پیشگفتار مترجم
پیشگفتار مترجم رساله موجزی که پیشرو دارید نقدی است که یکی از عالمان نامدار اسلامی در کمال اختصار بر آئین وهابیت نگاشته است. بنیانگذار آئین وهابیت «محمدبن عبدالوهاب» است که در سال 1115 هجری قمری در شهر «عُیینه» از منطقه «نجد
پيشگفتار مترجم <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
رساله موجزي كه پيشرو داريد نقدي است كه يكي از عالمان نامدار اسلامي در كمال اختصار بر آئين وهابيت نگاشته است. بنيانگذار آئين وهابيت «محمدبن عبدالوهاب» است كه در سال 1115 هجري قمري در شهر «عُيينه» از منطقه «نجد» ديده به جهان گشود. فقه حنبلي و آموزشهاي علمي مقدماتي را نزد پدر آموخت. سفري به خانه خدا رفت و پس از آن به مدينه مسافرت كرد. مدتي نيز در بصره بسر برد و پس از بازگشت به نجد و اقامتي كوتاه در شهرهاي «حُرَيْمله» و «عُيينه» سرانجام در شهر «دِرعيه» اقامت گزيد و تا پايان عمر در آنجا ماند. در اين شهر با حكمران كه «محمد بن سعود» نام داشت آشنا شد و با همكاري و همراهي او آيين وهابيت را پيريزي نمود و از آن پس اين دو خانواده «آلسعود» و «آلشيخ» توأماً حاكميت سياسي و ديني در عربستان را در اختيار دارند. شيخمحمد از ايام كودكي با آراء و انديشههاي «ابنتيميه» آشنا گشته بود و از همان دوران سخناني را درباره توحيد، توسل، شفاعت، زيارت قبور و... بر زبان ميراند. آشنايي با افكار ابنتيميه او را در عقايدش راسختر كرد. لذا دست به نگارش كتابهايي زد كه عمدتاً در ردّ عقايد ياد شده ميباشد. او بهزعم خويش كمر به مبارزه با بدعتها بسته بود و ميكوشيد تا اسلام را از پيرايههايي كه بر او بستهاند پاك سازد. لذا محور اصلي انديشه و فعاليتهاي علمي او مبارزه با خرافه پرستي و بدعتگرايي و كوشش در جهت خالصسازي اسلام و اصلاح ديني بود. از اين جهت ضرورت دارد كه داعيه اصلاحطلبي آئين وهابيت را مورد كاوش دقيق علمي قرار داد و بهويژه تأثيرات نهضت اعتراض يا پروتستانتيزم (Protestantism) و افكار مارتين لوتركينگ (Martim Lutherking) را بر بنيانگذار اين فرقه و ساير پيشوايان فكري و آموزگاران علمي آن به بررسي گرفت. تعيين ميزان توفيق محمد بن عبدالوهاب در پيرايش اسلام از خرافهها و ستيز بر عليه بدعتها و نيز پديد آوردن نهضت اصلاح ديني (Religious Reformation) نياز به تحقيقي گسترده و عميق دارد و در اين رساله فشرده و كوتاه نميتوان به آن پرداخت اما همينقدر بايد گفت كه آراء اين شيخ نجدي در عمل موجب تفرقه در صفوف مسلمانان و از بين بردن وحدت آنان گشت. صرفنظر از خطاهاي تئوريك مؤسس وهابيت و نگرش نادرستي كه در مورد توحيد و شرك، زيارت، استمداد از اولياء، توسل و شفاعت و مسائلي از اين قبيل داشت، نتيجه عملي آراء او نهتنها موجب پديد گشتن اصلاح ديني در جوامع اسلامي نگشت، بلكه خود مشكلات بيشماري را پديد آورد. آراء تند او باعث ناخرسندي اغلب مسلمانان شده و واكنشهايي در رد آراء او نگاشتند و پدر و برادرش كه خود از عالمان نامدار عصر بودند به مخالفت با انديشههاي او برخاستند و هرچه زمان گذشت جدايي و شكاف بين جريان وهابيت و عموم مسلمين بيشتر شد. زيرا از نظر اين آيين كارهايي كه غالب مسلمانان بهعنوان مناسك ديني انجام ميدهند شركآميز و كفرآلود است. با اينكه دين اسلام، شعار وحدت سر داده و قرآن به همه مسلمانان دستور ميدهد تا از تفرقه و جدايي بپرهيزند: «وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»، ترجمه:
«از راههاي گوناگون پيروي نكنيد كه شما را از راه خدا پراكنده ميسازد، اينهاست آنچه خداوند شما را بدان سفارش ميكند، شايد پرهيزگار شويد».
باز در نهي از تفرقهانگيزي و تخاصم ميفرمايد:
«وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَأُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ»، ترجمه:
«همانا آن كسان مباشيد كه پس از آنكه آيات روشن خدا بر آنها آشكار شد پراكنده گشتند و با يكديگر اختلاف ورزيدند، البته براي اينان عذابي بزرگ خواهد بود».
اينهمه تأكيد قرآن شريف بر دوري و اجتناب از تفرقه براي آن بود تا مسملين را متوجه پيامدهاي ناگوار جدايي و اختلاف نمايد و زيانهاي انشعاب و مخاصمه و ستيزهگري را به آنان گوشزد فرمايد، ولي دريغا كه ديري نپاييد كه فرقهسازيها و جداييها آغاز شد و موج فرقهگرايي سراسر جهان اسلام را به كام خود فرو بَرد و بهنام إحياء سنّت سلف و به نامها و عناوين ديگري به تكفير مسلمانان پرداختند و پراكندگي و دستهبندي جايگزين همدلي و همگامي شد و استعمار ددمنش و اهريمن خو از اين جدايي چه سودها كه نبرد.
با ظهور انقلاب اسلامي ايران به رهبري مردي پاك و وارسته از سلاله رسول صلي الله عليه و اله كه بهدنبال حاكميت بخشيدن به ارزشهاي الهي و استقرار عدل و توحيد و يكتاپرستي بود، شعار وحدت مسلمانان و نفي شرك و مبارزه بر عليه كفر و استكبار عميقاً مطرح شد و نظام نوپاي اسلامي در سراسر جهان صلاي توحيد و يگانهپرستي سر داد و مسلمانان را همهجا به وحدت و پيوند فرا خواند و خود همواره در اين راه پيشگام بود و بر اين آرمان پاي فشرد و وفادار ماند. امام فقيد احياء مجد و عظمت ديرينه اسلام را ميخواست و رهبر فرزانه و بيدار نظام اسلامي، حضرت آيتالله خامنهاي (أدامالله ظلّه علي رئوس الأنام) نيز عالمي وارسته و فقيهي فرزانه و اسلامشناسي سراپا تعهد و دلداده سرفرازي اسلام و پاسدار حيثيت و عظمت مسملين است كه هوشمندانه و مخلصانه بر وحدت مسلمين و ضرورت آن پاي ميفشرد و همگان را به «تقريب» فرا ميخواند. وحدت مسلمين، بدون ترديد بايستي بر پايه شناخت و آگاهي از مرام يكديگر و همدلي و احترام به انديشههاي ديگران باشد تا امري ماندگار باشد و برقرار بماند و حالت شعار و تعارف به خود نگيرد. همچنين برادران مسلمان، وابسته به هر يك از مذاهب اسلامي كه باشند بايد همواره آمادگي شنيدن انتقاد را داشته باشند و از نقّادي آراء و نظرات خود نهراسند و به مخالفان فكري خود برچسب شرك و كفر نزنند، چهبسا حقيقت غير از نگرش آنان باشد.
رساله حاضر، نقدي است بر برخي از انديشههاي بنيانگذار وهابيت كه در نهايت فشردگي و ايجاز نگارش يافته است و صرفاً از آنجهت كه نماينده نگرش يكي از عالمان بزرگ اهلتسنن است و ميتواند راهگشاي مطالعات تفصيلي و عميقتر در خصوص وهابيت و اشكالات آن باشد به فارسي برگردان شده است و اميد است كه خواننده كنجكاو و واقعبين را با حقيقت آشنا سازد.
در پايان اين پيشگفتار از درگاه حضرت كردگار بهدعا ميخواهيم كه دلهاي مسلمين را به يكديگر نزديك ساخته و صفوفشان را در برابر دشمنان خدا فشردهتر سازد و توفيق خدمت به نظام مقدس اسلامي را كه منادي حاكميت اسلام و تحقق ارزشهاي والاي الهي و احياء و نشر فضيلتهاست نصيب همه پژوهشگران و محققان متعهد بفرمايد و اين قلم را همواره در خدمت دين و بندگان شايستهاش بهكار وادارد و اين خدمت ناچيز را كه ران ملخي بيش نيست در پيشگاه سليماني ارباب معرفت و نقادان انديشه، مقبول قرار دهد تا به عين رضا در آن بنگرند. خداوند به همگان اخلاص در عمل عنايت فرموده و جرأت و شهامت ايستادن در مقابل بدعتها و دفع شبهات را مرحمت فرمايد.
«رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»
وتوفيق از خداست