بخش 7

ضرورت اتحاد مسلمانان محورهای مشترک برای وحدت و انسجام اسلامی 1ـ توحید مبنای وحدت اسلامی 2ـ وجود مبارک رسول اکرم ( صلّی الله علیه وآله ) 3ـ اهل بیت ( علیهم السلام ) 4ـ ولایت فلسطین ، مسئله دنیای اسلام وظیفه جامعه تشیع و جامعه تسنن 1ـ برادری اسلامی و پرهیز از اختلاف اختلاف و دعوا 2ـ دشمن شناسی 3ـ عبرت آموزی از تاریخ 4ـ مسؤولیت شناسی علماء و روشنفکران مسلمان 5ـ استفاده طلاب از فرصت حج برای ایجاد وتحکیموحدت اسلامی 6ـ تقریب مذاهب


150


نخواهد داشت . ( 1 )

ما بايد بيدار باشيم ؛ هم شيعه ، هم سنّي بايد بيدار باشند به خصوص علما . مردم دور از محيط علمايي ممكن است دچار توهماتي بشوند ، دچار اشتباهاتي بشوند ، اما علما نمي توانند در اين قضيه بي تفاوت بمانند ؛ بگويند خوب ، اينها عوامند ، ما كه نمي كنيم . نه ، علما بايستي خود را مسئول بدانند و تلاش كنند . امروز بيداري اسلامي شروع شده ، عزت اسلامي آشكار شده ، هزيمت دشمن در ميدان هاي مختلف روزبه روز بيشتر آشكار شده است . استكبار در فلسطين شكست خورد ، در لبنان شكست خورد ، در عراق شكست خورد ، در افغانستان شكست خورد و در هيچ كدام از اينها به مقاصد و اهداف خودش نرسيد . ( 2 )

ضرورت اتحاد مسلمانان

اگر مسلمانان هشيار باشند و در محور حبل الله گرد آيند و بي جهت به اختلافات جزئي خود دامن نزنند ، دشمنان هيچ گاه توفيقي به دست نخواهند آورد . امروز جهان اسلام بيش از هر زمان ديگري ، به وحدت و هم بستگي نياز دارد ، همان گونه كه در جنگ احزاب تمام دشمنان در مقابل مسلمانان قرار گرفته بودند ، اينك نيز باطل در ضربه زدن به مسلمانان متحد و متفق عمل مي كند . بنابراين ، تا دير نشده اين توصيه رهبر فرزانه بايد جدي گرفته شود :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 18/2/1383 .

2 . 25/10/1385 .


151


وقتي همه مورد تهديدند ، عاقلانه ترين راه اين است كه همه به فكر بيفتند و دست ها را در دست هم بگذارند . توصيه و مطالبه جدي ما از دولت ها و ملت هاي اسلامي اين است كه روي اين مطلب فكر و كار كنيم كه زحمت و مقدماتي دارد ؛ بايد مقدماتش تأمين شود . ( 1 )

مسئله اتحاد بين مسلمين يك امر جدّي است . با اين مسئله ، بايد اين طور برخورد شود . هر روزي كه اين قضيه دير شود ، دنياي اسلام يك روز خسارت كرده و اين روزها ، روزهايي است كه بعضي آن چنان حساس است كه در يك عمر اثر مي گذارد . نبايد بگذاريد دير شود . ( 2 )

محورهاي مشترك براي وحدت و انسجام اسلامي

مسلّم است كه محور و اصول مشترك فراواني ميان مسلمانان وجود دارد ، مانند توحيد ، نبوت ، معاد ، قبله ، حج ، مسجد و عبادت كه هر يك از آنها مي تواند محور وحدت و هم دلي قرار گيرد . پس بايد روي مشتركات تأكيد شود :

1ـ توحيد مبناي وحدت اسلامي

بناي توحيد ـ كه مبناي فكري و اعتقادي و اجتماعي و عملي ماست ـ در وحدت است . تفكرات شرك آلود ، انسان ها را هم تقسيم مي كرد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 18/2/1383 .

2 . 24/5/1374 .


152


جامعه اي كه بر مبناي شرك بنا شده باشد ، طبقات انسان هم جدا و بيگانه از يكديگر است . وقتي در يك جامعه شرك آلود ، ربط انسان ها به مبدأ هستي و نيروي قاهر و مسلط عالم مطرح مي شود ، به طور طبيعي و قهري ، در اين جامعه انسان ها از هم جدا مي افتند ؛ يكي به يك خدا ، ديگري به خدايي ديگر و سومي هم به خدايي ديگر . جامعه اي كه بر مبناي شرك باشد ، ميان آحاد و طوايف انسان ، يك ديوار غيرقابل نفوذ و يك دره جدايي غيرقابل وصل وجود دارد . درست به عكس آن ، در جامعه توحيدي كه وقتي مبدأ و صاحب هستي و سلطان عالم وجود و حيّ و قيومي و قاهري كه همه حركات و پديده هاي عالم ، مرهون اراده و قدرت او مي باشد ، يكي است ، انسان ها ـ چه سياه و چه سفيد و چه داراي خون هاي مختلف و نژادهاي گوناگون و وضعيت اجتماعي مختلف ـ با يكديگر خويشاوندند ؛ چون به آن خدا وصلند ، به يك جا متصلند و از يك جا مدد و كمك مي گيرند . اين ، نتيجه قهري اعتقاد به توحيد است . در اين ديدگاه ، نه فقط انسان ها به يكديگر مرتبطند ، بلكه با نگاه و نگرش توحيدي ، اشيا و اجزاي عالم و حيوانات و جمادات و آسمان و زمين و همه چيز ، به يكديگر متصل و مرتبطند و همه با انسان خويشاوندند . بنابراين ، همه آنچه كه انسان مي بيندو احساس و درك مي كند ، يك افق و يك عالم و يك مجموعه است كه در يك دنياي سالم و يك محيط امن قرار مي گيرد .

اين كه در قران مي فرمايد : « يهدي من الله من اتبع رضوانه سبل السلام » ، كساني كه به خدا ايمان پيدا كنند ، خداوند آنها را هدايت مي كندو به راه هاي سلم و همزيستي سوق مي دهد ، به خاطر مبناي توحيدي جامعه


153


اسلامي است . ولايت هم معنايش همين است . ولايت ؛ يعني پيوند و ارتباط تنگاتنگ و مستحكم و غيرقابل انفصال و انفكاك . جامعه اسلامي كه داراي ولايت است ؛ يعني همه اجزاي آن به يكديگر و به آن محور و مركز اين جامعه ـ يعني وليّ ـ متصل است . لازمه همين ارتباط و اتصال است كه جامعه اسلامي در درون خود يكي است و متحد و مؤتلف و متصل به هم است و در بيرون نيز اجزاي مساعد با خود را جذب مي كند و اجزايي را كه با آن دشمن باشند ، به شدت دفع مي كند و با آن معارضه مي نمايد . يعني « اشدّاء علي الكفّار رحماء بينهم » ، لازمه ولايت و توحيد جامعه اسلامي است .

اين مبناي توحيد و اعتقاد به وحدانيت حضرت حق ( جلّ و علا ) ، در تمام شئون فردي و اجتماعي جامعه اسلامي اثر مي گذارد و جامعه را به صورت يك جامعه هماهنگ و مرتبط به يكديگر و متصل و برخوردار از وحدت ( وحدت جهت و وحدت حركت و وحدت هدف ) مي سازد . اين جوامع ، نقطه مقابل تأثير شرك و مشركان و الهه شرك آفرين هستند . لذا هر جا در ميان مؤمنين و بندگان صالح خدا ، وحدت هست ، آن جا توحيد و خدا هم هست . هر جا بين مؤمنين و بين بندگان صالح خدا ، اختلاف هست ، آن جا قطعاً شيطان و دشمن خدا حاضر است . هرجا شما اختلاف ديديد ، جستوجو كنيد ، بدون دشواري ، شيطان را در آن جا خواهيد يافت يا شيطاني را كه در درون نفوس خود ماست و نفس امّاره نام داردو خطرناك ترين شيطان ها هم است ، پيدا خواهيد كرد . بنابراين ، پشت سر همه اختلافات ، يا خودخواهي ها و جاه طلبي ها و منيّت هاي ماست و يا شيطان هاي خارجي ؛ يعني دست هاي دشمن و استكبار و قدرت هاي ظالم


154


و ستمگر . ( 29/9/1368 )

اين كه بعضي ها به دنبال مطامع دنيوي خودشان ، دچار زندگي مشقّت بار روحي و صفات ناپسنديده و رذايل اخلاقي و حرص و طمع و بخل مي شوند ، به خاطر دور ماندناز جهان بيني الهي و معنوي و توحيدي است كه مردم را به جمعيت و وحدت دعوت مي كند . جمعيت ، در درون انسان هم شيرين و مطلوب است . در متن جامعه و در سطح عالم هم همين طور است . ( 18/7/1375 )

در دين مقدس اسلام ، وحدت يك اصل اساسي است . از ذات مقدس باري تعالي ـ كه اصل و مظهر وحدت و يكتايي است ـ بگيريد ، تا آثار اين وحدت كه توجه همه عالم وجود ، به سمت آن مركز عظيم و عالي است ـ كل الينا راجعون ـ و همه به سمت ذات مقدس پروردگار حركت مي كنند : « الي الله المصير » . ( 18/7/1375 )

بزرگي در چند ده سال قبل فرموده بود : « بني الاسلام علي دعانتين : كلمه التوحيد و التوحيد الكلمه » . اين دو پايه اساسي اسلام است : اول كلمه توحيد ، بعد وحدت كلمه كه اين دومي هم به اولي برمي گردد ؛ يعني وحدت كلمه بر محور توحيد . ( 21/4/1377 )

2ـ وجود مبارك رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله )

وجود نبي مكرم اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) ، بزرگ ترين مايه وحدت در همه ادوار اسلامي بوده است و امروز هم مي تواند باشد ؛ چون اعتقاد آحاد مسلمانان به آن وجود اقدس بزرگوار ، با عاطفه و عشق توأم است و لذا آن بزرگوار ، مركز و محور عواطف و عقايد همه


155


مسلمان هاست و همين محوريت ، يكي از موجبات انس دل هاي مسلمين و نزديكي فرق اسلامي با يكديگر به حساب مي آيد .

ابعاد شخصيت نبي اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) را هيچ انساني قادر نيست به نحو كامل بيان كند و تصوير نزديك به واقعي از شخصيت آن بزرگوار ارايه نمايد . آنچه ما از برگزيده پروردگار عالم و سرور پيامبران سراسر تاريخ شناخته و دانسته ايم ، سايه و شبحي از وجود معنوي و باطني و حقيقي آن بزرگوار است ؛ اما همين مقدار معرفت هم براي مسلمانان كافي است تا اولاً حركت آنها را به سمت كمال تضمين كند و قله انسانيت و اوج تكامل بشري را در مقابل چشم آنان قرار بدهد و ثانياً آنها را به وحدت اسلامي و تجمع حول آن محور تشويق كند . بنابراين ، توصيه ما به همه مسلمانان عالم اين است كه روي ابعاد شخصيت پيامبر و زندگي و سيره و اخلاق آن حضرت و تعاليمي كه از آن بزرگوار مأثور و منصوص است ، كار زيادي بشود . ( 1 )

در بين حقايق و معارف اسلامي ، چيزي كه به اين صورت مورد توافق آرا و عقايد و نيز عواطف همه مسلمين باشد ، شايد نداشته باشيم يا خيلي نادر باشد ؛ چون عواطف هم نقش زيادي دارد . به غير از بعضي اقليت ها و جمعيت هاي جدا شده از عامه مسلمين كه به عواطف چندان اهميت نمي دهند و كاري به محبت ، توجه و توسل ندارند ، عامه مسلمين ، با عواطف نسبت به نبي اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) سر و كار دارند . بنابراين ، وجود اين بزرگوار مي تواند محوري

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 24/7/1368 .


156


براي وحدت باشد . ( 1 )

آنچه به دنياي امروز ما ارتباط دارد ، نكته اي است كه من مكرر بر آن پامي فشارم و آن ، اين است كه در بين فرق اسلامي ـ كه امروز مسلمين خيلي گرفتاري و نابساماني دارند و با آن دست به گريبان اند و بايد از هر وسيله اي براي نجات خود از اين گرفتاري ها استفاده كنند ـ يك نقطه وجود دارد كه در آن نقطه ، هيچ اختلاف بين آنها نيست . حتي در عقيده توحيد هم كه متفق عليه است ، ممكن است كساني تفسير و حرفي داشته باشند كه آن ديگري قبول نداشته باشد ؛ اما در اين نقطه هيچ اختلافي وجود ندارد و آن ، محبت و ارادت به نبي مكرم اسلام ، حضرت محمد بن عبدالله ( صلّي الله عليه وآله ) است . اين ، يك نقطه اجتماع و اتحاد است و روي آن بايستي تلاش شود . ما قبلاً هم اين را گفته ايم ، بعضي از اصحاب همت هم تلاش كرده اند كه بر اين اساس ، اجتماعي بين فرق مسلمين به وجود آيد . امروز هم كساني كه اهل همت اند ، بايد بر اين اساس بنشينند و مسلمين را به اين نقطه وحدت ، متوجه و متنبه كنند . ( 2 )

3ـ اهل بيت ( عليهم السلام )

از جمله عواملي كه مي تواند محور اين وحدت قرار گيرد و همه مسلمين مي توانند بر آن اتفاق نظر كنند ، تبعيت از اهل بيت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 24/5/1374 .

2 . 1/5/1376 .


157


پيغمبر ( عليهم السلام ) است . اهل بيت پيغمبر ( عليهم السلام ) را همه مسلمين قبول دارند . البته شيعه اعتقاد به امامت آنان دارد ؛ غيرشيعه ، آنان را به معناي امامت در اصطلاح شيعي ، امام نمي داند ، لكن از بزرگان اسلام كه مي داند ، خانواده پيغمبر كه مي داند ، مطلع از معارف و احكام اسلامي كه مي داند . مسلمين بايد در عمل به كلمات ائمه ( عليهم السلام ) و اهل بيت پيغمبر ( عليهم السلام ) ، اتفاق كلمه كنند . اين يكي از وسايل وحدت است . ( 1 )

4ـ ولايت

ولايت كه عنوان حكومت در اسلام و شاخصه نظام اجتماعي و سياسي براي اسلام است ، يك معناي دقيق و ظريفي دارد كه معناي اصلي ولايت هم همان است و آن عبارت است از پيوستگي ، پيوند ، درهم پيچيدن و در هم تنيدگي . اين ، معناي ولايت است . چيزي كه مفهوم وحدت ، دست به دست هم دادن ، با هم بودن ، با هم حركت كردن ، اتحاد در هدف ، اتحاد در راه و وحدت در همه شئون سياسي و اجتماعي را براي انسان ، تداعي مي كند . ولايت ، يعني پيوند . « وَالَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلايَتِهِمْ مِنْ شَيْء حَتّي يُهاجِرُوا . » ( انفال : 72 ) يعني اين . پيوند افراد جامعه اسلامي ، با هجرت حاصل مي شود ؛ نه فقط با ايمان . ايمان كافي نيست .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 24/5/1374 .


158


پيوند ولايت كه يك پديده سياسي ، يك پديده اجتماعي و يك حادثه تعيين كننده براي زندگي است ، با تلاش ، با حركت ، با هجرت ، با در كنار هم بودن و با هم كار كردن حاصل مي شود ؛ لذاست كه در نظام اسلامي ، « ولي » از مردم جدا نيست . ولايت كه معنايش پيوند و پيوستگي و با هم بودن است ، يك جا هم به معناي محبت مي آيد ، يك جا هم به معناي پشتيباني مي آيد كه همه اينها در واقع مصاديق به هم پيوستگي ، وحدت و اتحاد است و الا معناي حقيقي ، همان اتحاد و يگانگي و با هم بودن و براي هم بودن است . معناي ولايت ، اين است .

اگر با اين ديد به جامعه اسلامي نگاه كنيد ، ابعاد اين وحدت اجتماعي و وحدت سياسي و وحدت معنوي و روحي و وحدت عملي ، ابعاد عجيبي مي يابد كه بسياري از معارف اسلامي را براي ما معني مي كند . به سمت مركز عالم وجود حركت كردن انسان ، در جهت ولايت الله حركت كردن است . همه ذرات عالم ، خواه و ناخواه در چنبر ولايت الهي ، در دايره ولايت الله قرار دارند و انسان هاي آگاه ، مختار ، تصميم گيرنده و داراي حسن انتخاب ، عملا هم ولايت الهي را برمي گزينند و در آن راه حركت مي كنند ؛ محبت الهي را كسب مي كنند و خود از محبت پروردگار ، پر مي شوند .

صفاي دنياي اسلام و محيط اسلامي و محيط معنوي ، ناشي از همين ولايت الله است . اين ولايت الهي ، با ولايت خداوند در عالم سياست و محيط سياسي ، تفاوت جوهري ندارد ؛ حقيقت هر دو


159


يكي است . لذا در نظام اسلامي ، حكومت با محبت ، با ايمان ، با وحدت و هم دلي ، همچنين با هم بودن مردم و حكومت ، با هم بودن اجزاي حكومت و با هم بودن اجزاي مردم است ؛ اينهاست كه مصداق حقيقي ولايت را در جهان متشتّت و متفرق و متنازع ، متمايز و مشخص مي كند و نشان مي دهد كه اين نظام اسلامي است .

وجه غالب زندگي در نظام اسلامي و در نظام ولايت ، بايد تعاطف ، هم دلي ، تعاون و همكاري باشد ؛ لذا شما در آيات كريمه قرآن هم كه نگاه مي كنيد ، مي بينيد اين مسئله همكاري و هم دلي و همراهي ، بخش قابل توجهي از آيات قرآن را به خود اختصاص داده است . آياتي هست كه صريحاً در اين معناست ، مثل « و اعتصموا بحبل الله جميعاً » و غيراينها . آياتي هم هست كه اگرچه به صراحت در اين معنا نيست ، اما مفاد و جهت حقيقي آن ، اتحاد دل ها و جان ها و هم گامي انسان هاست و مي دانيد كه اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) ، مظهر هم دلي يك رهبري سياسي ، يك حاكم سياسي و يك ولي و امام ، با آحاد مردم است . مثال زدني تر از اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) هم نمي شود كسي را در دنيا و در تاريخ پيدا كرد ـ عليولي الله ـ ولايت به معناي حقيقي اين است ما از اول در نظام مقدس جمهوري اسلامي ، به بركت وحدت و اتحاد ، هر كاري كرديم و توانسته ايم بكنيم . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 27/1/1377 .


160


فلسطين ، مسئله دنياي اسلام

رهبر انقلاب درباره فلسطين يادآوري مي كند :

امروز مسئله فلسطين ، مسئله دنياي اسلام است . چه ما مسلمانان كشورهاي اسلامي بدانيم و چه ندانيم ، چه بفهميم و چه نفهميم ، سرنوشت فلسطين ، سرنوشت همه ماست . اگر فلسطين در اين صحنه رويارويي شجاعانه اي كه امروز براي خود به وجود آورده است ، موفق شود ، موفقيت همه دنياي اسلام است ، اما هرچه رنج آن ملت ادامه پيدا كند ، مايه ذلت روز افزون دنياي اسلام است . دنياي اسلام بايد به معناي واقعي كلمه ، اين مسئله را مسئله خود بداند . درست است كه همه ما وظيفه شرعي داريم و اسلام بر ما واجب كرده است به مردم فلسطين كمك كنيم ، اما حرف من امروز فراتر از وظيفه شرعي است . مي گويم امروز هر حادثه اي كه در فلسطين رخ دهد و اين قضيه به هرجا منتهي شود ، به طور مستقيم به سرنوشت كشورهاي اسلامي ـ چه آنهايي كه نزديكند و چه آنهايي كه دورند ـ مربوط است و بر آنها هم اثر مي گذارد . امروز ملت هاي مسلمان براي فلسطين هر كار بكنند ، براي خود و به نفع خود كرده اند . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 4/2/1380 .


161


وظيفه جامعه تشيع و جامعه تسنن

1ـ برادري اسلامي و پرهيز از اختلاف اختلاف و دعوا

اسلام تأكيد كرده است كه برادران مسلمان بايد با هم برادرانه رفتار كنند . نگفته است برادراني كه سنّي اند يا شيعه اند يا فلان مذهب ديگر را دارند ، بلكه گفته است كه مسلمانان « انّما المؤمنون اخوه » هستند . هر كسي به اين كتاب ، به اين قرآن ، به اين دين و به اين قبله اعتقاد دارد ، مؤمن است ؛ اينها با هم برادرند ؛ اسلام اين را به ما گفته است . اما ما خنجرها را پشت سر مخفي مي كنيم براي زدن به سينه برادران ! در همه بخش ها هم مقصريني هستند . جلوي اينها را بايد گرفت و با اينها بايد مقابله كرد . ( 1 )

البته اگر بخواهيم به وحدت و هم دلي برسيم ، نياز نيست به گذشته ها برگرديم و اختلاف و درگيري هايي را كه با توطئه دشمنان ميان مسلمانان ايجاد شده بود ، آيينه ديدگان خود قرار دهيم . رهبر انقلاب به اين نكته اساسي چنين توجه دارد :

سال ها پيش از انقلاب كه با بعضي از برادران اهل سنّت صحبت مي كردم ، به آنها مي گفتم كه اگر ما بخواهيم وحدت اسلامي تحقق پيدا بكند ، بايد خودمان را از گذشته جدا و قيچي كنيم . البته ، وحدت يعني همين كه پيروان اين دو مذهب با هم برادر باشند و احساس برادري كنند ؛ نه اينكه شيعه ، سنّي و سنّي ، شيعه بشود .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 18/2/1383 .


162


نه ، مراد از وحدت اين نيست ، بلكه وحدت به معناي احساس برادري است و همين كه هر طرفي احساس كند كه ديگري هم مسلمان است و حق اسلامي او را بر گردن خود احساس كند و متقابلا او هم به همين ترتيب عمل نمايد . من مي گفتم كه اگر بخواهيم اين كار را بكنيم ، بايد خودمان را از گذشته جدا كنيم . اگر به گذشته برگرديم ، دعواست . اين قدر بحث و تكذيب و تغليط و درگيري و خون ريزي و اين طور چيزها اتفاق افتاده كه اگر نگاهي به گذشته بكنيم ، باز دعوا خواهد شد . اگر كسي مخلصاً لله احساس مي كند كه بايد امروز بين برادران ، برادري واقعي و عملي باشد ، بايد كوشش كند كه گذشته را به يادها نياورد . ( 1 )

جامعه شيعه بايد با متانت راه خودش را ادامه دهد . ما « الحمدلله الذي جعلنا من المتمسّكين بولايه اميرالمؤمنين » را رها نمي كنيم ؛ ما تمسك به ولايت علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) ـ كه نعمت بزرگ خداست ـ را محكم نگه مي داريم ، اما با كسي كه به اين حبل متين تمسك نكرده است ، دعوا هم نمي كنيم . اين وظيفه جامعه تشيع است . آنچه كه دشمن مي خواهد ، اين است كه با هم اختلاف كنيم .

وظيفه جامعه تسنن هم همين طور است . برادران اهل تسنن هم بدانند كه نقشه دشمن ، ايجاد اختلاف است ، ايجاد تعصب است ، برادركشي است ؛ به كمتر از برادركشي هم راضي نمي شوند . ببينيد الان در بغداد و شهرهاي مختلف عراق چه مي كنند ! مسجد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 5/10/1368 .


163


شيعه ، مسجد براثا ، حرم مطهر امامين عسكريين ( عليهما السلام ) ، مسجد كوفه ، هرجا دستشان برسد ، هرجا يك جمعي كه فكر مي كنند آنها شيعه اند ، آنجا انفجارات درست مي كنند و انسان هاي بي گناهي را به قتل مي رسانند . اين را دشمن مي خواهد . دشمن دارد آنها را تغذيه مالي مي كند . سرويس هاي جاسوسي امريكا و اسرائيل پشت سر اين گروه هاي افراطي و تكفيري هستند ، ولو عوامل و پياده نظامشان هم خبري ندارند كه پشت سر قضيه چيست ، اما رؤسايشان مي دانند . اين را امريكا مي خواهد . لذا آنها هم بايستي بيدار و متوجه باشند . ( 1 )

متأسفانه شماري از علماي خشك انديش و سطحي نگر با جمود فكري خود ، كمك بزرگي به دشمنان اسلامي مي كنند :

آن روحاني نمايي كه در يك كشور دور دست ، به عنوان خطبه جمعه يا غيرجمعه مي ايستد و به جاي اينكه به امريكا و اسرائيل و دشمنان دنياي اسلام و كفر و استكبار حمله كند ، به فرقه اي از فرق مسلمين حمله مي كند ، اين كار ساده و بي مقدمه و بي ارتباط به حيات دوباره اسلام نيست . آن كسي كه علناً و آشكارا ، مقدسات فرقه اي از فرق مسلمين را به باد اهانت مي گيرد ، اين همان خواست استكبار است . امروز جدا كردن ملت هاي مسلمان از ملت ايران ، يكي از هدف هاي مشخص و تعريف شده استكبار است . روي اين برنامه ريزي و كار و سياست گذاري مي كنند و هم در سطح دنيا و هم ـ متأسفانه ـ داخل ايران پول

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 18/10/1385 .


164


خرج مي كنند . ( 1 )

ايشان در جايي ديگر در اين باره مي فرمايد :

ما بايستي مردم خودمان را هشيار و بيدار كنيم و خودمان مراقب باشيم . آن كساني كه بدون فهم ، فهم حقيقت ، بدون تقوا ، جمعيت عظيمي از مسلمانان را از دين خارج مي دانند ، خارج مي كنند ، تكفير مي كنند . اين گروه هاي تكفيري نادان ـ حقيقتاً مناسب ترين صفت براي اينها ناداني است ـ اگرچه در آنها خباثت هم هست ، اما جهالت مهم ترين خصوصيت اينهاست . ( 2 )

2ـ دشمن شناسي

جهان اسلام همواره از دست افراد خودي آسيب هاي جدي ديده است :

اينجاست كه مسئله اتحاد و وحدت اسلام و تفاهم اسلامي معنا پيدا مي كند . ببينيد اين قضيه چه قدر مهم است ! ببينيد اين مسئله براي فرداي دنياي اسلام ، چه قدر حايز اهميت است ! اين قضيه اي نيست كه به آساني بشود از آن گذشت . همه بايد خود را مخاطب اين كلام حساب كنند . من به همه مي گويم ؛ هم به اهل سنّت ، هم به شيعه ، هم به كتاب نويسان ، هم به شعرا ، هم به مطبعه چي ها ، هم به كساني كه در بين مردم پايگاهي دارند ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 13/5/1375 .

2 . 25/10/1385 .


165


حرفي مي زنند و مستمعي دارند . همه بايد اين حقيقت را بفهمند و دشمن را بشناسند . مواظب باشيد كه دشمن در سنگر خودي جا نگيرد . مواظب باشيد كه شما به جاي تهاجم به دشمن ، به خودي حمله نكنيد . عالم به زمان باشيد ؛ يعني دشمن و دوست و عرصه مبارزه را بشناسيد . اينها خيلي مهم است . همه مخاطب به اين كلامند . شيعه و سنّي ندارد . فرقي نمي كند ؛ ايراني و غيرايراني ندارد . ( 1 )

هر پديده ، يا شخص ، يا حكومتي و نظامي كه مسلمانان را از هويت اسلامي شان بيگانه كند ، يا به تفرق و پراكندگي بكشاند يا به كسب عزت و عظمت اسلامي بي اعتنا ، يا از آن مأيوس سازد ، كاري دشمنانه مي كند و اگر خود ، دشمن نيست ، سرانگشت دشمن است . ( 2 )

3ـ عبرت آموزي از تاريخ

ترديد نبايد كرد كه دنياي استكبار ، بيداري مسلمانان و اتحاد اسلامي و پيشرفت ملت هاي ما در ميدان هاي دانش و سياست و نوآوري را بزرگ ترين مانع سلطه و سيطره جهاني خود مي شمارد و با همه توان با آن مي ستيزد . تجربه دوران استعمار و نو استعماري پيش روي ما ملت هاي مسلمان است . امروز كه دوران استعمار فرا نوين است ، بايد از آن تجربه ها درس

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 10/5/1376 .

2 . 12/1/1377 .


166


بياموزيم و بار ديگر براي مدت طولاني ، دشمن را بر سرنوشت خود مسلط نكنيم . ( 1 )

امروز امت اسلام براي حيات ، سربلندي و نجات خود و براي برافراشتن پرچم اسلام ، به وحدت احتياج دارد . كدام منطق است كه در مقابل اين مسائل بتواند مقاومت كند تا اختلاف ايجاد شود ؟ وحدت بر همه ضرورت ها و اولويت ها ترجيح دارد و از آنها اولي تر و مقدم تر است . چرا ضرورت اتحاد بين مسلمانان را نمي فهميم ؟ بار سنگيني بر دوش ماست و اين برهه ، برهه حساسي است . اگر دشمنان بتوانند با اعمال قدرت اين منطقه را تصرف كنند ، دنياي اسلام باز هم مثل دوران استعمار صد سال ديگر عقب خواهد افتاد و صد سال ديگر فاصله امت اسلامي با دنياي مدرن و صنعتي بيشتر خواهد شد . ما بايد جوابش را بدهيم . امروز ما مسئول هستيم . امروز دولت ها ، نخبگان ، زبدگان ، رجال فرهنگي و ديني مسئولند ؛ همه ما در مقابل وحدت دنياي اسلام مسئوليم . ( 2 )

4ـ مسؤوليت شناسي علماء و روشنفكران مسلمان

علماي اسلام ، روشن فكران مسلمان ، نويسندگان ، شعرا و هنرمندان در دنياي اسلام ، امروز وظيفه دارند تا آنجايي كه توان آنها اجازه مي دهد شخصيت نبي اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) و ابعاد عظمت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 19/10/1384 .

2 . 18/2/1383 .


167


اين وجود بزرگ را براي مسلمانان و غيرمسلمانان ترسيم كنند . اين امر به اتحاد امت اسلامي و به خيزشي كه امروز در نسل هاي جوان امت اسلام به سوي اسلام مشاهده مي شود ، كمك خواهد كرد . ( 1 )

قرآن از زبان پيامبر اكرم به مسيحيان آن زمان مي گويد : « تَعالَوْا إِلي كَلِمَة سَواء بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا . » آن وقت فرقه هاي مسلمان ، با خداي واحد ، پيغمبر واحد ، قرآن واحد ، قبله واحد ، عبادت واحد ، اين همه مشتركات و مسلّمات ، چند موضوع مورد اختلاف را وسيله قرار بدهند براي دشمني ! اين ، خيانت نيست ؟ اين ، غرضورزيِ غرضورزان و غفلتِ غافلان نيست ؟ هركسي كه در اين زمينه تقصيري بكند ، پيش خداي متعال مؤاخذه است ؛ چه شيعه باشد ، چه سنّي . ( 2 )

5ـ استفاده طلاب از فرصت حج براي ايجاد و تحكيم وحدت اسلامي

نبايد از نيروي عظيم و مناسك حج غافل ماند . كنگره اي كه تمام مسلمانان از هر نقطه اي از دنيا مجتمع مي شوند و يك رنگ ، يك صدا و يك دل رو به سوي معبود و پيامبر بزرگوار اسلام مي آورند . آنجاست كه خود را واحد مي بينند و بيشتر اعمال و رفتار خود را يكسان مي يابند . بنابراين ، در اين ايام بايد سرمايه گذاري بيشتري براي دست يابي به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 31/3/1379 .

2 . 17/5/1385 .


168


وحدت اسلامي انجام گيرد . رهبر انقلاب اين همايش بزرگ مسلمانان را فرصتي ارزشمند براي ايجاد وحدت مي شمارد :

اگر زماني لازم باشد از اجتماع حج استفاده اي بشود كه دنياي اسلام به تمام معنا نيازمند آن باشد ، آن زمان حالاست . هيچ وقت مسلمانان مثل امروز احتياج به اجتماع كردن و تماس گرفتن با همديگر و ارتباط پيدا كردن با هم نداشته اند . مدت ها بود كه مسلمانان خواب بودند ، غافل بودند ؛ نوري نبود ، برقي نبود ، بيدار نبودند . نه اينكه گرفتاري نداشتند ؛ گرفتاري بود ، اما نه آن قدر كه مايه تنبه و بيداري شود و آن گرفتاري ها را درك كنند و دنبال علاج باشند . آن دوره ، كه دوران ركود بود گذشت ، درحالي كه اجتماع حج برايشان فايده اي نداشت . يك عده آدم خواب ، ملت هاي در خواب غفلت نگه داشته شده و غافل از وضعيت خود ، به فكر اين بودند كه گليمشان را از آب حج بيرون بكشند و واجبشان را انجام بدهند و بروند . يك مدت ، چنين بود . امروز هم مسلمانان به خاطر گرفتاري هايي كه براي آنها در همه جاي دنيا به وجود آورده اند ، نهايت احتياج را به هم فكري و همكاري دارند . اين همكاري و هم فكري ، امروز ممكن است ؛ لكن در گذشته ، ممكن نمي شد . لذا اين فرصت ، يك فرصت استثنايي است و بايد از آن استفاده كرد . ( 1 )

يكي ديگر از شرايط ، همين « مسئله اتحاد مسلمين » است . حج بايد آيينه اتحاد باشد ، نه آيينه اختلاف . اگر قرار باشد ما همه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 8/2/1372 .


169


يك جا جمع بشويم تا در آنجا يكي به يكي بگويد تو بدي ، آن ديگري بگويد تو بدتري ؛ اين چه جمع شدني است ! اگر اختلافي هم وجود دارد ، جاي بروزش آنجايي نيست كه خداي متعال فرموده است : جمع بشويد تا « ليشهدوا منافع لهم » كه منافع خودشان را در آنجا به دست بياورند . بعضي ها ـ حالا نگاه خوش بينانه همين است كه بگوييم كج سليقگي است ، والا اگر به چشم بدبينانه نگاه كنيم ، حرف هاي ديگر هم مي شود زد ـ حج را جايي قرار مي دهند براي دندان نشان دادن و لج كردن و چهره درهم كردن نسبت به اختلافات فرقه اي و طايفي ؛ شيعه و سنّي را آنجا مقابل هم قرار دادن . چه قدر بايد به ما بگويند تا باور كنيم كه امروز بيش از گذشته اختلافات شيعه و سنّي يكي از محورهاي اساسي است كه دشمنان اسلام دارند رويش سرمايه گذاري مي كنند . حاضرند پول هاي كلان خرج كنند كه شيعه را عليه سنّي و سنّي را عليه شيعه تحريك كنند . يك عده بي عقل هايي هم هستند كه بدون اينكه از اين پول هاي كلان هم بگيرند ، براي استكبار همين هدف را مفت و مجاني تأمين مي كنند . خوب چرا ؟ اين خطايي است كه معلوم نيست خداي متعال از آن بگذرد . ( 1 )

خداي متعال همه مسلمان ها را در يك مركز واحدي جمع كند كه واضح ترين منافع آن ، برادران از هم جدا شوند و هر كس به گونه اي عمل كند . اينجا بايد همه چيز حاكي از وحدت و اتحاد باشد . ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 1/9/1385 .

2 . 16/2/1371 .


170


دشمنان نيز چون مي دانند مسلمانان در اين ايام به هم نزديك تر مي شوند ، از هيچ كوششي براي تفرقه و جدايي فروگذار نمي كنند :

در اين مجمعي كه براي احساس يگانگي به وجود آمده ، ما بنا كرديم در اين گوشه و آن گوشه ، به سر و كله هم زدن و اختلاف را تشديد كردن ! اين لج كردن با خدا نيست ؟ ! ما ـ نه فقط تحليلا ، از روي اطلاع عرض مي كنم ـ مي دانيم كه در خود آن مراكز ، دست هاي استعمار كساني را گماشته اند تا اينكه اين اختلافات را تشديد كنند ؛ يعني آنجا افراد مأموري هستند كه اصلا مأموريتشان همين است كه يك بهانه كوچكي از يك شيعه اي پيدا كنند ، جنجال راه بيندازند ، تكثير كنند ، فحش بدهند ، اهانت كنند و دعوا راه بيندازند . اگر هم خبر نداشتيم ، تحليل هم اين را نشان مي داد . دليلي نداشت كه دشمنان وحدت اسلامي از اين فرصت و امكان عظيم حج براي اين مقصود استفاده نكنند . خبر هم داريم كه چرا ، افرادي را هم براي اين كار اجير مي كنند . مراقب باشيد در اين دام نيفتيد . ايراني چه شيعه اش و چه سني اش مراقب باشد در اين دام نيفتد . ( 1 )

خداوند حكيم عزيز را حمد سپاس كه بر بندگان منت نهاد و آنان را به گرد آمدن در خانه خود فراخواند و پيامبر بزرگ خود را به سردادن بانگ اذان حج بر گل دسته تاريخ مأمور ساخت ؛ ساحت خانه را امن و امان كرد و از بت هاي جاهليت پيراست و مطاف

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 1/9/1385 .


171


مؤمنان و ميعاد دورافتادگان و مظهر جماعت و جلوه گاه شوكت و مجمع امت قرار داد ؛ بيت الله را كه سدنه كعبه و خدمه مطاف و مسعي در عهد جاهليت اولي ، بازار تجارت و دكان رياست و سيادت خود كرده بودند ، از آن مردم و منبع بهره و سود آنان دانست و به رغم انحصارطلبان ، از راه رسيدگان را با ساكنان داراي حقي برابر ساخت . حج را رمز وحدت و عظمت مسلمين و هماهنگي و پيوند ميان آنان قرارداد و باطل السحر بسياري از ابتلائاتي كه افراد و جوامع مسلمين بر اثر جداماندگي از اصل و ريشه خود به آن دچار مي شوند ، مانند : بيگانه گرايي و خودفراموشي و ترفندپذيري و غفلت از خدا و اسارت در دست اهل دنيا و بدبيني به برادران و شنودن سخن دشمن درباره آنان و عدم حساسيت به سرنوشت امت اسلامي ، بلكه نشناختن كليتي به نام امت اسلامي ، و بي خبري از حوادث ديگر بلاد اسلامي و ناهشياري در برابر نقشه هاي دشمنان دوباره اسلام و مسلمين و بسي بيماري هاي مهلك ديگر كه در طول تاريخ اسلام بر اثر تسلط نااهلان و از خدا بي خبران بر زندگي سياسي و سرنوشت مسلمين ، همواره مسلمانان را تهديد كرده و در قرن هاي اخير ، با حضور قدرت هاي استعماري بيگانه در منطقه يا دست نشاندگان فاسد و دنياپرستان ، شكلي بحراني و ويرانگر به خود گرفته است .

حج همچنين مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است . اينكه خداوند متعال همه مسلمانان و هر كه از ايشان را كه بتواند ، به نقطه اي


172


خاص و در زماني خاص فرامي خواند و در اعمال و حركاتي كه مظهر هم زيستي و نظم و هماهنگي است ، آنان را روزها و شب هايي در كنار يكديگر مجتمع مي سازد ، نخستين اثر نمايانش ، تزريق احساس وحدت و جماعت در يكايك آنان و نشان دادن شكوه و شوكت اجتماع مسلمين به آنان و سيراب كردن ذهن هر يك تن آنان از احساس عظمت است . با احساس اين عظمت است كه مسلمان اگر تنها در شكاف كوهي هم زندگي كند ، خود را تنها حس نمي كند . با احساس اين حقيقت است كه مسلمين در هر يك از كشورهاي اسلامي ، شجاعت برخورد با اردوگاه ضديت با اسلام ، يعني همين سلطه سياسي ، اقتصادي دنياي سرمايه سالاري و عوامل و ايادي آن و نيرنگ و فتنه گري آن را مي يابند و افسون تحقير ـ كه اولين سلاح استعمارگران غربي در برابر ملل مورد تهاجمشان بوده و هست ـ در آنان نمي گيرد . با احساس اين عظمت است كه دولت هاي مسلمان با تكيه بر مردم خود ، از تكيه بر قدرت هاي بيگانه خود را بي نياز حس مي كنند و اين فاصله مصيبت بار ميان ملت هاي مسلمان با دستگاه هاي حاكم بر آنان پديد نمي آيد . با احساس اين وحدت و جماعت است كه نيرنگ استعماري ديروز و امروز ـ يعني احياي احساسات افراط آميز ملي گرايي ـ اين فاصله وسيع و عميق ميان ملت هاي مسلمان را پديد نمي آورد و قوميت عربي و فارسي و تركي و افريقايي و آسيايي ، به جاي آنكه رقيب و معارض هويت واحده اسلامي آنها باشد ، بخشي از آن و حاكي از سعه وجودي آن مي گردد و به جاي آنكه هر قوميتي ، وسيله و


173


بهانه نفي و تحقير قوميت هاي ديگر شود ، وسيله اي براي نقل و انتقال خصوصيات مثبت تاريخي و نژادي و جغرافيايي هر قوم به ساير اقوام اسلامي مي گردد . ( 1 )

بت هاي بزه كار استبداد و استعمار ، حكم رانان از خدا بي خبر و قدرت هاي سلطه گر جهاني ، در گذشته و حال ، همواره از حج با مضمون سازنده و روشن و الهام بخش ، به شدت ترسيده و با آن به مقابله برخاسته اند . آنها تبليغات دامنه دار و خصمانه اي را به وسيله آخوندهاي درباري و ريزه خوارن سفره عشرت خود بر ضد مضمون سياسي حج به راه انداخته و با هياهو و جنجال خواسته اند بقبولانند كه حج از سياست جداست و جز عبادتي به مثابه عبادات فردي نيست ؛ غافل از آنكه هر انسان اندكي هوشمند هم به وضوح درمي يابد كه اگر درس وحدت مسلمين و عظمت امت اسلامي و تعارف برادران جدا افتاده و هم صدايي صاحبان زبان ها و نژادها و مليت ها و مناطق جغرافيايي گوناگون و اعتصام به حبل الله با حالت طبيعي در حج منظور نمي بود و فقط عبادت و رابطه جداگانه انسان ها با خداي خود مطلوب بود ، آمدن از « كلّ فجّ عميق » و پياده و سواره ، آن هم در يك موسم خاص ، چه معني داشت ؟ رنج پيمودن اين راه ، چرا ؟ و حضور در مكه و سپس در عرفات و مشعر و منا ، آن هم در ايام معدودات و روزها و ساعات معين براي همه مسلمين جهان ، چرا ؟ و طواف گرد يك مركز واحد و رمي يك نقطه واحد ، چرا ؟ ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . 26/3/1370 .

2 . 14/4/1368 .


174


6ـ تقريب مذاهب

افزون بر نمادها و محورهاي عملي ، جهان اسلام نيازمند تقريب بين مذاهب است . رهبر فرزانه انقلاب تشكيل تقريب را از نيازهاي اساسي وحدت مي شمارد :

امروزه تقريب يك هدف فوري ، يك غرض الهي و يك فكر حياتي است و بايد دنبال بشود . اين خلأ زمان است ـ بيش از همه زمان هاي ديگر ـ ما بايد آن را پر كنيم . خوشا به حال انسان هايي كه بتوانند خلأ زمان خودشان را پر كنند خواستِ لحظه را بفهمند و آن را برآورده نمايند . بعضي كارها اگر در لحظه اي خاص انجام بگيرد ، مفيد است . اگر در آن لحظه انجام نگيرد ، اي بسا آن فايده را نخواهد داشت .

امروز دنياي اسلام نيازمند اين تقريب است . در اين تقريب ـ همان طور كه مكرر گفته شده ـ غرض اين است كه فرقه هاي اسلامي ، در مقام فكر و اعتقاد به يكديگر نزديك بشوند . اي بسا برخي از تصورات فرق نسبت به يكديگر با مباحثه و مذاكره ، به استنتاج خوبي منتهي شود . شايد بعضي از سوءتفاهم ها ، برطرف و بعضي از عقايد تعديل و بعضي از افكار به طور واقعي به هم نزديك بشود . البته اگر اين بشود ، بسيار بهتر از هر شكل ديگر است . حداقل اين است كه بر روي مشتركات تأكيد شود . اين گفتوگوها و مذاكرات ، كمترين فايده اش اين خواهد بود . بنابراين ، بايد از طرح مسائل تفرقه انگيز خودداري بشود . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . حديث ولايت ، ج8 ، ص79 .


| شناسه مطلب: 74965