بخش 2
بخش اول : مقدمات سفر توجه به عظمت حج تجرید قلب و خلوص نیت الف ـ تجرید قلب : ب : خلوص نیت انقطاع و هجرت الی الله در میعادگاه عشق اصناف حج گزاران آموزش احکام و مناسک گستردگی مسائل و اسرار حج وظایف امروز ما و زائران نماز و سایر احکام اصلاح مال و مسائل حقوقی مسائل حقوقی مردم مسائل اخلاقی تأمین هزینه زندگی وصیت تهذیب نفس و آمادگی روحی رهنمود امامان : انتخاب همسفر مناسب لوازم سفر و توشه حلال تذکر ضروری ره توشه تقوا تودیع و بدرقه مسافر
|
21 |
|
بخش اول : مقدمات سفر
زائر پيش از عزيمت به ديار وحي ، به آمادگي هاي لازمِ مادي و معنوي نياز دارد كه بخشي از آنها در زمينه هاي روحي ، اخلاقي ، عرفاني و اقتصادي است و بخشي ديگر در فراگيري و اهتمام به انجام تكاليف شرعي و برخي در تداركات سفر .
به منظور تبيين موارد فوق ، عناوين ذيل را برگزيده ايم :
* توجه به عظمت حج .
* تجريد قلب و خلوص نيت .
* انقطاع و هجرت الي الله .
* آموزش احكام و مناسك .
* اصلاح نفس و آمادگي روحي .
* انتخاب همسفر شايسته .
* تداركات و لوازم سفر .
* توديع و بدرقه مسافر .
توجه به عظمت حج
آگاهي از اسرار حج و توجه به شكوه و عظمت آن ، مي تواند در بيدار ساختن احساس و شور و عاطفه زائر نقش مؤثر ايفا كند . آن كس كه عزم اين سفر را دارد ، پيش از آنكه به آن ديار مقدس گام نهد ، در ضمير خويش
|
22 |
|
شعور خاصي نسبت به مفاهيم رباني احساس مي كند كه اگر اين شعور و احساس هدايت شود و تفسير گردد ، آثار عميق آن براي هميشه در جانش پايدار مي ماند و اين همان « ره آورد معنوي حج » است .
حقيقت اين است كه اگر اعمال حج ، با شعور و درك صحيح ، بدرستي و با توجه كامل انجام گيرد ، نه تنها زائر در زمان حج از گناه و خطا ، و رفتار نامناسب دوري مي جويد بلكه از اين سفر روحاني باز مي گردد در حالي كه قلب او از هر گناه و پليدي ، بيزاري جسته و به انواع خير و نيكي مايل و راغب مي گردد و در تمام عمر از اين دست آورد گرانقدر بهره مي برد .
حقيقت عظمت حج را اولياي خدا چه زيبا ، دريافته بودند . آنان با پاي پياده رهسپار ديار محبوب مي شدند ، در حالي كه مركب ها و محمل ها پيش روي شان در حركت بود ، همان گونه كه از سيره معصومين بارها شنيده ايم و يا خوانده ايم . ( 1 )
شكوهِ احرام و ورود در حريمِ كبريايي حق را كساني دريافته بودند كه همچون حضرت زين العابدين ( عليه السلام ) ، از روي تواضع و تذلّل در پيشگاه حق ، كه براي كمتر كسي ميسر است ، هنگام گفتن تكبير به خود مي لرزيد و اضطراب سراسر وجود مباركش را مي گرفت و مي گفت : بيم آن دارم كه در پاسخ « لبيك » من گفته شود : « لا لبيك » ؛ ( 2 ) يعني نه ، تو پاسخ درست نداده اي !
و در آن مواقف كريمه ، اشگِ خوف و رجا ، از جذبه شوق و سوز عشق ، از ديده جاري مي ساختند كه دعا و مناجات عرفاني ، با شكوه و بي نظير امام حسين ( عليه السلام ) در عرفات نمونه اي از آنها است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ « وَكانَ الحَسَنِ بْن عَليّ ( عليهما السلام ) يَمْشي وَتساق معه المَحامِل والرِّحال » . محجّة البيضاء ، ج2 ، ص150
2 ـ احياء علوم الدين ، ج1 ، ص275 ؛ محجة البيضاء ، ج2 ، ص201
|
23 |
|
زائر خانه خدا بايد بداند كه در اين سفر قدم جاي قدم اين بزرگواران مي نهد و تأسّي به ابراهيم ( عليه السلام ) و محمد ( صلّي الله عليه وآله ) و ساير انبياي خدا ( عليهم السلام ) مي جويد كه اين مكتب انسان ساز را تأسيس و تكميل كردند ؛ مكتبي كه ميلياردها انسان را ، در طول تاريخ بشري ، تربيت كرده است .
زائر گرامي ! تشرف به حج ، پاسخ به دعايي است كه در تمام عمر كرده اي واينك به اجابت رسيده است ؛ خواسته اي كه در دعاهاي ماه مبارك رمضان ده ها بار بر زبانت جاري ساختي و اينك به تحقق پيوسته است . گويي ضيافت ماه صيام ، كه اردوگاه تصفيه نفس است ، مقدمه اي بوده براي ضيافت حج و آماده سازي روح با صيام و قيام و مناجات و ره توشه اي براي اين مهماني بزرگ خداوندي و حضور در جوار بيت الله الحرام . و اين خود رمزي است كه ارتباط صيام و حج ، و ذي حجه و رمضان را مي رساند و آن پالايش روح و تزكيه نفس در اين دو مهماني و دو اردوگاه معنوي ، تا سيراب شدن از چشمه فيض و زمزم عشق ربّاني است .
بنابراين ، از شور و عظمت حج غافل مباش و هشيار و آگاه رهسپار كوي يار شو و پيش از آنكه به حرم درآيي ، قلب را حريم دوست گردان ؛ چنانكه امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد :
« القَلْبُ حَرَم اللهِ فَلا تُسْكِن حَرَمَ الله غَيْرَ الله » ( 1 )
« قلب حرم خدا است در حرم خدا جز خدا را جاي نده » .
حافظ گويد :
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب * * * تا در اين پرده جز انديشه او نگذارم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحارالانوار ، ج70 ، ص25
|
24 |
|
تجريد قلب و خلوص نيت
الف ـ تجريد قلب :
قرآن كريم حج را حقّ مستقيم خداوند بر بندگان خوانده ، مي فرمايد : { وَللهِِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا } ( 1 )
« از براي خداوند است كه هر كس استطاعت دارد آهنگ اين خانه كند » .
حج براي خدا است و بس و هيچ چيزِ ديگر در آن جايگاهي ندارد . سفر سفر زيارت است و ديدار و قرب و حضور ، نه سياحت و تجارت يا ريا و شهرت . حتي اگر از مقاصد سياسي ، اجتماعي ، فرهنگي و اقتصادي سخن گفته مي شود ، به عنوان تابعي است از اهداف معنوي حج و جلب رضاي خدا و تقرّب او و البته اينها را با مقاصد ياد شده تضادي نيست چه ، اگر مسائل فرهنگي ، اجتماعي و سياسي ، در راستاي عزّت دين خدا و مصلحت مسلمين باشد ، مكمّل حج است .
باري ، هدف اصلي حج تقرب به خدا و تحصيل رضاي اوست و اين جز با تجريد قلب و پاكسازي آن از اغيار ميسّر نيست .
امام صادق ( عليه السلام ) با اشاره به اين آمادگي قلبي و انقطاع از غير ، و پيوستن به حق مي فرمايد :
« اذا أرَدتَ الْحَجَّ فجرّد قلبك لله عزّ و جلّ مِنْ قَبل عَزْمك مِن كلّ شاغِل و حجب كلّ حاجب . . . »
« هر گاه اراده حج كردي ، قبل از عزيمت قلب خود را از تمامي مشغله ها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آل عمران : 97
|
25 |
|
و موانع تهي ساز و براي خداوند بزرگ خالص گردان . همه امور خود را
به آفريدگارت بسپار و در تمام حركات و سكنات بر او توكّل كن و تسليم حكم و قضاي
الهي باش دنيا و راحت و خلق را رها كن و در اداي حق واجب مردم بكوش . بر زاد و
راحله و ياران و همسفران و قدرت و ثروت و جواني خود تكيه مكن . چه ، بيم آن
مي رود كه اينها دشمن و وبال تو گردند ، تا معلوم شود كه براي هيچكس توان و
چاره اي جز در پناه
خداوند متعال و توفيق او وجود ندارد . و بدانگونه
آمادگي پيدا كن كه گويي اميد برگشتن نداري » ( 1 ) .
نكته اساسي سخن امام صادق ( عليه السلام ) طريق دستيابي به روح حج ؛ يعني قصد خدا كردن است . كه جز با تجريد قلب قابل دسترسي نيست .
ب : خلوص نيت
« نيت » روح عمل است ، عمل بدون نيتِ خالص ، كالبدي است بي روح .
از سخنان پيامبر اكرم است كه فرمود :
« اِنّما الأعْمال بِالنِّيات » و « لا عَمَلَ اِلاّبِالّنيةِ » ( 2 ) .
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « خداوند در قيامت مردم را با نيت هايشان محشور مي كند » ؛ ( اِنّ اللهَ يَحْشُرُ النّاسَ عَلي نِيّاتِهِم ) ( 3 ) . بنابراين ، نخستين گام براي زائر بيت الله الحرام ، شناخت هدف و مقصود و خالص كردن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مصباح الشريعة ، ص48 - 47
2 ـ مصباح الشريعه . باب النية .
3 ـ كافي ج5 ص20 .
|
26 |
|
نيّت و توجه به آن كانوني است كه دل هاي پاكان را به خود متوجه كرده است ؛ زيرا آنچه زائر در محشر حج نيت كند ، در قيامت نيز حشر و نشرش با همان چيز خواهد بود .
چه ، حج به معناي قصد است و قصد خالص و مقصد و نيت نبايد جز خدا چيز ديگري باشد كه قبله عشق يكي بيش نيست .
آنكه با ما سر سودا سپرد * * * نيست لايق كه دگر جانگرد
هست آيين دو بيني ز هوس * * * قبله عشق يكي باشد و بس
انقطاع و هجرت الي الله
« هجرت و انقطاع » در درونِ حج نهفته و نقطه آغازين آن ، با همين فلسفه بوده است و اين فلسفه بايد در روح حج همچنان باقي و ماندگار باشد .
« هر گاه به داستان حضرت ابراهيم ( عليه
السلام ) و هجرت او با زن و فرزندش به سرزمين مكه و اسكان آنها در آن ديار
مقدس بنگريم و به حوادثي كه براي آنها پيش آمد مانند ذبح اسماعيل و فدا آمدن از
جانب خداوند براي وي و بناي خانه كعبه ، دقّت كنيم ، يك دوره كامل از سير بندگي را
مي بينيم كه يك بنده از خويشتن به خدا سفر مي كند و از سرزمين دور ، بارِ
سفر مي بندد ، تا به ساحت قرب ره مي گشايد و از زخارف دنيا و لذات و
آرزوي جاه و مال و زن و فرزند چشم مي پوشد تا از وساوس شيطان رهايي
مي يابد و با اخلاص و توجه تمام به مقام قرب و خانه كبريايي متوجه
مي گردد . اينها
منزل هايي است متعدد و پياپي كه به صورت تسلسل پيموده
مي شود و
|
27 |
|
يك داستان تاريخي را ترسيم مي كند كه از سير عبوديت بنده به سوي خدا سخن مي گويد و آداب سير و سلوك ، طلب و حضور و راه و رسم محبّت و شيدايي و اخلاص را مي آموزد و هر اندازه در راز اين اعمال و مناسك تأمل كنيم ، جلوه و جمال اين حقايق بيشتر متبلور مي گردد » ( 1 )
و تو اي زائر خانه خدا توجه داشته باش كه قدم جاي قدم ابراهيم خليل الله و خاندانش نهاده اي و به راهي كه آنان رفتند ره مي سپاري و جرعه نوش زلال زمزم آن عشقي هستي كه اسماعيل ذبيح الله بدان خاطر به قربانگاه رفت و آن پدر و پسر از آن آزمايش بزرگ و « بلاي عظم » سر بلند به در آمدند . بنابراين ، عظمت صاحبخانه را به يادآور ، و ادب حضور نگهدار و ديده از زمزم اشگ و شوق لبريز گردان ؛ چرا كه :
طواف كعبه عشق از كسي درست آيد * * * كه ديده زمزم او گشت و دل مقام خليل ( 2 )
حج هجرت است ، هجرت از « خلق الي الحقّ » ؛ يعني خلق و دنيا را پشت سر افكندن . خانه ، خانواده ، زن و فرزند ، مال و منال ، عنوان و مقام و ديگر تعلقات را رها كردن . و عجب و كبر و خودبيني و خودنمايي و توان جسماني و روح و زاد و راحله را زير پا نهادن و خليلوار از زن و فرزند و ديار و يار و جان و مال بريدن و چون اسماعيل پاي در كوير انقطاع ساييدن تا از زمزم عشق سيراب شدن و چون هاجر آسيمه سر و برهنه پاي در سنگلاخ حيرت و انقطاع از اين سو بدان سوي بي قرار و اشگبار دويدن و به خدا پناه بردن تا درخشيدن بارقه اميد را ديدن و فيض رحماني را در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ علامه طباطبائي ، تفسير الميزان ، ج1 ، ص301 آيات 125 تا 129 سوره بقره .
2 ـ وحشي بافقي .
|
28 |
|
آغوش كشيدن و در دامان مهرش جاي گرفتن .
در ميعادگاه عشق
حج وفود ، ورود به محضر خداست ، ميعادي است براي عاشقان كويش و شيفتگان وصلش . ورود به اين حريم كبريايي ، حضور روحاني مي طلبد . چه ، اين قرب ، مكاني نيست ، بلكه قرب معنوي است . شأني و عرفاني است . واين مستلزم رهايي از خلق و فناي در حق است و تا رسيدن به مقام قرب منزلها و مرحله هاست كه پيمودن آن ، مركب رهوار مي طلبد وآن چيزي جزنفس وارسته و تمسك به حبل الله و ولاي اولياءالله نيست .
بُعد مسافت اگر چه در ره او نيست * * * تا سر كويش هزار مرحله باشد
ني ز ملك جو نشان و ني ز فلك پوي * * * راه به سويش نفوس كامله باشد ( 1 )
و اين سفر تصويري است از سفر آخرت و پوشيدن احرام رمز لباس آخرت و ميقات رستاخير خلق و نمودي از محشر است كه جز با قلب سليم بدانسوي نبايد رفت ؛ { يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ مَالٌ وَلاَ بَنُونَ * إِلاَّ مَنْ أَتَي اللهَ بِقَلْب سَلِيم } ( 2 ) .
در اين سير و سفر روحاني ، زائر بايد با قلب و قالب و جان و تن و اطمينان نفس به بلدِ امنِ ايمان در آيد و با اين سرمايه بزرگ و ره توشه روحي پر معنا درون خويش را غنا بخشد و از تقوا و خشيت و بيم و اميد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ حكيم سبزواري ( اسرار ) .
2 ـ شعراء : 89
|
29 |
|
لبريز گرداند تا روح بالنده شود و به پرواز درآيد و عاطفه حبّ خدا
و
رسول و اوليا را بيدار كند . بدينسان حج نقطه تحوّلي است در حيات معنوي حاجيان
و نخستين گام اين سفر ، برون كردن جامه عصيان و پوشيدن لباس تقوا و بندگي است و
تلبيه گفتن ، پاسخي خالصانه به آن دعوتِ رباني است .
چنانكه حضرت صادق ( عليه السلام ) فرمودند : « ولبّ بمعني اجابة صافية » ( 1 ) .
زائر گرامي ! بنگر به كجا مي روي ؟ تو رو به قبله معشوق داري و خانه بهانه اي است كه ره گم نشود . پس لوح دل از ماسوي الله پاك گردان و جان به سوداي محبّت يار بسپار و در اين بازار معنوي به قرب دوست و دولت پايدار آخرت بينديش ، نه مقصد ديگر ؛ چنانكه پيامبر گرامي ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« الحَجّة ثَوابها الجَنّة و العمرة كفارة كلّ ذَنْب » ( 2 )
« پاداش حج بهشت است و عمره كفاره هر گناه است » .
اي دل اگر عزم ديار يار داري * * * قصد حجاز و كعبه ديدار داري
شوق شهود حضرت دلدار داري * * * اول ز دل نقش سوي الله پاك گردان
بايد نخست از جامه عصيان درآيي * * * با جامه طاعت به كوي دلبر آيي
بشكست اگر پايت در اين ره با سرآيي * * * تا گام بتواني زدن در كوي جانان ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مصباح الشريعه ، ص48
2 ـ وسائل الشيعه ، ج8 ، ص66
3 ـ مهدي الهي قمشه اي .
|
30 |
|
اصناف حج گزاران
و بديهي است كه رسيدن به مقام قرب و پاداش اخروي ، شرايط لازم را مي طلبد و هر زائري تنها با تشرف ، چنين شايستگي را پيدا نمي كند . چه بسيارند كساني كه اين آمادگي را كسب نكرده و از عرفان و معنويت حج بهره اي نبرده اند و آن را به اغراض و مقاصد مادي و دنيوي آلوده اند ؛ چنانكه در روايات از سخنان معصومين به اين امر هشدار داده شده است . از جمله پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :
« يأتي عَلي النّاس زمانٌ يَكُونُ حَجّ الملوك نزهة و حجّ الأغنياء تجارة و حجّ المساكين مسألة » ( 1 ) .
« زماني براي مردم مي آيد كه حج شاهان تفرّج ، حج توانگران تجارت و حج نيازمندان گدايي است » .
مرحوم شيخ حرّعاملي صاحب وسائل ، در اينجا توضيحي دارد كه ذكر آن بي تناسب نيست . وي مي گويد : « اين روايت به طور صريح بر بطلان حج دلالت ندارد و در مقام نكوهش هم نيست بلكه صرفاً جنبه اِخباري دارد . و يا اينكه مقصودش نكوهش كساني است كه تنها به قصد تفريح و تجارت به حج مي روند و يا بيانگر كراهت آميختن حج به تجارت و امثال آن مي باشد هر چند حج مجزي است و با انجام آن تكليف ساقط مي شود » ( 2 ) .
در هر حال اختلاف درجات ايمان و مراتب اخلاص ، امري طبيعي و اجتناب ناپذير است ، اما در اين ميان آنچه مسلّم است اينكه : هر عبادتي كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ تهذيب ، ج5 ، ص463
2 ـ وسائل الشيعه ، ج8 ، ص41
|
31 |
|
صرفاً با انگيزه منافع مادي باشد ، پذيرفته نيست و هر اندازه
درجه
اخلاص ، معرفت و فضل و كمال بالاتر برود ، ارزش عمل و پاداش آن
افزون تر خواهد بود .
امام صادق ( عليه السلام ) با اشاره به اختلاف درجه حج گزاران و بهره اي كه از اين سفر مي برند ، مي فرمايد : « حج گزاران سه گروه اند :
1 ـ آنان كه برات آزادي از آتش دوزخ گيرند .
2 ـ آنان كه از گناهان پاك شوند ؛ همانند روزي كه از مادر زاده شده اند .
3 ـ كساني كه مال و خاندانشان حفظ و حراست شود ، و اين كمترين بهره اي است كه حج گزار با آن بر مي گردد » ( 1 ) .
بنابراين هيچ زائري از فيض حج بي بهره نمي ماند و دست خالي برنمي گردد اما بايد همت بلند داشته باشد و به چيزي فراتر از اهداف زودگذر دنيوي بيانديشند ؛ به چيزي كه ماندگار و جاودانه است .
به قول حافظ :
تو بندگي چو گدايان بشرط مزد مكن * * * كه خواجه خود كرمِ بنده پروري داند
آموزش احكام و مناسك
از تكاليف اوليه يك مسلمان ، فراگيري فقه و احكام دين است . امام باقر ( عليه السلام ) فقه دين را يكي از عناصر كمال برشمرده و فرمايد : « كمال به مفهوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل الشيعه ، ج8 ، ص65 ، « الحجاج ثلاثة : صنف يعتق من النار و صنف يخرج من ذنوبه كهيئته يوم ولدته امه و صنف يحفظ في اهله و ماله فذاك ادني ما يرجع به الحاج » .
|
32 |
|
كامل آن ، به تفقّه در دين ، صبر در مصيبت و تدبير امر معاش است » ؛ ( الكمال كلّ الكمال التفقّه في الدّين و الصّبر عَلَي النائبة و تقديرُ المَعِيشة ) ( 1 )
امام صادق ( عليه السلام ) به ابان بن تغلب مي فرمايد : « دوست دارم بر سر يارانم تازيانه بخورد تا در دينشان فقيه و داناگردند » ؛ ( قال ( عليه السلام ) : يا أبان لوددت أنّ أصحابي ضربت رؤوسهم بالسياط حتّي يَتَفَقَّهُوا ) ( 2 )
در روايت ديگر از آن حضرت آمده است : « آنكه بدون بصيرت عمل كند ، به كسي ماند كه به بيراهه مي رود ، كه سرعتِ سير ، جز دوري از مقصد براي وي نيفزايد » ؛ ( العامِل عَلي غَيْر بصيرة كالسائر عَلي غير الطريق ، لايزيده سرعة السير الاّ بُعداً ) ( 3 )
فقه دين به مفهوم عام ، هر چند شامل كليه شرايع و تكاليف ؛ اعم از مسائل عبادي ، حقوقي ، سياسي ، اجتماعي ، فردي و اجتماعي است ، اما محور سخن ما در اينجا مسائل مورد نياز حج گزاران است كه بايد براي اين سفر فرا گيرند . و اين از مهمترين وظايف زائر است ؛ زيرا او براي انجام فريضه اي مهم و يا عمره مفرده مستحبي ، آماده مي شود كه اگر تكاليف مربوط به آن بطور صحيح انجام نشود ، نه تنها سعي و تلاشش عبث و بيهوده خواهد بود و تكليفش ساقط نمي شود ، بلكه عواقب جبران ناپذيري در زندگي فردي و خانوادگي براي وي خواهد داشت . بنابراين ، اكنون كه پس از انتظار طولاني توفيق تشرف دست داده ، بيش از هر چيز به قبولي اعمال خود كه هدف اصلي اين سفر است بايد فكر كرد و نه امور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ اصول كافي ، ج1 ، ص32
2 ـ اصول كافي ، ج1 ، ص31
3 ـ همان ، ص43
|
33 |
|
ديگر و اين امر به فقه دين و انجام صحيح عمل و ساير شرايط
بستگي
دارد و از همين جاست كه ضرورت آموزش فقه و معارف حج احساس مي گردد .
پيامبر گرامي و ائمه ( عليهم السلام )
اهتمام بسيار داشتند تا مسائل حج را به
مردم بياموزند و چهره حج را از
آنچه در جاهليت مرسوم بوده است ،
بزدايند .
امام صادق ( عليه السلام )
مي فرمايد : « رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله
) ده سال در مدينه بسر بردند و حج ننمودند ( 1 ) تا اينكه آيه {
وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَي
كُلِّ
ضَامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق } ( 2 )
نازل شد و موظف گرديد در ميان مردم آهنگ حج را ندا دهد تا پياده و سواره از
راههاي دور بيايند . به دنبال اين فرمان ، حضرتش مناديان را دستور دارد تا با بانگ
بلند اعلام كنند : كه پيامبر عازم حج است . در پي اين اعلام ، مردم مدينه و اطراف
آن و ساير اعراب آگاه شدند و براي برگزاري فريضه حج گرد آمدند تا در ملازمت
پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) حج گزارند
مسائل ومناسك را از آن حضرت فراگيرند آنگاه امام صادق (
عليه السلام ) تمام اعمال و مناسك را ، كه رسول خدا
( صلّي الله عليه وآله ) انجام داده بودند ، از آغاز تا پايان ، بطور مشروح
بيان فرموده است . ( 3 ) بدين ترتيب حج پيامبر گرامي ( صلّي الله عليه وآله ) آموزش عملي مناسك نيز بود كه
پيروانش آن را براي هميشه و تا قيامت دستور العمل قرار داده و مي دهند .
1 ـ از روايات ديگري استفاده مي شود كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بطور مكرر حج گزارده اند ، اما حج به صورت رسمي و اعلام عمومي ، همان « حجة الوداع » بوده است .
2 ـ حج : 27
3 ـ تهذيب ، ج5 ، ص457 - 454
|
34 |
|
گستردگي مسائل و اسرار حج
نكته شايان ذكر ، گستردگي بي مانند مسائل حج و اسرار معنوي
آن است . زرارة بن اعين مي گويد : خدمت امام صادق (
عليه السلام ) عرض كردم : فدايت شوم ، چهل سال است كه از حج و مسائل و اسرار
آن مي پرسم و شما فتوي مي دهيد ! ( و آنها تمام نمي شود ) حضرت
فرمود : زراره ! خانه اي كه
فرشتگان دو هزار سال قبل از آدم به سوي آن حج
گزاردند ، انتظار داري مسائل آن طي چهل سال به پايان رسد » ؟ ( يا زرارة ! بيت
حُجَّ اِلَيه قبل آدم بِألفَي عام ، تريد أن تفني مسائله في أربعين عاماً )
( 1 ) .
با اين حال تفاصيل احكام و مناسك حج و اسرار معنوي و معارف عرفاني و اخلاقي و آثار اجتماعي ، سياسي ، فرهنگي و اقتصادي اين فريضه جهانشمول ، در كلام و عمل معصومين ( عليهم السلام ) بويژه سخنان امام صادق ( عليه السلام ) براي تمامي مسلمانان تبيين شده كه ديگران نيز به نقش تعاليم آن حضرت ، در بيان مناسك ، اعتراف كرده اند .
شيخ صدوق ( رحمه الله ) ، از قول نعمان بن ثابت ، ابوحنيفه ؛ يكي از پيشوايان معروف اهل سنت آورده است كه گفت :
« لَوْلا جعفربن محمّد ماعَلِمَ النّاسُ مَناسِكَ حَجِّهم » ( 2 ) .
« اگر جعفر بن محمد ( عليهما السلام ) نبود ، مردم به مناسك حج خود دانا و آگاه نمي شدند . »
وظايف امروز ما و زائران
يكي از وظايف مهمّ برنامه ريزان حج و عمره ، بويژه روحانيان كاروانها ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ الفقيه ، ج2 ، ص306
2 ـ الفقيه ، ج2 ، ص307 ، ح1517
|
35 |
|
اين است كه مسائل حج را براي زائران بيان كنند و فلسفه و اسرار آن
را
توضيح دهند . وظيفه زائران نيز آن است كه مناسك حج را طبق فتواي مرجع و فقيه
مورد نظر خود فراگيرند و با شركت در جلسات آموزشي و توجيهي قبل از عزيمت و احكام ،
مناسك را ياد گيرند و چگونگي آن را مورد توجه قرار دهند و هر نقطه ابهامي را از
روحانيون محترم كاروان ها بپرسند و آگاهانه راهيِ اين سفر شوند تا از عواقب
نامطلوب بي خبري از احكام در امان بمانند .
نماز و ساير احكام
علاوه بر مناسك حج و عمره احكام و مسائل ديگري است كه اگر به وجه صحيح انجام نشود ، به اعمال حج لطمه مي زند ؛ مانند مسائل طهارت و نجاست ، غسل ، وضو ، تيمم و . . . كه همگي در طواف و نماز آن شرط ضروري است ، و همچنين اصلاح قرائت و اذكار و كيفيت انجام نماز و مقدمات و مقارنات از وظايف بسيار مهم زائر است كه علاوه بر نياز مبرم اعمال حج به آنها ، در تمام عمر براي مكلّف ضروري است ؛ زيرا نماز يك فريضه همگاني است از آغاز تكليف تا پايان زندگي ، در سفر و حضر ، به هنگام سلامت و بيماري و بالأخره در همه حال و در همه شرايط بايد انجام شود و كوتاهي در يادگيري احكام آن ، گناهي است غيرقابل گذشت بويژه براي زائران خانه خدا كه بايد اعمال و عباداتشان براي ديگران الگوي عمل باشد .
زائر خانه خدا بايد چند ماه قبل از عزيمت ، از صحّت نمازِ خود
مطمئن شود و نزد علماي محل يا كساني ديگركه مورد اطمينان هستند
برود و قرائت و
اذكار و نماز خود را عرضه كند تا اگر اشكالي داشت ، به
|
36 |
|
طور جدّي در صدد رفع و اصلاح آن برآيد و قبل از سفر ، نزد روحاني گروه تمرين كند و در طول سفر نيز در رفع اشكالات آن بكوشد و به جاي صحبت هاي غير مفيد و سخن گفتن از بازار و خريد و فروش اجناس ، به فكر اصلاح عبادات و اعمال خود باشد و روي اين كار وقت بگذارد و از ديگر زائران و همسفران در اصلاح قرائت و اعمال و آداب نماز كمك بگيرد . و افزون بر اينها ، از ويژگي نماز در حرمين و در جماعت اهل سنت و احكام ويژه آنها نيز آگاه گردد كه در موارد بعدي بدان اشاره خواهيم داشت .
اصلاح مال و مسائل حقوقي
از ديگر وظايف زائر پيش از عزيمت ، اصلاح دارايي و رسيدگي به حقوق شرعي در رابطه با خدا و مردم است ( هر چند كه اين وظيفه نيز براي همه عمر مي باشد و اختصاص به امر حج ندارد ) .
در روايات معصومين ( عليهم السلام ) از پاكيزه كردن مال به عنوان شاخصه شرافت و مروّت ياد شده است . امير مؤمنان ( عليه السلام ) خطاب به فرزندش حسن بن علي ( عليهما السلام ) مي فرمايد : « پسرم ! مروت چيست ؟ او در پاسخ مي گويد : عفت و پاكدامني و اصلاح دارايي » ؛ ( سَأَلَهُ عَلِي : يا بُنَيَّ ما المروّة ؟ قال : العِفاف وَاِصْلاحُ المال ) ( 1 ) .
همچنين در روايت ديگري آمده است كه معاويه از امام حسن ( عليه السلام ) همين پرسش را كرد و امام در پاسخ فرمود : « مروّت اين است كه آدمي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل ، ج8 ، ص319
|
37 |
|
نسبت به دين خود جدّي باشد و در اصلاح مال خود بكوشد و به اداي حقوق قيام كند » ( قال ( عليه السلام ) : شح الرجل علي دينه و اصلاح ماله و قيامه بحقوقه ) ( 1 )
حج و عمره و هيچ عبادت ديگري با مال حرام يا مشتبه به حرام ، پذيرفته نمي شود و اصولاً سزاوار نيست كه مال و دارايي مسلمان به حرام آلوده باشد و موظّف است دست كم هر سال يكبار مسائل مالي و حقوقي خود را روشن سازد و اگر مديون است در پرداخت آن مسامحه نكند .
بنابراين ، اگر زائر تاكنون به وجوهات شرعي پايبند نبوده ، اكنون كه عزم حج و زيارت دارد ، بايد به فقيه و عالمي رجوع كند و وضعيتِ مالي خود را ، از آغاز اشتغال به كسب و درآمد ، در ميان بگذارد و اگر خمس ، زكات ، نذورات يا صدقات بر ذمه دارد ، در اداي آن بكوشد تا حج و عمره اش صحيح باشد و اگر تعهدي در پرداخت نمود ، خود را در انجام آن ملزم و مديون بداند .
در توقيع شريف حضرت مهدي ـ ارواحنا فداه ـ آمده است :
« لعنة الله و الملائكة و الناس أجمعين عَلَي مَنْ أكَلَ مِنْ مالِنا دِرْهماً حَراماً » ( 2 )
« لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر كسي باد كه درهمي از مال ما را به حرام بخورد » ( 3 ) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل ، ج8 ، ص319
2 ـ احتجاج طبرسي ، ص480
3 ـ با تأسف گاهي ديده مي شود كه زائر به هنگام عزيمت به حج ، حساب مال خود را كرده ، تعهد مي سپارد و وجوه شرعي را با روحاني و عالمي دست به دست مي كند و مديون مي شود ، امّا پس از بازگشت ، آن را به دست فراموشي مي سپارد و مال امام زمان و سهم سادات فقير را پرداخت نمي كند ، با اين تصوّر غلط كه محاسبه مال تنها براي چند روز ايام حج بوده و با اتمام حجّ مسؤوليت تمام مي شود !
و اين در حالي است كه همين افراد ، پس از بازگشت از سفر ، سوغات فراوان با خود مي آورند . سفره هاي رنگين مي گسترند و . . .
اين حقايق تلخ هر چند درباره جمعي خاص و افرادي ويژه صادق است ، امّا تجارب تلخ آن براي ديگران وسيله تنبّه است .
|
38 |
|
روايات اهلبيت ( عليهم السلام ) بر اين مطلب تصريح و تأكيد مي كند كه : حج زماني پاسخ واقعي به دعوت الهي است كه با مال حرام انجام نشود .
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « هرگاه كسي از راه غيرحلال مالي كسب كند و تلبيه حج بگويد ، در پاسخ او گفته مي شود : « لالبّيك و لاسعديك » ؛ « نه ، تو پاسخ مثبت نداده اي ، مبارك و ميمون مباد تو را » . و اگر مالش را از راه حلال به دست آورد ، گويند : « لبّيك و سعديك » ؛ « بله ، بله خوش آمدي » . ( إذا اكتسب الرجل مالا من غير حله ثم حج فلبيّ نودي لا لبيك و لا سعديك وان كان من حله فلبّي ، نودي لبيك و سعديك ) . ( 1 )
مسائل حقوقي مردم
زائر همچنين بايد در پرداخت ديون مردم اهتمام ورزد و اگر مال او به حرام ، ربا ، رشوه ، غصب ، مظالم و حق الناس آلوده است ، در حل و اصلاح آن بكوشد و با صاحبان حقوق ، به نوعي مصالحه كند و آنان را راضي نمايد و به پيشگاه خداوند نيز توبه و استغفار كند .
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « وَاخْرُجْ مِنْ حُقُوق يَلْزَمُكَ مِنْ الْمَخْلُوقين » ( 2 ) ؛
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ الحج و العمره في الكتاب والسنة ، ص250 ، به نقل از فقيه : 1 ، ص189
2 ـ مصباح الشريعه ، ص48
|
39 |
|
« حال كه عزم حج داري حقوقي را كه از ناحيه خلق بر ذمّه تو است ادا كن و از عهده آن بدر آي . »
مسائل اخلاقي
اگر زائر با كسي كدورتي دارد و كساني از او ناراضي هستند و به
دلايل اخلاقي در برابر ديگران مسؤول است ، قبل از عزيمت در اصلاح اين
مشكل همت
گمارد . حقوق اخلاقي والدين ، همسر ، فرزندان ، برادر و خواهر ، اقوام و خويشاوندان
، همسايگان ، همكاران و ساير مردمان از اينگونه است . يا اگر از كسي غيبتي كرده يا
تهمت و افترايي زده ، يا كينه و عداوتي در دل داشته ، خود را از آلودگي آن پاكيزه
كند و از ذمّه آن بدر آورد ؛ زيرا حقوق ، منحصر به مسائل مالي نيست و مسائل اخلاقي
و معاشرتي ، اگر مهم تر نباشد ، دست كم ندارد . يكي از فلسفه هاي توديع و
خداحافظي همين است كه در چنين لحظاتي كه زائر عزم سفر دارد ، برخورد عاطفي او با
افراد مي تواند كدورتها را برطرف سازد و گاه مي شود با يك ديدار و توديع
و عذرخواهي ، كوهي به كاهي بخشيده شود و صاحب حق درگذرد .
تأمين هزينه زندگي
از شرايط وجوب حج ، قدرت زائر بر تأمين هزينه زندگيِ
خود ،
خانواده و افراد واجب النفقه و « رجوع به كفايت » پس از بازگشت از سفر حج است
. بنابراين زائر نبايد تنها به راحتي و رفاه
خود در سفر فكر كند بلكه بايد رفاه
حال زن و فرزند و افراد تحت
تكفل خود را در نظر گيرد كه آنان در نبودن وي در رنج
و مشقّت نباشند
|
40 |
|
و خود نيز پس از بازگشت بتواند هزينه زندگي اش را طبق
شأنش
تأمين كند .
وصيت
يكي از سنت هاي حسنه كه از ديرباز در ميان مؤمنان مرسوم بوده
وصيت كردن است . در فقه نيز بابي است به عنوان « وصايا » كه فروع فقهي و احكام
مسأله را به بحث نهاده است . درباره وصيت به هنگام عزيمت به
سفر نيز سفارش شده و
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد :
« مَنْ رَكِبَ راحِلَة فليوص » ( 1 ) ؛ « كسي كه بر مركب سفر مي نشيند بايد وصيت كند » . بنابراين بسيار پسنديده است كه زائر قبل از عزيمت وصيت نامه اي تنظيم كند و حقوق واجب شرعي و ديون و محاسبات مردمي را كه فعلا پرداخت آن مقدور نيست در آن بنويسد و اعمال خيري را كه مي خواهد ديگـران پس از وي انجـام دهند و تصرفـات ديگر را يادآور شود و به اميني بسپارد .
درباره وصيت ، كلامي است از علي ( عليه السلام ) كه نقل آن در اينجا بي مناسبت نيست . آن حضرت مي فرمايد :
« يَابْنَ آدَم ! كُنْ وَصِيّ نفسك في مالك وَاعْمَل فِيهِ ماتؤثر أن يُعمل مِنْ بَعْدِك » ( 2 ) ؛ « اي فرزندآدم ! تو خود وصي خود در دارايي ات باش و عمل كن آنچه را دوست داري پس ازتو درآن عمل شود » .
اين سخن تأكيد ميورزد كه ثروت اندوزي نكن و براي ديگران نگذار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج4 ، ص542
2 ـ نهج البلاغه ، محمّد عبده ، قصار ، ص256
|
41 |
|
بلكه كار خيري كه مي تواني و مي خواهي انجام دهي خود با
دست خود
انجام ده و به ديگران موكول نكن ؛ زيرا نمي داني كه ديگران پس از
تو چه خواهند كرد . بعلاوه اعمال صالحي كه انسان خود با ايمان و اخلاص و گذشت انجام
دهد ارزش و پاداش ديگري دارد .
در هر حال ، در اين دو روايت تضادي نيست بلكه آنها مكمّل يكديگرند و هر يك در جاي خود صحيح است .
تهذيب نفس و آمادگي روحي
زمنجلاب هوس گربرون نهي قدمي * * * نزول در حرم كبريا تواني كرد
زائر گرامي ! بدان كه سفر بسيار مهمي را در پيش داري ، به مهماني خداوند رهسپاري ، پس براي اين مهماني بزرگ خود را مهيا ساز . روح را مصفا كن و هفته ها پيش از عزيمت با مراقبت هاي اخلاقي و مجاهدت و خودسازي ، در تهذيب نفس بكوش تا شايسته چنين سفر روحاني و حرم كبريايي شوي . چشم و گوش و دست و زبان و قلب و قالب را از معاصي مصون بدار و از گناهان گذشته توبه و استغفار كن و به درگاه خدا تضرع نما كه لياقت درك محضرش را به تو عنايت كند . با تلاوت قرآن ، دعا و توسل ، عبادت و تهجد ، تفكر و تأمل ، مراقبه و محاسبه خود را از آلودگي ها پيراسته گردان و آرايش معنوي ده و در حفظ ظاهر و باطن بكوش و به صورت اسلامي و سيرت ايماني اهتمام ورز ، تا شايستگي تشرف به بارگاه دوست و محضر محبوب را به دست آري و لايق زيارت بيت الله و قبر رسول الله و ائمه طاهرين ( عليهم السلام ) شوي و از عبادت خود لذت ببري و با عمل مقبول و سعي مشكور از سفر حج بازگردي .
|
42 |
|
علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
« كَيْفَ يَجِدُ لَذّة العِبادَة مَنْ لا يَصُومُ عَنْ الْهَوي » ( 1 )
« كسي كه از روي هواي نفس روزه نگيرد و كف نفس نكند ، چگونه مي تواند لذت عبادت را دريابد ؟ »
رهنمود امامان ( عليهم السلام )
تهذيب وتزكيه نفس از رذائل وتحلّي به فضائل دررهگذار حج ، به طور گسترده اي در سخنان معصومين ( عليهم السلام ) منعكس است ؛ از جمله در كتاب مصباح الشريعه از امام صادق ( عليه السلام ) نقل شده كه فرمود :
« براي حج بگونه اي مهيا باش كه گويي ديگر اميد برگشتن نداري . با همسفرانت نيكو مصاحبت كن . اوقات نمازهاي فريضه و سنت هاي نبوي را مراقب باش و بر آنچه از ادب و بردباري و صبر و شكر و مهرباني و بخشندگي و تدارك توشه آخرت بر تو واجب شده است مداومت كن و با آب توبه خالصانه خود را از آلودگي گناه شستوشو ده و جامه صدق و صفا و خضوع و خشوع در بر كن و از آنچه تو را از ياد خدا غافل مي سازد و از اطاعت او باز مي دارد ، احرام بند و با هروله از هواي نفس بگريز و با رفتن به منا از غفلت و لغزش ها بدر آي و آنچه را كه بر تو حلال نيست و استحقاق نداري آرزو مكن و در عرفات به خطا اعتراف كن و با خدا عهد ببند و با وحدانيت او به ساحت قربش تقرب جوي ، و در مزدلفه ( مشعر ) تقوا و پرهيزكاري پيشه ساز و روح خود را بر بلنداي قله كوه به ملأ اعلي عروج ده ، و با قرباني كردن ، گلوي هوا و طمع را ببر و با رمي جمرات ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ تصنيف غرر الحكم ، ص199
|
43 |
|
شهوت ، رذيلت و پستي و اعمال نكوهيده را رمي و طرد كن و با
ستردن
موي ، عيوب ظاهر و باطن را از خود دور ساز . در صفا روح خود را تصفيه كن و
در مروه جوانمردانه با خدا پيمان بند كه صفات ناشايست را رها سازي و بر آنچه در حج
با خدا شرط كردي استقامت ورزي و بر عهد خود با خدا و عمل براي آخرت استوار باشي »
( 1 ) .
دراين باره روايات بسياري است كه بخشي از آن در آداب و اخلاق
سفر خواهد آمد . در اينجا به يك روايت ديگر از سخن امام باقر ( عليه السلام ) بسنده مي كنيم . آن حضرت
مي فرمايد : « چگونه آهنگ اين سفر مي كند كسي كه
داراي سه خصلت نباشد
:
الف : ورع و پرهيزكاري كه او را از معاصي خداوند باز دارد .
ب : بردباري كه به وسيله آن بر خشم و غضب فائق آيد .
ج : حسن معاشرت با همسفران خود » ؛ ( مايعبأ من يسلك هذا الطريق اذا لم يكن فيه ثلاث خصال : وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَن معاصي الله وَحِلْمٌ يَمْلِكُ بِهِ غَضَبَهُ وَحُسْنُ الصحبة لِمَنْ صَحِبَهُ ) ( 2 ) .
شايسته است روحانيون محترم كاروان ها ، گفتار امام سجاد ( عليه السلام ) با شبلي ، سخنان اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) در نهج البلاغه و بيانات امام صادق و امام رضا ( عليهما السلام ) را كه در كتاب علل الشرايع و وسائل الشيعه و ساير منابع روايي آمده و گنجينه هايي است پربها ، براي زائران بيان كنند تا با آمادگي روحي بيشتر عازم حج شوند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مصباح الشريعه ، ص49 - 48
2 ـ الكافي ، ج4 ، ص286 ؛ الحج و العمره ، ص253
|
44 |
|
انتخاب همسفر مناسب
يكي از نيازهاي مسافر ، همسفر مناسب و شايسته است . در سخنان
پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) آمده است : «
نخست رفيق انتخاب كن و آنگاه راهي
سفر شو » ؛ « الرفيق ثمّ الطريق »
( 1 ) و « الرفيق ثم السفر » ( 2 ) همسفر
خوب
و شايسته كسي است كه مؤدب به آداب حسنه و متخلّق به اخلاق فاضله ، امين ،
عفيف ، راستگو ، متواضع ، مهربان ، بي تكلّف ، دانا ، دلسوز ، مشوق خير و ياور
دين و دنياي انسان باشد . بنابراين زائر قبل از عزيمت
بايد همسفري با اين اوصاف
برگزيند كه يار و مددكار او در نشيب
و فراز سفر باشد و از مصاحبت افراد سست
ايمان و وظيفه نشناس بپرهيزد .
در روايات معصومين ( عليهم السلام ) از ويژگي هاي مصاحبان و همسفران و همنشينان ، و تأثيري كه در سرنوشت آدمي دارند ، بسيار سخن گفته شده . از جمله ابن عباس مي گويد : از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) پرسيدند بهترين همنشين ها كيانند ؟ حضرت در پاسخ فرمود :
« كسي كه ديدارش شما را به ياد خدا بياندازد ، گفتارش بر علم و دانشتان بيفزايد و عملش شما را به آخرت راغب گرداند » ؛ ( مَنْ يذكركم الله رؤيته ، و يزيد في علمكم منطقه ، و يرغبكم في الآخرة عمله ) ( 3 )
و نيز از سخن آن حضرت است كه فرمود : « لا تصاحب اِلاّ مؤمناً
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل ، ج8 ، ص229
2 ـ وسائل ، ج8 ، ص229
3 ـ وسائل ، 8 ، ص412
|
45 |
|
وَ لايَأكل طَعامك اِلاّتقي » ( 1 ) ؛ «
جز با مؤمن مصاحبت نكن و غذاي تو را جز
پرهيزگار نخورد » .
و نيز علي ( عليه السلام ) مي فرمايد : « با كسي كه براي تو در سفر ارج نمي نهد ، آنگونه كه تو براي وي ارج مي نهي ، مصاحبت نكن » ؛ ( لا تصحبنّ في سفر مَنْ لايري لك من الفضل عليه كما تري له عليك ) ( 2 )
همسفر بايد در هر پايه و جايگاهي كه هست ، حرمت ديگران را نگهدارد و به چشم برتري به خود ننگرد و تنها از ديگران انتظار تعظيم نداشته باشد بلكه بايد بدور از عناوين و مشخصه هاي فردي يا اجتماعي به ديگران احترام بگذارد .
در باب مصاحبت و ويژگي آن ، امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد :
« باكسي هم صحبت باش كه زيور و آبروي تو باشد نه آنكه مي خواهد به وسيله تو كسب آبرو كند » ؛ ( أصْحبْ مَنْ تتزيّن به ولاتصحب من يتزين بك ) ( 3 )
همچنين آن حضرت گزينش ياران و مصاحبان را به دو چيز مشروط ساخته است :
الف : مراقبت اوقات نماز .
ب : نيكي كردن در راحت و رنج .
« اختبروا اِخوانكم بخصلتين فاِنْ كانَتا فيهم وَاِلاّ فاعزب ثمّ اعزب : المحافظة علي الصلوات في مواقيتها و البرّ بالإخوان في العُسْر واليُسْر » ( 4 ) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ نكـ : احياء العلوم ، ج2 ، ص321
2 ـ وسائل ، ج8 ، ص302
3 ـ همان ، ص301
4 ـ كافي ، ج1 ، ص326 ؛ وسائل ، ج8 ، ص503
|
46 |
|
« برادرانتان رابا دوخصلت بيازماييد ، اگرداراي اين دوخصلت بودند مصاحبت كنيد و گرنه از آنان جداً فاصله بگيريد : يكي مراقبت در انجام نمازها در اوقات مقرّر آن ، ديگر نيكي كردن به برادران در دشواري و رفاه » .
باري ، همسفر در سرنوشت زائر تأثير فراوان دارد . اگر شايسته و صالح باشد : ره آورد معنوي حج را افزون مي سازد ، در مجاورت او اخلاق زائر متحول مي گردد و در انجام تكاليف خود بهتر موفق مي شود و از اوقات گرانبهاي اين سفر مبارك بهره كامل مي گيرد و آن را بيهوده هدر نمي دهد و در نشيب و فراز سفر ياري مي رساند .
البته زائر همانگونه كه در جستجوي چنين همسفري است و از ديگران اينگونه انتظار دارد ، خود نيز براي همسفران بايد بدينگونه عمل كند تا حق مصاحبت را ادا كرده باشد .
لوازم سفر و توشه حلال
تهيه و تدارك زاد و توشه حلال و امكانات و لوازم سفر از ديگر آدابِ مقدماتيِ حج و زيارت است . در سفر نمي توان همه امكانات لازم را همراه داشت لذا بايد به لوازم ضروري بسنده كرد . بخشي از اين لوازم و امكانات امروزه به وسيله سازمان حج و زيارت و كاروانها و هيأت پزشكي تهيه و تدارك مي شود و بخشي ديگر را زائر بايد براي خود تأمين كند كه موارد آن به وسيله مدير كاروان و از طريق جزوات آموزشي به اطلاع زائران مي رسد .
روايات نيز در خصوص لوازم سفر مواردي را خاطرنشان ساخته است . سيد بن طاووس در كتاب « امان الاخطار » آورده است : هرگاه
|
47 |
|
پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله )
سفر مي كردند ، پنج چيز با خود همراه مي بردند : آيينه ،
سرمه دان ، قاشق ، مسواك و قيچي » ؛ ( اِنّ النّبي اذا سافر حمل خمسة
اشياء : المراة والمكحله والمِذري والسواك ، ـ و في رواية ـوالمقراض ) . (
1 )
در روايت ديگر ، علاوه بر اينها ، از شيشه روغن ( دارو ) و شانه ، و نخ و سوزن نام برده شده است . ( 2 )
همچنين بنا به نقل سيد بن طاووس از امام صادق ( عليه السلام ) : « همراه داشتنِ انگشترِ عقيق در سفر حرز و امان است » . ( الخاتم العقيق امان في السفر ) ؛ ( الخاتم العقيق حرز في السفر ) ( 3 )
و در روايت ديگر از همراه داشتن انگشتر فيروزه نيز ياد شده است . ( 4 )
امروزه عمده لوازم ضروريِ زائر عبارت است از : حوله احرام دو دست ، لباس مناسب ، سرپايي ، مسواك ، كتاب مناسك و دعا ، داروهاي خاص كه ممكن است در سفر مشكل به دست آيد ، وسيله تراشيدن سر ، ناخن گير ، قيچي كوچك ، قمقمه آب ، ملافه شخصي و آينه و امثال اينها .
تذكر ضروري
و همين جا تأكيد مي كنيم كه زيبنده حج گزار نيست كه اشياي قاچاق با خود حمل كند كه مجازات سختِ قانوني دارد و در پاره اي موارد مجازاتش اعدام است . و علاوه بر اين ، زائر نبايد در فكر تجارت باشد و اجناس براي فروش حمل كند و در بازارهاي جده و مكه و مدينه به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل ج8 ، ص314 ؛ احياء العلوم ، ج2 ، ص245
2 ـ مستدرك ، ج8 ، ص217
3 ـ همان ، ص217
4 ـ وسائل ، ج8 ، ص314
|
48 |
|
پسته فروشي ، زعفران فروشي و امثال آن بپردازد كه بسيار
زننده و
دون شأن زائران ما است . كسي كه به حج و عمره مي رود و مبالغي
هزينه مي كند ، از اين سودهاي ناچيز درگذرد تا آبروي خود و آبروي نظام اسلامي
را نگهدارد . اين كار براي همه ناپسند است ، بويژه بانوان . نگارنده مناظر زننده
اينگونه اعمال ناپسند را مكرر ديده ام و خاطره آن همواره مرا مي آزارد و
هر ناظر ديگري را آزرده مي سازد .
به اميد آنكه زائران گرامي توجه كامل به اين نكات داشته باشند و در آموزش به آنان تذكر مكرر داده شود . برخي از زائران توجه ندارند كه با چه مشكلاتي و هزينه اي داده اند به حج مي روند و دولت جمهوري اسلامي نيز بهاي سنگيني براي حج هزينه مي كند . لذا بي انصافي است كه زائر به اين نعمت و خدمت بي توجه باشد و با برخي اعمال نامناسب ، زحمات خود و ديگران را بر باد دهد .
ره توشه تقوا
آنچه از نظر گذشت ، از لوازم سفر زائرند ، اما ره توشه واقعي سفر حج ، چيز ديگري است كه اين سفر الهي را معني مي بخشد و پربار مي كند و آن تقواي قلب است . چنانكه قرآن كريم اشاره فرمود :
{ وَمَاتَفْعَلُوا مِنْ خَيْر يَعْلَمْهُ اللهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَالزَّادِ التَّقْوَي } ( 1 )
« و عمل خيري كه مي كنيد خدا مي داند و توشه برگيريد كه بهترين توشه تقوا و پرهيزگاري است » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بقره : 199
|
49 |
|
سفر حج نموداري است از سفر آخرت و همچنانكه امام صادق ( عليه السلام ) بيان مي كند : ( 1 ) «
آنچه در اين سفر مي گذرد يادآور آخرت و آمادگي براي آن
و اشاره به مرگ و
قبر و بعث و نشور و حال بهشتيان و دوزخيان است » و همانگونه كه توشه آخرت
تقواست ، توشه سفر حج نيز جز تقوا چيزي نيست . با تقوا بايد رفت و با تقواي بيشتر
مراجعت كرد و زائر بايد به اين توشه معنوي فكر كند تا شايسته ضيافة الله شود و
به تداركات ظاهري و راحتي وسيله سفر و پذيرايي و خواب و خوراك چندان وابسته نباشد
كه از كاروان اهل معني فرو ماند .
توديع و بدرقه مسافر
ازآداب مقدماتي سفر اين است كه مسافر توديع و خدا حافظي كند و بي خبر به سفر نرود . امام صادق ( عليه السلام ) ازقول پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) نقل كرده كه فرمود :
« حَقٌّ عَلَي الْمُسْلِمِ اِذا أرادَ سفراً أنْ يُعْلِم اِخْوانَه وَحَقّ عَلي اِخْوانِهِ اذا قدم أن يأتوهُ » . ( 2 )
« حق است بر مسلمان كه هرگاه اراده سفر دارد ، به برادرانش اعلام كند و بر آنهاست كه چون از سفر باز مي گردد به ديدارش بشتابند . »
توديع و اعلام سفر آثار سودمندي دارد ؛ از جمله اينكه در چنين
لحظاتي كه زائر عزم حج دارد و با اقوام و آشنايان خداحافظي مي كند ، برخورد
عاطفي او با افراد ، كدورت ها را از دلها مي زدايد و بسا با يك
ديدار
و حلاليت خواستن ، مسائل مهمّ حقوقي تصفيه مي گردد . علاوه بر آن ،
روابط عاطفي در سفر و حضر تجديد مي گردد و نيز دعاي خير زائر شامل
1 ـ مصباح الشريعه ، ص50
2 ـ وسائل ، ج8 ، ص329
|
50 |
|
كساني كه توفيق تشرف ندارند مي شود . و چنين است بدرقه مسافر
كه در
روايات بر آن تأكيد شده است .
هنگامي كه ابوذر را از مدينه تبعيد مي كردند ، با اينكه حكومتِ وقت از بدرقه اباذر منع كرده بود ، اميرالمؤمنان علي ( عليه السلام ) وي را مشايعت نمود و به فرزندان خود حسن و حسين ( عليهما السلام ) و عقيل بن ابيطالب و عبدالله ابن جعفر و عمار بن ياسر فرمود كه ابوذر را بدرقه كنند و اين سخن را گفت : « وَدِّعُوا أخاكم فَاِنَّهُ لابُدّ للشاخص أن يمضي و للمشيّع أن يرجع . . . » ( 1 )
براي توديع مسافر آداب و ادعيه اي در كتب حديث ذكر شده است ؛ از جمله اينكه : هرگاه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) با مؤمنان وداع مي كرد ، مي فرمود :
« خداوند تقوا را توشه راهتان سازد ، خير و خوبي را فرارويتان قرار دهد ، حاجت هايتان را برآورد و دين و دنيايتان را حفظ كند و با سلامتي به خانواده تان باز گرداند و آنها نيز سالم باشند . » ( 2 )
و نيز هرگاه با مسافري وداع مي كرد مي فرمود :
« خداوند بهترين يار و مددكار تو باشد ، سختي را بر تو آسان گرداند و دور را نزديك سازد ، مهم تو را كفايت كند ، دين و امانت و سرانجام تو را نگهبان باشد و تو را خير دهد . بر تو باد به تقواي خداوند ، خود را به خدا بسپار و با بركت او روانه شو . »
و در روايت است كه امام صادق ( عليه السلام ) براي گروهي از ياران خود كه پياده عازم حج بودند چنين دعا كردند : « خداوندا ! آنان را توان راه پيمودن و آرامش نفس عطا فرما . » ؛ « اَللّهمّ احملهم علي أقدامهم وسكّن عروقهم » ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل ، ج8 ، ص297
2 ـ همان ، ص298
3 ـ همان ، ص299