قبر رسول خدا در مدینه

قبر رسول خدا در مدینه در طبقات ابن سعد و سیره ابن هشام روایتی است که فشرده آن چنین است: «رسول خدا(ص) در خانه خود، در همان اطاقی که جان به جان آفرین تسلیم کرد، دفن گردید. پس از آن هر یک از دو خلیفه، ابوبکر و عمر نیز، در آنجا دفن شدند. سپس این گنبد

قبر رسول خدا در مدينه <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

در طبقات ابن سعد و سيره ابن هشام روايتي است كه فشرده آن چنين است:

«رسول خدا(ص) در خانه خود، در همان اطاقي كه جان به جان آفرين تسليم كرد، دفن گرديد. پس از آن هر يك از دو خليفه، ابوبكر و عمر نيز، در آنجا دفن شدند. سپس اين گنبد سبز رنگ را بر فراز آن بنا كردند[1]

[1] طبقات ابن سعد، ج 2، ص 294-292؛ سيره ابن هشام، ج 4، ص 343.

ثواب زيارت قبر رسول خدا

دار قطني در سنن، طبراني در معجم و فاكهي در اخبار مكه با اسناد خودشان از ابن عمر آورده اند كه گفت:

قالَ رَسُولُ اللَّه(ص): مَنْ حَجَّ فَزارَ قَبْري بَعْدَ مَوْتي كانَ كَمَنْ زارَني فيحَياتي؛

رسول خدا(ص) فرمود: هر كس حج بگزارد و قبر مرا -پس از رحلتم- زيارت كند همانند كسي است كه مرا در حال حيات زيارت كرده است[1] .

طيالسي با سند خود از عمر روايت كرده كه گفت: شنيدم رسول خدا(ص) مي فرمود:

مَنْ زارَ قَبْري اَوْ مَنْ زارَني كُنْتُ لَهُ شَفيعاً اَوْ شَهيداً؛

هر كس قبر مرا زيارت كند يا مرا زيارت كند - من شفيع او يا گواه او خواهم بود[2] .

[1] سنن كبراي بيهقي، ج 5، ص 246؛ سنن دار قطني، ج 2، ص 278؛ اتحاف الساده المتقين، زبيدي، ج 4، ص 416؛ ترواء الغليل، الباني، ج 4، ص 335؛ كنزالعمال، ج 5، ص 70؛ مجمع الزوائد، هيثمي، ج 4، ص 2؛ درالمنثور، سيوطي، ج 1، ص 237؛ معجم الكبير، طبراني، ج12، ص 407.

[2] مسند طيالسي (متوفاي 204 هجري)، ص 12؛ كنز العمال، ج 20، ص 161؛ مختصر تاريخ دمشق، ج 2، ص 406؛ المطالب العاليه، ابن حجر، ص 1254؛ درالمنثور، سيوطي، ج1، ص 237؛ معجم الكبير، طبراني، ج 12، ص 417.

زائران قبر رسول خدا از اهل بيت و صحابه

الف) فاطمه(ع) اولين زائر قبر رسول خدا(ص)

ابن جوزي با سند خود از علي(ع) روايت كرده كه فرمود: «هنگامي كه رسول خدا(ص) دفن گرديد، فاطمه(ع) نزد قبر آمد، اندكي ايستاد و سپس مشتي از خاك قبر برگرفت و بر ديده نهاد و گريست و ابيات زير را ترنم كرد:

ما ذا عَلي مَنْ شَمَّ تُربَه اَحْمَدٍ أنْ لا يَشُمَّ مَدَي الزَّمانِ غَوالِياً

صُبَّت عَلَيَّ مَصائِبٌ لَوْ أَنَّهاصُبَّتْ عَلَي الْأيَّامِ عُدْنَ لَيالِياً[1] .

راستي آنكه شميم سركويت بوييد چه غم ار بوي دو عالم به مشامش نرسد

بر من آن شد كه اگر بر همه ايام رود ظلمت دهر به تاريكي شامش نرسد!

ب) ابو ايوب انصاري، زائري كه صورت بر تربت پاك رسول اللَّه(ص) مي سايد:

در مجمع الزوائد به سند خود از ابوداود بن ابوصالح آورده كه او گفت: روزي مروان به سوي قبر رسول خدا(ص) نظر كرد و ديد مردي صورت خود بر قبر نهاده، گفت: مي داني چه مي كند؟ آن مرد كه ابو ايوب انصاري صحابي رسول خدا بود، روي خود به سوي مروان گردانيد و گفت: آري [2] . «من به زيارت رسول خدا(ص) آمدم، به زيارت حجر نرفتم[3]

[1] مثير الغرام الساكن، ص 300.

[2] مي دانم چه مي كنم.

[3] مجمع الزوائد، كتاب الخلافه، چاپ بيروت، 1967 م، ج 5، ص 245. اين روايت با عبارات ديگري در ج 4،ص 2، همين كتاب نيز آمده است. و نيز: مسند احمد، ج 5، ص 224؛ مستدرك حاكم، ج 5، ص 515.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


| شناسه مطلب: 74321