بخش 48
خمس
خمس <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
پرسش 45: در مدينه منوره عدّهاي بعنوان اشكال و اعتراض ميگفتند: شما «روحانيون» به مردم ميگوييد به درآمدها و اموالتان خمس تعلق ميگيرد و از آنها خمس ميگيريد و اين امر را براي ما عيب و بمنظورنشان دادن نقطه ضعف مطرح ميكردند.
پاسخ: اينكه ميگوييد شما «روحانيون» به مردم ميگوييد خمس بدهند، خير، ما نميگوييم بلكه خدا در قرآن همه مؤمنان را مخاطب قرار داده و با تأكيد زياد فرموده است:
«بدانيد هرگونه بهره و فايدهاي به دست آورديد خمس آن براي خدا و براي پيامبر و براي نزديكان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايي حق از باطل، روز درگيري دو گروه، (با ايمان و بيايمان) نازل كرديم، ايمان آوردهايد، و خداوند بر هر چيزي تواناست».
(وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ للَّهِِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَي وَالْيَتَامَي وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَي عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَي الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ) [1] .
همچنين در معتبرترين كتابهاي شما «اهل تسنن» خمس از فرائض شمرده شده و پرداخت خمس از دين و دين داري دانسته شده است.
در صحيح بخاري، يك كتاب مستقل، به اسم «كتاب فرض الخمس» نوشته شده و موجود است، در اين كتاب، بيست باب مطرح گرديده و روايات فراواني مربوط به خمس و وجوب پرداخت و مصرف آن جمع آوري شده است.
باب دوم اين كتاب چنين است:
(2) بابٌ: أداءُ الخُمْسِ مِنَ الدّينِ
پرداخت خمس از دين است
سپس از ابن عباس نقل كرده كه گفت: هيأت اعزامي (نمايندگان) قبيله عبد القيس خدمت رسول خداصلي الله عليه وآله آمدند و گفتند: اي رسول خدا، بين ما و شما، كفّار مُضَر قرار دارند و ما نزد تو نميآييم مگر در ماه حرام (كه مردم از امنيت عمومي برخوردارند) پس به ما دستوري بده تا به آن عمل كنيم و به آنان كه با ما نيامده و پشت سر ما هستند (از ما حرف شنوي دارند) بياموزيم.
پيامبر اكرمصلي الله عليه وآله فرمود: شما را به چهار چيز امر و از چهار چيز نهي ميكنم: ايمان بخدا و شهادت به لا اله الا اللَّه و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات و روزه رمضان و اينكه خمس هرگونه در آمد و بهرهاي را كه بدست آورديد پرداخت كنيد... [2] .
وامّا اينكه به ما ميگوييد: چرا خمس ميگيريد و گويا گمان ميكنيد گرفتن خمس و آنرا به مصرف شرعي آن رساندن خلاف شرع و عيب است. پس بايد بدانيد كه چنين نيست بلكه شرعاً مطلوب و بسيار مفيد و پسنديده است تا آنجا كه خداوند متعال به شخص پيامبرصلي الله عليه وآله امر ميكند كه از اموال مؤمنان صدقه (بدهي مالي) بگير تا به وسيله آن، آنها را پاك سازي و پرورش دهي و به آنها (هنگام گرفتن بدهي مالي) دعا كن كه دعاي تو مايه آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است» خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [3] .
بنابر اين گرفتن بدهي مالي مردم و آنرا به مصرف شرعي رساندن عيب نيست.
خلاصه اينكه براي آنها ثابت كردم كه وجوب خمس اجمالاً مسلّم و از ضروريات اسلام است و انكار آن انكار قرآن و سنت قطعي رسول اللَّه و موجب كفر است و كسي نميتواند اصل وجوب خمس را زير سؤال ببرد هر چند در متعلق و مصرف آن اختلاف وجود دارد.
برخي از آنها ميگفتند: آيه شريفه شامل هر غنيمت و فائدهاي نميشود بلكه مراد از آن خصوص غنائم جنگي است.
پاسخ دادم كه: اوّلاً به چه دليل چنين حرفي را ميزنيد و بر فرض كه در اطلاق و دلالت آيه مباركه شك و شبهه كنيد در روايتي كه از صحيح بخاري نقل كردم نميتوانيد شك و شبهه كنيد، زيرا آن روايت هيچ ارتباطي به جنگ و غنائم جنگي ندارد و پيامبر اكرمصلي الله عليه وآله بطور ابتدايي امر فرمود خمس هرگونه فايده و بهرهاي را بپردازيد، و خمس را در رديف ايمان بخدا و نماز و روزه و زكات قرارداد.
همچنين علاوه بر آيه شريفه، در كتابهاي شيعه، روايات زيادي وجود دارد كه از اهل بيت پيامبرعليهم السلام صادر شده و در آنها سفارش و تأكيد بر پرداختن خمس شده و آثار و فوايد آن را بيان فرمودهاند.
و در برخي از آنها آمده است كه: «اگر كسي از پرداخت يك درهم يا كمتر از آن امتناع كند در زمره ظالمين به پيامبر اكرمصلي الله عليه وآله و ذريه آن حضرت است» [4] .
همچنين در يك روايت آمده است كه حضرت امام رضاعليه السلام در جواب نامه يكي از تجار فارس مرقوم فرمودند: «.. همانا ما به وسيله خمس ميتوانيم دين را تقويت و ياري نموده و نيازهاي كساني كه سرپرستي آنها به عهده ماست و نيازهاي شيعيان را تأمين كنيم و آبروي خود را در برابر دشمنان حفظ نماييم؛ پس خمس را از ما دريغ نكنيد و خودتان را از دعاي ما محروم نسازيد، و بدانيد كه پرداختن خمس موجب گشايش رزق و وسعت در آمد شما و مغفرت و پاك شدن شما از گناه و ذخيره آخرتتان خواهد بود. مسلمان كسي است كه به آنچه با خدا پيمان بسته وفا كند، نه اينكه با زبان اقرار كند و در دل مخالف باشد» [5] .
آري لازم است مسلمانان توجه داشته باشند كه خمسي كه به مال آنان تعلق ميگيرد از ملك آنان خارج شده و هرگونه تصرف در آن مال قبل از بيرون كردن خمس آن نماز در آن مال صحيح نيست. و حكم غصب را دارد.
[1] سوره انفال / 41.
[2] بابٌ: أداءُ الخُمُسِ مِنَ الدِّينِ
3095 - حدثنا أبو النعمان: حدّثنا حماد عن أبي جمرة الضبعي قال: سمعت ابن عباس رضي اللَّه عنهما يقول: قدم وفد عبد القيس فقالوا: يارسول اللَّه، إنّا هذا الحي من ربيعة بيننا وبينك كفار مُضَرَ، فلسنا نصل إليك إلّا في الشهر الحرام، فمرنا بأمر نأخذ به وندعو إليه مَنْ وراءَنا، قال: «آمركم بأربع وأنهاكم عن أربع: الإيمان باللَّه، شهادة أن لا إله إلا اللَّه - وعقد بيده - وإقام الصلاة، وإيتاء الزكاة، وصيَامِ رمضانَ، وأَن تؤَدّوا للَّه خُمُسَ ما غنمتم، وأنهاكم عن الدباء، والنقير، والحنتم، والمزفت». (راجع: 53). صحيح بخاري: كتاب فرض الخمس، باب 2، ص 513.
[3] سوره توبه / 104.
[4] وسائل الشيعة، ابواب الانفال، باب 3.
[5] وسائل الشيعة، كتاب الخمس، باب1، از ابواب ما يجب فيه الخمس،ح.5.