توقیفی بودن آیات و سوره ها

چرا سوره برائت بسم الله ندارد نویسنده تفسیر المنار در اول سوره توبه گوید نه صحابه و نه افراد بعد از آنان هیچکدام در ابتدای این سوره بسم الله را ننوشته اند زیرا چنان که با سوره های دیگر نازل گشته بود با سوره برائت نازل نشده بود. و گوید: این قول مورد اعتم

چرا سوره برائت بسم الله ندارد <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

نويسنده تفسير المنار در اول سوره توبه گويد نه صحابه و نه افراد بعد از آنان هيچكدام در ابتداي اين سوره بسم الله را ننوشته اند زيرا چنان كه با سوره هاي ديگر نازل گشته بود با سوره برائت نازل نشده بود. و گويد: اين قول مورد اعتماد واقع گرديده و اختيار شده است، و در علت نبودن بسم الله در اول آن سوره گفته شده: ننوشتن بسم الله در اول آن سوره بخاطر رعايت قول شخصي بوده كه گفته است آن سوره با انفال يكي مي باشد. و حال آن كه مشهور اين است كه نبودن بسم الله در آغاز آن بدين جهت است كه، چون نزول اين سوره بخاطر شمشير كشيدن بر روي كفار، و به هم زدن قراردادهاي با آنان است. جز اين ها علل ديگري هم گفته شده، كه آنها را سبب و علت قرار دادن مشكل است. و چه بسا گفته مي شود: گفته مشهور حكمت است نه علت.[1] .

يكي از دانشمندان در مورد اين حكمت فرموده است: نبودن بسم الله در اول اين سوره دلالت دارد بر اين كه بسم الله يك آيه از هر سوره مي باشد بخاطر اين كه استثناء به فعل همچون استثناء به گفتار آلت سنجش عموم است. در اتقان، قشيري به سند صحيح روايت كرده است نبودن بسم الله در ابتداي سوره برائت بدين علت است كه جبرئيل در آن بسم الله را نازل نكرد. و در شاطبيه گويد:

و بسمل بين السورتين سنة جال موها ربة و تجملا[2] .

ابن قاصح در شرح آن گويد: شاعر در اين بيت آگاهي داده است كه مرداني كه ميان دو سوره بسم الله را آورده اند به سنت رسول الله عمل كرده اند. نموها يعني سند آن را گر چه ذكر نكرده اند بالا برده اند و آن را نقل كرده اند و آنان عبارتند از عيسي بن مينا قالون [3]  كسائي [4]  و عاصم [5]  و ابن كثير[6]  كه به باء و راء و دال از گفته اش بسند رجال نموها دربة به آنان اشاره شده است. و به كلمه بسنة نموها اراده نموده نوشتن صحابه بسم الله را در مصحف، و گفته عايشه: بخوانيد آن چه را در مصحف هست. و آثاري را كه مي گويند: پيغمبر اكرم (ص) پايان پذيرفتن سوره اي را نمي دانست مگر هنگامي كه بسم الله الرحمن الرحيم براو نازل مي شد. كه اين اخبار بر آن دلالت دارد كه بسم الله بارها با هر سوره اي نازل گرديده است. من گويم: از پيشوايان معصوم ما (ع) هم مانند آن چه از آنها نقل شده روايت گرديده چنان چه در تفسير عياشي از صفوان جمال نقل شده كه گويد: امام صادق (ع) به من فرمود: خداوند هيچ كتابي را از آسمان نازل نفرموده جز آن كه در سرآغازش بسم الله الرحمن الرحيم بوده، و با نزول بسم الله الرحمن الرحيم شناخته مي شد كه سوره به آخر رسيده است.[7]  همچنين در كافي از يحيي بي ابي عمير هذلي نقل شده كه گويد در نامه اي به امام باقر عليه السلام نوشتم: فدايت گردم چه مي فرمائي در مورد شخصي كه در نمازش فقط به قصد سوره حمد بسم الله الرحمن الرحيم را در ابتدا خوانده و وقتي حمد تمام شده و سوره ديگر را شروع كرده بسم الله را نخوانده است و عياشي گفته اشكالي ندارد. حضرت به خط مبارك خود مرقوم فرمود: براي به خاك ماليدن بيني او ناپسند داشتن او يعني عياشي آن نماز را دوباره اعاده كند.[8]  در خبر صحيح محمد بن مسلم گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم از آيه: (سبعا من المثاني و القرآن العظيم) آيا مراد سوره فاتحة الكتاب است. فرمود: بلي. عرض كردم: بسم الله الرحمن الرحيم از همان هفت آيه است؟ فرمود: آري آن بهترين آنهاست.[9]  غير اين ها از روايات ديگر و حديث اخير بسم الله را از آيات ويژه سوره حمد مي داند.

و مهما تصلها او بدأت براءة لتنزيلها بالسيف لست مبسملا[10] .

شارح (شاطبيه) گفته است: ضمير(ها) در (تصلها) به برائت بر مي گردد كه از نظر ادبي اضمار قبل الذكر مي نامند و معني شعر اين است در اول سوره برائت بسم الله گفته نمي شود خواه خواننده آن را به سوره قبلش انفال وصل كند يا نكند و فقط ابتدا به خواندن برائت نمايد. آنگاه حكمت در ترك بسم الله در اول آن را چنين بيان نموده: (لتنزيلها بالسيف) يعني براي اين كه سوره برائت جهت خشم گرفتن و بيم دادن، و ترسانيدن است و در آن سوره فرمان به شمشير كشيدن بر روي مشركين داده شده است. ابن عباس گويد: از علي كه خدا از او خوشنود گردد پرسيدم چرا در سرآغاز سوره برائت بسم الله الرحمن الرحيم نوشته نشده است. در پاسخم فرمود: چون بسم الله پناه و زنهار است و در برائت زنهاري نيست با فرمان دست بر قبضه شمشير زدن و بر فرق مشركين كوبيدن نازل شده است. مي گويم جاي هيچ سخني نمي باشد كه در تعليل بترك بسم الله در اول سوره برائت قولي كه مي توان اختيار كرد و با آن اعتماد نمود همان است كه بسم الله با آن سوره نازل نشده بود و شيخ محمد عبده در تفسيرش همان را برگزيده واگر در اقوال ديگري كه براي علت ترك آن در اول سوره برائت بيان شده دقت شود معلوم خواهد شد كه دليل سالمي در دست ندارند.و آن كه گويد ترك بسم الله در اول سوره برائت براي آن است كه در اين سوره به شمشير كشيدن و گسستن پيمانها فرمان داده و بسم الله آيه رحمت است مي خواهد بگويد حكمتش اين بوده نه آن كه علتش و در اين صورت عقيده و گفته بسيار خوبي است. زيرا در آغاز بسياري از سوره هائي كه به عذاب نازل شده مانند سوره (هل اتيك حديث الغاشيه) و سوره معارج كه با سال سائل بعذاب واقع آغاز شده بسم الله الرحمن الرحيم هست. و فرمايش اميرالمؤمنين علي (ع) كه در مجمع البيان اول سوره برائت نقل شده و گفته ناظم شاطبيه كه حضرت فرمود: بدين جهت بسم الله الرحمن الرحيم بر سر آغاز سوره برائت نازل نشده كه بسم الله براي زنهار و مهر و رحمت است ولي سورة برائت نازل شده تا با شمشير كشيدن و تاختن بر مشركين ايمني را از آنها بردارد.[11]  فشرده سخن اين است كه عمده ترين دليل در آن شنيدن از معصوم و تعبد[12]  است و اخبار وارده در آن مانند همين فرمايش اميرالمؤمنين مخالف آن نمي باشند. زيرا آن حضرت مي خواهد روشن كند كه نازل نشدن بسم الله در سوره برائت به آن حكمت است پس مي خواهد بفرمايد كه با آن نازل نگرديده چنان كه قشيري و ديگران صريحا گفته اند كه جبرئيل آن را در آن سوره فرود نياورده.

[1] هر نوع معرفت واقعي كه براي رسيدن به حقيقت باشد حكمت خوانده مي شود، و علت آن است كه سبب پيدايش يا مؤثر در پيدايش چيزي باشد و در مقام وجود و قوام خود، معلول محتاج به آن باشد و فرق آن يا سبب آن است كه مسبب توسط سبب حاصل مي شود و در صورتي كه علت موجد و پديد آورنده معلول است و اسرار احكام جزء علت است كه سبب باشد و گاهي علت ناقصه است كه آن را وجه مصلحت و مقتضاي حال و جعل حكمت گويند مثل غسل جمعه كه حكمتش را رفع كثافت و از بين بردن بوي متعفن بدن قرار داده اند و آن جعل حكمت است نه علت تامه.

[2] شرح شاطبيه: 30، شاطبيه قصيده ايست كه ابوالقاسم بن قيره شاطبي اندلسي متوفي 590 درباره علم قراءت سروده.

[3] عيسي بن مينا از راويان نافع مي باشد مدني است و در سال 205 درگذشته.

[4] ابوالحسن علي ابن حمزه كوفي بغدادي، يكي از قراء سبعه در سال 179 در يكي از روستاهاي ري بنام رنبويه از دنيا رفت.

[5] عاصم بن ابي النجود بهدله از بزرگترين ومشهورترين قاريان و قرائتش را بتوسط زربن حبيش و ابي عبدالرحمن السلمي از اميرالمؤمنين علي (ع) دريافت نموده، فوتش در سنه 128 بوده.

[6] عبدالله بن كثير يكي از قراء سبعه است فوتش در مكه سنه 120 بوده.

[7] وسائل الشيعه 4 حديث 12.

[8] اين حديث را مرحوم كليني در فروع كافي.

[9] وسائل الشيعه 4 ابواب القرائة في الصلوة با! حديث 2.

[10] شرح شاطبه: 32 شارح علي محمد الضباح.

[11] مجمع البيان 5.

[12] به صرف آن كه شارع گفته پذيرفتن.

 

 

 

 


| شناسه مطلب: 74237