بخش 1
مرقومه مبارکه آیة الله اشتهاردی
مرقومه مباركه آية الله اشتهاردي <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدللَّه الذي لم يشرك (حين اَنْ شاء خَلْقَ ماسواه) احداً ولا شيئاً، فلا يجوز عقلاً اَن يشركه غيره في عبادته.
والصلاة والسلام علي جميع انبيائه ولا سيّما النبي الخاتم الذين بعثوا للتنبيه و الإرشاد الي هذا التوحيد المطلق فتنبّه قوم من الجن و الانس و هم اقلّ ولم يتنبّه آخرون وهم الأكثر.
وعلي أوصيائهم ولا سيّما وصيّ النبي الخاتم - علي بن ابيطالب والاثني عشر عليهم صلوات اللَّه الملك القدوس.
در ماه ذي القعدة الحرام 1424 ه ق در مدينه منوره اداماللَّه انوار ذوي الأنوار الي ما شاء كتابي بدستم رسيد كه مؤلف محترم آن، فاضل محترم سماحة حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ علي عطايي اصفهاني زيدت توفيقاته كه نام آن كتاب را چرا؟ چرا؟ (پرسش و پاسخ در مدينه منوره) قرار داده است.
حقير با استعجال آن كتاب شريف را من البدو الي الختم مروري كردم، الحق و الانصاف اكثر آنچه مرقوم داشته است، سؤالاً و جواباً (چون پاسخهاي آن پرسشها را از كتابهاي خود اهل تسنن آورده) بر طبق انصاف بدون اعمال تعصب مذهبي بيان فرموده است. اميد است ان شاء اللَّه تعالي ذات اقدس الهي جزاي خير از جانب اهل بيت عصمت و طهارت به مؤلف محترم مرحمت فرمايد و بيش از پيش توفيق شناسايي طريقه آل عصمت و طهارتعليهم السلام را عنايت فرمايد.
لكن مسأله مخالفت با طريقه آل البيتعليهم السلام ريشه دارد آن هم ريشه عميقي كه به اين زودي شاخ و برگ آن قطع نخواهد شد.
آنچه كه به نظر حقير فعلاً ميرسد - به عنوان موقت چارهپذير است - اين است كه تنها علم و دانش در رفع اختلاف كفايت نميكند بلكه بايد علم و دانش با قدرت و توانايي و نفوذ هماهنگي كند.
چنانچه ائمه دينعليهم السلام هم نتوانستند پيش ببرند چون علم بود و قدرت نبود.
علامه حلي عليه الرحمة و خواجه نصير الدين طوسيرحمه الله هماهنگي كردند با هلاكو خان مغول كه تازه مذهب تشيع را پذيرفته بود و مذهب اهل بيت را مقداري رواج دادند.
و يا لااقل قدرت، مخالفِ با علم نباشد.
و به عبارت ديگر ذات اقدس الهي هم عالم است و هم قادر و اين دو صفت ذاتي، هر وقت پياده شد بر بندگان و بندگان مَظْهَر اين دو صفت بودند تمام اختلافات برداشته ميشود.
اما اگر علم الهي بود و قدرت، قدرت شيطاني، محال است اصلاح جامعه بر طبق مرام انبياء و اوصياي آنان، چون شيطان ضد رحمان است و جمع بين ضدين عقلاً محال است.
اگر ممالك اسلامي و سَران آنها هماهنگي كنند يك جلسه و نشستي در امور ديني با هم داشته باشند، عملاً و قولاً اميد اين هست شيطان عقب نشيني كند و اما اگر تمام همتشان امور ماديه باشد (چنانچه هست).
همانگونه كه بنيان گزار جمهوري اسلامي حضرت امام راحل، خميني - روّح اللَّه روحه - مكرر و مشدّد قولاً و كتباً سفارش اكيد در وحدت فيضيه و دانشگاه كردند و همه علماء معاصرين و مراجع ديني هم صحت او را پذيرفتهاند نظر به همين معنا داشتهاند كه علم و قدرت هماهنگي كنند.
و شايد معناي ان تنصروا اللَّه ينصركم [1] اشاره به همين جهت است چون نصرت خدا بدون بكار زدن علم و قدرت الهي متحقق نميشود.
و همه گرفتاريهاي انبياء سلف هم همين مقابله قدرت با علم بوده و فعلاً خصوص كشور ايران - به واسطه خون هزاران شهيد - اعم از علما و روحانيون و دانشجويان عزيز بلكه عدهاي از اساتيد دانشگاه و بقيه اقشار جمعيت حتي ارتش محترم و... في الجملة هماهنگي بين قدرت و علم به دست رسيده، اين نعمت عظماي كم سابقه بلكه بي سابقه را غنيمت بدانيم.
با اين كه دولت اسلامي ايران مذهبي جعفري با ساير كشورهاي اسلامي خصوصاً كشور حجاز كه مركز نبوغ اسلام و طلوع خورشيد تابان الي يوم القيمة، تماس در جهت پيشبرد مقصد اهل بيتعليهم السلام به طوري كه - در عين حال اين كه هر كس به مذهب خود عمل ميكند - بدگويي نسبت به هم ديگر نكنند، به طريق قانوني در مقابل كفاري كه اتفاق كردهاند بر عليه اسلام ناب.
صد هزاران خيط يكتا را نباشد قوتي
چون بهم برتافتي اسفنديارش نگسلد
و اگر چنين كاري دست دهد بسياري بدبينيها و زشت گوييها از بين خواهد رفت. چنانچه در زمان مرحوم آية اللَّه العظمي الحاج آقا حسين بروجرديقدس سره در سوريه هم چون تصميمي به وسيله مرحوم آية اللَّه الحاج الشيخ عبدالكريم زنجانيرحمه الله با عدهاي از دانشمندان و علماء اهل تسنن گرفته شد و مرحوم آية اللَّه زنجاني حديث معروف بين الفريقين (مثل اهل بيتي كمثل سفينة نوح من ركبها نجي و من تخلف عنها غرق) [2] را عنوان كرد، نتيجه اين شد كه در سوريه تقيه از بين برود و از جهت مهر و تسبيح و مسواك و ساير اختلافات به طريق آزادانه به كار زده شود و از آن زمان تا كنون حكومتين (ايران و سوريه) اختلاف سياسي هم ندارند و اثر اين گونه وحدتها به مراتب بيش از آثار نقض و ابرامهاي طرفين است و يا نسبت شرك و كفر و زندقه و... (كه از طرف گروه تندرو به شيعيان اهل بيت عصمت و طهارت خصوصاً شيعيان ايران بلكه دولت اسلامي ايران) شايع شده است و بياييد به آيه قل كل يعمل علي شاكلته [3] و به آيه لكم دينكم ولي دين [4] عمل كنيم نه به تزريقات و تبليغات و بلندگوهاي كفار مطلقاً اعم از اهل كتاب يا غير اهل كتاب و نه ضربه زدن بَر فِرق مسلمين، بعضي بعض ديگر را تا امثال مؤلف محترم دامت توفيقاتهم. به تبليغ معارف اسلامي و بالا بردن افكار عمومي در توحيد و خداشناسي و كردار و رفتار و گفتار اخلاق بپردازند كه اين همه عقبماندگي اخلاق مسلمين عمدهاش اختلاف عملي مسلمين خودشان با خودشان است نه خودشان با غير مسلمين اعاذنا اللَّه من شرور انفسنا التي منها توجه ذوي القدرة الي الدنيا و ما يتعلق بها و أيقظنا من نومة الغفلة و النسيان - والحمدللَّه اولاً وآخراً و ظاهراً وباطناً.
اقل الطلاب علي پناه اشتهاردي في الليلة الاولي او الثانية من ذيالحجة سنة 1424 ه ق بالمدينة المنورة.
[1] سوره محمّد / 7؛ «اگر خدا را ياري كنيد ياريتان ميكند.».
[2] ترجمه: «مثل اهل بيت من مثل كشتي نوح است هركس آن را سوار شد نجات يافت و هر كس از آن تخلف نمود (سوار نشد) هلاك گرديد.».
[3] سوره اسراء / 84؛ «بگو [اي پيامبر] هر كس بر حسب ساختار [رواني و بدني] خود عمل ميكند.».
[4] سوره كافرون / 6؛ «دين شما براي خودتان و دين من براي خودم.».