یک آسمان فضیلت

آداب و سنن غدیرى سابقه عید غدیر در میان مسلمانان اگـر عـیـد بـه مـعناى بازگشت خاطره تحولات بزرگ در زندگى بشر باشد، در میزان فرهنگ اسـلامـى، روزغـدیر، شایسته آن است که به عنوان بزرگترین عید بشر به ویژه مسلمانان گرامى داشته شود زیرا بزرگترین تحول عمر بش

آداب و سنن غديرى <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

سابقه عيد غدير در ميان مسلمانان

اگـر عـيـد بـه مـعناى بازگشت خاطره تحولات بزرگ در زندگى بشر باشد، در ميزان فرهنگ اسـلامـى، روزغـدير، شايسته آن است كه به عنوان بزرگترين عيد بشر به ويژه مسلمانان گرامى داشته شود زيرا بزرگترين تحول عمر بشر در اين روز رخ داده، و چنانكه از زبان روايات شنيديم در اين روز دين كامل و سعادت بشر تضمين شده است.

هـمـه اديـان آسـمـانى، مقدمه دين اسلامند و اسلام در روز غدير كامل شده و خداوند عالم آن را براى بشر پسنديده است.

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا
___________________________________
سـوره مائده، آيه 3 به طورى كه ابن مغازلى در مناقب، ص 19، فرائد السحطين، ج1 ، ص 73، بـاب 12، حـديـث 39 و 40 روايت كرده اند، اين آيه در روز غدير بعد از نصب اميرالمؤمنين "ع" نازل شده است.

و هـيـچ رخـدادى بـه اندازه كامل شدن دين در زندگى نوع انسان تاثيرگذار نيست، و به همين جـهـت هـيـچ روزى مـانند روز غدير مناسب جشن و سرور نيست و درست به همين دليل، پيامبر اكرم "ص" خود اين روز را عيد اعلام كرده مسلمانان را فرمود تا به او تهنيت گويند.

فرمود: هنئونى، هنئونى ان اللّه تعالى خصنى بالنبوة و خص اهل بيتى بالامامة،
___________________________________
الغدير، ج 1، ص 274 به نقل از مشرف المصطفى تاليف ابوسعيد خرگوشى نيشابورى، متوفى 407.

به من تهنيت گوييد، به من تهنيت گوييد خداى تعالى مرا به نبوت، و خاندانم را به امامت ويژگى داد.

و همان حضرت فرمود:

يوم الغدير افضل اعياد امتى و هو اليوم الذى امرنى اللّه تعالى ذكره بنصب اخى على بن ابيطالب علما لا متى يهتدون به من بعدى و هو اليوم الذى اكمل اللّه فيه الدين و اتم على امتى فيه النعمة و رضى لهم الا سلام دينا،
___________________________________
الغدير، ج 1، ص 283، و اقبال الاعمال، ص 466 "مستند از اهل سنت".

روز غدير، برترين اعيادامت من است آن، روزى است كه خداى تعالى مرا مامور كرد، برادرم على بن ابـى طـالـب را چون نشانه اى براى امتم نصب كنم، تا پس از من بدو راه يابند، و آن، روزى است كه خداوند دين مرا كامل و نعمتش را بر امت من تمام نمود و راضى شد كه اسلام دين آنها باشد.

بنابراين، توجه به روز غدير به عنوان يك عيد اسلامى، ريشه در زمان حيات پيامبر اكرم "ص" دارد، وپـيـامـبر اكرم "ص" كه اين روز را عيد اعلام كرده در حقيقت مؤسس اين عيد است پس از پيامبر اكرم "ص"، ائمه اطهار نيز به اين روز به عنوان عيد توجه ويژه داشتند اميرالمؤمنين على "ع" در روز جمعه اى كه باعيد غدير مصادف شده بود، خطبه اى ايراد كرده، ضمن آن فرمودند:

خـدايـتـان رحمت كند! امروز در معاش خانواده هايتان توسعه دهيد، و به برادرانتان نيكى كنيد، و بـه خـاطـر ايـن نـعـمـت پـيـوسـتـه كـه خدايتان عطا كرده شكر او را به جاى آريد با هم باشيد تا خـداپراكندگى هايتان را جمع كند به هم نيكى كنيد تا خدا به اين الفت و اجتماعتان رحمت آورد وچـنـانـكه خدا بر شما منت نهاده، ثواب اين عيد را چندين برابر اعياد ديگر قرار داده از نعمت هاى او بـه هـم هـديـه كنيد نيكى در اين روز مال را افزايش مى دهد و عمر را طولانى مى كند مهربانى دراين روز رحمت و عطوفت خدا را جلب مى كند
___________________________________
الغدير، ج 1، ص 284 و اقبال الاعمال، ص 463.

هـمـان طـور كه مى دانيم در زمان خلافت اميرالمؤمنين "ع" بسيارى از اصحاب پيامبر اكرم "ص" حـضـورداشـتـنـد، و ايـن كلام را مى شنيدند، اگر اين عيد نزد ايشان مسلم نبود، به حتم زبان به اعتراض مى گشودند.

پـس از امـيـرالـمـؤمـنين "ع" تا آنجا كه راويان حديث، موفق به ثبت آثار شده اند، همه ائمه به اين روزتوجه ويژه داشته، آن را عيد مى دانسته و گرامى داشته اند در اين روز خود روزه مى داشتند، و اصحاب ووابستگان خويش را به روزه مى فرمودند.

ثقة الاسلام كلينى، در كافى از سالم روايت كرده است:

به امام صادق "ع" عرض كردم: آيا مسلمانان جز جمعه و فطر واضحى عيد ديگرى دارند؟.

فرمود: آرى، بزرگترين عيد.

گفتم: چه روزى است؟.

فرمود: روزى كه رسول خدا "ص" اميرالمؤمنين "ع" را به ولايت نصب كرد و فرمود:

من كنت مولاه فعلى مولاه
___________________________________
فروع كافى، ج 2، ص 148 باب صيام الترغيب، حديث 3.

و از حسن بن راشد نيز روايت مى كند كه از امام صادق "ع" پرسيدم:

فـدايـت شـوم! آيـا مـسلمانان جز فطر واضحى عيدى دارند؟

فرمود: آرى بزرگتر و شريفتر از آن دوگـفـتم: چه روزى است؟

فرمود: روزى كه اميرالمؤمنين به ولايت منصوب شد گفتم: فدايت شـوم در ايـن روز چـه بايد بكنيم؟

فرمود: روزه بگير و بر محمد و آل محمد درود فراوان بفرست و ازكـسـانـى كـه بـه آنـهـا ظـلم كردند، اظهار بيزارى كن پيامبران الهى به جانشينان خود دستور مـى دادنـد روز تـعيين جانشين را عيد بگيرند گفتم: كسى كه در اين روز روزه بگيرد چه پاداشى دارد؟

فرمود: معادل شصت ماه روزه
___________________________________
فروع كافى، ج 2، ص 148 باب صيام الترغيب، حديث 1.

همچنين فرات بن ابراهيم در كتاب تفسير نقل مى كند كه از امام صادق سؤال شد: آيا مسلمين برتر ازفـطـر واضحى و روز جمعه و عرفه عيدى دارند فرمود: آرى برتر از آنها، بزرگتر از آنها و در نزد خـدا شـريـفتراز همه آنها، و آن همان روزى است كه خدا دينش را كامل كرد، و بر پيامبرش چنين نازل كرد: اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا.

راوى گفت: آن چه روزى است؟.

فـرمـود: ''پـيـامبران بنى اسرائيل هميشه روز تعيين جانشين را عيد مى گرفتند و عيد مسلمين روزى است كه رسول خدا "ص" على "ع" را به ولايت نصب كرد و آياتى از قرآن در شانش نازل كرد و دين راكامل كرد و نعمتش را بر مؤمنين تمام كرد''
___________________________________
تفسير فرات، ص 118.

هـمچنين فرمود: ''اين روز روز عبادت و نماز و شادى و سپاسگزارى است چون خدا نعمت ولايت مارا به شما بخشيد من دوست دارم، شما در اين روز روزه بگيريد''
___________________________________
تفسير فرات، ص 118.

در روايـتـى از فـياض بن محمد بن عمر طوسى است، كه در روز غدير خدمت امام رضا "ع" رسيدم ديـدم حـضـرت عـده اى از ياران خويش را براى افطار در خانه خود نگهداشته و هدايايى كه شامل لـبـاس و حـتـى كفش و انگشتر مى شد، به خانه هايشان فرستاده است در خانه حضرت و اطرافيان اوحـالتى ديگر بود مستخدمان حضرت را ديدم كه همه چيز خود را نو كرده و حتى ابزارى را كه در روزهاى ديگر به كار مى بردند نو كرده اند و آن حضرت درباره فضيلت و شرف آن روز سخن مى راند
___________________________________
مصباح المتهجد، ص 752.

از ايـن گذشته از تاريخ استفاده مى شود كه مسلمانان در طول دورانهاى مختلف به اين روز توجه داشته و آن را عيد مى گرفته اند.

ابوريحان بيرونى در كتاب الاثارالباقيه نوشته است:

روز هـيـجـدهـم، عـيـد غـدير خم مى باشد و آن نام منزلى است كه پيغمبر پس از حجة الوداع در آنـجـافـرود آمد و جهاز شتران را جمع كرد و بازوى على بن ابى طالب را گرفت و از آن جهازها بالا رفت وفرمود: هر كس را كه من مولا باشم، على مولاى اوست
___________________________________
ترجمه آثار الباقيه، ص 460.

و مـسـعـودى در كتاب التنبيه والاشراف مى نويسد: ''فرزندان و شيعيان على "ع" اين روز را بزرگ مى شمرند''
___________________________________
التنبيه و الاشراف، ص 221.

و ابن طلحه شافعى در كتاب مطالب السؤول مى نويسد:

و ايـن روز، روز غـديـر خـم نـاميده شد و روز عيد شد چون وقتى است كه رسول خدا "ص" او را به منزلت بلندى منصوب فرمود و از ميان تمام مردم فقط او را به اين شرافت نايل كرد
___________________________________
مطالب السؤول، ص 16، سطر 10.

ثعالبى در ثمار القلوب، شب غدير را در زمره مناسبت هاى خاص ذكر كرده مى نويسد:

شب غدير همان شبى است، كه رسول خدا "ص" در فرداى آن در غدير خم بر پالان شتران خطبه اى خـوانـد و فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه من نصره و اخذل من خذله شيعيان اين شب را گرامى داشته آن را به عبادت زنده مى دارند
___________________________________
ثمارالقلوب، ص 636.

همچنين ابن خلكان در شرح حال المستعلى فاطمى پسر المستنصر مى نويسد:

در روز عـيـد غـديـر يعنى هيجدهم ماه ذى الحجه سال چهارصد و هشتاد و هفت، مردم بااو بيعت كردند
___________________________________
وفيات الاعيان، ج 1، ص 180.

و در شرح حال المستنصر فاطمى مى نويسد:

او در شب پنج شنبه دوازده شب از ذى الحجه باقيمانده از سال چهارصد و هشتاد و هفت وفات كرد و اين شب همان شب عيد غدير يعنى هيجدهم ذى الحجه يعنى عيد غدير خم است
___________________________________
وفيات الاعيان، ج 5، ص 230.

چـنـانـكـه در اخـبـار و روايـات و كـلـمـات مـورخان ديديم، روز غدير از آخرين سال عمر شريف نـبـى مـكـرم اسـلام "ص" يعنى همان سالى كه على "ع" را به خلافت منصوب فرمود به عنوان عيد شـناخته شده و ازهمان سال و همان صحرا پا به پاى مسلمين در طول زمان و گستره كشورهاى اسلامى پيش رفته است.

از نـظـر تاريخى، اين روز در زمان امام صادق "ع" متوفاى سال 148، در زمان امام رضا "ع" متوفاى سـال203، در زمـان غـيبت صغرا كه فرات ابن ابراهيم كوفى و كلينى رازى مى زيسته اند، در زمان مـسعودى متوفاى سال 345، ثعالبى نيشابورى، متوفاى سال 429 و ابوريحان بيرونى متوفاى سال 430، در زمـان ابـن طلحه شافعى متوفاى 654، و ابن خلكان، متوفاى 681 هجرى قمرى به عنوان عيد شناخته شده بود.

از نـظـر گـسـتـره جـغـرافـيـايـى در مـنـاطـق شرقى جهان اسلام، يعنى ماورا النهر محلى كه ابوريحان مى زيسته، و نيشابور كه محل تولد ثعالبى است، تا رى كه زادگاه و اقامتگاه كلينى است، و تا بغداد كه محل تولد و رشد مسعودى است، تا حلب كه محل زندگى و وفات ابن طلحه شافعى و مـصـر كـه مـحـل زنـدگـى و وفات ابن خلكان است، مردم به اين عيد توجه داشته و آن را جشن مـى گـرفـته اند اين در صورتى است كه فرض كنيم هر يك از اين بزرگان از محيط زندگى خود خـبـر داده انـد، در حـالـى كـه مى دانيم اولا بعضى از آنها چون مسعودى و بيرونى اكثر كشورهاى اسلامى را گشته اند، ثانيا در نوشته هاى ايشان از اين روز به عنوان عيد مسلمين ياد شده است.

آداب و اعمال عيد غدير

عـنـصر اساسى در پيدايش هر عيد، در ميان ملتها، حادثه اى سعادت بخش و مسرت انگيز است، كه در بستر زمان اتفاق افتاده، ظرف حدوث خود را از قبل و بعد آن متمايز مى سازد آنگاه مردم، آن روز را عـيـدنـامـيـده، مـتـنـاسب با فرهنگ و آيين خود، در طول قرون و اعصار سالروزش را گرامى مى دارند.

در فـرهـنـگ اسـلامـى، ايـن عـنـصـر اسـاسـى، نعمت ناميده مى شود، و هر انسان عاقلى خود را ملزم مى داند احسان نعمت دهنده را سپاس گزارد به همين جهت يكى از روشهاى كلى دين اسلام در ايـن مـنـاسـبـت هـا تـشـريـع عبادات و اعمال ويژه اى است كه موجب نزديكى بيشتر انسان به پروردگار عالم ـ نعمت دهنده حقيقى ـ مى شود.

در روز عـيـد غـديـر نـيـز همانند ساير اعياد، عبادات و مراسم ويژه اى سفارش و برنامه ريزى شده است آداب اين عيد بزرگ از دو ويژگى بارز برخوردار است:

1ـ آداب ايـن روز از نـظـر كـمـيـت و كـيـفـيـت بـا آداب هـيچ يك از مناسبت هاى اسلامى قابل مـقايسه نيست، به طورى كه مى توان گفت: آنچه براى روز غدير وارد شده، شامل طرحى جامع از همه كارهاى نيك، اعمال پسنديده و يك زندگى مطلوب فردى و اجتماعى است.

2ـ طـبق رواياتى كه از معصومين "ع" در اين باره به دست ما رسيده است، هر يك از اعمال و آداب روزغدير از ارزشى والا برخوردار است، و به همين جهت پاداشى بزرگ در پى دارد.

بـنـابـرايـن روز غـديـر، مـناسبتى بس ارجمند و حساس است، كه بايد آن را گرامى داشت و تنها راه بزرگداشت و احترام اين روز، التزام به آدابى است كه اهل بيت "ع" براى آن مقرر كرده اند.

آداب عيد غدير در چند محور كلى عمل صالح

هـر چـنـد تمام آداب اين روز هر كدام خود عملى صالح به شمار مى رود، ولى در يك دستور كلى و بـه عنوان مقدمه همين آداب در روايتى آمده است: ''هر كار نيكى در اين روز، معادل كار نيك در هشتاد ماه است''
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 465، سطر آخر.

بـنـابـراين روز غدير موقعيتى همانند ماه مبارك رمضان و شب قدر دارد از اين رو مى توان گفت عـمـل صـالـح در اين روزها و شبها هماره در حال شكفتن است در چنين اوقاتى شايسته است كه انسان فرصت را غنيمت شمرده از حسنات و خيرات بهره كافى برگيرد.

عبادت

امـام رضـا "ع" فـرمـود: ''غـديـر روزى اسـت كـه خـداونـد بـر مال كسى كه در آن عبادت كند، مى افزايد''
___________________________________
اقبال الاعمال، ج 464، سطر 18.

عـبـادت بـه معناى عام كلمه هر كارى است كه با قصد قربت تحقق مى يابد و موجب نزديكى بنده بـه سـاحـت قـدس ربوبى مى شود در فرهنگ اسلامى عبادت به اين معنا، مى تواند در قالب هر كار مـباحى صورت بندد، يعنى اگر انسان كارهاى عادى خود را نيز با نيت تقرب به خدا و براى رضاى حضرت درست انجام دهد، همه كارهاى عادى زندگى نيز عبادت محسوب مى شوند.

عباداتى كه براى روز غدير توصيه شده است، شامل تمام انواع عباداتى است كه در اسلام مى شناسيم نماز، روزه، غسل، دعا، حمد و سپاس، زيارت، صلوات و اظهار برائت از دشمنان هر يك ادبى از آداب اين روز مبارك است.

روزه

روزه عـبادتى است كه علاوه بر وجوب آن در ماه مبارك رمضان، جز در عيد فطر و عيد قربان، در تـمـام روزهـاى سـال مـسـتـحب است ولى در پاره اى از ايام سفارش مؤكد شده است و روايات از ارزش فـوق الـعـاده آن خـبـر مى دهند يكى از آن روزها روز عيد غدير است ائمه اطهار نه تنها خود ملتزم بوده اند، اين روز را روزه بدارند، اصحاب و نزديكان خويش را نيز به روزه سفارش مى كرده اند همچنين از روايات استفاده مى شود كه اين سنت از رسول گرامى اسلام به يادگار مانده است.

از ابـن هـريـره روايـت شـده كـه هـر كـس روز هيجدهم ماه ذيحجه را روزه بگيرد، خداوند روزه شصت سال را براى او مى نويسد
___________________________________
فرائد السحطين، ج 1، ص 77، باب 13، حديث 44 و مناقب ابن مغازلى، ص 19، حديث 24.

امـام صـادق "ع" در روايـتى، ضمن توصيه مخاطب خويش به روزه اين روز مى فرمايد: ''روزه اين روز، معادل روزه شصت ماه است''
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 465، سطر 29.

و در روايـت ديـگـرى مـى فـرمـايـد: ''روزه عـيـد غدير خم، نزد خدا معادل صد حج و صد عمره پذيرفته شده است''
___________________________________
الغدير، ج 1، ص 285.

هـمـچـنـيـن فرموده اند: ''روزه عيد غدير خم، معادل روزه تمام عمر دنياست، اگر كسى چنين عمرى پيداكند و تمام آن را روزه بدارد''
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 463، سطر 27.

نماز

هـمچنان كه بيشتر ايام و مواقع خاص، نمازى مخصوص به خود دارند، براى عيد غدير چند نماز با آدابى ويژه سفارش شده است.

سـيـد بـن طاووس "ره" در كتاب شريف اقبال الاعمال در ضمن اعمال عيد غدير از امام صادق سه نماز روايت كرده است طبق يكى از اين روايات آن حضرت مى فرمايد:

اين روز، روزى است كه خداوند پاسداشت حرمت آن را بر مؤمنان واجب كرده است چون در اين روز ديـنـشـان را كـامـل و نـعـمـتش را بر ايشان تمام نمود، و عهد و ميثاقى را كه در آغاز آفرينش از آنـان گـرفـتـه و بـعـد فـراموش كرده بودند، تكرار كرد و آنان را توفيق داد تا قبول كنند و از اهل انكار قرارشان نداد
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 472، سطر 7.

منظور از ميثاق در اين حديث شريف همان ميثاقى است كه قرآن كريم در آيه 172 سوره اعراف به آن اشاره كرده مى فرمايد: ''به يادآر هنگامى كه خداى تو ذريه فرزندان آدم را از پشت آنها برگرفت و آنها را برخود گواه ساخت، تا به پروردگارى و يگانگى او اعتراف كردند، تا در روز قيامت نگويند ما از يكتايى ويگانگى تو بى خبر بوديم''.

اين ميثاقى است كه خداوند متعال بر توحيد و يگانه پرستى از نسل بشر گرفته است.

بـنـابـرايـن از ايـن حـديث استفاده مى شود كه خداوند همان طور كه براى خداپرستى و توحيد از بـشـر پيمان گرفته، براى ولايت نيز چنين كرده است ميثاق بر توحيد، به هر صورتى كه واقع شده باشد، درمورد ولايت نيز به وقوع پيوسته است.

اگـر كـسـى مى خواهد مانند كسانى باشد، كه آن روز همراه رسول خدا بودند، و با راستگويانى كه در دوسـتـى اميرالمؤمنين با خدا و رسولش صادقانه برخورد كردند، هم مرتبه باشد و مانند كسانى باشد كه در ركاب رسول خدا "ص"، اميرالمؤمنين "ع"، امام حسن و امام حسين شهيد شدند، و مانند كـسـانـى باشد، كه در زير لواى حضرت مهدى و در خيمه او هستند، و از بزرگان و نجيبان باشد، نزديك زوال ظهر ـ يعنى همان وقتى كه پيامبر اكرم و اصحابش به نزديكى غدير خم رسيده بودند ـ دو ركعت نماز بگزارد، و پس ازنماز، سجده شكر به جا آورده صد بار بگويد: شكراللّه
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 472، سطر 14.

آنگاه حضرت دعايى طولانى به مخاطب خويش تعليم داده كه پس از اين نماز بخواند اين دعا عمدتا شامل چند محور كلى است:

1ـ اذعان و اعتراف به عقايد صحيح و بر حق اسلامى، چون توحيد و نبوت.

2ـ شكر و سپاس نعمت ولايت.

3ـ اظهار دشمنى با دشمنان، و دوستى با دوستان حق.

4ـ آرزوى ثبات قدم و پايدارى در راه حق.

در يكى از فقرات اين دعا مى خوانيم.

پروردگارا! به لطف و احسان تو بود كه ما موفق شديم دعوت پيامبرت را اجابت كنيم و او را تصديق نـماييم، به آقاى مؤمنان ايمان آوريم و نسبت به طاغوت و بت كفر ورزيم پس آن را كه ما به ولايت بـرگـزيـديـم، والـى مـا گـردان و بـا پيشوايانمان محشور كن، كه ما با يقين، به ايشان گرويده تـسـلـيـم امرشان شده و به ظاهر و باطن، شاهد و غايب، و مرده و زنده ايشان ايمان آورده ايم و به پيشوايى و سرورى ايشان خشنود و راضى هستيم.

آنـهـا بـراى وسـاطـت بـيـن مـا و خـدا كـافـى هـسـتـند، به ديگرى نياز نيست، جايگزينى براى ايشان نمى خواهيم و جز ايشان همدم و همرازى نگيريم
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 473، سطر 8.

در فرازى ديگر از اين دعا آمده است:

خـدايـا تو را گواه مى گيريم كه دين ما همان دين محمد و آل محمد و سخن ما همان سخن آنان اسـت ديـن مـا ديـن ايـشـان است همان مى گوييم كه ايشان گفتند و بدان مى گرويم كه ايشان گـرويدند هر چه را آنها انكار كردند، ما نيز منكريم هر كه را دوست داشتند، ما نيزدوست داريم هر كه را دشمن داشتند ما نيز دشمنى مى كنيم هر كه را لعنت كردند، لعنت مى كنيم از هر كه بيزارى جستند بيزارى مى جوييم، و رحمت مى فرستيم بر هر كس كه ايشان رحمت فرستادند
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 473، سطر 16.

ايـن نـماز تجلى روح توجه به نعمتهاى الهى و شكر گزارى حقيقى از نعمتهاست به جا آوردن اين نمازدر نزديكى ظهر روز غدير نشانه آن است، كه نمازگزار مى داند در اين هنگام جبرئيل امين به منظور ابلاغ حساس ترين پيام الهى
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 472، سطر 13. و اساسى ترين ركن دين نازل شده و اصل ولايت را براى بـشر به ارمغان آورده است ولايت، ضامن بقاى اصل دين و روح شريعت و پشتوانه توحيد و رسالت و حـامـى فضيلت و تقوا در جامعه بشرى است، اصلى است كه اقامه قسط را كه هدف اصلى از ارسال رسـولان الهى و انزال كتب آسمانى است به عهده دارد
___________________________________
سوره حديد، آيه 25. اصلى كه اگر ابلاغ نشود، رسالت الهى به انجام نرسيده است
___________________________________
سوره مائده، آيه 3.

نـمـازگـزار بـه ايـن هـمه توجه دارد و به منظور شكرگزارى از اين نعمت عظمى سر بر سجاده عـبـوديـت مى نهد، و شاكرانه در پيشگاه ربوبى پيشانى به زمين مى سايد و خاضعانه دست توسل به ذيـل عـنـايـت حـق بـر مى دارد كه هميشه او را در اين مرتبه بلند حفظ، و سراسر حياتش را از اين چـشـمـه فـياض سيراب كند وچنين است كه همرتبه ياران رسول خدا و همسنگ مجاهدان صدر اسـلام مـى شود با شهدايى برابرى مى كند كه در ركاب اميرالمؤمنين، امام حسن و امام حسين "ع" شـاهـد مـقـصـود را در آغوش كشيده اند وهمانند كسانى است كه زير لواى مهدى آل محمد "ص" شمشير مى زنند و در خيمه او هستند.

زيارت

زيـارت سـرچـشـمـه زلال وصـل اسـت كه در پى تلاش مشتاق مهجور، در اجابت عطش اشتياق، دسـت مـى دهـد و جـان او را از صافى وصل سيراب و روحش را در جارى قرب از داغ فراق تطهير مـى كند زيارت، محصول مهر و اجر صبرى است كه مردان راه را مى دهند و زيارتنامه نامه ناخوانده روزگار وصل ومهرورزى است.

آنـچـه زائران در حـرمـهـاى مـعصومين "ع" مى خوانند، در حقيقت مجموعه اى از عرض ارادت و مودت و آموزه هاى صحيح است كه شخص زاير در ملاقات با معصوم، به او عرضه مى دارد و تائيد او را مى گيردو اين شيوه اى است كه از سلف صالح به يادگار مانده است.

روز غـديـر، روز ولايـت و وصايت است روزى است كه به حضرت اميرالمؤمنين "ع" تعلق داشته به نام نامى آن بزرگوار به جشن و سرور اختصاص يافته است از اين جهت يكى از آداب مهم آن تجديد عـهـد وبـيعت و ايجاد رابطه معنوى با صاحب ولايت است بر شيعه مشتاق است كه در اين روز، در پيشگاه وصى رسول اعظم بايستد و به دستور آن حضرت با جانشينش بيعت كند و هر سال اين عهد را تـجـديد نمايد و در آستانه باب علم نبى "ص" عقايد خود را عرضه كند، و نامه باورهاى خود را به مهر تاييد آن امام همام بيارايد.

در روايـتـى اسـت كـه امـام رضـا "ع" فـرمـود: ''هـر جـا كـه هستى، سعى كن روز غدير نزد قبر مـطـهر حضرت اميرالمؤمنين "ع" حاضر شوى زيرا در اين روز خداوند متعال گناهان شصت ساله اهل ايمان رامى بخشد و دو برابر ماه رمضان و شب قدر و شب عيد فطر از آتش جهنم آزاد مى كند''
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 468، سطر 14.

در صـورتـى كـه حـضـور در كـنار قبر شريف آن حضرت ميسور نباشد، مى توان از دور آن حضرت را زيارت كرد.

از ائمـه اطـهـار بـراى روز غـديـر سـه زيارت نقل شده است كه هر سه را مى توان از دور و نزديك خـوانـد مـشـهورترين آنها زيارت امين اللّه است كه از نظر متن كوتاه و مختصر و از نظر سند بسيار متقن و معتبراست در اين زيارت، خطاب به ساحت قدسى اميرمؤمنان مى خوانيم:

سـلام بـر تـو اى امـيـن و حـجت خدا در روى زمين شهادت مى دهم اى اميرمؤمنان كه تو در راه خـدا چـنانكه شايسته بود كوشيدى، به كتاب او عمل كردى و از روشهاى پيامبرش پيروى نمودى، تـاوقـتـى كـه خـدا بـهـترين پاداش خود را براى تو در نظر گرفت و تو را به جوار خويش خواند و روح بــلنـدت را كـنـار خـود آورد و هـر چـنـد تـو بـر تـمام خلايق برهانهاى كافى داشتى، خدا با شهادتت حجت را بر دشمنان تو تمام كرد.

الـهـى! دلهاى اهل خشوع حيران توست، راه به روى مشتاقان كويت باز است، آنان كه قصد كوى تو كـرده انـد، نـشانه هاى واضح دارند قلوب آنان كه بر تو وارد مى شوند، از غير تو خالى است آنكه تو را بـخـوانـد، صـدايـش بـه بالا مى رود، و درهاى اجابت به رويش گشوده است و آنكه با تو رازگويد دعايش مستجاب است توبه آنكه به سوى تو بازگردد مقبول است هر كس از خوف تو گريه كند، بر قـطـرات اشـكـش رحـمت آورى، هر كس تو را به يارى طلبد ياريش مى كنى، هر كس از توكمك بـخـواهـد، بـه او كمك مى رسانى وعده هايى كه به بندگان داده اى عمل مى كنى، و هر كس ازتو بخواهد، لغزشهايش را ناديده مى گيرى
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 470.

احسان و نيكى

يـكـى از آداب عـيـد غـديـر، احـسان و نيكى به اهل ايمان است در اين باب، سفارشهاى فراوانى از ائمه اطهار "ع" رسيده است از نشانه هاى اهميت احسان در اين روز، آن است كه:

اولا: در اخـبـار و روايـات، با عناوين گوناگون و مختلفى به آن سفارش شده است انفاق، احسان، يـارى، مـساوات، هديه دادن، مهمانى كردن، اطعام، افطارى دادن، عطوفت و مهربانى و تلاش در رفـع حوايج برادران ايمانى از جمله عناوينى است كه براى توصيه به احسان و در اخبار و روايات به كار رفته است.

ثـانـيـا: تـوصيه شده است، كسى كه براى احسان در اين روز، توان مالى كافى ندارد، وام بگيرد امام عـلـى "ع" مـى فـرمـايـد: ''كسى كه وام بگيرد، تا به برادران مؤمنش كمك كند، من از سوى خدا ضـمـانت مى كنم كه اگر او را زنده نگه داشت، بتواند وامش را بپردازد، وگرنه آن دين از عهده او بـرداشـته شود''
___________________________________
المراقبات، ص 464، سطر 2. اين در حالى است كه مى دانيم وام گرفتن از نظر شرع كار پسنديده اى نيست، و اسلام حق الناس را بسيار با اهميت شمرده است.

حـضـرت اميرالمؤمنين "ع" در يكى از جمعه ها كه با روز غدير مصادف شده بود، خطبه اى خواندند كه بخشى از آن بدين قرار است:

خدايتان رحمت كند! هنگامى كه بعد از تمام شدن اين مجلس متفرق مى شويد، معاش خانواده خود را تـوسـعـه دهـيـد، و بـه بـرادرانـتان نيكى كنيد، و خداى را به سپاس نعمتى كه عطايتان كرده شـكـرگـزاريـد كـار نـيـك در اين روز مال را به ثمر مى نشاند و عمر را زياد مى كند و مهربانى به يـكـديـگـر، رحمت و عطوفت خدا را برمى انگيزد، تا آنجا كه مى توانيد از آنچه خدايتان بخشيده، با سخاوت به برادرانتان ببخشيد.

شـاد و شـادمـانـه با هم ملاقات كنيد و خداى را به شكرانه آنچه عطايتان كرده سپاس گزاريد بر آنـان كـه چـشـم امـيـد بـه شـما دارند، بيشتر احسان كنيد تا مى توانيد، بين خود و ضعيفان و زير دستانتان به مساوات رفتار كنيد.

در اين روز يك درهم انفاق مساوى دويست هزار درهم است، و خداى اگر بخواهد بيشتر مى بخشد.

هـر كس نخست به برادرش نيكى كند، و با اشتياق به او احسان نمايد، پاداش كسى را مى گيرد كه دراين روز روزه گرفته است
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 463، سطر 20 به بعد.

جشن و سرور

پـسـنديده است، انسان مؤمن در اين روز در حدود عرف، و با مراعات موازين شرعى، بساط شادى وسـرور چـيـده و زنـدگى اش با زندگى هر روز متفاوت باشد از جمله نشانه هاى شادمانى كه در روايات مورد تاكيد قرار گرفته، غسل كردن، عطر زدن، زينت كردن، و آراستن خود، خانه و كوى و بـرزن، پوشيدن لباس نو، فاخر و پاكيزه، ديد و بازديد، تبريك گفتن، مصافحه و توسعه در معيشت است.

شادى در روز غدير، علاوه بر اينكه مصداق همسويى و همدلى با اهل بيت است، خود نيز مورد تاكيد و سفارش قرار گرفته است.

امـام صـادق "ع"، در روايـتـى، پـس از آنـكـه جـريان روز غدير را تشريح كرده بخشى از آداب اين عيد سعيد را برمى شمرد، مى فرمايد: ''آنگاه بخور، بنوش و على رغم آنان كه در اين روز اظهار حزن و انـدوه مـى كنند ـ خدا غم و اندوهشان را دو چندان كند ـ در بزرگداشت اين روز اظهار شادى و سرور كن''
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 475، سطر 21.

خـوب اسـت، اگر انسان به خاطر درگذشت عزيزى يا حادثه اى و بلايى غمزده و عزادار است، در اين روز لباس سياه را كنار بگذارد امام رضا "ع" فرمود: ''اين روز روز پوشيدن لباس هاى نو و كندن سياه است''
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 464، سطر 21.

شايسته است، انسان در اين روز فاخرترين لباسهاى خود را بر تن كند امام رضا "ع" فرمود:

اين روز، روز زينت است هر كس به احترام روز غدير، خود را بيارايد، خداوند همه گناهان كوچك و بزرگش را مى بخشد، و فرشته اى را مامور مى كند تا سال ديگر براى اوحسنه بنويسد، و درجاتش را بالا ببرد، و اگر در اين مدت بميرد، شهيد است، و اگر زنده بماند سعادتمند است
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 464، سطر 21.

هـمـچـنـين شايسته است با برادران مؤمن با شادمانى مواجه شده، كارى كند، كه همگان شادى و سروراو را دريابند.

امام رضا"ع" فرمود:

ايـن روز، روز تـبـسـم در روى مردم با ايمان است هر كس در اين روز به روى برادرش تبسم كند، خـداونـد در روز قيامت با رحمت به او نگاه مى كند و هزار حاجت او را برآورده مى كند و براى او در بهشت قصرى از در سفيد بنا مى كند و چهره اش را شاداب مى سازد
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 464، سطر 28.

دعا

دعا، يكى از بزرگترين عباداتى است كه در دين مقدس اسلام تشريع شده است دعا همان عبادتى اسـت كـه قـرآن شـريـف فـرمـوده است: ''هر كس از روى تكبر از آن سر باز زند، با ذلت و خوارى وارد جهنم مى شود''
___________________________________
سوره غافر، آيه 60.

دعـا، سـخن گفتن انسان با معبود يكتا و خالق هستى و موجب توجه و عنايت خداوند به بندگان است.

قرآن كريم مى فرمايد:

قل ما يعبؤ بكم ربى لولا دعائكم،
___________________________________
سوره فرقان، آيه 77.

بگو اگر دعايتان نباشد، پروردگارم به شما توجه نخواهد كرد.

دعـا ضـرورت زنـدگى انسان است زندگى بدون دعا موجى است سردر گم كه در نهايت سر به مـرداب مـاديت دنيا خواهد كوبيد دعا آهنگ زندگى و بانگ جرس كاروانى است كه رو به مقصود دارد زندگى در دعا جوانه مى زند، با دعا رشد مى كند و ثمر مى دهد.

بـنـابـرايـن بـا صـرف نـظر از اينكه انسان حاجتى داشته باشد، يا در بند استجابت و برآورده شدن حـاجتش باشد، دعا برنامه هميشگى و نياز دائمى زندگى انسان مؤمن است، ولى گاهى موقعيتى خـاص و فـرصـتـى ويـژه پـيدا مى شود كه دعا در آن مى شكوفد، به بار مى نشيند و وجود انسان را حلاوت مى بخشد.

روز غدير يكى از بهترين فرصتها و موقعيتهاى ويژه دعاست.

امام رضا "ع" مى فرمايد: ''روز غدير روزى است كه دعا در آن مستجاب مى شود''
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 464، سطر 21.

بـه هـمـيـن جـهـت بـراى ايـن روز عـلاوه بـر دعـاهـايـى كه در تعقيب نمازهاى مستحبى و به مناسبتهاى مختلف در اين روز وارد شده، چند دعاى مستقل نيز وارد شده است.

محور دعاهاى غدير

مـحـور اصـلـى در دعاهاى روز غدير نعمت ولايت است دعا كننده در اين روز به بيانهاى مختلف درباره اين نعمت بزرگ با خداى خويش سخن مى گويد.

گـاهـى ايـن نـعـت عـظـمـى را ياد كرده خدا را براى آن شكر و سپاس مى گزارد گاهى از خدا مـى خواهد، كه اين نعمت را از او سلب نكند و در تمام عمر بر آن پايدار و استوار بماند گاهى از خدا مـى خواهد همان طور كه اين كرامت را به او داده و او را شايسته پذيرش ولايت كرده، از گناهانش چشم پوشيده لغزشهايش را ببخشد.

گـاهـى مـى خـواهـد كه توفيقش دهد، تا به لوازم ولايت ملتزم باشد، اطاعت محض از ولى را كه شـرط اساسى ولايت است، براى او ميسر نمايد و او را توفيق دهد تا با دشمنان ائمه دشمنى ورزد و با دوستانشان دوستى كند.

در فرازى از دعاى صبح روز غدير كه به نام دعاى وقت زينت مشهور است، چنين مى خوانيم:

مـا دوسـتـدار على "ع" و دوستدار دوستان اوييم، همان طور كه امر كردى با او دوستى مى كنيم و بـا دشـمـنـانـش دشمنى مى كنيم از هر كه از او بيزارى جويد، بيزارى مى جوييم، بغض آنان را كه بغض او در دل دارند، در دل مى پروريم و به آنان كه محبت او دارند محبت مى ورزيم
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 474، سطر 3.

و گاهى شئوون مختلف و مقامات متعدد ائمه را ياد مى كند و با ذكر آنها قلب خود را جلا مى دهد واوج عـظـمـت اولياى دين را به تماشا مى نشيند، و با درودهاى پى درپى، روح خود را به آن ارواح پاك متصل مى كند و در اقيانوس بيكران فضايل انسانى شناور مى شود.

در يكى از دعاهاى روز غدير مى خوانيم:

الـلهم صل على محمد و آل محمد الائمة القادة والدعاة السادة و النجوم الزاهرة و الاعلام الباهرة و ساسة العباد و اركان البلاد و الناقة المرسلة و السفينة الناجية الجارية فى الغامرة،
___________________________________
اقبال الاعمال، ص 492، سطر 19.

خـدايـا درود فـرسـت بـر مـحـمـد و آل مـحـمـد، آن پـيـشوايان رهبر، دعوت كنندگان سرور، سـتـارگـان درخـشـان و نـشانه هاى واضح آنان كه امر بندگان تو را تدبير مى كنند، اركان آبادى زمينند، معجزه اى كه مردم را به آن آزموده اى و كشتى نجاتى كه در گردابهاى ژرف روان است.

الـهـى! درود فـرسـت بـر مـحـمـد و آل مـحـمـد خـزانه داران علمت، پايه هاى مستحكم توحيد ويـگـانـه پـرسـتى، ستونهاى دين و معادن بزرگوارى آنان كه از ميان آفريدگانت برگزيدى و از بـيـن بـندگانت اختيار كردى آن متقيان پاكيزگان، نجيبان و نيكان، بابى كه مردم بدان آزمايش مى شوند:هر كه در آن درآمد نجات يافت و هر كه سر باز زد سقوط كرد.

خدايا! درود فرست بر محمد و آل محمد، اهل ذكر كه فرمودى از ايشان بپرسيم، خويشاوندان كه امر به محبتشان كردى، و حقشان را واجب نمودى و بهشت را سر منزل كسانى قرار دادى كه ازايشان پيروى كنند.

الـهـى درود فـرسـت بـر مـحـمـد و آل مـحـمد، چنانكه آنان به طاعت تو امر كردند و از معصيت تو باز داشتند، و بندگانت را به يگانگى تو راهنمايى كردند.

عقد اخوت

يـكـى از ابـتـكـارات اسـلام، ايـجـاد اسـتـوارترين ارتباطات، بين كسانى است كه بر حسب ظاهر هـيچ گونه ارتباطى با هم ندارند برادرى نزديكترين ارتباطى است كه بين دو نفر وجود دارد علقه بـرادرى در بـيـن تـمـام مـلـل علاقه اى مطمئن و محكم است، ولى در ميان اعراب ـ خصوصا در دورانـهاى گذشته ـ از اعتباربيشترى برخوردار است، به طورى كه ملاك حق و باطل، و راست و خطا قرار مى گرفت.

در ايـن عـرف، بـرادر ذى حـق اسـت و بـايـد تـايـيد شود و بايد به يارى اش برخاست، اگرچه در حـقيقت ظالم و متجاوز باشد و كسى كه در مقابل اوست بايد مغلوب گردد، اگر چه بر حق باشد در چـنـيـن مـحـيطى، اسلام با تعريفى جديد از مفهوم اخوت و برادرى اين باور نادرستى را هدف گرفته چنين تعريفى از برادرى و اخوت، ارائه مى دهد:

انما المؤمنون اخوة
___________________________________
سوره حجرات، آيه 10.

يعنى: فقط مؤمنان با هم برادرند.

پس غير مؤمن در اين خانواده بيگانه است، اگرچه در همين خانواده زاده و بالنده شده باشد.

اين اصلى است كه قرآن شريف بنا نهاده است بر اساس اين اصل همه مؤمنان در اين خانواده بزرگ با هم برادرند.

پـيـامـبـر گـرامـى اسلام "ص" در دو مقطع خاص زمانى ـ قبل و بعد از هجرت ـ به منظور حفظ انسجام مسلمانان و مقابله با مشكلات خاصى كه حكومت نوپا و جامعه اسلامى را تهديد مى كرد، اين اصل عمومى دينى را عينيت بخشيده به ايجاد علقه خاص برادرى بين مسلمانان اقدام نمود و همه مسلمانان را دو به دو با هم برادر كرد.

گروه بسيارى از علماى بزرگ تاريخ و حديث نوشته اند:
___________________________________
فرائد السحطين، ج 1، ص 112، حديث 80 و ص 118، حديث 83.

مـلاك پيامبر اكرم در تعيين برادر براى هر يك از مسلمانان، تناسب خصلت ها، و قرب مراتب ايمانى ايشان بودم''.

آن حـضـرت كسانى را كه مشابه و مماثل يكديگر تشخيص مى داد با هم برادر مى كرد، مثلا عمر را باابوبكر، طلحه را با زبير، عثمان را با عبد الرحمن بن عوف، ابوذر را با مقداد، و دخترش فاطمه زهرا "س" را با همسرش ام سلمه پيوند داد.

بـه هـمـيـن دلـيـل، اميرالمؤمنين على "ع" را با هيچ يك از مسلمانان برادر نكرده او را براى خود ذخـيـره نمود
___________________________________
فرائد السحطين، ج 1، ص 116، حديث 80. براى خود نيز برادرى انتخاب نكرد، تا اينكه اميرالمؤمنين آمده عرض كرد: ''مـى بـينم اصحابت را با هم برادر مى كنى، ولى براى من برادرى انتخاب نكرده اى روحم از كالبد خـارج شـده و كـمـرم شكسته است اگر بر من خشمگينى حق سرزنش دارى'' حضرت در جواب فرمود: ''قسم به خدايى كه مرا به حق برانگيخت، من اين كار را به تاخير انداختم، تا تو را براى خود انتخاب كنم''
___________________________________
فرائد السحطين ج 1، ص 112، حديث 80 و ص 118، حديث 83.

آثار اخوت اسلامى

اصـلـى كـه در اسـلام بـا عنوان اخوت و برادرى تاسيس شده است، تنها يك امر اعتبارى محض و بـراسـاس بـرنـامـه ظـاهرى نيست، بلكه حقيقتى است كه آثارى واقعى و حقيقى در پى دارد امت واحده محمدى "ص" و خانواده بزرگ اهل ايمان تابع نظم خاصى است هر عضو اين خانواده در قبال اعضاى ديگر وظايفى دارد و متقابلا از حقوقى برخوردار است.

احـاديـث زيـادى از ائمـه مـعصومين "ع" به دست ما رسيده كه وظايف و حقوق برادران ايمانى را تـعيين مى كند جامعترين دستور العمل در اين زمينه حديثى است كه از رسول مكرم اسلام رسيده است، و ما آن را از كتاب مكاسب محرمه شيخ انصارى نقل مى كنيم.

شـيـخ انصارى از كتاب وسائل الشيعه از كنزالفوائد شيخ كراجكى از اميرالمؤمنين على "ع" روايت كـرده اسـت كه رسول مكرم اسلام "ص" فرمود: هر مسلمانى بر برادر خود سى حق دارد كه ذمه او برى نمى شود مگر اينكه آن را ادا كند يا صاحب حق بر او ببخشد:

1ـ يغفر زلته.

لغزش او را ببخشد.

2ـ و يرحم عبرته.

بر اشكش رحمت آورد.

3ـ و يستر عورته.

عيبهايش را بپوشد.

4ـ و يقيل عثرته.

چون درافتد، دست او گيرد.

5ـ و يقبل معذرته.

پوزش او را بپذيرد.

6ـ و يرد غيبته.

چون او را غيبت كنند، از او دفاع كند.

7ـ و يديم نصيحته.

هميشه خيرخواه او باشد.

8ـ و يحفظ خلته.

برادرى و مودتش را حفظ كند.

9ـ و يرعى ذمته.

امان او را مراعات كند
___________________________________
يـكـى از واجبات در دين مقدس اسلام كه داراى جنبه سياسى ـ اجتماعى مى باشد، مراعات ذمه "امان" است به اين معنى كه اگر يكى ازمسلمانان به كافرى امان داد و او را تحت حمايت خود وارد منطقه نفوذ اسلام كرد، در صورتى كه نقشه و حيله اى در كار نباشد، همه مسلمانان موظفند، به احترام برادر مسلمان خود از تعرض به آن كافر خوددارى كنند و اين همان مراعات ذمه يا احترام به امان است.

10ـ و يعود مرضه.

در بيمارى عيادتش كند.

11ـ و يشهد ميته.

چون درگذشت جنازه اش را تشييع كند.

12ـ و يجيب دعوته.

دعوت او را بپذيرد.

13ـ و يقبل هديته.

هديه او را قبول كند.

14ـ و يكافى صلته.

نيكى ها و هداياى او را جبران نمايد.

15ـ و يشكر نعمته.

نعمت هاى او را شكر گزارد.

16ـ و يحسن نصرته.

به نيكى ياريش كند.

17ـ و يحفظ حليلته.

در حفظ ناموسش بكوشد.

18ـ و يقضى حاجته.

حاجت او را برآورد.

19ـ و يستنجح مسئلته.

حاجت خود را از او بخواهد.

20ـ و يسمت عطسته.

و چون عطسه كند، به او بگويد ''يرحمك اللّه''.

21ـ و يرشد ضالته.

گمشده او را راهنمايى كند.

22ـ و يرد سلامه.

سلام او را پاسخ دهد.

23ـ و يطيب كلامه.

با او به نيكى مكالمه كند.

24ـ و يبر انعامه.

عطاى او را بپذيرد.

25ـ و يصدق اقسامه.

قسم هاى او را باور كند.

26ـ و يوالى وليه.

دوستانش را دوست بدارد.

27ـ و لا يعاديه.

و با آنها دشمنى نكند.

28ـ و ينصره ظالما و مظلوما اما نصرته ظالما فيرده عن ظلمه و اما نصرته مظلوما فيعينه على اخذ حقه.

او را يارى كند، چه ظالم باشد چه مظلوم، يعنى اگر ظالم است، او را از ظلم باز دارد و اگر مظلوم است او را در گرفتن حقش يارى كند.

29ـ و لا يسلمه و لا يخذله.

او را بى ياور و تنها رها نكند.

30ـ و يحب له من الخير ما يحب لنفسه و يكره له من الشر ما يكره لنفسه.

خوبيهايى را كه براى خود مى پسندد، براى او هم بپسندد و بديهايى را كه براى خود نمى پسندد، بر اوهم نپسندد.

آنـگـاه حـضـرت عـلـى "ع" فـرمود: شنيدم رسول خدا "ص" مى فرمود: ان احدكم ليدع من حقوق اخيه شيئا فيطالبه به يوم القيامة فيقضى له عليه.

يـعـنـى: گـاهى يكى از شما بعضى از حقوق برادر خويش را ادا نمى كند و او در روز قيامت حقوق ضـايـع شـده خود را مطالبه مى كند و او |ضايع كننده حق برادرش| در محضر عدل الهى محكوم مى شود
___________________________________
مكاسب محرمه، ص 47 و وسائل الشيعه، ج 12، ص 212، باب حديث 16114.

عقد اخوت در روز غدير

مـرحوم محدث قمى در كتاب شريف مفاتيح الجنان، عقد اخوت را در زمره آداب عيد غديرشمرده مى نويسد:

شايسته است در اين روز عقد اخوت با اخوان مؤمنين و كيفيت آن به نحوى كه شيخ ما در مستدرك وسـائل
___________________________________
مستدرك الوسائل، ج 6، ص 278، حديث شماره 6843. از كـتـاب زادالـفردوس نقل فرموده چنين است كه بگذارد دست راست خودرا بر دست راست بردار مؤمن خود و بگويد:

و اخـيـتـك فـى اللّه و صافيتك فى اللّه و صافحتك فى اللّه و عاهدت اللّه و ملائكته و كتبه و رسله و انـبـيائه والا ئمة المعصومين عليهم السلام على انى ان كنت من اصحاب الجنة والشفاعة واذن لى بان ادخل الجنة لا ادخلها الا و انت معى.

يعنى: در راه خدا با تو برادر شدم و در راه خدا با تو صافى شدم و در راه خدا با تو دست دادم و با خدا و فـرشـتگان و كتابهاى آسمانى و رسولان و پيامبرانش و ائمه معصومين عهد كردم، كه اگر من از اهل بهشت و شفاعت بودم و اجازه يافتم وارد بهشت شوم جز با تو وارد نشوم.

آنگاه طرف مقابل بگويد: قبلت، يعنى: قبول كردم.

پس از آن بگويد: اسقطت عنك جميع حقوق الا خوة ما خلا الشفاعة والدعا والزيارة.

يعنى: تمام حقوق برادرى جز شفاعت و دعا و ديدار را از تو ساقط كردم.

وظـايـف هـر مـؤمـن در قـبـال برادران دينى خود دو گونه است: برخى داراى حكم شرعى بوده تكليف محسوب مى شوند، بدين معنا كه هر مؤمنى موظف است، در قبال برادران ايمانى خود به آنها ملتزم باشد پاره اى ديگر حقوقى هستند كه به ديگرى تعلق دارد.

از آنـجـا كـه حـكـم شـرعـى قـابـل اسـقاط نيست، يعنى هيچ كس نمى تواند حكم شرع را ساقط كـنـد، بنابراين آنچه در اين عقد اسقاط مى شود، جنبه دوم است، يعنى هر كس حق مطالبه خود را ساقط مى كند، اما از آن جهت كه هر يك از اين حقوق از احكام شرع بوده و هر كس مامور به امتثال آنهاست، ساقط شدنى نيستند.

آثار عقد اخوت

بـدون شـك ايـن عـقـد از جـهـت اجـتـماعى موجب تاليف قلوب و جلب محبت و احياى روحيه هـمـكـارى اسـت از نظر معنوى نيز ثمره اى بس ارزنده دارد كه همان تعهد شفاعت است شفاعت اصـلى است كه ما بر مبناى تعاليم قرآن آن را پذيرفته بدان معتقديم، و مى دانيم كه خداوند متعال بـه هـر كس بخواهد اذن شفاعت مى دهد
___________________________________
سوره طه، آيه 109. يك دسته از شفاعت كنندگان در قيامت همان مؤمنانند، البته به اذن پروردگار.

بـنـابـرايـن انـسـان بـا خـوانـدن ايـن عقد در حقيقت راهى به سوى رحمت و رضوان پروردگار عـالم مى گشايد ولى بايد توجه داشت آثارى كه بر برادرى نسبى و برادرى رضاعى چون محرميت، ارث و صله رحم مترتب است، بر اين برادرى مترتب نيست.

بـنـابـراين دو نفر كه با هم عقد اخوت مى خوانند، بايد از اختلاط با محارم يكديگر خوددارى كرده و بـدانـنـد كـه ايـن عـقـد مـوجـب نـمى شود هر يك از آن دو نسبت به خواهران، دختران و مادر ديگرى محرم شود.

عقد اخوت بين زنان

اخوت در لغت عرب معادل مفهوم برادرى نيست، بلكه معنايى گسترده تر دارد، كه خواهرى را نيز شـامـل مـى شـود اهـل لغت مى گويند ''اخ يعنى كسى كه در يك صلب يا يك رحم با تو مشترك اسـت'' بنابراين اخوت، خواهر را نيز شامل مى شود به همين دليل معادل عربى خواهر، يعنى اخت، مـؤنـث اخ بـه حـسـاب مى آيد از اين رو تمام دستوراتى كه درباره اخوت مؤمنان وارد شده به طور يـكسان شامل زنان و مردان مى شود حضرت رسول مكرم اسلام "ص" نيز به هنگام ايجاد اخوت بين مؤمنان در مدينه، دخترش فاطمه زهرا را با همسرش ام سلمه خواهر كرد
___________________________________
الغدير، ج 3، ص 113.

بنابراين عقد اخوت در روز غدير اختصاصى به مردان نداشته زنان نيز مى توانند با هم عقد خواهرى بخوانند.

 


| شناسه مطلب: 74751