مهدی موعود منتظر حسینی و از فرزندان امام حسین بن علی است نه حسنی و از فرزندان امام حسن بن علی
تعداد صد و پنجاه و دو اثر تألیفی (کتاب، رساله، مقاله) علما و دانشمندان اهل تسنن درباره حضرت مهدی 1 ــ «إبراز الوهم المکنون من کلام إبن خلدون، فی أحادیث الواردة فی المهدی» یا «المرشد المبدی لفساد طعن ابن خلدون فی أحادیث المهدی». أحمد
تعداد صد و پنجاه و دو اثر تأليفي (كتاب، رساله، مقاله) علما و دانشمندان اهل تسنن درباره حضرت مهدي <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
1 ــ «إبراز الوهم المكنون من كلام إبن خلدون، في أحاديث الواردة في المهدي» يا «المرشد المبدي لفساد طعن ابن خلدون في أحاديث المهدي».
أحمد بن محمّد بن صديق شافعي مغربي (درگذشته1348).
چاپ دمشق و عيناً مندرج در «الامام المهدي عند أهل السنّة» 2/223.
2 ــ «ابراز الوهم من كلام إبن حزم».
أحمد بن صديق بخاري حضرمي(1380).
چاپ 1347 مطبعه ترقي دمشق، در ردّ بر إبن حزم اندلسي (متوفاي 456) كه در كتاب «الفصل بين الاهواء و النّحل» از موضوع مهدويت تخطئه و انتقاد نموده و احاديث مهدي منتظر را تضعيف و بي اعتبار وانمود كرده است.
3 ــ «اتحاف الجماعة بما جاء في الفتن و الملاحم و اشراط الساعة»
شيخ محمود بن عبداللّه تويجري.
ج اول چاپ اول 1394 چاپخانه الرياض عربستان سعودي.
4 ــ «اتحاف الجماعة...».
ج 2 چاپ 1396 رياض عربستان سعودي.
[دليل مؤلفات الحديث الشريف1/483]
5 ــ «أحاديث أشراط الساعة الصغري».
صالح محمد دخيل اللّه (معاصر).
چاپ 1411 دانشگاه اسلامي مدينه در 637 صفحه وزيري كه بعنوان تز دكتراي مؤلف زير نظر استاد ربيع بن هادي بن عمير مدخلي تنظيم نموده.
[دليل مؤلفات الحديث الشريف 1/483]
6 ــ «أحاديث القاضيه بخروج المهدي».
محمد بن اسماعيل اميريماني.
[الاذاعة ابن صديق قنوجي بخاري ص 114]
7 ــ «أحاديث المهدي من مسند أحمد بن حنبل(241)».
استخراج و تنظيم سيد محمد جواد حسيني جلالي(معاصر).
شامل مقدمه طولاني و 136 حديث از «مسند أحمد حنبل» به ترتيب موضوعي. و چاپ پنجم آن بسال 1409هـ وسيله مؤسسه نشر اسلامي قم (جامعه مدرسين) در 78 صفحه وزيري به ضميمه كتاب «البيان» گنجي شافعي در 170 صفحه انجام شده.
8 ــ «الأحاديث الواردة بشان الدّجال في مسند أحمد والصحيحين و السنن الأربع جمعاً و تخريجاً و دراسة لما لم يبيّن في الصحيح».
أحمد بن عيسي بن هادي عسر.
اين كتاب رساله فوق ليسانس مؤلف باشد كه بسال 1401 زير نظر استادش سيد محمد حكيم در دانشكده الدراسات العلياء دانشگاه مدينه منوّره در 317 ورقه تنظيم گرديده.
[دليل مؤلفات الحديث الشريف 1/484]
توضيحاً كتاب بعنوان دجّال تأليف شده ولي چون موضوع آن مربوط به عصر ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) و كشته شدنش بدست عمال آن حضرت است در اينجا بذكر آن پرداختيم.
9 ــ «الأحاديث الواردة في المهدي، في الميزان الجرح و التعديل».
عبدالعليم بن عبدالعظيم هندي (معاصر).
بنوشته شيخ عبدالمحسن عباد، اين كتاب بعنوان تز دكترا در سال 1398 زير نظر استادش، دكتر محمد ابوشهبه، درباره حضرت مهدي تأليف، و نسخه خطي آن در بيش از 600 صفحه در كتابخانه دانشكده شريعت در دانشگاه ملك عبدالعزيز مكّه موجود ميباشد.
نيز گويد: اين كتاب بهترين و گسترده ترين كتاب مرجع پيرامون احاديث حضرت مهدي(عليه السلام) است، كه مؤلف بيش از چهار سال در تنظيم آن عمر سپري كرده و أحاديث مربوطه را بررسي و صحت و اعتبار و تواتر آنها را اثبات نموده.
[مجلة جامعة الاسلامية سال 12 شماره 45 ص323 و مقاله او عيناً مندرج در «الامام المهدي عند أهل السنّة» ج2 ص465 ميباشد.]
10 ــ «أحاديث و كلمات حول الامام المنتظر».
سيد عبداللّه (معاصر).
چاپ 1409 هـ انتشارات الهداية الاسلامية دبي در 168 صفحه رقعي.
[كتابنامه حضرت مهدي، شماره93]
11 ــ «الاحتجاج بالأثر علي من أنكر المهدي المنتظر».
شيخ حمود بن عبداللّه حمود تويجري (معاصر).
چاپ اول 1403 در عربستان سعودي و چاپ دوم در 424 صفحه وزيري وسيله كتابخانه دارالعليان الحديثه، بريد رياض.
اين كتاب در ردّ بر «لا مهدي منتظر بعد الرسول سيد البشر» تأليف رئيس دادگاه قطر، شيخ عبداللّه بن زيد بن محمود كه در انكار مهدويت خلاصه، و چاپ شده مي باشد.
12 ــ «أحوال صاحب الزمان» (فارسي).
محمد بن مؤيد جويني مشهور به سعدالدين حموي(650) ــ پدر مؤلف «فرائد السمطين في...» ــ
وي خراساني و نخست مقيم قاسيون دمشق بود و از آن پس به خراسان بازگشت و در خراسان بدرود حيات گفت.
اين كتاب بيانگر 60 حديث پيرامون سيره، غيبت و ظهور حضرت بقية اللّه(عج) ميباشد، و در «مرآة الاسرار» جامي بعنوان «رسالة في المهدي المنتظر» ذكر شده.
[الانسان الكامل عزيزالدين نسفي، شاگرد مؤلف، چاپ تهران 320ــ321; كتابنامه حضرت مهدي شماره66]
13 ــ «أحوال مهدي آخر الزمان» (فارسي).
علي بن حسام الدين معروف به متقي هندي(975).
شامل 60 حديث پيرامون ظهور و علائم ظهور همراه با ترجمه فارسي. نسخه خطي آن در چهار فصل تنظيم و در نعت و نسب و كرامات و نشانه هاي ظهور و اوضاع جهان در عصر ظهور خلاصه شده. دو نسخه خطي آن در كتابخانه آيت اللّه مرعشي در قم ضمن مجموعه هاي شماره 524 و 9215 موجود است و نسخه اي هم در كتابخانه گنج بخش پاكستان ضمن مجموعه 812.
14 ــ «أخبار الدولة في ظهور المهدي».
أحمد بن ابراهيم بن جزار قيرواني(400).
وي طبيب آفريقائي بود كه دهها اثر تأليفي بجاي گذارده و بسال 400 در اندلس كشته شد.
[هدية العارفين 1/70]
15 ــ «أخبار المهدي» يا «أخبار المهدي المنتظر».
عباد بن يعقوب رواجني أسدي.
از شيوخ بخاري و ديگر محدثين همرديف او (أمثال ترمذي، ابن ماجه، ابوحاتم، بزار ابن خزيمه) بوده و ارباب رجال و حديث شناسان همه وثاقت و صداقت او را مورد تأكيد قرار داده اند، اما بخاطر شدت محبّتش به خاندان رسالت همواره هدف هجوم دشمنان اهل بيت قرار مي گرفت.
ذهبي پس از نقل وثاقت او از حاكم نيشابوري و أبوحاتم، نقل از ابن خزيمه نموده كه گفت از رواجني شنيدم كه مي گفت:
هركس همه روزه در نماز خود از دشمنان آل محمد(صلي الله عليه وآله) بيزاري نجويد با آنها محشور خواهد شد.
[ميزان الاعتدال 2/379; سير أعلام النبلاء 11/537]
سمعاني پس از تصريح باينكه رواجني از مشايخ بخاري بوده از او انتقاد مي كند كه چرا از رسول اكرم روايت نموده كه فرمود: «إذا رأيتم معاوية علي منبري فاقتلوه» يعني وقتي معاويه را بر فراز منبر من ديديد او را بكشيد.
و چرا از ابوبكر روايت نموده كه به خالد بن وليد دستور داده بود اميرمؤمنان را بكشد سپس پشيمان شد و گفت: «لا تفعل ما أمرتك» يعني آنچه را به تو دستور دادم انجام نده. (انساب سمعاني 6/170)
بدين ترتيب با سنّي بودن رواجني ــ همچنانكه بسياري از بزرگان رجاليون، امثال شيخ طوسي (فهرست ص149) سروي (معالم العلماء ص88) ابن داود (رجال ص292) بدان تصريح كرده اند ــ وي نخستين عالم اهل تسنن بوده كه درباره حضرت مهدي كتاب نوشته است.
جالب توجه آنكه رواجني در سنه 250 هجري در گذشته و قبل از ولادت حضرت مهدي(عليه السلام)ــ در سنه 255 هـ ــ كتاب «أخبار المهدي» را تنظيم و تأليف نموده.
جالب تر آنكه بنوشته ذهبي (ميزان الاعتدال 2/379) رواجني شمشيري بالاي سرش آويخته بود و چون از او سئوال شد: اين شمشير براي چيست؟
در پاسخ گفت: آنرا آماده كرده ام كه با آن همراه حضرت مهدي (با دشمنان) مقاتله و كشتار نمايم.
توضيحاً شيخ طوسي از كتاب او «أخبار المهدي» تعبير نموده ولي زركلي (الأعلام 3/258) «أخبار المهدي المنتظر» نوشته است.
16 ــ «أخبار المهدي».
بدرالدين، حسن بن محمد صالح نابلسي حنبلي(722).
ابن حجر در «الدرر و الكامنه» (2/121) نويسد نسخه اينكتاب را بخط مؤلف مشاهده نموده و مؤلف در تأليف آن تلاش فراوان ارائه داده.
[هدية العارفين 1/773; أعلام زركلي 5/17; مجله تراثنا شماره1 سال اول مقاله علامه سيد عبد العزيز طباطبائي]
17 ــ «أخبار المهديه».
أبوبكر صنهاجي پاريسي(1928).
چاپ استان در 528 صفحه.
[در جستجوي قائم ص26]
18 ــ «الاذاعة لما كان و ما يكون بين يدي الساعة».
سيد محمد صديق حسن قنوجي بخاري(1307).
چاپ مؤسسه سعوديه مصر 1379، و عينًا مندرج در «الامام المهدي عند أهل السنّة» ص 67 ــ 108.
19 ــ «الأربعون حديثاً في المهدي».
حافظ ابونعيم اصفهاني(430).
مندرج در «عرف الوردي في أخبار المهدي» سيوطي و در «كشف الغمة» اربلي ج3 و «بحار الأنوار» علامه مجلسي 51/78ــ85.
20 ــ «الأربعون حديثاً في المهدي».
حافظ ابوالعلاء همداني، محمد بن عطار(569).
[ذخاير العقبي طبراني ص136]
21 ــ «الأربعون حديثاً في المهدي».
سراج الدين محدث بغدادي از اعلام قرن ششم هـ.
[اهل البيت في المكتبة العربية علامه طباطبائي شماره 46 ص 32 بنقل از «جامع الاسرار عاملي از اعلام قرن 8»]
22 ــ «إرتقاء الغرف».
شمس الدين محمد بن عبدالرحمن سخاوي(902).
[المقاصد الحسنه مؤلف ص 509، ذيل «المهدي» بشماره حديث 7 و 12; كشف الخفاء عجلوني 2/288; مقاله شيخ عبدالمحسن عباد در ردّ قاضي قطر، مندرج در «الامام المهدي عند أهل السنّة» 2/463 به نقل از دو كتاب فوق]
23 ــ «ارشاد ذوي الافهام لنزول عيسي».
مرعي بن يوسف كرمي مقدسي(1033).
نسخه خطي آن در پتنه هند موجود ميباشد.
[كتابنامه حضرت مهدي آقاي مهدي پور ص 77ـ78]
24 ــ «الاشاعة لأشراط الساعة».
تأليف محمد بن عبدالرسول حسيني برزنجي (1103).
چاپ 1370 قاهره، مندرج در «الامام المهدي عند أهل السنّة».
25 ــ «اشراط الساعة».
أبومحمد، عبدالغني بن عبدالواحد مقدّسي جماعيلي حنفي(600).
متولد جماعيل از توابع نابلس.
[النجوم الزاهرة 6/185]
26 ــ «اشراط الساعة».
شيخ أحمد بن فقيه شافعي.
[ايضاح المكنون 1/86]
27 ــ «اشراط الساعة».
شيخ يوسف بن عبدالله بن يوسف وابل.
چاپ سوم 1414 هـ، از انتشارات ابن جوزي دمّام عربستان در 484 صفحه وزيري.
28 ــ «اشراط الساعة الصغري و الكبري».
شيخ امين حاج محمد احمد معاصر و استاد دانشگاه ام القري در مكه معظمه.
چاپ اول 1412 دار المطبوعات الحديثه جده عربستان در 148 صفحه وزيري.
29 ــ «اشراط الساعة و أسرارها».
شيخ محمد سلامة جبر از علماي اهل سنّت و مقيم كويت است.
چاپ اول بسال 1401 از طرف شركت الشعاع كويت و براي دومين بار بسال 1413 دارالسلام، بيروت، در 143 صفحه وزيري.
اين كتاب پيرامون علائم ظهور، خروج دجّال، نزول حضرت عيسي، خروج يأجوج و مأجوج، طلوع شمس از مغرب و ديگر نشانه هاي ظهور حضرت مهدي خلاصه شده.
30 ــ «اشراط الساعة و خروج المهدي».
علي بن محمد ميلي جمالي تونسي مالكي(1248).
نسخه خطي آن در دارالكتب المصريه موجود است و مؤلف هم مقيم مصر بوده.
[هدية العارفين ص 773; أعلام زركلي 5/17]
31 ــ «الاعلان بما اخبر به النبيّ من احوال هذا الزمان».
محمد ترمترمي بن محمد بن صديق غماري
چاپ 1350 مطبعه مهديه تالوان تركيه 33 صفحه
[دليل 1/485 كتابنامه حضرت مهدي(عليه السلام) ص 89 شماره 168]
32 ــ «إقامة البرهان علي نزول عيسي في آخر الزمان».
أبوالفضل، عبدالله بن محمد بن صديق حسيني ادريسي غماري (1380).
چاپ عالم الكتب بيروت.
33 ــ «إقامة البرهان علي نزول عيسي في آخر الزمان» (اردو).
ترجمه كتاب غماري فوق، كه مؤلف خود در صفحه اول مقدمه كتاب «المهدي المنتظر» بدان تصريح نموده، اما بدون ذكر نام مترجم.
34 ــ «إقامة البرهان في الرد علي من أنكر خروج المهدي و الدجال و نزول المسيح في آخر الزمان».
حمود بن عبداللّه تويجري(معاصر). چ 1405 مكتبة المعارف رياض،.
35 ــ «امارات الساعة».
شاه رفيع الدين، فرزند شاه ولي اللّه دهلوي.
اين مقاله ضمن مجله «المنصور» شماره 19 ص 41 ببعد بسال1412 در لاهور انتشار يافته.
[كتابنامه حضرت مهدي ص 95]
36 ــ «امام منتظر» ـ ترجمه عقيدة اهل السنة والاثر شيخ عبدالمحسن عبادـ
بقلم مولانا شيخ مسرور حسن
[كتابنامه حضرت مهدي(عليه السلام) ص 105 شماره 213]
37 ــ «البرهان في علامات مهدي آخر الزمان».
جلال الدين عبدالرحمن سيوطي(911).
[هدية العارفين ج1 ص536 سطر 20]
38 ــ «البرهان في علامات مهدي آخر الزمان».
علاءالدين علي بن حسام الدين مشهوربه متقي هندي جنپوري (975)
چاپ 1398 هجري با تحقيق آقاي علي اكبر غفاري، نشر شركت رضوان تهران و چاپ دوم بسال 1408هجري، ذات السلاسل كويت در دوجلد با تحقيق جاسم بن مهلهل ياسين
[دليل 1/486]
39 ــ «بقية اللّه خير بعد الفناء في السير».
عبدالغني بن اسماعيل حنفي نقشبندي نابلسي دمشقي(1143).
[ايضاح المكنون 1/191]
40 ــ «البيانات» (اردو).
ابوالأعلي مودودي(1400).
اين كتاب در پنج جلد پاسخگوي پرسشهاي اقطار مناطق اسلامي است و بخشي از آن ويژه پرسش از شئون حضرت مهدي ميباشد و مجموعاً چاپ و در پاكستان انتشار يافته، و پيرامون صحّت احاديث مهدي تأكيد نموده.
41 ــ «البيانات» (ترجمه تركي)
ابوالأعلي مودودي(1400).
بخش حضرت مهدي آن در ايام در گذشت مودودي بقلم آقاي علي اكبر مهدي پور بزبان تركي استانبولي ترجمه، چاپ و منتشر گرديده.
42 ــ «البيانات» (ترجمه عربي)
ابوالأعلي مودودي (1400).
نيز بخش ويژه حضرت مهدي اين كتاب وسيله محمد حدّاد عاصم به عربي ترجمه و بنام «علامات المهدي» در مجله «المنصور» شماره 19 ص 36ــ48 در لاهور چاپ و منتشر شده.
[كتابنامه حضرت مهدي، آقاي مهدي پور ص 189ــ190 و ص 527]
43 ــ «البيان في أخبار صاحب الزمان».
ابوعبداللّه محمد بن يوسف گنجي شافعي(658).
چاپ نجف ضميمه «كفاية الطالب» مؤلف و چاپ تبريز ضميمه «غيبت شيخ طوسي» و نيز در بيروت، اصفهان و قم چاپ شده.
44 ــ «بين يدي الساعة».
دكتر عبدالباقي احمد محمد سلامة.
چاپ مكتبة المعارف رياض در 182 صفحه وزيري.
45 ــ «تحديق النظر في أخبار الامام المنتظر».
محمد بن عبدالعزيز بن مانع نجدي حجازي(1358).
نسخه آن در دارالكتب مصر و نيز در دارالكتاب نجف موجود ميباشد.
[فهرست كتابهاي جمع آوري شده در دار الكتب از سال 1936 تا 1955 م 1/127 و مقاله شيخ عبدالمحسن بن عباد در مجله دانشگاه مدينه، عدد اول سال 12 شماره 45 ص 310 و مندرج در «الامام المهدي عند أهل السنّة» 2/452]
46 ــ «تحذير الاخوان من ادّعاء المهديّة آخر الزمان» (عربي).
شيخ عثمان بن فودي(1817م).
نسخه خطّي اين كتاب در كتابخانه دانشگاه «بايرو» در نيجريه موجود است.
[أخبار التراث العربي شماره 23 ص 5; كتابنامه آقاي مهدي پور ص 217]
47 ــ «تحقيق ظهور المهدي».
احمد بن عبداللطيف بربير دمياطي (1228)،
نسخه مخطوط آن در هفت ورقه بخط محمد بن علي بن محمد محموده صفدي مورخه 1232 در آخر مجموعه شماره 234 كتابخانه ظاهريه دمشق موجود است.
[فهرست مجموعه هاي كتابخانه ظاهريه 2/52]
48 ــ «تعليق علي محاضرة «عقيدة اهل السنّة و الاثر... شيخ عبدالمحسن عباد»».
شيخ عبدالعزيز بن عبدالله بن باز كه مفتي أعظم دربار عربستان سعودي بود.
اين مقاله بدنبال «عقيدة اهل السنة» مؤكّداً اعتراف به صحت و تواتر أحاديث مهدي منتظر نموده و متن آن در آخر «الامام المهدي عند أهل السنّة» مندرج است.
49 ــ «تلخيص البيان في أخبار مهدي آخر الزمان».
علي بن حسام الدين متقي هندي(975).
چاپ 1401 هـ دار التبليغ اسلامي قم، 22 صفحه وزيري با تحقيق دانشمند محترم آقاي علي اكبر مهدي پور.
جهت آگاهي بر وجود بيش از بيست نسخه خطي آن در كتابخانه هاي جهان رجوع شود به مقاله «اهل البيت في المكتبة العربية» علامه سيّد عبدالعزيز طباطبائي در مجله «تراثنا» شماره سوم سال اول 1406.
[ايضاح المكنون 1/318; هدية العارفين 1/746]
50 ــ «تلخيص البيان في علامات مهديّ آخر الزمان».
شمس الدين احمد بن سليمان ابن كمال پاشا حنفي، شيخ الاسلام و مفتي قسطنطنيه(940).
(هدية العارفين 1/141)
51 ــ «تنبيه الوسنان إلي أخبار مهدي آخرالزمان».
أحمد نوبي(1037).
[معجم المؤلفين كحاله 2/197; به نقل از نسخه آلماني تاريخ الأدب العربي بروكلمن 2/385 و 520]
52 ــ «تنوير الرجال في ظهور المهدي و الدّجال».
رشيد الراشد تاذفي حلبي(معاصر).
چاپ شده.
[المهدي المنتظر محمد حسن آل يس 33]
53 ــ «التوضيح في تواتر ما جاء في المهدي المنتظر و الدّجال و المسيح».
محمد بن علي شوكاني صنعاني(1250).
[بدر الطالع مؤلف ــ ذيل شرح حال خودش 2/222 ــ ; الاذاعه... ص 113; غاية المأمول 5/327; فهرس الفهارس ص 409; عقيدة أهل السنّة و الاثر شيخ عبدالمحسن عبّاد]
اين كتاب بيانگر چگونگي تواتر و قطعيّ الصدور بودن أحاديث پيرامون حضرت مهدي(عليه السلام) است و استاد ناصر الدين در مقاله «حول المهدي» بنقل از كتاب فوق مينويسد احاديثي كه در پيرامون حضرت مهدي بدست ما رسيده و مي توان بر آن اعتماد و استناد نمود پنجاه حديث مي باشد كه برخي صحيح، برخي حسن، و برخي ديگر ضعيفِ ترميم شده ميباشد و آنها بدون شك و ترديد به حد تواتر رسيده است، و عنوان تواتر بر طبق همه ضوابطي كه در كتابهاي پايه نوشته شده بر كمتر از آن صدق ميكند...»
[مجلة التمدن الاسلام، شماره 27 ـ 28 سال 22 ص 646]
و گويا اين كتاب چاپ شده باشد ولي اطلاعي از مشخصات آن بدست نيامد.
54 ــ «ثلاثة ينتظرهم العالم: عيسي، الدّجال و المهدي المنتظر».
شيخ عبداللطيف عاشور(معاصر).
چاپ 1406، انتشارات ساعي رياض و انتشارات قران قاهره، 144 صفحه وزيري.
55 ــ «جزء في ذكر المهدي».
ابوالفداء، اسماعيل بن كثير دمشقي(774).
[نهايه مؤلف ص 130]
56 ــ «جزء في المهدي».
أبوحسين، أحمد بن جعفر بن محمد عبداللّه بغدادي معروف به ابن منادي(336).
اين كتاب بدست ابن حجر عسقلاني رسيده و او بخشي از آنرا در كتاب «فتح الباري (شرح صحيح بخاري)» آورده، و از جمله در ج 13 ص 213، و ابن منادي را كتاب ديگري باشد بنام «الملاحم».
57 ــ «جزء في ما ورد في المهدي».
ابن حجر.
[فهرس الفهارس و الاثبات ص 339]
58 ــ «جمع الأحاديث الواردة في المهدي».
حافظ أبوبكر بن خيثمه، أحمد بن زهير بن حرب نسائي(279).
وي شاگرد أحمد حنبل، و مؤلف كتاب «تاريخ الكبير» بوده است كه خطيب بغدادي و دارقطني درباره آن گفته اند: هرگز كتابي پرفائده تر از كتاب تاريخ ابن خيثمه سراغ نداريم.
[تاريخ بغداد 4/163; الأعلام زركلي 1/128]
59 ــ «جمع طرق أحاديث المهدي».
ابن عراقي ولي الدين ابوزرعه، احمد بن عبدالرحيم بن حسين كردي رازياني مصري شافعي(826).
[ذيل تذكرة الحفاظ ذهبي ــ از ابن فهد مكّي ــ ص 288; الضوء اللامع سخاوي 336 ــ 334، مقاله «الردّ علي من كذب بالأحاديث المهدي» شيخ عبدالمحسن عباد]
بنوشته «النجوم الزاهرة» 5/118، او در سنه 824 به سمت قاضي القضاة مصر منصوب گرديد و در سنه 826 در گذشت.
60 ــ «الجواب المقنع المحرر، في أخبار عيسي و المهدي المنتظر».
محمد حبيب اللّه شنقيطي(1363 هـ).
اين كتاب بنوشته خود مؤلف ــ در كتاب ديگرش «زاد المسلم» 2/41 ــ در ردّ بر ابن خلدون تأليف، و در چهار بخش زير خلاصه شده است:
1 ــ مقدمه بيانگر تواتر أحاديث حضرت مهدي.
2 ــ فصل اول در بيان أحاديث ويژگيها و اوصاف آن حضرت.
3 ــ فصل دوم پيرامون نزول حضرت عيسي و اجتماع او با حضرت مهدي.
4 ــ خاتمه در بيان خروج دجّال و پيدايش مهدي هاي ادعائي و دروغين.
مؤلف در مراكش، مدينه، مكه و قاهره بسر ميبرده و در دانشگاه الازهر مصر تدريس نموده و در قاهره درگذشته.
[كتابنامه حضرت مهدي ص276ــ277]
61 ــ «چاغين بكلد (يغي انسان مهدي)» (تركي استانبولي).
عادل گوك بورون(معاصر).
چاپ دوم انتشارات تك يول، استانبول، 77 صفحه رقعي.
اين كتاب كه با مقدمه اي از آقاي مصطفي گنج انتشار يافته از غيبت، ظهور، علائم ظهور، نسب و محل ظهور حضرت، و خروج دجّال سخن رفته است.
[كتابنامه حضرت مهدي ص281]
62 ــ «حاشية علي «القول المختصر في علامات المهدي المنتظر» ــ ابن حجر مكي(973) ــ».
بقلم رضي الدين بن عبد الرحمان بن أحمد بن حجر(نوه مؤلف) (1041).
[ايضاح المكنون 2/42; هدية العارفين 1/369]
63 ــ «حقيقة الخبر عن المهدي المنتظر من الكتاب و السنة».
صلاح الدين عبد الحميد هادي(معاصر).
چاپ اول 1980 م، كتابخانه تاج، طنطا، مصر، 96 صفحه.
64 ــ «ختم النبوة و ظهور المهدي».
ابوالأعلي مودودي(1400).
چاپ 1399 هـ لاهور پاكستان.
[كتابنامه آقاي علي اكبر مهدي پور ص316]
65 ــ «الدرّ المنضود في ذكر المهدي الموعود».
سيد صديق حسن بن اولاد حسن بن اولاد علي قنوجي.
نسخه خطي آن بخط مؤلف در كتابخانه ندوة العلماء در لكهنو هند بشماره 311 طبق نقل فهرست آن بشماره 97 موجود است
[اهل البيت في المكتبة العربية، علامه طباطبائي شماره 305]
66 ــ «ذكر المهدي الذي يكون في آخر الزمان».
ابوالفداء، اسماعيل بن كثير دمشقي(774).
اين موضوع در كتاب «النهاية، أو الفتن و الملاحم» مؤلف ص 24 تا 32 درج و چاپ شده، نيز عيناً در ج 2 «الامام المهدي عند أهل السنّة» هم مندرج گرديده.
67 ــ «ذكر المهدي و نعوته و حقيقة مخرجه و ثبوته».
حافظ أبونعيم أحمد بن عبدالله اصفهاني(430).
اين كتاب مشتمل بر 156 حديث در شئون مختلف امام مهدي منتظر(عليه السلام) است كه سيد بن طاووس فهرست ابواب آنرا و تعداد روايات هر بابي را در «طرائف» (ص 183) ايراد نموده و در ديگر كتابهاي خود هم از آن نقل حديث فرموده.
نيز علامه تهراني در «الذريعه» (ج 10 ص 38) آن را بدينگونه ذكر كرده; و در «هدية العارفين» (5/75) بعنوان «كتاب المهدي» مطرح شده.
68 ــ «الردّ علي من حكم و قضي أنّ المهدي الموعود جاء و مضي».
علي بن حسام الدين معروف به متقي هندي جونپوري (975)
اين كتاب در رد محمد بن يوسف جونپوري (متولد 847، متوفاي 910) مدعي دروغين مهدويت است در سنه 901 و 903
نسخه خطي آن مؤرخه 990 ضمن مجموعه شماره 1514 مكتبه رضا رامپور در هند است و نسخه ديگرش بتاريخ قرن يازدهم شماره 1975 بشرح مندرج در فهرستش 2/460.
[اهل البيت في المكتبة العربيه علامه طباطبائي، بشماره 329]
69 ــ «الردّ علي من حكم و قضي أن المهدي الموعود جاء و مضي».
نورالدين علي بن محمد هروي حنفي، معروف به ملا علي قاري(1014).
نسخه خطي اين كتاب در كتابخانه ناصريه لكهنو است و نسخه ديگرش در مكتبة الامام اميرالمؤمنين نجف.
[مجله تراثنا شماره 10 مقاله علامه سيّد عبدالعزيز طباطبائي]
70 ــ «الردّ علي من كذّب بالأحاديث المهدي».
مقاله مفصلي است از شيخ عبدالمحسن بن عباد، عضو هيئت تدريسي دانشگاه مدينه كه در رد رساله «لا مهدي ينتظر بعد الرسول سيد البشر» از شيخ ابن محمود رئيس محاكم شرعي قطر نگاشته، و در مجله دانشگاه مدينه بشماره هاي 45ــ46 بچاپ رسيده و عيناً در «الامام المهدي عند أهل السنّة» 2/437 مندرج شده و به ضميمه مقاله ديگرش ــ عقيدة اهل السنّة و الاثر في المهدي المنتظر ــ بسال 1402 در چاپخانه الرشيد مدينه در 224 صفحه چاپ و منتشر گرديده.
جهت شرح حالش مراجعه شود به «كتابنامه حضرت مهدي» آقاي مهدي پور ص 390.
71 ــ «رسالة في الأحاديث القاضية بخروج المهدي و انه...».
محمد بن اسماعيل اميريماني صنعاني(751).
[الاذاعه ص 114]
72 ــ «رسالة في تحقيق ظهور المهدي».
أحمد بن عبداللطيف بربير دمياطي شافعي(1226/1228/1229).
نسخه خطي آن در ضمن مجموعه شماره 234 كتابخانه ظاهريه شام موجود است و دو نسخه ديگر نيز در كتابخانه سليمانيه استانبول بخش حاج محمود افندي به شماره هاي 1930 و 2330 موجود ميباشد. [كتابنامه آقاي مهدي پور شماره 948 و 1055]
73 ــ «رسالة في حق المهدي».
نورالدين علي بن سلطان محمد قاري هروي حنفي مشهور به ملا علي قاري(1014).
نسخه مخطوط آن در كتابخانه بلديه اسكندريه مصر موجود است. و سه كتاب ديگر هم درباره حضرت مهدي از اوست بنامهاي «الرد علي من حكم و قضي أن المهدي جاء و مضي»، «المشرب الوردي في مذهب المهدي» و «مهدي آل الرسول»، مراجعه شود.
74 ــ «رسالة في ردّ من انكر أنّ عيسي عليه السلام اذا نزل بصلّي خلف المهدي صلاة الصبح».
جلال الدين سيوطي (911).
اين رساله بعنوان تنبيه در پايان رساله «الاعلام بحكم عيسي عليه السلام» كه مندرج در الحاوي للفتاوي (ج 2 ص 297 چاپ 1378 مصر و ص 166 چاپ مصر بعد از آن) درج شده و نسخه خطي آن بشماره 59 در كتابخانه مسجد الحرام موجود است.
75 ــ «رسالة في المهدي المنتظر».
از سعدالدين محمد بن مؤيد حمويه، معروف به سعدالدين حموي(650).
(مرآة الأسرار جامي)
76 ــ «رساله مهديه» (فارسي).
شاه نعمت الله ولي(834) قطب و بنيانگذار فرقه هاي صوفيه نعمت اللهي ايران، هند و پاكستان.
اين رساله ضمن جلد چهارم رساله هاي او ص 89ــ95 وسيله خانقاه نعمت اللهي تهران بسال 1343 چاپ و منتشر گرديده.
و از مهدي منتظر بعنوان «مهدي، محمد بن عبدالله» نامبرده كه به همين دليل شكي در سنّي بودنش نيست.
77 ــ «روض وردي في أخبار المهدي».
جعفر بن حسن بن عبدالكريم برزنجي مدني، مفتي فرقه شافعيه مدينه منورّه درگذشته 1179 يا 1184 يا 1187.
نسخه خطي آن در كتابخانه ناصريه لكهنو موجود است.
[سلك الدرر 2/9، هدية العارفين 1/256، معجم المؤلفين 3/137، اعلام زركلي 2/123، بروكلمن 2/384 اصل الماني، مجله تراثنا شماره 10، مقاله «أهل البيت في المكتبة العربية» علامه سيّد عبدالعزيز طباطبائي]
78 ــ «سيد البشر يتحدث عن المهدي المنتظر».
شيخ حامد محمود محمد ليمود(معاصر).
چاپ مطبه مدني قاهره، با مقدمه شيخ حسني مخلوف، مفتي سابق مصر و عضو جمعيت علماي بزرگ الأزهر.
[كتابنامه حضرت مهدي 1116]
79 ــ «شرح كتاب المهدي سنن ابي داود».
ابن قيّم جوزيه(751).
اين كتاب ضمن «تهذيب السنن» ابي داود تشريح شده و در ذيل «عون المعبود» ج 11 ص 361ــ384 چاپ شده.
[كتابنامه حضرت مهدي 1161]
80 ــ «صاحب الزّمان».
ابوالعنبس، محمد بن اسحاق بن ابراهيم كوفي، قاضي صَيمره(275).
بنوشته «أعلام» زركلي (6/29) وي اديبي ظريف و عالم به نحو و شاعري زبردست و از ندماي متوكل عباسي و معتمدين بني العباس بود.
و بنوشته ابن نديم وي را كتابي است بنام «صاحب الزّمان» كه بنظر آقاي خرسان نخستين تأليف و مقدم بر همه تأليفات سنّي و شيعه درباره صاحب الزمان مهدي منتظر بوده، ولي رواجني مؤلف «أخبار المهدي» و متوفاي 250 مقدّم بر او بوده; هرچند متأسفانه امروز سرنخي از وجود آن در دست نيست.
[فهرست ابن نديم ص 223]
81 ــ «صحيح اشراط اساعة».
شيخ مصطفي ابونصر شلبي.
چاپ 1413 هـ انتشارات سوادي، جدّه، 432 صفحه وزيري.
82 ــ «الصحيح المسند من أحاديث الفتن والملاحم و اشراط الساعة».
مصطفي عدوي(معاصر).
چاپ 1412 دارالهجرة رياض، 587 صفحه وزيري.
83 ــ «صفة المهدي».
حافظ ابونعيم اصفهان(430).
يوسف بن يحيي مقدسي(685) در كتاب «عقد الدرر» ــ كه در مصر، بيروت و ايران مكرر چاپ شده ــ تعداد 29 حديث از اين كتاب نقل كرده است.
84 ــ «ظهور المهدي».
جلال الدين سيوطي(911).
دو نسخه از اين كتاب به دو عنوان زير در استانبول موجود است:
1 ــ «رسالة في ظهور المهدي» كتابخانه سليمانيه، بخش رشيد افندي، ضمن مجموعه شماره 88383.
2 ــ «رسالة ظهورات المهدي» همان محل، بخش قصيده چي زاده، ضمن مجموعه شماره 68180.
[كتابنامه حضرت مهدي 1243]
85 ــ «العرف الوردي في أخبار المهدي».
مشتمل بر «أربعين» حافظ ابونعيم اصفهاني درباره مهدي منتظر و چند برابر آن أحاديث اضافي پيرامون شئون آنحضرت از جلال الدين عبدالرحمن سيوطي(911); چاپ مصر; ضمن «الحاوي للفتاوي» وي; ج 2 ص 123ــ166 و ج 2 ص 57 ــ76 چاپ دارالكتب العلميه بيروت 1395 و مندرج در «الامام المهدي عند أهل السنّة» ج 2.
86 ــ «العرف الوردي في أخبار المهدي» (ترجمه تركي كتاب قبل).
مترجم مشرّف گوزجو(معاصر).
چاپ 1986م انتشارات شفق مانيسا، تركيه.
87 ــ «العرف الوردي في أخبار المهدي» (نيز ترجمه تركي كتاب سيوطي).
مترجم محمود چلبي.
نسخه خطي آن در كتابخانه سليمانيه استانبول، بخش قليج علي پاشا، ضمن مجموعه 68997 موجود است.
[كتابنامه حضرت مهدي شماره 1256]
88 ــ «العرف الوردي في دلائل المهدي».
ابوالفضل، عبدالرحمن بن مصطفي يمني حضرمي شافعي اشعري نقشبندي مقيم مصر(1192).
نسخه خطي آن در كتابخانه سلطنتي برلن بشماره 2733 موجود است.
[هدية العارفين 1/544; مجله تراثنا شماره 16 مقاله آقاي سيّد عبدالعزيز طباطبائي]
89 ــ «العطر الوردي، شرح قصيده «القطر الشهدي، في اوصاف المهدي ــ شماره 52 ــ»».
شيخ محمد بلبيسي شافعي(1312هـ).
چاپ 1308 بولاق مصر ضمن مجموعه ناظم قصيده و ديگر چاپها و مندرج در «الامام المهدي عند أهل السنّة» ج 2.
90 ــ «عقد الجواهر و الدرر في علامات ظهور المهدي المنتظر».
تأليف ابن حجر.
به نقل دكتر عبدالله جبوري در تعليقات خود بر «غريب الحديث» ابن قتيبه 1/117 (در رابطه با نقل ابن قتيبه حديث علي(عليه السلام) را پيرامون بودن مهدي منتظر از فرزندان حسين) اما بدون تصريح باينكه ابن حجر عسقلاني است يا هيثمي و اينكه نسخه خطي آن در كجاست.
[مجله تراثنا شماره 16 ص 21ــ22]
91 ــ «عقد الدرر في أخبار الامام المنتظر».
جمال الدين يوسف بن يحيي مقدسي شافعي دمشقي(685).
چاپ 1399 مكتبة خانجي مصر با تحقيق دكتر عبدالفتاح محمد حلو، و از آن پس بسال 1400 در تهران افست گرديده و بسال 1403 هم در بيروت تجديد چاپ شده و در مرحله چهارم نيز بسال 1403 در دانشگاه ابن سعود در رياض و براي پنجمين بار سنه 1405 وسيله مكتبة المنار زرقاء اردن و بعداً در سنه 1416 وسيله مسجد جمكران قم تجديد چاپ شد.
92 ــ «عقد الدرر في تحقيق القول بالمهدي المنتظر».
أحمد بن زيني دحلان(1304).
نسخه مخطوط اين كتاب در كتابخانه دانشگاه ملك سعود در حجاز موجود است و تاريخ كتابت آن 1304 هـ ميباشد.
93 ــ «عقود الدرر في شأن المهدي المنتظر».
نسخه خطي آن در كتابخانه حرم مكي در مكه مكرمه بشماره 30، بخش دهلوي 4/198، فهرست مخطوط كتابخانه ص 141; اما از نام مؤلف اطلاعي بدست نيامد.
[مجلة تراثنا شماره 16 ص 78]
94 ــ «عقيدة المسيح الدجال».
سعيد ايوب(معاصر).
حدود يك سوم آخر اين كتاب ويژه بحث درباره حضرت مهدي و دفاع از عقيده بدان حضرت است. نخست بسال 1409 در قاهره چاپ شده سپس بسال 1411 در بيروت و بعداً در قم.
95 ــ «عقيدة اهل السنّة و الاثر في المهدي المنتظر».
مقاله (متن محاضره علمي) شيخ عبدالمحسن بن حمد عباد عضو هيئت تدريسي دانشگاه اسلامي مدينه است در سنه 1388 كه ضمن مجله دانشگاه بشماره 3 سال اول درج و انتشار يافته، و نيز مندرج در «الامام المهدي عند أهل السنّة» آخر ج 2 ميباشد; جهت ديگر خصوصيات رجوع شود به «كتابنامه حضرت مهدي» ص 517.
96 ــ «علائم ظهور» (فارسي).
علي بن حسام الدين متّقي هندي(975).
رساله مختصري است در علائم ظهور كه احاديث مربوطه توسط متقي هندي بفارسي ترجمه شده. نسخه اي از آن در كتابخانه مسجد أعظم قم ضمن مجموعه شماره 636 با تاريخ كتابت آن در سنه 979 موجود است.
97 ــ «علامات الساعة الصغري و الكبري».
ليلي مبروك.
دار المختار الاسلامي قاهره در 204 صفحه.
98 ــ «علامات المهدي» يا «البرهان في علامة مهدي آخرالزمان».
جلال الدين عبدالرحمن سيوطي(911).
نسخه خطي آن در كتابخانه حرم مكه بشماره 34 بخش دهلوي موجود است.
[مقدمه علامه خرسان بر ينابيع المودة ص 14; مجله تراثنا شماره 2 و شماره 16/29]
99 ــ «علامات المهدي المنتظر».
أحمد بن حجر هيثمي مكي شافعي(974).
چاپ نشريات مكتبة القرآن للطبع و النشر مصر.
[مجله تراثنا شماره 16 ص 29]
100 ــ «علامات مهدي منتظر»، تركي،ترجمه «القول المختصر في علامات المهدي المنتظر» ابن حجر (974).
بقلم مشرف گوزجو (معاصر)، ويراستار دكتر سوآت آروسان.
چاپ اول 1985 م، انتشارات شفق، مانيسار تركيه، 92 صفحه رقعي.
101 ــ «علامات مهدي آخر الزمان»،ــ ترجمه تركي استانبولي «البرهان في علامات مهدي آخر الزمان» متقي هندي
بقلم مشرف گوزجو (معاصر)، ويراستار دكتر سوآت آروسان.
چاپ 1986 م، انتشارات گونجه، استانبول، 95 صفحه جيبي.
مترجم آن را «آخر زمان مهدي سي نين علامتلري» نامگذاري نموده
102 ــ «عنقاء مغرب في معرفة ختم الأولياء و شمس المغرب».
محي الدين ابن عربي(638).
چاپ مصر (أعلام زركلي 6/281)، و نسخه خطي آن در كتابخانه آيت اللّه مرعشي در قم بشماره 4105 موجود ميباشد.
103 ــ «عون المعبودــ شرح سنن ابي داود ــ بخش كتاب المهديــ».
ابوالطيب محمد شمس الحق عظيم آبادي (1329 هـ)
چاپ مكتبة سلفيه مدينه منوره ج 11 ص 361 ــ 384، مندرج در كتاب «الامام المهدي عند اهل السنة».
104 ــ «الفتح الرباني في الردّ علي المهدي المغربي الوزاني».
از حاج صالح بن مهنا الأزهري.
چاپ مطبعه تقدم مصر 1327 در 80 صفحه.
[معجم المطبوعات ص 1183]
105 ــ «فتح المنان ــ شرح «قصيدة الفوز و الأمان» شيخ بهائي ــ».
شهاب الدين أحمد بن عدوي دمشقي مشهور به منيني(1173).
چاپ حدود 1220 قاهره، نيز ضميمه «تلخيص كشكول شيخ بهائي» بطور مكرر از جمله بسال 1288 در قاهره تجديد چاپ شده.
106 ــ «الفتوي في مسألة المهدي المنتظر» (مقاله پيرامون پاسخ به سئوال).
بقلم شيخ محمد منتصر كتاني در مجله رابطة العالم الاسلامي مكّه، در پاسخ به پرسش يك مسلمان كنيائي از تاريخ و محل ظهور و قيام حضرت مهدي نوشته، و مندرج در مقدمه علامه خرسان بر «البيان في أخبار صاحب الزمان» گنجي چاپ 1399 بيروت ص 76ــ79 ميباشد.
نيز ترجمه فارسي آن مندرج در «مهدي انقلابي بزرگ» آقاي مكارم شيرازي ص 146ــ155.
و ترجمه لاتينش هم از مركز اسلامي استانبول انتشار يافته.
[در جستجوي قائم، كتاب شماره 258]
107 ــ «فتاوي علماء العرب من اهل مكة المشرّفة، في شأن المهدي الموعود في آخر الزمان».
اين رساله بيانگر متون فتوائي چهارنفر از علماي سني در اثبات مهدويت حضرت مهدي منتظر و ردّ منكرين او تا سر حدّ تكفير و اعدام آنها مي باشد كه باب سيزدهم كتاب «البرهان في علامات مهديّ آخرالزمان» متقي هندي (متوفاي 975) بذكر آن اختصاص يافته و در سنه 1399 در قم و ديگر محل ها چاپ شده است.
108 ــ «فرائد فوائد الفكر في إمام المهدي المنتظر».
شيخ مرعي بن يوسف كرمي مقدسي حنبلي(1033).
[أعلام زركلي 7/203; ايضاح المكنون 2/183; هدية العارفين 2/427; مجله تراثنا شماره 17 ص 108ــ109 تعداد چهار نسخه خطي آن بقلم علامه سيّد عبدالعزيز طباطبائي معرفي شده]
109 ــ «الفواصم عن الفتن القواصم» (در شرح حال مهدي منتظر).
علي بن ابراهيم حلبي(1044).
[سيرة الحلبيه مؤلف 1/227]
110 ــ «قصيدة في المهدي».
محي الدين محمد بن علي طائي اندلسي معروف به ابن عربي(638).
در 83 بيت است كه با بيت:
خليلي إني للشريعة حافظ
و لكن لها سرٌّ علي عينه غطا
آغاز و با بيت:
و صاحب أبيات عظيم جلاله
تتوجَّ بالجوزاء و انتعل السُّها
پايان ميابد، و بدنبال آن فصلي باشد درباره زادگاه آن حضرت و نسب و محل سكونتش و آنچه مربوط به امر اوست.
نسخه آن در دارالكتب ظاهريه دمشق بشماره 6824 ورقه 72ــ75 ميباشد.
[مجله تراثنا شماره 18 مقاله «اهل البيت في المكتبة العربية» ص 93]
111 ــ «القطر الشهدي في اوصاف المهدي» (منظومه لاميّه).
شهاب الدين أحمد حلواني شافعي(1308).
اين منظومه با شرحش بنام «العطر الوردي في...» سنه 1308 در بولاق مصر بچاپ رسيده و بار ديگر بسال 1345 ضميمه كتاب «فتح رب الأرباب» در مطبعه معاهد مصر چاپ آن تجديد شد.
و عيناً با شرحش در «الامام المهدي عند أهل السنّة» ج 2 ص 109ــ153 مندرج و بسال 1402 چاپ شد.
نيز مراجعه شود به «ايضاح المكنون» 2/234، هدية العارفين 1/192، معجم المطبوعات 792 و 1642; و مجله تراثنا شماره 18 ص 94 مقاله علامه سيّد عبدالعزيز طباطبائي.
112 ــ «القناعة في ما تحصن الاحاطه به من اشراط الساعة»، حافظ ابوالخير محمد بن عبدالرحمن سخاوي (902) چاپ 1406 مكتبة القران قاهره و مكتبة الساعي رياض، 96 صفحه وزيري
[الضوء اللامع مؤلف 8/18]
113 ــ «القول الفصل في المهدي المنتظر».
شيخ عبداللّه حجاج.
چاپ دار العلوم للطباعة مصر.
114 ــ «القول المختصر في علامات المهدي المنتظر».
شهاب الدين أحمد بن حجر هيثمي مكي(974).
[فتاوي الحديثه مؤلف ص 31; فهرس الفهارس 1/251; الاشاعه برزنجي ص 90; و ديگر مصادر مربوطه فراون].
توضيحاً علامه سيّد عبدالعزيز طباطبائي در مقاله «اهل البيت في المكتبه العربية» نشر مجله تراثنا شماره 18 ص 98ــ100 تعداد سي نسخه خطي آنرا با آدرس محل هريك معرفي نموده، نيز نوشته است در اسلامبول نسخه مكتبة بايزيد از طريق تصوير با ترجمه آن به لغت تركي و حروف لاتين چاپ شده.
نيز بنوشته آقاي مهدي پور وسيله مكتبة القران در قاهره در 88 صفحه وزيري بدون تاريخ چاپ شده، مقدمه اين كتاب بيانگر صريح تواتر احاديث حضرت مهدي و فصل اولش شامل 63 حديث از پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) و فصل دومش 39 حديث از صحابه و فصل سومش 56 حديث از تابعين ميباشد.
در پايان مباحث گوناگوني را در اين زمينه مطرح و بررسي نموده كه با تحقيقات مصطفي عاشور بر اساس دو نسخه دار الكتب قاهره چاپ و انتشار يافته است.
بار ديگر توسط استاد محمد زينهم محمد تحقيق و در 109 صفحه در تاريخ 1407 از طرف دارالصحوة قاهره چاپ و منتشر گرديده.
جهت آگاهي برمشخصات پنج نسخه خطي اضافه بر نسخ معرفي شده از جانب آقاي طباطبائي مراجعه شود به كتابنامه حضرت مهدي ص 579. وجهت آگاهي بر تلخيص و حاشيه بر آن وسيله نوادگان مؤلف به «حاشيه» و «مختصر القول» مراجعه شود.
115 ــ «كتاب الغيبة».
حافظ أحمد بن محمد بن سعيد همداني معروف به ابن عقده(333).
مؤلف زيدي و مورد اعتماد اهل تسنن و مطرح شده در مصادر رجالي و حديثي آنها، أمثال «تاريخ بغداد» خطيب 5/14ــ23، «تذكرة الحفاظ» ذهبي 3/839 شماره 820 است، همچنانكه نعماني شيعي در مقدمه «كتاب الغيبة» خود از آن نام برده و بطور فراوان هم از آن نقل روايت ميكند.
116 ــ «كتاب في الامام المهدي».
أبوالعلاء، ادريس بن محمد بن ادريس فاسي عراقي(1183).
[نظم المتناصر كتاني ص 226 شماره 289]
117 ــ «كتاب المهدي».
يكي از كتابها و بخش هاي جلد دوم «سنن المصطفي» ابوداود سليمان بن اشعث سجستاني(257) است كه ويژه احاديث مهدي منتظر و عيناً در «الامام المهدي عند أهل السنّة» ج 1 ص 37 درج گرديده.
118 ــ «مختصر الأخبار المشاعة في الفتن و اشراط الساعة و أخبار المهدي».
شيخ عبدالله بن سليمان مشعل(معاصر).
چاپ 1405 مطابع الرياض عربستان سعودي در 449 صفحه.
119 ــ «مختصر القول المختصر في علامات المهدي المنتظر ــ ابن حجر هيثمي ــ.
رضي الدين بن عبدالرحمن، نواده مؤلف و در گذشته (1071).
[هدية العارفين 1/369]
120 ــ «مرآة الفكر في المهدي المنتظر».
شيخ مرعي بن يوسف كرمي مقدسي حنبلي(1033).
[ايضاح المكنون 2/462; هدية العارفين 2/427]
121 ــ «مسألة في الغيبة».
قاضي عبدالجبار بن أحمد همداني معتزلي(415).
وي بفرمان صاحب بن عباد در محرم 367 به سمت قاضي القضاتي شهرهاي ري، قزوين، ابهر، زنجان، قم، دماوند وسهروردمنصوب شد.
نسخه خطي اين رساله دركتابخانه واتيكان به شماره 1208 موجود است.
[كتابنامه حضرت مهدي، ص 1641]
122 ــ «مسئله مهدويت» (تركي).
اسماعيل حقي ازميري حنفي(1330 هـ).
اين رساله بيانگر يك بحث كلامي پيرامون عقيده به مهدويت مي باشد كه در آن به بيست حديث استناد شده و برخي از آنها مورد انتقاد قرار گرفته است.
در مجله هفتگي «سبيل الرشاد» شماره 285 سال 13 بتاريخ 30 ربيع الاول 1332 هـ در عهد خلافت عثماني در استانبول منتشر گرديده.
مؤلف از اهالي مناستر، مقيم استانبول، واعظ مسجد اياصوفيا و عضو مجلس سنا بود كه در ذيحجه 1330 هـ در گذشت.
[معجم المؤلفين 2/266; كتابنامه حضرت مهدي، ص 642]
123 ــ «مشاهدة الآيات في اشراط الساعة و ظهور الآيات».
محمد بن مؤيد حمويني (605)
وي پدر مؤلف «فرائدالسمطين» ابراهيم بن محمد بوده كه در كتاب نامبرده (ج 2 ص 308) آنرا دوباره از پدرش نقل كرده.
124 ــ «المشرب الوردي في مذهب المهدي» يا «المورد الوردي في حقيقة المهدي».
نورالدين علي بن محمد هروي حنفي معروف به ملاعلي قاري(1014)، صاحب «مرقاة في شرح المشكوة».
اين كتاب در ردّ بر فرقه مهديه هند ــ پيروان سيد محمد جونپوري هندي ــ است و بيانگر شرح حال و علامات مفصل مهدي موعود اسلام از روي أحاديث صحيحه (همانند كتاب شماره 59).
چاپ سنگي قديم در اسلامبول و نيز چاپ مطبعه محمد شاهين در سنه 1278 هـ در قاهره.
[تحفة إثني عشرية دهلوي ص 45; الاذاعة ص 163; معجم المطبوعات 1794; مجله تراثنا شماره 20 بيانگر آدرس هاي پانزده نسخه خطي آن و مشخصات هريك مي باشد.]
125 ــ «مشرق الاكوان».
سليمان بن ابراهيم قندوزي حنفي(1294).
نسخه مخطوط آن در كتابخانه پرفسور عبدالباقي گلپنارلي در قونيه موجود مي باشد.
[الغدير علامه اميني ج 1 ص 147، كتابنامه حضرت مهدي ص 648 بنقل از چند مورد از مندرجات ينابيع المودة او درباره حضرت مهدي]
126 ــ «مناقب المهدي».
حافظ أبونعيم اصفهاني(430).
از نسخه آن اطلاعي بدست نيامد، اما حافظ گنجي شافعي در «البيان في أخبار صاحب الزمان» تعداد پانزده حديث، و يوسف بن يحيي مقدسي شافعي در «عقد الدرر» تعداد سيزده حديث از آن نقل كرده اند.
نيز كتابهاي ديگر از مؤلف بنام «أربعون حديثاً»، «صفة المهدي»، «كتاب المهدي» و «نعت المهدي»، در اين مقال آورده ايم.
127 ــ «المهدي» يا «رسالة في المهدي».
محمد بن اسحاق، صدرالدين قونوي صوفي شافعي(673).
موجود در كتابخانه اياصوفيا بشماره 4849.
[فهرست تحليلي كتب عربي منتشر شده در مصر از قنواتي بشماره 254 و الذريعه 23/290 بنقل از ارگين بشماره 198]
128 ــ «المهدي».
تأليف شمس الدين ابن قيّم جوزيه(751).
[مقدمه ينابيع المودة بقلم علامه سيد مهدي خرسان ص 18]
129 ــ «مهدي آل الرسول».
نورالدين علي بن سلطان محمد قاري هروي مشهور به ملا علي قاري(1014).
نخستين چاپ آن در 40 صفحه جيبي بي تاريخ است.
جهت آگاهي بر تعداد هشت نسخه خطي آن در كتابخانه هاي تركيه مراجعه شود به كتابنامه حضرت مهدي، ص 700.
130 ــ «المُهدي إلي ما ورد في المهدي».
شمس الدين محمد بن علي بن محمد مشهور به ابن طولون دمشقي صالحي حنفي(953).
[الأئمة الاثني عشر مؤلف، مندرج در الامام المهدي عند اهل سنة 2/403]
131 ــ «المهدي» (رسالة في...)»
ملا احمد بن حيدر ماوراني ازقراء شقلاوه عراق شمالي (1070).
نسخه خطي آن در كتابخانه مركزي دانشگاه صلاح الدين در بخش شمال عراق بشماره 419/3 مذكور در فهرست چاپ شده آن در 1408، ص 288
[اهل البيت في المكتبة العربية علامه طباطبائي شماره 78 ص 629]
132 ــ «المهدي» (رسالة في...)»
ادريس بن محمد حمدون عراقي فاسي (1183)
[فهرس الفهارس و الاثبات 2/199، اليواقيت الثمينة 1/96، سلوة الانفاس ص 141]
133 ــ «المهدي» (رسالة في...)»
جعفر بن حسن بن عبدالكريم بن محمد بن عبدالرسول برزنجي مدني (1187)
[اهل البيت في المكتبة العربية علامه طباطبائي شماره 783]
134 ــ «المهدي حقيقة لاخرافة».
محمد بن أحمد بن اسماعيل (معاصر).
چاپ چهارم كتابخانه تربيت اسلامي هلند در1411هـ در 240 صفحه.
اين كتاب مشتمل بر أحاديث مهدويت و بيانگر تواتر آنها، و صفات حضرت مهدي، راويان، ناقلان و مؤلفان درباره أحاديث مهدي منتظر، اعتراف دانشمندان و رد بر مهديهاي ادعائي دروغين، علائم ظهور و اشراط ساعت است كه مؤلف از منابع دست اول و مورد اعتماد اهل تسنن آنرانگاشته، وخودهم ازعلماي سنّي است. و اين كتاب را بسال 1400 در مصر تأليف نموده وبعنوان چهارمين دفعه نيز درمصر تجديد چاپ شده.
[كتابنامه حضرت مهدي ص 704ــ705]
135 ــ «المهدي المنتظر».
ابراهيم مشوخي
صادر شده از مطبوعات مكتبة المنار در اردن
[اهل البيت في المكتبة العربية، شماره789 ص 631]
136 ــ «المهدي المنتظر» (رسالة في...)»
شيخ عبدالحق بن سيف الدين بن سعدالله دهلوي حنفي بخاري(1052).
[فهرس الفهارس و الاثبات، عبدالحيّ كتاني 2/125،كشف الأستار حاجي نوري ص 30]
137 ــ «المهدي المنتظر».
سيد ابوالفضل عبدالله بن محمد بن صديق حسيني ادريسي غماري(1380) برادر مؤلف «ابراز الوهم المكنون في ردّ ابن خلدون».
مشتمل بر يكصد و دو حديث بواسطه سي و سه نفر از صحابه و پنج نفر تابعين، در ردّ منكرين أحاديث مهدي و اثبات تواتر آن.
چاپ عالم الكتب بيروت 1405هـ 1984 م.
138 ــ «المهدي المنتظر بين الحقيقة و الخرافة».
عبدالقادر احمد عطا.
چاپ 1400 هـ دار العلوم للطباعة قاهره
139 ــ «المهدي المنتظر في الميزان».
عبدالمعطي بن عبد المقصود.
چ دار النشر للثقافة، اسكندريه مصر
140 ــ «المهدي و اشراط الساعة».
شيخ محمد علي صابوني.
بار اول بسال 1401 هـ وسيله مكتبة الغزالي دمشق و بار دوم بسال 1410 هـ وسيله شركة الشهاب الجزاير به چاپ رسيد.
141 ــ «المهدي و المهدوية في الاسلام».
عبدالرزاق بن رشيد الحصّان(1384).
[الأعلام زركلي 3/352 بنقل از معجم المؤلفين العراقيين 2/259]
142 ــ «الميميه في ظهور صاحب الزمان».
محمدبن علي بن محمدطائي مشهوربه محي الدين ابن عربي (638).
برخي از أشعارش را قندوزي در «ينابيع المودة» آورده است، و شرحش بنام «بيان الحق» از مؤلفين شيعه ميباشد.
143 ــ «نبذة من علامات المهدي».
جلال الدين عبدالرحمن سيوطي(911).
چندنسخه خطي ازين كتاب در كتابخانه سلطنتي برلين موجود است.
[در جستجوي قائم ص 72 و 406]
144 ــ «النّجم الثّاقب في بيان أنّ المهدي من اولاد عليّ بن أبي طالب».
شمس الدين محمد بن محمد بن عبدالرحمن بن علي بهسيني عقيلي خلوتي شافعي (1001).
نسخه مخطوط آن ــ 78 صفحه ــ در كتابخانه لاله لي سليمانيه اسلامبول بشماره 679 موجود است.
و در تاريخ 1217 از طرف سلطان سليم به كتابخانه يادشده اهداء گرديده است.
ونسخه ديگرش در كتابخانه بيازيد استانبول به شماره 2986 موجود ميباشد و در 17 ذيقعده 997 در عهد مؤلف استنساخ گرديد
[كتابنامه حضرت مهدي ص 745 ــ 746]
145 ــ «النزهة».
ولي الله دهلوي، پدر عبدالعزيز مؤلف «تحفة الاثني عشرية» (1172).
[كشف الأستار حاجي نوري ص 34]
146 ــ «نظرة في أحاديث المهدي» (در قالب مقاله).
شيخ محمد خضر حسين، استاد دانشكده اصول الدين مصر(1377).
ضمن «مجلة الهداية الاسلامية» بسال 1369 و بعداً در «مجله التمدن الاسلامي» سوريه در محرم 1370 ضمن شماره هاي 35 و 36 چاپ و منتشر گرديده، نيز مندرج در «الامام المهدي عند أهل السنّة» 2/210 ميباشد.
147 ــ «نظرية الامامة».
دكتر احمد محمود صبحي.
شامل بحث امامت كلّي و از آن پس امامت حضرت مهدي و چگونگي بهره برداري از وجود آن حضرت.
[در جستجوي قائم ص 73]
148 ــ «النوافح القربيّة الكاشفة عن خصائص الذات المهدية».
قطب الدين مصطفي بن كمال الدين بكري دمشقي صوفي حنفي(1162).
[هدية العارفين 2/450; ايضاح المكنون 2/682]
149 ــ «الوعاء المختوم في السّرّ المكتوم، في أخبار المهدي».
محي الدين محمد بن علي عربي اندلسي(638).
[هدية العارفين 2/121]
150 ــ «الوهم المكنون في الرّد علي ابن خلدون».
ابوالعباس بن عبدالمؤمن مغربي.
چاپ شده.
[متن فتوائي شيخ محمدمنتصركتاني، مفتي فقه اسلامي مكه، مندرج در آخر رساله «أحاديث المهدي من مسند أحمد حنبل» ص 163]
151 ــ «الهدية المهدوية» (بزبان اردو).
ابوالرجاء محمد هندي حيدرآبادي(1290).
در ردّ بر جونپوري مدّعي مهدويت، و اثبات مشخصات حضرت مهدي منتظر است از گاه ولادت تا پايان عمر از ديدگاه حديث.
[الاذاعة ص 91]
152 ــ «الهدية النديّة للاُمة المحمّدية، فيما جاء في فضل الذات المهدية»
مؤلف كتاب النوافح القربيّه شماره 137
[ايضاح المكنون 2/728; هدية العارفين 2/450]
[الأعلام زركلي 3/352 بنقل از معجم المؤلفين العراقيين 2/259]
توضيحاً نويسنده اين مقال را كتابي است بنام «الامام المهدي عند أهل السّنة» شامل شصت و هفت متن حديثي، تاريخي و كلامي اختصاصي يا ضمني اهل تسنّن پيرامون حضرت مهدي منتظر كه بخاطر آگاهي خوانندگان بر اصالت امر مهدويت در اسلام و كارگشائي محققين در مراجعه بدان، فهرست آنها در پايان بنظر خواهد رسيد.
مدعيان دروغين مهدويت و كسانيكه كه بدروغ نسبت مهدويت بدانها داده شده
همانطوريكه كمابيش بنظر خوانندگان رسيده و مصادر تاريخي و غيرتاريخي بيانگر شرح تفصيلي آنست كه از آغاز بنيانگذاري اسلام تاكنون پيوسته افرادي با فريب و آلت دست قراردادن گروههائي از عوام، از روي دشمني به روياروئي اسلام برخواسته و با قتل و غارت و هرج و مرج و اسارت و زنداني نمودن مسلمانان، و ضديت با احكام اسلام و تكيه زدن بر كرسي رياست، چند صباحي خودنمائي نموده و بالاخره به زباله دان تاريخ گسيل شده و مي شوند و نمونه آنها ــ كه خود آلت دست استعمارگران خارجي يهودي و مسيحي و عامل اجرائي اهداف شوم آنها بودند ــ رضا شاه پهلوي در ايران و كمال اتاترك در تركيه و جمال عبدالناصر در مصر و صدام تكريتي در عراق و ديگران در ديگر مناطق مسلمان نشين بوده و مي باشند.
افرادي هم به هواي رياست از طريق سوءاستفاده از احاديث مربوط به مهدي موعود و تحريف آنها و فريب دادن افراد ساده لوح زودباور را به دعواي مهدويت و مقام امامت برخاستند و بدون آنكه قيام انها نشانگر سرنخي از مقام امامت يا مقرون به كوچكترين علامت از علائم ظهور مهدي موعود باشد، يا كمترين درجه از برقراري قسط و عدل جهاني (مورد وعده پيامبر بدست حضرت مهدي) را ارائه دهند ــ بلكه مردم را دچار تفرقه و جدائي از اسلام كردند ــ چند روزي خود را به عنوان مهدي موعود منتظر جا اندازي و قلمداد نمودند، اما بالاخره مشت خيانت آنها هم بازشد و ادعاي دروغين و بي محتوايشان كشف و آنها هم پس از چندي به زباله دان تاريخ رهسپار شدند.
همچنانكه عده اي هم با زمينه سازي مرحله به مرحله مقام امامت و عنوان مهدي منتظر نخست دعوي بابيت از ناحيه مهدي حقيقي مي كردند و همينكه افراد و گروههائي فريب خورده بدانها مي گرويدند، دعواي مهدويت را مطرح و گسترش مي دادند.
افراد و گروههائي هم بر اثر برخورد به اخباريكه از ناحيه خبرگذاران صادق امين درباره مهدي موعود و اسلام بدانها رسيده بود و از نظر فراواني بدان درجه براي آنان يقيني شده و دماغشان آماده براي پرورش اينگونه افكار گرديده بود، كه بسا نسبت مهدويت را به كسي كه او خود چنين دعوائي نداشت و از اين دعوي بيزاري مي جست مي دادند.
اكنون براي روشن شدن مطلب نام بعضي از مدعيان دروغين مهدويت يا غير مدعيان مورد نسبت را بطور فهرست بنظر خوانندگان ميرسانيم و علاقمندان به آگاهي بر مشخصات تفصيلي هريك را به مصادر مربوطه ارجاع ميدهيم:
1ــ امام اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) كه فرقه سبائيّه، پيروان عبداللّه بن سبا (كه بموجب اثر تأليفي علامه محقق عسكري اصل وجودش ساختگي و بدور از حقيقت و واقعيت بوده) حضرتش را مهدي خواندند و پنداشتند كشته نشده و تا آخر الزمان باقي است و خروج ميكند [1] .
2ــ محمد بن حنفيه، كه فرقه كيسانيه پنداشتند وي بعد از حسين بن علي امام و همان مهدي موعود است و در كوه رضوي بسر ميبرد و از آنجا ظهور و قيام نمايد [2] ، بدون آنكه او چنين ادعائي كرده باشد.
3ــ محمد بن عبداللّه محض بن حسن بن حسن بن علي، معروف به نفس زكيه كه پاره اي از جاروديّه وي را مهدي دانسته و در سنه 145هـ از مدينه به مهدويت برخواست و بدسيسه منصور دوانيقي كشته شد [3] .
4ــ ابوجعفر محمد بن عبداللّه فرزند منصور دوانيقي كه خود منصور هم از روي رقابت با نفس زكيه مردم را دعوت به مهدويت او مي كرد [4] .
5ــ عمر بن عبدالعزيز يكي از خلفاي اموي كه سعيد بن مسيب قائل به مهدويت او شد [5] .
6ــ ابومسلم خراساني كه پاره اي از فرقه «خرّميه» پيروان اتابك خرّمي پنداشتند او همان كسي باشد كه بايد زمين را پر از عدل و داد كند و كشته شدنش را بدست منصور دوانيقي تكذيب نمودند و بانتظار ظهورش بسر مي بردند [6] .
7ــ امام جعفر بن محمد الصادق (امام ششم شيعيان) كه ناووسيه معتقد به مهدويت آن حضرت شدند [7] ، اما اصل مقام امامت حضرتش را بدست فراموشي سپردند.
8ــ محمد بن قاسم بن عمر بن علي بن الحسين كه جاروديه زيديه به مهدويت او گرايش جستند و در ايام معتصم در طالقان قيام نمود و كشته شد و آنها پنداشتند كشته نشده و بعد از اين ظهور خواهد كرد [8] .
9ــ امام موسي بن جعفر (امام هفتم شيعيان) كه فرقه واقفيه قائل به مهدويت آن حضرت شدند [9] .
10ــ محمد بن علي عسكري، برادر امام حسن عسكري، كه طايفه محمديه بعد از وفات آن حضرت قائل به امامت و مهدويت وي گرديدند [10] .
11ــ امام حسن عسكري (امام يازدهم شيعيان) كه گروهي اعتقاد به مهدويت حضرتش پيدا كردند [11] .
12ــ جعفر بن علي برادر ديگر امام حسن عسكري كه عده اي قائل به امامت و مهدويت او گرديدند و خود نيز مدعي مهدويت بود [12] .
13ــ عبداللّه بن معاويه بن عبداللّه جعفر بن ابي طالب كه عده اي از مردم وي را مهدي دانسته و گفتند وي زنده است و در كوههاي اصفهان بسر مي برد و البته ظاهر خواهد شد، و او همان كسي بود كه در ايام حكومت مروان بن محمد در فارس قيام كرد و ابومسلم پس از مدتي كه او را زنداني كرده بود بكشت [13] .
14ــ يحيي بن عمر از اعقاب زيد بن علي كه در ايام مستعين باللّه خليفه عباسي سنه 259 در كوفه قيام كرد، پس او را كشتند و سرش را از تن جدا نمودند و بعض جاروديه قائل به مهدي منتظر بودن او بودند [14] .
15ــ موسي بن طلحة بن عبداللّه كه در زمان مختاربن ابي عبيده در بصره قيام كرد و عده اي بعنوان مهدويت بدو گرويدند [15] .
16ــ عبداللّه مهدي بود كه بنوشته قرماني: خود را فرزند حسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي الرضا ــ يعني فرزند امام حسن عسكري امام يازدهم شيعيانــ معرفي كرد.
و بنوشته فخري بعنوان ابومحمد عبيداللّه بن احمد بن اسماعيل از اعقاب امام جعفر معرفي نمود.
و بنوشته ديگران رشته نسبش غير از دو رشته مذكور است و بطور خلاصه در اصل ارتباطش با سادات و بر فرض ثبوتش در چگونگي آن اختلاف شديد است.
وي در سنه 297 هـ بعنوان مهدويت از افريقا بپا خواست و دولت فاطميين را تشكيل داد كه پس از گذشتن 270 سال منقرض گرديد.
هم او بود كه شهر مهديه را در يكي از سواحل تونس برقرار كرد و هم اكنون پرچم فرانسه برفراز آن در اهتزاز است [16] .
17ــ محمد بن عبداللّه بن تومرت علوي حسني معروف به مهدي هرغي از قبيله مصامده كه در جبال اطلس مراكش سكونت داشتند، در سال 497 به مهدويت برخاست و تشكيل سلسله «الموحدين» را داد و بر اسپانيا استيلا و تسلط يافت [17] .
18ــ الناصر لدين اللّه كه از جمله خلفاي عباسي و متولد حدود سنه 550 هـ بود، سبط ابن تعاويذي وي را بعنوان مهدي منتظر بودن بدين دوشعر ستوده:
انت الامام المهدي ليس لنا
امام حق سواك ينتظر
تبدو لابصارنا خلاقاً لان
يزعم ان الامام منتظر [18] .
19ــ مردي به نام عباس فاطمي در پايان قرن هفتم بين 690 و 700 در ميان غمازه خروج كرد و مدعي شد فاطمي منتظر است و جمعيت انبوهي از غمازه براو گرد آمدند و در پايان امر كشته شد [19] .
20ــ شخصي كه معروف به تويزري منسوب به تويزر از نحله صوفيه بود از رباط ماسه خروج كرد و مدعي مهدي فاطمي بودن شد و بسياري از اهل سوس و غيره بدو گرويدند و كارش آنچنان بالا گرفت كه سران مصامده ترسيدند و او را كشتند.
اين قضيه در آغاز قرن هشتم ـ در عصر سلطان يوسف بن يعقوب ــ بوقوع پيوست [20] .
21ــ اسحاق سبتي زوي بود كه در دوران سلطنت سلطان محمد چهارم از سلاطين عثماني بسال 986 هـ به امر مهدويت قيام كرد و اصولا ترك و از اهالي ازمير بود [21] .
22ــ شخصي بود كه در سنه 1219هـ در مصر قيام به مهدويت نمود و اصولا زاده طرابلس بود و طولي نكشيد با لشكري كه از فرانسه آمده بود بجنگيد و با عده اي از هواخواهان خود كشته شد [22] .
23ــ محمد احمد بود كه در سال 1260 هـ در سودان قيام نمود و از قبيله دناقله در جزيره «نبت» مقابل «دنقلا» و بگفته بعضي در «حنك» متولد شده بود [23] .
24ــ مردي بود كه در رباط عباده دور او گرد آمدند و بعنوان فاطمي منتظر بودن ديگران را به مهدويت خود دعوت كرد و اصولا از نسل و نژاد پيامبر(صلي الله عليه وآله) بود [24] .
25ــ احمد بن احمد كيال بود كه نخست مردم را بمقام امامت خود دعوت كرد، سپس بعنوان مهدويت قيام نمود و طائفه كياليه را تشكيل داد [25] .
26ــ محمد مهدي سنوسي فرزند شيخ محمد سنوسي بود كه در اواسط قرن نوزده مسيحي از مغرب زمين برخواست و قبل از مرگ با اشاره باينكه خود او مهدي منتظر نيست بلكه او از اين پس خواهد آمد نفي مهدويت خويش نمود و شايد مقصودش از خبر آمدن بعد از اين، قيام پسرش بود [26] .
27ــ ميرزا غلام احمد قادياني بود كه در اوائل قرن نوزده ميلادي سنه 1826 از پنجاب هندوستان قيام كرد و با سيكهاي آن سرزمين بر مبناي ادعاي نبوت بجنگيد و فرقه قادياني را كه هم اكنون داراي پيرواني در هند است تشكيل داد [27] .
28ــ سيد احمد پسر محمدباريلي بود كه او را مهدي وهابي نيز گويند، تولدش بسال 1224 در يكي از شهرهاي هندوستان به نام «بريلي» اتفاق افتاد، پس در خلال نيمه اول از سده سيزده از بين فرقه وهابي در هند قيام به نشر آن مذهب سخيف نمود و به عنوان يكي از اولاد امام حسن بن علي (امام دوم شيعيان) خود را شهرت داد سپس بر عليه هندوها و سيك هاي پنجاب هند اعلام جنگ نمود و با برافروخته شدن آتش جنگ مغلوب و كشته شد و بالاخره با تبليغاتي كه داشت و انتشار مي داد زمينه براي قيام احمد قادياني نامبرده مستعد و موجبات نفوذ براي وي بيشتر فراهم شد [28] .
29ــ علي محمد شيرازي معروف به باب پسر ميرزا رضاي بزاز شيرازي و متولد همان شهر بسال 1235 از زني به نام خديجه بود، وي از كمالات علمي و ادبي جز زبان فارسي كه در شيراز نزد معلمي به نام شيخنا آموخته بود و مقدار كمي هم صرف و نحو خوانده بود بهره ديگري نداشت و بيشتر اهتمام در رشته رياضت و انجام امور شاقّه به منظور تسخير جن و روحانيّات داشت و بالاخره پس از مدتي بسر بردن در بندر بوشهر رفته رفته دچار خشكي دماغ و خستگي مغز گرديد، پس از بوشهر به كربلا رفت و از تابعين شيخ احمد احسائي شد و با سيد كاظم رشتي كه از شاگردان و مروجين احسائي بود و در بافندگي و جاهم اندازي اباطيل و خرافات مهارتي بسزا داشت مصاحبت نمود [29] ، پس از فوت احسائي و سيد كاظم رشتي به شاگرد ديگر احسائي حاج كريم خان (مؤسس فرقه ضاله شيخيه كه عنوان ركن رابع بودن را مطرح نمود) بپيوست، و نخست به عنوان باب او و خليفه الخليفة سر برافراشت و چون آوازه اش بلند شد و قدري بر سر زبانها افتاد خود را به باب مهدي منتظر معرفي نمود.
سپس دم از استقلال و مهدويت زد و چون متوجه شد به قول عوام «خر فراوان است» و مريداني از خود جاهل تر و احمق تر به دورش گرد آمدند دعواي نبوت را مطرح نمود و بافته هايي را ــ به عنوان وحي الهي و آيات آسماني كه خالي از معنا و عاري از قانون ادب و محاوره و برخلاف منطق و در حقيقت بهترين سند حماقت و فساد عقلي او و پيروانش بود ــ انتشار داد و در پايان جنون او شدت يافت و هوس خدائي و الوهيت پيدا كرد كه كتاب «البيان» وي بهترين شاهد و بيانگر كفريات اوست.
توضيحا چون سياست اجانب پشتيباني از وي را مقتضي ديد با نفوذي كه در داخله مملكت ايران داشت موجبات تقويت و گسترش فساد او را با هزينه تبليغاتي و جلوگيري از تعرض ديگران بر عهده گرفت تا انجا كه با تحليل هرگونه حرامي و آزادي در ارتكاب هرگونه بدعت و عمل نامشروع عده اي از عوام الناس و افراد سفله و بي بند و بار فريب او را خوردند و بدو پيوستند.
در آغاز امر علما و روحانيون آن عصر بخاطر راه و رسم جنون آميزي كه از وي به نمايش درآمد از حكم به قتل او خودداري و استنكاف نمودند و چون هر روز شراره هاي فتنه او گسترش مييافت، بمنظور جلوگيري از شرّش و مصونيت مردم از آتش فتنه و بيراهه بري وي لازم دانستند حكم قتلش را صادر نمايند همچنانكه فتوي به كفر و نجس بودن بهائي ها و ممنوعيت ازدواج با آنها را صادر نمودند. از طرفي هم چون فتنه او مقام سلطنت را تهديد مي كرد حكم قتلش عملا تأييد و با به دار آويختن و اعدامش معلوم شد او هم يكي از مهدي هاي دروغين بود كه نخست بدست عوامل روس رشد و پرورش يافت و بعد از موجوديت او كه كانون فساد از آب درآمد انگليسي ها از وي بهره برداري نمودند و بالاخره مليونها نفر مسلمان ضعيف و خوش باور را از اسلام و تشيع جدا كرده گرايش به كفر دادند [30] .
آري متاسفانه ــ با اينكه بر اثر سقوط شاه طرفدار آنها و برقراري جمهوري اسلامي و برچيده شدن بساط سلطنت كه يك بُعدش سوء استفاده هرچه بيشتر بهائي گري از قدرت آن بود بساط آزادي و رسميت بهائي گري در ايران برچيده شد ــ هنوز اين رشته باطل كم و بيش سر دراز دارد و از طريق عوام فريبي در گوشه و كنار بدين روش باطل كفر آميز ادامه مي دهند.
و اما كساني كه در عصر ائمه اطهار عليهم السلام به دروغ مدعي بابيت و نيابت و سفارت از طرف حضرت بقية اللّه محمد بن الحسن العسكري عج شدند، پس محدث عاليقدر شيعه شيخ طوسي تعداد هشت نفر را معرفي نموده كه ما بخاطر اختصار به ذكر نام آنها بسنده كرده و خواستاران شرح حال تفصيلي آنها را به كتاب «الغيبة» محدث نامبرده ارجاع مي دهيم:
1ــ ابومحمد حسن معروف به شريعي از اصحاب امام هادي و امام عسكري بود كه به دعواي بابيت از ناحيه حضرت مهدي برخواست و از آن ناحيه توقيع در لعن وي صادر گرديد.
2ــ محمد بن نصير نميري.
3ــ احمد بن هلال كرخي.
4ــ ابوطاهر محمد بن علي بن بلال.
5ــ حسين بن منصور حلاج صوفي كه ابوالقاسم بن روح يكي از وكلاي امام زمان در عهد غيبت صغري به امر امام دستور مهدور الدم بودنش را صادر نمود، نيز بحكم علما تكفير شد، اما در نظر صوفيه دست كمي از مقام نبوت نداشته و ندارد بلكه دعواي خدائي هم از وي سرزد و بالاخره محكوم به اعدام شد. [خيراتيه ج 1 ص 159 ــ 161]
6ــ ابوجعفر محمد بن علي شلمغاني معروف به ابن ابي عزاقر.
7ــ ابوبكر بغدادي برادر زاده محمد بن عثمان عمري (نايب دوم از نواب اربعه حضرت مهدي).
8ــ ابودلف ــ رفيق ابوبكر بغدادي ــ [31] .
درپايان اين مقال توجه خوانندگان را بدين نكته جلب و يادآور مي شويم كه از بررسي احوال نامبردگان و كساني كه پيروي از آنها مي كردند يا مهدويت را به كسي كه خود مدعي نبود نسبت مي دادند معلوم و محقق ميشود كه اصل موضوع مهدويت در اسلام و عقيده به ظهور و قيام مهدي موعود و برقرار شدن انقلاب اسلامي جهاني و عدل و داد سراسري بدست او پديده يك سلسله آيات شريفه قران و فرموده هاي پيامبر اكرم و بعضي از صحابه الهام گيرنده از ان حضرت است كه مورد اتفاق سني و شيعه مي باشد، و بر اساس همين ايات و احاديث و پيشگوييها و هشدارها بود كه مردم از باستان زمان آماده براي ظهور مهدي موعود منتظر و چشم براه او بوده اند و مهدي هاي دروغين و نواب هاي قلابي و ادعايي هم از اين رهگذر سوء استفاده نموده و بعنوان مهدي و نايب مهدي قيام نموده و هردسته و گروهي فريب يكي از اينها را خورده و به پيروي و ترويجش مي شتافتند
پس اگر عنوان مهدويت اصالت اسلامي نداشت نه مدعيان دروغين مي توانستند آن را مطرح ووسيله تجمع عوام به دور خود قرار دهند، و نه عوام و پيروان مهدي هاي ادعايي سرنخي در دست داشتند كه بدانها معتقد و علاقمند شوند و از آنان پيروي نمايند.
بطور خلاصه اصالت مهدويت و ريشه گرفتن آن از ناحيه شخص پيغمبر (صلي الله عليه وآله) بود كه فريب دهندگان آن را سرنخ دعواي مهدويت قرار دادند و فريب خوران هم آن را سرنخ گرايش به مهدي هاي ادعايي و دروغين قلمداد نمودند و كار هر دو دسته به كفر و جدايي از اسلام راستين منتهي شد.
[1] ملل و نحل شهرستاني 2/11، غيبت شيخ طوسي ص 192، المهديه في الاسلام ص 93.
[2] غيبت شيخ طوسي ص 192، مقدمه ابن خلدون ص 219، ملل و نحل شهرستاني 1/200، المهديه في الاسلام ص 103.
[3] مقدمه ابن خلدون ص 222، تاريخ فخري ص 148، مجله الهلال مصر جلد 17 سال 4 صفحه 643.
[4] المهدية في الاسلام ض 117.
[5] طبقات ابن سعد 5/245، المهديه في الاسلام ص 184.
[6] المهديه في الاسلام ص 184.
[7] ملل و نحل شهرستاني2/3، غيبت شيخ طوسي ص 192.
[8] المهديه في الاسلام ص 125.
[9] ملل و نحل شهرستاني2/4، غيبت شيخ طوسي ص 192 و 198.
[10] غيبت شيخ طوسي ص 192و 198.
[11] ملل و نحل شهرستاني2/7، غيبت شيخ طوسي ص 192 و 220.
[12] غيبت شيخ طوسي ص 222 و 225 ــ 227 و 287.
[13] المهديه في الاسلام ص 48.
[14] المهديه في الاسلام ص 135.
[15] طبقات ابن سعد 5/245، المهديه في الاسلام ص 182.
[16] تاريخ فخري ص 237، مقدمه ابن خلدون ص 374، اخبار الدول واثار الاول قرماني ص189.
[17] تاريخ ابي الفداء 2/232، مجله الهلال سال 4 شماره 17 ص 643، مقدمه ابن خلدون ص 366.
[18] المهديه في الاسلام ص 48.
[19] مقدمه ابن خلدون ص 367، مجله الهلال سال 4 شماره 17 ص 643.
[20] مقدمه ابن خلدون ص 367.
[21] ترجمه رساله دار مستتر، از محسن جهانسوز.
[22] ترجمه رساله دار مستتر.
[23] مجله الهلال سال 4 شماه 17، ص 644 و سال 7 شماره 6.
[24] مقدمه ابن خلدون ص 367.
[25] ملل و نحل شهرستاني 2/17.
[26] الهلال سال 4 شماره 17 ص 644.
[27] الهلال سال 4 شماره 17 ص 643، ظاهرة الغيبة و دعوي السفاره ص 300 ــ 370، المهدية في الاسلام ص 270، مفتاح باب الابواب ص 77.
[28] دائرة المعارف الاسلاميه ج 1 ص 496، المهديه في الاسلام ص 268، مفتاح باب الابواب ص 69.
[29] جهت آگاهي بر هويت سيد كاظم رشتي و نقش او در گسترش فرقه بهائي گري رجوع شود به كتاب ظاهرة الغيبة و دعوي السفارة، ميرزا محسن آل عصفور بحريني ص 247 ــ 300 چاپ قم.
[30] دائرة المعارف اسلاميه 1/496، المهديه في الاسلام ص 268، مفتاح باب الابواب ص 69، نصايح الهدي بلاغي، اسرار العقايد ميرزا ابوطالب شيرازي چاپ 1324 در نوبت دوم و دهها كتاب ديگر در ردّ بهائي گري كه اكثراً چاپ و منتشر گرديده، جهت آگاهي بر فهرست اسامي 87 جلد كتاب در رد آنها مراجعه شود به كتابنامه حضرت مهدي (عج) تأليف آقاي علي اكبر مهدي پور ص 817 ــ 820.
[31] كتاب الغيبة شيخ طوسي ص 397 ــ 415 و شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد 8/122.