بخش 1
پیشگفتار انقلاب اسلامی و توجه به تشیع در جهان ترس سرویس های جاسوسی از گسترش تشیع چهل هزار سایت اینترنتی در خدمت وهّابیّت کوشش پاپ برای مخدوش کردن چهره اسلام کتابچه ای به نام #171;سؤالاتی که ...#187; اگر آنان طالب حقّند چرا با علما روبرو نمی شوند؟ آشنایی با مکتب وهابیت انتقاد علمای اسلام از وهابیت
|
|
بسم الله الرحمن الرحيم
|
|
پاسخ جوان شيعي به پرسش هاي وهابيان
به قلم
محمّد طبري
|
|
پيشگفتار
پيروزي درخشان انقلاب اسلامي در ايران، كه در سال 1357خورشيدي، برابر با 1979 ميلادي رخ داد، جهانيان را متوجه مباني فكري اين انقلاب ساخت كه چگونه جمعيّتي با دست خالي و بدون سلاح، مي تواند بر نظام تا دندان مسلّحي چون رژيم طاغوتي پهلوي، پيروز شود و حكومتي بر اساس كتاب خدا و سنت پيامبر و روش اهل بيت (عليهم السلام) به پا سازد و با تمام دشمني هايي كه با آن شده و مي شود، همچنان سرپا بايستد، و به خواست خدا همچنيان روي پا خواهد ايستاد.
اين رخداد سبب شد تا انديشمندان جهان و نويسندگان و پژوهشگران، به فكر شناخت مكتب اهل بيت (عليهم السلام) برآيند و واقعيت را از نزديك لمس كنند; اهل بيتي كه در قرآن از آن ها ستايش شده و براي آن ها حقوق ويژه اي معين گرديده است.
رويكرد جهانيان به شناخت اين مكتب، مايه هراس قدرت هاي بزرگ و صهيونيست ها، در رأس آنان آمريكا و هم پيمانان آنان گرديده و
|
|
از آن به وحشت افتادند و از ترس اين كه مبادا اين فكر و انديشه بلند در منطقه گسترش يابد و در نتيجه حكومت هاي دست نشانده آنان را متزلزل سازد; دست به دامن فرقه هاي ساختگي و مذاهب گمنام و اقليت هاي فكري و مذهبي شدند تا از اين طريق بتوانند چهره مكتب اهل بيت (عليهم السلام) را مخدوش سازند و مانع از نشر افكار آزادخواهانه آن گردند.
در ميان اين مذاهب ساختگي، وهابيت نقش عمده اي را ايفا كرد; زيرا نام اسلام را بر خود داشت و از نظر قدرت مالي و ديگر امكانات نيز مي توانست در اين مورد كارساز باشد; لذا پس از انقلاب اسلامي، كارگزاران اين آيين استعمار ساخته، در مورد تشيع به نشر كتاب ها و مقاله هاي فراوان و مصاحبه ها و برنامه هاي تلويزيوني پرداختند كه هدف از آن، ارائه تصوير غير منطقي و غير قابل قبول از تشيع بود.
دشمنان اهل بيت (عليهم السلام) در اين مورد به حدّي سرمايه گذاري كرده اند كه در تاريخ مذاهب بي سابقه است. تنها از كتاب «الشيعه والتصحيح»، هشت ميليون نسخه در خارطوم، پايتخت سودان و دو ميليون نسخه در ديگر نقاط آن كشور چاپ و توزيع كرده اند; كشوري كه گناه اصلي آنان علاقه راسخ نسبت به اهل بيت پيغمبر و شعار آنان حبّ اين خاندان است.
كساني كه اين مسائل را پيگيري مي كنند، مي گويند: حدود 000 40 سايت اينترنتي به تبليغ وهابيت مشغول است و تاكنون در جهان 000 10 عنوان كتاب و جزوه بر ضدّ شيعه منتشر شده است كه شمارگان برخي از آن ها ميليوني بوده است، ليكن اينان از تمام اين تلاش ها ترفي نبسته و به گفته ضرب المثل «از قضا سركنگبين صفرا فزود»، همين موج گسترده بر
|
|
ضدّ تشيع، گروهي از انديشمندان روشن ضمير و واقع گرا را به اين فكر واداشت كه از نزديك با اين مكتب آشنا شوند و به اين فكر بيفتند كه اين همه هياهو بر ضدّ اين مكتب چرا و براي چيست؟
گروهي نيز از نزديك با علما و دانشمندان شيعه تماس گرفته، حقيقت را جويا شدند و سرانجام به دروغ پردازي هاي آنان پي برده و مي برند و به تدريج } ...يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللهِ أَفْوَاجاً{ ; «دسته دسته به دين خدا در مي آيند.»
بدينسان، بي آن كه گامي از سوي علماي شيعه برداشته شود، موج شناخت تشيع در مصر و اردن و ديگر كشورهاي عربي، حتي اروپا و آمريكا به راه افتاد و قلوب جوانان پاك دل، با مهر و مكتب اهل بيت (عليهم السلام) لبريز شد و كار به اينجا رسيد برخي از آنان از نويسندگان وهابي تبرّي مي جويند.
شگفتا! تاريخ تكرار مي شود. دستگاه پاپ نيز پيوسته كوشيده است چهره نامطلوبي از اسلام ترسيم كند و در اين مورد، لشكري را به عناوين گوناگون به استخدام درآورده است. امّا همين تبليغات سوء، نتيجه معكوس داده و موج اسلام گرايي، اروپا و آمريكا را فرا گرفته است. به ياري خداوند، چيزي نمي گذرد كه اروپاي مسيحي، اروپاي اسلام خواهد شد، ان شاء الله.
چندي پيش، كتابچه اي، شبيه شب نامه، به دستم رسيد كه عنوانش چنين بود: «سؤالاتي كه باعث هدايت جوانان شيعه شد!» اين كتابچه نه نام نويسنده دارد و نه نام مترجم و نه حتي نام ناشر و محل نشر.
|
|
در مقدمه جزوه آمده است: «من اين سؤال ها را از سايت هاي مختلف و كتاب هاي ضدّ شيعي جمع آوري كرده ام و خود نقشي جز گردآوري ندارم.
گردآورنده يا گردآورندگان، مدعي هستند: بر اثر اين پرسش ها جواناني هدايت شده اند، اما از ميان اين جوانان، تنها از يك بحريني نام برده شده است. پس اگر صحيح باشد، تنها يك جوان است كه از ولايت اهل بيت (عليهم السلام) جدا شده و به ولايت اموي ها در آمده است; جواني كه تهيه كننده يا تهيه كنندگان او را نديده اند.
بنابراين، از جواناني كه ادعا مي شود، هدايت يافته اند، خبري نيست و سايت هايي كه او به آن ها اشاره مي كند، سايت هاي وهابي هستند كه عموم مسلمان ها از آنان تنفر دارند.
وهابيت مكتبي است كه در قرن هشتم پديد آمد و بعد به وسيله محمدبن عبد الوهّاب ترويج و تبليغ شد و هدف آن تفرقه افكني ميان مسلمانان و تكفير همگان به جز ياران خود بود.
سايت هايي كه او به آن ها اشاره مي كند، سايت هاي سياسي هستند كه از لندن هدايت مي شوند; مانند: WWW.is1.org.uk و اداره كنندگان آن ها مخالفان نظام جمهوري اسلامي مي باشند. اكنون پرسش اين است كه آيا اين پرسش ها را خودِ اين جوان ها مطرح كرده اند و پاسخ نيافته اند، و از اهل بيت (عليهم السلام) رويگردان و به حزب اموي گرويده اند! يا طراحي اين پرسش ها از سوي ديگران است؟!
آيا روش صحيح قرآني اين نيست كه اين افراد پرسش هاي خود را را نزد اهل علم و اهل ذكر مي بردند و پس از دريافت پاسخ، همه را يكجا
|
|
منتشر مي كردند تا به آيه كريمه كه فرمود: }...فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ{ عمل كرده باشند.
حق آن بود كه بر قرآن و سنت عرضه مي كرديد و حقيقت را باز مي يافتيد; چنان كه مي فرمايد:
} فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْء فَرُدُّوهُ إِلَي اللهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الاْخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلا{.
آري، طرح اين پرسش ها نزد جوانان ساده دل و كم اطلاع و يا بي اطلاع، كه در اين مورد تخصّصي ندارند، بر خلاف روش علمي و نوعي خيانت به آرمان دينداري است.
آشنايي با مكتب وهابيت
از آنجا كه طراحان اين پرسش ها، وهابي هاي تندرو هستند، لازم است به ريشه اين مكتب و پديد آورنده آن و موقعيت و جايگاهش نزد بزرگان اهل سنت اشاره كنيم تا روشن شود كه اين مكتب ساختگي، در چه زماني پديد آمد.
وهابيت را ابن تيميه حراني در قرن هشتم پديد آورد. وي بر خلاف سنت پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله) ، هرگز ازدواج نكرد و بر اثر افكار انحرافي اش، به حكم علما چهار بار زندان رفت. وي از سوي بزرگان مذاهب اهل سنت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . انبياء : 7 و نحل : 43، «از اهل ذكر بپرسيد اگر نمي دانيد.»
2 . نساء : 59
|
|
مورد انتقاد قرار گرفت و تكفير شد; برخي از عالمان اهل سنت كه نظر به كفر وي دادند، عبارت اند از:
1 . «تقي الدين السبكي» از بزرگان شافعي.
2 . «محمد بن احمد بن عثمان الذهبي» مورخ و رجال شناس بزرگ و مورد احترام اهل سنت و شاگرد ابن تيميه كه رساله اي به نام «بيان زُغل العلم و الطلب» در ردّ وي نگاشت. او در اين كتاب با اشك و آه و تأسف شديد نسبت به آرا و افكار ابن تيميه سخن گفته است.
3. «ابن حجر هيتمي»، وي ابن تيميه را بنده اي مي داند كه خدا او را خوار، گمراه، كور و كر كرده است.
4. «قاضي تاج الدين السبكي» ابن تيميه را زيان زننده به علما مي داند و مي نويسد: او شاگردانش را به پرتگاه دوزخ برد.
5. «علامه تقي الدين الحصني» ابن تيميه را انساني مي داند كه در دلش بيماري است و منحرف و فتنه جو است.
6. «ابن حجر عسقلاني» شارح صحيح بخاري، كه به امير حديث معروف است، به دادخواهي از احاديث و شخصيت امام علي برخاسته و درباره ابن تيميه، كه به ردّ احاديثِ صحيح، معروف است و در ناسزاگويي و بد دهني شهرت دارد، اينگونه مي نويسد: «وي بسياري از احاديث معتبر
1 . مقدمة الدرر المضيئة في الرد علي ابن تيميه.
2 . اين رساله، علي رغم انكار عده اي، از ذهبي است; چون حافظ سخاوي در كتاب «الاعلان بالتوبيخ» مي نويسد: من اين رساله را كه از ذهبي است ديده ام. «الاعلان بالتوبيخ، ص77».
3 . الفتاوي الحديثه، ص144
4 . طبقات الشافعيه، ج4، ص76، شماره 759
5 . دفع الشبهة عن الرسول و الرسال، ص83