پیشگفتار مؤلف

پیشگفتار مؤلف ستایش پروردگاری را سزد که با فروغ جاودانه قرآن مجید که جدا کننده حق از باطل، و محق از مبطل، و نیک از بد می باشد ما را در مواضع گمراهی به شاهراه مستقیم حقیقت رهنمون گشت. درود و سلام بر پیامبر او حضرت محمد و خاندانش که راهنمایان بسوی اصول ای

پيشگفتار مؤلف <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

ستايش پروردگاري را سزد كه با فروغ جاودانه قرآن مجيد كه جدا كننده حق از باطل، و محق از مبطل، و نيك از بد مي باشد ما را در مواضع گمراهي به شاهراه مستقيم حقيقت رهنمون گشت. درود و سلام بر پيامبر او حضرت محمد و خاندانش كه راهنمايان بسوي اصول ايمانند. پس از حمد خدا، بنده اميدوار به لطف الهي حسن فرزند عبدالله طبري آملي مشهور به حسن زاده آملي چنين گويد: اين يادداشتها را فراهم آورديم تا ثابت كنيم كه قرآن از تحريف و پس و پيش شدن محفوظ مانده و چيزي از آن كم و زياد نشده و آن را فصل اخطاب في عدم تحريف كتاب رب الارباب [1]  ناميديم. و سپاس مر خداوند را كه به فضل خود ما را به حقيقت رهنمون گرديد و اگر راهنمائي ذات مقدس او نبود با توان خود هرگز به آن دست نمي يافتيم.[2]  بسياري از اوقات اين پرسش مطرح مي شود: آيا در آيات و سوره قرآن جابجائي صورت گرفت؟ و يا مطلبي از آن كم و زياد شده است يا نه؟!!

مي بينيم كه اين انديشه خطرناك ذهن بعضي ساده لوحان زود باور را آشفته كرده و آنان را به شك و ترديد انداخته و مي گويند: آيات و سوره هائي از قرآن كه ميان دو برگ جلد قرار دارد و اكنون در دسترس مسلمين است تمامي آن چه بر آخرين پيامبر خدا فرو فرستاده شده نمي باشد.

[1] داوري و حكم قاطع در مورد تحريف نشدن كتاب مالك همه زمامداران.

[2] اعراف 7.

چرا مي گوئيم قرآن تحريف نشده

تو اي خواننده گرامي بايد توجه كني كه قطعا سخن درست محكم و استواري كه به دلائل قطعي از عقلي و نقلي مسلم و روشن شده اين عقيده است كه هر آن چه از قرآن كريم در دسترس مردم هست تمامش چيزهائي است كه خداوند بلند مرتبه بر پيامبرش آخرين برانگيختگان، حضرت محمد بن عبدالله (ص) فرو فرستاده، و هيچگونه كم و زيادي در آن نشده و دليل اين عقيده اين است كه:

1- اندازه سوره هاي قرآن كه يكصد و چهارده تاست بدون ترديد از دوران خود رسول خدا (ص) تاكنون تغيير نيافته است.

2- ترتيب و در جاي خود قرار دادن آيات و سوره ها، به دستور شارع مقدس بوده كه كسي حق چون و چرا در آن را ندارد، و يقينا به دستور پيامبر (ص) بوده و همانگونه كه جبرئيل امين وحي خدا به فرمان پروردگارش به او خبر داده، تنظيم گرديده است.

3- در زمان زندگي پيامبر خدا پيش از آن كه جهان فاني را بدرود گويد مردم سوره ها را با نامهاي ويژه شان مي شناختند.

4- طرح ريزي حروف و علائم، و صورت سازي خطوط در قرآن مجيد طبق همان طرحي است كه از نوشته هاي نويسندگان وحي در دوره پيامبر نمونه برداري شده است.

5- علت آن كه در آغاز نهمين سوره قرآن برائت آية بسم الله الرحمن الرحيم نوشته نشده، آن است كه: چنانكه با يكصد و سيزده سوره ديگر غير آن يكباره نازل شده با اين سوره نازل نگرديده است.

6- بسم الله الرحمن الرحيم جزء هر سوره است همانگونه كه جزء آيه اي از سوره 27 نمل مي باشد[1] .

7- اخبار و آثاري كه گوياي آن است كه عده زيادي از ياران پيغمبر در دوران آن حضرت يا بعد از درگذشت آن بزرگوار قرآن را گرد آورده اند مانند آن كه گويند: در دوره خلافت ابوبكر آيات پراكنده قرآن جمع آوري شده مقصود آن نيست كه آنان آيات را در سوره ها مرتب نمودند. در مورد ترتيب سوره ها نيز بزودي به تحقيق خواهيم پرداخت. همه اين مطالب را كه ياد آور شديم عقيده اهل تحقيق از دانشمندان پيرو ائمه اطهار است كه بهشت خدا جايگاهشان باد و جز آنان برخي از علماء اهل تسنن نيز به آن معتقد مي باشند و هر كه عقيده اي برخلاف آن را برگزيده بدون بصيرت بوده و سخن بيهوده اي گفته و به كوره راهي گام نهاده است. لازم به تذكر است اگر مي خواستم در هر يك از عناوين فوق همه دلائل آن را مفصلا يادآوري نمائيم و بطلان گفته مخالف را بياوريم نوشته ما به درازا مي كشيد، و سخن روياروي ما پراكنده مي گشت و گرفتاري ما افزون مي گشت، بدين جهت مختصري از دلايل هر يك از آن عناوين را مي آوريم و به خواست خدا براي آن كه در قفسه سينه دلي سالم دارد بسنده خواهد بود.

[1] انه من سليمان و انه بسم الله الرحمن الرحيم؛ النمل 27.

ترتيب آيات و سوره ها توقيفي است

1- هر آن چه از پيامبر گرامي (ص) رسيده از اخبار متواتره در فضائل سوره ها بنامهايشان بلكه در فضيلت پاره اي از آيات قرآن، در نهادن هر آيه اي را در جايگاه ويژه اي به فرمان امين وحي جبرئيل بوده است.

2- اين كه بعضي سوره ها به برخي از حروف مقطعه آغاز گرديده و بعضي نه، مثلا: سوره 2 بقره به الم. سوره 10 يونس به الر. سوره 13 الرعد بع المر. سوره 7 اعراف به المص. سوره 19 مريم به كهيعص. سوره 26 الشعرا به طسم. سوره 27 النمل به طس. سوره 40 المومن به حم. سوره 42 شوري به حمعسق. همچنين در چند سوره ديگر.[1] .

3- اين كه برخي سوره هاي ديگر با حروف مقطعه آغاز نگشته.

4- اين كه سوره برائت به بسم الله الرحمن الرحيم آغاز نگرديده.

5- اين كه خداوند متعال فرموده (سورة انزلنا و فرضناها)[2] .

6- در سوره بقره 2 آيه 22 فرموده است:

و ان كنتم في ريب مما انزلنا علي عبدنا فأتوا بسورة من مثله وادعوا شهداءكم من دون الله ان كنتم صادقين [3] .

7- در سوره 10 يونس آيه 38 فرموده:

ام يقولون افتريه قل فأتوا بسورة مثله وادعوا من استطعتم من دون الله ان كنتم صادقين[4] .

8- در سوره توبه آيه 88 فرموده است:

و اذا انزلت سورة ان آمنوا بالله

هر گاه سوره اي از قرآن نازل گردد به آن كه ايمان آريد به خدا در سوره هود آيه 16 فرموده است:

ام يقولون افترايه قل فأتوا بعشر سور مفتريات وادعوا من استطعتم من دون الله ان كنتم صادقين [5] .

هر كدام از اين چند آيه دلالت قطعي دارد بر اينكه اسكله بندي و تركيب سوره ها از چند آيه مشخص به فرمان لازم الاطاعه پيامبر اكرم (ص) بوده، و نشانگر آن است كه در دوران زندگاني پربار آن جناب، پيش از آن كه وجود مقدسش به سراي جاودان بشتابد، سوره هاي قرآن نظم و ترتيبي داشته، و اسامي آنها بر سر زبانها بود و مردم آنها را به آن نامها مي شناخته اند.امين الاسلام طبرسي در تفسير خود مجمع البيان و جارالله زمخشري در كشاف و جلال الدين سيوطي در الاتقان في علوم القرآن و دانشمندان بزگوار ديگري غير آنان، از ابن عباس و سدي نقل كرده اند: كه، فرموده خداي تعالي:

و اتقوا يوما ترجعون فيه الي الله ثم توفي كل نفس ما كسبت و هم لا يظلمون.[6] .

آخرين آيه از كتاب آسماني بود كه بر پيغمبر اكرم نازل شد، و جبرئيل به آن حضرت گفت آن را آيه 280 از سوره بقره قرار بده.[7]  و اين قول مثل اين كه اجماعي است، و خلاف تنها در اين است كه بعد از نزول اين آيه رسول خدا (ص) چه مدت زنده ماند. از ابن عباس نقل شده: بعد از نزول اين آيه آن جناب بيست و يك روز زنده بود، و ابن جريح گويد: نه شب، و سعيد ابن جبير مقاتل گفته اند: هفت شب، و زمخشري گويد: گفته شده سه ساعت.من مي گويم: قرار دادن تمامي آيات قرآن در جايگاه خود به دستور خداوند متعال بوده اگر چه براي يكايك آنها در كتبي كه احاديث را گرد آوري نموده اند روايت جداگانه اي ذكر نشده باشد همچنين زياني ندارد كه دو آيه در يك سوره باشند كه آيه اول بعد از آيه دوم نازل گرديده باشد.زمخشري در تفسير كشاف در ابتداي سوره توبه گويد: اگر بپرسي چرا همانند سوره هاي ديگر اين سوره به آيه بسم الله الرحمن الرحيم آغاز نگشته؟! گويم: سبب آن را ابن عباي از عثمان پرسيد، او پاسخ داد: شيوه پيامبر خدا چنان بود كه هر گاه سوره يا آيه اي بر او فرود مي آمد، به نويسندگان وحي مي فرمود: آن را در محلي كه فلان چيز و آن چيز ديگر ذكر مي شود جاي دهيد و تا آن جناب جان در بدن داشت براي ما بيان نفرمود آن را در كجا قرارش بدهيم.[8]  در مجمع البيان، و اتقان نيز اين روايت آورده شده است.اين روايت بالا آشكارا دلالت دارد كه:

1- تركيب بندي سوره ها از آيات به فرمان پيغمبر صورت پذيرفته.

2- با سوره برائت آيه بسم الله نازل نگشته بود و گرنه آن را در آغاز آن سوره قرار مي داد.

3- يكصد و سيزده بار، در آغاز هر سوره اي كه بر پيغمبر فرود آمده بسم الله هم نازل گرديده است. مرحوم طبرسي در مجمع البيان، و ديگران در تفاسير و كتابهاي حديث و سيره روايت كرده اند از بريده، كه گفت: پيغمبر خدا (ص) فرمود: سوره بقره، و آل عمران را بياموزيد، زيرا روز رستاخيز آنها دو نور تابانند، و همانند دو قطعه ابر سپيد يا دو پرده يا دو صف پرندگان بال و پرگشاده نگهداشته، بر بالاي سر آن كه آنها را ياد گرفته است سايه مي اندازند.[9]  پس حديث به روشني دلالت دارد بر اين كه اين دو سوره در دوران زندگي پيامبر خدا (ص) ترتيب داده شده و دست بدست مي گشته، و مردم آنها را به نام مي شناخته اند. سيوطي در كتاب اتقان و مفسرين از جمله طبرسي در سر آغاز سوره 11 هود روايت كرده اند كه ثعلبي به سند خود از اسحاق از ابوجحيفه نقل نموده: به پيامبر خدا (ص) عرض شد: پيري زود اثرش را در شما نمايان كرده است. فرمود: سوره هود و هم مانند آن پيرم كردند. و در حديث ديگر از انس گويد؟ در پاسخ ابوبكر پس از اين جمله فرمود: سوره 69 الحاقه و سوره 56 واقعه و سورة 78 النباء و سوره 88 غاشيه.[10]  مرحوم طبرسي در ديباچه مجمع البيان [11]  در فن چهارم گويد: در خبري كه از پيامبر خدا (ص) شايع است آمده كه، آن حضرت فرمود: به جاي تورات هفت سوره طولاني، و بجاي انجيل سوره هاي مثاني و به جاي زبور سوره مئين به من داده شد، و سوره هاي مفصل را هم علاوه! كه با آنها بر پيامبران ديگر برتري يافتم.

[1] اگر چه استاد بزرگوار نه سوره را نام برده كه در اول آنها حروف مقطعه است بلي در قرآن مجيد بيست و نه سوره با اين حروف كه 14 حرف از 28 حرف ابجد است و به آنها حروف نوراني گفته مي شود آغاز شده كه عبارتند از ا ح ر ط ق ل م به آنها فواتح سور هم گفته مي شود.

[2] النور 25: 2.

[3] و اگر در آن چه بر بنده خود نازل نموديم ترديد داريد پس سوره اي مانند آن بياوريد و گواهان و ياران خود را جز پرودگار بخوانيد اگر راستگو و درست انديش هستيد.

[4] آيا مي گويند قرآن وحي خدا نيست و محمد از انديشه خود به هم بافته است، بگو اي پيغمبر اگر چنان است كه شما مي پنداريد، پس يك سوره مانند آن بياوريد از هركس مي توانيد استمداد كنيد، بجز از خدا اگر راستگويانيد.

[5] بلكه كافران مي گويند اين قرآن وحي الهي نيست و خود او سر هم بسته، اي رسول ما بگو اگر راست مي گويد شما هم ده سوره مانند آن بهم ببافيد، و جز پروردگار متعال هر كس را مي خواهيد مي توانيد به اين كار بخوانيد اگر راستگوئيد.

[6] و پروا نمايئد از روزي كه در آن روز همه شما بسوي پروردگار بازگشت خواهيد كرد آن گاه هر شخص ‍ نتيجه كاري را كه انجام داده بطور دقيق خواهد يافت و ستم نبيند بقره: 280.

[7] مجمع البيان 2: 394.

[8] كشاف 2: 171؛ مجمع البيان 5: 2.

[9] مجمع البيان 2: 405.

[10] مجمع البيان 5: 140، منهج الصادقين 4: 399.

[11] مجمع البيان 5: 140، منهج الصادقين 4: 399.

يك بحث لغوي

در نسخه هاي چاپي و خطي لفظ طول بيشتر با الف طوال نوشته شده ولكن در هنگام نسخه برداري اشتباها كلمه از وضعش تغيير داده شده و گرنه وضع اصلي آن طول بر وزن صرد است، و جمع طولي مؤنث اطول مي باشد.ابن اثير در نهايه گويد: چند بار در حديث آمده است اوتيت السبع الطول و طول به صداي جمع طولي است مانند كبر و اين بناء ادبي همواره لازم است كه يا با الف و لام باشد بابه چيزي اصافه شود.[1]  در حديثي ام اسلمه گويد:

كان يقرأ في المغرب بطولي الطوليين ثنية الطولي.

و معني حديث اين است كه: آن حضرت در نماز، دو سوره طولاني قرآن كه انعام و اعراف باشد مي خواند.

[1] پايان سن نهايه. و در كتاب قاموس اللغه و مجمع البحرين نيز همين جور گفته اند. مترجم.

توقيفي بودن آيات و سوره ها

اين چند حديث و ده ها مانند آنها كه شيعه و سني از پيغمبر اكرم (ص) در اين مورد روايت كرده اند و آنقدر زياد است كه نمي توان آنها را شماره نمود، همه گوياي آنند كه قبل از درگذشت رسول خدا از اين دنيا، سوره هاي قرآن منظم و مرتب شده بوده، كه مردم آنها را به نامهايشان مي شناختند و نيازي به آن نيست كه تمام اخباري را كه در فضيلت سوره ها وارد شده نقل كنيم.

چگونگي نظم و ترتيب سوره ها

سوره هاي قرآن به روال ترتيب نزول نبوده بلكه آياتي هم كه در يك سوره جا داده شده نيز به ترتيب نزول نيست [1]  چه آن سوره هائي كه به يك باره نازل گشته، مثل سوره 7 انعام چنان كه در مجمع البيان و بسياري از كتابها، مفصل نوشته شده، و چه سوره هائي كه تمامش در يك نوبت نازل نشده بلكه در چند نوبت و به مناسبت هاي گوناگون فرود آمده و بعدا مجموعه آنها بصورت يك سوره درآمده. علاوه بر اينها از دلائلي كه خداوند به دلم افكنده بر اثبات اين كه ترتيب آيات در سوره هاي قرآن به دستور پيغمبر (ص) بوده اين است كه: با آن كه بعضي سوره ها مانند سوره 7 انعام همه اش در يك نوبت نازل گرديده و با اين كه بيشتر آياتي كه در يك سوره آورده شده بطور پراكنده فرو فرستاده شده، و اختلافي نيست كه برخي آيات از جهت نزول بر بعضي ديگر پيشي دارند[2]  و ظاهرا ترتيب سوره ها از آيات به ترتيب نزولشان صورت نگرفته با اين حال به گونه اي تركيب يافته كه ميان آيات پشت سرهم نهاده شده در هر يك از سوره ها كمال بلاغت و فصاحت رعايت گرديده تا به آن حد كه خداوند متعال بندگان خود را به مبارزه با آن طلبيده و فرمود: ده سوره يا يك سوره از قرآن را بياوريد و با صراحت هشدار داده است:

لئن اجتعت الانس و الجن علي ان يأتوا بمثل هذا القران لايأتون بمثله و لو كان بعضه لبعض ظهيرا [3] .

بشر؛ كي و كجا قادر است جملات پراكنده اي را كه در مدت بيست و اندي سال در موارد گوناگون نازل گرديده به آن سرحد اعجاز برساند كه انس و جن از هم آوردي آن ناتوان باشند؟!و انگشت عجز و حيرت به دندان بگزند، با اين حال آيا كسي مي تواند بگويد ترتيب و آراستگي معجزآساي آنها در سوره ها به فرمان خدا و پيامبرش نبوده. پس اي خردمندان بيدار باشيد و توجه داشته باشيد:

افلا يتدبرون القرآن ولوكان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا.[4] .

[1] گاهي فاصله زماني آيات نازله كه در يك سوره آمده به چند سال هم مي رسد در بعضي موارد در وسط آيات مدني، آيه هاي مكي گنجانده شده.

[2] قانون تفسير، ص 125.

[3] اگر همه آدميان و پريان گرد آيند بر آن كه مانند اين قرآن را بياورند نخواهند توانست و اگر چه برخي از ايشان مددكار و پشتيبان بعض ديگر باشند اسراء 17: 90.

[4] آغاز اين آيه تشويق و ترغيب است به صورت سؤال. آيا در قرآن با تعمق نمي انديشيد، اگر از نزد كسي جز خدا نازل شده بود بي ترديد در آن اختلاف زيادي مي يافتند. نساء 4.

قرآن را صحابه جمع نكرده اند

گذشته از همه اينها اگر كار جمع آوري و ترتيب سوره هاي قرآن در زمان پيغمبر صورت نگرفته باشد و چنانچه عده بسيار اندكي بدون دقت و رسيدن به كنه مطلب پنداشته اند بعد از درگذشت آن جناب صحابه آن را براساس نظر خود مرتب كرده باشند، ديگر فرموده خداوند: (فأتوا بسور) (بعشر سور)[1]  و مانند اين دو آيه مفهومي ندارد. سيوطي در اتقان، فصل نخست از نوع هيجدهم گويد: اجماع و روايات مترادف بر اين دلالت دارند كه ترتيب نزول است و ترديدي در آن نيست و بسياري از علماء آن را در آثار خود آورده اند از جمله زركشي در البرهان ادعاي اجماع كرده و ابوجعفر ابن الزبير در كتاب مناسبات خود چنين گفته است: ترتيب آيات و سوره هاي قرآن به توقيف و آگاهي خود پيغمبر و فرمان او انجام شد و در اين مورد بين مسلمين خلافي نيست.[2] .

[1] يونس: 39.

[2] اتقان.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


| شناسه مطلب: 74233