بخش 3
اختلاف ما با آنها در وضو
اختلاف ما با آنها در وضو <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
پرسش 1: چرا ما «شيعيان» در وضو - پس از شستن صورت - دستها را از بالا به پايين ميشوييم و با آب وضو كه در كف دست مانده است جلوي سر را مسح ميكنيم و روي پا را نيز با آن مسح ميكنيم ولي اهل تسنن مانند ما وضو نميگيرند و عدّهاي از آنها تمام سر را با گوشها مسح ميكنند و پاهايشان را بجاي مسح ميشويند؟
پاسخ: ما «شيعيان دوازده امامي» در برخي از واجبات وضو با اهل تسنن اختلاف داريم:
1- در فقه ما، شستن صورت از بالا به پايين واجب است - البته برخي فرمودهاند: شستن صورت از بالا مبني بر احتياط است- [1] ولي اهل تسنن به اتفاق گفتهاند: شستن صورت از بالا به پايين مستحب است [2] .
2- در فقه ما، شستن دستها از بالا به پايين واجب است ولي اهل تسنن به اتفاق گفتهاند: شخص مخير است دستها را از پايين به بالا يا به عكس بشويد و اتفاق نمودهاند بر اينكه از پايين (از سر انگشتها) به بالا شستن مستحب است [3] .
3- در فقه ما «شيعيان» مسح كردن جلوي سر واجب است ولي اهل تسنن در مسح سر اختلاف دارند.
مالكيها گفتهاند: مسح تمام سر واجب است.
حنبليها گفتهاند: مسح تمام سر و گوشها واجب است.
- گوشها را از سر و جزء آن دانسته و روايتي نيز بر اين مطلب نقل كردهاند - [4] .
حنفيها گفتهاند: مسح يك چهارم سر واجب است.
شافعيها گفتهاند: مسح بعضي از سر - هر مقدار كه باشد - واجب است [5] .
و برخي از آنها هم گفتهاند: اگر به جاي مسح، سر را بشويند يا به آن آب بپاشند كفايت ميكند [6] .
4- در فقه شيعه مسح نمودن روي پا واجب است ولي اهل تسنن به اتفاق گفتهاند: واجب است پاها را بشويند [7] .
بنابر آنچه نقل شد، محل خلاف بين ما و آنها چهار مورد است:
1- ما شستن صورت را از بالا به پايين واجب ميدانيم ولي آنها مستحب ميدانند. دليل ما بر اين امر رواياتي است مبني بر اينكه پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم در وضو صورت مباركشان را از بالا به پايين ميشستهاند و روايتي نيز نقل شده كه امامعليه السلام امر فرموده است:
اغسل من اعلي وجهك الي اسفله [8] .
صورت را از بالا به پايين بشوييد.
اما اهل تسنن گفتهاند: آيه شريفه: فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ [9] امر به شستن كرده و از جهت كيفيتِ شستن، مطلق است و در آن نفرموده است از بالا بشوييد. و روايات نيز استحباب از بالا شستن را ثابت ميكند نه وجوب آنرا.
2- ما شستن دستها را از بالا به پايين واجب ميدانيم ولي آنها مستحب ميدانند.
دليل ما بر اين امر روايات بيانيه است، كه رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم دستها را از بالا به پايين ميشست و روايت صحيحهاي نيز از امامعليه السلام وارد شده كه حضرت در مقام تفسير آيه مربوط به وضو [10] فرموده است:
بايد دستها را از بالا به پايين بشوييد [11] .
3- ما مسح سر را واجب و متعيّن ميدانيم ولي آنها با ما در اين مورد اختلاف دارند، بين خودشان نيز اختلاف وجود دارد، به شرحي كه قبلاً بيان كردم.
دليل ما روايات فراواني است كه دلالت و صراحت دارند بر وجوب مسح مقداري از جلوي سر، يكي از آن روايات صحيحه زراره است كه به امام باقرعليه السلام عرض كرد:
عن ابي جعفرعليه السلام قلت له: الا تخبرني من أين علمت وقلت: ان المسح ببعض الرأس و بعض الرجلين؟ فضحكعليه السلام وقال: يا زرارة قاله رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم ونزل به الكتاب من اللَّه عزَّوجلَّ قال تعالي: (فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ) فعرفنا ان الوجه كله ينبغي أن يُغسل - الي ان قال - ثم فصل تعالي بين الكلام فقال: (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ) فعرفنا حين قال «برؤسكم» ان المسح ببعض الرأس لمكان الباء [12] .
از كجا دانستي كه مسح به بعضي از سر و به بعضي از پا ميباشد؟ حضرت فرمود:
اي زراره اين حكم را رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم فرموده و در باره آن آيه از طرف خدا نازل شد، خداوند متعال فرمود: (فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ) پس از اين جمله فهميديم كه بايد همه صورت را شست. - تا آنكه فرمود: - پس از آن خداوند متعال، بين كلام فاصله انداخت (يعني جمله دوم را از جمله اول جدا نمود) و فرمود: (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ) پس - از اينكه در شستن صورت «با» نياورد و در مسح سر «با» آورد - و «برؤسكم» فرمود دانستيم كه مسح به بعضي از سر است، بخاطر «باء».
خلاصه اينكه، آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه مسح مقداري از سر واجب است، زيرا معلوم است كه «باء» در جمله «برؤسكم» زايد نيست و اصل عدم زياده و بر خلاف فصاحت و بلاغت است، و روايات فوق در مقام سؤال و بيان و تفسير آيه مباركه صريح است كه «باء» در «برؤسكم» براي تبعيض ميباشد.
اما اهل تسنن بلحاظ اختلاف آنها در فهم آيه شريفه و نداشتن روايات قابل قبول نزد خودشان، گرفتار اختلاف شدهاند و برخي از آنان روايتي نقل كردهاند كه رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم تمام سر مباركش را مسح كرد و دستش را از جلوي سر آورد تا پشت سر و باز بر گرداند به جلوي سر [13] .
روايت ديگري هم نقل كردهاند كه گوشها از سر (جزء سر) است [14] .
نيز روايتي نقل كردهاند كه: دو انگشت سبابه را داخل گوشها ببرند و دو انگشت ابهام را روي گوشها بكشند [15] البته اين را از مستحبات مسح سر ميدانند.
خلاصه، از آيه شريفه استفاده ميشود كه شستن صورت و مسح سر با هم تفاوت دارند و صورت بدون حرف «باء» آمده ولي سر با حرف «باء» آمده است و عدّه زيادي از علماي اهل تسنن اعتراف و قبول كردهاند كه «باء» براي تبعيض است و برخي هم گفتهاند «باء» زائده است لذا گفتهاند: بايد تمام سر را مسح نمود [16] .
4- ما «شيعيان دوازده امامي» واجب ميدانيم كه روي پاها مسح شود ولي اهل تسنن به اتفاق ميگويند، بايد پاها را مانند صورت و دستها بشويند [17] .
دليل ما علاوه بر روايات فراوان- [18] كه صريح در اين هستند كه بايد پاها را مسح نمود - آيه شريفه وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَي الْكَعْبَيْنِ [19] ميباشد.
زيرا بطوري كه از روايات صحيحه و از سياق خود آيه شريفه استفاده ميشود جمله «وارجلكم الي الكعبين» عطف است بر محلّ «برؤسكم» و چون «رؤسكم» مفعول «وامسحوا» است و محلّاً منصوب است «وارجلكم» نيز منصوب ميباشد - به لحاظ عطف بر محل «برؤسكم» -.
بر اين اساس معناي آيه اين ميشود «سر را مسح كنيد، پاها را نيز مسح كنيد.»
ولي اهل تسنن مدّعي هستند كه «وارجلكم الي الكعبين» عطف است به «وجوهكم» و معنا اين ميشود كه: پاها را نيز مانند صورت و دستها بشوييد. و ظاهر آيه را گرفتهاند [20] كه «ارجلكم» به فتح لام است و عطف به «وجوهكم» ميباشد.
پاسخ آنها اين است كه علاوه بر روايات بيانيه كه كيفيت وضو گرفتن رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم را نقل كردهاند و علاوه بر روايات معتبره كثيره كه از اهل بيت پيامبر اكرمعليه السلام در تفسير آيه و در چگونگي وضو وارد شده است [21] سياق آيه شريفه گوياي اين است كه «وارجلكم» عطف بر محلّ «برؤسكم» است، زيرا جمله «فاغسلوا وجوهكم» تمام شده و جمله «فامسحوا برؤسكم» فاصله شده است و اين جمله مربوط به مسح سر ميباشد و پس از آن جمله «وارجلكم الي الكعبين» آمده است و فاصله شدن جملهاي مستقل بين معطوف و معطوف عليه، بر خلاف فصاحت و بلاغت و بر خلاف سياق عبارت است و كلمات فصحا وبلغا از چنين اموري مبرّي است تا چه رسد به كلام خدواند متعال، مضافاً بر اينكه ماده «مَسَحَ» بنفسه متعدي است و «باء» حرف جرّ كه سر مفعول آن آمده است براي افاده تبعيض است نه براي تعديه، پس در واقع «برؤسكم» منصوب است و «ارجلكم» عطف است به آنگونه كه در واقع ميباشد.
[1] عروة الوثقي (محشي)، فصل في افعال الوضوء: الأول....
[2] الفقه علي المذاهب الخمسه، ص 35: الفقه علي المذاهب الاربعة، ج 1، ص54 صلاة المؤمن، القحطاني، ج 1، صص42،41.
[3] الفقه علي المذاهب الخمسه، ص35؛ الفقه علي المذاهب الاربعة، ج1، ص54، صلاة المؤمن، القحطاني، ج1، صص42،41.
[4] صلاة المؤمن: علي بن وهف القحطاني: ج 1، ص45.
[5] الفقه علي المذاهب الخمسة، صص37،36؛ الفقه علي المذاهب الاربعة، ج1، صص54 ،36؛ صلاة المؤمن القحطاني، ج1، صص46،42.
[6] همان.
[7] همان.
[8] وسائل الشيعة: ابواب الوضوء، باب 15 / ح 22.
[9] سوره مائده / 6.
[10] يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَي الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَي الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَي الْكَعْبَيْنِ اي كساني كه ايمان آوردهايد! هنگامي كه به نماز ميايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد؛ و سر و پاها را تا مفصل (بر آمدگي پشت پا) مسح كنيد.
چهار تذكر
1 - در آيه مباركه حدّ و مقدار دست كه بايد در وضو شسته شود تا آرنج تعيين شده است، زيرا «مرافق» جمع «مرفق» به معناي «آرنج» است و چون هنگامي كه گفته شود دست را بشوييد، ممكن است به ذهن برسد كه دستها را تا مچ بشوييد، چرا كه عرفاً اين مقدار شسته ميشود، براي رفع اين توهم، فرموده است، تا آرنج بشوييد «الي المرافق».
از اين توضيح معلوم شد كه كلمه «الي» در آيه فوق، فقط براي بيان حد شستن و مقدار آن ميباشد نه كيفيت شستن. به طوري كه برخي از اهل تسنن توهم كرده و مدعي شدهاند كه بايد ولو به نحو استحباب دستها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشويند و به ظاهر آيه تمسك كردهاند.
توضيح اينكه اين مطلب در آيه، مانند آن است كه - مثلاً - به خادم مسجد بگويند: «اكنس المسجد من الباب الي المحراب» مسجد را از درب آن تا محراب جارو بزن، در اينجا منظور گوينده بيان حد و مقداري است كه بايد جارو بزند و نميخواهد بگويد: از كجا شروع و به كجا ختم كن.
با اين توضيح روشن شد كه آيه، تنها مقداري از دست را كه بايد بشويند ذكر كرده و متعرض كيفيت شستن نشده است، خصوصاً كه در آيه، كلمه «مِنْ» نيامده است.
2 - كلمه «ب» كه در «برؤسكم» ميباشد، طبق روايات معتبره به معناي «تبعيض» است، يعني «قسمتي» از سر را مسح كنيد. عدهاي از اهل لغت نيز گفتهاند: «ب» به معناي «تبعيض» ميآيد. ابن هشام نيز در مغني حرف الباء به اين مطلب اشاره كرده است. بر اين اساس اين كه جمعي ازاهل تسنن، تمام سر و حتي برخي از آنها، گوشها را مسح ميكنند، از آيه استفاده نميشود وارتباطي به آيه ندارد.
3 - در قرآنها «وَاَرْجُلَكُم» به فتح لام نوشته شده است لذا بايد توجه نمود كه آيا «ارجلكم» به «وجوهكم» عطف شده يا به محل «رؤسكم»؟! نظر شيعه چيست؟ و نظر اهل تسنن چه ميباشد؟
4 - قرار گرفتن «ارجلكم» (پاها) در كنار «رؤسكم» (سرها) گويا و گواه بر اين است كه پاها نيز بايد مانند سر مسح شود نه اين كه آنها را بشويند، و اگر «اَرْجُلَكم» بفتح لام قرائت ميشود به لحاظ آن است كه عطف بر محلّ «برؤسكم» است نه عطف بر «وجوهكم».
زيرا در ميان «وجوهكم» و «ارجلكم» يك جمله مستقل فاصله است و در عطف به يكي از آنها «الأقرب يمنع الا بعد» حاكم است، به علاوه عدهاي از قراء «ارجلِكم» را به كسر لام خواندهاند، گذشته از اينها اِعراب كلمه، شرعاً حجيّت ندارد و حكمي را ثابت نميكند، چون اِعراب گذاريها از جانب رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم نبوده است.
با اين توضيحات معلوم شد كه جهت روشن شدن كيفيت شستن و مسح نمودن بايد سراغ عمل و سنت رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم رفت كه به وسيله اهل بيت آن حضرت بيان شده است.
[11] وسائل الشيعه: ابواب الوضوء، باب 19 / ح 1.
[12] وسائل الشيعه: باب 23، از ابواب وضوء، ح 4.
[13] صحيح بخاري ح185 و مسلم ح235.
[14] ابن ماجه در كتاب الطهاره، ح443 و صلاة المؤمن القحطاني ج1 ص45.
[15] ابو داود ح142 و ديگران نقل كردهاند، به صلاة المؤمن القحطاني ص42 مراجعه شود.
[16] تفصيل اقوال آنها در: الفقه علي المذاهب الاربعه ج1 ص36 آمده است. ابن هشام در مغني حرف الباء، از قول بعضي نقل كرده كه «با» در آيه شريفه براي تبعيض است.
[17] مذاهب چهارگانه اهل تسنن در اصل شستن پاها اتفاق دارند ولي در كيفيت شستن اختلاف دارند، حنفيه، مالكيه و حنابله گفتهاند: الفرض غسل الرجلين مع الكعبين، شافعيه گفتهاند: الفرض غسل الرجلين من الكعبين. ضمناً حنابله گفتهاند: شستن مقداري از ساق پا سنت است. الفقه علي المذاهب الأربعة ج 1 فرائض الوضوء - سنة الوضوء).
[18] از مرحوم سيد در انتصار نقل است كه فرموده است: عدد روايات مربوط به مسح پا از عدد ريگها زيادتر است.
[19] سوره مائده / 6، ترجمه: «سر و پاهاي خودتان را تا برآمدگي پيشين هر دو پا مسح كنيد.».
[20] به كتاب الفقه علي المذاهب الأربعة ج1 فرائض الوضوء ص 54 مراجعه شود.
[21] به وسائل الشيعه باب 24 ابواب وضو مراجعه شود.