بخش 5
82 ـ ادب بانوان در زیارت 83 ـ رعایت وقار در زیارت 84 ـ زیارت رسول خدا ( صلی الله علیه وآله ) 85 ـ برکات حج 86 ـ هدیه سفر 87 ـ نشانه قبولی حج 88 ـ دعا در بازگشت 89 ـ آگاه کردن از زمان بازگشت 90 ـ خوش آمد گویی به حاجیان 91 ـ گوارایتان باد !
|
201 |
|
13 ـ تلاش درجهت تحصيل رقّت قلب ، سوزش دل و خضوع .
14 ـ سجده براي خداوند به منظور تشكر از اين نعمت الهي .
15 ـ مقدّم داشتن پاي راست هنگام ورود ، و پاي چپ هنگام خروج .
16 ـ ايستادن در وقت زيارت ، اگر عذري ندارد .
17 ـ سر به زير انداختن و به بالا و طرف راست و چپ توجه نكردن .
18 ـ خواندن زيارت هاي مأثوره و ترك زيارت هاي مخترعه .
19 ـ خواندن نماز زيارت كه اقلّ آن دو ركعت است .
20 ـ خواندن دعاهاي وارده ، بعد از نماز و زيارت .
21 ـ خواندن مقداري از قرآن و هديه كردن به روح مقدس صاحب آن مرقد شريف .
22 ـ نماز واجب را بر نماز زيارت مقدم داشتن و اگر مشغول زيارت بود و « قَدْ قامَتِ الصَّلاة » را شنيد ، زيارت را ترك و در نماز جماعت شركت كند .
23 ـ زيارت كردن براي پدرو مادر و دوستان و نزديكان و به نيابت ايشان سلام كردن و براي آن ها طلب مغفرت نمودن .
|
202 |
|
24 ـ ترك سخنان ناشايست و كلمات لغو و بيهوده و صحبت هاي دنيايي كه هميشه درهر جا مذموم و مانع رزق و جالب قساوت قلب است ، به خصوص در بقاع مقدس .
25 ـ بلند نكردن آواز و صداي خود در آن مشاهد شريفه براي هر علتي كه باشد .
26 ـ وداع با صاحب آن مرقد شريف در وقت بيرون آمدن از آن شهر .
27 ـ قصد مراجعت داشتن به آن مكان مقدس هنگام وداع .
28 ـ بهتر كردن حال و كردار و گفتار خود ، نسبت به پيش از زيارت .
29 ـ انفاق و احسان بر فقرا و مساكين و مجاوران آن بقعه . ( 1 )
82 ـ ادب بانوان در زيارت
مرحوم علامه اميني در فصل « ادب الزائرات » مي نويسد :
پس بر زنان زائر است كه :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آداب زيارت علامه محدث نوري ، تحقيق و تصحيح : محمد حسين صفاخواه ـ عبدالحسين طالعي . ( با كمي تغيير در عبارت )
|
203 |
|
« چشم خود را از حرام بپوشند ، خود را از تبرج و شهوت بازدارند و لباس حيا به تن كنند ، و روبند عفت زنند ، در ميان راه كه تداخل با مردان دارد ، راه نروند ، از كنار ديوار بگذرند ، پوشيدن لباس نازك را ترك كنند ، از هر چه مايه شهرت آن ها مي شود اجتناب كنند ، سرمه وعطر در معابر نزنند . . . » ( 1 )
83 ـ رعايت وقار در زيارت
يكي از عاداتي كه در حرمين شريفين به تدريج حالت رسمي به خود گرفته اين است كه هر كارواني در كنار قبرستان بقيع ، به صورت دسته جمعي نشسته و يك نفر براي آن ها زيارت و مرثيه مي خواند و چون جمعيت زياد كاروان ها فراوانند در نتيجه صداهاي اين افراد درهم مي پيچد و مناظر ناخوشايندي را به وجود مي آورد ، شايسته است زائران عزيز خود خواندن زيارت را فراگرفته و هر كدام به صورت فردي و يا حداكثر چندنفره زيارت بخوانند .
مرحوم علامه اميني در « ادب الزائر » نقل كرده اند كه :
مرحوم شيخ الطائفه شيخ محمد طه نجف ، در سامرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آداب زيارت ، ج2 ، ص2 ـ ادب الزائر ، صص47 ـ 50
|
204 |
|
به حرم حضرت عسكريين ( عليهما السلام ) وارد شد ، در حالي كه صداها به اذان بلند بود ، [ و هر كس در گوشه اي براي خود اذان مي گفت آنگاه ايشان ] آن ها را از آن كار نهي مي كرد و اين آيه شريفه را خواند :
{ ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلّهِ وَقاراً } . ( 1 ) و ( 2 )
مرحوم محدث نوري در تحيّة الزائر ، پس از نقل حديثي كه مرحوم مجلسي در بحارالانوار آورده ، گويد :
مرحوم مجلسي در كتاب « بحار » ( 3 ) و « تحفه » از اين آيه و روايت استظهار فرموده كه :
« بلند نمودن آواز درحرم مطهّر نبوي ومشاهد شريفه ( صلوات الله عليهم اجمعين ) چه در زيارت و چه در غير آن ، منهي و مذموم است . »
سپس محدث نوري مي گويد :
« و چه نيك فرموده و اين ادبي است خاص ، كه در مرحله احترام وتعظيم ، رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و ذريه طاهره اش ( عليهم السلام ) را به آن امتياز اختصاص داده و پرده ناموس براي تكريم و توقير
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ نوح : 13
2 ـ ادب الزائر ، ص26
3 ـ بحار الانوار ، ج100 ، ص125
|
205 |
|
ايشان درميانشان گذاشته ، پس هر كه آواز را بلند كند ، هر چند در عبادتي باشد كه بلند نمودنِ آن صدا در آن ممدوح باشد ، پرده ناموس الهي را دريده است . . . »
و از اين جا معلوم مي شود قباحت و شناعت آن چه متعارف و مرسوم شده در حرمِ مطهر علوي و بقعه منوره حسيني ( عليهما السلام ) كه در اوقات نماز ، خصوص درصبح و شام ، جماعت بسياري كه گاه عدد ايشان زياده باشد از عدد گوش كنندگان ، به غايت بلندي آواز ، برخيزند و اذان بگويند و دعا كنند و صداها درهم پيچد ، و فقرات اذان در يكديگر مخلوط شود ، عُبّاد آن محل را ، از زائران و نمازگزاران و متضرعين و گريه كنندگان ، از كار خود باز دارند و داخل در زمره صادّين عن سبيل الله شوند ، و پاس حرمت نبوت و امامت را از هم درند و حكايت اذان را كه از مستحبات اكيده است ، از ميان برند ، چه سامع نداند كه كدام را حكايت كند .
با اين مفاسد و غير آن ، گمان دارد ثوابي برده و به فيض رسيده است و حال آن كه بايست از منكرات شرع شمرده شود ، نه عبادات و در موبقات داخل شود ، نه در قربات ! ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آداب زيارت ، ص186
|
206 |
|
84 ـ زيارت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله )
حاجيان در سفر حج ، علاوه بر دستيابي به منافع و بركات حج ، توفيق زيارت مرقد نوراني رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در مدينه را نيزيافته ، فيض حضور در محضر پيامبر را درك مي كنند .
عظمت اين حضور را زيد شحام از زبان امام صادق ( عليه السلام ) چنين نقل كرده است :
به آن حضرت عرض كردم :
براي كسي كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) را زيارت كند چه پاداشي در نظر گرفته شده است ؟
حضرت فرمود :
« كَمَنْ زارَ اللهُ فِي عَرْشِهِ » . ( 1 )
« مانند كسي است كه خدا را در عرش خود زيارت كند . »
و از سوي ديگر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
كسي كه مرا در حيات و پس از مرگم زيارت كند ، روز قيامت در جوار من خواهد بود . ( 2 ) ومن او را شفاعت خواهم كرد . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج4 ، ص585
2 ـ كامل الزيارات ، ص13
3 ـ كافي ، ج4 ، ص548
|
207 |
|
از اين سخنان چنين نتيجه مي گيريم كه زائر
با حضورش در مدينه ، بايد خود را در عرش خدا و در محضر پروردگار ببيند و آداب چنين زيارتي را رعايت كند و ادب حضور را گردن نهد و اين حضور را به وصال متصل سازد تا در نتيجه ، شفاعت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) او را نصيب و همنشين آن حضرت در قيامت گردد .
برخي از آداب ذكر شده براي حضور در محضر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) عبارتند از :
1 ـ هنگام ورود به مدينه غسل كند .
2 ـ براي ورود به مسجد پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بار ديگر غسل كند .
3 ـ غسل سومي نيز به عنوان غسل زيارت آن حضرت انجام دهد .
4 ـ سپس حركت كرده ، كنار يكي از درهاي مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) و بهتر از همه باب جبرائيل بايستد و اين چنين بگويد :
« اَللَّهُمَّ إِنِّي وَقَفْتُ عَلَي بَاب مِنْ أَبْوَابِ بُيُوتِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمُ السَّلامُ وَقَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ الدُّخُولَ اِلي بُيُوتِهِ اِلاّ بِاِذْنِ نَبِيِّكَ فَقُلْتَ { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ
|
208 |
|
النَّبِيِّ إِلاّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ } ( 1 ) اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَقِدُ
حُرْمَةَ نَبِيِّكَ فِي غَيْبَتِهِ كَمَا أَعْتَقِدُهَا فِي حَضْرَتِهِ ، وَأَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَكَ وَخُلَفَاءَكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ ، يَرَوْنَ مَكانِي فِي وَقْتِي هذا وَزَمانِي ، وَيَسْمَعُونَ كَلامِي فِي وَقْتِي هذا وَزَمانِي ، وَيَرُدُّونَ عَلَيَّ سَلامِي ، وَأَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِي كَلامَهُمْ وَفَتَحْتَ بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِمْ فَإِنِّي أَسْتَأْذِنُكَ يَا رَبِّ أَوَّلا وَأَسْتَأْذِنُ رَسُولَكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ثَانِياً ، وَأَسْتَأْذِنُ خَلِيفَتَكَ الْمَفْرُوضِ عَلَيَّ طَاعَتَهُ فِي الدُّخُولِ فِي ساعَتِي هذِهِ إِلي بَيْتِهِ وَأَسْتَأْذِنُ مَلائِكَتَكَ الْمُوَكِّلِينَ بِهذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ الْمُطِيعَةِ للهِِ السّامِعَة ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْمَلائِكَةَ الْمُوَكِّلُونَ بِهذَا المَوْضِعِ الْمُبارَكِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، بِإِذْنِ اللهِ وَإِذْنِ خُلَفائِهِ وَإِذْنِكُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكُمْ أَجْمَعِينَ ، أَدْخُلُ هذَا الْبَيْتَ
مُتَقَرِّباً إِلَي اللهِ وَرَسُولِهِ مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ ، فَكُونُوا مَلائِكَةَ اللهِ أَعْوانِي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ احزاب : 53
|
209 |
|
وَكُونُوا أَنْصارِي حَتّي أَدْخُلَ هذَا الْبَيْتَ وَأَدْعُو اللهَ بِفُنُونِ الدَّعَواتِ وَأَعْتَرِفُ للهِِ بِالْعُبُودِيَّةِ وَلِلرَّسُولِ بِالطّاعَةِ » . ( 1 )
نكات بسيار مهمي در عبارات فوق كه اذن ورود به محضر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) است وجود دارد كه توجه به آن ، جان انسان را آتش زده و تحوّلي بنيادين در روح آدمي ايجاد مي كند ، به برخي از اين نكات دقت كنيد :
1 ـ خدايا ! همانا من بر دري از درهاي خانه هاي پيامبر تو ايستاده ام و تو خود منع كردي و فرمودي كسي بدون اذن رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) وارد اين خانه نشود .
اين فراز از اذن دخول ، به ما مي فهماند كه مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) يك مسجد معمولي نيست كه انسان بدون توجه و گستاخانه وارد آن شود ، اينجا توقف لازم دارد تا در اين توقف كمي به خود آييم ، من كيستم ؟ و پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) كيست ؟ به محضر چه كسي مي خواهم وارد شوم ؟ آيا او مرا خواهد پذيرفت ؟ با او چه بگويم ؟ و . . .
2 ـ هنگام روبرو شدن ، با مرقد نوراني پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) لازم است چنين احساسي در زائر وجود داشته باشد كه او با مرده سخن نمي گويد ، لذا پيش از ورود به محضر رسول خدا ( صلي الله عليه وآله ) با صراحت اعتراف مي كند كه خداوندا !
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مصباح الزائر ، ص44
|
210 |
|
باور من بر اين است كه رسول خدا و جانشينان تو ، زنده اند و در نزد تو روزي مي خورند ، دراين زمان مرا در جايي كه ايستاده ام مي بينند ، سخن مرا مي شنوند و سلام مرا پاسخ مي دهند ليكن خداوندا ! تو خود به گونه اي مقرر داشتي كه گوش من كلام آن ها را نمي شنود .
3 ـ سپس از خداوند و پس از آن از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و آن گاه از جانشين آن حضرت و در مرحله چهارم از فرشتگاني كه خداوند در كنار آن بقعه آن ها را گمارده است ، اجازه ورود مي گيرد ! عجيب بقعه مباركي است ، در سراسر اين بقعه ، فرشتگان حضور دارند و زائر همدم فرشتگان مي شود و خود را كنار آنان حس مي كند .
4 ـ فراز ديگر مشخص نمودن هدف است ؛ كه به چه منظوري زائر به اينجا آمده است ؟
هدف از ورود به اين خانه ، نزديك شدن به خدا و رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) است ؛ « مُتَقَرِّباً إِلَي اللهِ وَرَسُولِهِ . . . » تاكنون از خدا رسول ( صلّي الله عليه وآله ) دور مانده بودم ، آمده ام تا فاصله ها را كم كنم و خود را به آنان نزديك سازم .
5 ـ اين كار ساده نيست ، نياز به پشتيباني و حمايت دارد ؛ از اين رو ، زائر فرشتگان را به كمك مي گيرد و به آنان خطاب مي كند :
|
211 |
|
« فَكُونُوا مَلائِكَةَ اللهِ أَعْوانِي وَكُونُوا أَنْصارِي حَتّي أَدْخُلَ هذَا الْبَيْتَ وَأَدْعُو اللهَ بِفُنُونِ الدَّعَواتِ وَأَعْتَرِفُ للهِِ بِالْعُبُودِيَّةِ وَلِلرَّسُولِ بِالطّاعَةِ » .
اي فرشتگان الهي ، مرا كمك دهيد ، و ياري ام رسانيد تا در اين خانه وارد شوم و خدا را به فنون دعاها بخوانم و به بندگي خدا و پيروي از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) اعتراف نمايم !
دراين بخش ، هدف از زيارت بيان شده است و آن اين است كه زائر دهها فرسنگ راه را طي كرده ، كنار مرقد نوراني رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي آيد تا به اين حقيقت اعتراف كند .
پس از خواندن اذن ورود ، پاي راست خود را مقدم داشته وارد مي شود و دعاي « بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَإِلَي اللَّهِ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ . . . » را خوانده ، صد مرتبه « اَللهُ اَكْبَر » گويد .
و پس از آن كه داخل شد ، دو ركعت نماز تحيّت مسجد بخواند ، سپس به سوي حجره [ كه قبر در آن قرار گرفته ] حركت كند و آنجا بايستد و زيارت بخواند يعني سخن گفتن با پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را آغاز كند :
درود بر تو اي رسول خدا ، درود بر تو اي پيام آور
|
212 |
|
خدا ، درود بر تو اي فرزند عبدالله ، درود بر تو اي خاتم پيامبران ، شهادت مي دهم كه تو رسالتت را به خوبي به پايان بردي ، نماز را اقامه كردي ، زكات را پرداختي ، امر به معروف و نهي از منكر كردي ، خدا راپرستيدي تا مرگ تو را دركام خود گرفت ، پس درود و رحمت خداوند بر تو و اهل بيت پاك تو باد . . . . ! و زيارت را ادامه مي دهد .
در فرازي از آن چنين مي گويد :
« الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَالضَّلالَةِ . . . » . ( 1 )
« سپاس خدايي را كه به وسيله شما ، اي رسول خدا ، ما را از شرك و گمراهي نجات داد . . . »
زيارت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) آداب ديگري نيز دارد كه علاقمندان مي توانند به كتب ادعيه مراجعه نمايند .
سالك عارف ، مرحوم ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي ( رحمه الله ) درباره وظايف زائر حرم نبوي مي نويسد :
« سپس غسل كند و پاكيزه ترين لباس خود را بپوشد و به آنچه مي تواند ، خود را خوشبو سازد و با سكينه و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج4 ، ص550
|
213 |
|
وقار قصد حرم مبارك كند و در حال راه رفتن گام هاي كوچك بردارد و بين هر گام تسبيح ، تحميد ، تهليل و تكبير بگويد و چنين بداند كه آن حضرت او را مي بيند و به آنچه در نهاد او خطور مي كند ، داناست و مراتب شوق و حسرت دل و اندوه دروني را مشاهده مي كند و به تمام وجود او ، متوجّه است . از اين رو اهتمام مي كند كه غير او ، به خاطرش خطور نكند و در راه زيارت او ، به احدي ننگرد و به چيزي كه مانع حضور قلب او مي شود ، متوجّه نگردد .
و چون به در حرم رسيدي ، بدان كه تو قصد ورود بر پادشاه بزرگي را كرده اي كه در بارگاه او ، جز پاكان نزول نكنند و اجازه نيابند و همانا تو حرمي را اراده كرده اي كه انبيا و مرسلين و ملائكه مقرّبين ، بدون اذن داخل آن نمي شوند .
پس به دل و زبانت از خداي ـ جلّ جلاله ـ اذن بخواه ، سپس از حضرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) و پس از آن از جانشينان و اوصياي او ، بويژه باب شهر علم او و بقيه خلفاي او ، استيذان كن . سپس از فرشتگان خدا ـ كه موكّل به حرم شريف او هستند ـ اذن بگير . آن وقت به بساط خدمت او و حضور در مجالس او ، قدم بگذار ؛ زيرا اگر غفلت كني ، در خطر عظيمي خواهي بود و بدان كه او از جانب خداي ـ جلّ جلاله ـ قادر است ، بر
|
214 |
|
آنچه بخواهد از عدل و فضل با تو رفتار كن . پس اگر به كرم و فضل خود ، به تو توجّه كند و تو را بپذيرد و زيارت تو را قبول كند و سلام تو را جواب گويد و سخن تو را گوش دهد ، خوشا به حال تو . باز خوشا به حال تو . در اين صورت چنان است كه به زيارت خداي ـ جلّ جلاله ـ نائل گشته اي و در اين كار با فرشتگان مقرّب و پيامبران مرسل ، شريك گشته اي و اين جماعت بهترين رفقاي تو خواهند بود .
و اگر به استحقاق او آنچه از صدق ، خلوص ، وفا ، ادب و صفا بر تو واجب است ، از تو مطالبه كند و تو محجوب باشي و تو را رد كند ، پس واي بر تو ! و باز هم واي بر تو ! و حقّاً كه زيان برده اي ، زيان آشكاري . در اين حال به عجز خويش و تقصير و انكسار و فقر خودت در برابر او اعتراف كن ؛ زيرا تو براي زيارت و مؤانست با او ، توجّه كرده اي . پس حال خود را بر او عرضه بدار و راز خود را بر او فاش كن و از او همّت بخواه و به درگاه او توسّل بجوي و به باب فضل و كرم او ملتجي و پناهنده شو و عترت و ذريه او را شفيع قرار ده ؛ زيرا او يا علمي كه خدا به او داده و اخباري كه خدا به او مي فرمايد ، هر چه به خاطر تو بگذرد و هر چه به قلب تو در اين باب خطور كند ، مي داند .
و مانند پست ترين غلامان ، به درگاه او باش و بنگر
|
215 |
|
از كدام دفتر نام تو بيرون مي آيد . پس اگر دلت رقّت يافت و چشمانت گريان گشت و شوقت تو را به هيجان آورد و در قلب خود شيريني مناجات او ولذّت گفت و گوي با او را يافتي و از جام كرامت او ، نوشيدي ، حاكي از حسن اقبال او با تو و پذيرفتن تو است . بنابراين داخل شو كه تو را اذن و امان داده اند و لطف و احسان كرده اند و الاّ توقّف كن ، توقّف كسي كه چاره هاي او ناچار گشته و باب آرزوها بر او مسدود شده و در اين حال به درگاه خداي ـ جلّ جلاله ـ ملتجي شو ، التجاي كساني كه مضطرّ شده اند تا دل شريف او را نسبت به تو با عطوفت فرمايد و لطف منيف او را به تو معطوف دارد ؛ چه اگر خداوند ، صحّت اضطرار و صدق التجاي تو را از دل تو بداند ، به چشم رحمت و ديده رأفت به تو نظر خواهد كرد و دل حبيب خود را به كرامت و عطوفت به تو معطوف خواهد ساخت و تو را به آنچه دوست داري و خشنود مي شوي ، موفّق خواهد ساخت ؛ زيرا كه او كريم است و كرامت نسبت به بندگان مضطرّ و بيچاره خود و پناهندگان به در خانه خود را ، براي طلب رضاي خويش ، دوست مي دارد و در كتاب خود نازل فرموده است كه : { أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ } و عتبه شريفه را ببوسد و در حال ورود بگويد :
بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَفِي سَبِيلِ اللهِ وَعَلي مِلَّةِ رَسُولِ
|
216 |
|
اللهِ . الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَما كُنّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللهُ » . ( 1 )
كريمُ السجايا جميلُ الشيم * * * نبي البرايا شفيعُ الاُمم
امام رسل پيشواي سبيل * * * امين خدا مهبط جبرئيل
شفيع الوري خواجه بعث و نشر * * * امام الهدي صدر ديوان حشر
شفيعٌ مطاعٌ نبيٌّ كريمٌ * * * قسيمٌ جسيمٌ نسيمٌ وسيمٌ
( سعدي )
85 ـ بركات حج
حج خانه خدا اگر صحيح و با رعايت آداب آن انجام شود ، ثمرات و دستاوردهاي بسيار مهم وشيريني به همراه دارد كه به برخي از آن ها اشاره مي شود :
1 ـ پاكي از گناه
حاجي در حج بر گذشته نادرست خود خط بطلان مي كشد و راه را براي داشتن يك زندگي سالم و درست ديني و الهي هموار مي سازد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ المراقبات ، ج2 ، ص 233ـ237
|
217 |
|
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« هر مردي كه براي حج ياعمره ازمنزل خود بيرون رود ، پس هر قدمي كه برمي دارد و به زمين مي گذارد ، گناهان از بدن او فرو مي ريزد چونان ريختنِ برگ از درخت . پس آن گاه كه وارد مدينه شده و به وسيله سلام با من مصافحه مي كند ، و آن گاه كه وارد ذوالحُليفه ( مسجد شجره ) گرديده ، غسل انجام مي دهد ، خداوند وي را از گناهان پاك مي گرداند . . . » ( 1 )
امام صادق ( عليه السلام ) نيز فرمود :
« كسي كه حج انجام دهد و خدا را اراده كند و قصد ريا و شهرت طلبي نداشته باشد ، به يقين خداوند او را خواهد بخشيد . » ( 2 )
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« كسي كه حج يا عمره انجام دهد و در آن گناه و فسقي مرتكب نگردد ، بر مي گردد همانند روزي كه از مادر متولد شده است . » ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ الحج في الكتاب و السنة ، ص148 ، ح325
2 ـ وسايل الشيعه ، ج11 ، ص109
3 ـ الحج في الكتاب و السنة ، ص163 ، ح392
|
218 |
|
و در حديثي ديگر آن حضرت فرمودند :
« اي مردم ، هيچ مؤمني در موقف ( عرفات ) وقوف نمي كند مگر آنكه گناهان گذشته او تا اين زمان را ببخشايد و آن گاه كه حج وي پايان پذيرفت ، عملش از نو آغاز شود . » ( 1 )
از مجموع آنچه گذشت نتيجه مي گيريم كه انجام حج صحيح و مورد قبول خداوند ، اولين پاداشش آمرزش گناهان و ورود به يك زندگي جديد است .
2 ـ راهيابي به بهشت
خداوند پاداش حج مقبول و پذيرفته شده را بهشت قرار داده است و دليل آن را شايد بتوان چنين برشمرد كه هر كس به مهماني مي رود ، صاحب خانه معمولا تلاش مي كند تا بهترين غذا و امكاناتي را كه دارد براي او فراهم سازد . درحج نيز حاجي ميهمان خداوند است و يكي از ويژگي هاي حضرت حق ، كريم بودن و بخشندگي است و هميشه در دعاها به او خطاب مي شود :
« يَا أَكْرَمَ الاَْكْرَمِينَ » ؛
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ سنن دار قطني ، ج2 ، ص284
|
219 |
|
« اي كريم ترين كريمان ! »
يكي از بهترين هداياي خداوند ، بهشتي است كه به مؤمنان و نيكان و پاكان وعده داده است كه در سفر حج آن را به ميهمانان خانه خود هديه مي دهد .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« براي حج مبرور پاداشي جز بهشت نيست . » ( 1 )
3 ـ نورانيت
هر انساني به هنگام تولد از مادر ، فطرتي پاك و پاكيزه دارد . قلب كودك نوراني و فاقد هر نوع تيرگي است . ليكن پس از دوران بلوغ و ورود به جامعه و كم كم آلودگي به گناه و معصيت ، گرفتار تيرگي شده و گاهي نيز تا آنجا پيش مي رود كه قلب دچار قساوت گرديده و ديگر اميدي به نجات او نيست .
افرادي كه هنوز در اين مرحله قرار نگرفته و توفيق انجام حج راپيدا مي كنند ، پس از آنكه روح و جان خود را در درياي شفاف و زلال حج شستشو داده و خود را پاك كردند ، باز به فطرت اوليه بازگشته ، نورانيت را از خداوند جايزه مي گيرند و مي توانند با عمل به اسلام آن را حفظ كنند ، ليكن آلودگي به گناه بار ديگر اين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مستدرك الوسائل ، ج2 ، ص8
|
220 |
|
نورانيت را كم مي كند و با ادامه آن ، به طور كلّي از ميان مي رود .
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
« حج گزار تا زماني كه به گناه آلوده نشده ، نور حج را پيوسته دارا خواهد بود . » ( 1 )
4 ـ دستيابي به خير دنيا و آخرت
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« هركس دنيا و آخرت را مي خواهد ، آهنگ اين خانه كند ، همانا بنده اي به آن جا نيامده و از خداوند دنيا را نخواسته مگر آنكه بدان دست يافته و خداوند حاجت او را برآورده ساخته است و نيز از خداوند آخرت را طلب نكرده مگر آنكه پذيرش اين درخواست را براي وي ذخيره كرده است . » ( 2 )
در حديث ديگري رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) به عثمان بن ابي العاص فرمود :
« بدان ، عمره همان حج اصغر است و همانا يك عمره از دنيا و آنچه در آن است بهتر و بالاتر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج4 ، ص255
2 ـ مسند الامام زيد ، ص197
|
221 |
|
است و نيز بدان كه حج از عمره برتر و بهتر است . » ( 1 )
5 ـ آرامش دل
يكي از فلسفه هاي تشريع حج ، اقامه ياد و ذكر خداوند است .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در حديثي فرمود :
« اِنَّما جُعِلَ الطَّوافُ بالْبَيْتِ وَبَيْنَ الصَّفا وَالمَرْوَةِ وَرَميُ الجِمار لاِقامَةِ ذِكْرِ اللهِ . » ( 2 )
« همانا طواف خانه خدا و سعي ميان صفا
و مروه و رمي جمراتِ سه گانه ، فقط
براي اقامه ياد خدا قرار داده ( و تشريع ) شده است . »
قرآنِ كريم ، تأثير ياد خدا در انسان را « آرامش قلب » ذكر مي كند و مي فرمايد :
« . . . أَلاَ بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ » ( 3 )
« همانا با ياد خدا دل ها آرام مي گيرد . »
حال باتوجه به اين مقدمه و نيز فرموده امام باقر ( عليه السلام )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ معجم الكبير طبراني ، ج9 ، ص44
2 ـ الحج في الكتاب و السنة ، ص133 ، ح280
3 ـ رعد : 28
|
222 |
|
كه : « اَلْحَجُّ تَسْكِينُ الْقُلُوبِ » ( 1 )
نتيجه مي گيريم كه يكي از ثمرات حج ، آرامش دل است ، چيزي كه امروز بشريت شديداً به آن نيازمند مي باشند .
6 ـ همنشيني باپيامبران و صالحان
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
هنگامي كه موسي ( عليه السلام ) حج انجام داد ، جبرئيل به وي نازل شد . موسي به او گفت : اي جبرئيل ! براي كسي كه حج اين خانه را با نيتي صادق و هزينه اي پاك به جاي آورد ، چه پاداشي مقرر شده است ؟
جبرئيل بدون پاسخ به سوي خداوند ـ عزّوجلّ ـ بازگشت ( و پاسخ آن را جويا شد ) خداوند به او وحي كرد و فرمود :
به موسي بگو :
« او را در ملكوت اعلي همراه و همنشين با پيامبران و صديقان و شهيدان و صالحان قرار خواهم داد و اين ها همراهان خوب و شايسته اي هستند . » ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحار الانوار ، ج75 ، ص183
2 ـ من لايحضره الفقيه ، ج2 ، ص235
|
223 |
|
7 ـ درامان بودن از عذاب
امام باقر ( عليه السلام ) فرمود :
« هر كس داخل اين خانه شود و نسبت به
همه آنچه خداوند بر او واجب فرموده ، آگاه
باشد ، ازعذاب هميشگي روز قيامت ايمن خواهد بود . ( 1 )
در دنيا نيز اگر كسي به حرم پناه برد ، از خشم خدا در امان است . » ( 2 )
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
« بر شما باد به زيارت اين خانه ، پس پيوسته حج اين خانه كنيد ، كه با حج پيوسته ، گرفتاري هاي دنيا و هول و هراس هاي روز قيامت از شما دفع گردد . » ( 3 )
8 ـ علوّ درجه در بهشت
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« حج گزار دررفتن به حج و بازگشتن از آن ، در ضمانت خداوند است ، پس اگر در سفر به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ عوالي اللآلي ، ج2 ، ص84 ، ح227
2 ـ كافي ، ج4 ، ص226
3 ـ امالي طوسي ، ص668
|
224 |
|
او رنج و خستگي برسد ، خداوند گناهان او را به خاطر آن سختي مي بخشد و براي هر قدمي كه برمي دارد ، هزار درجه در بهشت بالا مي رود . . . » ( 1 )
9 ـ استجابت دعا
يكي ديگر از ثمرات حج ، « پذيرش دعاي حاجي » است :
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« دعاي سه كس مستجاب است :
1 ـ دعاي حج گزار در مورد خانواده اش .
2 ـ دعاي بيمار ، . . .
3 ـ دعاي مظلوم . » ( 2 )
در حديثي ديگر نيز فرمود :
« حاجيان و عمره گزاران ميهمانان خدايند ، خدا آن ها را دعوت كرده و اينها نيز پذيرفته اند ، اينها نيز دعا كرده و خداوند آن را اجابت كرده است . » ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كنز العمال ، ح11812 و 11840
2 ـ الحج في الكتاب و السنه ، ص162 ، ح386
3 ـ همان .
|
225 |
|
10 ـ پيشگيري از تنگدستي
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« حج انجام دهيد ، [ تا ] هرگز نيازمند نشويد . » ( 1 )
امام علي ( عليه السلام ) نيز فرمود :
« همانا بالاترين چيزي كه متوسلين به درگاه ربوبي به آن توسل جويند ، ايمان به خدا و رسول او و . . . حجّ خانه خدا و عمره است ، پس همانا اين دو ( يعني حج و عمره ) فقر را دور و گناه را مي شويند . » ( 2 )
11 ـ دستيابي به سلامتي
از امام صادق ( عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند :
« علي بن الحسين ( عليهما السلام ) فرمود :
حج و عمره به جا آوريد تا بدن هاي شما سالم ، روزي هاي شما افزون ، و هزينه هاي خانواده ( و زندگي ) شما تأمين گردد . . . » ( 3 )
12 ـ پيشگيري از هلاكت
امام باقر ( عليه السلام ) فرمودند :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ الحج في الكتاب و السنه ، ص164 ، ح398
2 ـ همان ، ص402
3 ـ كافي ، ج4 ، ص252
|
226 |
|
در وصيت اميرمؤمنان علي ( عليه السلام ) آمده است :
« حجّ خانه پروردگارتان را ترك نكنيد كه هلاك خواهيد شد . » ( 1 )
امام صادق ( عليه السلام ) نيز فرمودند :
« اگر مردم حج را ترك كنند عذاب بر آنان نازل شود . » ( 2 )
13 ـ شفاعت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )
علاوه بر ثمراتي كه در روايات براي حج ذكر شده است ، زيارت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و ائمه بقيع و ساير اماكن مقدس مدينه منوره نيز ، هر يك داراي ثمرات ارزشمند و قابل توجهي است كه از جمله آن ها دستيابي به شفاعت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) است .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمودند :
« هر كس به زيارت من بيايد و كاري جز زيارت من نداشته باشد ، سزاست بر من ، كه روز قيامت شفيع او باشم . » ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ محاسن ، ج1 ، ص170
2 ـ كافي ، ج4 ، ص271
3 ـ معجم الكبير طبراني ، ج12 ، ص225
|
227 |
|
و در حديث ديگري فرمودند :
« هر كس به زيارت من بيايد ، شفاعت او بر من واجب مي شود و شفاعت هر كس بر من واجب گردد ، بهشت بر او واجب مي شود . » ( 1 )
86 ـ هديه سفر
مستحب است مسافر هنگام بازگشت به خانه ، هديه اي براي خانواده اش بياورد .
ابن سنان از امام صادق ( عليه السلام ) نقل كرده كه آن حضرت فرمود :
« هنگامي كه يكي از شما به مسافرت برود ، موقع برگشتن به هر مقدار كه براي او امكان دارد هر چند يك سنگ ، براي خانواده خود هديه بياورد . . . » ( 2 )
امام صادق ( عليه السلام ) نيز فرمودند :
« هَدِيَّةُ الْحَجِّ مِنَ الْحَجِّ » ( 3 )
« هديه حج جزو حج است . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج4 ، ص548
2 ـ وسائل الشيعه ، ج11 ، ص459 ، ح15259
3 ـ من لايحضره الفقيه ، ج2 ، ص225 ، ح2250
|
228 |
|
ليكن بايد توجه داشت كه تهيه سوغات نبايد حاجيان را از وظايف حساس و خطيرشان بازدارد و به جاي حضور در حرمين شريفين ، بيشترين وقت خود را در خيابانها و بازارها سپري كنند و به دليل خستگي از توفيق عبادت محروم شوند .
از اين رو بايد براي خريد هدايا ، برنامه ريزي نموده ، وقت خاصي رابراي آن در نظر بگيرند و كالاهاي مورد نياز خود را بخرند ، و ديگر سراغ بازار نروند .
شيطان نيز در اين گونه موارد دركمين حاجيان است . تنوع كالاها و بازارها كه بخشي از آن در مسير حاجيان قرار دارد ، موجب مي شود تا در ميان راه ، مسير خود را تغيير داده ، به جاي حضور در محضر نبي اكرم ( صلي الله عليه وآله ) و ائمه بقيع ( عليهم السلام ) و يا در مسجد الحرام ، از اين مغازه به آن مغازه رفته و در پايان خسته و مانده خود را به محل اقامت مي رسانند و به استراحت مي پردازند .
آيا لحظه اي انديشيده ايم كه در شبهاي قدر و در ماه مبارك رمضان پيوسته با التماس و خواهش اين دعا را
مي خوانديم : « اَللّهُمَّ ارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ وَزِيَارَةَ
قَبْرِ نَبِيِّكَ » و از خدا حج را طلب كرده ايم و حال كه اين توفيق رفيقمان شده ، آيا شايسته است كه منافع آن را به راحتي از دست بدهيم ؟
نكته ديگر اين كه بايد توقّعات ديگران را نسبت به
|
229 |
|
ميزان هدايا كاهش داد ؛ زيرا همان گونه كه زائران عتبات عاليات ، جز يك مهر و تسبيح معمولي توقعي از زائر ندارند ، در سفر حج نيز نبايد به دنبال هداياي متنوع و رنگارنگ برويم ، و چه بسا با خريد برخي كالاها بازار مشركان و كفار را تقويت كنيم ، بلكه بايد با خريد هداياي مختصر ، ضمن عمل به اين وظيفه اخلاقي زمينه را براي بهره برداري هر چه بيشتر فراهم ساخت .
87 ـ نشانه قبولي حج
حج تمرين عبوديت و بندگي است و حاجي در اين دوره آموزشي ، بايد تلاش كند تا گناهاني را كه به آن مبتلا بوده ، ترك كند و هنگام مراجعت ، زندگي جديدي را آغاز نمايد .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمودند :
« از نشانه هاي قبولي حج آن است كه بنده ، گناهاني را كه مرتكب مي شده ترك كند و اگر پس از بازگشت ، همچنان گرفتار گناه باشد و در لجن زار زنا ، خيانت و يا معصيت فرو رود ، حج او به وي بازگردانده مي شود . » ( 1 )
فلسفه هر زيارتي آن است كه زائر باگذشته غلط
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ الحج في الكتاب و السنه ، صص741 و 742
|
230 |
|
خود فاصله بگيرد و اصلاح شود .
مرحوم شهيد در دروس گويد :
« . . . و ثاني عشرها أن يكون الزائر بعد الزيارة خيراً منه قبلها فإنّها تَحُطّ الأوزار إذا صادفت القبول » . ( 1 )
دوازدهمين ادب از آداب زيارت آن است كه زائر پس از زيارت ، از وضعيتي كه پيش از آمدن به زيارت داشته بهتر شود .
در آستانه ورود به حرم ، كنار در ايستادن و اذن دخول خواندن و تلاش در جهت ريزش اشك و رقّت قلب پيداكردن ، يكي ديگر از وظايف زائران است . زائر در حالي اذن دخول مي خواند كه احساس مي كند هم اكنون صاحب آن مرقد او را مي بيند ، كلامش را مي شنود و به او پاسخ مي دهد و درست در همان حال لطف و محبت صاحب آن مرقد نسبت به مردم و به خصوص پيروانشان را ياد كند و لحظه اي نيز به درون خود مي نگرد كه با كوله باري از گناه و نافرماني به در خانه اين عزيز آمده است كه اگر كساني به صورت حقيقي به درون خود نگريسته و سابقه اعمال خود را به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ الدروس ، ج2 ، ص24 ؛ آداب زيارت ، ص196
|
231 |
|
ياد آورند چه بسا از راه رفتن بازمانند و از خجلت و شرمساري عقب نشيني كنند !
اگر چنين حالتي بر زائر عارض شد تا حدودي توانسته است به اهداف زيارت دست يابد از اين رو مرحوم شهيد اول در اين باره مي گويد :
« . . . و ثانيها : الوقوف علي بابه و الدعاء و الاستئذان بالمأثور ، فإن وجد خشوعاً و رقّة دخل و إلاّ فالأفضل له تحرّي زمان الرقّة لأنّ الغرض الأهم حضور القلب ليلقي الرحمة النازلة من الرَّبّ » . ( 1 )
« . . . دوم : ايستادن بر در آن حرم شريف ،
و دعا و اذن دخول بخواند ؛ آن گونه كه
در روايات وارد شده ، پس اگر در خود
رقت و خشوعي يافت داخل شود و گرنه افضل آن است كه در صدد تحصيل زماني برآيد كه در قلب او رقت و خشوعي
حاصل گردد ( و در آن حال به زيارت بيايد ) زيرا هدف مهم تر ، حضور قلب است براي دستيابي به رحمتي كه از ناحيه پروردگار نازل گردد . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ الدروس الشرعيه ، ج2 ، ص23
|
232 |
|
88 ـ دعا در بازگشت
در احوالات رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) اين چنين نوشته اند كه آن حضرت هرگاه از سفر حج يا جنگ و يا سفري ديگر بازمي گشت ، به هر بلندي مي رسيد سه مرتبه الله اكبر مي گفت ومي فرمود :
« . . . لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ ، يُحْيِي وَيُمِيتُ وَهُوَ عَلَي كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ ، آئِبُونَ تَائِبُونَ عَابِدُونَ سَاجِدُونَ لِرَبِّنَا حَامِدُونَ ، صَدَقَ اللهُ وَعْدَهُ وَنَصَرَ عَبْدَهُ وَهَزَمَ الاَْحْزَابَ وَحْدَهُ . . . » . ( 1 )
سپس به مسجد مي رفت و دو ركعت نماز مي گزارد و آن گاه وارد خانه مي شد . ( 2 )
89 ـ آگاه كردن از زمان بازگشت
شايسته است مسافر پيش از ورود به خانه ، زمان آمدنش را به خانواده خود اطلاع دهد تا آن ها براي استقبال آمادگي پيدا كنند .
در حديثي از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) نقل شده كه آن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ محجة البيضاء ، ج4 ، ص76
2 ـ همان .
|
233 |
|
حضرت ، از اين كه كسي پس از مدتي غيبت ، شبانه بر اهل خود وارد شود نهي فرموده ، مگر آن كه پيش از ورود ، آنان را باخبر سازد . ( 1 )
در محجّة البيضاء آمده است :
مسافر چون نزديك شهر خود رسيد بايد بگويد :
« اَلّلهُمَّ اجْعَلْ لَنا بِها قَراراً وَرِزْقاً حَسَناً » .
سپس كسي را نزد خانواده اش بفرستد تا زمان ورودش را به آن ها اطلاع دهد و در نتيجه ناگهاني بر آن ها وارد نشود تا به چيزي كه مطابق ميلش نيست برخورد كند . ( 2 )
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) هر گاه از مسافرت بازمي گشت ، ابتدا به مسجد مي رفت و دو ركعت نماز مي خواند و سپس به خانه مي آمد وهنگام وارد شدن به خانه مي فرمود :
« تَوْباً تَوْباً لِرَبِّنا أوْباً ، لايُغادِرُ عَلَيْنا حَوْباً » . ( 3 )
همچنين در روايت آمده است كه آن حضرت هنگام بازگشت از خيبر فرمود :
« آئِبُونَ تَائِبُونَ ، إِنْ شاءَ اللهُ عَابِدُونَ ، راكِعُونَ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ من لايحضره الفقيه ، ج2 ، ص197
2 ـ محجة البيضاء ، ج4 ، ص76
3 ـ همان .
|
234 |
|
ساجِدُونَ ، لِرَبِّنَا حَامِدُونَ ، اَلّلهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلي حِفْظِكَ إِيّايَ فِي سَفَرِي وَحَضَرِي ، اَلّلهُمَّ اجْعَلْ أَوْبَتِي هذِهِ مُبارَكَةً مَيْمُونَةً مَقْرُونَةً بِتَوبَةِ نَصُوح تُوجِبُ لِي بِها السَّعادَةَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمِينَ » . ( 1 )
90 ـ خوش آمد گويي به حاجيان
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) به آن كس كه ازمكه بازمي گشت مي فرمود :
« قَبِلَ اللَّهُ مِنْكَ وَأَخْلَفَ عَلَيْكَ نَفَقَتَكَ وَغَفَرَ ذَنْبَكَ » . ( 2 )
« خداوند از تو بپذيرد و هزينه هاي سفرت را جبران نمايد و گناهت را ببخشايد . »
در حديث ديگري امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
« كسي كه با حاجي هنگام بازگشت از سفر حج ملاقات نموده ، با وي دست دهد و مصافحه كند ، مانند كسي است كه حجرالأسود را لمس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ محجّة البيضاء ، ج4 ، ص76
2 ـ من لايحضره الفقيه ، ج2/196
|
235 |
|
كرده باشد . » ( 1 )
امام صادق ( عليه السلام ) فرمودند :
امام علي بن الحسين ( عليهما السلام ) پيوسته مي فرمودند :
« اي كساني كه به حج نرفته ايد ، به استقبال حاجيان بشتابيد و با آنان دست دهيد و آنان را بزرگ بشماريد كه اين كار بر شما لازم است و در پاداش آنان شريك خواهيد شد . » ( 2 )
باز در حديث ديگري امام صادق ( عليه السلام ) ثواب معانقه با حاجي غبار سفر بر چهره نشسته را ، همچون ثواب استلام حجر الأسود برشمرده است . ( 3 )
امام باقر ( عليه السلام ) نيز فرمودند :
« حاجيان و عمره گزاران را گرامي بداريد كه اين كار بر شما لازم است . » ( 4 )
امام علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) شيوه خاصي را براي استقبال از حاجي بيان فرموده اند :
« هنگامي كه برادر شما از مكه بازگشت ، ميان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ثواب الاعمال ، ص116
2 ـ كافي ، ج4 ، ص264 ، ح48
3 ـ من لايحضره الفقيه ، ج2 ، ص147
4 ـ من لايحضره الفقيه ، ج2 ، ص147
|
236 |
|
دو چشم و لبان وي را ببوسيد كه با آن حجرالأسود را بوسيده است ؛ حَجَري كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بر آن بوسه زد . و چشمانش را كه با آن به خانه خدا نگريسته و جايگاه سجده و صورتش را ببوسيد و هنگامي كه به او خوش آمد مي گوييد چنين اظهار كنيد :
خداوند حج تو را قبول كند و سعي و كوشش تو را بر تو ببخشايد و آن چه هزينه كردي به تو عوض دهد و اين حج را نيز آخرين حج تو قرار ندهد . » ( 1 )
هدف از تمامي اين توصيه ها براي بزرگداشت حاجي ، بهره گيري از معنويت سفر حج است ؛ زيرا به فرموده امام صادق ( عليه السلام ) حج گزار تا زماني كه به گناه آلوده نشده ، نور حج را پيوسته دارا خواهد بود . ( 2 )
يعني حاجي در اين سفر رنگ و بوي الهي به خود گرفته و مي تواند آن را به ديگران منتقل نمايد .
توصيه امام سجاد ( عليه السلام ) نيز اين است كه :
« پيش از آن كه حاجي و عمره گزار آلوده به گناه شود ( به ديدار او رفته ) سلامش كنيد و با
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل الشيعه ، ج11 ، ص447 ، ح15224
2 ـ كافي ، ج4 ، ص255 ، ح11
|
237 |
|
وي دست دهيد . » ( 1 )
و پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نيز فرمودند :
« پيش از آن كه حاجي وارد خانه اش شود او را ملاقات كرده ، به وي سلام گوييد و با او دست دهيد و از او بخواهيد كه براي شما طلب آمرزش كند ؛ زيرا او خود آمرزيده شده است . » ( 2 )
91 ـ گوارايتان باد !
آنان كه با بصيرت و معرفت ، سفر عاشقانه حج را آغاز و با محبت و عشق به رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و خاندان گرامي او ، به دور از هر گناه ومعصيتي آن را به پايان مي برند به سودي بزرگ دست يازيده اند و فرداي قيامت حج مقبول و مبرور ، آنان را از هول و هراس قيامت رهايي خواهد بخشيد .
عبدالرحمان بن سَمُرَه گويد :
روزي در نزد رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بودم . آن حضرت فرمود : من ديشب شگفتي ها و عجائبي را ديدم !
گفتيم : اي رسول خدا ، جان و خانواده و اولادمان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل الشيعة ، ج11 ، ص245 ، ح15218
2 ـ مسند احمد حنبل ، ج2 ، ص351 ، ح5317
|
238 |
|
فدايت باد ! چه ديديد ؟ براي ما بازگو كنيد .
حضرت فرمودند :
« مردي از امت خود را ديدم ، كه از روبرو و پشت سر و از سوي راست و چپ و از زير پا ، تاريكي وي را فراگرفته و غرق در ظلمت بود . در اين حال حج و عمره او مجسم و ظاهر شدند و او را از ظلمت و تاريكي رها ساختند و در نور وارد كردند . » ( 1 )
محمدبن مسلم نيز گويد :
امام باقر يا امام صادق ( عليهما السلام ) ( ترديد از راوي است ) فرمودند :
« وَدَّ مَنْ فِي الْقُبُورِ لَوْ أَنَّ لَهُ حَجَّةً بِالدُّنْيَا وَمَا فِيهَا » . ( 2 )
« مردگان در گورهايشان آرزو مي كنند ، كاش دنيا و آنچه در آن هست را مي دادند و به جاي آن پاداش يك حج به آن ها داده مي شد . »
حجاج عزيز كشور ما ، علاوه بر ميهمان خدا و رسول ( صلّي الله عليه وآله ) بودن ، ويژگي بسيار مهم و ارزشمند ديگري
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مستدرك الوسائل ، ج8 ، ص39
2 ـ وسائل الشيعه ، ج11 ، ص110
|
239 |
|
دارند و آن شيعه بودن و پيروي از اهل بيت عصمت و طهارت است .
يحيي بن يسار مي گويد :
حج گزاردم و سپس به امام صادق ( عليه السلام ) برخورد كرديم ، آن حضرت فرمودند :
« حاجيِ خانهخدا و زائر قبر پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و شيعه آل محمد ( صلّي الله عليه وآله ) گوارايتان باد . » ( 1 )
بنابراين ، حج و معنويت آن گواراي وجود شيعياني باد كه با رعايت تمامي اين آداب و اخلاق ، حجي شكوهمند و مقبول را به جاي آورده و با روحي سرشار از معنويت و عشق به خدا و اهل بيت به ايران اسلامي باز مي گردند .
حج گوارايشان و ايّام به كامشان باد !
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج4 ، ص549