و جهان انديش مي سازد و لذا مي نگريم در عصر حاضر كه زمان غيبت امام  ( عليه السلام ) است ، يگانه فرقه و گروهي كه غم مظلومين و محرومين عالم را مي خورند و در اين رابطه هيچ مرز و حصري قائل نيستند پيروان مكتب اهل بيت  ( عليهم السلام ) و معتقدين به حضرت مهدي و منتظرين امام زمان مي باشند .

ثالثاً : اعتقاد به حضرت مهدي و به حيات و غيبت ايشان و نيز آشنا شدن با خصوصيات و ويژگي هاي حضرتش باعث مي شود از وسوسه هاي شياطين و نوشته هاي مسموم و دعوت بعضي از شيادان و حيله گران در امان بمانند زيرا با شناخت حق و آشنا شدن با آن ، ديگر جائي براي جولان دادن باطل باقي نمي ماند . منتهي بايد شيعيان در كنار مسائل شعار گونه و مسائل احساساتي ، خود را مسلّح كنند به سلاح شعور و آگاهي ، و با اين مسئله مهّم اعتقادي بر اساس دليل و برهان آشنا گردند و خوشبختانه افراد كثيري را مشاهده مي كنيم كه در اين رابطه از ايماني برخوردار گرديده اند كه غيبت امام  ( عليه السلام ) در آنان هيچ ضغف و فتوري ايجاد نكرده ، و با يك قاطعيّت تمام و روح اميدوار و با نشاط ، به انتظار سپيده دم صبح و طلوع خورشيد ولايت و امامت مي باشند ، و با تمام وجود با ظلم و بي عدالتي ها مقابله مي كنند و در مقابل ناملايمات صبر مي نمايند ، مع ذلك فرياد بر مي آورند :


21


أَيْنَ بَقِيَّةُ اللهِ الَّتِي لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِيَةِ ، أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ ، أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لاِقامَةِ الاَْمْتِ وَالْعِوَجِ ، أَيْنَ الْمُرَتجي لاِزالَةِ الْجَوْرِ وَالْعُدْوانِ ، أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرائِضِ وَالسُّنَنِ ، . . . أَيْنَ مُعِزُّ الاَْوْلِياءِ وَمُذِلُّ الاَْعْداءِ . . . ( 1 )

« كجاست بجا مانده خدا كه از عترت هدايتگر و راهنما خالي نمي گردد ، كجاست آن كه آماده ريشه كن ساختن ستمگران است ؟ . . . كجاست ذخيره الهي براي نو كردن فريضه ها و سنّت هاي دين . . . كجاست عزّت بخش دوستان و خوار كننده دشمنان . . . »

طلوع خورشيد قطعي است

آنچه مسلم است و جاي هيچ شك و ترديدي نيست اين است كه : آينده كاروان بشريت آينده اي روشن و نوراني است ، و روزي خواهد آمد كه شايستگان وارثان زمين ، و مستضعفان ، إمامان و زمامداران مي باشند ، و حكومت عدل و داد در سر تا سر گيتي برقرار مي گردد و مردم با رعايت حقوق يكديگر در أمن و امان زندگي مي كنند ، علاقه وتمايل مردم به عبادت و بندگي خدا و نيز به پاكان عالم همچون أهل بيت عصمت و طهارت  ( عليهم السلام ) زياد مي گردد .

و شكل و شمايل جوامع بشري به طور كلّي تغيير مي كند ، ظلم و جور ، جاي خود را به عدل و داد ، و دوري از پاكان ، جاي خود را به نزديك شدن به آنها ، و تمرّد و فسق ، جاي خود را به ايمان و تقوي واگذار مي كند .

اگر از قرآن اين مطلب استفسار گردد ( كه آيا چنين جامعه و حكومت زيبائي محققّ مي گردد ؟ ) قرآن با صراحت مي گويد : ( بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَي الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ ) . ( 2 )

« ما حق را بر سر باطل مي كوبيم تا آن را هلاك سازد و اينگونه باطل محو و نابود مي شود . » و اگر از روايات اسلامي أعم از روايات وارده از طرق أهل سنّت و يا شيعه ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . فرازهايي از دعاي شريف ندبه .

2 . انبياء : 18 .


22


سؤال شود ، بطور اتفاق خواهند گفت : آينده جهان تحت يك حكومت عدل و داد قرار خواهد گرفت آنهم بدست افراد پاكان و صلاحيّت دار .

و اگر در اين رابطه از ساير اديان و مذاهب توضيح بخواهيم ، آنها نيز مي گويند : يك انسان كامل و قدرتمندي كه مي تواند مستضعفان جهان را از دست مستكبران نجات بخشد ، خواهد آمد ، و پيروان زبور و تورات و انجيل همه و همه به انتظار آن روز فرخنده و صبح اميد به سر مي برند : ( وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ ) . ( 1 )

و اگر آينده بشريّت را از جبر تاريخ سؤال كنيم و به عبارت ديگر از فطرت و نهاد انسان ها ( كه از زشتي ها بيزار و عاشق خوبي ها است ) بپرسيم ، يقيناً صداي بشارت آميزي به گوش خواهد رسيد كه مأيوس نباشيد زيرا آنچه كه فطرت تو طالب آن است يعني عدالت ، صداقت ، امانت ، حقيقت و زدوده شدن ظلم ها و جنايت ها و حق كشي ها از جامعه بشري ، و خلاصه : خاتمه يافتن كذب ها و تهمت ها و دغل كاري ها ، در انتظار تو است .

و مولاي ما امير المؤمنين  ( عليه السلام ) به اين جبر تاريخ و يا نداي فطرت در كلام خود اشاره نموده و مي فرمايد : لَتَعطِفَنَّ الدُّنْيا عَلَينا بَعْدَ شِماسِها عَطفَ الضَّرُوسِ عَلَي وَلَدِها ، وَتَلاعَقيبَ ذلِك : وَنُرِيدُ اَنْ نَمُّنَ عَلَي الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الاَْرْضِ وَنَجْعَلَهُم أئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ ( 2 ) دنيا پس از چموشي ( همچون شتري كه از دادن شير به دوشنده اش خود داري مي كند و براي بچه اش نگه داري مي كند ) بما خانواده روي مي آورد ، سپس آن حضرت به دنبال اين سخن اين آيه را تلاوت كرد : مي خواهيم بر مستضعفين زمين منّت گذاريم و آنها را پيشوايان زمين و وارثان آن قرار دهيم .

و اگر گوش دل به فرياد شهيدان بسپاريم و چشم دل را باز نموده و قطرات خون آنها را كه بر روي زمين نقش آفريني كرده و خواهد كرد ، بنگريم ، اين پيام به گوش مي رسد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . انبيا : 105

2 . نهج البلاغه حكمت : 209


23


( وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً ) ( 1 ) « آن كس كه مظلوم كشته شده براي ولّي او سطله و حق قصاص قرار داديم . »

يعني روزي خواهد آمد كه ولي تمامي شهدا قيام كند و انتقام اين خونها را از ستمگران بستاند و بالاخره در يك جمله اين صداي خداي بزرگ و خواسته تمامي بندگان است كه :

( وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ) ، ( 2 ) ( فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ ) ( 3 ) از خداوند متعال مي خواهيم كه هر چه زودتر ، لباس فرج به قامت حجّت خود ، يعني آن انسان كاملي كه همه انبياء و امّت ها ، و تمامي مؤمنان و مستضعفان ، به انتظار او مي باشند ، بپوشاند و با طلوع آن خورشيد عالم تاب ، جهان و جهانيان را غرق نور و سرور بگرداند ، آمين رب العالمين .

حسين اوسطي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اسراء : 33

2 . قصص : 83

3 . اعراف : 71



| شناسه مطلب: 73996