وهابیها فضائل انبیاء و اولیاء را که قرآن می گوید منکرند ‌

وهابیها فضائل انبیاء و اولیاء را که قرآن می گوید منکرند وهابیها، علم و قدرت و فضایلی را که خداوند به اولیاء خاص خود داده، انکارمی کنند. آنان به هیچ رو نـمـی پـذیـرنـد که خداوند به کسی قدرتی بدهد که به اذن خدامریض را شفا دهد، یا از داخل خـانـه هـای مـرد

وهابيها فضائل انبياء و اولياء را كه قرآن مي گويد منكرند <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

وهابيها، علم و قدرت و فضايلي را كه خداوند به اولياء خاص خود داده، انكارمي كنند.

آنان به هيچ رو نـمـي پـذيـرنـد كه خداوند به كسي قدرتي بدهد كه به اذن خدامريض را شفا دهد، يا از داخل خـانـه هـاي مـردم خـبـر دهد و يا تخت پادشاهي را در يك چشم به هم زدن احضار كند و يا زبان مـورچگان و پرندگان را بفهمند و با آنها صحبت كند و يا همچون حضرت مريم از آينده طفل كه در رحم دارد با خبر باشد، يا همچون پيامبر (ص) و علي از حوادث آينده خبر دهند و يا... حال آنكه قـرآن بـراي انـبـيـاء واولياء خدا، علم و توانائي خارق العاده و فضايل بسياري را ذكر مي كند كه ما به نمونه هايي از آنها اشاره مي كنيم: 1 - دربـاره حـضرت داود وسليمان ميفرمايد:ولقدآتيناداودمنافضلاياجبال اوبي معه والطير والنا له الـحـديـد، ان اعـمل سابغات وقدر في السرد واعملوا صالحا اني بماتعملون بصير، ولسليمان الريح غـدوهـا شـهر ورواحها شهر واسلنا له عين القطر ومن الجن من يعمل بين يديه باذن ربه ومن يزغ مـنـهـم عن امرنا نذقه من عذاب السعير،يعملون له ما يشاء من محاريب وتماثيل وجفان كالجواب وقدور راسيات اعملوا آل داود شكرا وقليل من عبادي الشكور) [1]  و داود را از سـوي خـود فـضـيلتي داديم كه اي كوهها و اي پرندگان با او هم آواز شويد وآهن را برايش نرم كرديم، كه زرهاي بلند بساز و در بافتن زره اندازها را نگهدار وكارهاي شايسته كنيد كه مـن بـه كارهايتان بصيرم و باد را مسخر سليمان كرديم،بامدادان يك ماهه راه مي رفت و شبانگاه يـك مـاهـه راه، و چشمه مس را برايش جاري ساختيم و گروهي از ديوها به فرمان پروردگارش بـرايـش كـار مـي كـردنـد و هـر كـه از آنـان سر از فرمان ما مي پيچيد به او عذاب آتش سوزان را مـي چـشـانديم براي او هر چه كه مي خواست از بناهاي بلند و تنديسها و كاسه هايي چون حوض و ديـگـهـاي مـهـم بـرجـاي مي ساختند.

اي خاندان داود، براي سپاسگزاري كاري كنيد و اندكي از بندگان من سپاسگزارند 2 - در سوره ديگري خداوند متعال درباره حضرت سليمان مي فرمايد: (وحشر لسيلمان جنوده من الجن والانس والطير فهم يوزعون). [2]  سپاهيان سليمان از جن و آدمي و پرنده گرد آمدند و آنها به صف مي رفتند 3 - درباره حضرت عيسي مي فرمايد: (ويـعلمه الكتاب والحكمة والتوراة والانجيل، ورسولا الي بني اسرائيل اني قدجئتكم بية من ربكم انـي اخـلـق لـكم من الطين كهيئة الطير فانفخ فيه فيكون طيرا باذن اللّه وابري ء الاكمه والابرص واءحيي الموتي باذن اللّه واءنبئكم بما تاءكلون وما تدخرون في بيوتكم ان في ذلك لاية لكم ان كنتم مؤمنين). [3]  خـداونـد بـه او كـتـاب و حـكـمـت و تورات و انجيل مي آموزد.

و بر بني اسرائيل وي را به رسالت مـي فرستد كه: من با معجزه اي از پروردگارتان نزد شما آمده ام برايتان از گل چيزي چون پرنده مي سازم و در آن مي دمم.

به اذن خدا پرنده اي شود.

و كور مادرزاد وبرص گرفته را شفا مي دهم و بـه فـرمـان خدا مرده را زنده مي كنم و به شما مي گويم كه چه خورده ايد و در خانه هاي خود چه ذخيره كرده ايد اگر از مؤمنان باشيد اينها براي شمانشانه هاي حقانيت من است تـوسل مردم به حضرت عيسي بدين خاطر بود كه عقيده داشتند خداوند به او قدرتي عطا فرموده كه مي تواند بيماران را شفا دهد يـعـنـي او را پيامبر و بنده خالص خدا مي دانستند و بخاطر همين عبوديت و بندگي است كه آن حـضرت به چنين علم و قدرتي از جانب خداوند دست يافت و البته كه اين شرك نيست، بلكه عين توحيد است.

شرك آن است كه اين قدرت را از خود آن حضرت بدانيم و نه از خدا

[1] سوره سبا، آيات 10 ـ 13.

[2] سوره نمل، آيه 17.

[3] سوره آل عمران، آيات 48 ـ 49.

 

 

 

 


| شناسه مطلب: 74356