شاخه‏های توحید

معصوم بودن انبیا در تمام عمر ما معتقدیم: همه پیامبران الهی معصومند، یعنی در تمام عمر (چه پیش از نبوت و چه بعد از نبوت) از «خطا و اشتباه‏» و «گناه‏» به تایید الهی مصون و محفوظ می‏باشند، زیرا اگر مرتکب خطا یا گناهی شوند اعتماد لازم برا

معصوم بودن انبيا در تمام عمر <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

ما معتقديم: همه پيامبران الهي معصومند، يعني در تمام عمر (چه پيش از نبوت و چه بعد از نبوت) از «خطا و اشتباه‏» و «گناه‏» به تاييد الهي مصون و محفوظ مي‏باشند، زيرا اگر مرتكب خطا يا گناهي شوند اعتماد لازم براي مقام نبوت از آنها سلب مي‏شود، و مردم نمي‏توانند آنان را واسطه مطمئني ميان خود و خدا بشناسند، و آنان را در تمام اعمال زندگي پيشوا و مقتداي خويش قرار دهند.

به همين دليل معتقديم: اگر در برخي ظواهر آيات قرآن گناهي به بعضي از پيامبران الهي نسبت داده شده، از قبيل‏ «ترك اولي‏» است (يعني در ميان دو كار خوب، آن را كه خوبي كمتري داشته انتخاب كرده‏اند در حالي كه سزاوار بوده خوبتر را برگزينند) يا به تعبير ديگر از قبيل‏ «حسنات الابرار سيئات المقربين، كارهاي خوب نيكان (گاهي) گناه مقربان محسوب مي‏شود.» [1]  چرا كه از هر كس به اندازه مقام او انتظار مي‏رود.

[1] مرحوم مجلسي در بحار الانوار، اين جمله را از بعضي معصومين نقل كرده بي آن كه نام ببرد (بحار، جلد 25، صفحه 205).

پيامبران بندگان فرمانبردار خدا هستند

بزرگترين افتخار پيامبران و رسولان الهي اين بوده كه بنده مطيع و فرمانبردار خدا باشند، به همين دليل همه روز در نمازهايمان اين جمله را درباره پيامبر اسلام (ص) تكرار مي‏كنيم: «و اشهد ان محمدا عبده و رسوله، گواهي مي‏دهم كه محمد (ص) بنده خدا و رسول اوست‏».

ما عقيده داريم: هيچ يك از پيامبران الهي ادعاي الوهيت نكردند، و مردم را به پرستش خويش فرا نخواندند: «ما كان لبشر ان يؤتيه الله الكتاب و الحكم و النبوة ثم يقول للناس كونوا عبادا لي من دون الله، براي هيچ بشري سزاوار نيست كه خداوند كتاب آسماني و حكم و نبوت به او دهد، سپس او به مردم بگويد: غير از خدا مرا پرستش كنيد». [1] .

حتي حضرت مسيح (ع) نيز مردم را هرگز به پرستش خويش دعوت نكرد، و همواره خود را مخلوق و بنده و فرستاده خدا مي‏دانست: «لن يستنكف المسيح ان يكون عبدالله و لا الملائكة المقربون، هرگز مسيح (ع) از اين ابا نداشت كه بنده خدا باشد، و نه فرشتگان مقربان او (ابا دارند كه خود را بنده خدا بدانند)». [2] .

تواريخ امروز مسيحيت نيز گواهي مي‏دهد كه مساله‏ «تثليث‏» (اعتقاد به خدايان سه گانه) در قرن اول مسيحيت وجود نداشت، و اين طرز فكر بعدا پيدا شد.

[1] سوره آل عمران، آيه 79.

[2] سوره نساء، آيه 172.

معجزات، علم غيب و مسئله عبوديت پيامبران

عبوديت پيامبران هرگز مانع از آن نيست كه آنها به اذن و فرمان خداوند از امور پنهاني مربوط به حال و گذشته و آينده آگاه باشند: «عالم الغيب فلا يظهر علي غيبه احدا الا من ارتضي من رسول، خداوند داناي غيب است، و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمي‏سازد، مگر رسولاني را كه برگزيده است‏». [1] .

مي‏دانيم: يكي از معجزات مسيح (ع) اين بود كه به مردم از پاره‏اي از امور پنهاني خبر مي‏داد: «و انبئكم بما تاكلون و ما تدخرون في بيوتكم، من شما را از آنچه مي‏خوريد و در خانه‏هاي خود ذخيره مي‏كنيد خبر مي‏دهم‏»! [2] .

پيامبر اسلام (ص) نيز از طريق تعليم الهي بسياري از اخبار نهاني را بيان مي‏فرمود: «ذلك من انباء الغيب نوحيه اليك، اين از خبرهاي غيب است كه به تو وحي مي‏فرستيم‏». [3] .

بنابراين مانعي ندارد كه پيامبران الهي از طريق وحي و به اذن پروردگار از غيب خبر دهند و اگر در بعضي از آيات قرآن، علم غيب از پيامبر اسلام (ص) نفي شده است: «و لا اعلم الغيب و لا اقول لكم اني ملك، من از غيب آگاه نيستم و نمي‏گويم فرشته‏ام‏». [4]  منظور علم ذاتي و استقلالي است، نه علمي كه از طريق تعليم الهي حاصل شود، زيرا مي‏دانيم آيات قرآن يكديگر را تفسير مي‏كنند.

ما معتقديم: اين بزرگواران كارهاي خارق العاده، و معجزات مهمي‏ «باذن الله‏» انجام مي‏دادند، و اعتقاد به انجام اين گونه كارها به اذن الهي، نه شرك است و نه منافاتي با مقام عبوديت آنها دارد. حضرت مسيح (ع) - به تصريح قرآن مجيد- مردگان را به اذن خدا زنده مي‏كرد، و بيماران غير قابل علاج را به فرمان خدا شفا مي‏داد: «و ابري‏ء الاكمه و الابرص و احي الموتي باذن الله‏». [5] .

[1] سوره جن، آيات 26 و 27.

[2] سوره آل عمران، آيه 49.

[3] سوره يوسف، آيه 102.

[4] سوره انعام، آيه 50.

[5] سوره آل عمران، آيه 49.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


| شناسه مطلب: 74258