بخش 6
دعا و نماز در کنار قبرها و مشاهد مشرّفه شبهه پاسخ شبهه الف: نماز در کنار قبرها و مشاهد مشرّفه ب: دعا در کنار قبرها و مشاهد مشرّفه
125 |
داستان اصحاب كهف مي فرمايد:
(قالَ الَّذينَ غَلَبُوا عَلي أمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِم مَسْجِداً)(1)
«كساني كه بر امر آنها غلبه يافتند، گفتند: بر روي آنها مسجدي قرار مي دهيم.»
بديهي است كه معناي سازگار با لعن و نفرين معناي دوم است، نه معناي اوّل. يهود و نصاري از آن جهت مورد لعن خدا و رسولش هستند كه قبرهاي پيامبرانشان را قبله خويش قرار مي دادند و در برابر آنان سجده مي نمودند؛ مانند سجده بت پرستان در برابر بت ها.
بسياري از انديشمندان اهل سنّت نيز از رواياتي كه ذكر شد همين معناي دوم را استنباط كرده اند.
از بيضاوي نقل شده است: «چون يهود و نصاري به منظور بزرگداشت مقام پيامبران بر قبور آنان سجده مي كردند و قبرها را قبله قرار داده، در نماز به سوي آنها مي ايستادند و آنها را بُت قرار مي دادند، پيامبر اسلام مسلمان ها را از اين كار منع كرد. امّا اگر كسي مسجدي در كنار قبر شخص صالحي بسازد و قصدش تبرّك و نزديك شدن به آن شخص باشد، نه تعظيم در برابر قبر و قبله قرار دادن آن، اين كس مشمول وعده عذاب نيست.»(2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. كهف / 21.
2. فتح الباري، ج1، ص438؛ شرح سنن النسائي، ج2، ص42.
126 |
و سندي بن عبدالهادي در حاشيه بر سنن نسائي
مي نويسد: «منظور پيامبر (صلّي الله عليه وآله) اين است كه امّتش را از آنچه يهود و نصاري با قبرهاي پيامبرانشان انجام دادند بر حذر دارد، زيرا آنان قبرهاي پيامبرانشان را مسجد قرار دادند، يا به سمت آن قبرها به قصد تعظيم سجده مي كردند، و يا آنها را قبله قرار مي دادند و در نماز به سمت آنها مي ايستادند.»(1)
و بكري در كتاب «اعانة الطالبين» درباره معناي اين روايت مي نويسد: «آنچه از آن نهي شده است قبله قرار دادن اين قبرها به قصد تبرّك و مانند آن است.»(2)
و در جاي ديگر مي نويسد: «آنان قبرهاي پيامبرانشان را مسجد قرار مي دهند، يعني؛ با نماز خواندنشان به سمت آن قبرها.(3)»
قرطبي در تفسير آنچه ابومَرثد غنوي از رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) نقل مي كند (لا تصلّوا إلي القبور ولاتجلسوا عليها) مي گويد: «اين قبرها را قبله قرار نده و بر آنها يا به سوي آنها نماز نخوانيد چنانكه يهود و نصاري انجام داده اند.»(4)
ابن عبدالبر در كتاب «التمهيد» مي گويد: «و احتمال مي رود معناي حديث اين باشد: قبرهاي پيامبران را قبله اي كه به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. حاشية السندي علي سنن النسائي، ج2، ص41.
2. إعانة الطالبين، ج1، ص227.
3. همان، ج2، ص151.
4. تفسير القرطبي، ج10، ص380.
127 |
سمت آن نماز خوانده مي شود قرار نده.»(1)
ثانياً: در روايت عطاء بن يسار، پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) ابتدا مي فرمايد: «اللّهم! لاتجعل قبري وَثَناً يُعبد؛ پروردگارا! قبر من را بُت قرار نده....» و اين قرينه است بر اينكه مرادش از «قوم اتّخذوا قبور أنبيائهم مساجد» اين است كه چون قوم يهود و نصاري قبرهاي پيامبرانشان را بُت قرار مي دادند، خداوند بر آنها غضب كرده است.
ثالثاً: وقتي پيشينه اعتقادي و عملي يهود و نصاري را بررسي مي كنيم به اين نتيجه مي رسيم كه آنان درباره پيامبران خويش غلوّ مي كردند و به قصد تعظيم آنان، سخن هاي شرك آميز مي گفتند، و به همين جهت همواره مورد نكوهش خداوند قرار مي گرفتند؛ از اين رو در قرآن كريم مي فرمايد:
(قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَـرَي الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَا لِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَا هِهِمْ يُضَـهِــُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَـتَلَهُمُ اللَّهُ أَ نَّي يُؤْفَكُونَ)(2)
«قوم يهود: گفتند: عُزير پسر خداوند است. و قوم نصارا گفتند: مسيح پسر خداوند است. اين چيزي كه بر زبان مي آوردند، همانند سخن كساني است كه بيش از اين كافر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. التمهيد، ج6، ص383.
2. التوبة / 30.
128 |
شده بودند. خداوند آنها را بُكشد. به كدام بيراهه رانده مي شوند؟!.»
توجّه داريد كه جمله «قاتلهم الله» در نكوهش يهود و نصاري صادر شده است، به خاطر اينكه آنان درباره پيامبرانشان غلوّ كرده، سخنان شرك آميز مي گفتند. و همين جمله نيز در حديث ابوهريره درباره يهود نقل شده است و دليل آن را «اتّخذوا قبور أنبياهم مساجد» قرار داده است و اين قرينه است بر اينكه منظور از «مساجد» ساختن مسجد بر روي قبر نيست، بلكه منظور اين است كه آنان به قصد تعظيم پيامبرانشان در كنار قبور آنان كارهاي شرك آميز انجام مي دادند، اين قبرها را مسجود قرار مي دادند و براي آنها سجده مي كردند.
پاسخ دوم
بر فرض بپذيريم كه مراد از اتّخاذ مسجد اين است كه يهود و نصاري بر روي قبرهاي پيامبرانشان مسجد مي ساختند و به همين جهت لعن شده اند. ولي بايد توجّه داشت كه لعن در همه موارد دلالت بر حرمت ندارد؛ زيرا معناي لعن خداوند دور شدن شخص از رحمت خداوند است، بلكه در بسياري از موارد كلمه «لعن» براي بيان كراهت استعمال شده است، مانند اين روايت: «لعن الله كلّ مذواق
129 |
مطلاق(1)؛ خداوند هر كسي را كه زياد طلاق مي دهد، نفرين مي كند.» بي شكّ طلاق همواره جايز است، اگر چه زياد طلاق دادن كراهت دارد.
بنابراين، روايات مذكور دلالت بر كراهت ساختن مساجد بر روي قبور و خواندن نماز در آنجا دارد. و كراهت در اين گونه موارد به معناي اقلّ ثواباً (ثواب كمتر) است.
پاسخ سوم
چگونه ممكن است بگوييم: «قبر و مسجد قابل جمع نمي باشند»، در حالي كه قبر اسماعيل (عليه السلام) در مسجدالحرام داخل حجر اسماعيل است و قبر هفتاد پيامبر در مسجدالحرام بين حجرالأسود و چاه زمزم واقع شده است.
طحطاوي در حاشيه بر شرح مراقي الفلاح، در دفاع از كراهت نداشتن نماز در مقبره پيامبران مي گويد:
«لأ نّهم أحياء في قبورهم، ألا تري أنّ مرقد اسماعيل (عليه السلام) في الحجر تحت الميزاب وأنّ بين الحجرالأسود وزمزم قبر سبعين نبيّاً(2).»
«زيرا پيامبران در داخل قبرها نيز زنده اند. آيا نمي بيني كه مرقد اسماعيل (عليه السلام) در حِجر زير ناودان طلا و قبر هفتاد پيامبر در فاصله ميان حجرالأسود و چاه زمزم مي باشد؟.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. البحر الرائق، ج3، ص412.
2. حاشية الطحطاوي، ج2، ص315.
130 |
پاسخ چهارم
مسجدالنبي به دستور پيامبر (صلّي الله عليه وآله) در مكاني ساخته شد كه گورستان مشركان بود. واين مطلبي است كه تمام انديشمندان اهل سنّت پذيرفته اند.(1) در روايتي انس بن مالك گفته است: «پيامبر (صلّي الله عليه وآله) به مدينه آمد و در بالاي مدينه در منطقه اي به نام بنو عمرو بن عوف فرود آمد. پيامبر (صلّي الله عليه وآله) در آن منطقه چهارده شب اقامت كرد. سپس شخصي را به نزد قبيله بني النجّار فرستاد و آنها را فراخواند. بني النجّار شمشيرها را به كمر بسته، به محضر پيامبر (صلّي الله عليه وآله) آمدند. ناگهان ديدم پيامبر (صلّي الله عليه وآله) حركت كرد، ابوبكر پشت سر او بود و بزرگان بني النجّار در اطراف آن حضرت حركت مي كردند، تا رسيدند به حياط خانه ابوايّوب. پيامبر (صلّي الله عليه وآله) دوست داشت هرگاه هنگام نماز مي شود نماز بخواند و [اگر هنگام نماز مي شد ]در آغل گوسفندان هم نماز مي خواند. از اين رو پيامبر (صلّي الله عليه وآله) به ياران خويش دستور احداث مسجدي را دادند. شخصي را به نزد بني النجّار فرستاد و به آنان فرمود: اي قبيله بني النجّار! قيمت اين مكان را كه ديوارچيني كرده ايد ارزيابي كنيد. بني النجّار گفتند: به خدا سوگند قيمت آن را جز از خداوند نمي خواهيم. ـ أنس مي گويد: در داخل آن محوطه، قبرهاي
1. ابن قدامه مي گويد:«در مسجد رسول الله (صلّي الله عليه وآله) قبرهاي مشركان وجود داشت و اين مطلب اتّفاقي است.» المغني، ج1، ص718.
131 |
مشركان و خانه هاي خراب و درختان خرما وجود داشت ـ پيامبر (صلّي الله عليه وآله) دستور داد قبرهاي مشركان ويران گردد و خرابه ها همسان شود و درختان خرما قطع گردد. اصحاب درختان خرما را در قبله مسجد به طور منظّم و در يك رديف گذاشتند و در دو طرف نخل ها سنگ ريزه هايي را جاسازي كردند (تا غلتيدن آنها آسان شود) و سنگ هاي بزرگ را بر روي آنها به مكان ديگري منتقل ساختند، پيامبر (صلّي الله عليه وآله) نيز در كنار آنها بود و مي فرمود:
پروردگارا! خير و نيكي جز نيكي آخرت نيست، پس انصار و مهاجرين را بيامرز.»(1)
اين روايت را بسياري از محدّثين و فقهاي اهل سنت ذكر كرده اند(2) و گواه بر اين است كه ساختن مسجد بر روي قبور اشكالي ندارد.
بنابر اين هيچ دليل معتبري بر حرام بودن احداث مسجد در روي قبور يا كنار قبور وجود ندارد، بلكه احداث مسجد بر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. صحيح البخاري، ج1، ص111.
2. مسند أحمد بن حنبل، ج3، ص212و244؛ نيل الأوطار، ج2، ص152؛ صحيح البخاري، ج4، ص266؛ سنن أبي داود السجستاني، ج1، ص111؛ سنن النسائي، ج2، ص40؛ السنن الكبري (البيقهي)، ج2، ص438؛ السنن الكبري (النسائي)، ج1، ص259؛ مسند أبي يعلي، ج7، ص194؛ صحيح ابن خزيمة، ج2، ص6؛ صحيح ابن حبّان، ج6، ص97؛ الطبقات الكبري، ج1، ص240؛ البداية و النهاية (ابن كثير)ج3، ص261؛ السيرة النبويّة (ابن كثير)، ج2، ص303.
132 |
روي قبرهاي انبيا و امامان و اوليا امري پسنديده و از مصاديق تعظيم شعائر خداوند است.
آري، احداث مسجد در گورستاني كه فقط براي گورستان وقف شده است، يا احداث قبر در مسجدي كه فقط براي مسجد وقف شده جايز نيست؛ زيرا در موقوفات، آنگونه كه وقف شده اند تصرّف جايز است.
133 |
دعا و نماز در كنار قبرها و مشاهد مشرّفه
شبهه
يكي از ديگر شبهاتي كه توسّط مبلّغان اهل سنّت مطرح مي شود، خواندن دعا و نماز در كنار مرقد پيامبران، امامان، علما و قبور ساير مسلمانان است. همواره در بقيع و مزار شهداي اُحد و ساير اماكن از خواندن نماز و دعا جلوگيري كرده، خواندن قرآن يا فاتحه براي اموات را كاري بيهوده و بلكه بدعت و حرام مي دانند. البتّه اينگونه تبليغات برگرفته از آموزه هاي ابن تيميّه و ابن قيّم است.
ابن تيميّه مي گويد:
«نماز در كنار قبور مشروع نيست.»(1)
و نيز مي گويد: «نماز در مقبره و يا به سوي مقبره صحيح نيست.»(2)
و ابن قيّم مي گويد:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. مجموع الفتاوي، ج3، ص 398.
2. الفتاوي الكبري، ج5، ص326؛ الاختيارات العلمية، ص25 به نقل از أحكام الجنائز (الباني)، ص214.
134 |
«از فرمايشات پيامبر (صلّي الله عليه وآله) نيست كه براي عزاداري اجتماع شود و براي ميّت قرآن خوانده شود، نه در كنار قبرش و نه در جاي ديگر. همه اين كارها بدعت هاي جديدي است كه اسلام نمي پسندد.»(1)
آنان در مقام استدلال به چند روايت از پيامبر اسلام (صلّي الله عليه وآله) استدلال كرده اند:
روايت اوّل: «ابوسعيد خدري گفته است: رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) فرمود: همه زمين مسجد است، جز مقبره و حمّام.»(2)
روايت دوم: «پيامبر (صلّي الله عليه وآله) از نماز در ميان قبرها نهي فرموده است.»(3)
روايت سوم: «ابن عمر از پيامبر (صلّي الله عليه وآله) نقل مي كند: در خانه هاي خود جايي را براي خواندن نماز اختصاص دهيد و آنها را قبر قرار ندهيد.»(4)
روايت چهارم: «ابوهريره از رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) روايت كرده
1. زاد المعاد، ج1، ص508.
2. نيل الأوطار، ج2، ص135؛ مسند أحمد، ج3، ص83؛ سنن الدارمي، ج1، ص323؛ سنن ابن ماجة، ج1، ص246؛ سنن أبي داود (ابن الأشعث)، ج1، ص119؛سنن الترمذي، ج1، ص199؛ مستدرك الحاكم، ج1، ص251، السنن الكبري (البيهقي)، ج2، ص435؛ كنز العمّال، ج7، ص343.
3. صحيح ابن حبّان، ج6، ص90؛ كنز العمّال، ج8، ص195؛ مسند أبي يعلي، ج5، ص175؛ مجمع الزوائد، ج2، ص27.
4. صحيح البخاري، ج1، ص112 و ج2، ص56، سنن أبي داود (ابن الأشعث)، ج1، ص235.
135 |
است: خانه هاي خود را گورستان قرار ندهيد.»(1)
روايت پنجم: «زيد بن جبيره از داود بن حصين از ابن عمر روايت كرده است: پيامبر (صلّي الله عليه وآله) از اقامه نماز در هفت مكان نهي فرموده است: جاي زباله، كشتارگاه، مقبره، وسط راه، حمام، آغل هاي شتران و پشت بام كعبه.»(2)
از مجموع اين روايات استفاده مي شود كه نماز خواندن در كنار قبرها حرام است؛ زيرا پيامبر (صلّي الله عليه وآله) از خواندن نماز در كنار قبرها نهي كرده است، و نهي پيامبر (صلّي الله عليه وآله) ظهور در حرمت دارد. در اين جهت تفاوتي ميان قبرهاي افراد معمولي و قبرهاي پيامبران و امامان و شهدا نيست، زيرا روايات مطلق است و شامل همه اين موارد مي شود.
پاسخ شبهه
الف: نماز در كنار قبرها و مشاهد مشرّفه
1. اصل اوّلي اين است كه اقامه نماز اختصاص به مكان خاصّي ندارد؛ پس هر مسلماني مي تواند در هر مكاني نمازهاي واجب و مستحب خود را بخواند، مگر اينكه شارع مقدّس در مورد مكاني خاصّ از اقامه نماز نهي كرده باشد. مراجعه به قرآن كريم و احاديث، بيانگر وجود يك قاعده كلّي
1. مسند أحمد بن حنبل، ج2، ص284؛ صحيح مسلم، ج2، ص188؛ سنن الترمذي، ج4، ص232.
2. نصب الراية، ج2، ص377؛ سنن ابن ماجة، ج1، ص246؛ سنن الترمذي، ج1، ص216؛ السنن الكبري (البيهقي)، ج2، ص329.
136 |
و اصل اوّلي در اسلام است به نام «صحّة الصلاة في كلّ مكان إلاّ ما خرج بالدليل»؛ «نماز در هر مكاني صحيح است مگر اينكه دليل خاصّي درباره بطلان نماز در يك مكان خاصّ وجود داشته باشد.»
خداوند متعال مي فرمايد:
(أقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إلي غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرءانِ الْفَجْرِ)(1)
«نماز را در وقت زوال خورشيد تا ابتداي تاريكي شب و هنگام طلوع فجر به پا داريد.»
(وَحَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَه)(2)
«و هر كجا بوديد صورتتان را هنگام نماز به سوي قبله برگردانيد.»
در آيه اوّل براي اقامه نماز، وقت خاصّي را معيّن كرده است، ولي از مكان خاصّ هيچ سخني به ميان نياورده، پس آيه نسبت به مكان ها اطلاق دارد.
و در آيه دوم خداوند متعال تصريح كرده است كه در هر مكاني كه بوديد، نماز را به سمت قبله اقامه كنيد.
و همچنين ـ علاوه بر روايات موجود در كتاب هاي ما شيعيان ـ روايتي را اباذر از پيامبر (صلّي الله عليه وآله) نقل كرده است و بخاري و مسلم آن را در صحاح خود ذكر كرده اند كه دلالت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. الإسراء / 78.
2. البقرة / 144.
137 |
آن بر وجود اين قاعده كلّي بسيار واضح و روشن است.
اباذر از پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) روايت كرده است كه آن حضرت فرمود:
«حيثما أدركتْك الصلاة فصلّ والأرض لك مسجد(1).»
«هر كجا كه هنگام نماز شد، نماز را اقامه كن؛ زيرا همه زمين براي تو مسجد است.»
اين روايت با تعبيرهاي گوناگون در كتاب هاي حديثي اهل سنّت نقل شده است، در بعضي عبارتي را كه ذكر كرديم، و در بعضي ديگر: «أينما ادركتْك الصلاة فصلّ، فهو مسجد» يا «قال: جعلت لي الأرض مسجداً وطهوراً، فحيثما أدركتْك الصلاة فصلِّ» يا «حيثما أدركتك الصلاة فصلّ، فإنّه مسجد» وجود دارد.(2)
مضمون همه اين عبارات يك مطلب است و آن مطلب عبارتست از صحيح بودن نماز در هر مكاني، مگر اينكه يك دليل گويا و صريح درباره مكان خاصّي وارد شده باشد كه اداي نماز در آن مكان حرام باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. صحيح البخاري، ج4، ص36.
2. صحيح مسلم، ج2، ص63؛ مسند أحمد بن حنبل، ج5، ص156و160؛ نيل الأوطار، ج2، ص135؛ سنن ابن ماجة، ج1، ص248؛ شرح صحيح مسلم (نووي)، ج5، ص2؛ السنن الكبري (النسائي)، ج1، ص256؛ صحيح ابن خزيمة، ج2، ص5؛ صحيح ابن حبّان، ج4، ص475؛ كنز العمّال، ج14، ص98.
138 |
فقهاي اهل سنّت نيز روايت ابوذر را يك قانون كلّي و اصل اوّلي معرّفي كرده و براي اثبات صحّت نماز در بسياري از مكان ها به اين روايت استناد كرده اند.
ابن حزم در كتاب «المحلّي» مي نويسد:
«الصلاة في البيعة والكنيسة وبين النار والمجزرة... وفي كلّ موضع جائزةٌ ما لم يأت نصٌّ أو إجماع متيقّن في تحريم الصلاة في مكان مّا، فيوقف عند النهي في ذلك،... عن أبي ذرّ، قال قلت: يارسول الله! أيّ مسجد وضع في الأرض أوّل؟ قال: المسجدالحرام. قلت: ثمّ أيّ؟ قال: المسجد الأقصي. قلت: كم بينهما؟ قال: أربعون سنة، ثمّ حيثما ادركتْك الصلاة فصلِّ، فهو مسجد(1).»
«نماز در معبدِ يهوديان و كليساي مسيحيان و ميان آتش و كشتارگاه و... در هر مكاني جايز است، تا زماني كه روايت يا اجماع مستحكمي بر حرام بودن نماز در مكان خاصّي وارد نشده باشد، در غير اين صورت بايد از خواندن نماز در آن مكان خودداري كرد. ابوذر مي گويد: به رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) عرض كردم: يا رسول الله! نخستين مسجدي كه در روي زمين تأسيس شد كدام مسجد است؟ فرمود: مسجدالحرام. عرض كردم: پس از آن چه مسجدي تأسيس شد؟ فرمود: مسجدالأقصي، و شما بايد هر كجا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. المحلّي، ج4، ص81ـ82.
139 |
هنگام نماز شد، نماز را اقامه كني؛ زيرا همانجا مسجد است.»
و نيز مي گويد: «نماز جايز است در معابد و كليساها و آتشكده ها و محلّ نگهداري بت ها و خانقاه ها، در صورتي كه آنچه اجتناب از آن در هنگام نماز واجب است ـ مانند خون يا شراب يا... ـ در آنجا نباشد؛ زيرا رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) فرموده است: زمين براي من مسجد و پاك قرار داده شده است، پس هنگام نماز هر كجا بودي نماز بخوان.»(1)
و نيز مي گويد: «اين مطلب درست است كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) فرمود: زمين براي من مسجد و پاك قرار داده شده، پس هر كجا وقتِ نماز رسيد نماز بخوان. لذا جايز نيست كسي را از خواندن نماز در مكاني منع كرد، مگر مكاني كه روايتي درباره منع نماز در آنجا وارد شده باشد.»(2)
سيّد سابق در كتاب «فقه السنّة» مي نويسد: «از نعمت هاي ويژه اي كه خداوند به امّت اسلام داد، اين است كه زمين را براي آنان پاك و مسجد قرار داد. بنابراين هر كسي از مسلمانان در هر كجا كه وقت نماز شد، در همانجا بايد نماز بخواند، ابوذر گفته است....»(3)
نووي در «شرح صحيح مسلم» مي نويسد: «فرمايش رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) (أينما ادركتك...) دلالت بر جواز نماز در تمام مكان ها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. المحلّي، ج 4، ص185ـ 186.
2. همان، ج5، ص76.
3. فقه السنّة، ج1، ص246.
140 |
دارد، مگر مكان هايي كه شرع استثنا كرده است.»(1)
قرطبي نيز در «تفسير القرطبي» درباره روايت ابوذر از پيامبر (صلّي الله عليه وآله) مطالبي خواندني و بدون تعصّب دارد. ايشان ابتدا اشاره اي به گفتار بعضي از علما دارد كه از اقامه نماز در بعضي مكان ها منع كرده اند. سپس روايت ترمذي از ابن عمر را نقل مي كند كه رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) از اقامه نماز در هفت مكان نهي فرموده است: جاي زباله، كشتارگاه، گورستان، وسط راه، حمّام، آغل هاي شتران و بر بام خانه خدا. و در ادامه اشاره مي كند به اقوال علما درباره نماز خواندن در اين مكان ها. آنگاه مي گويد:
«الصحيح ـ إن شاء الله ـ الّذي يدلّ عليه النظر والخبر أنّ الصلاة بكلّ موضع طاهر صحيحةٌ.
وما روي ـ من قوله (صلّي الله عليه وآله) : (إنّ هذا واد به شيطان)، وقد رواه معمّر عن الزهري، فقال: (واخرجوا عن المواضع الّذي أصابتكم فيه الغفلة)، وقول علي: (نهاني رسول الله (صلّي الله عليه وآله) أن اصلّي بأرض بابل فإنّها ملعونة)، وقوله (عليه السلام) حين مرّ بالحجر من ثمود: (لا تدخلوا هؤلاء المعذّبين إلاّ أن تكونوا باكين)، ونهيه عن الصلاة في معاطن الإبل، إلي غير ذلك ممّا في الباب ـ فإنّه مردود إلي الاُصول المجتمع عليها والدلائل الصحيح مجيئها. قال الإمام الحافظ
1. شرح صحيح مسلم (النووي)، ج5، ص2.
141 |
أبوعمر: المختار عندنا في هذا الباب أنّ ذلك الوادي وغيره من بقاع الأرض جائز أن يصلّي فيها كلّها ما لم تكن نجاسة متيقّنة تمنع عن ذلك.
ولا معني لاعتلال من اعتلّ بأنّ موضع النوم عن الصلاة موضع شيطان، وموضع ملعون لايجب أن تقام فيه الصلاة.
وكلّ ما روي في هذا الباب من النهي عن الصلاة في المقبرة وبأرض بابل وأعطان الأبل وغير ذلك ممّا في هذا المعني، كلّ ذلك عندنا منسوخ ومدفوع لعموم قوله (صلّي الله عليه وآله) : (جعلت لي الأرض كلّها مسجداً وطهوراً).
وبقوله (صلّي الله عليه وآله) : (جعلت لي الأرض مسجداً وطهوراً) أجزنا الصلاة في المقبرة والحمام وفي كلّ موضع من الأرض إذا كان طاهراً من الأنجاس. وقال (صلّي الله عليه وآله) لأبي ذرّ: (حيثما ادركتْك الصلاة فصلّ، فإنّ الأرض كلّها مسجد)، ذكره البخاري ولم يخص موضعاً من مواضع.
وأمّا من احتجّ بحديث ابن وهب ـ قال: أخبرني يحيي بن ايّوب عن زيد بن جبيرة عن داود بن حصين عن نافع عن أبي عمر ـ حديث الترمذي الّذي ذكرناه، فهو حديث انفرد به زيد بن جبيرة وأنكروه عليه، ولايعرف هذا الحديث مسنداً إلاّ
142 |
برواية يحيي بن ايّوب عن زيد بن جبيرة. وقد كتب الليث بن سعد إلي عبدالله بن نافع مولي ابن عمر يسأله عن هذا الحديث، وكتب إليه عبدالله بن نافع: لا أعلم من حدَّث بهذا عن نافع إلاّ قد قال عليه الباطل(1).»
«نظريه صحيح و مستدل اين است كه نماز در هر مكاني كه پاك باشد صحيح و جايز است.
و امّا اينكه مي بينيد روايت شده است از رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) كه فرمود: در اين مكان شيطان وجود دارد، و يا معمّر از زهري روايت كرده است كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) فرمود: از مكان هايي كه موجب غفلت مي شود خارج شويد، و يا از علي (عليه السلام) روايت شده كه: پيامبر (صلّي الله عليه وآله) مرا از خواندن نماز در سرزمين بابل نهي فرمود، زيرا اين سرزمين نفرين شده است، و يا فرمايش آن حضرت در هنگام برخورد با فردي از قوم ثمود در كنار حجرالأسود: بر اين عذاب شده گان وارد نشويد، مگر اينكه گريان باشيد، و يا اينكه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) از نماز در آغل هاي شتران نهي كرده است، و يا احاديث ديگري كه در اين باب وارد شده است، همه اينها به احكام اصولي اسلام كه مورد اتّفاق مي باشد و نيز به دليل هاي درستي كه در آينده مي آيد برگشت داده مي شود. امام حافظ ابوعمر(2) گفته است: نظر ما در اين باب اين است كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. تفسير القرطبي، ج10، ص48ـ 50.
2. منظورش ابن عبدالبر در كتاب «التمهيد» است. ر.ك: كتاب التمهيد ج5، ص203.
143 |
نماز در آن وادي ـ درّه اي كه قوم ثمود در آنجا مي زيستند ـ و ساير مكان هاي روي زمين جايز است، در صورتي كه يقين به نجاست آن مكان نباشد.
و معنا ندارد كه كسي عذر آورد كه مكان خواب جاي شيطان و نفرين شده است.
و هر آنچه در اين باب روايت شده ـ مانند نهي از نماز در مقبره يا سرزمين بابل يا آغل هاي شتران و... ـ به نظر ما منسوخ و بي اساس است؛ زيرا عموم فرمايش رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) : (جعلت لي الأرض كلّها مسجداً وطهوراً) شامل همه آن موارد مي شود.
و به دليل فرمايش آن حضرت: (جعلت لي الأرض...) نماز در مقبره و حمّام و هر مكان ديگري كه آلوده به نجاست نباشد را جايز مي دانيم.
و پيامبر (صلّي الله عليه وآله) به ابوذر فرمود: حيثما ادركتْك الصلاة فصلّ، فإنّ الأرض كلّها مسجد. اين روايت را بخاري نقل كرده و اختصاص به مكان خاصّي نداده است.
در پاسخ از كساني كه براي اثبات عدم جواز، به حديث ابن وهب ـ كه گفته است: يحيي بن ايّوب، از زيد بن جبيره، از داود بن حصين، از نافع از ابن عمر براي من روايت كرد ـ حديثي كه ترمذي ذكر كرده است، استدلال مي كنند، مي گوييم: اين حديث را تنها زيد بن جبيره نقل كرده است و از او نپذيرفته اند.(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. در خصوص ضعف زيد بن جبيره به طور مفصّل سخن خواهيم گفت.
144 |
و نيز اين حديث فقط به روايت يحيي بن ايّوب از زيد بن جبيره مسند است. ليث بن سعد به عبدالله بن نافع نامه اي مي نويسد و از اين حديث مي پرسد. عبدالله بن نافع در جواب مي نويسد: من كسي را كه اين حديث را از نافع نقل كرده است، بهتان زننده به او مي دانم.»
در مجموع قرطبي معتقد به استواري قاعده كلّي (صحّت نماز در هر مكان) است و عموم فرمايش رسول الله (صلّي الله عليه وآله) «جعلت لي الأرض مسجداً وطهوراً، فحيثما ادركتك الصلاة فصلّ» را پايدار مي داند و روايات معارض را حمل بر كراهت مي كند.
بنابر اين از آيات قرآن كريم و روايت پيامبر (صلّي الله عليه وآله) استفاده مي شود كه اصل اوّلي درباره اقامه نماز در مقبره و مشاهد مشرّفه و نيز هر مكان ديگري جواز آن است. مگر اينكه روايت معتبر و دليل مستحكمي در خصوص موردي عدم جواز را ثابت كند؛ مانند رواياتي كه اقامه نماز در مكان غصبي يا نجس را ثابت مي كند.
و امّا روايات پنجگانه اي كه درباره نهي اقامه نماز در كنار قبور ذكر شده ـ همانطور كه خواهد آمد ـ از استحكام لازم برخوردار نبوده، قدرت تخصيص عمومات را نداشته و دلالت بر حرمت ندارند.
2. در خصوص روايت اوّل (روايت ابو سعيد خدري) بايد گفت كه اين روايت با سندهاي نامتوازن و مضطرب از ابو سعيد نقل شده است. ترمذي مي گويد: «حديث أبوسعيد از
145 |
عبدالعزيز بن محمّد به دو روايت نقل شده است. بعضي ابوسعيد را در سند روايت ذكر كرده اند، و بعضي ذكر نكرده اند و اين حديث اضطراب دارد.»(1)
البتّه اين حديث در منابع حديثي شيعه با سند معتبر نقل شده است. عبيد بن زرارة مي گويد: «از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه مي فرمايد: تمام زمين مسجد است، مگر چاه مدفوع يا مقبره يا حمّام.»(2)
بنابر اين بايد از ضعف سندي اين روايت چشم پوشي كنيم. ولكن دلالت آن بر مشروع نبودن نماز در كنار قبور و مشاهده مشرّفه پذيرفتني نيست، زيرا:
اوّلا: كلمه (مسجد) در اصل به معناي مكاني است كه بر روي آن در برابر خداوند سجده مي شود، لذا معناي (الأرض كلّها مسجد) اين است كه تمام نقاط روي زمين شايسته سجده كردن در برابر خداوند متعال است. از اين رو معناي جمله (إلاّ المقبرة أو الحمّام) اين است كه بر روي قبر يا در حمام كه در معرض نجاست مي باشند، سجده نشود. امّا درباره سجده كردن در برابر خداوند در كنار قبور و مشاهد مشرّفه، اين روايت ساكت است.
ثانياً: در روايت زراره جمله «بئر غائط» اضافه شده است و جمله «مقبرة أو حمام» بر آن عطف شده است. و در روايت ابن عمر كلمه «مقبره» عطف بر «مزبلة و مجزرة» شده است.
1. سنن الترمذي، ج1، ص199.
2. وسائل الشيعة، الباب1 من أبواب مكان المصلّي، ح 4.
146 |
اينها قرينه است بر اينكه مقصود پيامبر (صلّي الله عليه وآله) از نهي در اين موارد اشاره به در امان ماندن از نجاست در هنگام نماز مي باشد، پس اين روايت اقامه نماز در اين اماكن را، در صورتي كه به همراه نجاست باشد، حرام و باطل مي داند و در غير اين صورت حمل بر كراهت مي شود.
ابن قدامه نيز مي گويد: «علّت نهي از نماز در اين مكان ها اين است كه احتمال نجس شدن لباس يا بدن نمازگزار بسيار زياد است، لذا شارع مقدّس حكم به بطلان نماز را مشروط به نجس شدن كرده است، نه وجود نمازگزار در آن مكان ها.»(1)
ثالثاً: در اين حديث كلمه «مقبره» ذكر شده است. و مقبره به معناي گورستان است. اين روايت تنها دلالت بر كراهت اقامه نماز در گورستان دارد و شامل مشاهد مشرّفه ـ مانند مشهد امام علي (عليه السلام) و مشهد امام حسين (عليه السلام) و...ـ نمي شود؛ زيرا گورستان بر آنها صدق نمي كند.
3. روايت دوم (روايت أنس) نيز نمي تواند حرمت نماز خواندن در كنار قبرها را ثابت كند؛ زيرا اين روايت اگر چه موافق با مضمون بعضي روايات در كتاب هاي حديثي ماست ـ مانند روايت عمّار ساباطي از امام صادق (عليه السلام) كه مي گويد: از امام صادق (عليه السلام) درباره مردي كه ميان قبرها نماز مي خواند پرسيدم؟ آن حضرت فرمود: «جايز نيست مگر اينكه از چهار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. المغني، ج1، ص718.
147 |
طرف ده ذراع با قبر فاصله داشته باشد.»(1) ـ ولي روايات
ديگري نيز وجود دارد كه نماز ميان قبرها را جايز دانسته است، مانند روايت معمّربن خلاّد(2) يا روايت علي بن يقطين(3) از امام رضا (عليه السلام) . اين روايات متعارض هستند، و راه علاج تعارض آنها حمل روايت أنس و عمّار بر كراهت است.
البتّه كلمه «بين القبور» اشاره به گورستاني دارد كه در آنجا قبرهاي فراواني وجود دارد. پس شامل نماز در كنار قبر پيامبر (صلّي الله عليه وآله) و امامان و قبرهاي انفرادي نمي شود.
4. روايت سوم (روايت ابن عمر) و روايت چهارم (روايت ابوهريره) نيز ربطي به مدّعاي شما ندارد؛ زيرا مضمون اين دو روايت اين است كه در خانه هاي خويش نماز بخوانيد و مشغول ذكر شويد، اين خانه ها را مانند قبرها و گورستان هايي كه اموات را در درون خود جاي داده و اثري از عبادت و ذكر خداوند در آنها نيست، قرار ندهيد.
و روايات ديگري كه در همين باب وارد شده است همين معنا را تأييد مي كند.
متقي در «كنز العمّال» روايت كرده است:
«اجعلوا في بيوتكم من صلاتكم واعمروها بالقرآن، فإنّ أفقر البيوت بيتٌ لا يقرأ فيه كتاب الله(4).»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. الكافي، ج3، ص390، ح13.
2. التهذيب، ج2، ص228، ح897.
3. همان، ص374، ح 1555.
4. كنز العمّال، ج15، ص393.
148 |
«در خانه ها نماز بخوانيد و آنها را با قرائت قرآن آباد كنيد؛ زيرا فقيرترين خانه ها، خانه اي است كه در آن كتاب خدا قرائت نشود.»
و بعضي از محقّقين اهل سنّت نيز روايت ابن عمر و ابوهريره را آنگونه كه ذكر شد معنا كرده اند.(1)
5. روايت پنجم به لحاظ وجود زيد بن جبيره در سند آن، ضعيف است. درباره زيد بن جبيره اين عبارات از فقها و محدّثين نقل شده است: «منكر الحديث»، «اتفّقت الناس علي ضعفه»، «ليس بثقة»، «ضعيف الحديث»، «عامّة ما يرويه لايتابعه عليه أحد»، «متروك»، «منكر الحديث جدّاً، لا يكتب حديثه.»(2)
6. در صحيح بخاري مي گويد:
«رأي عمرُ أنسَ بن مالك يصلّي عند قبر، فقال: القبر القبر! ولم يأمره بالإعادة(3).»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. تنوير الحوالك (سيوطي)، ص185؛ تحفة الأحوذي، ج2، ص436.
2. نيل الأوطار، ج2، ص142؛ مجمع الزوائد، ج8، ص159 و ج10، ص53؛ التأريخ الكبير، ج3، ص390؛ التأريخ الصغير، ج2، ص60؛ ضعفاء العقيلي، ج2، ص71؛ كتاب المجروحين (ابن حبّان)، ج1، ص309؛ تقريب التهذيب، ج1، ص327؛ تحفة الأحوذي، ج2، ص271؛ نصب الراية، ج2، ص377؛ الجرح و التعديل، ج3، ص559؛ الكامل (ابن عدي)، ج3، ص202؛ تهذيب الكمال، ج10، ص34 ـ 35؛ ميزان الاعتدال، ج2، ص99؛ تهذيب التهذيب، ج3، ص346.
3. صحيح البخاري، ج1، ص110.
149 |
«عمر ديد كه انس بن مالك در كنار قبري نماز مي خواند. به او گفت: قبر قبر!. ولي دستور نداد نماز را اعاده كند.»
اين حديث نيز گوياي اين حقيقت است كه اقامه نماز در كنار قبر در گورستان موجب بطلان نمي شود.
7. و نيز روايت شده است كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) در روز عيد قربان به بقيع آمد و دو ركعت نماز خواند.(1) واين دلالت بر جواز اقامه نماز درگورستان است.
ب: دعا در كنار قبرها و مشاهد مشرّفه
دعا در كنار قبرها چند صورت دارد:
1. اينكه كسي به گورستان برود و در كنار قبرها براي آمرزش گناهان خود ومردگان طلب مغفرت نمايد و براي شادي ارواح آنان قرآن بخواند.
بدون شكّ دعا و طلب آمرزش براي خود و سايرين در هر مكاني كه باشد، ستودني و جايز است؛ زيرا خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد:
(ادْعُوني أسْتَجِب لَكُمْ)(2)
«شما مرا بخوانيد تا اجابت كنم.»
در اين آيه شريفه براي انجام دعا، مكان خاصّي را معيّن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. مسند ابن الجعد، ص398؛ أحكام القرآن (الجصّاص)، ج3، ص644؛ السنن الكبري (البيهقي)، ج3، ص311 .
2. الغافر / 60.