مقدمه مترجم

مقدمه مترجم پایه‏گذار مکتب وهّابیت، «محمّد بن عبدالوهاب»، در شهر «عُیَیْنَه» از سرزمین نجد واقع در عربستان سعودی دیده به جهان گشود. علوم تفسیر، حدیث، عقاید و فقه را بر اساس مذهب احمد حنبل در خدمت پدرش فراگرفت، آنگاه برای ادامه تحصیل

مقدمه مترجم <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

پايه‏گذار مكتب وهّابيت، «محمّد بن عبدالوهاب»، در شهر «عُيَيْنَه» از سرزمين نجد واقع در عربستان سعودي ديده به جهان گشود.

علوم تفسير، حديث، عقايد و فقه را بر اساس مذهب احمد حنبل در خدمت پدرش فراگرفت، آنگاه براي ادامه تحصيل به مكّه و سپس به مدينه مسافرت كرد و در همانجا بود كه زبان به انتقاد گشود كه چرا مسلمانان به زيارت قبر پيامبر مي‏روند و از آن حضرت شفاعت مي‏جويند؟!

سپس به نجد بازگشت، آنگاه راهي بصره و دمشق شد. مدّتي بعد به «حُرَيْمَلَه» از قلمرو نجد رفت كه پدرش به آنجا منتقل شده بود.

وي در آنجا نيز اعمال و رفتار مسلمانان را مورد انتقاد قرار داد و تحت تأثير افكار «ابن تيميّه» و «ابن قيّم جوزيّه» با زيارت قبور، تعمير قبور، توسّل، شفاعت و ساختن گنبد و بارگاه بر فراز قبور پيامبران و صالحان بشدّت مخالفت ورزيد.

مخالفت او با آداب و سنن رايج زمان، موجب درگيري در منطقه شد؛ گروهي به طرفداري و گروه ديگري به مخالفت با او برخاستند.

اوّل كسي كه علم مخالفت با او را برافراشت پدرش عبدالوهاب بود. عبدالوهّاب در آن روزگار قاضي شهر و عالم برجسته آن منطقه بشمار مي‏آمد و لذا تا موقعي كه او در قيد حيات بود پسرش كاري از پيش نبرد.

پس از درگذشت پدر - به سال 1153 ه. - بود كه او به تبليغ افكار انحرافي خود پرداخت.

برادرش: «شيخ سليمان بن عبدالوهاب» با صلابت بي‏نظيري در برابر افكارانحرافي او ايستاد و دو كتاب ارزشمند در ردّ وي نوشت ‏كه عبارت ‏است از:

1 - «الصواعق المحرقة الإلهيّة في الردّ علي الوهّابيه»

2 - «فصل الخطاب في الردّ علي محمّد بن عبدالوهّاب».

به دنبال درگيري‏هاي فراواني كه بين هوداران و مخالفان او درگرفت، امير «عُيَينه» از شهر بيرونش راند و او از آنجا راهي «درعيّه» شد و در اين شهر با امير درعيّه «محمد بن سعود» (نياي آل سعود)، ملاقات نموده، روابط نزديك ايجاد كرد.

درعيّه همان محلّي است كه «مسيلمه كذّاب» از آنجا برخاست و دعوي پيامبري كرد و آنهمه فجايع به بار آورد.

ابن سعود آنچه در توان داشت در اختيار محمّد بن عبدالوهاب گذاشت، تا در گسترش افكار و عقايد خود تلاش كند. بايد گفت شرح جناياتي كه در راه گسترش آيين وهابيّت در آن دوران به وقوع پيوست، در اين صفحات نمي‏گنجد.

كتابي كه در پيش‏ديد شماست، تنها گوشه‏اي از اين جنايتها را به صورت گزارش لحظه به لحظه بازگو مي‏كند. جالب است كه همه اين جنايتها با عنوان «دعوت به اسلام» و «شرك‏زدايي از چهره اسلام» انجام يافته است!

در اين كتاب با آمار وحشتناكي از قتل و غارت زنان و كودكان بي‏پناه در حرمين شريفين و ديگر مناطق جزيرةالعرب آشنا مي‏شويد.

محمّد بن عبدالوهاب به سال 1206ه. درگذشت ولي بدعتهاي او همچنان باقي ماند. هزاران فرد بي‏گناه به جرم عدم پذيرش آيين او، به قتل رسيدند. هزاران خانه و كاشانه طعمه حريق شد و بالأخره هزاران مرد و زن بي‏گناه بي‏خانمان شدند!

در خجسته روز غدير خم، در سال 1216ه. ق. وهّابيان سنگدل به كربلاي معلّا شبيخون زدند. بيش از سه هزار تن از زائران و مجاوران را قتل عام كردند. ضريح‏مقدّس را شكستند وهمه نفايس حرم مطهّر را به يغما بردند!

صندوق قبر شريف «حبيب بن مظاهر» را، كه از چوب قيمتي بود، شكستند و در ايوان حرم امام حسين‏عليه السلام با آن قهوه درست كردند!

به سال 1222ه. به نجف اشرف حمله بردند ولي چون اهالي نجف به فرمان مرحوم كاشف الغطا با توپ و تفنگ آماده دفاع بودند، كاري از پيش نبردند و لذا نجف را رها كرده، به شهر حلّه روي آوردند.

روز هشتم شوّال 1344ه. قبور ائمّه بقيع را ويران كردند و همه قبور مربوط به خاندان رسالت را منهدم و با خاك يكسان كردند.

چهارده تن از به اصطلاح علماي وهّابي در پاسخ پرسش ابن سعود با صراحت نوشتند:

«فتواي ما در مورد مسجد حمزه و ابورشيد آن است كه سلطان آنها را بر سر مردمانشان خراب كند!»

«و در مورد رافضي‏ها فتوا داديم كه سلطان آنها را به پذيرش اسلام مجبور كند و از اظهار شعائر مذهب باطلشان باز بدارد...!» [1] .

از اين موضع‏گيرهاي ناجوانمردانه وهّابيان در برابر شيعيان، چنين تصوّر نشود كه عقايد آنها مورد پذيرش علماي سنّي است، بلكه بسياري از بزرگان اهل تسنّن با اين عقايد انحرافي به شدّت مخالف مي‏باشند.

اوّل دانشمند سني كه در عهد «ابن تيميه» در ردّ افكار باطل او كتاب نوشت، محمّد بن محمّد بن ابي بكر أخنائي مالكي، (متوفّاي 763ه. ق.) بود كه كتابش با عنوان: «المقالة المرضيّة في الردّ علي ابن تيميه» انتشار يافت.

تقي‏الدين سُبكي شافعي، قاضي القضاة شام (متوفّاي 756ه. ق.) ديگر معاصر ابن تيميّه است كه «شفاء السقام في زيارة خير الأنام» را در ردّ او نوشت.

ابوحامد بن مرزوق از علماي بزرگ مكّه معظّمه در كتاب «التوسل الي النّبي وجهلة الوهّابيّين» از چهل كتاب نام مي‏برد كه علماي اهل سنّت معاصر با محمّد بن عبدالوهاب در ردّ عقايد وي تأليف كرده‏اند.

يكي از اين چهره‏هاي سرشناس اهل سنّت «سرتيپ ايّوب صبري» مؤلف اين اثر ارزشمند است، كه از چهره‏هاي برجسته سياسي و مذهبي اهل سنّت در عهد خلافت عثماني بود.

موقعيّت كم نظير و بسيار والاي او را از تقريظهاي بزرگان آن زمان بر آثار ارزشمند ايشان مي‏توان به دست آورد.

تعداد 29 تن از اديبان، دبيران، شاعران، نظاميان، وزيران، مُفتيان و مشايخ عهد عثماني بر كتاب «مرآت مكّه» ايشان تقريظ نوشته، با عبارات بسيار بلندي او را ستوده‏اند، كه نقل نمونه‏هايي از آنها، از حوصله اين گفتار خارج است. [2] .

 

 

[1] كشف الارتياب، ص 491، به نقل از روزنامه: «الرأي العام» شماره 4061، چاپ دمشق، 19ذي‏قعده 1345ه. ق.

[2] نسخه‏اي از اين كتاب در كتابخانه مرحوم آيت‏اللَّه مرعشي در قم موجود است، علاقمندان مي‏توانند به متن تقريظها مراجعه كنند.

 

 


| شناسه مطلب: 74655