ثمره فقهی

هم اکنون قرآن بر طبق قرائت علی قرائت می شود طبرسی در مجمع البیان در تفسیر فرموده خداوند: و اظهره الله علیه عرف بعضه و افرض عن بعض [1] ‍. گوید: کسائی تنها عرف بدون تشدید خوانده و دیگران عرف به تشدید خوانده اند، و ابوبکر به عایش هم قول به تخفیف را برگزی

هم اكنون قرآن بر طبق قرائت علي قرائت مي شود <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

طبرسي در مجمع البيان در تفسير فرموده خداوند:

و اظهره الله عليه عرف بعضه و افرض عن بعض [1] ‍.

گويد: كسائي تنها عرف بدون تشديد خوانده و ديگران عرف به تشديد خوانده اند، و ابوبكر به عايش هم قول به تخفيف را برگزيده است. گفته است: آن از ده حرف و قرائتي است كه من آن را وارد در قرائت عاصم از قرائت علي بن ابيطالب (ع) نمودم تا اين كه قرائت علي را خالص گردانم و آن قرائت حسن و ابي عبدالرحمن سلمي است. ابوعبدالرحمن هر وقت شخصي را مي ديد كه عرف را به تشديد مي خواند او را با سنگريزه مي زد. مي گويم: ابوبكر بن عياش [2]  و حفص بن سليمان بزاز هر دو از عاصم بن ابي النجود بهدله روايت مي كنند، و عاصم يكي از هفت تن قارياني است كه قرائتشان به حد تواتر رسيده ولكن صداهاي اعراب قرآن كه هم اكنون رائج است، تنها بر طبق قرائت حفص از عاصم اعراب گذاري شده و از آن چه طبرسي از ابن عايش نقل كرده بر مي آيد كه قرائت عاصم همان قرائت اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب است مگر در ده كلمه كه ابوبكر بن عياش در قرائت عاصم وارد كرده تا قرائت علي (ع) خالص گردد، بنابراين قرائتي كه حالا متداول است همان قرائت علي (ع) مي باشد. و همچنين طبرسي در فن دوم از مقدمه تفسيرش در ذكر نامهاي قراء گويد: پس اما عاصم بر ابي عبدالرحمن سلمي قرائت كرده است و او بر علي بن ابي طالب (ع)[3] .

[1] خداوند پيغمبر را به افشاي آن راز مطلع گردانيد و پيامبر گوشه اي از اين نيات را به وي اعلام داشت و از همه جزئيات آن خود داري كرد.

[2] به كنيه اش مشهور گرديده و در اسمش اختلاف است بعضي گفته اند نامش سالم بن عياش اسدي كوفي است كه در سال 193 در گذشت، و گويند در طول عمر نود و چند ساله اش دوازده هزار و بقولي چهل هزار مرتبه قرآن را ختم كرد.

[3] بنابراين عاصم با يك واسطه قرائت خود را از علي (ع) فرا گرفته.

مزيت قرائت عاصم

اين كه در مصحف گرانمايه تنها قرائت عاصم بكار گرفته شده، براي سادگي و مزيت و شايستگي آن است و چون از قرائتهاي ديگر بهتر ضبط كرده، و راز اضبط بودنش در اين است كه از قرائت اميرالمؤمنين (ع) گرفته شده. گر چه جايز است قرآن به قرائت متواتر هر يك از قراء سبعه خوانده شود. علامه حلي قدس سره در كتاب منتهي مطلبي فرموده كه متنش اينست دقيق ترين اين قرائتهاي هفتگانه نزد آن كه داراي بينش هستند همان قرائت عاصم است كه بر روايت ابي بكر بن عياش ذكر شده است. در كتاب تذكره فرموده است: قطعا اين مصحفي كه اكنون در دست ما هست از روي مصحف علي (ع) استنساخ شده. محقق طوسي قدس سره در تجريد گويد: علي (ع) از همه مردم برتر بود به جهت كثرت جهاد او و... و چون آن جناب از همه صحابه كتاب خداي والاي توانا بهتر حفظ كرد. فاضل قوشجي در شرحش بر آن گويد پس بيشتر ائمه قراء فراگرفته اند، زيرا آنان شاگردان ابوعبدالرحمن سلمي بودند كه شاگرد علي (ع) بوده است. مختصر آن كه ما قائليم كه اولا قطعا ترتيب سوره ها مانند آيات توقيفي و مستند به دستور پيغمبر است. و همه محققين از علماء شيعه و سني بر اين عقيده اند و شواهد و براهين بر اثبات آن فراوان است و معتقديم كه قرآن بعد از وفات پيغمبر جمع نشده تا سوره هايش بر طبق نظر و اجتهاد صحابه مرتب گرديده باشد، بخاطر آن كه فهميدي، اخباري كه به آنها تمسك نموده اند بر مدعايشان دلالت ندارد. از آن هم كه چشم پوشي كنيم گوئيم كه شيعه و سني اتفاق دارند در اين كه اميرالمؤمنين (ع) در دوران زندگي پيامبر خدا (ص) قرآن را حفظ نموده بوده و چندين بار بر آن حضرت قرائت كرده و در مورد قرآن از همه صحابه شناخت بيشتري داشته است. علي (ع) در خطبه 208 از نهج البلاغه و همچنين وافي (ص) 62 ج 1 به نقل از كافي در پاسخ شخصي كه از احاديث مجهول و خبرهاي گوناگوني كه در دسترس مردم آن زمان قرار داشت پرسيد، فرمود: آن چه در دست مردم است حق است و باطل تا آن كه فرمود: همه اصحاب پيامبر خدا نمي توانستند چيزي از او بپرسند يا از او بخواهند كه چيزي را به آنها بفهماند تا جائي كه دوست داشتند باديه نشيني يا غريبي از راه برسد و از آن حضرت بپرسد تا آنها هم بشنوند و از آن مطالب چيزي بر من نگذشت مگر اين كه از آن حضرت مي پرسيدم و آن را در حافظه ام جاي مي دادم.[1]  گروهي از دانشمندان بزرگ گفته اند: قرائتي كه الان معمول مي باشد قرائت علي (ع) است و او نخستين فردي بوده كه بعد از پيغمبر قرآن را جمع آوري كرده و او در همه علوم مورد اعتماد صحابه بوده و در قرآن و احكام به او مراجعه مي كردند، بويژه نزد اصحاب ما اماميه كه به عصمت او قائلند و به اتفاق همه مسلمين، پيغمبر (ص) در حق او فرموده:

در داوري و حكومت علي از همه شما برتر است. فرموده است: علي با قرآن، و قرآن با علي است. فرموده است: علي با حق است، و حق با علي است به هر طرف كه بگردد. و... بنابراين ترتيب سوره هاي قرآن بر شيوه اي كه خدا و رسولش اراده كرده اند واقع شده. سپس مي گوئيم: فرض كنيم بر اين كه ترتيب سوره هائي كه ميان دو جلد قرار گرفته بعد از زندگي پيغمبر بوده و فقط در عهد ابوبكر و به دستور او بوده چنان كه از ظاهر پاره اي از اقوال بدست مي آيد. سخني نيست در اين كه اميرالمؤمنين علي (ع) آن را پذيرفته و آن را پسنديده است، و گرنه در دوران خلافت خودش آن را تبديل مي كرد اگر گفته شود كه اين كار در عهد ابي بكر برايش امكان نداشت و چون آن بزرگوار معصوم است و پذيرش و امضايش براي ما حجت است.

علاوه بر اين كه تركيب سوره ها از آيات اجماعي است و چنان كه فهميدي خلافي در آن نيست، پس اگر بالفرض ترتيب سوره ها بدستور معصوم هم نباشد بنابر آن چه گفتيم تمام آيات و سوره هائي كه بر پيغمبر نازل شده همان است كه الان ما بين دو جلد قرار دارد و به هر صورت و حالت چيزي در آن زايد نگرديده و چيزي هم از او كم نشده پس با اين استدلال روشن شد كه قول فقيه بحراني در كتاب و ديگران كه مانند او گفته اند؛ گرد آوري قرآن در مصحفي كه الان موجود است از جمع معصوم نيست، بي مدرك و بي نهايت دور از ثواب است.

[1] نهج البلاغه، خطبه 201. و در منهاج البراعه، خطبه 209، ج 14.

 

 

 

 

 

 

 


| شناسه مطلب: 74241