بخش 3

4 ـ زیارت قبور اولیای خدا زیارت قبر پیامبر ( صلّی الله علیه وآله ) سفر برای زیارت قبور زیارت قبور برای زن#160;ها


55


* ( 4 ) *

زيارت قبور اولياي خدا

حضور در كنار قبور انبيا و اوليا و بندگان صالح خدا و انديشيدن در باره شخصيت معنوي آنها و اين كه آنان چگونه در اثر تهذيب نفس و ايمان و تقوا به مقام قرب الهي رسيده اند ، آثار تربيتي فراواني در وجود انسان دارد و انسان را به ياد ارزش ها و اصالت ها و تعليماتي مي اندازد كه اين بندگان شايسته الهي همواره منادي آن بوده اند .

همچنين زيارت قبور اولياي خدا ، پرده هاي غفلت را كنار مي زند و به انسان فرصت مي دهد كه در باره مرگ و عالم آخرت بينديشد و روز قيامت را به ياد آورد . يادآوري عالم آخرت و روز جزا در تقويت ايمان و عمل به دستورات الهي و دوري از گناهان ، انگيزه اي بسيار نيرومند است . و انبيا و اوليا هميشه با ياد آخرت زندگي مي كردند .

خداوند كريم در قرآن از ابراهيم و اسحاق و


56


يعقوب ـ سه تن از پيامبران عاليقدر ـ نام مي برد و در مقام تعريف از آنها مي فرمايد :

( وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَإِسْحاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي اْلأَيْدِي وَاْلأَبْصارِ إِنّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَة ذِكْرَي الدّارِ ) . ( 1 )

« و به يادآور بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را كه صاحبان دست ها و ديده ها بودند ، ما آنها را به اين ويژگي مخصوصشان كرديم كه آخرت را ياد مي كردند » .

يكي از آثار حتمي و روشن زيارت قبور ، عبرت آموزي از مردگان و يادآوري عالم آخرت است . اين حقيقت در احاديث متعددي كه از پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) رسيده به روشني ذكر شده است و ما به زودي بعضي از آنها را نقل خواهيم كرد .

به خاطر همين آثار تربيتي و خواص معنوي است كه از نظر اسلام ، زيارت قبور يكي از مستحبات به شمار آمده و پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) به آن دستور داده است و خود به زيارت قبور مي رفت و آداب زيارت و كيفيت سلام دادن به اموات را به اصحاب خود تعليم مي كرد .

البته از احاديثي كه در اين زمينه وارد شده ، چنين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ص : 45 ـ 46 .


57


استفاده مي شود كه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ، ابتدا از زيارت قبور نهي
كرده بود ، اما بعدها اين ممنوعيت برداشته شد و مردم را به زيارت قبور امر فرمود .

شايد علت نهي قبلي اين باشد كه در آن زمان مردگان غالباً مشرك و بت پرست بودند و پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) مي خواست هر گونه رابطه اي را ميان مسلمانان و مشركان قطع كند . به خصوص اين كه مردم ، تازه مسلمان شده بودند و ممكن بود كه بر سر قبور مردگان خود سخنان باطل و شرك آميزي به زبان بياورند . اما بعدها كه اسلام قوت گرفت و مباني توحيد در ميان مردم محكم تر شد و از طرفي جمعيت مسلمان افزايش يافت و تعدادي از آنها از دنيا رفتند ، پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ممنوعيت زيارت قبور را برداشت و به مردم دستور داد كه به زيارت قبور بروند تا از آثار تربيتي آن استفاده كنند .

اكنون توجه شما را به چند حديث كه در اين زمينه وارد شده جلب مي كنيم و اين نكته را خاطرنشان مي سازيم كه در اين احاديث ، « امر » بعد از « نهي » تنها براي اباحه و رفع ممنوعيت نيست بلكه به حكم اين كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) منافع زيارت قبور را بيان فرموده دليل بر ممدوحيت و استحباب موضوع مي باشد .

1ـ عن بريدة قال قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) :

« قد كنت نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها فانها


58


تذكر الآخرة » . ( 1 )

بريده مي گويد : پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :

« شما را از زيارت قبور نهي كرده بودم ، از اين پس زيارت كنيد كه آخرت را به ياد شما مي آورد » .

2ـ عن انس قال قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) :

« كنت نهيتكم عن زيارة القبور الا فزوروها فانها ترق القلب وتدمع العين وتذكر الآخرة ولا تقولوا هجراً » . ( 2 )

انس مي گويد : پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :

« شما را از زيارت قبور نهي كرده بودم ، از اين پس قبرها را زيارت كنيد كه قلب را نرم و چشم را گريان مي كند و آخرت را به ياد مي آورد ، اما سخن بيهوده نگوييد » .

3ـ عن انس قال قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) :

« نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها فانها تذكركم الموت » . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سنن ترمذي : ج 3 ، ص 370 .

2 . كنز العمال : ج 15 ، ص 646 .

3 . مستدرك حاكم : ج 1 ، ص 375 .


59


انس مي گويد : پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :

« شما را از زيارت قبور نهي كرده بودم ، از اين پس زيارت كنيد ؛ زيرا كه شما را به ياد مرگ مي اندازد » .

از اين گونه روايات بسيار است و صاحبان صحاح و سنن و مسانيد آنها را نقل كرده اند و در بعضي از آنها آداب زيارت و اين كه زائر چگونه به صاحب قبر سلام كند و چه بگويد ، نيز آمده است .

زيارت قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )

علاوه بر رواياتي كه به طور عموم بر استحباب زيارت قبور دلالت مي كند ، روايات ديگري هم در خصوص استحباب زيارت قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) وارد شده كه مقداري از آنها را نقل خواهيم كرد اما پيش از آن مي گوييم :

خداوند در قرآن كريم به گنهكاران دستور مي دهد كه به حضور پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بروند و ضمن اين كه خودشان استغفار مي كنند ، پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) هم از جانب آنها از خداوند طلب آمرزش كند . ( 1 ) و در جايي از قرآن كساني را كه از خانه خود به قصد هجرت به سوي خدا و پيامبرش خارج مي شوند ،
ستايش مي كند . ( 2 ) و از طرفي مي دانيم كه مرده و زنده پيامبر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نساء : 64 .

2 . همان : 100 .


60


تفاوتي ندارد و آن حضرت پس از مرگ هم اعمال امت خود را زير نظر دارد . اين حقيقت در حديث صحيحي چنين آمده است :

عن عبدالله بن مسعود عن النبي ( صلّي الله عليه وآله ) قال :

« ان لله ملائكة سيّاحين يبلغون عن امتي السلام . قال وقال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) : حياتي خير لكم تحدثون وتحدث لكم ووفاتي خير لكم تعرض عليّ اعمالكم فما رأيت من خير حمدت الله عليه وما رأيت من شر استغفرت الله لكم » . ( 1 )

ابن مسعود از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نقل مي كند كه فرمود :

« خدا را فرشتگاني است كه همواره در حال سير هستند و سلام امت مرا به من مي رسانند . همچنين فرمود : زندگي من براي شما خير است كه با هم گفتگو مي كنيم و مرگ من نيز براي شما خير است زيرا كه اعمال شما بر من عرضه مي شود ، اگر عمل خيري ديدم خدا را ستايش مي كنم و اگر عمل شرّي ديدم از خداوند براي شما طلب آمرزش مي كنم » .

با توجه به مضمون اين حديث ، همان گونه كه وجود پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در حال حيات او مايه خير و بركت است ، در حال

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مجمع الزوائد : ج 9 ، ص 24 .


61


ممات نيز همان حالت را دارد و آن حضرت پس از مرگ هم ناظر اعمال امت خود مي باشد و همان گونه كه در حال حيات بر گنهكاران استغفار مي كرد ، در حال ممات هم استغفار مي كند و فرقي ميان حيات و ممات او نيست . بنا بر اين ، رفتن به زيارت قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و درخواست استغفار از آن حضرت ، درست مثل اين است كه در حال حيات به محضر او برسيم و تقاضاي استغفار كنيم و آياتي كه رفتن به سوي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را كاري پسنديده معرفي مي كند ، شامل زيارت قبر او هم مي شود .

از اين گذشته ، احاديث متعددي از طرق مختلف در باره استحباب زيارت قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) وارد شده كه چند نمونه از آن را مي آوريم :

1ـ عن عبدالله بن عمر قال قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) :

« من زار قبري وجبت له شفاعتي » . ( 1 )

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :

« هر كس قبر مرا زيارت كند شفاعت من بر او واجب مي شود » .

2ـ عن عبدالله بن عمر قال قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) :

« من حج فزار قبري بعد موتي كان كمن زارني

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سنن دارقطني : ج 2 ، ص 278 .


62


في حياتي » . ( 1 )

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :

« هركس حج كند آن گاه قبر مرا پس از مرگم زيارت نمايد ، مانند اين است كه مرا در حال حياتم زيارت كرده است » .

3 ـ عن حاطب بن ابي بلتعه قال قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) :

« من زارني بعد موتي فكأنما زارني في حياتي » . ( 2 )

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :

« هر كس مرا پس از مرگم زيارت كند مانند كسي است كه در حال حياتم زيارت كرده است » .

احاديث درباره زيارت قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در كتب روايي و جوامع حديثي با تعبيرها و جملات مختلف فراوان آمده است و در طول قرون ، محدثان و حفاظ به نقل آنها پرداخته اند و با توجه به مجموع احاديث وارده نمي توان در صحت آنها ترديد كرد .

همچنين سيره مسلمين از عصر صحابه به اين طرف ، بر اين جاري بوده كه با اشتياق تمام از دور و نزديك به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سنن بيهقي : ج 5 ، ص 246 .

2 . سنن دارقطني : ج2 ، ص278


63


زيارت قبر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي شتافتند و آن را وسيله تقرب به خدا مي دانستند .

سفر براي زيارت قبور

همان گونه كه گفتيم زيارت قبور مؤمنين و اولياي خدا و به خصوص قبر پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) يك امر استحبابي است كه در روايات صحيحه به آن امر شده است . بنا بر اين اگر كسي براي زيارت قبور ، از شهري به شهري سفر كند ، اين سفر نيز استحبابي خواهد بود ؛ زيرا كه براي يك امر مستحب انجام مي گيرد .

وقتي رفتن به زيارت قبور طبق احاديث صحيحه مشروع و مستحب باشد ، چه فرقي مي كند كه انسان از خانه خود به قصد زيارت قبوري كه در شهر خود اوست خارج شود و يا از شهري ديگر به قصد زيارت قبوري كه در شهري ديگر است سفر كند ؟ به هر حال مسافتي را براي اين منظور طي مي كند حال اين مسافت كم باشد يا زياد ، تفاوتي در اصل موضوع نمي كند و در هر دو صورت ، رفتن به قصد زيارت است .

در اين مورد نيز احاديث متعددي وجود دارد كه به روشني مشروعيت سفر براي زيارت قبور را ثابت مي كند . اكنون به چند نمونه توجه فرماييد :

1ـ عن ابي هريرة قال قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) حين مرّ علي


64


شهداء احد :

« أشهد ان هؤلاء شهداء عند الله يوم القيامة فأتوهم وزوروهم والذي نفسي بيده لا يسلّم عليهم احد الي يوم القيامة الاردوا عليه » . ( 1 )

ابوهريره مي گويد :

« پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) وقتي از كنار جنازه هاي شهداي احد عبورمي كرد ، فرمود : شهادت مي دهم كه اين هادر روز قيامت در پيشگاه خداوند شهدا هستند ، پس به سوي آنهابرويد وآنها رازيارت كنيد . قسم به خدايي كه جانم در دست اوست ، تا روز قيامت هيچ كس به آنها سلام نمي دهد مگر اين كه آنها جواب سلام او را مي دهند » .

2ـ عن طلحة بن عبيدالله قال :

« خرجنا مع رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) يريد قبور الشهداء . . . الي ان قال : فلما جئنا قبور الشهداء قال : هذه قبور اخواننا » . ( 2 )

طلحة بن عبيدالله مي گويد :

« با پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بيرون رفتيم و آن حضرت قبور شهدا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مستدرك حاكم : ج 2 ، ص 248 .

2 . سنن ابي داود : ج 1 ، ص 319 .


65


را اراده كرده بود وقتي به قبور شهدا رسيديم فرمود : اين قبور برادران ماست » .

منظور از قبور شهدا در اين جا قبور شهداي احد است كه چند كيلومتر با مدينه فاصله دارد .

3ـ عن ابي الدرداء ان بلالاً رأي في منامه النبي ( صلّي الله عليه وآله ) وهو يقول له :

« ما هذه الجفوة يا بلال اما آن لك ان تزورني يا بلال ؟ فانتبه حزينا وجلاً خائفاً فركب راحلته وقصد المدينة واتي قبر النبي . . . » ( 1 )

( اين حديث را به طور كامل در صفحه 50 نقل كرديم ) .

4ـ علي بن الحسين عن أبيه قال :

« كانت فاطمة تزور قبر عمّها حمزة في كل جمعة فتصلّي وتبكي عنده » . ( 2 )

« فاطمه ( عليها السلام ) هر روز جمعه به زيارت قبر عمويش حمزه مي رفت و در آن جا نماز مي خواند و گريه مي كرد » .

5 ـ عن شهر بن حوشب قال لما اسلم كعب الأحبار عند عمر وهو في بيت المقدس ، فرح عمر با سلام كعب الأحبار ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تهذيب تاريخ دمشق : ج 2 ، ص 259 .

2 . سنن بيهقي : ج 4 ، ص 78 .


66


ثم قال :

« هل لك ان تسير معي الي المدينة فتزور قبر النبي ( صلّي الله عليه وآله ) وتتمتع بزيارته ؟ قال نعم يا اميرالمؤمنين انا افعل ذلك » . ( 1 )

چون كعب الاحبار پيش عمر مسلمان شد و او در آن موقع در بيت المقدس بود ، عمر از اسلام آوردن كعب الاحبار خوشحال گرديد و به او گفت :

« آيا مي تواني با من به مدينه بيايي تا قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را زيارت كني و از زيارت او لذت ببري ؟ او گفت : آري يا اميرالمؤمنين چنين خواهم كرد » .

با توجه به اين احاديث و نيز سيره مستمره مسلمين ،
سفر براي زيارت قبور امري مشروع و مستحب است و به طوري كه قبلاً نيز گفتيم از آن جا كه زيارت قبور
به طور مسلم و به حكم احاديث صحيح يك عمل استحبابي است ، سفر براي انجام اين عمل نيز مستحب خواهد بود .

تنها چيزي كه بايد در اين جا مورد بررسي قرار گيرد ، احاديث معروف به « شد رحال » است كه با عبارت هاي مختلف از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نقل شده از جمله اين حديث :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . فتوح الشام : ج 1 ، ص 244 .


67


عن ابي هريرة قال قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) :

« لا تشد الرحال الاّ الي ثلاثة مساجد مسجدي هذا و مسجدالحرام والمسجدالأقصي » . ( 1 )

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :

« بار سفر بسته نمي شود مگر براي سه مسجد : مسجد من ، مسجدالحرام و مسجدالاقصي » .

بعضي با استناد به اين حديث گمان كرده اند كه مسافرت براي زيارت قبور انبيا و اوليا و حتي قبر پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) حرام است ؛ زيرا كه در اين حديث از مسافرت به غير سه مسجد مذكور نهي شده است . در صورتي كه حديث ياد شده به هيچ وجه در مقام نهي از مسافرت به غير مساجد سه گانه نيست بلكه در مقام بيان فضيلت و برتري آن سه مسجد بر مساجد ديگر است و اين كه ثواب نماز خواندن در آن مساجد به حدي است كه ارزش آن را دارد كه انسان رنج سفر را تحمل كند و براي درك ثواب و كسب فيض به آن سه مسجد برود . و اساساً اين حديث به سه تعبير نقل شده و هيچ يك از آنها در مقام انشاء حكم و امر و نهي نيست بلكه به صورت اخبار است . اين سه تعبير عبارتند از :

لا تشد الرحال الاّ الي ثلاثة مساجد . . .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صحيح مسلم : ج 4 ، ص 126 .


68


انما يسافر الي ثلاثة مساجد . . .

تشد الرحال الي ثلاثة مساجد . . . ( 1 )

دقت در عبارت حديث به خوبي نشان مي دهد كه منظور حديث ، نهي از مسافرت هاي ديگر نيست بلكه حديث فضيلت اين سه مسجد نسبت به مساجد ديگر را بيان مي كند و همه مي دانيم كه مسافرت براي جهاد يا طلب علم و حتي براي سير در زمين از نظر اسلام مستحب است و نيز مسافرت به « عرفات » و « مشعر » و « مني » براي كسي كه حج به جا مي آورد واجب است .

ديگر اين كه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مردم را براي رفتن به قصد مسجد قبا كه در آن زمان كيلومترها از مدينه فاصله داشت ترغيب فرموده و خود نيز معمولاً روزهاي شنبه به مسجد قبا عزيمت مي كرد .

عن سهل بن حنيف قال قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) :

« من تطهر في بيته ثم أتي مسجد قباء فصلي فيه صلاة كان له كأجر عمرة » . ( 2 )

« هر كس در خانه اش خود را پاك كند سپس به مسجد قبا برود و در آن جا نماز بخواند براي او ثواب يك عمره داده مي شود » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . هر سه تعبير در : صحيح مسلم : ج 4 ، ص 126 .

2 . سنن ابن ماجه : ج 1 ، ص 453 .


69


عن ابن عمر قال :

« كان النبي يأتي مسجد قباء كل سبت ماشياً و راكباً » . ( 1 )

« پيامبر خدا هر روز شنبه به مسجد قبا مي رفت ، گاهي پياده و گاهي سواره » .

همچنين پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و بعضي از اصحاب براي زيارت قبور شهداي احد از مدينه خارج مي شدند و به محل قبور آنها مي رفتند . احايث مربوط به اين قسمت را پيش از اين آورديم .

زيارت قبور براي زن ها

زن ها نيز مانند مردها مي توانند به زيارت قبور بروند و از آثار و فوايد آن مانند عبرت آموزي و يادآوري آخرت بهره مند شوند و در اين حكم مانند بسياري از احكام الهي ، ميان زن و مرد فرقي نيست . البته اگر زني رفتن به زيارت قبور را بهانه اي براي حضور در ميان مردها و نوعي خودنمايي قرار دهد كار حرامي كرده و براي او رفتن به زيارت ممنوع است ؛ زيرا كه اين امر زمينه اي براي فساد و انحراف اخلاقي است كه بايد از آن جلوگيري شود . از اين رو است كه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) زن هايي را كه پيوسته به زيارت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صحيح بخاري : ج 2 ، ص 137 .


70


قبور مي رفتند و اين كار مداوم آنها بود لعنت كرده است :

عن ابن هريرة :

« ان رسول الله لعن زوارات القبور » . ( 1 )

« ابوهريره از پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) نقل مي كند كه او زن هايي را كه همواره كارشان زيارت قبور است لعنت كرد » .

در اين حديث زن هايي كه « زوارات » باشند مورد لعن قرار گرفته اند و مي دانيم كه كلمه « زوارات » صيغه مبالغه است و دلالت بر كثرت و مداومت دارد . بنا بر اين منظور پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) زن هايي است كه زيارت قبور را كار هميشگي خود قرار داده اند و در مظان تهمت و فتنه انگيزي و ايجاد فساد اخلاقي هستند .

اما اگر زني صرفاً براي كسب ثواب و عبرت آموزي و تذكر عالم آخرت و دادن سلام به اهل قبور به زيارت آنها برود و خوف از فتنه نباشد ، كاري مشروع و مستحب انجام داده و لعن پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) شامل آنها نمي شود .

ديگر اين كه ترمذي پس از نقل اين حديث گفته است :

« ان هذا كان قبل ان يرخص النبي ( صلّي الله عليه وآله ) في زيارة القبور فلما رخص دخل في رخصته الرجال والنساء » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سنن ترمذي : ج 3 ، ص 372 .


71


« اين امر مربوط به زماني مي شود كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) هنوز براي زيارت قبور اجازه نداده بود و چون اجازه آن را داد ، هم مردها و هم زن ها داخل در آن اجازه شدند » .

به همين جهت است كه مي بينيم در زمان رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و پس از او ، گاهي زن ها به زيارت قبور مي رفتند و مورد نهي واقع نمي شدند ، حتي خود پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به عائشه آداب زيارت قبور و كيفيت سلام دادن به آنها را تعليم داده است .

اكنون به احاديثي در اين زمينه توجه فرماييد :

1ـ عن عائشة في حديث طويل قالت قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) :

« . . . فأمرني ربي آتي البقيع فاستغفرلهم . قلت كيف أقول يا رسول الله ؟ قال : قولي : السلام علي اهل الديار من المؤمنين والمسلمين . يرحم الله المستقدمين منا والمستأخرين وانا ان شاء الله بكم لا حقون » . ( 1 )

عايشه در حديث مفصلي از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نقل مي كند كه فرمود : « پروردگارم به من دستور داد كه به بقيع بروم و بر آنها طلب آمرزش كنم . گفتم : من چه بگويم اي رسول خدا ؟ فرمود : بگو سلام بر اهل ديار از مؤمنين و مسلمين . خداوند گذشتگان و بازماندگان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سنن نسائي : ج 4 ، ص 93 .


72


از ما را رحمت كند و ما به خواست خدا به شما ملحق خواهيم شد » .

2ـ عن عبدالله بن ابي مليكة ان عائشة اقبلت ذات يوم من المقابر فقلت لها :

« يا امّ المؤمنين من اين اقبلت ؟ قالت من قبر اخي عبدالرحمان . فقلت لها : اليس كان نهي رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) عن زيارة القبور ؟ قالت نعم كان نهي عن زيارة القبور ثم امر بزيارتها » . ( 1 )

ابن ابي مليكه مي گويد :

« روزي عايشه از طرف قبرستان مي آمد به او گفتم : اي ام المؤمنين از كجا مي آيي ؟ گفت : از قبر برادرم عبدالرحمن . گفتم : آيا پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از زيارت قبور نهي نكرده بود ؟ گفت : آري نهي كرده بود اما بعدها به زيارت قبور امر كرد » .

3ـ « كانت فاطمة تزور قبر عمها حمزة كل جمعة » . ( 2 )

« فاطمه ( عليها السلام ) در هر روز جمعه قبر عمويش حمزه ( عليه السلام ) را زيارت مي كرد » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نيل الاوطار : ج 4 ، ص 110 .

2 . سنن بيهقي : ج 4 ، ص 78 .


73


اين روايت را پيش از اين به طور كامل نقل كرديم .

4ـ عن انس بن مالك قال :

« مرّ النبي ( صلّي الله عليه وآله ) بامرأة تبكي عند قبر فقال : اتقي الله واصبري . قالت : اليك عني فانك لم تصب بمصيبتي ولم تعرفه . فقيل لها : انه النبي ( صلّي الله عليه وآله ) فأتت باب النبي ( صلّي الله عليه وآله ) فلم تجد عنده بوابين . فقالت : لم اعرفك فقال : الصبر عند الصدمة الاولي » ( 1 )

انس بن مالك مي گويد :

« روزي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از كنار زني گذشت كه بر سر قبري گريه مي كرد به او فرمود : از خدا بترس و صبر داشته باش . او گفت : مرا رها كن ، تو به مصيبتي كه من گرفتار شده ام گرفتار نشده اي و آن زن پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را نشناخته بود وقتي به او گفتند كه او پيامبر است ، به در خانه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) آمد و درباني را پيش او نديد پس گفت : ترا نشناختم . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : صبر در هنگام مصيبت بهتر است » .

مي بينيد كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) آن زن را فقط دعوت به صبر نمود و از زيارت قبر او را منع نكرد . اين حديث و احاديث قبلي به روشني دلالت مي كند كه زن ها هم مي توانند به زيارت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صحيح بخاري : ج 2 ، ص 171 .


74


قبور بروند و اين كه در بعضي از روايات از آن نهي شده يا مربوط به زماني است كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) هنوز زيارت قبور را اجازه نداده بود و يا در باره زن هايي است كه زيارت قبور را براي خود كاري مداوم و مستمر قرار داده بودند و احتمال فساد اخلاقي و فتنه انگيزي در باره آنها بود .



| شناسه مطلب: 74028