بخش 87

فصل سوم آیات فضائل مخصوص حضرت علی ( علیهم السّلام ) 1 آیه لیلة المبیت دورنمای بحث شأن نزول اعترافات دانشمندان اهل سنّت ! شرح و تفسیر معامله ای بی نظیر ! معامله با خداوند مقایسه این سه معامله با یکدیگر مقایسه ای دیگر ! ظرافت تعبیر در آیه لیلة المبیت ارتباط آیه لیلة المبیت با آیات قبل ارتباط آیه لیلة المبیت با ولایت امیرالمؤمنین ( علیه السّلام ) پاسخ برخی ایرادهای بی اساس ! 1. آیه لیلة المبیت مربوط به آمرین به معروف است ! 2. آیه مورد بحث در مورد ابوذر است ! 3. این آیه درباره همه مهاجران و انصار است ! 4. علی ( علیه السّلام ) 5 . مخاطب پیامبر ( صلّی الله علیه وآله وسلّم )


267


فصل سوم : آيات فضائل مخصوص حضرت علي ( عليه
السلام )


269


1 آيه ليلة المبيت

وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْري
نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَاللهُ رَئُوفٌ بِالْعِبادِ

« سوره بقره ، آيه 207 »


271


آيه
ليلة المبيت

وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ
ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ اللهُ رَئُوفٌ بِالْعِبادِ

بعضي از مردم ( با ايمان و فداكار ، همچون
علي
( عليه السلام ) در « ليلة المبيت » به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) ) جان خود را به
خاطر خشنودي خدا مي فروشند ؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان
است .
« سوره بقره ، آيه 207 »

دورنماي بحث

اين آيه شريفه ، كه به آيه ليلة المبيت معروف شده ، يكي از
مهمترين آيات فضايل حضرت اميرالمؤمنين ( عليه
السلام )
مي باشد . فضيلتي كه نظير آن در اسلام براي هيچ كس ثابت نشده
است . آيه فوق به فداكاري بي نظير امام اوّل شيعيان ، كه در شب تاريخي هجرت
پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) به سوي
مدينه ، در بستر آن حضرت خوابيد ، اشاره دارد و با توضيحي كه خواهد آمد از جمله آيات
مربوط به ولايت آن حضرت مي باشد .

شأن نزول

علماء و دانشمندان فراواني ، از شيعه و اهل سنّت ، معتقدند كه آيه
مورد بحث مربوط به حضرت علي ( عليه
السلام )
مي باشد . و اين مطلب را بطور گسترده در كتاب هاي خويش نقل
كرده اند ، به گونه اي كه اين داستان به سر حدّ تواتر رسيده است ؛ يعني
بقدري زياد نقل شده كه جايي براي انكار آن وجود ندارد .


272


خلاصه داستان ليلة المبيت بدين شرح است :

هنگامي كه دشمنان اسلام و مشركان لجوج و سرسخت مكّه ، از ناحيه
پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) احساس
خطر كردند و نقشه ها و توطئه هاي ديگر آنان كارساز نشد ، تصميم نهايي را
گرفتند و سه برنامه بسيار خطرناك براي مقابله با آخرين پيامبر خدا در نظر گرفتند ؛
آن ها گفتند :

« پيامبر اسلام را يا بايد به قتل برسانيم ، و يا او را به زندان
ابد بيفكنيم تا با هيچ كس ارتباط نداشته باشد ، و يا به خارج از سرزمين حجاز تبعيد
نماييم ! ( 1 ) »

قرائن و شواهد نشان مي دهد كه بالاخره گزينه اوّل ، كه
خطرناكترين گزينه هاي سه گانه بود ، انتخاب شد و براي عملي كردن اين توطئه
خطرناك از چهل قبيله عرب كمك خواستند . از هر قبيله اي شمشير زني قهرمان و ماهر
حاضر شد . شب هنگام چهل شمشير زن آماده نبرد ، اطراف خانه پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) را محاصره كردند و از بالاي
ديوار منزل ، يا روزنه هاي در ورودي ، بستر آن حضرت را زير نظر
داشتند تا در موقع مناسب وارد منزل شوند و آن حضرت را به قتل برسانند !

خداوند به وسيله پيك وحي پيامبرش را از توطئه مشركين آگاه كرد ؛
پيامبر تصميم گرفت از مكّه خارج شود . پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) براي اين كه از اين توطئه
خطرناك و نقشه شيطاني جان سالم به در برد ، بايد دو كار انجام دهد :

نخست اين كه ، بر خلاف جهت مدينه حركت كند ، يعني به جاي اين كه به
سمت شمال مكّه ، كه به مدينه ختم مي شود برود ، به طرف جنوب مكّه حركت كرد ، تا
اگر افرادي از دشمن متوجّه خروج آن حضرت از مكّه شدند نتوانند او را بيابند و
دستگير نمايند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . خداوند متعال در آيه 30 سوره انفال به اين مطلب اشاره
فرموده است ؛ در اين آيه شريفه مي خوانيم : و « اذ يمكر بك
الّذين كفروا ليثبتوك او يقتلوك او يخرجوك و يمكرون و يمكر اللهُ و الله خير
الماكرين
؛ ( اي پيامبر ما ! به خاطر بياور ) هنگامي كه كافران نقشه
مي كشيدند كه تو را به زندان بيفكنند ، يا به قتل برسانند ، و يا ( از مكّه ) خارج
سازند ، آن ها چاره مي انديشيدند ( و نقشه مي كشيدند ) ، و خداوند هم
تدبير مي كرد ، و خداوند بهترين چاره جويان و تدبيركنندگان است . »


273


دوم اين كه ، بايد شخصي به جاي پيامبر اسلام در بستر او بيارامد ،
تا دشمن متوجّه غيبت پيامبر و خروج آن حضرت از مكّه نگردد .

بدين منظور به علي ( عليه
السلام )
فرمود : « تو بايد امشب به جاي من در بسترم بخوابي » علي ( عليه السلام ) عرض كرد : « اگر من در بستر شما بخوابم ، آيا
شما از دست دشمنان اسلام نجات خواهيد يافت و به سلامت به مدينه خواهيد رسيد ؟ ( 1 ) »
حضرت فرمود : بله ، علي ( عليه السلام ) به نشانه
شكرانه سلامت وجود خليفه خداوند در زمين ، سر به سجده مي سايد . مي گويند
اين نخستين سجده شكر در شريعت مقدّس اسلام بود .

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله
وسلم )
پس از اين كه علي ( عليه السلام ) را
به جاي خويش نهاد ، با لطف و عنايت خداوند از مكّه خارج شد و برخلاف جهت مدينه به
سمت جنوب مكّه حركت نمود و در غار ثور مأوا گزيد و پس از يأس دشمن از يافتن آن
حضرت ، به سوي مدينه حركت كرد و به سلامت به مدينه رسيد . ( 2 )

بدون شك ليلة المبيت شب بسيار حسّاس ، خطرناك و سرنوشت سازي
براي اسلام بود و قهرمان اين شب پر مخاطره كسي جز حضرت اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) نبود . هنگامي كه پيامبر به سمت مدينه حركت
مي كند ، خداوند متعال در بين راه مكّه و مدينه آيه محلّ بحث را در شأن ايثار و
فداكاري بي نظير علي ( عليه السلام ) بر
پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) نازل
مي كند .

اعترافات دانشمندان اهل سنّت !

شأن نزولي كه بطور خلاصه ذكر شد ، مخصوص علماي شيعه نيست ؛ بلكه
بسياري از علماء اهل سنّت نيز آن را نقل كرده اند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توجّه داشته باشيد كه حضرت علي ( عليه السلام ) از خطراتي كه ممكن است جان خودش را تهديد
كند سؤال نمي كند ، بلكه آنچه باعث دغدغه خاطر او مي شود سلامتي وجود
نازنين پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) است ، و
هنگامي كه از سلامتي آن حضرت مطمئن مي شود ، تمام خطرات را به جان مي خرد
و در بستر آن حضرت مي خوابد !

2 . مشروح داستان ليلة المبيت را در فروغ ابديّت ، جلد اوّل ، صفحه 417 به بعد مطالعه
فرماييد .


274


از جمله مي توان به « طبري » ( 1 ) « ابن هشام » ( 2 ) « حلبي » ( 3 ) « يعقوبي » ( 4 ) ( كه همگي از مورّخان مشهور اهل سنّت هستند ) و « احمد » ( 5 ) ، از فقهاي اهل
سنّت ، « ابن جوزي » ( 6 ) و « ابن صباغ مالكي » ( 7 ) ، اشاره كرد .

جالب تر از همه اين ها سخني است كه « ابوجعفر اسكافي » ،
استاد شارح مشهور نهج البلاغه ابن ابي الحديد معتزلي ، در اين زمينه گفته
است . او مي گويد :

قد ثبت بالتّواتر حديث الفراش ، . . . ولا يجحده الاّ مجنون او غير مخالط
لاهل الملّة ، . . . و قد روي المفسّرون كلّهم : انّ قول الله تعالي : و من النّاس من
يشري نفسه ابتغاء مرضات الله انزلت في عليّ ( عليه
السلام )
ليلة المبيت علي الفراش ( 8 )

حديث خوابيدن علي ( عليه السلام ) در بستر پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله
وسلم )
به تواتر ثابت شده و قابل انكار نيست ؛ بنابراين جز انسان ديوانه و
مجنون ، يا كسي كه با مسلمانان معاشرتي ندارد ، هيچ كس چنين روايتي را انكار
نمي كند ، ( زيرا ) تمام مفسّران قرآن كريم اتّفاق نظر دارند كه آيه شريفه « وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْري . . . » در
ليلة المبيت ، در شأن علي ( عليه
السلام )
نازل گشته است .

نتيجه اين كه تمام دانشمندان اسلامي ، اعمّ از شيعه و سنّي ، متّفق
القولند كه آيه ليلة المبيت در شأن فداكاري و ايثار بي نظير
علي ( عليه السلام ) نازل گشته است .

* * *

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تاريخ الطّبري ، جلد 2 ، صفحه 99 تا 101 ( به نقل از الغدير ، جلد 2 ، صفحه 48 ) .

2 . سيره ابن هشام ، جلد 2 ، صفحه 291 ( به نقل از الغدير ، جلد 2 ، صفحه 48 ) .

3 . السيرة الحلبيّة ، جلد 2 ، صفحه 29 ( به نقل از الغدير ، جلد 2 ، صفحه 49 ) .

4 . تاريخ اليعقوبي ، جلد 2 ، صفحه 29 ( به نقل از الغدير ، جلد 2 ، صفحه 48 ) .

5 . مسند احمد ، جلد 1 ، صفحه 348 ( به نقل از الغدير ، جلد 2 ، صفحه 48 ) .

6 . تذكرة ابن الجوزي ، صفحه 21 ( به نقل از الغدير ، جلد 2 ، صفحه 48 ) .

7 . فصول ابن صباغ المالكي ، صفحه 33 ( به نقل از الغدير ، جلد 2 ، صفحه 48 ) .

8 . شرح نهج البلاغه ابن
ابي الحديد ، جلد 13 ، صفحه 261 .


275


شرح و تفسير

معامله اي بي نظير !

« وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ
ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ »
ـ برخي از مردم براي تحصيل و به دست آوردن خشنودي
و رضاي خداوند ( كه مقامي بس والا و مهم است ) از جان خويش مايه مي گذارند و آن
را در معرض فروش قرار مي دهند ، و آن شخص ، همان طور كه گذشت ، علي بن
ابي طالب ( عليهما السلام ) بود . متاع و
كالاي مورد معامله در اين معامله بي نظير جان علي ، و خريدار آن خداوند خالق
همه جهانيان ، و فروشنده حضرت علي ( عليه السلام ) و قيمت اين كالا ، خشنودي و رضاي پرودگار عالم بود .

« وَاللهُ رَئُوفٌ بِالْعِبادِ » ـ خداوند
متعال نسبت به بندگانش رئوف و مهربان است . آيا رأفت و لطف و مهرباني بالاتر از اين
تصوّر مي شود كه خداوندِ مالك همه جهان هستي ، از جمله انسان ها ، جان
انساني را به بالاترين قيمت بخرد ؟ !

معامله با خداوند

سه آيه پيرامون معامله با خداوند متعال در قرآن كريم وجود دارد ،
كه مقايسه اين سه آيه با هم خالي از لطف نيست .

آيه اوّل : در آيه 111 سوره توبه
مي خوانيم :

اِنَّ اللهَ اشْتَري مِنَ الْمُؤْمِنينَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ
بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللهِ فَيَقْتُلُونَ
وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِي التَّوراةِ وَالاِْنْجيلِ
وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ اَوْفي بِعَهْدِه مِنَ اللهِ فَاسْتَبْشِروُا
بِبَيْعِكُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِه وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ

خداوند از مؤمنان جان ها و اموالشان را خريداري كرده ، كه ( در
برابرش ) بهشت براي آن ها باشد ؛ ( به اين گونه كه : ) در راه خدا پيكار
مي كنند ، مي كشند و كشته مي شوند ؛ اين وعده حقّي است بر او ، كه در
تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده ؛ و چه كسي از خدا به عهدش وفادارتر است ؟ ! اكنون
بشارت باد بر شما ، به داد و ستدي كه با خدا كرده ايد ؛ و اين است آن پيروزي
بزرگ !


276


در اين معامله بزرگ ، خريدار خداوند متعال ، و فروشنده بندگان مؤمن
و مجاهد ، و كالاي مورد معامله جان مؤمنان ، و قيمت و ثمن معامله بهشت برين ، و سند
اين معامله جالب و با ارزش در سه كتاب آسماني معتبر ( قرآن و انجيل و تورات ) به ثبت
رسيده است . اين معامله آن قدر با بركت است كه خداوند از آن به « پيروزي بزرگ » ياد
مي كند و به فروشندگان تبريك و تهنيت مي گويد ! و حقيقتاً چنين
معامله اي بزرگ است ؛ زيرا خريدار ، جنسي را كه متعلّق به خود اوست به بالاترين
قيمت ها از فروشنده مي خرد ! آيا چنين معامله اي ، « پيروزي بزرگ »
محسوب نمي شود ، و تبريك و تهنيت ندارد ؟ !

آيه دوم : خداوند متعال در آيات 10 تا 13 سوره صف به معامله ديگري ، كه با بندگانش نموده ، اشاره مي كند ، در اين آيات
چهارگانه مي خوانيم :

يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا هَلْ اَدُلُّكُمْ عَلَي تِجارَة
تُنْجيكُمْ مِنْ عَذاب اَليم * تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ رَسُولِه وَتُجاهِدُونَ في
سَبيلِ اللهِ بِاَمْوالِكُمْ وَ اَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ اِنْ كُنْتُمْ
تَعْلَمُونَ * يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنّات تَجْري مِنْ
تَحْتِهَا الاَْنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَة في جَنّاتِ عَدْن ذلِكَ الْفَوزُ
الْعَظيمُ * وَ اُخْرَي تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللهِ وَ فَتْحٌ قَريبٌ وَ بَشِّرِ
الْمُؤْمِنينَ

اي كساني كه ايمان آورده ايد ! آيا شما را به تجارتي راهنمايي
كنم كه شما را از عذاب دردناك رهايي مي بخشد ؟ ! به خدا و رسولش ايمان بياوريد و
با اموال و جان هايتان در راه خدا جهاد كنيد ؛ اين براي شما ( از هر چيز ) بهتر
است اگر بدانيد ! ( اگر چنين كنيد ) گناهانتان را مي بخشد و شما را در
باغ هايي از بهشت داخل مي كند كه نهرها از زير درختانش جاري است و در
مسكن هاي پاكيزه در بهشت جاويدان جاي مي دهد ؛ و اين پيروزي عظيم است ! و ( نعمت ) ديگري كه آن را دوست داريد به شما مي بخشد ، و آن ياريِ خداوند و پيروزي
نزديك است ؛ و مؤمنان را ( به اين پيروزي بزرگ ) بشارت ده !

در اين معامله پر سود نيز فروشنده مؤمنان ، و خريدار خداوند
مهربان ، و متاع و كالاي مورد معامله جان انسان هاي با ايمان ، و قيمت و ثمن
معامله آمرزش گناهان ، رفتن به بهشت ، مسكن هاي پاكيزه بهشتي ، پيروزي نزديك و
ياري خداوند ( فتح


277


مكّه ) مي باشد . خداوند متعال از اين معامله بزرگ نيز به
پيروزي عظيم تعبير كرده است و آن را به خريداران با سعادت تبريك و تهنيت گفته است .

آيه سوم : آيه 107 سوره بقره است كه شرح
آن گذشت . و همان طور كه گفتيم خريدار در اين معامله نيز خداوند و فروشنده علي بن
ابي طالب ( عليه السلام ) و كالاي مورد
معامله جان علي ( عليه السلام ) و بها و ثمن
معامله رضايت و خشنودي خداوند متعال مي باشد .

مقايسه اين سه معامله با يكديگر

سه معامله اي كه در آيات سوره هاي توبه ، صف و بقره
آمده ، و شرح آن گذشت ، از جهاتي مثل يكديگر هستند ؛ مثل اين كه خريدار در هر سه
معامله خداوند و فروشنده مؤمنان و متاع و جنس مورد معامله جان مؤمنان است ، امّا
قيمت و بهاء جنس عرضه شده متفاوت است ؛ خداوند در يك معامله جان مؤمنان را در مقابل
بهشت خريداري مي كند و در معامله ديگر قيمت را بالاتر مي برد و علاوه بر
بهشت برين ، خانه هاي بهشتي و آمرزش گناهان و پيروزي هاي دنيوي را نيز
ضميمه مي نمايد ؛ ولي در معامله سوم ، كه در آيه محّل بحث ( آيه
ليلة المبيت ) آمده است ، بالاترين قيمت و با ارزش ترين ثمن ، كه همان
خشنودي خداوند مي باشد ، مطرح شده است ، و روشن است كه رضايت و خشنودي خداوند با
بهشت و مانند آن قابل مقايسه نيست . جالب اين كه اين « ثمن و بها » با روحيه
علي ( عليه السلام ) سازگارتر است ، بدين جهت در
كلمات گهربار آن حضرت مي خوانيم كه خطاب به خداوند متعال عرض مي كند :

خدايا ! آتش جهنّم تو واقعاً دردناك است ، ولي از خوف آتش به پرستش تو
نپرداختم . همان گونه كه بهشت و نعمت هايش حقيقتاً جذّاب و پرارزش است ،
ولي به طمع آن تو را نپرستيدم ، بلكه چون تو را شايسته عبادت و پرستش يافتم ، فقط به
عشق خودت تو را عبادت كردم ! ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بحارالانوار ، جلد 67 ، صفحه 186 ( به نقل از مثال هاي زيباي قرآن ، جلد اوّل ،
صفحه 126 ) .


278


مقايسه اي ديگر !

علي ( عليه السلام ) علي رغم خطر بزرگي كه جانش را در ليلة المبيت تهديد مي كرد ، با كمال
ميل و رغبت حاضر شد در بستر پيامبر اسلام ( صلّي الله
عليه وآله وسلم )
بيارامد و هيچ ترس و واهمه اي به خود راه نداد . صبحگاهان كه دشمن به خانه پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه
وآله وسلم )
حملهور مي شود و علي را در بستر آن حضرت مي يابد و نقشه
خود را نقش بر آب مي بيند ، جمله اي توهين آميز به « علي جوان »
مي گويد ، آن حضرت در پاسخ و به دفاع از خويش و مكتب و پيامبرش ، جملاتي بسيار
زيبا ، كه حكايت از شجاعت ، عقل و خرد ، و قوّت و قدرت فوق العاده آن حضرت
مي كند ، بيان مي فرمايد كه شرح اين گفت و گو در مباحث آينده
انشاء الله خواهد آمد . امّا ابوبكر كه همراه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) از كانون خطر خارج شده و در غار
ثور پناه گرفته است به هنگامي كه صداي پاي دشمنان اسلام را ، كه در تعقيب
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) از مكّه خارج
شده بودند ، مي شنود ، رنگ مي بازد و ترس سراسر وجودش را فرامي گيرد
به گونه اي كه به راحتي مي توان با نگاهي به چهره اش عمق ترس و
وحشتش را درك كرد ! لهذا پيامبر ( صلّي الله عليه وآله
وسلم )
دلداري اش مي دهد تا مقداري از وحشتش كاسته شود . تو خود
بخوان حديث مفصّل از اين مجمل !

ظرافت تعبير در آيه ليلة المبيت

در آيات سوره « توبه » و « صف » تعبير به « اِنَّ
اللهَ اشْتَري »
و « هَلْ اَدُلُّكُمْ عَلي تِجارَة » شده است و اين تعبيرات بدين معني است كه خداوند متعال ، كه در اين معاملات
خريدار است ، فروشندگان را تشويق به فروش متاع و كالايشان مي كند ؛ ولي در آيه
ليلة المبيت تعبير به « وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْري
نَفْسَهُ »
شده است ، و معناي اين جمله آن است كه فروشنده خود پيشقدم
مي شود و اقدام به عرضه و فروش كالاي خويش مي نمايد و روشن است لطافت
تعبير آيه ليلة المبيت بيشتر است ؛ زيرا كسي كه خود جانش را در طبق اخلاص
مي گذارد و آن را در معرض فروش قرار مي دهد ، قابل مقايسه با كسي كه با
تشويق و درخواست خريدار حاضر به اين


279


كار مي شود نيست ، هر چند كه بدون شك چنين عملي نيز بسيار
ارزشمند است .

علاوه بر اين ، آيه محلّ بحث با كلمه « مِنْ » تبعيضيّه « وَ مِنَ النّاسِ » شروع مي شود ، يعني تنها بعضي از مردم قادر
بر اين كار فوق العاده هستند ؛ در حالي كه در دو آيه ديگر ، كه مسأله معامله جان
با بهشت يا نجات از دوزخ در آن مطرح شده ، جنبه عمومي و همگاني دارد ( اِشْتَري مِنَ الْمُؤْمِنينَ ) .

ارتباط آيه ليلة المبيت با آيات قبل

اگر آيات سه گانه قبل از آيه ليلة المبيت را به دقّت مطالعه
كنيم ، عظمت كار علي ( عليه السلام ) در آن شب
پرمخاطره ، و جايگاه رفيع آن حضرت در نزد رسول خدا ( صلي
الله عليه وآله وسلم )
روشن تر مي شود ؛ به اين آيات توجّه كنيد :

« وَمِنَ النّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي
الْحَياةِ الدُّنْيا »
ـ بعضي از منافقين بقدري خوش ظاهر و زبانباز هستند كه
وقتي تو را مي بينند اظهار محبّت و ارادت مي كنند ، و سخنان فريبنده و پر
جاذبه آن ها تو را به اعجاب وامي دارد ، در حالي كه باطن آن ها چيز
ديگري است .

« وَ يُشْهِدُ اللهَ عَلَي ما فِي قَلْبِه وَ هُوَ
اَلَدُّ الْخِصَامِ »
ـ خداوند از باطن اين منافقان چاپلوس و خوش ظاهر آگاه
است ، هر چند آن ها خداوند را هم بر آنچه در دل دارند گواه مي گيرند ، اين
افراد خوش ظاهر منافق سرسخت ترين ( 1 ) دشمنان اسلام هستند . اين آيات به « اَخْنس
بن شريق » اشاره دارد كه از منافقان و دو چهره گان خوش بيان و
خوش برخورد و خوش ظاهر بود ، برخوردهاي ظاهري وي بقدري متناسب بود كه هر
بيننده اي را به خود جذب مي كرد ، او تظاهر به تقدّس و ايمان و تقوي
مي كرد ، ولي انساني پست و بي ايمان بود و قلباً اعتقادي به خدا و پيامبر
اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) نداشت ( 2 ) . خداوند متعال در آيه بعد دليل نفاق و دشمني « اخنس » را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كلمه « لَدُودْ » به معناي دشمن سرسخت و جمله « اَلَدُّ
الْخِصامْ » به معناي سرسخت ترين دشمنان اسلام است .

2 . تفسير نمونه ، جلد 2 ، صفحه 43 .


280


چنين بيان مي كند :

« وَ اِذا تَوَلّي سَعي فِي الاَْرْضِ
لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللهُ لا
يُحِبُّ الْفَسادَ »
ـ نشانه نفاق و دورويي اخنس و ساير منافقين اين است كه
هنگامي كه روي برمي گردانند و از نزد تو خارج مي شوند ، در راه فساد در
زمين كوشش مي كنند و زراعت ها و چهارپايان را نابود مي سازند ؛ با
اين كه مي دانند خداوند فساد را دوست ندارد . ( 1 ) البتّه احتمال هم دارد كه كلمه « تولّي » به معناي ولايت و حكومت باشد ؛ يعني ، چنين افرادي وقتي به حكومت و قدرت دست
يابند ، مفسد في الارض مي شوند و در همه جا تخم فساد مي پاشند ؛
زراعت ها را ويران نموده و چهارپايان را نابود مي نمايند . « اخنس » منافق
وارد منطقه اي از مناطق مسلمانان شد ، در آن جا شروع به إفساد و خرابكاري كرد ؛
زراعت هاي مسلمانان آن منطقه را از بين برد و حيواناتشان را نابود ساخت . ( 2 ) ولي وقتي كه خدمت پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله
وسلم )
مي رسيد ، شروع به تملّق و چاپلوسي و زبانبازي مي نمود .

« وَ اِذا قيلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ اَخَذَتْهُ
الْعِزَّةُ بِالاِْثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ »
ـ
هنگامي كه به اين افراد منافق تذكّر داده مي شد كه از خدا بترسيد و خود را به
اين اعمال ضدّ انساني آلوده نكنيد و خلاصه شخصي آن ها را امر به معروف و نهي
از منكر مي كرد ، نه تنها گوش فرا نمي دادند ، بلكه لجاجت آن ها بيشتر
مي شد و خودخواهي و تكبّر و تعصّب ، آن ها را به تكرار و پافشاري بر
گناهانشان وا مي داشت . و روشن است كه براي چنين اشخاصي جهنّم كفايت
مي كند و جهنّم چه بد جايگاهي است .

خلاصه اين كه ، در اين سه آيه تصويري روشن از سرسخت ترين
دشمنان اسلام و منفورترين انسان ها ارائه شد ، هنگامي كه اين آيات سه گانه
را در كنار آيه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اين آيه شريفه نشان مي دهد كه اسلام در هزار و چهار
صد سال پيش اهمّيّت خاصّي براي حفظ محيط زيست قائل بوده است ، بدين جهت ضربه به محيط
زيست را در رديف « افساد في الارض » شمرده است و آن را از نشانه ها و
علامت هاي نفاق و دشمني با اسلام بيان نموده است . در ساير آيات قرآن و روايات
اسلامي ، نمونه هاي فراواني در مورد محيط زيست يافت مي شود .

2 . تفسير نمونه ، جلد 2 ، صفحه 44 .


281


ليلة المبيت مي گذاريم ، لابد در آيه ليلة المبيت
سخن از محبوب ترين و علاقمندترين افراد باايمان نسبت به اسلام و مسلمانان
مي باشد ، بنابراين علي ( عليه السلام ) كه
آيه ليلة المبيت درباره او نازل شده و جان خويش را در اين ماجرا بر طبق اخلاص
نهاده ، محبوب ترين افراد در نزد پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) بوده است . و بدون شك علاقه
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) به افراد بر
اساس ايمان و عشق آن ها به خداوند است ، نه مسايل ديگر .

ارتباط آيه ليلة المبيت با ولايت اميرالمؤمنين ( عليه السلام )

سؤال : اين آيه شريفه چه ارتباطي با
ولايت و خلافت حضرت علي ( عليه السلام ) به عنوان
اوّلين خليفه و امام مسلمين دارد ؟ به تعبير ديگر ، بر فرض اهل سنّت بپذيرند كه آيه
فوق در شأن علي بن ابي طالب ( عليه
السلام )
نازل شده است ، ولي چگونه مي توان به وسيله اين آيه ، ثابت كرد كه
علي ( عليه السلام ) جانشين بلافصل پيامبر
اسلام ( عليه السلام ) است ؟

پاسخ : از بحث هاي گذشته روشن شد كه
علي ( عليه السلام ) فداكارترين ، شجاع ترين ،
ايثارگرترين و خالص ترين بندگان خداوند منّان بعد از پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) است و از سوي ديگر
مي دانيم كه امام و خليفه پس از پيامبر ( صلّي الله
عليه وآله وسلم )
بايد آگاه ترين ، شجاع ترين ، فداكارترين ، و
ايثارگرترين فرد مسلمانان باشد . بنابراين ، اگر مسأله امامت و خلافت انتصابي باشد ،
يعني خداوند خليفه پيامبر را همچون خود پيامبر ( صلي
الله عليه وآله وسلم )
نصب كند ، با وجود علي ( عليه السلام ) كه واجد شرايط فوق است حكمت خداوند اجازه
نمي دهد كه شخص ديگري به عنوان جانشين منصوب انتخاب شود . و اگر اين مسأله
انتخابي باشد ( همان گونه كه برادران اهل سنّت معتقد هستند ) عقل اقتضاء مي كند
كه با وجود شخصي كه صفات فوق را داراست به سراغ ديگران نرويم ؛ بنابراين ، انتخاب غير
علي ( عليه السلام ) ، با توجّه به آنچه گذشت ،
برخلاف عقل و شرع است .


282


پاسخ برخي ايرادهاي بي اساس !

شايد به جهت ارتباطي كه آيه شريفه با مسأله خلافت و امامت حضرت
علي ( عليه السلام ) دارد ، برخي تلاش
كرده اند آيه شريفه را از مسير اصلي خارج نمايند ، تا نتوان به اين آيه براي
جانشيني بلافصل پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله
وسلم )
استدلال كرد . در اين جا به برخي از اين ايرادها و شبهات بي اساس
مي پردازيم و پاسخ آن را بيان مي كنيم .

1 . آيه ليلة المبيت مربوط به آمرين به معروف است !

مرحوم علاّمه طبرسي ، مفسّر مشهور شيعه ، روايت مرسلي از اهل سنّت
نقل مي كند كه طبق اين روايت آيه شريفه در شأن كساني وارد شده است كه در راه
امر به معروف و نهي از منكر كشته شده اند . ( 1 ) بنابراين ، آيه محلّ بحث ارتباطي
به خلافت و امامت علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) ندارد .

پاسخ : سياق آيه ليلة المبيت نشان
مي دهد كه آيه مذكور در مورد آمرين به معروف و ناهين از منكر نيست ؛ زيرا طبق
توضيحي كه گذشت خطر بزرگي فردِ موردِ نظرِ آيه شريفه را تهديد مي كند ؛ خطري در
سر حدّ مرگ و از دست دادن جان ، و چنين خطري كمتر در مورد آمرين به معروف و ناهين عن
المنكر وجود دارد . بنابراين ، از ملاحظه سياق آيه شريفه استفاده مي شود كه آيه
مذكور مربوط به آمرين به معروف و ناهين عن المنكر نيست ؛ علاوه بر اين كه روايت فوق
مرسله است و حجّت نمي باشد .

2 . آيه مورد بحث در مورد ابوذر است !

برخي معتقدند اين آيه در مورد ابوذر غفاري ( 2 ) ، صحابي ارجمند و
والامقام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مجمع البيان ، جلد اوّل ،
صفحه 301 .

2 . نام ابوذر غفاري ، « جندب » و بعضي نام پدرش را « جنادة » و
برخي « السكن » ذكر كرده اند ، وي از بزرگان اصحاب پيامبر و انساني
جليل القدر و عظيم الشّأن بود ، ابوذر غفاري از جمله معدود افرادي است كه
با ابوبكر بيعت نكرد . ( مستدركات علم الرّجال ، جلد 2 ،
صفحه 240 )


283


پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله
وسلم )
نازل شده ، و ارتباطي با مسأله ولايت و خلافت حضرت علي ( عليه السلام ) ندارد . ( 1 )

پاسخ : اين اعتقاد نيز مقرون به واقعيّت
نيست ؛ زيرا ما ـ به شهادت تاريخ ـ در زندگي ابوذر غفاري در عصر پيامبر
اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) حادثه اي
مهم كه جان ابوذر را تهديد كرده باشد سراغ نداريم ؛ بنابراين ، نمي توان باور
كرد كه اين آيه شريفه درباره او نازل شده باشد ؛ هر چند شخصيّت و خدمات ابوذر غفاري ،
مخصوصاً بعد از رحلت پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله
وسلم )
و در عصر تلخ سكوت و خفقان ، بر همه روشن و آشكار است .

3 . اين آيه درباره همه مهاجران و انصار است !

عدّه اي ديگر گفته اند : « آيه شريفه ليلة المبيت
مربوط به تمام مهاجرين و انصار است . ( 2 ) » يعني تمام مسلمانان زمان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) كه به هنگام نزول آيه فوق وجود
داشتند ، مشمول اين آيه هستند ؛ بنابراين ، آيه محلّ بحث اختصاص به حضرت علي ابن
ابي طالب ( عليه السلام ) ندارد .

پاسخ : بطلان اين سخن بسيار روشن است ؛
زيرا آيه شريفه صريحاً اين افتخار را اختصاص به بعضي از مسلمانان مي دهد و
شمول آيه را نسبت به همه مسلمانان نفي مي كند ؛ بنابراين نمي توان ادّعا
كرد كه همه مهاجرين و انصار مشمول آيه ليلة المبيت هستند .

4 . علي ( عليه السلام ) مي دانست زنده مي ماند ، يا نه ؟

سؤال : آيا علي ( عليه السلام ) از عاقبت كار اطّلاع داشت ؟ آيا آن حضرت
مي دانست كه از اين خطر بزرگ جان سالم به در مي برد و زنده مي ماند ،
يا نمي دانست ؟ اگر مي دانست مشركين او را نخواهند كشت و در نهايت زنده
خواهد ماند ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مجمع البيان ، جلد اوّل ،
صفحه 301 .

2 . همان .


284


خوابيدنش در بستر پيامبر ( صلّي الله
عليه وآله وسلم )
افتخاري براي او محسوب نمي شود و اگر نمي دانست ،
اين كار افتخار بزرگي است ، ولي مشكل ديگري دارد و آن
اين كه : امامان علم غيب دارند ، چطور آن حضرت از عاقبت اين
كار اطّلاع نداشته است ؟

پاسخ : مطابق تحقيقات دانشمندان بزرگ و
تصريح برخي از روايات ، علوم أئمّه ( عليهم
السلام )
نسبت به غيب و آينده ، علوم ارادي بوده است ؛ يعني هر چه را اراده
مي كردند مي دانستند و آنچه را اراده نمي كردند
نمي دانستند . ( 1 ) ممكن است در اين حادثه اراده اي براي دانستن عاقبت كار
نداشته است ، بدين جهت احتمال خطر در ذهن حضرت بوده و در عين حال حاضر به اين
فداكاري و ايثار بزرگ شده است ، بنابراين حادثه فوق افتخاري بس بزرگ براي آن حضرت
بوده و منافاتي با علم غيب ائمّه ( عليهم
السلام )
ندارد . توجّه به اين نكته ، بسياري از شبهات و اشكالات و سؤالاتي كه
پيرامون علم غيب ائمّه ( عليهم السلام ) مطرح است
را حل مي كند .

سؤال : شما گفتيد : « علي ( عليه السلام ) طبق علم ارادي ، اراده نكرد كه بداند سرنوشتش
چه مي شود ؛ بنابراين ، احتمال خطر براي آن حضرت وجود داشته است . بدين جهت
خوابيدن آن حضرت در بستر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله
وسلم )
فضيلت بزرگي براي ايشان محسوب مي شود » در حالي كه طبق آنچه در
برخي روايات آمده : « آن حضرت اطّلاع داشت كه در اين حادثه صدمه اي به او
نمي رسد و طبق اين حديث پيامبراكرم ( صلّي الله
عليه وآله وسلم )
سلامتي ايشان را تضمين فرمودند . » ( 2 ) بنابراين ، چگونه آيه
ليلة المبيت فضيلتي براي آن حضرت محسوب مي شود ؟

الف : اين حديث مرسله است و سندي ندارد . مرحوم علاّمه اميني اين
حديث را به صورت مرسل از تفسير ثعلبي نقل كرده است ( 3 ) و چون سندي ندارد
نمي توان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . شرح اين مسأله را در كتاب پيام
قرآن
، جلد 7 ، صفحه 249 به بعد مطالعه فرماييد .

2 . شرح نهج البلاغه
ابن ابي الحديد
، جلد 13 ، صفحه 262 .

3 . الغدير ، جلد 2 ، صفحه 48 .


285


به آن اعتماد و تكيه كرد . ( 1 )

ب : براي پذيرش هر روايتي سه شرط لازم است ؛ نخست اين كه سند آن
روايت معتبر باشد ، ديگر اين كه آن روايت مخالف آيات قرآن مجيد نباشد ، و سوم آن كه
از نظر دانشمندان و علماء دين قابل قبول باشد . روايت مزبور علاوه بر اين كه از نظر
سند قابل قبول نيست ، مخالف قرآن مجيد نيز مي باشد ! زيرا خداوند متعال در آيه
ليلة المبيت از كار علي ( عليه السلام ) به
عنوان يك كار با عظمت و معامله با خداوند تعبير مي كند ، در صورتي كه اگر روايت
فوق اعتبار داشته باشد ، كار علي ( عليه السلام ) عظمتي ندارد و يك امر عادي تلقّي مي شود ، بنابراين نمي توان به چنين
روايتي كه مخالف با يكي از آيات قرآن مجيد است تكيه زد و به وسيله آن ، كار كم نظير
و با عظمت حضرت علي ( عليه السلام ) را زير سؤال
برد ( دقّت فرماييد ) .

5 . مخاطب پيامبر ( صلّي الله عليه وآله
وسلم )
چه كساني بوده اند ؟

سؤال : برخي معتقدند : « هنگامي كه پيامبر
اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) قصد داشت شخصي
را به جاي خويش در بسترش بگذارد ، خطاب به اصحابش فرمود : كدام يك از شما حاضر است در اين شب ( خطرناك ) در بستر من بيارامد ؟ ولي هيچ كس
جز علي بن ابي طالب پاسخ نگفت و آمادگي خويش را براي پذيرفتن اين خطر اعلام
ننمود . »

آيا اين مطلب صحّت دارد ، يا اين كه پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) در اين مورد فقط با
علي ( عليه السلام ) سخن گفت ؟

پاسخ : ما در كتاب هاي معتبر
نديده ايم كه حضرت رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله
وسلم )
اين موضوع را با همه اصحابش در ميان بگذارد ، علاوه بر اين كه اين مطلب
با عقل هم سازگار نيست ؛ زيرا اگر اين مطلب به اطّلاع تمام اصحاب آن حضرت
مي رسيد ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابوجعفر إسكافي ، استاد ابن ابي الحديد ، در ردّ
اين اشكال سخن جالبي دارد . وي مي گويد :

اين سخن دروغي صريح است و در آنچه از
پيامبراكرم ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) نقل شده ،
چنين مطلبي نيامده است . ايشان سپس روايت فوق را از مجعولات شخصي به نام « ابوبكر
الاصم » مي داند كه « جاحظ » از او گرفته است . ( شرح
نهج البلاغه ابن ابي الحديد
، جلد 13 ، صفحه 263 )


286


بالاخره منتشر مي شد و دشمنان اسلام از نقشه پيامبر
اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) آگاه
مي شدند و مانع اجراي آن مي گشتند ، بدين جهت به نظر مي رسد كه اين
طرح و نقشه كاملا سرّي و مخفيانه بوده ، و گذشته از پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلم ) و علي ( عليه السلام ) و چند نفر ديگر ، عموم مسلمانان از آن
بي اطّلاع بودند .


| شناسه مطلب: 74167