بخش 2
تفرقه و دوگانگی ، عامل از هم گسیختگی اجتماعی تفرقه و اختلاف ، درد کهنه جامعه اسلامی راه های نزدیک سازی اندیشه های فکری و عقیدتی ضرورت اتحاد کشورهای اسلامی و پرهیز از اختلاف اتحاد اصناف و مذاهب دسته بندی وحدت 1 . وحدت میان همه گروه های کشور 2 . وحدت میان همه کشورهای اسلامی و همه مسلمانان جهان
|
25 |
|
باشد تا بتوانيم راه اعتلاي امت و عزت ملت اسلام را فراهم آوريم و سرزمين ها سبز و خرم شود ، آسمان رحمت ببارد و چشمه سار رحمت و محبت از قلب ها روان گردد . ( 1 )
اسلام ، ديني اجتماعي است كه همگان را به اتحاد و يك پارچگي فراخوانده است . قرآن مجيد نيز به صورت مستقيم و غيرمستقيم با واژگاني چون « امة واحده » ، « فالّف بين قلوبكم » ، « لا تتفرقوا » ، « لا تنازعوا » ، « لا تَتّبعوا السّبل » ، « تفريقاً بين المؤمنين » ، « شيعاً » ، « اختلفوا » و « تفرقوا » ، هشدارها و اميدهايي را براي تحقق وحدت بيان كرده است . براي نمونه ، در قرآن آمده است :
واَطيعُوا اللهَ وَرَسُولَهُ ولا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وتَذْهَبَ ريحُكُمْ . ( انفال : 46 )
از خدا و پيامبرش پيروي كنيد و با يكديگر نزاع مكنيد كه ناتوان مي شويد و شوكت شما از دست مي رود .
هرگونه نزاع ، تفرقه و دودستگي ، به ناتواني طرف هاي درگير مي انجامد و راه را براي دست اندازي بيگانگان هموار مي كند . در مقابل ، اتحاد و هم دلي ، شوكت آفرين است . البته وحدت بايد ذاتي باشد ، نه عرضي و تحميلي . اگر گروهي براي مقابله با دشمن مشترك ، به صورت موقت كنار هم گرد آيند ، وحدت پديد آمده ، عرضي و زايل شدني است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . امام سيد شرف الدين موسوي ، مباحثي عميق در وحدت امت اسلامي ، ترجمه : احمد صادقي اردستاني ، قم ، انتشارات صادق ، 1362 ، ص15 ، به نقل از : مقدمه كتاب شرف الدين .
|
26 |
|
وحدتي كه ذاتي و خودجوش باشد ، از روي تاكتيك و استراتژي نيست ، بلكه در درون مسلمانان ، نهادينه مي شود ؛ چه دشمني پيش رو باشد يا نباشد . در آيه كريمه قرآني نيز آمده است : « إنّما المؤمنون اِخْوةٌ . » ( حجرات : 10 ) همچنين رسول گرامي اسلام فرموده است : « اَلْمُسْلِمُ اَخُو المُسْلِمِ » . ( 1 )
بنابراين ، برادري مسلمانان بر اثر وجود شرايط خارجي پديد نمي آيد ، بلكه دروني شده است . به طور كلي ، وحدت ، فريضه اي اجتماعي و عامل تكامل فرد است . وحدت در اسلام بر پايه اخوت بنا شده است . به همين دليل ، امام علي ( عليه السلام ) در شديدترين شرايط همچنان بر وحدت و هم دلي پاي مي فشرد و مي فرمود :
وَ اَلْزِمُوا السَّوادَ الاَْعْظَمَ فَاِنَّ يَدَاللهِ عَلي الْجَماعَةِ وَإيّاكُمْ وَالْفُرْقَةَ فَاِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطانِ كَما اَنَّ الشَّاذَّ مِنِ الْغَنَمِ لِلذِّئبِ . ( 2 )
با اكثريت باشيد كه دست خدا با جماعت است و از تفرقه بپرهيزيد كه جدا مانده از مردم ، بهره شيطان است ، همان گونه كه گوسفند جدا مانده از گله ، نصيب گرگ بيابان مي شود .
قطره ، درياست اگر با درياست * * * ورنه او قطره و دريا ، درياست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . محمد بن يعقوب كليني ، كافي ، تهران ، علميه اسلاميه ، 1363 ، ج2 ، ص133 .
2 . نهج البلاغه ، صبحي صالح ، قم ، انتشارات هجرت ، 1395هـ . ق ، چ 1 ، خطبه 127 .
|
27 |
|
به گفته مولوي :
از حضور اولياگر بگسلي * * * تو هلاكي ز آنك جزو بي كُلي
هر كه را ديو از كريمان وابُرد * * * بي كسش يابد ، سرش را او خورد
يك به دست از جمع رفتن يك زمان * * * مكر شيطان باشد اين ، نيكو بدان ( 1 )
تفرقه و دوگانگي ، عامل از هم گسيختگي اجتماعي
تفرقه و دوگانگي ، مهم ترين عامل از هم گسيختگي است . ازاين رو ، اسلام ، مسلمانان را به اتحاد و هم بستگي و پرهيز از تفرقه افكني سفارش مي كند . قرآن ، اين اتحاد و هم بستگي را در چنگ زدن به ريسمان الهي و پيروي از رسول گرامي اسلام مي داند و بي توجهي به دستورهاي الهي و رسولش را مايه تفرقه و از هم گسيختگي جامعه مي شمارد :
وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانًا وَكُنْتُمْ عَلي شَفا حُفْرَة مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ . ( آل عمران : 103 )
جملگي به رشته دين خدا چنگ زنيد و به راه هاي متفرق نرويد و به ياد آريد اين نعمت بزرگ خدا را كه شما با هم دشمن بوديد و خدا در دل هاي شما الفت و مهرباني انداخت و همه به لطف خدا ، برادر ديني يكديگر شديد ، در صورتي كه در پرتگاه آتش بوديد و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . جلال الدين بلخي ( مولوي ) ، مثنوي معنوي ، تصحيح : رينولد نيكلسون ، تهران ، انتشارات اميركبير ، 1362 ، چ9 ، ص302 .
|
28 |
|
خدا شما را نجات داد . خداوند اين گونه آياتش را براي راهنمايي شما بيان مي كند . باشد كه هدايت شويد .
اسلام با يك دستور عمومي و اجتماعي ، جامعه را از هر اختلاف فسادانگيزي برحذر مي دارد . آنجا كه خداوند مي فرمايد :
وَ أَنَّ هذا صِراطي مُسْتَقيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبيلِهِ ذلِكُمْ وَصّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ . ( انعام : 153 )
اين است راه راست . از آن پيروي كنيد و از راه هاي ديگر كه موجب تفرقه و پريشاني شماست ، جز راه خدا پيروي نكنيد . اين است سفارش خدا به شما . باشد كه پرهيزكار باشيد .
در اين آيه بيان شده است كه بنيان اجتماع بر پيروي از راه و روش مستقيم است كه همان پيروي از دستور الهي و پيامبر باشد . به اين ترتيب ، مسلمانان را از ورود به هر راه ديگري باز داشته و آنان را از هرگونه پراكندگي به دور نگه داشته است تا بدين وسيله رشته اتحاد و يگانگي ميان ايشان مستحكم شود . ( 1 )
دوگانگي و اختلاف دو گونه است :
1 . آنكه طبيعت بشر نمي تواند از آن مبرا باشد و نهي كردن از آن از قبيل تكليف مالايطاق است و آن ، اختلاف طبيعت و سليقه انسان هاست . اختلاف سطح افراد در قدرت انديشه و فهم ، امري اجتناب ناپذير و طبيعي است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . الميزان ، ج4 ، ص129 .
|
29 |
|
2 . نوع دوم اختلافي است كه اديان براي زدودن آن آمده اند و آن ، حاكم كردن هواها در دين و احكام آن است كه براي بشر زيان بار است ؛ زيرا چراغ هاي هدايت را خاموش مي كند . ( 1 )
حضرت علي ( عليه السلام ) در خطبه قاصعه ، رمز پيروزي و سروري اقوام سابق را اتحاد و هماهنگي دل ها دانسته و تفرقه و جدايي را عامل شكست و از هم پاشيدن همان اقوام شمرده است :
بنگريد آنها چگونه بودند هنگامي كه جمعيت هاشان ، متحد ؛ خواسته ها ، متفق ؛ قلب ها و انديشه ها ، معتدل ؛ دست ها ، پشتيبان هم ؛ شمشيرها ، ياري كننده يكديگر ؛ ديده ها ، نافذ و عزم ها و مقصودهاشان همه يكي بود . آيا آنها مالك و سرپرست اقطار زمين نگرديدند و آيا زمام دار و رئيس همه جهانيان نشدند ؟ از آن طرف ، پايان كار آنان را نيز نگاه كنيد : آن هنگام كه پراكندگي در ميان آنها رخ داد ، الفتشان به پراكندگي گراييد ؛ اهداف و دل ها اختلاف پيدا كرد ؛ به گروه هاي متعددي تقسيم شدند و در عين پراكندگي با هم به نبرد پرداختند . در اين هنگام بود كه خدا لباس كرامت و عزت از تنشان بيرون كرد و وسعت نعمت را از آنان گرفت . تنها آنچه از آنها باقي مانده ، سرگذشت آنها است كه در ميان شما به گونه درس عبرتي براي آنها كه بخواهند عبرت گيرند ، ديده مي شود . از حال فرزندان اسماعيل و فرزندان اسحاق و فرزندان يعقوب عبرت گيريد . چه قدر حالت هاي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . المنار ، ج4 ، ص22 .
|
30 |
|
( ملت ها ) با هم مشابه و صفات و افعالشان شبيه يكديگر است . در حالت پراكندگي آنها دقت كنيد . زماني كه كسراها و قيصرها مالك آنها بودند ، سرانجام آنها را از سرزمين هاي آباد از كناره هاي دجله و فرات و از محيط هاي سرسبز و خرم گرفتند و به جاهاي كم گياه و بي آب و علف ، محل وزش بادها و مكان هايي كه زندگي در آنها بسيار سخت است ، تبعيد ساختند . آنها را در آنجا مسكين ، بيچاره و هم نشين شتر ساختند ( شغلشان سارباني و خوراكشان تنها شير شتر و لباس و وسايل زندگي شان از پشم آن تهيه مي شد ) . آنان را ذليل ترين امت ها از نظر محل سكونت ساختند و در بي حاصل ترين سرزمين ها مسكن دادند . نه كسي داشتند تا آنها را به حق دعوت كند و به او پناهنده شوند و نه سايه الفت و اتحادي بود كه به عزت و شوكتشان تكيه كنند . ( 1 )
حضرت علي ( عليه السلام ) گاهي از تفرقه و پراكندگي مردم چنين ياد مي كند :
اَيُّها النَّاسُ المُجْتَمِعَةُ أبْدانُهُمْ المُخْتَلِفَةُ أهْواؤُهُمْ كَلامُكُمْ يُوهي الْصُّمَّ الْصِّلابَ وَفِعلُكُمْ يُطْمِعُ فيكُمُ الاَْعْداءَ . ( 2 )
اي مردمي كه بدن هايتان ، جمع و افكار و خواسته هاي شما ، پراكنده است ، سخنان داغ شما ، سنگ هاي سخت را درهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . نهج البلاغه صبحي صالحي ، ص 67 ؛ نهج البلاغه فيض الاسلام ، تهران ، انتشارات فيضيه ، 1351 ، چ2 ، ص 89 .
2 . همان ، ص72 ؛ همان ، ص102 .
|
31 |
|
مي شكند ، ولي اعمال سست شما ، دشمنانتان را به طمع مي اندازد .
ايشان پس از تشويق مردم به جهاد و ديدن سكوت مرگ بار مردم فرمود :
اِنَّهُ لا غِناءَ فِي كَثْرَةِ عَدَدِكُمْ مَعَ قِلَّةِ اجْتِماعِ قُلُوبِكُمْ . ( 1 )
تعداد فراوان شما با كمي اجتماع افكارتان سودي نمي بخشد .
سپس در انتقاد از سستي مردم افزود :
أَيَّتُهَا النُفُوسُ الْمُخْتَلِفَةُ وَالْقُلُوبُ الْمُتَشَتِّتَةُ الشّاهِدَةُ أبْدانُهُمْ والغْائِبَةُ عَنْهُمْ عُقُولُهُم . ( 2 )
اي روح هاي پراختلاف و اي قلب هاي پراكنده ، شما كه بدن هايتان حاضر و عقل هايتان پنهان است .
تفرقه و اختلاف ، درد كهنه جامعه اسلامي
تفرقه و دودستگي ميان مسلمانان و دولت هايشان پيشينه اي ديرين دارد . بعضي از خاورشناسان ، سقوط دولت عرب را در نتيجه گسترش تفرقه در سرزمين هاي اسلامي مي دانند . گوستاو لوبون نوشته است :
غريزه جنگ جويي عرب كه در دوران كشورگشايي و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . نهج البلاغه صبحي صالحي ، ص 176 ؛ نهج البلاغه فيض الاسلام ، تهران ، انتشارات فيضيه ، 1351 ، چ2 ، ص369 .
2 . همان ، ص188 ؛ همان ، ص406 .
|
32 |
|
فتوحاتشان ، سودمند و نافع بود ، پس از گذشتن آن دوران و خالي شدن ميدان از دشمن ، براي آنان زيان آور بود . بدان جهت كه چون فتوحاتشان پايان يافت ، اين غريزه اصيل و ريشه دار ، آنها را به استقلال طلبي واداشته و شروع به تجزيه دولت و قدرت خود نمودند تا بالاخره دولتشان سقوط كرد . اين همان جرياني بود كه در اسپانيا و سيسيل اتفاق افتاد و در نتيجه همان استقلال طلبي ها و جنگ هاي داخلي از بين رفتند و نصارا از همان رقابت هاي داخلي آنان استفاده كرده ، اعراب را از آن دو كشور بيرون راندند . ( 1 )
ناگفته نماند كه دشمنان از وجود حكومت هاي ملوك الطوايفي و نبودن ساختار حكومتي واحد در اندلس ، بهره جستند و حكومت مسلمانان را در آنجا شكست دادند . « عصر ملوك الطوايفي هشتاد سال از تاريخ مردم اندلس را اشغال كرده است و با آنكه در برخي از جنبه ها تا حدي درخشندگي هايي داشته ، ولي در واقع ، عصر انحلال و تفرقه كامل سياسي و اجتماعي است . دولت هاي كوچك كه بر روي ويرانه هاي اندلس بزرگ به وجود آمدند و همه عنوان مملكت داشتند و مي پنداشتند در امور خود از استقلال برخوردارند ، از نظر نظامي فاقد آن عناصري بودند كه يك دولت استقراريافته بايد از آن بهره مند باشد . اگر يك يا دو دولت از آنها را استثنا كنيم ، باقي نه از حيث وسعت خاك و نه از حيث
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . گوستاولوبون ، تاريخ تمدن اسلام و عرب ، ترجمه : سيدهاشم رسولي محلاتي ، تهران ، اسلاميه ، 1364 ، ص760 .
|
33 |
|
درآمدهاي مادي به پايه اي نبودند كه بتوانند امور سياسي و نظامي خود را به تنهايي بگردانند . اينها به يك واحد فئوداليستي يا يك خاندان يا جماعات قبيلگي نزديك تر بودند تا به آنچه عنوان مملكت را حمل مي كند . بنابراين ، آنها به معني صحيح ، حكومتي صاحب نظام كه همه همتش ، خير و آسايش ملت و حفظ امنيت و نظم باشد ، نبودند . خاندان ها يا رؤسايي بودند كه بيش از هر چيز خواهان مصالح خاص بودند تا يا مقامشان فراتر رود يا بر دارايي شان افزوده تر شود يا بر زرق و برق دربارشان بيفزايد . آنچه به حساب نمي آمد ، مردم بود . وظيفه مردم آن بود كه در برابر باژوسازي ( مالياتي ) كه بر آنها مي بندند ، خاضع باشند و اين اموال كه از مردم اخذ مي شد ، مصارف معيني داشت . بخشي عظيمي از آن صرف دربارهاي پرجلال و شكوه مي شد و بخشي براي قواي نظامي به مصرف مي رسيد . اين اقدامات نظامي هم كه از هجوم دولت نيمه ضعيفي بر همسايه و هم كيش ضعيف او تجاوز نمي كرد ، مي رفت تا آنچه را در دست دارد ، از او بستاند و كمتر اتفاق مي افتاد كه هدف بزرگ را تعقيب كند يا بخواهند از اندلس در برابر دشمن اصلي و ديرپايش ، اسپانياي مسيحي دفاع كنند » . ( 1 )
وضع كنوني مسلمانان بهترين گواه براي اثبات اين مطلب است . دوري دولت هاي اسلامي و احزاب و گروه هاي سياسي و فرهنگي از يكديگر ، عملكرد و موضع گيري هاي متفاوت رهبران و شخصيت هاي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . عنان محمد عبدالله ، تاريخ دولت اسلامي در اندلس ، ترجمه : عبدالمجيد آيتي ، تهران ، انتشارات كيهان ، 1366 هـ . ق ، چ 1 ، ج 2 ، ص 427 .
|
34 |
|
سياسي و اسلامي و دوگانگي و اختلاف مردم از جمله عوامل عقب افتادگي ملت هاي مسلمان به شمار مي رود . دشمنان نيز كه به خوبي اين نكته را دريافته اند ، سياست « تفرقه انداز و حكومت كن » را به صورت هاي گوناگون در جوامع اسلامي اجرا مي كنند .
براي نمونه ، به نزاع شيعه و سنّي در هند اشاره مي كنيم كه سابقه اي چند صد ساله دارد . اين اختلافات در نيمه قرن دوازدهم در هند با انتشار كتابي به نام تحفه اثني عشريه به اوج خود رسيد . پيش از اين ، شيخ احمد سرهندي به دليل مخالفت هاي شديدش با تشيع و هم رديف دانستن شيعه با رفض و كفر ، لقب « مجدد الف ثاني » را به خود اختصاص داده و در لواي مبارزه با شرك و رفض ، كتاب هاي زيادي نوشته بود . شاه عبدالعزيز مشهور به « محدث دهلوي » با انتشار كتاب تحفه اثني عشريه ، بيش از پيش به اختلافات شيعه و سنّي دامن زد . پس از انتشار اين كتاب ها ، ده ها كتاب له و عليه آن نوشته شد و بازار مناظره ميان دو فرقه بالا گرفت . اوايل تنها به رديه و جواب عليه يكديگر بسنده مي كردند و علماي بزرگي چون حكيم محمد كامل عنايت دهلوي ، كتاب گران قدر نزهة اثني عشريه را در دوازده جلد ( 1 ) در رد تحفه نوشت . با اين حال ، وي به دليل نگارش اين كتاب به دست مخالفانش در دهلي به شهادت رسيد . سيد دلدار علي ، اولين مجتهد در شمال هندوستان و فرزند سلطان العلماء و سيد مفتي محمد عباس ، علامه مفتي محمد قلي و فرزندش ، علامه ميرحامد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . تنها يك جلد از اين كتاب ارزشمند كه شامل مبحث پيدايش اديان است ، تاكنون به چاپ رسيده است .
|
35 |
|
حسين ـ كه كتاب گران قدر طبقات الانوار في مناقب الائمه الاطهار را در سي جلد در رد يك باب تحفه اثني عشريه نگاشت ـ و ديگر علما و بزرگان شيعه در هر شهر و ديار عليه تحفه اثني عشريه و حقانيت شيعه مطالبي نوشتند . با اين حال ، اين اختلافات به جنگ و خون ريزي دو فرقه بيشتر دامن زد .
از طرف ديگر ، در اواخر قرن دوازدهم ، تصوف در هند قدرت خود را از دست داده و بازار سالوسان و مكاران به نام مرشد و صوفي و سجاده نشين رونق گرفته بود . چون اين گروه اعتقاد چنداني به مسائل اسلامي نداشت ، مردم را از فراگيري و عمل به احكام اسلامي بازمي داشت . ازاين رو ، برخي علماي شيعه به مبارزه با اين گونه صوفيان و عارف نمايان دروغين پرداختند و كتاب هايي در رد تصوف نوشتند . گروهي از علما براي بازگرداندن شيعيان به تشيع واقعي و آشنا كردن ايشان با مسائل و احكام ، فعاليت خود را آغاز كردند . با توجه به اينكه تصوف در گذشته ، منبع خدمات زيادي به مسلمانان هند بود و بيشتر مردم مسلمان از طريق عرفان و تصوف به اسلام رو آورده بودند ، مخالفت با كل تصوف به هر صورتي بسيار دشوار بود . در اين ايام ، اختلافات ديگري ميان فرقه هاي تشيع به وجود آمد و فرقه شيعه به دو دسته اخباري و اصولي تقسيم شد . شدت اختلافات نيز به جايي رسيد كه علماي شيعه دو گروه ، همديگر را تكفير كردند و كتاب هاي متعددي بر ضد هم نوشتند . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . احمد علي قانع ، علل انحطاط تمدن ها از ديدگاه قرآن ، تهران ، شركت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي ، 1379 ، ص 300 ، به نقل از : بولتن فرهنگي ، ش 55 ، صص 7و 8 .
|
36 |
|
راه هاي نزديك سازي انديشه هاي فكري و عقيدتي
چنان كه برخي از انديشمندان مذهبي گفته اند ، وحدت تشيع و تسنن ، امكان پذير نيست . اين دو جريان عقيدتي ، فرهنگي و تاريخي ريشه دار را نه مي توان در هم ادغام كرد ، نه مي توان يكي را به سود ديگري ـ يا به سود اسلام ـ نابود ساخت . تنها كاري كه عملي است ، دعوت سنّي و شيعه به اتحاد است ؛ چون ضرورت دارد .
انديشمند اسلامي ، استاد شهيد مرتضي مطهري در اين زمينه بيان متيني دارد كه بسيار قابل توجه است . ايشان مسئله اتحاد اسلامي را به دو نوع « عملي » و « غير عملي » تقسيم مي كند و به مناسبت گفتوگو درباره اهميت كتاب الغدير و نقش آن در اتحاد اسلامي ، به تشريح موضوع مي پردازد . اين سخن را پي مي گيريم : « مقصود از وحدت اسلامي چيست ؟ آيا مقصود اين است كه از ميان مذاهب اسلامي ، يكي انتخاب شود و ساير مذاهب كنار گذاشته شود يا مقصود اين است كه مشتركات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها كنار گذاشته شود و مذهب جديدي بدين نحو اختراع شود كه عين هيچ يك از مذاهب موجود نباشد ؟ يا اينكه وحدت اسلامي به هيچ وجه ربطي به وحدت مذاهب ندارد و مقصود از اتحاد مسلمين ، اتحاد پيروان مذاهب مختلف ، در عين اختلافات مذهبي ، در برابر بيگانگان است ؟ مخالفين اتحاد مسلمين براي اينكه از وحدت اسلامي ، مفهومي غيرمنطقي و غيرعملي بسازند ، آن را با نام وحدت مذهبي توجيه مي كنند تا در قدم اول با شكست مواجه گردد . بديهي است منظور علماي روشن فكر اسلامي ، از وحدت اسلامي ، حصر مذاهب به يك مذهب و يا اخذ مشتركات مذاهب و طرد مفترقات آنها ـ
|
37 |
|
كه نه معقول و منطقي است و نه مطلوب و عملي ـ نيست . منظور اين دانشمندان ، متشكل شدن مسلمين است در يك صف در برابر دشمنان مشتركشان » . ( 1 )
« اين دانشمندان مي گويند مسلمين مايه هاي وفاق بسياري دارند كه مي تواند مبناي يك اتحاد محكم شود . مسلمين همه خداي يگانه را مي پرستند و همه به نبوت رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) ايمان و اذعان دارند . كتاب همه ، قرآن و قبله همه ، كعبه است . با هم و مانند هم حج مي كنند و مانند هم نماز مي خوانند و مانند هم روزه مي گيرند و مانند هم تشكيل خانواده مي دهند و داد و ستد مي نمايند و كودكان خود را تربيت مي كنند و اموات خود را دفن مي كنند و جز در مواردي جزئي در اين كارها با هم تفاوتي ندارند . مسلمين هم از يك نوع جهان بيني برخوردارند و يك فرهنگ مشترك دارند . وحدت در جهان بيني ، در فرهنگ ، در سابقه تمدن ، در بينش و منش ، در معتقدات مذهبي ، در پرستش ها و نيايش ها ، در آداب و سنن اجتماعي خوب مي تواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتي عظيم و هايل به وجود آورد كه قدرت هاي عظيم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمايند . خصوصاً اينكه در متن اسلام بر اين اصل تأكيد شده است . مسلمانان به نص صريح قرآن ، برادر يكديگرند و حقوق و تكاليف خاصي ، آنها را به يكديگر مربوط مي كند . با اين وضع ، چرا مسلمين از اين همه امكانات وسيع كه از بركت اسلام نصيبشان گشته ، استفاده نكنند .
از نظر اين گروه از علماي اسلامي ، هيچ ضرورتي ايجاب نمي كند كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . يادنامه علامه اميني ، مقاله « الغدير و وحدت اسلامي » ، صص 231 ـ 242 .
|
38 |
|
مسلمين به خاطر اتحاد اسلامي ، صلح و مصالحه و گذشتي در مورد اصول يا فروع مذهبي خود بنمايند . همچنان كه ايجاب نمي كند كه مسلمين درباره اصول و فروع اختلافي في مابين بحث و استدلال نكنند و كتاب ننويسند . تنها چيزي كه وحدت اسلامي از اين نظر ايجاب مي كند ، اين است كه مسلمين ـ براي اينكه احساسات كينه توزي در ميانشان پيدا نشود يا شعلهور نشود ـ متانت را حفظ كنند ، يكديگر را سب و شتم ننمايند . به يكديگر تهمت نزنند و دروغ نبندند . منطق يكديگر را مسخره نكنند و بالاخره عواطف يكديگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند و در حقيقت ـ لااقل ـ حدودي را كه اسلام در دعوت غيرمسلمان به اسلام ، لازم دانسته است ، درباره خودشان رعايت كنند : « ادع الي سبيل ربك بالحكمه والموعظه الحسنه و جادلهم بالتي هي احسن » .
براي برخي اين تصور پيش آمده كه مذاهبي كه تنها در فروع با يكديگر اختلاف دارند ، مانند شافعي و حنفي مي توانند با هم برادر باشند و با يكديگر در يك صف قرار مي گيرند ، اما مذاهبي كه در اصول با يكديگر اختلاف نظر دارند ، به هيچ وجه نمي توانند با يكديگر برادر باشند . از نظر اين دسته ، اصول مذهبي ، مجموعه اي به هم پيوسته است و به اصطلاح اصوليون ، از نوع « اقل و اكثر ارتباطي » است . آسيب ديدن يكي عين آسيب ديدن همه است . علي هذا آنجا كه مثلا اصل « امامت » آسيب مي پذيرد و قرباني مي شود ، از نظر معتقدين به اين اصل ، موضوع وحدت و اخوت منتفي است و به همين دليل ، شيعه و سنّي به هيچ وجه نمي توانند دست يكديگر را به عنوان دو برادر مسلمان بفشارند و در يك جبهه قرار
|
39 |
|
گيرند ؛ دشمن هر كه باشد .
در پاسخ به اين گروه مي گويند : دليلي ندارد ما اصول را در حكم يك مجموعه به هم پيوسته بشماريم و از اصل « يا همه يا هيچ » در اينجا پيروي كنيم . اينجا جاي قاعده « الميسور لايسقط بالمعسور » و « ما لايدرك كله لايترك كله » است . سيره و روش شخص اميرالمؤمنين علي ( عليه السلام ) براي ما بهترين و آموزنده ترين درس هاست . ايشان از شعار « يا همه يا هيچ » نيز پيروي نكرد . در شوراي شش نفري پس از تعيين عثمان به وسيله عبدالرحمان بن عوف ، علي ( عليه السلام ) ، شكايت و هم آمادگي خود را براي همكاري چنين اعلام كرد : « لقد علمتم اني احق الناس بها من غيري والله لاسلمن ماسلمت امور المسلمين و لم يكن فيها جور الاعلي خاصه ؛ شما خود مي دانيد من از همه براي خلافت شايسته ترم و حال به خدا قسم ، مادامي كه كار مسلمين رو به راه باشد و رقيبان من تنها به كنار زدن من قناعت كنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد ، مخالفتي نخواهم كرد و تسليم خواهم بود . » ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . نهج البلاغه ، خطبه 72 . نك : مشعل اتحاد ، صص 70 ـ 75 ، به نقل از : استاد مرتضي مطهري ، مقاله « علامه اميني و وحدت اسلامي » .
|
41 |
|
فصل اوّل : اتحاد ملي و هم بستگي . . . از ديدگاه امام ( ره )
فصل اول :
اتحاد ملي و هم بستگي اسلامي
از ديدگاه امام خميني ( رحمه الله )
ضرورت اتحاد كشورهاي اسلامي و پرهيز از اختلاف
آموزه هاي ديني ، مسلمانان را به اتحاد و برادري فرامي خوانند و از آنان مي خواهند در برابر توطئه هاي دشمنان هشيار باشند . امروزه دشمنان اسلام در تلاشند با دامن زدن به مسائل مذهبي و فرقه گرايي همچون اختلاف شيعه و سنّي يا مسائل نژادي مانند عرب ، عجم ، ترك و فارس ، اختلاف آنها را چند برابر و از اتحاد آن جلوگيري كنند . دشمنان در اين صورت خواهند توانست از منابع و امكانات آنها سوءاستفاده كنند و به غارت و چپاول ثروت هاي خدادادي آنها بپردازند .
امام خميني ( رحمه الله ) در اين زمينه مي فرمايد :
اسلام آمده تا تمام ملل دنيا را ، عرب را ، عجم را ، ترك و فارس را ، با هم متحد كند و يك امت بزرگ به نام امت اسلام در دنيا برقرار كنند تا كساني كه مي خواهند سلطه اي بر اين دولت هاي اسلامي
|
42 |
|
و مراكز اسلام پيدا بكنند ، به واسطه اجتماع بزرگي كه مسلمين از هر طايفه هستند ، نتوانند .
نقشه قدرت هاي بزرگ و وابستگان آنها در كشورهاي اسلامي اين است كه اين قشرهاي مسلم را كه خداي تبارك و تعالي بين آنها اخوت ايجاد كرده ، از هم جدا كنند و به اسم ملت ترك ، ملت كرد ، ملت عرب ، ملت فارس از هم جدا ، بلكه با هم دشمن كنند و اين درست بر خلاف مسير اسلام و مسير قرآن كريم است .
تمام مسلمين با هم برادر و برابرند و هيچ يك از آنها از ديگري جدا نيستند و همه آنها زير پرچم اسلام و زير پرچم توحيد بايد باشند . اينهايي كه با اسم مليت و گروه گرايي و ملي گرايي بين مسلمين تفرقه مي اندازند ، لشكرهاي شيطان و كمك كنندگان به قدرت هاي بزرگ و مخالفين قرآن كريم هستند .
جمهوري اسلامي مي خواهد مطلبي را كه قرآن و رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرموده است ، در همه كشورها پياده كند و ايران ، مقدمه آن است . مي خواهد به همه كشورها بفهماند كه اسلام ، بنايش بر برابري و برادري و وحدت است و همه مسلمين يد واحده هستند در برابر ديگران . ما مي خواهيم به همه ملت ها بفهمانيم كه اسلام ، دين وحدت است . ( 1 )
رهبر كبير انقلاب ، اتحاد و برادري مسلمانان را يك امر ديني و سياسي مي دانست كه اگر تحقق يابد ، هيچ آسيبي به كشورهاي اسلامي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سخنراني 5/10/1359 .
|
43 |
|
نخواهد رسيد :
ما بايد بيدار باشيم و بدانيم كه اين حكم الهي كه فرموده است : « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ » ، برادر هستند اينها و هيچ حيثيتي جز برادري با هم ندارند و مكلفند كه مثل برادر با هم رفتار كنند . اين يك حكم سياسي است كه اگر ملت هاي مسلم كه تقريباً يك ميليارد جمعيت هستند ، اينها برادر با هم باشند و به برادري با هم رفتار كنند ، هيچ آسيبي بر اينها واقع نمي شود و هيچ يك از ابرقدرت ها قدرت اينكه تجاوز به آنها بكنند ، ندارند ، برادرها بايد متوجه اين معنا باشند . ( 1 )
حضرت امام خميني ( رحمه الله ) در فرازي ديگر در اين زمينه مي فرمايد :
خداي تبارك و تعالي را شاكريم كه همه طوايف ملت ايران ، برادران شيعه مذهب و برادران اهل سنّت در كنار هم و با برادري براي پياده كردن احكام اسلام كوشش مي كنند . . . امروز وضع سياسي دنيا طوري است كه كشورهاي عالم تحت نظر سياسي ابر قدرت ها هستند ، همه جا ناظر هستند و براي شكست همه طوايف و قشرهاي ديگر طرح ها دارند و مهم ترين طرح ها اين است كه بين برادرها اختلاف ايجاد كنند و با صورت هاي مختلف بين برادرها و بين دوست ها اختلاف بيندازند . اسلام ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سيد روح الله خميني ، صحيفه نور ، تهران ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، 1370 ، ج 13 ، ص25 .
|
44 |
|
احكام اخلاقي اش هم سياسي است . در قرآن است كه « مؤمنين با هم برادر هستند . » اين يك حكم اخلاقي ، اجتماعي و سياسي است . شما ببينيد در همين برهه از زمان كه اسلام در اينجا يك سايه ضعيفي انداخته است ، اين برادري كه اكنون در ايران زياد شده ، چه آثار رحمتي دارد و چه انعكاس رحمانيت الهي در اين كشور ( ايجاد شده ) است و اخوت اسلامي اقتضا مي كند كه در جهت اجتماعي همه با هم كمك كنند و به آباد كردن اين كشوري كه از خودشان است ، بپردازند .
جهات سياسي ( برادري اسلامي ) همين بود كه وقتي ديدند ملت ايران با هم مجتمع شدند و برادروار و با هم و در كنار هم بودند و همه به برادري اسلامي توجه داشتند ، قدرت هاي بزرگ نتوانستند در مقابل اين برادرها قيام كنند و تاب مقاومت بياورند . همه راه خودشان را گرفتند و رفتند . گرچه بعضي از ريشه هاي فاسدشان ، مخفيانه در اين ملت و كشور است ، ليكن اين ريشه هاي فاسد نمي توانند يك قدرت ايماني را كه الان در شما هست ، به هم بزنند .
اين اخوت ايماني كه خداي تبارك و تعالي امر به آن كرده و ميان مؤمنين منعقد ساخته ، انحصار به مؤمنين يك كشور ندارد ، اين عقد اخوت بين تمام مؤمنين دنياست . تمام ممالك اسلام بايد با هم مثل برادر باشند و اگر چنانچه ممالك اسلامي با هم مثل برادر باشند و توده هايي كه در هر كشوري زندگي مي كنند ، با توده هاي كشور ديگر مثل برادر نظر داشته باشند ، بر همه
|
45 |
|
قدرت هاي عالم مسلط خواهند شد . ( 1 )
امام در بخش ديگري از توصيه هاي خويش از مسلمانان مي خواهد اختلافات را كنار بگذارند و هم پاي يكديگر ، اسلام را تكيه گاه خود قرار دهند و قدرت عظيمي تشكيل دهند كه ابرقدرت ها هواي تسلط بر آنها را پيدا نكنند :
پيام من براي برادران عرب مسلمان اين است كه بياييد اختلافات را كنار بگذاريد و دست برادري به يكديگر بدهيد و هم گام و هم پيمان با همه برادران مسلمان غيرعرب ، تنها اسلام را تكيه گاه خود قرار دهيد . تنها با داشتن ذخاير مادي كه از حساب افزون است و از همه آن مهم تر ذخيره الهي و معنوي كه اسلام است ، مي توانيد قدرتي باشيد كه هرگز ابرقدرت ها هوس تسلط بر شما را نكنند و اين گونه شما را از چپ و راست مورد حمله قرار ندهند و همه چيزتان را غارت نكنند . ( 2 )
حضرت امام خميني ( رحمه الله ) آرزو مي كند كه دولت هاي اسلامي به منزله يك دولت و جامعه باشند ؛ چون داراي يك كتاب ، يك پيامبر و يك پرچم هستند كه در صورت تحقق آن ، جهان اسلام مي تواند مشكلات خود را حل كند و به قدرتي برتر از ديگر قدرت هاي جهان تبديل شود تا كسي توان مقابله با آن را نداشته باشد :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سخنراني ، 27/5/1359 .
2 . صحيفه نور ، ج2 ، ص444 .
|
46 |
|
دولت هاي اسلامي بايد به منزله يك دولت باشند . كانّه يك جامعه هستند . يك پرچم دارند . يك كتاب دارند ، يك پيغمبر دارند ، اينها هميشه بايد با هم متحد باشند و اگر چنانچه اين آمال حاصل بشود كه بين دولت هاي اسلامي از همه جهات وحدت پيدا شود ، اميد است بر مشكلات خودشان غلبه كنند و قدرتي بزرگ تر از قدرت هاي ديگر در مقابل ساير قدرت ها باشند . . . . ( 1 ) مسلمين بايد يد واحد باشند . اگر مسلمين ، يد واحد باشند ، كسي نمي تواند مقابل اين جمعيت قيام كند . ( 2 )
دفاع از منافع مسلمانان و حفظ آن اهميت دو چنداني دارد ، چنان كه رهبر كبير انقلاب چنين تأكيد مي كند :
روابط خارجي ما براساس حفظ آزادي استقلال و حفظ منافع اسلام و مسلمين است ( 3 ) . . . و اهتمام به امور مسلمين از اوجب واجبات است . ( 4 )
اتحاد اصناف و مذاهب
امام امت درباره هم بستگي اصناف اجتماعي مي فرمايد :
تا شما با هم مجتمع هستيد ، تا با هم هستيد ، مي توانيد كار بكنيد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . صحيفه نور ، ج4 ، ص122 .
2 . همان ، ج1 ، ص53 .
3 . همان ، ج2 ، ص298 .
4 . كلمات قصار ، پندها و حكمت ها ، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ( رحمه الله ) ، 1372 ، ص144 .
|
47 |
|
اگر خداي نخواسته ، روحاني را از ملت ، ارتشي را از ملت ، جدا و هركدام را علي حده كردند ، ديگر نه از بازاري كاري برمي آيد و نه دانشگاهي . . . پدري كه مي خواست بميرد ، هفت هشت پسر داشت . آنها را خواست . چوب هايي هم ( قبلا ) تهيه كرده بود يكي از آن چوب ها را به ( پسر بزرگ تر ) داد و گفت اين را بشكن . شكست . بعد آن هفت هشت تايي كه به عدد بچه هايش بود ، پهلوي هم گذاشت و گفت اينها را بشكن . هر چه زور زد ، نشكست . گفت شما عددتان به اندازه اين چوب هاست . اگر جدا باشيد ، شكسته مي شويد . اگر دوتايتان يك طرف و چهارتايتان يك طرف باشيد ، شكسته مي شود ، ولي اگر همه تان با هم باشيد ، مثل اين چوب ها هيچ كس نمي تواند شما را بشكند . اگر روحاني تنها باشد ، او را مي شكنند . اگر ارتشي تنها باشد ، مي شكنندش . اگر مردم تنها باشند ، مي شكنندشان . ( 1 )
حضرت امام با هشياري كامل نسبت به توطئه دشمنان چنين هشدار مي داد :
من تأكيد مي كنم كه اسلام تنها پناه گاه همه ما است و در زير پرچم پرافتخار آن همه گروه ها به حقوق خود مي رسند . عوامل اجانب كه منافع خود را در خطر مي بينند ، براي تحريك برادران اهل سنّت ، قضيه شيعه و سنّي را طرح كرده و مي خواهند با شيطنت ، اختلاف ايجاد كنند . در جمهوري اسلامي ، شيعه و سنّي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سخنراني 25/8/1359 .
|
48 |
|
در كنار هم و با هم برادرند و در حقوق مساوي هستند و هر كس خلاف آن را تبليغ كند ، دشمن ايران و اسلام است و برادران اهل سنّت بايد اين تبليغات ضد اسلامي را در نطفه خفه كنند . ( 1 ) يك دسته از مسلمانان ، شيعه هستند ، يك دسته حنفي و دسته اي حنبلي و دسته ديگر اخباري . اصلا اين دسته بندي ها از اول درست نبوده ، در يك جامعه اي كه همه مي خواهند به اسلام خدمت كنند و براي اسلام باشند ، اين مسائل نبايد طرح شود . ما همه برادر هستيم و با هم هستيم . منتهي علماي شما يك دسته فتوا به يك چيز دادند و شما تقليد از علماي خود كرديد و شديد ( به عنوان مثال ) حنفي ؛ يك دسته فتواي شافعي را عمل كردند و يك دسته ديگر فتواي حضرت صادق ( عليه السلام ) را عمل كردند . اينها شدند شيعه . اينها دليل اختلاف نيست . ما نبايد با هم اختلاف و تضاد داشته باشيم . ما همه با هم برادريم . برادران شيعه و سنّي بايد از هر اختلافي احتراز كنند . امروز اختلاف بين ما تنها به نفع آنهايي است كه نه به مذهب شيعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفي و يا ساير فرق . آنها مي خواهند نه اين باشد و نه آن . راه را اين طور مي دانند كه بين شما و ما اختلاف بيندازند . ( 2 )
حضرت امير ( عليه السلام ) ، ابوالائمه ، اول شخص اسلام بعد از رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) در طول مدت عمرشان زجرها ديدند و در آن مدتي كه اختلافات بين دسته جات بود ، ايشان آرامش را حفظ كردند ، براي اينكه اسلام ، محتاج به آرامش بود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سخنراني ، 29/5/1358 .
2 . سخنراني هشتم رمضان 1400 هـ . ق ؛ صحيفه نور ، ج 13 ، ص 54 .
|
49 |
|
حضرت رضا ( عليه السلام ) در آن ابتلائاتي كه داشت و در آن مصيبت هاي معنوي كه بر ايشان وارد مي شد ، بدون اينكه اختلاف ايجاد كند ، با آرامش ، راه خود را پيش مي برد و مقيد بود كه آرامش ملت را حفظ كند . ما همه بايد اختلافات خود را عقلا حل كنيم و نگذاريم منجر به سروصدا و اختلاف اندازي شود . فرضاً اگر كساني بخواهند تحريك عواطف كنند ، تكليف ما اين است كه در مقابل آنها آرامش را حفظ نموده ، سكوت كنيم . ( 1 )
دسته بندي وحدت
امام خميني ( رحمه الله ) به وحدت داخلي ( درون مرزي ) و وحدت خارجي ( برون مرزي ) مي انديشيد . وحدت مورد نظر آن بزرگوار را در موارد زير مي توان خلاصه كرد :
1 . وحدت ميان همه گروه هاي كشور
بين خودتان برادر باشيد . حفظ كنيد اين برادري را با حفظ برادري به اينجا رسيديد و با حفظ برادري بايد جلو برويد . ( 2 )
2 . وحدت ميان همه كشورهاي اسلامي و همه مسلمانان جهان
امام مي فرمود :
جامعه اسلامي از هر نژاد و مليتي بايد ابراهيمي شود تا به خيل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سخنراني ، 4/10/1359 .
2 . صحيفه نور ، ج20 ، ص5 .