بخش 3
دیباچه مولف
ديباچه مولف <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله و سلام علي عباده الذين اصطفي
خواننده گرامي:
سپاس خداي را، كه ما را موفق نمود و جلد اول الغدير پايان پذيرفت، و شما با حقائق درخشاني آشنا شديد و نص صريح پيغمبر را در باره غدير ملاحظه نموديد كه آشكارا امامت علي (ع) را بيان مي نمود و براي هيچكس جاي حرفي باقي نماند و تمام شبهات را از بين برد.
و در سخنما اين حقيقت روشن شد كه آن معنائيكه براي " مولا " بيان نموديم همانست كه عرب مي فهمد: عرب صدر اسلام و نسلهاي آينده شان تا برسد به عرب امروز، و معناي لغوي هم بدون هيچ قرينه اي با همان معنا مطابق بود چه رسد كه قرائني در پيش و پس داشتو ما برخي از شواهد را بر مدعاي خود بيان نموديم و حال، سخن را دنبال كرده به شعرا مي رسيم تا بنگريم كه شعرا در باره غدير چه سروده اند.
حالا قدري از ترجمه حال شعرا و موقعيت آنان را در بين عرب بيان ميكنيم تا باعث بينش بيشتر خواننده گردد و اين به جهت كثرت علاقه و اهميتي است كه به اين داستان مي دهيم.
ضمنا هر يك از اين شعراي عاليمقام - كه اكثرشان از دانشمندانند - در زمره راويان حديث غديرند. چه، سخن اين شاعران صرف بيان يك داستان خيالي نيست چنانكه اغلب شعرها بدين نحو سروده ميشود و بيشتر شاعران به اين طريق شعر ميسرايند.
[ صفحه 8]
مگر نمي بينيد كه شعرا بهر راهي رهسپارند
اما شعراي غدير، در سطح بيان يك داستاني هستند كه در دنياي عينيشان واقع شده و آنچه گفته اند چه در قالب نظم يا در قالب نثر، بيان آن حقيقت است بدون هيچ گرايشي به خيال پردازي.
و در واقع اشعارشان چونرواياتي است مستند، كه با قافيه هاي مناسب در قالب هاي طلائين شعر در آمده اند. و صلاحيت اين را دارند كه قصه تاريخي غدير را تاكيد كنند.
و بر اين مبناست، كه ما در نقل شعر شاعران جنبه هاي خوبي شعر را از حيث صناعت شعري در نظر نگرفته ايمو به نبوغ شاعر هم نظري نيفكنده ايم چون منظور ما اين جنبه ها نبوده بلكه مراد نقل روايت غدير است به صورت شعري و درك واقعيت اين داستان