چرا می گوئیم قرآن تحریف نشده
پیوند آیات به یکدیگر اگر بسیاری اوقات در کتب تفسیر و شرحها آوائی پرده گوشت را می کوبد که این آیه به فلان آیه پیوسته است و آن آیه به این آیه مثلا طبرسی در مجمع البیان [1] فرموده خداوند در سوره نساء (و ان خفتم الا تقسطوا فی الیتامی) که آیه سوم می با
پيوند آيات به يكديگر <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
اگر بسياري اوقات در كتب تفسير و شرحها آوائي پرده گوشت را مي كوبد كه اين آيه به فلان آيه پيوسته است و آن آيه به اين آيه مثلا طبرسي در مجمع البيان [1] فرموده خداوند در سوره نساء (و ان خفتم الا تقسطوا في اليتامي) كه آيه سوم مي باشد متصل به آيه 127 همين سوره (و يستفتونك في النساء قل الله يفتيكم فيه)[2] مقصودشان اين است كه آيات قرآن از حيث مفهوم بعضي به بعض ديگر پيوسته اند، و آن بخاطر آن است كه بعضي آيات قرآن روشنگر مراد بعضي آيات ديگر است مانند مبين براي مجمل [3] و مانند مقيد براي مطلق و مثل خاص براي عام [4]
اميرالمؤمنين علي (ع) فرموده است: كتاب خدا است كه شما را به حق بينا و گويا و شنوا مي كند، و بعضي از آيات آن بوسيله بعض ديگر گويا، و برخي هم بر برخي ديگر گواه براي تفسير بعضي از آيات قرآن بايد از معاني و مضامين ديگر استفاده كرد و شاهد آورد و با احكام الهي اختلاف نداشته و پيرو خود را نيز از راه خدا جدا نگرداند و او را به گمراهي نكشاند[5] .
مقصود از فرموده آن حضرت بعضي از آيات آن شاهد بعضي ديگرند اين است كه پاره اي از آن براستي و درستي بعضي ديگر گواهي مي دهد: برخلاف آن نمي باشد چنان كه خداوند فرموده:
افلا يتدبرون القرآن و لو كان من عند غير الله لو جدوا فيه اختلافا كثيرا[6] .
همچنين خداوند فرموده:
ذلك بان الله نزل الكتاب بالحق والذين اختلفوا في الكتاب لفي شقاق بعيد.[7] .
منظور مفسرين از اتصال آيات اين نيست كه آنها لفظا به يكديگر متصل اند، چون از مطالب گذشته دانستي كه آيات در دوران پيامبر به دستور آن حضرت تنظيم شده و همه دانشمندان اهل تحقيق اين نظريه را تأييد كرده اند.
[1] مجمع البيان 4 ترجمه آيه و اگر مي ترسيد كه در مورد يتيمان رعايت عدالت نكنيد نساء4.
[2] و رأي تو را درباره زنان مي پرسند، بگو پروردگار درباره آنان حكم مي كند نساء 4.
[3] 1- مبين به معني آشكار كرده شده لفظي است كه دلالتش بر مراد آشكار باشد و مجمل آن است كه راد متكلم روشن نباشد ومعني آن محتاج به تفصيل باشد آن نه سبب دارد از قبيل اشتراك لفظي يا معنوي اولي مانند آن كه خداوند فرموده: ثلاثة قروء بقره: 228، كه قرء هم براي حيض وضع شده و هم براي پاك شدن از آن، و يا مختار كه اشتراك دارد و شامل فاعل و مفعول هر دو مي شود. و اشتراك معنوي در صورتي كه گوينده فرد معيني را اراده كرده باشد و حال آن كه نزد مخاطب مجهول باشد مانند: جاظئ رجل من اقصي المدينه. يس و مانند تن الله يأمر ان تذبحوا بقره كه مبين آن صفرا فاقع لونه بقره مي باشد كه بيان حالت بقره را مي كند.و مجمل در مركب يا اجمال در تمام آن مي باشد مانند: او يعفو الذي بيده عقدة النكاح بقره كه مردد بين همسر و ولي زن مي باشد، يا به اعتبار تخصيص آن است به مخصص مجهول مثل اين كه گفته شود: اقتلوا المشركين الا بعضهم.
2- مقيد: در قيد و بند شده و مطلق آزاد و رها، لفظي است كه دلالت كند بر ذات و حقيقت نه فرد يا به قول اصوليان مطلق لفظي است كه دلالت كند بر شايع در جنس خود، يعني حصه اي كه احتمال حصص بسيار در آن مي رود مانند رقبه كه بعد مفيد شده به مؤمنه و هرگاه دليلي برتقييد مطلق يافت شده به آن توجه مي شود و الا نه بلكه مطلق بر همان اطلاق خودش و مقيد بر تقييد خودش باقي مي مانند: و آيه مائده 5 در حالي كه گواه بر فروشها و غير آنها را مطلق آورده در صورتي كه عدالت در همه امور شرط است.
[4] خاص به معني ويژه ضد عام لفظي است كه بدون حصر، تمام افرادي را- صلاحيت.
[5] نهج البلاغه، خطبه 133.
[6] نساء 4 ترجمه اش گذشت.
[7] اين امر بواسطه اين است كه پروردگار كتاب آسماني را به حق فرستاد و افرادي كه در آن اختلاف و مكابره كردند در خلاف و كشمكش دور از صواب خواهند بود. بقره 2.