بخش 5
پیام به حجاج بیت الله الحرام ( 13/3/1371هـ . ش . ) شکری به وسعت دریای رحمت حق حج ؛ نعمتی الهی برای مسلمانان منافع حج درست برای مسلمانان فاصله شکل کنونی حج با وضعیت مطلوب آن برآورد موقعیت جهان اسلام وضعیت جدیدی برای اسلام و مسلمین وظیفه ی مسلمین در برابر موضع عنادآمیز استکبار استکبار در تعرض خود به مسلمانان حدی نمی شناسد قدرت ملتهای مسلمان بازگشت به اسلام و زندگی در نظام اسلامی دولتهای اسلامی از آمریکا نترسند بیانات در دیدار مسؤولان و کارگزاران حج ( 8/2/1372هـ . ش . ) عمل ما با قصد قربت باشد حج ؛ ذخیره یی برای دنیای اسلام حج ؛ یک فرصت استثنایی می خواهند مسلمانها را در خواب غفلت نگه دارند روی جمهوری اسلامی فشار می آورند کید دشمنان به جایی نمی رسد امریکا اشتباه می کند فاجعه آفرینی قدرتها در تاریخ خواهد ماند شکوه و قدرت اسلام روزبه روز بیشتر خواهد شد پیام به حجاج بیت الله الحرام ( 28/2/1
97 |
پيام به حجاج بيت الله الحرام
( 13/3/1371هـ . ش . )
بسم الله الرحمن الرحيم
والحمدلله ربّ العالمين والصّلاة والسّلام علي سيّدنا و نبيّنا محمّد و آله الأطيبين الطاهرين قال الله الحكيم :
وَإِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ اْلأَصْنامَ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيراً .
مِنَ النّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ .
شكري به وسعت درياي رحمت حق
اكنون كه موسم حج فرا رسيده و نغمه لبيك بر آمده از دلهاي مشتاق ، فضاي حريم امن الهي را انباشته است و ملتهاي مسلمان ، از آفاق گسترده ي جهان ، به ميعاد ذكر و استغفار و قيام و اتحاد شتافته ، و برادران مهجور ، به يكديگر رسيده اند ، جبهه ي سپاس و خضوع به ساحت خداي عزيز و حكيم سوده ، حمدي به عظمت صفات حسني و شكري به وسعت درياي رحمت حق ، نثار حريم حضرت احديت مي كنم ، كه يكبار ديگر به مسلمين مشتاق ، توفيق اين فريضه را عطا فرمود ، و يكبار ديگر پرچم عزت و عظمت را بر فراز سر مسلمانان در خانه ي امن خود برافراشت و يكبار ديگر حجاج ايراني را بر اين سفره ي رحمت و عظمت نشانيد . زبان و قلم از توصيف و تقدير اين نعمت بزرگ ، قاصر است ، خدا كند كه نور معرفت بر دلهاي روشن شما حج گزاران بتابد و حقيقت ، بيواسطه ي حرف و گفت ، در جان مشتاق شما متجلي گردد .
98 |
حج ؛ نعمتي الهي براي مسلمانان
نكته ي مهمي كه اين جانب مي خواهم به شما برادران و خواهران از هر كشور و ملت كه هستيد بگويم اين است كه حج ، نعمتي الهي است كه بر نسلهاي مسلمان ارزاني شده است . قدرداني و شكرگزاري ، آن را زياد مي كند و ناسپاسي و قدرناشناسي ، آن را از مسلمين مي گيرد كه اين همان عذاب شديد الهي است كه : وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ .
گرفته شدنِ حج به اين نيست كه از مسلمانان كسي به حج نرود ، بل به اين است كه مسلمانان از منافع بي شمار آن محروم بمانند و زياد شدن آن به اين نيست كه هر سال گروههاي بيشتري حج كنند ، بل به اين است كه از منافع آن بهره مند شوند كه : لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ . خوب است به درستي بينديشيم ، آيا جهان اسلام توانسته است از منافع حج برخوردار شود ؟ و اساساً اين منافع چيست ؟
منافع حج درست براي مسلمانان
حج درست مي تواند تحولي دروني در يكايك مسلمين پديد آورد و روح توحيد و ارتباط با خدا و اعتماد به او و رد همه ي بتهاي درون و برون وجود آدمي كه همان هواها و هوسهاي پست كننده و قدرتهاي اسيركننده ي آدمي اند ، و نيز احساس قدرت و اعتماد به نفس و رستگاري و فداكاري در آنان پديد آورد ، و چنين تحولي است كه از هر انساني ، موجودي شكست ناشناس و تهديد و تطميع ناپذير مي سازد .
و نيز حج درست مي تواند از اعضاي جدا افتاده ي امت اسلامي ، پيكره يي واحد و كارآمد و نيرومند بسازد ، آنان را با هم آشنا و از حرفها و دردها و پيشرفتها و نيازهاي يكديگر ، آگاهشان كند و تجربه هاي آنان را متبادل سازد . اگر حج با توجه به اين هدفها
و نتايج برنامه ريزي مي شد ، و در اين برنامه ريزي دولتها و علما و صاحبنظران و روشنفكران جهان اسلام ، همكاري مي كردند ، ثمرات گرانبهايي نصيب امت اسلامي مي گشت كه با هيچ دستاورد ديگري در دنياي اسلام قابل مقايسه نبود . به جرأت مي توان گفت همين يك تكليف اسلامي اگر درست و چنانكه شريعت اسلام خواسته است
99 |
مورد بهره برداري قرار گيرد ، پس از زماني نه چندان بلند ، امت اسلامي را به عزت و قدرتي كه در خور آن است خواهد رسانيد .
فاصله شكل كنوني حج با وضعيت مطلوب آن
بايد با تلخي اذعان كرد كه شكل كنوني انجام اين فريضه ي الهي ، با وضعيت مطلوب آن فاصله ي زيادي دارد . امام راحل عظيم ، تلاش مؤثري در اين جهت مبذول داشت و تصوير روشني از حج ابراهيمي ، حج عظمت و عزت آفرين ، حج سازنده و تحول دهنده ، در برابر چشم امت اسلامي قرار داد و همين اندازه تاكنون منشأ بركات فراواني در جهان اسلام شده است ، ليكن با اين همه گسترش اين انديشه و اين نحوه ي عمل بر همه ي ملتهاي مسلمان نياز به مجاهدت مخلصانه ي علماي ديني و روشن بيني و مساعدت دولتمردان همه ي كشورهاي اسلامي دارد ، و اميد است كه اين وظيفه ي بسيار اساسي مورد توجه و عمل آنان قرار گيرد .
برآورد موقعيت جهان اسلام
اكنون بجاست كه با استفاده از اين فضاي معطر اخوت و به عنوان اداي بخشي از وظايفي كه حج بر دوش ما مي نهد ، نگاهي به جهان اسلام افكنده و موقعيت آن را با توجه به حوادثي كه پس از حج گذشته تا امروز در سراسر جهان پيش آمده ، برآورد نماييم و وظايف خود را در اين مجموعه باز يابيم .
حوادث يكسال گذشته از جمله ي مجموعه حوادث نادري است كه كمتر زماني به اين كوتاهي را در تاريخ به ياد داريم كه اين همه حوادث بزرگ را در خود جاي داده باشد .
در رأس اين حوادث ، فروپاشي ابرقدرت شرق و نابودي قدرت غول آسايي است كه دهها سال ، يكي از دو سلطه ي عظيم سياسي و نظامي و تبليغاتي جهان ، به شمار مي رفت . اضمحلال امپراتوري پهناوري با قدرت نظامي افسانه يي و دسترسي به سلاح اتمي و همه گونه وسيله و امكان براي سلطه و نفوذ در ديگران ، در محاسبات معمولي و
100 |
مادي در شمار كارهاي محال است . اما اين حادثه اتفاق افتاد و نادرستي محاسبات مادي يكبار ديگر ثابت شد .
گسيخته شدن بلوك شرق ، دگرگوني فاحش جغرافيايي سياسي در اروپا ، سر برآوردن ملتها و كشورهايي كه ساليان متمادي بزور و غصب ، در تصرف بيگانگان يا زير نفوذ آنان بودند ، نيز از جمله ي اين حوادث شگفت آور است .
به همين اندازه جالب و هيجان انگيز است پيروزي انقلاب اسلامي در افغانستان
و به قدرت رسيدن ملتي كه چهارده سال با غُربت و مظلوميت و فقر مادي ولي با
ايمان عميق به اسلام ، بار جهادي پر مرارت را بر دوش كشيد ، و نيز پديد آمدن چند كشور مسلمان مستقل در آسياي ميانه با ملت هايي كه عليرغم تبليغات زهرآگين هفتاد ساله ي كمونيستها و عليرغم تلاش پس مانده هاي آن دوران كه هرگز با اسلام آشتي نكرده اند و نخواهند كرد ، نداي اسلام سرداده و به مسلماني خود افتخار مي كنند و در پي تحقق بخشيدن به احكام اسلامي هستند و نيز پديد آمدن حداقل دو كشور مسلمان در اروپا يعني بوسني و هرزگوين و آلباني كه هم اكنون موجب دغدغه ي دولتهاي اروپايي شده است .
و نيز از نوعي ديگر ، پيروزي گروههاي اسلامي در الجزائر در انتخاباتي آزاد و با روش منطبق بر معيارهاي دموكراسي كه مايه ي اميد و تفاخر همه ي مسلمانان و حاكي از عمق ايمان اسلامي در آن ملت مجاهد و مجرب بود ، و در عظمت آن همين بس كه قدرتهاي ضد اسلامي و مرتجعين منطقه را به يك اندازه مشوش كرد ، تا آن جا كه با كودتاي مزورانه ، بر روي آن حركت اسلامي سرپوش نهادند و فعلاً آن را مهار كرده و به بند كشيده اند ، و البته هر روشن بين به وضوح درمي يابد كه تا زمان درازي نخواهند توانست به اين وضع ادامه دهند .
باري ، سال گذشته ي ما سرشار از چنين حوادث كم نظير و شگفت آور بود ، و به جز آن ، رشد حركت هاي اسلامي و بيداري مسلمين و اصرار آنان بر بازيافتن هويت اسلامي و مبارزه با قدرتهاي قُلدر و معارض ، در بسياري از مناطق عالم بخصوص در فلسطين عزيز و برخي كشورهاي شمال افريقا و خاورميانه نيز از مميزات برجسته ي اين سال بود .
101 |
وضعيت جديدي براي اسلام و مسلمين
اين حوادث مهم و عبرت انگيز كه بسياري از آنها بيواسطه يا با واسطه از اسلام ، متأثر بوده است ، برروي هم وضعيت جديدي را براي اسلام و مسلمين به وجود آورده كه وظيفه ي همه ي ملتهاي اسلامي است آن وضعيت را درست بشناسند و بدون فوت وقت نسبت به آن ، موضعي يكپارچه و متين و منطبق با محاسبه اتخاذ كنند .
اين وضعيت جديد داراي دو بخش يا دو عنصر است : اول اين كه تفكر اسلامي و هويت اسلامي در گستره ي جهان ، از شوكت و عزت و نشاط بيشتري برخوردار گشته و اسلام به صورت يكي از برجسته ترين حقايق موجود عالم ، در سرتاسر جهان مطرح گرديده است .
و دوم آن كه قدرت هاي مسلط جهان در موضع صريحتري از خصومت نسبت به اسلام و مقاصد اسلامي قرار گرفته اند ، و تحقيقاً يكي از فصول اصلي در نظم نوين پيشنهادي امريكا براي جهان پس از سقوط كمونيسم ، فصل اسلام زدايي و مقابله ي با رشد روزافزون حركتهاي اسلامي است .
هركس اظهارات و اقدامات سردمداران رژيم امريكا را درباره ي اسلام ، و نهضت هاي اسلامي معاصر ، و كشورها و ملت هايي كه دم از گرايش به اسلام مي زنند و مدعي يا آرزومند تشكيل نظام اسلامي اند ، تعقيب كند از عمق كينه يي تمام نشدني به اسلام و نظام اسلامي اطلاع مي يابد .
در حوادث جاري عالم نيز شواهد متعددي را براين مدعا مي توان مشاهده كرد كه از جمله ي تلخترين و غم انگيزترين آنها ، حوادث جاري در بوسني و هرزگوين و نيز جنگهاي خانگي در قره باغ و منطقه ي عمومي قفقاز است . سركوب خونين و قساوت آميز مسلمانان در سارايوو كه در قلب اروپاي به اصطلاح متمدن جريان دارد به قدري خشن و وحشيانه است كه آدمي را به ياد قتل عام هاي معروف اروپا در قرون وسطي و در جنگهاي مذهبي و نژادي اين قاره ي جنگ طلب مي اندازد ، با اين تفاوت كه
امروز صربهاي يوگسلاوي سابق ، براي كشتار دستجمعي مسلمانان از ابزارهاي جنگي مدرن استفاده مي كنند ! با اين حال اين دولتها كه به بهانه ي حقوق بشر در كار كشورهاي
102 |
دور دست هم دخالت و اعمال نظر مي كنند در برابر اين فجايع دست روي دست گذارده اند . امريكا و كشورهاي اروپايي در همين منطقه و نسبت به جمهوريهاي ديگر همان كشور سابق ، آن جا كه پاي مسلمانان در ميان نبود به طور قاطع از پيش آمدن چنين كشتارهايي جلوگيري كردند . در منطقه ي قفقاز نيز دولتهايي كه مي توانستند با اعمال فشارهاي معمول ، مانع از كشتار مسلمانان قره باغ شوند ، نه تنها اقدامي جدي نكردند و بلكه تلاش ميانجي گرانه ي جمهوري اسلامي را هم آماج توطئه و مخالفت خود ساختند و بي علاقگي خود را به سرنوشت ملت تازه استقلال يافته ي قفقاز ، ثابت كردند .
ارتباطات فشرده ي امريكا و عواملش با دولتهاي تازه مستقل آسياي ميانه براي ترساندن آنان از گرايش هاي اسلامي و آنچه آنان نام بنيادگرايي بر آن مي نهند موضعگيري هاي خصمانه ي آنان در برابر بيداري اسلامي در همه جا و بطور نمونه يي بارز با حركت سياسي پيروزمندانه ي مسلمانان در الجزاير ، رفتار حيله گرانه و غدرآميز آنان با ملت عراق و افكندن آنان در وضعيت غم انگيز و مظلومانه ي كنوني ، دشمني عنادآميز آنان با زمامداران سودان كه صرفاً عكس العمل گرايش اسلامي آنان است و دهها نمونه ي ديگر در سرتاسر جهان ، مجموعاً شواهد انكارناپذيري برخصومت علني امريكا وديگر سلطه گران نسبت به اسلام و بيداري اسلامي و بازيافتن هويت اسلامي از سوي مسلمين جهان است .
وظيفه ي مسلمين در برابر موضع عنادآميز استكبار
ملت هاي مسلمان بايد به اين سؤال پاسخ دهند كه وظيفه ي مسلمين در برابر اين موضع عنادآميز و كينه توزانه چيست ؟ شك نيست كه قُلدران عالم فقط به احساسات خصمانه اكتفا نمي كنند ، و از همه ي امكانات مالي و سياسي و تبليغاتي و اگر بتوانند ، نظامي خود براي اعمال دشمني استفاده خواهند كرد ، همچنان كه تاكنون كرده اند . و ملت ايران در طول ساليان پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا امروز ، اين دشمني ها را تجربه كرده و امت بزرگ اسلامي شاهد كينه توزي استكبار جهاني با ايران اسلامي يا ساير نمونه هاي حركت اسلامي در نقاط ديگر جهان بوده است .
103 |
شك نيست كه بي تفاوتي ملت هاي مسلمان در برابر اين وضع ، دشمن را تشويق مي كند و صحنه را هر روز بر مؤمنين به اسلام تنگتر مي سازد . مسلمانان بايد نشان دهند ، كه جهان اسلام داراي قدرت برخورد است و مي تواند در برابر تجاوز و دشمني امريكا و هر متجاوز ديگري بايستد ، تاكنون همه ي لطمات جبران ناپذيري كه به امت اسلامي از سوي استعمارگران ديروز و مستكبران امروز وارد شده ، عمدتاً ناشي از ضعف نفس و ضعف روحيه ي دولتها يا ملت ها بوده است . ايستادگي ملت ها ، دشمن را به ستوه مي آورد و او را در رسيدن به هدفهاي متحيرانه اش ناكام مي سازد . اگر رهبران و ملت فلسطين ، همين شجاعت فداكارانه يي را كه امروز انتفاضه ي اسلامي در برابر صهيونيست ها از خود نشان مي دهد ، در آغاز تشكيل دولت غاصب صهيونيست نشان مي دادند ، اين سرنوشت مرارتبار و زهرآگين براي فلسطين رقم نمي خورد ، و اگر امروز سران نهضت هاي اسلامي و مردم مؤمن ، سختي هاي مبارزه را بر خود هموار كنند بي گمان امت اسلامي ، آينده ي شيريني را به دست خواهد آورد .
استكبار در تعرض خود به مسلمانان حدي نمي شناسد
استكبار در تعرض خود به ملت هاي مسلمان ، حدي نمي شناسد . امروز صهيونيستهاي غاصب و امريكا به عنوان حامي همه جانبه ي آنها تا آن جا پيش رفته اند كه حتي مليت فلسطيني را هم انكار مي كنند و حقيقتي به نام ملت فلسطين را نمي شناسند . در حالي كه ملت فلسطين ، ملتي است با ريشه هاي عميق تاريخي و پيوندهاي انكارناپذير جغرافيايي ، و آن كه نه ريشه ي تاريخي دارد و نه رابطه ي جغرافيايي ، ملت جعلي و دروغين اسرائيلي است .
در كشورهاي اسلامي كه مردم با ايماني ناگسستني به اسلام وابسته اند ــ از قبيل جمهوريهاي تازه استقلال يافته كه عليرغم هفتاد سال تلاش اسلام زدايي كمونيستها ، با گرمي و هيجان از حاكميت اسلامي سخن مي گويند ــ قدرتهاي ضداسلامي تا آن جا پيش مي روند كه از خطر اسلام گرايي در اين كشورها سخن مي گويند و شيرين ترين دلبستگي هاي آنان را به عنوان خطر قلمداد مي نمايند .
104 |
اين گستاخي استكبار و عوامل آن ، با يك اراده ي عمومي و يك اقدام هماهنگ از سوي ملت ها و آحاد مردم مسلمان بايد پاسخ داده شود و شر توطئه هاي استكبار از سر ملت هاي مسلمان برطرف شود . كوتاهي دولتهاي اسلامي در مبارزه با رژيم غاصب اسرائيل ، امريكا را به راه انداختن مذاكرات مستقيم اعراب و اسرائيل تشويق كرد و متأسفانه برخي از سران عرب بي آن كه به ابعاد بسيار وسيع اين ضربه ي استكباري توجه كنند ، تن به اين خفت دادند . نتيجه اين شد كه دولت غاصب اسرائيل به هدف خود يعني شناخته شدن از سوي كشورهاي عرب رسيد ؛ بدون اين كه سر سوزني از مواضع متجاوزانه ي خود عقب نشيني كند .
اكنون صهيونيست ها علاوه بر ترور و آدم ربايي و غصب سرزمينهاي فلسطين و لبنان و سركوب فلسطينيان و كشتارهاي جمعي و ساير جنايات هولناك خود در گذشته ، به طور روزانه روستاهاي جنوب لبنان را با حملات هوايي خود با خاك يكسان مي كنند و با اعتماد به اين كه هرگز فشاري از سوي امريكا و اروپا بر آنان وارد نخواهد شد ، خشن ترين جنايات را نسبت به مردم آن منطقه مرتكب مي شوند . مذاكرات عربها با اسرائيل حتي نتوانسته از ادامه ي تجاوز و جنايات صهيونيستها جلوگيري كند .
اين نمونه يي بود از عقب نشيني هايي كه دشمن را طلبكارتر و گستاخ تر مي سازد .
قدرت ملتهاي مسلمان
اين جانب نظر رؤساي كشورهاي اسلامي را به قدرت عظيمي كه در اختيار آنان است جلب مي كنم ، و آن قدرت ملت هاي مسلمان است . با پشتوانه ي اين قدرت شكست ناپذير ، دولتهاي اسلامي مي توانند در برابر ابرقدرت امريكا كه امروز جبهه ي ضد اسلامي استكبار را سرپرستي مي كند ، بايستند و از حق ملتهاي خود و نيز از ملتهاي مسلمان مظلوم دفاع نمايند . اسلام بهترين تضمين براي اداره ي زندگي يك ملت است و در سايه ي آن ، ملتها مي توانند طعم آزادي و استقلال كامل را بچشند و از آن بهره مند شوند ، و ايمان اسلامي آحاد مردم در كشورهاي مسلمان نشين ، بهترين پشتوانه براي چنين منظوري است .
105 |
انتظار از دولتهاي مسلمان آن است كه به جاي ترس و واهمه از اسلام ــ كه امريكا و ديگر سردمداران استكبار سعي فراوان بر القاي چنين ترس و واهمه يي در سران كشورهاي اسلامي دارند ــ به اين آيين الهي به چشم نجاتبخش ملتهاي خود و به مثابه ي پيوندي ميان ملتهاي مسلمان يعني اجزاي امت اسلامي نظر كنند و با آن براي خود قدرت و عزت فراهم آورند .
اين خود قوي ترين وسيله براي جلب و پشتيباني ملت ها است ، و دولتي كه ملت خود را پشت سر داشته باشد مي تواند از هيچ تهديدي نترسد .
بازگشت به اسلام و زندگي در نظام اسلامي
به ملت هاي اسلامي و آحاد مردم مسلمان نيز عرض مي كنم كه علاج همه ي دردها و ناكامي هاي ملل مسلمان ، بازگشت به اسلام و زندگي در نظام اسلامي و زير سايه ي احكام اسلامي است . اين آن چيزي است كه عزت و قدرت و برخورداري از نعم بزرگ امنيت و رفاه را به مسلمانان برمي گرداند و سرنوشت تلخ و ذلت آميزي را كه طراحان استكبار براي امت مسلمان تدارك ديده اند ، از آنان دور مي سازد .
تبليغات استكباري بر ضد اسلام كه بخشي از حمله ي صليبي جديد است ، چنين وانمود مي كند كه اسلام قادر بر سازماندهي زندگي سياسي و اقتصادي ملتهاي مسلمان نيست و ملتهاي مسلمان چاره اي جز اين ندارند كه با معيارها و شكل و محتواي حكومتها و نظام هاي سرمايه داري غرب زندگي كنند . اين يك ترفند و دروغ مزورانه است كه براي وابسته كردن كشورهاي اسلامي به اردوگاه استكباري غرب و استثمار منابع مادي آن طراحي شده و سالها است تبليغ مي شود . نظام سرمايه داري غرب تا گلو در مشكلات انساني لاينحل فرو رفته و با وجود ثروت هاي فراواني كه در اختيار دارد ، از استقرار عدالت اجتماعي بكلي ناتوان مانده است . شورش اخير سياهان در امريكا نشان داد كه نظام امريكا نه فقط نسبت به ملت هاي آسيا و افريقا و امريكاي لاتين ، كه نسبت به ملت خود نيز با بي عدالتي عمل مي كند و در اين جا نيز مانند آن جاها ، اعتراض را با خشونت و سركوب پاسخ مي دهد . درست است كه اردوگاه كمونيزم متلاشي و نابود شد ، اما رقيب
106 |
آن يعني اردوگاه سرمايه داري هم با وضع فعلي و بخصوص با غرور و طغياني كه پس از يكه تاز شدن در ميدان قدرت ، بدان دچار شده ماندني نيست و دير يا زود دنيا شاهد سقوط و تلاشي آن نيز خواهد بود .
اسلام قادر است كه مسلمانان و همه ي انسانيت را نجات دهد ، مشروط بر آن كه درست شناخته و سپس درست به آن عمل شود . نظام اسلامي در ايران به فضل الهي مظهر اقتدار و توانايي هاي اسلام و تجربه يي مجسم براي مسلمانان است . و اين در حالي است كه از عُمر سيزده ساله ي آن ، هشت سالش در جنگي كه با برنامه ريزي و كينه توزي استكبار شرق و غرب بر آن تحميل شده بود ، گذشت و پيش از آن و بعد از آن تا امروز هم بيوقفه آماج دشمني ها و خباثت هاي اردوگاههاي دشمن قرار داشته است .
امام خميني عظيم ( قدس الله نفسه الزكيه ) ملت ايران را بيدار و مسلح به عزم پولادين و عملِ مخلصانه كرد ، و اين راه هم اكنون در برابر همه ي ملت ها قرار دارد .
دولتهاي اسلامي از آمريكا نترسند
همه ي آنچه از دولتهاي مسلمان انتظار مي رود ، با اراده و خواست ملتهاي آنان قابل تحقق است . شما بايد از دولت هاي خود ، مقابله با صهيونيزم و استكبار ، و دفاع از مسلمانان مظلوم سراسر عالم و يكپارچگي و برادري با ملت ها و كشورهاي مسلمان ديگر را طلب كنيد و در راه اين هدفهاي عالي ، پشتيبان دلسوز و فداكار آنان باشيد .
شما بايد به آنان بقبولانيد كه از امريكا نترسند و در مقابل قُلدري هاي آن بايستند . و شما بايد به آنان تفهيم كنيد كه اسلام و قرآن تنها راه نجات است و آنان را به حصار مستحكم لااله الاالله سوق دهيد .
و در اين وظيفه ي بزرگ ، علماي دين ، روشنفكران ، خطبا ، هنرمندان ، دانشجويان و جوانان داراي نقش و مسؤوليت سنگين تري مي باشند ، و زنان نيز مانند مردان و دوشادوش آنان در اين وظيفه سهيم اند . اين است آنچه دعاي ابراهيم خليل ( عليه السلام ) را در حق همه ي شما مستجاب مي كند و شما را با پيوند الهي به آن مُنادي بزرگ توحيد متصل مي سازد . در پايان به حجاج محترم ايراني توصيه مي كنم كه از اين فرصت ارزشمند براي
107 |
تزكيه ي نفس و ارتباط با خدا و توبه و انابه به حضرت حق و تحصيل رستگاري روحي حداكثر استفاده را بكنند ، و از دعا و تضرع و تفكر و تصفيه ي روح ، لحظه يي غفلت نكنند و نگذارند كه خداي نخواسته مظاهر بي ارزش مادي كه همه جا نظائر آن را مي شود يافت ، چشم و دل آنان را به خود جذب كند و اين روزها و ساعتهاي استثنايي را كه مخصوص معنويت و تكميل نفس و تربيت روح و ارتباط با برادران مسلمان است ، به بيهودگي از آنان بربايد .
خداوند همه ي شما را مشمول تفضلات الهي و توجهات و ادعيه ي زاكيه ي حضرت ولي عصر ( ارواحنافداه ) قرار دهد .
وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّه
علي الحسيني الخامنه ئي
اول ذي حجة الحرام 1412
108 |
بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران حج
( 8/2/1372هـ . ش . )
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمْ
عمل ما با قصد قربت باشد
اولاً از همه ي آقايان محترم و خواهران گرامي كه متحمل زحمات و خدمات اين واجب بزرگ وفريضه ي ممتاز اسلامي شده ايد وان شاءالله درحج آيندهونزديك خواهيد توانست و توفيق پيدا خواهيد كرد كه اين واجب را به بهترين وجه برگزار كنيد و به حجاج محترم خدمت كنيد ، صميمانه تشكر مي كنم و به شما خوش آمد مي گويم واميدوارم كه خدمات شما و زحمات واهتمامي كه مسؤولين محترم در امر حج مبذول مي كنند مورد توجه حضرت ولي عصر ، ارواحناله الفدا ، و مقبول درگاه پروردگار عالم باشد .
يك مطلب اساسي وزير بنايي فردي وجود دارد كه به حسب طبع كار ، مقدم بر همه مسائل و ضروريات ديگر است ؛ و آن ، اين است : عملي كه از ما سر مي زند ، ان شاءالله بايد همراه باشد با قصد قربت و با طلب مرضات الهي . اين ، پايه ي كار است . همه ي كارها اين جور است كه با قصد خوب ونيت طاهر و قصد خدايي ، بهتر انجام مي گيرد ؛ حتي كارهاي دنيايي محض . لكن كارهايي كه طبع عبادي و جنبه ي معنوي دارد ، تأثيراتي فراتر از تأثيرات قابل محاسبه ي مادي مي گذارد ؛ كه اين حج هم ، يكي از اظهر مصاديق اين جور كارهاست ؛ و به نيت خالص و قصد الهي بيشتر احتياج دارد .
اگر كار براي خدا و به قصد انجام تكليف و كسب مرضات الهي شد ، خداوند به آن بركت مي دهد ، اثر مي دهد ، جذابيت مي دهد و دلها را به طرف آن جلب مي كند . در اين
109 |
مورد خاص هم ، آنچه كه شما از تأثيرات حج دنبال آن هستيد ، آن را فراهم مي كند . شما
به اين حركت عظيمي كه انجام گرفت ـ يعني اصل پيدايش انقلاب ، شروع نهضت و مبارزه و كارهايي كه در اين انقلاب شد ، از جمله همين مسأله ي حج كه امام راحل عظيم الشأن ما ، رضوان الله تعالي عليهو قدّس الله نفسه الطيبة الزكيه ، اين كارها را شروع كردند ـ نگاه كنيد درهمه ي اين كارها ، آن مردالهي و معنوي ، نيتش نيت خدايي بود . خدا هم بركت داد . تبديل حج از يك عمل نيمه تجاريِ نيمه سياحتيِ تفنني به يك حركت عظيم اسلامي با ابعاد جهاني ، كار كوچكي نبود . اين كار ، با برنامه ريزيهاي سياسي و دنيايي و اين چيزها قابل تحقق نبود . اين راخدا كرد ؛ و آن هم به خاطر نيت خالص آن مرد بود . ما هم بايد اين را ياد بگيريم و در كارهايمان نيتها را خدايي كنيم ، ان شاءالله شما كه همين جور هم هستيد .
حج ؛ ذخيره يي براي دنياي اسلام
مطلب بعدي كه از لحاظ تأثيرات اجتماعي و جهاني و بين المللي مهم است ، خود اين قضيه ي حج است . حج يك ذخيره است براي دنياي اسلام . اگر از اين ذخيره خوب استفاده بشود ، به دنياي اسلام سود خواهد بخشيد . اگر از اين ذخيره استفاده نشود ، يا اينكه بد مصرف شود و بد استفاده شود ، دنياي اسلام ـ با اين همه احتياجي كه دارد ـ از آن محروم خواهد ماند و يا خداي نكرده احياناً از آن ضرر هم خواهد برد . ما مردم مسلماني كه در اين نقطه از دنيا داريم زندگي مي كنيم ، اختيار دار امور حج در ابعاد وسيع كه نيستيم ، ما خودمان و كار خودمان و تأثيرات آن را مالكيم . مابايدحج را به نحوي انجام بدهيم كه دنياي اسلام از آن سود ببرد . حج يك مركزاجتماع است . خداي متعال مي توانست براي زيارت خانه ي خودش دوره ي سال را بگذارد . اگر فقط رفتن و دورخانه طواف كردن و حال و توجه پيدا كردن بود ، چه لزومي داشت كه همه ي مردم دنيا موظف
باشند دريك روز ، در يك مقطع زماني ، در روزهاي مشخصي ، اين جا را زيارت كنند . مي گفتند كه وَأَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ ، ( 1 ) كه در دوره سال بيايند . هركس هر وقت مي تواند
1 . حج : 27
110 |
بيايد حج بكند ! اين را نگفتند . حج را أَيّام مَعْلُومات قرار دادند ؛ زمان
مشخص قرار دادند . در داخل حج ، اجتماعات يك روزه ، يك شبه ، دو ـ سه روزه قرار دادند ؛ خواستند همه همزمان در آن جا جمع بشوند . اين براي چيست ؟ براي اين است كه لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ( 1 ) پس اين منافعي كه مسلمانها در دوران حج بايد شاهد باشند و آن را ببينند ، منافعي است كه با حيثيت تجمع مردم و با اين حالت اجتماع ارتباط پيدا مي كند . اگر اجتماعي تشكيل بشود كه در آن ارتباطي نباشد ، هزارها تَن بيايند بي ارتباط با هم ، بي تماس باهم و بدون خبرگيري از هم ، بدون كمك معنوي به هم ، بدون همفكري ، مقصود حاصل نشده است . چه معني دارد كه عده اي را يك جا جمع كنند ، درحالي كه از آن جمع شدن هيچ فايده اي براي آنها متصور نيست ؟ چرا نگفتند دوره ي سال را بياييد ؟ لابد مي خواستند كه مسلمانها در اينوقت معين در اين جا اجتماع كنند ، مجتمع بشوند ، تا از اين اجتماعشان فايده اي ببرند . چه فايده اي از اين اجتماع مي شود برد ؟ دهها فايده ! مگر مي شود اينها را سر دستي اينها را شمرد ؟ اگر به عمق مسأله پي ببريد ، دهها فايده ي بزرگ دارد ، كه همه براي دنياي اسلام لازم وحياتي است .
حج ؛ يك فرصت استثنايي
اگر زماني لازم باشد از اجتماع حج ، استفاده اي بشود كه دنياي اسلام به تمام معنا نيازمند آن باشد ، آن زمان حالاست . هيچوقت مسلمانها مثل امروز احتياج به اجتماع كردن و تماس گرفتن با همديگر و ارتباط پيداكردن با هم نداشته اند . مدتها بود كه مسلمانها خواب بودند ، غافل بودند ، نوري نبود ، برقي نبود ؛ بيدار نبودند . نه اينكه گرفتاري نداشتند ! گرفتاري بود ، اما نه آن قدري مايه ي تنبه و بيداري بشود و آن گرفتاريها را درك كنند و دنبال علاج باشند . آن دوره ، كه دوران ركود بود ، گذشت ، امّا اجتماع حج برايشان فايده اي نداشت . يك عده آدم خواب ، ملتهاي در خواب غفلت نگه داشته شده ، غافل از وضعيت خود ، به فكر اين بودند كه گليم خود را از آب حج بيرون بكشند و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حج : 28
111 |
واجبشان راانجام بدهند و بروند . يك مدتي چنين بود . امروز هم مسلمانها ، به خاطر گرفتاريهايي كه براي آنها در همه جاي دنيا بهوجود آورده اند ، نهايت احتياج را به همفكري و همكاري دارند . اين همكاري وهمفكري امروز ممكن است ، لكن در گذشته ممكن نمي شد . لذا اين فرصت ، يك فرصت استثنايي است و بايد از آن استفاده كرد .
مي خواهند مسلمانها را در خواب غفلت نگه دارند
شما نگاهي بكنيد به اكناف عالم ، ببينيد اين قدرتهاي ستمگر با مسلمانها چه دارند مي كنند . اولين نيت آنها اين است كه مسلمانها را درخواب غفلت نگه دارند و اگركسي هست كه به مسلمانها هشدار مي دهد ، هر جور مي توانند او را از صحنه خارج كنند . اين ، بزرگترين همت استكبار وقدرتهاوقلدرهاي جهاني است . مي خواهندمنذري نباشد ؛ منبهي نباشد ؛ بيدار كننده اي نباشد ؛ و به همين سبب با جمهوري اسلامي مخالف اند . مخالفت باجمهوري اسلامي به خاطر اين تهمتهايي كه به دروغ به جمهوري اسلامي مي زنند ، نيست . اينكه ادعا مي كنند در جمهوري اسلامي حقوق بشر رعايت نمي شود ـ كه البته حرف غلط و دروغ و افتراي محض است ـ اين به خاطر اين نيست كه واقعاً آنها به حقوق بشر اهميت مي دهند ، براي بشر ارزشي قائلند . ما تا مدتي پيش گمان مي كرديم كه اين غربيها و امريكاييهايي كه پرچم حقوق بشر را به دروغ در دست گرفته اند براي بشر آسيايي و افريقايي و امريكاي لاتين و اينها ارزشي قائل نيستند و ارزش را فقط براي خودشان قائلند ؛ امّا حالا معلوم شد كه براي هيچ بشري ارزش قائل نيستند و اگر يكوقت خواستها و شهواتشان اقتضا بكند حاضرند هرجور انساني را ، مربوط به هرمنطقه ي از عالم كه هست ، نابود كنند . درهمين چند هفته پيش ديديد در امريكا يك گروه را كه عقيده ي انحرافي داشتند كشتند . حالا عقيده ي آنها براي ما درست هم روشن نيست . امّا آنها كه مي گويند : « عقيده اشكالي ندارد ، همه آزادند » درهمان روزها رئيس جمهورو مسؤولين عالي رتبه ي امريكايي ايستادند تا براي همجنسبازان حقوقي قائل بشوند . پس داشتن يك عقيده ي منحرف و غلط و باطل چه جرمي محسوب مي شود كه جمع شدند و اينها را نابود كردند و در آتش سوزاندند ؟ !
112 |
روي جمهوري اسلامي فشار مي آورند
ما از كسي دفاع نمي كنيم . ما ، آن گروهي را كه كشته شدند ، نمي دانيم چه جور كساني بودند . امّا مي خواهيم اين نكته براي همه و از جمله مردم ما روشن بشود ـ كه بحمدالله روشن هم هست ، حتي وسواسيهاي داخل جامعه هم ، ديگر حالا مي دانند ـ اين كساني كه ادعا مي كنند كه طرفدارحقوق انسانهاهستند ، اينها راست نمي گويند ، اينها
خلاف مي گويند ، اينها دروغ مي گويند . كساني كه اين قدر به بشر بي اعتنا هستند ، اگر
به يك كشوري ايراد گرفتند كه در آن جا حقوق بشر نقض مي شود ، آدم عاقل بايد
نگاه كند ببيند مقصودشان از اين حرفها چيست ؟ چه هدفي پشت سر اين حرف قراردارد ؟ آن هدف معلوم است چيست . اينها نمي خواهند يك جمهوري اسلامي اي باشد ، كه قيام اين جمهوري اسلامي ، وجود اين جمهوري اسلامي ، به اين معني است كه مسلمانان در همه جاي دنيا مي توانند مشابه چنين كشوري را تشكيل بدهند . از اين مي ترسند ! اينها مي خواستند كه جمهوري اسلامي نابود بشود ؛ مي خواستند ناكام بشود ، مي خواستند در راه هدفهايش پيش نرود ؛ مي خواستند گرفتاريهاي بزرگ پيدا كند . حالاكه مي بينند بحمدالله با همت مردم ، دولت و مسؤولين ، كشور به طرف سازندگي پيش مي رود ، به طرف آبادي پيش مي رود ، مردم يكپارچگي خودشان را در حد اعلا حفظ كرده اند ، عزت جهاني كشور روزبه روز رو به افزايش است ، حالا كه مي بينند جمهوري اسلامي مقتدر است ، سر بلند است ، مستقل است ، از كسي ملاحظه نمي كند ، به قدرتي اعتنا نمي كند ، ناراحتند . از اينكه مي بينند چنين نظامي ، با حضور خود ، ملتهاي مسلمان را تشويق مي كند كه بيدار بشوند و به اسلام خودشان فكركنند ، ناراحتند . بيداري مردم اولين چيزي است كه اينها درصدد هستند مانع آن بشوند ، لذا فشار مي آورند روي جمهوري اسلامي . البته فشار آنها اثري ندارد . اگر قرار بود فشارهاي امريكا و امثال امريكا برروي جمهوري اسلامي ، براي آنها اثر مطلوب داشته باشد ، جمهوري اسلامي ـ به فضل الهي و به توجهات ولي عصر ـ اين جور پيشرفت نمي كرد .
كيد دشمنان به جايي نمي رسد
بودن اين ملت ، قيام جمهوري اسلامي ، عزت جمهوري اسلامي ، بزرگترين دليل و
113 |
روشن ترين دليل بر اين است كه كيد دشمنان به جايي نمي رسد و به كوري چشم آنها ،
مسلمانها در همه جاي دنيا ، كم و بيش بيدار شده اند ؛ ملتها به خود آمده اند و قدر اسلام را مي دانند . با وجود اين همه فشاري كه بر مسلمانها وارد مي كنند ، نيروي اسلامي و روح اسلامي ، رو به فزوني و ازدياد است . حالا مثلا به اصطلاح مذاكرات صلح راه انداخته اند ، براي اينكه قيام مسلمانان فلسطين را خاموش كنند ! مگر توانستند ؟ مگر مي توانند ؟ اسمش راگذاشته اند « صلح » ! اين صلح است ياظلم است ؟ مخالفت ما با اين مذاكراتي كه دارد بر سر فلسطين مظلوم انجام مي گيرد ، به خاطر مخالفت باصلح نيست . ما طرفدار صلحيم ، ما منادي صلحيم ، ما منادي بالاتر از صلح هستيم . ما مي گوييم : بين مسلمين عالم
و بين آحادبشر برادري باشد . ما طرفدار برادري هستيم ، ما مخالف با صلح نيستيم ؛ اما اين مذاكراتي كه امروز در امريكا در جريان است ، مذاكره ي صلح نيست ؛ اين ، مذاكره ي ظلم است . مي خواهند يك ظلم راتثبيت كنند ؛ مي خواهند يك ظلم را قانوني و رسمي كنند . البته كه ما مخالفيم ! همه ي جوانمردان عالم بايد مخالف باشند . همه مسلمانان بايد مخالف باشند و با آن مخالفت بكنند . خانه ي ملت فلسطين را از آنها گرفته اند و يك مشت غاصب را در آن جا ، جا داده اند ، پشتيباني كرده اند ، و به دست آن غاصبين ، صاحبخانه ها را به فجيع ترين شكل سركوب كرده اند . حالا هم براي اينكه دهان صاحبخانه ها را ببندند و به كلي ادعاي آنها را از مايملك خودشان پس بگيرند ، مي خواهند با دولتهاي عرب و اسرائيل بنشينند مذاكره كنند !
امريكا اشتباه مي كند
مگر كسي حق دارد از طرف ملت فلسطين چيزي را امضا بكند ! مگر كسي حق دارد عوض كسي ، خانه ي او را به غاصبي بفروشد ! ما اميدواريم اين مذاكرات به يك قرار داد
امضا شده اي نرسد ؛ اما اگر قراردادي هم درست بشود ؛ اگر پاي آن را دولتهاي عربي كه حضور پيدا كرده اند امضا بكنند ؛ آن امضا ازنظرمردم فلسطين و از نظر مسلمانهاي عالم و از نظر ما اعتباري ندارد . امريكا اشتباه مي كند ؛ امريكا با جمع كردن دولتهاي عرب دور يك ميز براي چنين مذاكره ي ننگيني ، دولتهايي را كه در آنجا جمع شده اند ، در پيش مردمشان منفورتر مي كند . مگر مردم كشورهاي عرب حاضرند موافقت كنند كه
114 |
رؤسايشان بروندخانه ي ملت فلسطين رابه ديگران بفروشند ! با اين كار فاصله ي بين اين رؤسا ـ اگر خداي ناكرده به چنين امضايي برسند ـ و ملتهايشان بيشتر خواهد شد . ملتهايشان راخشمگين تر خواهدكرد . ملت مصر را خشمگين تر خواهدكرد . آن بيچاره ي مصري بلندمي شود مثل سائل به كف ، مي رود به امريكا براي شكايت كردن ازايران ! شكايت بكند پيش آن بيچاره اي كه خود او بيشتر از اين دلش از ايران پُر است وشكايت دارد ! از ايران چرا شكايت مي كني ؟ ! ازاسلام شكايت كن . از ملت مسلمان خودت شكايت كن . آن آقا اگر قرار است از كسي شكايت كند ، از ملت مصر بايد شكايت كند . ملت مصر ، ملت مسلماني است . ملت مصر ، داراي سابقه ي در اسلام است . ملت مصر افتخارات بزرگي درراه افكار نو اسلامي و مبارزات اسلامي دارد . اين ملت ، ملت غيوري است . يقين است كه اين ملت حاضر نيست خيانت سران خودش را تحمل كند ، و با آنها درگيري پيدا مي كند . درگيري مردم مصر به ماچه ارتباطي دارد ؟ ما هر جا مسلمانها بيدار بشوند ، خوشحال مي شويم . هر جا مسلمانها مشتشان راگره كنند ، ما خوشحال مي شويم . هر جامسلمانها كتك بخورند ، ما غمگين مي شويم واحساس مسؤوليت مي كنيم . اما ما نيستيم كه بخواهيم وارد بشويم و ملتي مثل ملت مصر را متوجه تكاليفشان كنيم . خودشان تكليفشان را مي دانند . خودشان آگاهند چه بايد بكنند ؛ و درست فهميده اند . درست فهميده است ملت مصر ، درست فهميده اند جوانهاي مصركه در مقابل آن حكومتي كه دارد به آرمان اسلامي و به آرمان فلسطين و به سرنوشت كشورهاي اسلامي خيانت مي كند ، ايستاده اند . اين به ماارتباطي ندارد . اشتباه اينها در همين است كه قوت اسلام و نيروي اسلام و تأثير اسلام را نمي توانند بفهمند .
فاجعه آفريني قدرتها در تاريخ خواهد ماند
امروز شما ملاحظه كنيد در بوسني و هرزگوين چه خبر است ! اين بوسني و هرزگوين واقعاً يك تابلو ماندني است . خيانت و فاجعه آفريني قدرتهايي كه امروز به
ظاهر دم از دلسوزي براي مردم بوسني مي زنند در تاريخ خواهد ماند . مَثَل اين امريكاييها
و بعضي از اروپاييها كه زباني دلسوزي مي كنند ، مَثَل دو نفر است كه در مقابل هم قرار گرفته باشند . بعد شمشير يكي را از او بگيرند و شمشير ديگري را تيز كنند ؛ و همين كه او
115 |
شمشير را در بدن اين مرد غير مسلح فرو برد و نزديك است كه وارد قلبش بشود ، شروع
كنند در اطراف او به آه و ناله كردن كه « حالا چطور است دعوا را متوقف كنيم ؟ چطور است دوا و درمان كنيم ؟ چطور است نگذاريم ؟ » اين حرفها ، انسانهاي هشيار را به خنده ي تمسخرآميز وادار مي كند .
مردم بوسني بيشتر از يك سال است كه زير فشار هستند . شما مي گوييد « ما دل مي سوزانيم ، آذوقه مي فرستيم ، صربها را محاصره ي اقتصادي مي كنيم ؟ ! » اينها همه اش حرف مفت است ؛ اينها ادعاي دروغ است ؛ اينها منافقانه عمل كردن و حرف زدن است . اگر اينها راست مي گفتند ودلشان براي مسلمانها مي سوخت ، بايستي محموله هاي سلاح را مي بردند به دست آن مسلمانها مي دادند . آن مسلمانها احتياج به نان وغذاي كسي ندارند ؛ احتياج به كاروان غذاي سازمان ملل ندارند ؛ احتياج به دلسوزي دروغانه ي اين و آن ندارند . اگر سلاح داشتند ، از خودشان دفاع مي كردند . مي بينيد چه فاجعه اي را همين امريكا و بعضي از كشورهاي اروپايي به پشتيباني از قصابان و ستمگران صرب وكروات دارند انجام مي دهند !
شكوه و قدرت اسلام روزبه روز بيشتر خواهد شد
اما اين را مي خواهم عرض كنم ؛ و اين يك نكته ي اساسي است : علي رغم همه ي اينها ، به فضل پروردگار ، پس از چندي شكوه و قدرت اسلام ، با پشتيباني همين مردمي كه براي اسلام مقاومت مي كنند ، در اروپا روزبه روز بيشتر خواهد شد ، و خواب همان كساني كه مي خواهند اسلام نباشد ، بر آشفته خواهدشد . اين ، قدرت اسلام است ؛ اين ، معنويت اسلام است ؛ اين ، آمادگي مسلمين است ؛ اين ، نياز جهان اسلام و جامعه ي اسلامي به همفكري و همكاري است واين صحنه ي عظيم حج است و اين شما خدمتگزاران كه بايد حجاج را راهنمايي كنيد ، هدايت كنيد ، احكام آنهارابه آنها تعليم بدهيد ، آنها را از لحاظ عمل شخصي شان ، از لحاظ استفاده ي بهتر از مراسم حج راهنمايي كنيد . ان شاءالله خداي متعال پشتيبان شما باشد و توجهات حضرت ولي عصر ، ارواحنا له الفدا ، شامل حال شما باشد و حج مقبول و سعي مشكوري داشته باشيد .
وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُه
116 |
پيام به حجاج بيت الله الحرام
( 28/2/1372هـ . ش . )
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله ربّ العالمين والصّلاة علي رسوله النّبيّ الأمين و علي آله الميامين و أصحابه المنتجبين والسّلام علي جميع عبادالله الصّالحين .
قال الله الحكيم : وَإِذْ بَوَّأْنا لاِِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ أَنْ لا تُشْرِكْ بِي شَيْئاً .
وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطّائِفِينَ وَالْقائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ .
تجديد بهار ايمان و حيات ديني
بار ديگر اراده ي نافذ الهي ، مؤمنين را در زادگاه توحيد و بارگاه رحمت و فضل ربوبي و بر گرد كعبه ي دلها و در ساحت قبله ي جانهاي مسلمين عالم گرد آورده و نداي ملكوتي : وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ ، بر فواصل طبيعي و تحميلي برادران مسلمان فائق آمده و انبوه دلهايي را كه با ايمان و عشق و نياز يكسان مي تپند ، به سوي مركز توحيد و وحدت امت كشانيده است . ساليان دراز ، دست جهل و عناد ، سعي كرده است خانواده ي بزرگ اسلامي را در آن واحد ، هم از ريشه ي اعتقادي اش وهم از علقه و پيوند فيمابين ايماني اش جدا كند ، اما از اين سو نيز همه ساله ، فريضه ي حج ، درس توحيد و وحدت را ، در كالبد اين خانواده ي كهنسال و ريشه دار تزريق مي كند و هر سال شكوفه هاي تازه يي ، بيش از گذشته ، تجديد بهار ايمان و حيات ديني و انس و مودّت اسلامي را ، نويد مي دهد ، و ساخته هاي دست دشمن را باطل مي سازد . اين معجزه ي حج است كه عليرغم وجود درگيريها و منازعاتي كه ، در آن ، حكومتهاي مسلمان بارها در برابر يكديگر
117 |
صف آرايي كرده اند ، هرگز پيوندهاي فكري و عاطفي و ايماني ميان ملتهاي مسلمان قطع نشده و تأثيرات متقابل اين ملتها همواره رو به افزايش بوده است .
سه ويژگي برجسته ي حج
اگر چه رازها و رمزهاي حج بيش از آن است كه در گفتاري بتوان آن را گزارش
كرد ولي در آن ميان ، هر چشم رازشناسي ، سه ويژگي برجسته را در نگاه اوّل ، در آن باز مي شناسد : نخست آن كه حج ، يگانه فريضه يي است كه خداوند براي اداي آن همه ي آحاد مسلمين هر آنكس از آنان را ، كه داراي استطاعت باشد از سراسر عالم و از خلوت خانه ها و عبادتگاهها ، به يك نقطه فرا مي خواند و در ايّام معلومات ، در گونه گون تلاش و حركت و سكون و قيام و قعود ، آنان را به يكديگر پيوند مي زند : ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ . دوم آن كه در همين كار دستجمعي و علني ، برترين منزل مقصود را ذكر خدا ، يعني كاري قلبي و نفساني ، معرفي مي كند : وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيّام مَعْلُومات عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ اْلأَنْعامِ . سوّم آن كه در صفحه ي روشن و همه كس شناس آن ، تصويري از نماي كلّي زندگي انسان موحّد را عرضه مي كند و در عملي رمزي ، به مسلمان درس زندگي هدف دار و جهت دار مي دهد . از ورود در ميقات و حضور در ساحت احرام و تلبيه و تروك تا طواف ، گرد مركز كعبه و سعي ميان صفا و مروه و وقوف در محشر عرفات و مشعروذكر و تضرّع و تعارفي كه در آن است ، و تا رسيدن به منا و قرباني اش و رمي جمره اش و حلقش و سپس دوباره برگشتن به طواف و سعي ، همه و همه درسهاي رسا و روشن حركت جهت دار و دستجمعي و معرفت آميز مسلمان ، در عرصه ي توحيد و در مسعاي حيات و برگرد محور « الله » است .
زندگي در آيينه ي حج ؛ يك صيرورت دائمي
زندگي در آيينه ي حجّ ، يك سير دائمي بلكه يك صيرورت دائمي به سوي خدا است ، و حج ، آن درس هميشه زنده ي عملي و سازنده است كه اگر به هوش باشيم راه و
118 |
رسم زندگي ما را در صحنه يي عملي و روشن ترسيم مي كند . ميعادي همگاني ، هر سال تشكيل مي شود تا مسلمان ، در آن محيط وحدت و تفاهم ، و در پرتو ذكر الهي ، راه و جهت زندگي را بياموزد ، آنگاه به سرزمين خود و به ميان كسان خود برگردد ، و در سالهاي بعد گروههاي ديگر و گروههاي ديگر بيايند و بروند ، بياموزند و بيندوزند ، بگويند و عمل كنند ، بشنوند و تدبّر كنند ، و در نهايت همه ي امتّ ، به آنچه خدا خواسته و دين آموخته ، برسند . نظر افكندن به عرصه ي عظيم زندگي امّت اسلامي ، فراتر از ابعاد ملتها و نژادها و قوم و قبيله ها ، و نظر افكندن به اعماق وجود خود و فراگرفتن راه و جهت و شيوه ي زندگي ، چنانكه شايسته ي اوست ، و همه در پرتوي از ذكر خدا . اين است آن سرچشمه ي معرفتي كه هر ساله در حجّ ، فيّاض و بي زوال ، بر انبوه خلايق گرد آمده در حرم امن خدا سيلان مي يابد و كساني را كه ظرف ذهن و دل خود را بگشايند ، از اين زلال معرفت ، سيراب مي سازد .
سعي شده حج را فريضه ي فردي قلمداد كنند
در گذشته و امروز ، نيز كوششهايي شده است و مي شود تا حج را فريضه يي فردي ، كه در آن هر كس فقط سرگرم عبادت و نيايش خود با خداوند است ، قلمداد كنند . بگذريم از آن غفلت زدگاني كه به سفر حج ، به چشم سفري سياحتي و تجارتي نگاه مي كنند . حج با برجستگيهايي كه در هيچ فريضه ي ديگر اسلامي ، مجموعه ي آن را نمي توان يافت ، بسي برتر از بينش تنگ نظرانه ي آنان و نگاه بي فروغ و خطابين اينان است . در دوران ما بزرگترين كسي كه حج را از پرده ي اوهام بيرون كشيد و رازهاي آن را در ذهن و نيز در عمل جمع عظيمي از مسلمانان ، نمايان ساخت امام راحل كبير ما بود . او حجّ ابراهيمي را ندا كرد و خلايق را بدان فرا خواند . يكبار ديگر صلاي : وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ را به گوش جهانيان رسانيد . حجّ ابراهيمي همان حجّ محمّدي است كه در آن ، حركت به سمت توحيد واتحاد ، روحوسرلوحه ي همه ي مراسم وشعائر است ؛ حجّي مايه ي بركت و هدايت و ستون اصلي در حيات و قيام امّت واحده ، حجّي سرشار از منافع و پربار از ذكر خدا ، حجّي كه در آن ملتهاي مسلمان ، وجود امّت فراگير محمّدي ( صلّي الله عليه وآله ) و
119 |
حضور خود در آن را لمس مي كنند و با احساس برادري و نزديكي ملتها ، از احساس ضعف و عجز و خود باختگي رها مي شوند . حجّ ابراهيمي ، آن است كه در آن مسلمين ، از تفرقه به جمعيّت حركت كنند و كعبه را ، كه بناي ياد بود توحيد و رمز برائت و نفرت از شرك و بت پرستي است ، با معرفت به معناي رمزي آن طواف كنند و از ظاهر و پيكره ي مناسك به باطن و روح آن برسند و از آن براي زندگي خود و زندگي امت اسلام ، توشه برگيرند . اكنون اين جانب ، با اميد به رحمت و هدايت الهي و با دعا براي قبولي و پرباري حجّ شما برادران و خواهران مسلمان از سراسر جهان اسلام ، فرصت تدبّر در مناسك حجّ را مغتنم شمرده ، مطالبي را كه توجه به آن براي همه ي آحاد مسلمان سودمند است ، تذكّراً عرض مي كنم :
توحيد ؛ روح اساسي حج
1 ـ نخستين مطلب در باب توحيد است ، كه روح اساسي حجّ و مضمون بسياري از اعمال و مناسك آن است . توحيد با مفهوم عميق قرآني آن ، به معناي توجّه و حركت به سوي الله و ردّ و نفي بتها و قدرتهاي شيطاني است . خطرناكترين اين قدرتها در درون وجود آدمي ، نفس امّاره و هواها و هوسهاي گمراه كننده و پست كننده است ، و در سطح جامعه و جهان ، همان قدرتهاي استكباري و فتنه انگيز و فساد انگيزند كه امروزه بر زندگي مسلمانان چنگ انداخته و با روشهاي شيطاني ، جسم و روح بسياري از ملتهاي مسلمان را دستخوش سياستهاي خود ساخته اند . مراسم برائت در حجّ ، اعلان بيزاري از اين قدرتها است . هر چشم روشن و نگاه عبرت آميزي مي تواند در زندگي جوامع مسلمان ، نشانه ي سلطه ي قدرتها يا تلاش آنان براي تسلّط بر كشورهاي اسلامي را مشاهده كند . در برخي از اين كشورها ، سياست و اقتصاد و روابط بين المللي و موضعگيري در برابر حوادث عالم ، همسو و تحت تأثير قدرتهاي سلطه گر و در رأس آن امريكا است . رواج فساد و رسمي بودن فحشاء و محرمات شرعي در بسياري از اين كشورها ، متأثر از سياستهاي شيطاني آن قدرتها است . وظيفه يي كه حج و اعمال و شعائر توحيدي آن بر مسلمان حج گزار لازم مي سازد ، ابراز برائت و بيزاري از اين همه است ، و
120 |
اين اوّلين قدم ، در راه تجسّم اراده ي اسلامي در نفي اين پديده هاي شيطاني و استقرار حاكميت اسلام و توحيد ، بر همه ي جوامع اسلامي است .
ايجاد تفرقه ميان مسلمين ؛ سياستي استعماري
2 ـ مطلب بعدي در باب اتحاد و يگانگي مسلمين است كه مضمون برجسته ي ديگري از مناسك حجّ است . از آغاز ورود استعمار اروپايي به كشورهاي اسلامي ، يكي از سياستهاي قطعي استعمارگران ، ايجاد تفرقه ميان مسلمين بوده است . گاه با حربه ي اختلافات فرقه يي و گاه با ابزار ملي گرايي و قوم گرايي و گاه با غير اينها . متأسفانه با وجود فرياد مصلحان و مناديان وحدت ، اين حربه ي دشمن ، هنوز تا حدودي بر پيكر امّت اسلامي ، ضربه ها و جراحتهايي وارد مي سازد . دامن زدن به اختلافات شيعه و سني ، عرب و عجم ، آسيايي و افريقايي ، و عمده كردن ناسيوناليسم هاي عربي ، توراني و فارسي ، اگر چه به وسيله ي بيگانگان آغاز شده است اما متأسفانه ، امروز به وسيله ي خودي هايي كه بر اثر كج فهمي و يا نوكري اجانب ، آب به آسياب دشمن مي ريزند ، ادامه مي يابد . كار اين انحراف گاه به آن جا مي رسد كه برخي از دولتهاي مسلمان ، با صرف پول تلاش مي كنند ، ميان مذاهب اسلامي يا ملتها و اقوام اسلامي تفرقه ايجاد كنند ، و يا بعضي از عالم نمايان صريحاً فتوا به كفر بعضي از فرق اسلامي ، كه سوابق درخشانشان در تاريخ اسلام واضح است مي دهند . ملتهاي مسلمان شايسته است انگيزه هاي خبيث اين كارها را شناخته ، دست پنهان شيطان بزرگ و ايادي و اذنابش را در پشت سر آن ببينند ، و خيانتكاران را افشا كنند .
مبارزه ي قدرتهاي استكباري عليه اسلام و مسلمانان
3 ـ نكته ي مهمّي كه شايسته است همه ي مسلمين آن را دانسته و براي مقابله با آن احساس تكليف كنند ، آن است كه امروز تقريباً در همه جاي جهان ، مبارزه ي سرسختانه و توطئه آميزي از سوي قدرتهاي استكباري عليه اسلام و مسلمين در جريان است . اگر چه اصل اين مبارزه ، تازگي نداشته و نشانه هاي آن در تاريخ استعمار اروپايي كاملا
121 |
شناخته شده است ، ولي مي توان گفت كه شيوه هاي متنوّع آن ، علني بودن آن و در مواردي شديداً قساوت آميز بودن آن ، تاكنون سابقه نداشته و پديده ي اين روزگار است . نگاهي به اوضاع كنوني عالم اسلام ، علّت اين پديده ؛ يعني شدّت گرفتن و علني شدن مبارزه با اسلام را آشكار مي سازد . علّت ، چيزي جز گسترش بيداري مسلمين نيست . حقيقت آن است كه مسلمين در يكي دو دهه ي اخير در شرق و غرب جهان اسلام و حتي در كشورهاي غير اسلامي ، نهضت حقيقي و عميقي را شروع كرده اند ، كه بايد نهضت « تجديد حيات اسلام » ناميده شود . اينك ، اين نسل جوان و تحصيلكرده و برخوردار از معارف زمان است ، كه بعكس توقّع مستعمران ديروز و مستكبران امروز ، نه تنها اسلام را فراموش نكرده ، بلكه با ايماني پر شور ، كه با استفاده از پيشرفت معارف بشري ، بسي روشن بينانه تر و ژرف تر نيز شده است ، بدان روي آورده و گمشده ي خود را در آن مي جويد . قيام جمهوري اسلامي در ايران و استقرار و ثبات و اقتدار روزافزون آن ، اوج قله ي اين نهضت جوان و ريشه دار است ، كه خود در گسترش بيداري مسلمانان ، بيشترين نقش را ايفا كرده است . اين آن چيزي است كه جبهه ي استكبار را كه هميشه از تظاهر به مبارزه با عقايد و مقدّسات ملتها پرهيز مي كرد ، وادار مي سازد كه در مبارزه با اسلام ، علناً و با همه ي روشهاي ممكن ، و گاه با قساوت و خشونت وارد ميدان شود . در امريكا و كشورهاي اروپايي ، رؤسا و سياستمداران متعددي را مي توان شناخت كه حداقل يكبار در گفته هاي خود صريحاً رشد و گسترش ايمان اسلامي را خطري بزرگ دانسته و مبارزه با آن را لازم شمرده اند . هر چه گرايش عمومي جوانان مسلمان ، به ايمان و عمل اسلامي گسترده تر شده ، اين اظهارات ناشي از سراسيمگي و دشمني ، واضح تر گرديده است و اكنون كار به جايي رسيده كه حتي رؤسا و سياستمداران بعضي از كشورهاي اسلامي نيز ، كه هميشه عناد خود با اسلام را در زير پوششي از نفاق پنهان مي كردند ، به پيروي از اربابان امريكايي و اروپايي شان علناً و صريحاً از خطر اسلام دم مي زنند ! و ايمان مقدّس مردمي را كه بر آنان فرمان مي رانند ، براي خود خطر مي شمرند . مبارزه با بيداري اسلامي در سطح جهان ، شكلهاي گوناگون دارد : در الجزاير ، اكثريت قاطع مردم در انتخاباتي آزاد و كاملا دموكراتيك به حاكميت جبهه ي اسلامي رأي مي دهند ، كودتايي خشن ،
122 |
انتخابات را باطل و منتخبين را زنداني و محكوم و مردم را سركوب مي كند ، و آنگاه قدرتهاي مستكبر ـ امريكا و اروپا ـ نفس راحت كشيده بطور كامل پشت سر كودتاگران قرار مي گيرند و دست پنهان خود در آن را افشا مي كنند . در سودان گروه هاي اسلامي با پشتيباني قاطع ملت به حكومت مي رسند ، و آنگاه غرب انواع تحريكات خود را شروع مي كند و از داخل و خارج مرزهاشان آنان را بطور دائم تهديد مي كند . در فلسطين و لبنان ، فلسطينيان مسلمان از سوي صهيونيستهاي غاصب به وحشيانه ترين وجهي سركوب و شكنجه مي شوند ، آنگاه امريكا ، آن آدم كشان ددصفت و شكنجه گر را كمك و آن مظلومان مسلمان يا مدافعان لبناني آنان را به تروريسم متهم مي كند . در جنوب عراق ، بخش عظيمي از ملّت عراق ، كه مبارزه با رژيم بعثي را ، با انگيزه ها و شعارهاي اسلامي در پيش گرفته اند ، از سوي آن رژيم مورد وحشيانه ترين حملات قرار مي گيرند ، و امريكا و غرب ، كه انگيزه ي خود براي برخورد قدرتمندانه با صدّام را در قضاياي ديگر ، آشكارا نشان داده اند ، اين جا با سكوتي رضايت آميز و تشويق كننده ظاهر مي شوند . در كشمير و هند ، تعصّب كور و جهالتبار هندوها ، با استفاده از اغماض و گاه كمك دولت ، به ناموس و جان و مقدّسات مسلمين تعرّض مي كند و اين با خونسردي و لبخند بي تفاوت امريكا و غرب مواجه مي شود . در مصر روشنفكرترين نسلهاي مسلمان ، مورد تعقيب خشن و خشم آلود رژيم فاسد و نالايق آن كشور قرار مي گيرند ، و حكومت وابسته و حقير آن كشور بزرگ مورد تشويق و كمك مالي و امنيّتي امريكا قرار مي گيرد . در تاجيكستان اكثريت مردم مسلمان و مشتاق زندگي در سايه ي اسلام ، به وسيله ي پس مانده هاي رژيم كمونيستي ، بشدّت سركوب و جمع كثيري از آنان از خانه و كاشانه ي خود آواره مي شوند و غرب با همه ي دغدغه اش از بازگشت كمونيستها در شوروي سابق ، اين حركت آنان را مغتنم مي شمرد و در مقايسه ميان اسلام و كمونيزم ، آشكارا جانب دشمنان اسلام را مي گيرد . در امريكا و اروپا مسلمانان و گروههاي اسلامي مورد اهانت و تهمت قرار مي گيرند و در مواردي تظاهر به پايبنديهاي اسلامي از قبيل حجاب زنان ممنوع مي گردد . اهانت علني به اسلام در قالب حجاب تحريم شده و به وسيله ي نويسنده يي مهدورالدّم مكّرر مورد حمايت علني سردمداران رژيم هاي اروپايي قرار
123 |
مي گيرد و حتي رئيس رژيم بدنام و بدسابقه ي انگليس ، با آن نويسنده ي قلم به مزد و بي ارزش ملاقات مي كند . از اينها همه بدتر ، فاجعه ي بي سابقه ي نسل كشي مسلمين در بوسني است ، بيش از يكسال است كه صربهاي نژادپرست ـ و اخيراً با همراهي كرواتها ـ با تكيه بر سلاح و امكانات رژيم صربستان و كمكهاي خارجي ، زشت ترين و غير انساني ترين نوع كشتار و ظلم و قساوت را با مسلمانان ، يعني صاحبان اصلي بوسني و هرزگوين انجام مي دهند ، و غرب و امريكا ، نه تنها هيچ كمكي به آنان نكرده و هيچ ممانعتي از جنايت صربها نشان نداده اند ، بلكه با استفاده از امكانات شوراي امنيت از رسيدن سلاح به مسلمانان مظلوم نيز جلوگيري كرده و با اعزام نيروهاي سازمان ملل ، محاصره ي آنان را كامل كرده اند . مسلمانان ، امروز و در آينده بدانند كه امريكا و دول بزرگ اروپايي در فاجعه ي بي نظير بوسني ، مقصّر و مسؤول مستقيم اند . در اين يكسال مشتي حرف پوچ و وعده ي دروغ تحويل داده امّا از كشته شدن حتّي يك نفر از هزاران نفر كشته ي مظلوم آن سرزمين جلوگيري نكرده ، و بالاتر ، از قدرت دفاع يافتن آنان نيز ممانعت كرده اند . اين تصوير مجملي از دشمني غرب و امريكا با اسلام و مسلمين در روزگار ما است . نه التماس ، نه تسليم ، نه مذاكره و نه هيچيك از راههايي كه بعضي ساده لوحانه آن را به مسلمانان پيشنهاد مي كنند ، گره گشا و مايه ي نجات مسلمين نيست . تنها يك چيز علاج است و بس ، و آن اتحاد مسلمانان ، پافشاري بر اسلام و ارزشها و اصول آن ، مقاومت در برابر فشارها و تنگ كردن عرصه ، در بلند مدت بر دشمن است . و امروز چشم اميد دنياي اسلام ، به جوانان غيور و بسيجي در سراسر كشورهاي اسلامي است ، كه از كيان اسلام دفاع كنند و نقش تاريخي خود را ايفا نمايند .
استكبار نتوانسته جريان بيداري اسلامي را متوقف كند
4 ـ نكته ي مهم ديگري كه بايد مورد تأكيد قرار گيرد آن است كه استكبار با همه ي تدابير شيطاني اش و با وجود بكارگيري زور و ترفند سياسي و تبليغات دروغ ، نتوانسته و هرگز نخواهد توانست ، جريان رو به رشد بيداري اسلامي و نهضت گرايش به اسلام را متوقف سازد . فعاليّت همه جانبه ي سياسي و امنيّتي و بيش از همه ، تبليغاتي امريكا و ديگر
124 |
كشورهاي استكباري و ايادي منطقه يي آنان بر ضدّ نهضت اسلامي در كشورهاي مختلف و از جمله بر ضدّ نظام مقدّس جمهوري اسلامي در ايران ، در سالهاي اخير ، بي سابقه و بسيار وسيع بوده است . و در اين ميان رژيم صهيونيستي همچون زائده ي امريكا در منطقه ، در منتهاي رذالت و خباثتي كه از آن انتظار مي رود ، ايفاي نقش كرده است . محاسبات مادّي عادي ، حكم مي كرد كه بايد بر اثر اين تلاش همه جانبه يي كه مستكبرانه و از سر خشم و عناد ترتيب مي يابد ، نهضت اسلامي در كشورهاي اسلامي ضعيف يا ريشه كن شود . ولي درست بعكس ، همه شاهدند كه اين نهضت به مرور وسيعتر و عميقتر شده است . اكنون كشورهاي اسلامي متعدّدي را مي توان نشان كرد كه اگر انتخاباتي نظير آنچه دو سال قبل در الجزائر اتفاق افتاد ، در آن برگزار شود احزاب يا فعّالان اسلامي ، اكثريت آراء مردم در آن كشورها را به خود جلب خواهند كرد ، و اين در حالي است كه در بيشتر اين كشورها فعاليّت گروههاي اسلامي و حتي تظاهرات سياسي و تبليغاتي اسلامگراها ، ممنوع است . در همين سالها است كه در داخل سرزمينهاي غصب شده ي فلسطين مبارزات مردم ، با شعارهاي اسلامي و با مركزيّت مساجد ، عرصه را بر صهيونيستها تنگ كرده است ، و در همين سالها است كه گروههاي مبارز اسلامي در لبنان ، حتي در انتخابات پارلماني و نيز در موقعيّتهاي مردمي به توفيق چشم گيري دست يافته اند . و در همين دوره ي زماني است كه جمهوري اسلامي ايران ، كه كساني ساده لوحانه انتظار داشتند يا به بن بست برسد و يا از اصول و آرمانهاي خود چشم بپوشد ، با سرعتي بيش از توقّع و در عين پافشاري بر اصول انقلابي خود به پيش رفته است . اين جانب به برادران و خواهران مسلمان در همه جاي جهان اسلام ، عرض مي كنم كه ترفند بزرگ دشمن ، نوميد كردن و به آينده بدبين كردن شما است . و همين كافي است كه هيچ مسلمان روشن بيني نوميدي را به دل راه ندهد . هيچ چيز به ما اجازه ي نوميد شدن نمي دهد ، اگر دشمن قادر بر نابودي اين حركت الهي بود ، بايد لااقل مي توانست از رشد آن جلوگيري كند ، و همه مي بينيد كه نتوانسته است . سنّتهاي الهي و واقعيتهاي خارجي خبر از آينده ي روشن نهضت نوين اسلامي مي دهند و قرآن بارها مي فرمايد : وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ .
125 |
تبليغات مدرن ؛ كارآمدترين حربه ي استكبار
5 ـ تبليغات مدرن و داراي پوشش جهاني ، بي شك كارآمدترين حربه ي استكبار است . امروز تعداد رسانه هاي صوتي و تصويري و مطبوعاتي يي كه بيشترين تلاش خود را وقف دشمني با اسلام كرده اند ، بسيار زياد و همچنان رو به افزايش است . كارشناساني مزدور ، فقط سرگرم ساختن و پرداختن مطلب و خبر و تحليل ، براي گمراه كردن ذهن
مستمعان خود و معرفي نادرست و ترسيم زشت از نهضت اسلامي و شخصيتهاي بزرگ اسلامي اند ، و جمهوري اسلامي در سالهاي پس از پيروزي انقلاب تا امروز بيوقفه و روزافزون با چنين تبليغات خصمانه يي مواجه بوده است . بايد گفت كه اين ترفند نيز در مقابل حركت اسلامي اصيل و نشأت گرفته از فطرت و نياز ، توفيق زيادي نداشته و مقصود دشمن را برنياورده است . گسترش موج دعوت انقلابي امام راحل عظيم الشأن در سراسر دنياي اسلام و حضور فكر و نام و رهنمود و عكس و نشان آن بزرگوار در شرق و غرب عالم ، با وجود آنهمه تبليغ دروغ و سخن ناحق كه به نيّت مخدوش كردن سيماي ملكوتي آن وارث پيامبران ، گفته و پخش شده است ، روشنترين دليل اين مدّعا است . با اين همه بايد اذعان كرد كه عامل مهم در حفظ سلامت و سداد فكر ملّتهاي مسلمان ،
روشنگريهاي علما و روشنفكران و نويسندگان و هنرمندان و جوانان فعّال و آگاه است . و همه بخصوص علماي متعهّد دين در اين مورد وظيفه يي بزرگ بر عهده دارند . دشمن پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران ، همواره تا امروز سياهه يي از اتهامات را متوجه ايران اسلامي كرده است . مي بينيم كه همان تهمتها امروزه به همه ي نهضتهاي اسلامي در هر جاي دنيا كه باشند نيز زده مي شود . تهمت تعصّب و جمود فكري كه از آن ، با عنوان « بنيادگرايي » نام مي برند ، تهمت تروريسم ، تهمت بي اعتنايي به حقوق بشر ، تهمت ضديّت با دموكراسي ، تهمت بي اعتنايي به حقوق زنان ، تهمت ضديّت با صلح و طرفداري از جنگ . اندكي انصاف ، هر كسي را به دروغ بودن اين تهمتها و بي شرمي وارد كنندگانش آگاه مي سازد . ايران اسلامي در حالي متهم به مخالفت با دموكراسي مي شود
كه از پنجاه روز پس از پيروزي انقلاب كبير اسلامي تا 14 ماه پس از آن ، دو همه پرسي عمومي ، كه در يكي از آنها مردم ايران ، جمهوري اسلامي را به عنوان نظام سياسي كشور
126 |
برگزيدند ، و در ديگري به قانون اساسي رأي دادند ، و سه انتخابات كه در آنها به ترتيب : اعضاي مجلس خبرگان براي نوشتن قانون اساسي ، رئيس جمهور ، و نمايندگان در مجلس شوراي اسلامي معين شدند ، در آن برگزار شده ، و تا امروز همواره انتخابات آزاد ، با شركت پرشور مردم براي تعيين رئيس جمهور و نمايندگان مجلس ، در موعد قانوني خود انجام گرفته است . تهمت به تروريسم را ، كساني به ايران اسلامي مي زنند ، كه خود از دولت تروريست صهيونيستي بيشترين پشتيباني را كرده و گروههاي تروريست ضدّ انقلاب ايراني را در زير چتر حمايت خود قرار مي دهند و حقوق بگيران آنان صدها بار در داخل ايران اسلامي بمب گذاري كرده و هزاران نفر از مردم عادي و عناصر انقلابي و مرد و زن و كودك بيگناه را به قتل رسانده اند . ضديّت با صلح را كساني به جمهوري اسلامي نسبت مي دهند كه جنگي هشت ساله را با تشويق رژيم بعثي عراق و به دست او بر ايران تحميل كردند و در همه ي آن مدّت ، انواع كمكها را به آن رژيم كه به خاطر حمله به ايران اسلامي ، رژيم محبوب آنان به شمار مي رفت مبذول داشته اند . تضييع حقوق زنان ، تهمت از سوي كساني است كه شأن والاي زن ايراني را كه با حفظ حجاب و حدّ شرعي ، در برترين فعاليّتهاي كشور شركت ميورزد ، نمي پسندند و ابتذال حاكم بر روابط زن و مرد و بهره كشي ناجوانمردانه از زن در جوامع غربي را ، نسخه ي مطلوب در حيات اجتماعي زن مي شمرند . تهمت نقض حقوق بشر را رژيم هايي متوجه ايران مي سازند كه خود قلم هاي بزرگ و حيرت انگيز پايمال كردن حقوق انسانها را مرتكب شده يا زمينه سازي كرده اند . آيا در دنياي جديد ، هرگز حقوق بشر ، آنچنان كه امروز در بوسني پايمال مي شود ، نقض شده است ؟ آيا نقض حقوق يك ملت مانند ملت فلسطين نقض حقوق بشر نيست ؟ آيا راندن دستجمعي بيش از چهار صد نفر از شهروندان فلسطيني ، به بيرون از خانه و ميهن خود ، در برابر چشم دنياي باصطلاح طرفدار حقوق بشر ، قابل اغماض است ؟ آيا سرنگون كردن هواپيماي مسافري ايران به وسيله ي امريكا برفراز خليج فارس ، يا بي عدالتي نسبت به سياهان در امريكا ، يا حمايت از كودتاگران در الجزائر ، يا حمايت از رژيم فاسد مصر ، يا زنده سوزانيدن دستجمعي عدّه يي در امريكا و امثال آن ، شكستن حريم انسانيّت و نقض حقوق آن نيست ؟ آيا دولتهايي كه اين گونه
127 |
بي محابا حقوق بشر را پايمال مي كنند يا پايمال كنندگان را با نگاهي خونسرد و بي تفاوت بلكه رضايتمندانه و تشويق آميز تماشا مي كنند ، حقيقتاً از اين كه بنا به ادّعاي آنان در ايران اسلامي ، حقوق بشر نقض شود ناراحتند ؟ ! حقيقت آن است كه خود تهمت زنندگان و از جمله سردمداران كنوني امريكا كه اخيراً بر سر اين حربه ي تبليغاتي زنگ زده و قديمي ، جنجال تازه يي به راه انداخته اند ، به خوبي مي دانند كه سخن به گزاف مي رانند ، آنچه آنان از جمهوري اسلامي نمي پسندند اينها نيست ، چيزهاي ديگري است كه مصلحت سياسي به آنان اجازه نمي دهد آن را صريحاً اعلام كنند ، اگر چه بررسي اظهارات نظريه پردازان و نويسندگانشان مقصود آنان را آشكار مي سازد . در نظام جمهوري اسلامي چيزهايي كه امريكا و هر مستكبر ديگري را خشمگين مي سازد اينها است : اوّل ـ جدا نبودن دين از سياست و پايه ي اسلامي جمهوري اسلامي . دوّم ـ استقلال سياسي اين نظام ، به معناي تسليم ناپذيري اش در برابر زورگوييهاي معمول ابرقدرتها . سوم ـ اعلام راه حلّ مشخص جمهوري اسلامي درباره ي مسأله ي فلسطين ، كه عبارت است از انحلال رژيم غاصب صهيونيستي و تشكيل دولت فلسطيني ، متشكل از خود فلسطينيان و همزيستي مسلمانان و مسيحيان و يهوديان در فلسطين . چهارم ـ حمايت معنوي و سياسي از همه ي نهضتهاي اسلامي و تقبيح فشار بر مسلمانان در هر جاي عالم . پنجم ـ دفاع از حيثيت اسلام و قرآن و پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) و ديگر انبياي الهي و مقابله با توطئه ي رواج دادن اهانت به اين مقدسات ، نظير آنچه در باب نويسنده ي مهدورالدّم آيات شيطاني ديده شد . ششم ـ تلاش براي اتحاد امّت اسلامي و همكاري سياسي و اقتصادي دولتها و كشورهاي اسلامي و حركت در جهت تثبيت اقتدار ملتهاي مسلمان در قالب « امّت بزرگ اسلامي » . هفتم ـ ردّ و نفي فرهنگ تحميلي غرب ، كه دولتهاي غربي با تنگ نظري و تعصّب ، برآنند كه همه ي ملّتهاي عالم را به پذيرش آن وادار سازند ، و اصرار بر احياي فرهنگ اسلامي در كشورهاي مسلمان . هشتم ـ مبارزه با فساد و بي بندوباري جنسي ، كه بعضي از دولتهاي غربي بخصوص امريكا و انگليس اخيراً انحرافي ترين شكل آن را بي شرمانه رسميّت داده يا در راه آنند ، و از دهها سال پيش براي ورود اشكال گوناگون اين فساد به كشورهاي اسلامي برنامه ريزي و تلاش مي كنند .
128 |
اينها است آنچه موجب دشمني كينه آلود امريكا و همپالگي هايش ، با جمهوري اسلامي است . بديهي است كه اگر آنان ، صريحاً علت دشمني خود را بيان كرده ، اين فهرست را برملا كنند ، به دست خود بر اعتبار جمهوري اسلامي در چشم ملتهاي مسلماني كه همه دلبسته ي اين اصول اند ، خواهند افزود . بدين جهت است كه آنان در تبليغات خود ، از سويي ايران اسلامي را به تروريسم و امثال آن متّهم مي كنند و از سوي ديگر با تحليل هاي دروغين و خبرهاي ساختگي چنين وانمود مي سازند كه گويا جمهوري اسلامي از اصول خود دست برداشته و به خواست دشمن تسليم شده است ! اين هر دو سخن ، دروغ و ناشي از طبيعت خدعه گر استكبار است . اصول جمهوري اسلامي كه همان راه امام و مباني مسلّم اسلام است ، به رغم دشمن ، در ايران اسلامي ، معتبر و مبناي زندگي سياسي و اجتماعي ما است و دولت و ملّت ايران ، زندگي در سايه ي اسلام ناب محمّدي ( صلّي الله عليه وآله ) را كه با فداكاري و بذل عزيزترين جانها به دست آمده ، در هيچ شرايطي از دست نخواهند داد و اصول امام خميني ( قدس سره ) و در رأس آن اصل عدم انفكاك دين از سياست و مقاومت در برابر فشار ماديّگري مدرن ، براي منزوي كردن اسلام و قرآن ، اصول هميشه زنده ي جمهوري اسلامي باقي خواهد ماند .
از فرصت حج حداكثر استفاده را بكنيد
6 ـ در پايان ، به حجّاج عزيز ، توصيه مي كنم از فرصت حجّ ، حداكثر استفاده را براي كسب آشنايي با برادران مسلمان خود بكنند و اوضاع جهان اسلام را از زبان و رفتار مسلمانان به دست آورند ، تجربه ها ، آرزوها ، دستآوردها و تواناييها را با هم مبادله كنند و حجّ خود را به حجّ مورد نظر اسلام هر چه نزديكتر سازند . به برادران و خواهران عزيز ايراني نيز توصيه مي كنم كه با زبان و عمل ، مبلّغان و پيام رسانان انقلاب پرشكوه و كشور بزرگ و ملّت قهرمان خود ، به برادران كشورهاي ديگر باشند . جوار كوتاه مدت خانه ي خدا و حرم پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) و مواقف با ارزش حجّ و سرزمين پرخاطره ي حجاز را ، براي زنده كردن دل با ياد خدا و تحكيم پيوند معنوي خود با رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) و عترت طيّبه ي آن بزرگوار ( عليهم السلام ) و بخصوص توجّه و توسّل به حضرت ولي الله الاعظم كه بي شك فيض
129 |
حضور مقدّسش در مراسم حج شامل دلهاي با معرفت است ، و انس با قرآن و تدبّر در آيات بيّنات آن و دعا و تضرّع و توسّل كه مايه ي تقرّب به خدا است ، مغتنم بشمرند و از آن بهره ببرند و براي رفع گرفتاريهاي مسلمين و قوّت و عزّت روزافزون اسلام و جمهوري اسلامي دعا كنند و علوّ درجات روح مطّهر امام راحل و ارواح طيّبه ي شهداي اسلام را از خداوند مسألت نمايند .
وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّه
24 ذي القعده 1413 برابر با 28 ارديبهشت 1372
علي الحسيني الخامنه ئي