بخش 1

مقدّمه زیارت قبور شبهه پاسخ شبهه حکم زیارت اهل قبور برای مردان حکم زیارت قبرها توسّط زنان نظریه اوّل: حرمت زیارت قبرها پاسخ استدلال ابن تیمیّه


1



3


زيارت در نگاه شريعت

پاسخ به شبهات وهابيّت

نويسنده: عباسعلي زارعي سبزواري


7


بسم الله الرحمن الرحيم

و الصلاة و السلام علي سيّد الأنبياء أبي القاسم محمد (صلّي الله عليه وآله) و آله الطاهرين.

بي شكّ، شريعت جاودانه اسلام كاملترين شريعت الهي از سوي خداوند متعال است كه توسّط آخرين پيامبر الهي، حضرت محمّد بن عبدالله (صلّي الله عليه وآله) براي هدايت بشر و معرفي سعادت ابدي و كمال سرمدي به انسان ها ابلاغ گرديده است.

ولي متأسّفانه اين شريعت انسان ساز، توسّط بعضي از نابخردان متعصّب، تحريف شده و با ايجاد شبهات مغرضانه، سعي در تبليغ افكار افراطي و بي اساس به عنوان احكام اسلام نموده و برخي از مسلمانان را از شريعت ناب محمّدي دور كرده و باعث شكاف ميان امت اسلامي مي شوند.

ابن تيميّه يكي از افرادي است كه با ترويج افكاري پوچ، به تربيت شاگرداني مانند «ابن قيّم» پرداخت و راه را براي پايه گذاري مسلك وهابيّت، توسّط محمّد بن عبدالوهاب


8


فراهم نمود. آنان در راستاي تبليغ عقايد خويش، پيروان اهل بيت (عليهم السلام) را به جرم اعتقاد به عقايدي برگرفته از شريعت ناب محمّدي، متهم به شرك و كفر كردند.

طبيعي است كه عدّه اي فريب آنها را خورده و اكنون در دفاع از عقايد بي اساس وهابيّت، با طرح شبهاتي درباره عقايد شيعه، قصد تخريب چهره پيروان اهل بيت را دارند.

يكي از موضوعاتي كه همواره محور شبهه افكني و تبليغات آنان بوده موضوع زيارت است. كتابي كه در پيش روي داريد قسمتي از كتاب «در پرتو شريعت» است كه در پاسخ به شبهات وهابيّت نوشته ام. نظر به اهمّيت مباحث مربوط به زيارت، شبهات و پاسخ هاي مربوط به آن توسّط «معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبري» منتشر شده كه در اختيار جويندگان حقيقت قرار مي گيرد.

قم ـ حوزه علميه    

عباسعلي زارعي سبزواري

27/11/86        


9


زيارت قبور

شبهه

زيارت قبور يكي از مسائلي است كه همواره مورد اختلاف شيعه و سنّي بوده كه نيازمند بررسي و تحقيق بيشتري است؛ اگر چه اهل سنت در مسأله زيارت قبور ديدگاهي نزديك به ديدگاه شيعيان دارند، ولي وهّابيون همواره در تبليغات خود نسبت به دو موضوع حسّاسيت داشته، شيعيان را تخطئه مي كنند:

1. مي گويند: شما شيعيان به زيارت قبرهاي مردگان مي رويد و گريه مي كنيد و اين زيارت را براي مردان و زنان مستحب مي دانيد؛ در حالي كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) از رفتن زنان به كنار قبرها نهي نموده و فرموده است:

«لَعَن الله زوّارات القبور.(1)»

«خداوند زناني را كه به زيارت قبرها مي روند، نفرين كرده است.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. كنز العمّال، ج 16، ص 388؛ إرواء الغليل، ج 3، ص 232؛ مسند أبي داود الطيالسي، ص 311؛ مسند أبي يعلي، ج 10، ص 314.


10


و در روايتي ديگر نقل شده است:

«لعن رسول الله (صلّي الله عليه وآله) زوّارات القبور.(1)»

«رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) زنهايي را كه به زيارت قبرها مي روند نفرين كرده است.»

2. مي گويند: شما مسافرت نمودن به قصد زيارت پيامبر (صلّي الله عليه وآله) و امامان و امامزادگان را مستحب مي دانيد؛ در حالي كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) شدّ رحال (بار بستن) براي زيارت خود و ديگران را اجازه نداده و فرموده است:

«لاتشدّ الرِحال إلاّ إلي ثلاثة مساجد، إلي المسجد الحرام، ومسجد الأقصي، و مسجدي.»

«باربندي و مسافرت نكنيد مگر به سه مسجد: مسجدالحرام، مسجد الأقصي و مسجد من.(2)»

و نيز مي فرمايد:

«ولاتجعلوا قبري عيداً، وصلّوا عليَّ، فإنّ صلاتكم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مسند أحمد، ج2، ص337؛ سنن ابن ماجة، ج1، ص502؛ سنن الترمذي، ج2، ص259؛ المستدرك، ج1، ص374؛ السنن الكبري (للبيهقي)، ج4، ص78؛ مسند أبي داود الطيالسي، ص357؛ المعجم الكبير، ج4، ص42؛ تفسير القرطبي، ج20، ص170.

2. صحيح مسلم، ج4، ص102 و 126؛ صحيح البخاري،ج2، ص58 و 250؛ مسند أحمد، ج3، ص7 و ج6، ص7؛ سنن الدارمي، ج1، ص330؛ سنن ابن ماجة، ج1، ص452؛ سنن الترمذي، ج1، ص205؛ سنن النسائي، ج2، ص37؛ السنن الكبري (البيهقي)، ج10، ص82 .


11


يبلغني حيثما كنتم.(1)»

«قبر مرا مكان جشن و سرور قرار ندهيد، بلكه بر من صلوات بفرستيد؛ زيرا صلوات شما هر كجا باشيد به من مي رسد.»

پاسخ شبهه

حكم زيارت اهل قبور براي مردان

زيارت اهل قبور نزد فقها و اكثر مذاهب اهل سنّت مستحب است و غرض از زيارت اهل قبور، عبرت گرفتن، توجّه به آخرت، دل نبستن به اين دنيا، دعا براي اموات و قرائت قرآن در كنار قبور است.

براي استحباب زيارت قبور چند دليل وجود دارد:

1. روايات

از پيامبر مكرّم اسلام (صلّي الله عليه وآله) با سندها و عبارات گوناگون روايت شده است كه آن حضرت ابتدا از زيارت قبور نهي مي فرمودند، ولي بعدها مسلمانان را به زيارت قبور امر كردند.

رواياتي كه در كتب حديثي اهل سنّت در خصوص اين مطلب از پيامبر (صلّي الله عليه وآله) نقل شده است، سه دسته اند:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مسند أحمد، ج2، ص367؛ سنن أبي داود السجستاني، ج1، ص453؛ مجمع الزوائد، ج4، ص3.


12


الف: رواياتي كه تنها بيانگر اين مطلب است كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) زيارت قبرها را اجازه داده است. در اين روايات اين گونه نقل شده كه رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) فرمود:

«نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها.(1)»

«من شما را در گذشته از زيارت قبرها نهي مي كردم و اكنون [مي گويم كه ]قبرها را زيارت كنيد.»

ب: دسته دوم رواياتي است كه علاوه بر دستور به زيارت قبرها، فوايد و عواقب زيارت را نيز بيان كرده اند. در اين روايات در ادامه فرمايش پيامبر (صلّي الله عليه وآله) آمده: «نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها» يكي از عبارات ذيل آمده است:

1. «فانّها تزهد في الدنيا وتذكّر الآخرة(2)؛ زيرا زيارت قبور موجب زهد در دنيا و يادآوري آخرت مي گردد.»

2. «فانّ فيها تذكرة(3)؛ زيرا در زيارت قبور يادآوري هست.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. صحيح مسلم، ج6، ص82، سنن النسائي، ج4، ص89 و ج8، ص311؛ السنن الكبري (النسائي)، ج1، ص654 و ج3، ص225؛ المعجم الأوسط، ج3، ص133؛ نصب الراية، ج6، ص239؛ كنز العمّال، ج12، ص443؛ المصنّف (ابن أبي شيبة)، ج3، ص223.

2. سنن ابن ماجة، ج1، ص501؛ مستدرك الصحيحين، ج1، ص375؛ صحيح ابن حبّان، ج3، ص261؛ سنن الدارقطني، ج4، ص173؛ موارد الظمآن، ص201؛ مسند الشاميّين، ج3، ص347؛ الجامع الصغير، ج2، ص297؛ كنز العمّال، ج15، ص646.

3. سنن أبي داود (السجستاني)، ج2، ص87؛ السنن الكبري (البيهقي)، ج9، ص292؛ كنز العمّال، ج15، ص648.


13


3. «فانّها تذكّركم الموت(1)؛ زيرا زيارت قبور يادآوري مرگ را به همرا دارد.»

4. «فإنّها تذكّركم الآخرة(2)؛ زيرا زيارت قبور شما را به ياد آخرت مي اندازد.»

5. «فانّ فيها عبرة(3)؛ زيرا در زيارت قبور پندآموزي وجود دارد.»

6. «انّها ترّق القلب وتدمع العين وتذكّر الآخرة فزوروها(4)؛ زيرا زيارت قبور موجب دلسوزي و اشكبار شدن چشم و يادآوري آخرت مي گردد، پس قبرها را زيارت كنيد.»

و از اين رو قرطبي ذيل تفسير فرمايش خداوند متعال: (أَلْهَـلـكُمُ التَّكَاثُرُ * حَتَّي زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ) مي گويد:

«لم يأت في التنزيل ذكر المقابر إلاّ في هذه السورة. وزيارتها من أعظم الدواء للقلب القاسي، لأ نّها

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مستدرك الصحيحين، ج1، ص375؛ الجامع الصغير، ج2، ص677؛ كنزالعمّال، ج5، ص647.

2. مسند أحمد، ج1، ص145؛ مجمع الزوائد، ج3، ص58؛ المصنّف (ابن أبي شيبة)، ج3، ص223؛ مسند أبي يعلي، ج1، ص240؛ كنز العمّال، ج15، ص652.

3. مسند أحمد، ج3، ص38؛ مستدرك الصحيحين، ج1، ص375؛ مجمع الزوائد، ج3، ص58؛ المعجم الكبير، ج23، ص278.

4. مسند أحمد، ج3، ص237؛ مستدرك الصحيحين، ج1، ص376؛ السنن الكبري (البيهقي)، ج4، ص77؛ مسند أبي يعلي، ج6، ص373 ـ 374؛ الجامع الصغير، ج2، ص297؛ كنز العمّال، ج15، ص646.


14


تذكّر الموت والآخرة وذلك يحمل علي قصر الأمل والزهد في الدنيا وترك الرغبة فيها.(1)»

در قرآن كريم فقط در اين سوره ازمقبره ها ياد شده است. و زيارت مقبره ها بهترين دارو براي دل هاي سخت است. زيرا زيارت آنها يادآور مرگ و آخرت است و يادآوري مرگ و آخرت، موجب كوتاه شدن آرزوها و زهد در دنيا و ترك اشتياق به ماندن در آن مي گردد.»

قرطبي در ادامه مي گويد:

«قال العلماء: ينبغي لمن أراد علاج قلبه وانقياده بسلاسل القهر إلي طاعة ربّه أن يكثر من ذكر هادم اللذات ومفرّق الجماعات وموتم البنين والبنات ويواظب علي مشاهدة المحتضرين وزياره قبور أموات المسلمين. فهذه ثلاثة اُمور ينبغي لمن قسا قلبه ولزم ذنبه أن يستعين بها علي دواء دائه ويستصرخ بها علي فتن الشيطان وأعوانه، فإن انتفع بالإكثار من ذكر الموت وانجلت به قساوة قلبه فذاك، وإن عظم عليه ران قلبه واستحكمت فيه دواعي الذنب، فإنّ مشاهدة المحتضرين وزيارة قبور أموات المسلمين تبلغ في دفع ذلك ما لا يبلغه الأوّل، لأنّ ذكر الموت إخبار للقلب مما

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تفسير القرطبي، ج20، ص170.


15


إليه المصير وقائم له مقام التخويف والتحذير. وفي مشاهدة من احتضر وزيارة قبور من مات من المسلمين معاينة ومشاهدة، فلذلك كان أبلغ من الأوّل، قال (صلّي الله عليه وآله) : (الخبر كالمعاينة) رواه ابن عبّاس.

فأمّا الاعتبار بحال المحتضرين فغير ممكن في كلّ الأوقات، وقد لا يتّفق لمن أراد علاج قلبه في ساعة من الساعات.

وأمّا زيارة القبور فوجودها أسرع والانتفاع بها أليق وأجدر، فينبغي لمن عزم علي الزيارة أن يتأدّب بآدابها ويحضر قلبه في اتيانها ولا يكون حظّه منها التطواف علي الأجداث فقط، فإنّ هذه حالة تشاركه فيها بهيمة ونعوذ بالله من ذلك، بل يقصد بزيارته وجه الله واصلاح فساد قلبه أوتقع الميّت بما يتلوا عنده من القرآن والدعاء، ويتجنّب المشي علي المقابر والجلوس عليها، ويُسَلّم عليه أيضاً وأتاه من تلقاء وجهه، لأ نّه في زيارته كمخاطبته حيّاً، ولو خاطبه حيّاً لكان الأدب استقباله بوجهه فكذلك هنا أيضاً»(1).

تمام سخن قرطبي در اين قسمت در چند نكته خلاصه مي شود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تفسير القرطبي، ج20، ص171.


16


الف: راه علاج سنگدلي و تسليم در برابر اوامر خداوند، عبارت است از: 1. يادآوري مرگ. 2. مشاهده افراد در حال مرگ. 3. زيارت قبور اموات.

ب: از اين سه امر، زيارت قبور، بهترين راه براي علاج سنگدلي و دفع فتنه هاي شيطان است؛ زيرا يادآوري مرگ موجب توجّه نفس به عاقبت خويش است، ولي به اندازه مشاهده افراد در حال مرگ مؤثّر نخواهد بود. و مشاهده افراد در حال مرگ نيز براي همه افراد در هر ساعتي ممكن نيست. پس زيارت قبرها بهترين راه است؛ چون هم قابل ديدن است و هم در دسترس !

ج: بايد هدف از رفتن به مقبره ها اصلاح قلب و توجّه به خدا و قيامت باشد و يا به قصد تلاوت قرآن و قرائت فاتحه و دعا براي اموات.

وهمه مي دانند كه تمام شيعيان در رفتن به مقبره ها هدفي جز اصلاح قلب و توجّه به خدا و قيامت و تلاوت قرآن و قرائت فاتحه و دعا براي اموات ندارند.

2. سيره پيامبر (صلّي الله عليه وآله)

بي شكّ زيارت قبور سيره پيامبر (صلّي الله عليه وآله) است. در كتب حديثي اهل سنّت نقل شده كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) به زيارت قبر مادرش، آمنه مي رفت و در آنجا مي گريست.

از ابوهريره چنين نقل شده است:


17


«زار رسول الله (صلّي الله عليه وآله) قبر امّه، فبكي وأبكي من حوله، وقال: استأذنت ربّي أن استغفر لها فلم يأذن لي، واستأذنته أن أزور قبرها فأذِنَ لي، فزوروا القبور، فإنّها تذكّركم الموت(1)

«رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) قبر مادرش را زيارت كرده و در آنجا گريست و ديگران را نيز گريانيد و فرمود: از خداوند خواستم به من اجازه دهد براي مادرم طلب آمرزش كنم، ولي خداوند به من اجازه نداد؛ و از او خواستم قبر او را زيارت كنم و اجازه داد. پس قبرها را زيارت كنيد، زيرا زيارت قبور يادآور مرگ است.»

روايات زيادي درباره زيارت پيامبر (صلّي الله عليه وآله) به صورت مكرّر از بقيع نقل شده است.

عايشه گفته است:

«فقدتُ رسول اللهَ (صلّي الله عليه وآله) فاتّبعتُه، فأتي البقيع، فقال: السلام عليكم دار قوم مؤمنين.(2)»

رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) از خانه بيرون رفت، من او را دنبال كردم تا به بقيع رسيد و فرمود: السلام عليكم دار قوم مؤمنين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مسند أحمد، ج2، ص441؛ صحيح مسلم، ج3، ص65؛ سنن ابن ماجة، ج1، ص501؛ سنن أبي داود السجستاني، ج9، ص87؛ سنن النسائي، ج4، ص9؛مستدرك الصحيحين، ج1، ص275، السنن الكبري، ج4، ص70و74.

2. مسند أبي يعلي؛ ج8، ص69.


18


و نيز از عايشه نقل شده است:

«كان رسول الله (صلّي الله عليه وآله) كلّما كانت ليلتها من رسول الله (صلّي الله عليه وآله) يخرج من آخر الليل إلي البقيع، فيقول: السلام عليكم دار قوم مؤمنين، أتاكم ما توعدون غداً مؤجّلون، وإنّا إن شاء الله بكم لاحقون، اللّهمّ اغفر لأهل بقيع الغرقد(1)

هر شب كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) نزد او مي آمد، آخر شب به بقيع مي رفت و مي فرمود: السلام عليكم دار قوم....»

ج: دسته سوم رواياتي است كه در ادامه فرمايش پيامبر (صلّي الله عليه وآله) كه: «نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها»، يكي از دو عبارت ذيل وجود دارد:

1. «ولاتقولوا هجراً(2)؛ و زبان به فحش و ناسزا نگشاييد.»

2. «واجعلوا زيارتكم لها صلاةً عليهم واستغفاراً لهم(3)؛ و زيارت خويش را همراه با نماز بر آنان و طلب آمرزش آنها قرار دهيد.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. صحيح مسلم، ج3، ص63؛ السنن الكبري (البيهقي)، ج4، ص79 و ج5، ص249؛ السنن الكبري (النسائي)، ج1، ص656؛ مسند أبي يعلي، ج8، ص199؛ صحيح ابن حبّان، ج7، ص444؛ رياض الصالحين، ص308؛ ارواء الغليل، ج3، ص213.

2. كنز العمّال، ج5، ص859؛ مسند أحمد، ج3، ص237؛ مستدرك الصحيحين، ج1، ص376.

3. كنز العمّال، ج15، ص 652ـ653؛ المعجم الكبير، ج2، ص94.


19


از مجموع اين روايات استفاده مي شود كه اگرچه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) ابتدا مسلمانان را از زيارت قبور نهي كرده است، ولي اين نهي، مصلحتي و به هدف اظهار مخالفت با مشركاني بوده كه به كنار قبرها مي رفتند و قبرها را معبود خويش قرار داده، بر آنان سجده مي نمودند. پس از ارتقاي
فرهنگ ديني مردم و آشنايي آنان با معارف الهي،زيارت قبرها را اجازه دادند و يادآور فوايد مهمّ اين عمل شدند. با صرف نظر از اين مطلب مي گوييم: حكم اوّلي زيارت قبور در سنّت پيامبر (صلّي الله عليه وآله) حرمت آن بوده است، سپس اين حكم را پيامبر (صلّي الله عليه وآله) نسخ كرده و جواز آن و بلكه استحباب آن را صادر فرموده است. در حقيقت اين مورد يكي از موارد نسخ سنّت به سنّت است و بسياري از انديشمندان اصولي اهل سنّت نيز اين مورد را از مصاديق نسخ سنّت به سنّت دانسته اند.(1)

در دلالت اين روايات بر استحباب زيارت براي مردان، ميان تمام فقهاي اسلام اتّفاق نظر وجود دارد و بعضي ادّعاي اجماع كرده اند.(2) و امّا در دلالت آنها بر استحباب يا جواز زيارت براي زنان اختلاف دارند و تفصيل آن خواهد آمد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الفصول في الاُصول (الجصّاص)، ج2، ص34؛ الإحكام (ابن حزم)، ج4، ص459؛ الإحكام (الآمدي)، ج3، ص146؛ اصول السرخسي، ج2، ص77؛ المستصفي، ج1، ص103؛ المحصول، ج3، ص331؛ إرشاد الفحول، ج1، ص293؛ المعتمد، ج1، ص390؛ روضة الناظر، ص88 .

2. المجموع (نووي)، ج5، ص310؛ الإقناع، ج1، ص192؛ مغني المحتاج، ج1، ص365؛ الشرح الكبير، ج2، ص427.


20


بشير بن خصاصه مي گويد:

«أتيت النبي (صلّي الله عليه وآله) فلحقتُه بالبقيع، فسمعته يقول: السلام علي أهل الديار من المؤمنين.(1)»

«به دنبال پيامبر (صلّي الله عليه وآله) رفتم و در بقيع به او رسيدم، شنيدم كه مي فرمود: السلام علي اهل الديار من المؤمنين

در روايت ديگري نقل شده كه:

«انّ رسول الله (صلّي الله عليه وآله) خرج في جوف الليل يدعوا بالبقيع ـ ومعه أبورافع ـ فدعا بما شاءالله... .(2)»

«رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) در نيمه شب به بقيع رفت و در بقيع دعا كرد.»

ابومويهبه، غلام پيامبر (صلّي الله عليه وآله) نيز نقل مي كند: به همراه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) به بقيع رفتم، او براي آمرزش اهل قبور دعا كرد.(3)

ابن ابي الحديد مي گويد: رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) در هر سال به زيارت شهداي اُحد مي رفت وبا صداي بلند مي فرمود: «السلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبي الدار»(4).

همه اين روايات بيانگر اين است كه زيارت قبور و دعا براي اموات، سنّت و سيره پيامبر اسلام (صلّي الله عليه وآله) بوده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. المعجم الكبير، ج22، ص347.

2. همان، ج1، ص322.

3. همان، ج22، ص346.

4. شرح نهج البلاغة (ابن أبي الحديد)، ج15، ص40.


21


3. سيره متشرّعه

بي شكّ امّت پيامبر (صلّي الله عليه وآله) همواره به زيارت قبرها مي رفتند و براي اموات دعا مي كردند و كسي آنها را از اين عمل نهي نمي كرد.

ابوبكر كاشاني در كتاب «بدائع الصنائع» براي اثبات جواز زيارت قبور به اين فرمايش رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) «نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها» استدلال نموده و سپس مي گويد:

«ولعمل الأمّة من لدن رسول الله (صلّي الله عليه وآله) إلي يومنا هذا.(1)»

«و نيز به دليل اينكه امّت پيامبر (صلّي الله عليه وآله) از زمان آن حضرت تاكنون به زيارت قبور مي رفته اند.»

حكم زيارت قبرها توسّط زنان

درباره حكم زيارت قبرها توسّط زنان چهار نظريه وجود دارد:

نظريه اوّل: حرمت زيارت قبرها

ابن تيميّه نخستين كسي است كه زيارت قبرها را براي زنان به طور مطلق حرام مي داند. دليل ايشان بر حرمت، فرمايش رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) است كه مي فرمايد: «لعن الله

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بدائع الصنائع، ج1، ص320.


22


زوّارات القبور.» خلاصه استدلال ايشان در كتاب «مجموع الفتاوي» و «الفتاوي الكبري» از اين قرار است: «دو روايت در كتابهاي حديثي از پيامبر (صلّي الله عليه وآله) نقل شده است كه در ظاهر با همديگر تعارض دارند:

1. «لعن الله زوّارات القبور.»

2. «نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها فإنّها تذكّر الآخرة.»

بعضي گفته اند: روايت اوّل توسّط روايت دوم نسخ شده است؛ بنابراين روايت دوم دلالت بر جواز زيارت براي عموم مردان و زنان دارد.

ولي اين گفتار غلط است، زيرا:

اوّلا: روايت دوم بطور كلّي شامل زنان نمي شود تا بتواند روايت اوّل را نسخ كند؛ زيرا در اين روايت كلمه «نهيتكم» و «فزوروها» جمع مذكّر آورده شده است و شامل زنان نمي شود.

ثانياً: بر فرض بپذيريم كه روايت دوم عموميّت دارد و شامل زنان نيز مي شود، در اين صورت با يك روايت عامّ «نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها» كه شامل زنان نيز مي شود و زيارت قبور را براي آنان جايز مي داند و يك روايت خاصّ كه فقط شامل زنان شده و زيارت قبور را براي آنان حرام مي داند «لعن الله زوّرات القبور.» و در چنين صورتي از سه حالت خارج نيست:

الف: مي دانيم روايت خاصّ پس از روايت عامّ صادر شده


23


است. در اين صورت روايت خاصّ روايت عامّ را تخصيص
مي زند. نتيجه اين كه در اينجا روايت اوّل، روايت دوم را تخصيص مي زند و حرمت زيارت براي زنان ثابت مي گردد.

ب: مي دانيم روايت عامّ پس از روايت خاصّ صادر شده است. در اين صورت اصوليون عامّ را ناسخِ خاصّ نمي دانند. و در نتيجه حرمت زيارت قبور براي زنان ثابت است.

ج: نمي دانيم روايت عامّ بعد از روايت خاصّ صادر شده است. در اين صورت عموم اهل علم از اصوليون، خاصّ را مقدّم بر عامّ مي كنند. در نتيجه، اينجا دلالت روايت اوّل بر حرمت زيارت قبور براي زنان پابرجاست.»(1)

پاسخ استدلال ابن تيميّه

پاسخ اوّل

ادّعاي اختصاص روايت دوّم «نهيتكم، فزوروها» به مردان به دليل مذكّر بودن اين دو لفظ ادعاي بي اساس و ناآگاهانه است، زيرا:

اوّلا: بسياري از خطابات قرآني و روايي با لفظ جمع مذكّر وارد شده است. اگر مجرّد مذكّر بودن كلمه اي دليل بر اختصاص آن به مردان باشد، لازم است كه اكثر خطابات قرآني و روايي شامل زنان نشود، مانند: (يَـأَيُّهَا الَّذِينَ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مجموع الفتاوي، ج 24، ص 360؛ الفتاوي الكبري، ج3، ص42.


24


ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ)(1) و (وَأَقِيمُواْ الـصَّلَوةَ وَءَاتُواْ الزَّكَوةَ) و (الْيَوْم اُحِلَّ لَكُمْ الطَّيِّبات)(2). بدون شكّ اين آيات اختصاص به مردان ندارد.

ثانياً: در روايت دوم سه جمله وارد شده است:

1. «نهيتكم عن زيارة القبور، فزوروها، لأ نّها تذكّر الآخرة؛ من شما را از زيارت قبرها نهي كرده بودم، اكنون به زيارت قبرها برويد، زيرا زيارت قبور موجب يادآوري آخرت است.»

2. «ونهيتكم عن لحوم الأضاحي فوق ثلاث، فكلوا وامسكوا ماشئتم؛ من شما را از خوردن بيشتر از سه گوشتِ قرباني نهي كرده بودم، اكنون هر مقدار كه مي خواهيد بخوريد.»

3. «ونهيتكم عن الأشربة في الأوعية، فاشربوا في أيّ وعاء شئتم، ولاتشربوا مسكراً؛ شما را از آشاميدن در هر ظرفي نهي كرده بودم، اكنون در هر ظرفي كه خواستيد بياشاميد، فقط مشروبات مست كننده را نياشاميد.»

ابن تيميّه ادّعا مي كند كه در جمله اوّل كلمه «نهيتكم» خطابِ مذكّر است و اختصاص به مردان دارد. و كلمه «فزوروها» نيز جمع مذكّر است و اختصاص به مردان دارد. در نتيجه اگر چه ابتدا پيامبر (صلّي الله عليه وآله) زيارت قبور را براي عموم حرام كرد، ولي با اين روايت، نهي از زيارت قبور براي خصوص مردان را نسخ كرده است، لذا حكم به حرمت زيارت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. البقرة / 183. 2 ـ البقرة / 43 3 ـ المائدة / 5.


| شناسه مطلب: 74817