بخش 11

247

بيانات در ديدار با كارگزاران حج

( 26/11/1378هـ . ش . )

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمْ

حج ؛ مظهر معنويت ، وحدت و برائت

به همه ي برادران محترم و خواهران گرامي خوش آمد عرض مي كنم و از همه ي شما دست اندركاران فريضه ي عظيم حج تشكر مي كنم . اميدوارم خداي متعال توفيق بدهد كه امسال هم مثل سالهاي پيش ـ بلكه بهتر از سالهاي پيش ـ اين واجب بزرگ ، در موسم خود ، و با شرايط و حدود خود ، ان شاءالله اقامه بشود و مردم ما بتوانند معنا و مفهوم الهي و اجتماعي و سياسي حج را در وجود خودشان حس كنند و آن را در فضاي دنياي اسلام مجسم نمايند .

حج از يك طرف مظهر معنويت است ؛ ارتباط با خدا ، آشنا شدن دل با آيات الهي و نزديك شدن هرچه بيشتر انسان به خدا ؛ از يك طرف مظهر وحدت است ؛ يكپارچگي امت اسلام ، برداشتن ديوارها و حجابها و پُر كردن دره ها و شكافهايي كه يا به دست دشمن ، يا بهوسيله ي تعصبات و اوهام بهوجود آمده است ، و نيز ايجاد قدمي به سوي امت واحده ي اسلامي است ؛ و از طرف ديگر مظهر برائت از دشمنان خدا ، برائت از مشركين و ايادي شرك و كفر است . اگر ان شاءالله اين سه جهت در حج متجسد و مجسم بشود ، حج فايده ي خود را بخشيده است . اول ، شما و حاجي هستيد كه از حج بهره مي بريد ؛ در مرتبه ي دوم ، دنياي اسلام و جامعه ي اسلامي و امت اسلامي است كه اين بهره را مي برد .

248

يكي از خصوصيات حج اين است كه فضا را معنوي مي كند . الآن فضاي كشور به بركت نزديكي ايام حج و با رفتن حجاج ، در شرف معنوي تر شدن است . وقتي حجاج برمي گردند ، باز باري از معنويت با خود مي آورند ؛ يعني سوغات روحيه و معنويت . هر وقت سخن از حج است ، معنويت پراكنده مي شود ؛ بايد اين طور باشد .

فضاي كشور ؛ مشحون از معنويت

من امروز به مناسبت اين كه كشور و ملت ما بحمدالله بعد از بيست و دوم بهمن و آن آزمايش بزرگ الهي ، و قبل از انتخابات قرار دارند ، لازم است اين را عرض بكنم كه فضاي معنوي براي همه چيز يك كشور مفيد است ؛ فقط مسأله ي گرايش به آخرت و معنويات نيست . فضاي معنوي ، حتّي براي اداره ي دنياي يك كشور هم مفيد است و اين به بركت انقلاب در كشور ما بهوجود آمد و امروز فضاي كشور ما تا حدود زيادي مشحون از معنويت است . لذا شما مي بينيد وقتي كه جاي حضور مردم مي رسد ، توده هاي مردم چه طور با روحيه و با شادابي ، قدم در ميدان مي گذارند . چه چيزي انگيزه ي مردم است ؛ جز همان عامل معنوي ؟ من همين جا لازم مي دانم از ملت عزيزمان به خاطر شكوهي كه در بيست و دوم بهمن امسال آفريدند ، تشكر كنم ؛ اينها خيلي مهم است .

در همان حالي كه تمام مراكز تبليغاتي دشمن با تمام قوا سعي مي كنند مردم را با گذشته ي خودشان و با انقلابشان بيگانه كنند ، از امامشان جدا كنند ، ياد امام را به فراموشي بسپارند و سعي كنند به خيال خودشان ارزشهاي جديدي را خلق كنند و ميان مردم بيندازند ، وقتي بيست و دوم بهمن مي رسد ، شما مي بينيد كه در تهران و شهرهاي بزرگ و شهرهاي كوچك و حتّي در نقاط دوردست و بسياري از روستاها ، مردم بيرون مي آيند ؛ نه كسي از آنها دعوتي مي كند ، و نه يك عامل مادي وجود دارد ؛ اما مردم مي آيند ؛ اين همان عامل معنوي است .

دشمنان ما دچار تناقض اند

من عرض بكنم كه طراحان و كمين گرفتگاني كه منتظرند از ملت ايران نشانه يي

249

بروز كند كه آنها اميدوار بشوند كه مردم با انقلاب ميانه يي ندارند و از انقلاب جدا شده اند ـ كه واقعاً كمين هم گرفته اند ـ اينها دچار تناقضند ! از يك طرف بعضي از اظهارات و بعضي از تيترهاي روزنامه ها را نگاه مي كنند ، كه نشانه ي اين است كه همه ي معنويات در اين كشور از بين رفته است ؛ ديگر از انقلاب و از امام خبري نيست و همه چيز به دست فراموشي سپرده است ؛ اينها خوشحال مي شوند و خيال مي كنند كه همين طور است ؛ اما بعد نوبت حضور مردم كه مي رسد ـ مثل روز بيست و دوم بهمن ـ ناگهان با سيل عظيم مردمي ، با شعار اسلام ، با شعار انقلاب ، با ياد امام ، با بزرگداشت خاطره هاي پُرشكوه گذشته مواجه مي شوند ! اينها دچار تناقضند و نمي دانند كه چه بكنند ؛ لذا در طراحيهايشان دائماً در حال رفت و برگشت و ترددند !

ملت ايران توانسته است با قدرت خود ، دشمن خود را گيج كند . به اظهاراتشان نگاه نكنيد ؛ اظهاراتي كه گاهي از روي اقتدار حرفي مي زنند كه ممكن است بعضيها را مرعوب بكند ؛ اما حقيقت قضيه غير از اين است ؛ ملت زنده است ؛ ملت مؤمن است ؛ دلها با اسلام است ؛ دلها با امام است . تا امروز هيچ قدرتي نتوانسته است دلهاي مردم را از محبت امام و ياد امام و تعظيم و تجليل شهدا ، شهادت و ارزشهاي انقلاب خالي كند . انتخابات هم همين طور است من لازم مي دانم به اين مناسبت ، راجع به انتخابات ، دو ، سه جمله يي عرض كنم .

انتخابات ؛ مظهر حضور مردم و اقتدار ملي

انتخابات ، فقط يك پديده ي سياسي نيست ؛ انتخابات ، مظهر حضور مردم ، مظهر احقاق حق ، مظهر توانايي و اقتدار ملي براي يك كشور است . امروز در دنيا ـ چه در كشور ما و چه در هر جاي ديگر دنيا ـ روي اين حساب مي شود كه چند درصد از كساني كه مي توانستند رأي بدهند ، در يك انتخابات شركت كردند و رأي دادند . از نظر مردم دنيا و تحليل گران و سياستگذاران عالم ، آن نظامي مستحكم است كه تعداد بيشتري از مردمش در هنگام انتخابات پاي صندوقها بيايند و رأي بدهند ؛ اين نشانه ي استحكام يك نظام است ؛ كه بحمدالله ما اين را در انتخاباتهاي گوناگوني كه در اين سالهاي متوالي

250

داشته ايم ، هميشه نشان داده ايم و مردم حضور قوي يي داشته اند .

هم حق و هم تكليف مردم است كه بيايند و سرنوشت كشورشان را به دست خودشان معين كنند ؛ زيرا كه كشور متعلق به مردم است . مردم بايد بيايند و با انتخاب صحيح و آزادانه ، قانونگذارانشان را در قوه ي مقننه معين كنند ؛ مجريان خودشان را با ترتيبي كه در قانون معين شده است ، معين كنند ؛ اين حق مردم است و متعلق به آنهاست ؛ اما تكليف هم هست . اين طور نيست كه يكي بگويد من نمي خواهم از اين حقم استفاده كنم ؛ نه ، سرنوشت نظام بسته ي به احقاق و استنقاذ اين حق است ؛ اين تكليف است ؛ بايد همه شركت كنند . نظام جمهوري اسلامي توانسته است اين حق را در اختيار مردم بگذارد ؛ اما در گذشته ما اين حق را نداشتيم . در نظامهاي گذشته ، مردم از استفاده از چنين حقي محروم بودند ؛ نظام جمهوري اسلامي اين را داده است ؛ بايد مردم بروند و استنقاذ كنند .

گاهي يك رأي هم مؤثر است

گاهي يك رأي هم مؤثر است ؛ هيچكس نگويد رأي منِ تنها چه تأثيري دارد . گاهي يك رأي يا چند رأي ، در سرنوشت يك كشور اثر مي گذارد . شما مي توانيد با رأي دادن خودتان ، آن شخص مؤمن صالح را به مجلس بفرستيد . آن كسي كه به مجلس رفت ، در هنگامه ي حساس ـ آن جايي كه رأي يك نماينده مي تواند سرنوشت كشور يا يك قشر ، يا سرنوشت اقتصاد را معين كند ـ رأي او كارساز خواهد بود ؛ لذا هيچ وقت كسي نگويد كه رأي من چه تأثيري دارد . مهم اين است كه در روز انتخابات ، ان شاءالله همه ي مردم ـ زن و مرد ، پير و جوان ، و هركس كه از لحاظ قانوني مي تواند رأي بدهد ـ بروند و رأي بدهند و انتخابات را پُرشور و پُررونق بكنند .

هركس كه به نظام اسلامي علاقه دارد ، در اين انتخابات شركت خواهد كرد . هركس كه به سربلندي نظام جمهوري اسلامي علاقه اي دارد ، در اين انتخابات شركت خواهد كرد . پيش بيني من اين است كه آن چنان كه ما از اين ملت بزرگ و آگاه و هوشمند تاكنون ديده ايم ، ان شاءالله در اين انتخابات هم مردم پُرشور و با علاقه شركت مي كنند و حضور

251

خودشان را اعلام خواهند كرد و در واقع طرفداري خودشان را از اسلام و نظام اسلامي نشان خواهند داد .

برگزاري انتخابات در فضاي آرام و صميمي

نكته ي دوم اين است كه انتخابات بايد در فضاي آرام و با صفا انجام بگيرد ؛ دور
از تشنج و درگيري و فضاي نفرت باشد . بديهي است كه در همه جا نامزدهاي گوناگوني با آراء و عقايد و سلايق مختلفي هستند و مردم هم نگاه مي كنند و ان شاءالله با شناسايي و با تدبر انتخاب مي كنند و رأي خواهند داد ؛ اين كار بايد در فضاي آرام انجام بگيرد ؛ اين افتخار ماست . ما چند روز قبل از اين ، بيست و يكمين سالگرد انقلاب را جشن گرفتيم و چند روز بعد نيز بيست و يكمين انتخابات را در كشورمان برگزار خواهيم كرد ؛ اين چيز كمي نيست ؛ چيز خيلي مهمي است ؛ حالا بنشينند ديگران براي ملت ما غصه بخورند كه اين كشور بايد طرف دموكراسي برود ! دموكراسي چيست ؟ اگر منظور از دموكراسي ، همين حضور و دخالت و شركت و انتخاب مردم است ، بفرماييد كجاي دنيا چنين چيزي را سراغ داريد ؟ ! آن كساني كه با پول و قدرت سياسي امريكاييها سالها
بر اين مملكت حكومت كردند و همه چيز اين مملكت را ضايع كردند ، آيا يك بار
توفيق پيدا كردند كه چنين انتخاباتي را در سرتاسر اين كشور بهوجود بياورند ؟ ! بيست
و يك انتخابات ، در بيست و يك سال ؛ اين شوخي است ؟ ! در تمام اين آزمايشهاي بيستويك گانه ، فضاي اين كشور تا امروز اين طور بوده است ؛ فضاي آرام ، فضاي صميمي .

تشنج سياسي براي انتخابات مضر است

البته بعضيها تبليغ مي كنند و حرف مي زنند . فضاي خشونت سياسي و تشنج سياسي و نفرت ، به حال انتخابات مضر است ؛ يك عده را از عرصه ي حضور در انتخابات بيزار مي كند ؛ يك عده را دچار ترديد مي كند ؛ دلها را مرده مي كند و اميدها را كم مي كند . من مي بينم متأسفانه بعضيها با اظهارات خود در برخي از اين نوشتجاتي كه منتشر مي شود ،

252

سعي مي كنند فضاي نفرت را بر جامعه حاكم كنند ؛ اين يكي به جناح چپ بد مي گويد ، آن يكي به جناح راست بد مي گويد ؛ اينها كجا مي روند ؟ ! كجا داريد مي رويد و چه مي خواهيد ؟ ! چيست اين تعبيراتي كه ساخته اند و غالباً هم اينها را دشمن در دهانشان گذاشته و پرتاب كرده و يك عده آدم غافل ـ حالا نمي گوييم مغرض ؛ اما بعضيشان هم قطعاً مغرضند ـ همينها را گرفته اند و مرتب لب مي جنبانند و اين حرفها را تكرار مي كنند ؟ ! چپ و راست چيست ؟ ! اين ملت ، ملت مسلمان و مؤمن و يكپارچه يي است . اين ملت ، با هم اين انقلاب را بهوجود آوردند ؛ با هم بيست و يك سال اين نظام را حفظ كردند ؛ با هم يك خطر بزرگ را در طول هشت سال جنگي كه بر ما تحميل شده بود ، دفع كردند ؛ بنابراين ملت باهمند ؛ اين ديواركشيها چيست ؟ ! يك عده با يك نامي در گوشه يي ، يك عده با يك نامي در گوشه ي ديگري ، همين طور مردم را تكه تكه مي كنند . البته مردم هم نشان داده اند كه به اين حرفها اعتنايي ندارند ؛ اين هم معلوم است . مردم راه خودشان را مي روند ، كار خودشان را مي كنند ؛ حالا هم آنها بروند و كار خودشان را بكنند .

بايد فضا ، فضاي آرامي باشد . بعضيها با اصرار بر اين كه قرار است خشونت و تشنج بشود ، ذهنها را دچار تشنج مي كنند ؛ نه ، مردم چنين قراري ندارند . من عرض مي كنم ، اين دو ، سه روزي كه از حالا تا پايان رأي گيري باقي مانده است ـ كه شايد بعد به مرحله ي دوم هم كشيده شود ـ در تمام اين مدت ، مردم عزيز ما و بخصوص جوانان ، احساساتشان را كنترل كنند و با عقلشان كار كنند ؛ با دو چشمِ باز نگاه كنند و انتخاب كنند .

بايد بتوانيم جواب خدا را بدهيم

البته سلايق هم زياد است ؛ همه گونه سليقه وجود دارد ؛ تا حالا هم همين طور بوده است . هركسي طبق سليقه ي خود عمل كند ؛ منتها همه توجه كنند كه اين انتخابي كه ما مي كنيم ، يك جا مي بايست جواب آن را بدهيم . اين طور نيست كه بگوييم حالا ما يا اصلا انتخاب نمي كنيم ، يا انتخاب مي كنيم و كسي چه مي فهمد ! بله ، مردم نمي فهمند كه ما چه انتخاب كرديم ؛ اما خداي متعال كه تشخيص مي دهد ؛ ما بايد جواب او را بدهيم . ما بايد محاسبه كنيم ، تحقيق كنيم ، بررسي كنيم و معيارها را ملاحظه نماييم ، تا بتوانيم به

253

خداوند پاسخ دهيم . اگر انسان نمي تواند ، از اشخاصي كه مورد اعتماد هستند ، از كساني كه انسان مي تواند در مسائل مهم ـ در مسائلي كه بايد به خدا جواب داد ـ به آنها اعتماد كند ، اعتماد بكند ؛ اشكالي هم ندارد . بنابراين ، بايد فضا را ، فضاي آرامي قرار بدهند و همه مراقب باشند .

بگذاريد مردم كار خود را بكنند

من به اين كساني كه همين طور يك گوشه نشسته اند و فضا را با تشنج سياسي و با پُر كردن از موهومات و شايعات ، خراب مي كنند ، نصيحت مي كنم كه دست از جان مردم بردارند ؛ بگذارند مردم كار خودشان را بكنند . نتيجه ي انتخابات هم هرچه بشود ، همه قبول دارند . كسي از آحاد مردم و از مسؤولان كشور نخواهد گفت چرا نتيجه ي انتخابات اين شد ، يا اين نشد ؛ نه ، آن آراء مردم است . بحمدالله در اين كشور قانون محكم است و معيار واضح قانون در مقابل چشم همه هست .

خصوصيت يك نماينده ي خوب در مجلس

نكته ي بعدي هم اين است كه مجلس بايد مجلسي باشد كه بتواند در مقابل زورگوييها و زياده خواهيها و مرعوب كردنها و تطميع كردنهاي قدرتمندان جهاني بايستد و مصالح كشور و ملت را محاسبه كند و دنبال آن برود . امام ( قدس سره ) بارها اسم مدرّس را مي آوردند . مگر خصوصيت مدرّس چه بود ؟ از مدرّس عالمتر هم داشتيم . مدرّس خصوصيت عمده اش اين بود كه هيچ عامل ارعاب و تهديد و تطميع و فريبگري در او اثر نمي كرد . همان وقتي كه علي الظاهر فضا را بر ضد او آن چنان متشنج كرده بودند كه عليه اش شعار مي دادند ، او ايستاد و حرف خودش را زد ؛ اين خصوصيت يك نماينده ي خوب در مجلس است .

بعضي ها زود مرعوب مي شوند

بعضيهازود مرعوب مي شوند ! من بارهاعرض كرده ام كه قدرتهاي استكباري ـ يعني

254

همين قدرتهاي سلطه گر جهاني ـ كه مرتب روي اين كشور و آن كشور دست مي اندازند و دولتها و ملتها را زير يوغ خودش مي كشانند ، عمده ي كارشان از ترساندن مي گذرد . قدرت واقعيشان آن قدر نيست كه بر زبان مي آورند . بديهي است اين همه كه اينها با اين انقلاب و با اين كشور بدند ، اگر قدرت داشتند ، تا حالا اين انقلاب اين طور رشد نمي كرد و اين گونه نمي ماند . آيا اين خود دليل نيست كه سلطه گران امريكا و صهيونيستهاي عالم ، آن چنان كه ادعا مي كنند ، قدرت ندارند ؟ ! اينها عمده ي كارشان
را از راه تهديد و مرعوب كردن پيش مي برند . نماينده بايد كسي باشد كه مرعوب
نشود . چه كسي مرعوب نمي شود ؟ آدمي كه دلش به خدا متكي باشد . وقتي انسان به خدا متوكل بود ، از هيچ كس مرعوب نمي شود ؛ يك نمونه ي زنده اش را در زمان خودمان ديديم ـ يعني امام ( قدس سره ) ـ و هزاران نمونه ي ديگر را در ميدان جنگ و در ميدانهاي سياست ملاحظه كرديم . اين جوانان مؤمن و پاكباخته ، از خدا ترسيدند ؛ از هيچ كس غير خدا نترسيدند ؛  الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَقالُوا حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ . در گوشه و كنار ، افراد و راديوها و عوامل دشمن مرتب
به اينها مي گفتند ، عليه شمادارند توطئه مي كنند ؛ بناست ضربه بزنند ؛ بناست چنين
بكنند ؛ بناست چنان بكنند ؛ براي اين كه اينها را بترسانند ؛ اما اينها گفتند نه ؛ ايمانشان
بيشتر شد ؛ گفتند حَسْبُنَااللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ ؛ خدا ما را كافي است ؛ ما به خدا اعتماد داريم
و به او اطمينان مي كنيم . آن وقت خداي متعال مي فرمايد : فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَة مِنَ اللهِ وَفَضْل لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ . بله ، وقتي كسي به خدا اتكا بكند ، اين گونه است . آن كساني كه دوران جنگ را ديدند و در آن صحنه ها بودند ، مي دانند كه من چه مي گويم . تمام قدرتهاي مسلح عالم دست به دست هم دادند ، براي اين كه بتوانند يك وجب از خاك اين كشور را بگيرند ؛ بتوانند بگويند مرز ايران از اين نقطه چند كيلومتر عقب آمد ؛
اما نتوانستند . اين ملت در مقابلشان ايستاد ؛ لذا نتوانستند . خدا كمك مي كند و نمي گذارد دشمن غلبه پيدا كند .

مرعوب شدن ، صفت خيلي بدي است . حالا يك وقت انسان در خانه ي خودش نشسته است و مرعوب مي شود ـ اين يك نفر آدم است ـ اما يك وقت انسان در مسند

255

مسؤوليتي نشسته است ـ در مجلس است ، در دولت است ـ او اگر مرعوب شد ، واويلاست ! مرعوب شدن او ، يعني از دست دادن بسياري از امكانات اين ملت ! نماينده نبايد مرعوب بشود .

نماينده نبايد مفتون و فريفته شود

از طرف ديگر ، نماينده نبايد مفتون هم بشود . بعضيها مفتون و فريفته مي شوند و دهنشان باز مي ماند ؛ اينها آدمهاي ساده لوحي هستند كه راه حلهاي خياليِ اقتصادي يا سياسي يا امنيتي يي كه با آب و تاب تمام و با رنگ و لعاب گوناگون عرضه مي شود ، آنها را از خود بي خود مي كند ! سالها تجربه مي كنند ؛ اما آخرش خود و ديگران را به خاكستر سياه مي نشانند ! بنابراين ، مفتون هم نبايد بشوند ؛ بلكه به دنبال راه حل صحيح ، راه حل مستقل ، راه حل برخاسته ي از شرايط خاص اين ملت و اين كشور ، راه حل ارائه شده ي از سوي اسلام باشند . اسلام در همه ي مسائل ، همه ي راه حلها را داده است ؛ ما بايد خودمان برويم و پيدا كنيم . اگر ما كج مي فهميم ، اگر ما بد مي فهميم ، اگر ما دنبالش نمي رويم و نمي رسيم ، تقصير اسلام نيست ؛ خودمان را بايد اصلاح كنيم .

نماينده ، طمعورز نباشد

نماينده ، طمعورز هم نبايد باشد . بعضيها دهانشان كه به اندك چيزي از طرف دشمن شيرين شد ، همه چيز را از دست مي دهند ! اگر بخواهيد نماينده يي مرعوب نشود ، مفتون نشود ، دچار طمع نشود ، سراغ آدم امين و متدين برويد . معروف است كه آدمهايي كه خودشان هم امين نيستند ، وقتي بخواهند مالشان را نگهدارند ، دست يك آدم امين مي دهند ! امانت ، يك ارزش است . ممكن است انسان متدين يك وقت اشتباه هم بكند ؛ اما وقتي كه فهميد اشتباه كرده ، برمي گردد ؛ اين خيلي ارزش است . اينها مثل آن كساني نيستند كه اگر اشتباه مي كنند ، پا روي لغزشگاه مي گذارند و به طرف جهنم مي لغزند ؛ وقتي هم فهميدند ، سرحرفشان مي ايستند كه نخير ، همين است ؛ و تا آن اعماق مي روند ! پس ، انتخاب نماينده مهم است .

256

بايد درباره ي نماينده تحقيق كرد

البته تبليغات هست . متأسفانه اين روشهاي غربي در خيلي از چيزهاي زندگي ـ از جمله در تبليغات ـ غالباً به ضرر ملتهاست ؛ خودشان هم حالا در آن مراكز به اين تبليغات خيلي اعتنا نمي كنند . در يكي از اين انتخاباتهاي اخير كشور امريكا ـ با اين كه اين همه هم تبليغات انجام مي شود ـ گفتند سي و چنددرصد از مردم شركت كردند ! خود آنها از اين تبليغات زده شده اند ؛ اما حالا بعضيها همان سوغاتي را به اين جا آورده اند و براي پُر كردن چشم مردم ، تبليغات سبك آنها را انجام مي دهند ! اين تبليغات ارزشي ندارد . بايستي نگاه كرد ، تحقيق كرد ، از انسانهاي صالح جستجو و پُرس و جو كرد و به يك شخص رسيد ؛ هركس بود ، ديگر فرقي نمي كند . اگر شما تحقيق كرديد ، ولو اشتباه هم كرده باشيد ، خداي متعال اجر خواهد داد ؛ خداي متعال مؤاخذه نخواهد كرد . بايد تحقيق كرد و اين كار را به بهترين وجهي انجام داد ؛ اين آزمايشِ بزرگ ملت و دولت و دست اندركاران است .

مردم بايد توي دهان دشمنان بزنند

باز همين اخيراً بعضي از اين حضرات امريكاييها لحيه جنبانده اند و راجع به انتخابات حرف زده اند . يكي گفته است كه ما داريم با دقت نگاه مي كنيم و اميدواريم كه فلان طور آدمها به مجلس بيايند ! مردم بايد توي دهان اينها بزنند . آن يكي گفته است كه ما مسأله ي ردصلاحيت شدگان را تعقيب مي كنيم ! مسؤولان كشور خيلي بايد چشمشان باز باشد . چه اتفاقي مي افتد كه يك دشمن ـ اينهايي كه قطعاً دشمن ملت ايران و دشمن مصالح ايرانند و مي خواهند سلطه ي خودشان را مجدداً براين كشور مستقر كنند ـ از اين كه كسي صلاحيتش رد شده يا نشده ، نگران مي شوند ؟ آيا اين نشانه ي آن نيست كه آنچه كه به عنوان ردصلاحيت در مراكز قانوني انجام مي گيرد ، آن چيزي است كه درست با منافع قدرتمندان و سلطه گران اصطكاك دارد ؟ بعضي از كساني كه نمي فهمند چه مي گويند و حرفهاشان را ملتفت نيستند ، قدري بيشتر بايد دقت كنند .

257

دشمن كمين گرفته است

دشمن دهان را باز كرده است . يك روز اين كشور با همه ي امكاناتش در اختيار امريكا و عوامل امريكا بود ؛ انقلاب آمد ، مسأله را بكلي دگرگون كرد ؛ ملت را مستقل كرد ، كشور را مستقل كرد ، منابع كشور را مستقل كرد ؛ اينها كمين گرفته اند و سينه خوابانده اند ، تا بلكه بتوانند مجدداً كشور و منافع كشور و موارد حياتي كشور و اين ملت را در كام خودشان بگيرند ؛ ملت بايد بيدار باشد ؛ و بيدار است . به فضل الهي ، حضور مردم در اين انتخابات و انتخاب خوبي كه اين مردم خواهند كرد ، يك بار ديگر امريكا و مستكبران و مراكز صهيونيستي را ـ در هر جاي دنيا كه هستند ـ ناكام خواهد كرد .

اميدواريم كه خداوند متعال شماها را در اين كاري كه شروع كرده ايد ـ خدمتگزاري به فريضه ي بزرگ حج ـ موفق بدارد ؛ ان شاءالله حج شما را حج مقبولي قرار بدهد ؛ اين زحماتي را كه در اين راه مي كشيد ، زحمات مقبول و مشكوري قرار بدهد و بتوانيد ـ چه در رفتنتان ، چه در آن جا ، و چه در بازگشت حجاج ـ فضاي معنوي كشور را هرچه بيشتر رنگين تر كنيد .

وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُه

258

پيام به حجاج بيت الله الحرام

( 23/12/1378هـ . ش . )

 وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

امت اسلامي از حج استفاده ي شايسته را نمي برد

برادران و خواهران مسلمان !

حج گزاران امّت اسلام ! سلام عليكم و رحمة الله

روزي كه منادي بزرگ توحيد ابراهيم و فرزندش اسماعيل ( قدس سره ) پايه هاي كعبه را در ميان درهّ ها و كوههاي دور افتاده و خشك بنا مي نهادند ، دوربين ترين چشمهاي بشري نيز نمي توانست آينده ي آن را همچون كانون گرم ايمان و اميد و قبله ي دلها و جسمها درگمان آورد . امروز كعبه ، مركز معنوي جهان اسلام و بزرگترين مجمع هرساله ي امّت اسلامي است . سرچشمه ي جوشان عشق و اميد ، و درياي خروشان عظمت و اعتماد ، و محل التقا رودهاي بزرگ قوميت ها و ملتها است . اخلاص بنيانگذاران و قبول خداي سميع و عليم ، آن بذر را به چنين درخت پربار و شاخه گستري بدل كرده است .

آيا امّت اسلامي از اين منبع پرفيض بهره ي شايسته را مي برد ؟ پاسخ اين سؤال ، دردناك و تكان دهنده است .

جهان اسلام دچار دردهاي مزمني است

امروز جهان اسلام دچار دردهاي مزمني است . شايد مهمترين آنها اين دردهاي

259

دهگانه است : منازعات سياسي و مذهبي ، سست شدن رشته هاي اخلاق و ايمان ، عقب ماندگي علمي و صنعتي ، وابستگي سياسي و اقتصادي ، اسراف و اشرافيگري و غرور دركنار فقر وگرسنگي و ذلّت ، ضعيف شدن اعتماد به نفس واميد به آينده در سران ، منزوي كردن دين و گسستن آن از سياست و زندگي ، بي ابتكاري در آفرينش مفاهيم نو كه قرآن منبع بي زوال آن است ، تسليم در برابر تهاجم فرهنگ تحميلي غرب ، و بالاخره : پايمال شدن عزّت ملتهاي مسلمان با ذلّت پذيري و طمعكاري برخي سران سياسي .

اين بيماريها كه برخي از برخي ديگر و همه در طول زمان اند در خيانت و بي ارادگي و جهالت و استبداد عناصر داخلي يا از دشمني و شيطنت و ظلم بيگانگان پديد آمده ، بزرگترين ضربه ها را بر امّت اسلامي وارد آورده است .

ناكاميهاي جهان اسلام ، نتيجه ي اين بيماريها و تنها راه خوشبختي و كاميابي ، نجات از آن ها است .

سياستمداران و رجال دينيِ امت اسلامي چاره يي نمي انديشند

امروز ثروتهاي طبيعي جهان اسلام به تاراج مي رود ، ذخيره ي فرهنگي و فكري گرانبهاي آن در زير حجابي از پوشالهاي تبليغاتي مهاجمان فرهنگي عمداً پنهان مي ماند ، استعدادها و مغزهاي جوان آن ربوده مي شود ، قواي آنان در منازعات نظامي و سياسي نابود مي گردد ، بي مبالاتي و ولنگاري اخلاقي و اعتقادي ، از راه مدرنترين ابزارهاي ارتباطي ، همچون گندابي به درون محيط زندگي و درس و ورزش جوانان آن نشت مي كند ، نفت آنان ، روز بروز بر ثروت كمپانيها و خزانه ي ماليات گيرندگان بيگانه مي افزايد و بجاي صاحبان اصلي ، دشمنان آنان را فربه ميسازد ، در قلب جهان اسلام و در گوشه و كنارهاي آن ـ در آسيا و افريقا و اروپا ـ تازيانه ي ظلم و خشم كافران بر پيكر ميليونها مسلمان فرود مي آيد و فلسطين و لبنان در آتش قساوت صهيونيستها مي سوزد ، . . و اينهمه درد و رنج ، سياستمداران و رجال ديني و روشنفكران امّت اسلامي را به چاره سازي برنمي انگيزد .

260

اين در حالي است كه در همه جا دستمايه هاي ارزشمند براي پايه گذاري يك وضع نوين و نجاتبخش ، هست و ابزار و انگيزه ي لازم براي تحوّل ، بوضوح در همه ي كشورهاي اسلامي قابل مشاهده است . امروز كمتر كشور اسلامي است كه احساس و انگيزه اسلامي در نسل جوان ، و پايبندي عميق ايماني در بيشتر مردم ، و نگراني از وضع موجود و اميد به دورنماي اسلامي ، در آن بطور آشكار ديده نشود .

حصار نوميدي بر گرد ملتهاي اسلامي

آنچه مي تواند از فعال شدن اين امكانات مانع شود ، در درجه ي اوّل آن است كه قدرت سياسي در داخل كشورها در سمت و سوي اين آرزوها و خواست ها نيست و در مواردي حكومتها با ضعف يا وابستگي يا استبداد و مردم ستيزي كه دچار آنند قادر بر همراهي و همكاري با آرزوهاي بزرگ اسلامي مردم نيستند .

از سوي ديگر عظمت جهان اسلام و قدرت تاثيرگذاري آن بر وقايع جهاني از چشم آنان پوشيده است و در نتيجه هر ملّتي خود را در برابر فشار قدرتهاي اسلام ستيز استكباري تنها مي بيند و مقابله با هجوم سياسي و تبليغاتي و احياناً نظامي آنان را ناممكن مي يابد .

و بالاخره از سوي ديگر تجربه ي عملي و عيني حاكميت اسلام در عصر كنوني يعني جمهوري اسلامي ايران در پشت غبار غليظي از تبليغات خصمانه پوشيده است و صدها رسانه ي صوتي و تصويري و نوشتاري و هزاران مغز و قلم مزدور هر روز در كار وارونه نشان دادن حقايق آن ، درشت كردن ضعفها و ناكاميهاي آن و انكار كردن موفقيتها و پيشرفتهاي آنند .

اگر مسلمانان قدر حج را بشناسند و از اين نقطه ي التقا و مركز اجتماعِ همه ساله ، بدرستي بهره ببرند بخش مهمّي از اين حصار نوميدي و تلقين ضعف كه بر گرد ملتها كشيده شده است ويران خواهد شد .

موسم حج ، مي تواند عظمت و تنوع و اقتدار معنوي و انسانيِ دنياي اسلام را هرساله بطور محسوس در برابر چشم مردمي از همه ي كشورهاي مسلمان بگذارد و ارتباط و

261

شناسائي و تبادل نظر را در ميان برگزيدگان هر ملت برقرار سازد . در حج همه ي ملتها مي توانند خبرهاي حقيقي از حال برادران را به دست آورند و حجاب تبليغات خصمانه ي دشمنان جهان اسلامي را درنوردند ، و با بهره گيري از فضاي معنوي بيت الله الحرام ، خود را براي حركتي هماهنگ و مخلصانه در راهِ بازگشت به حاكميت اسلام و كسب عزّت و استقلال و تلاش براي تحولي اساسي در كشورهاي خود آماده سازند .

حاكميت اسلام در كشورهاي اسلامي ؛ يك زايش مبارك و دردآلود

ايجاد حاكميت اسلام در كشورهاي اسلامي ، يك زايش مبارك و البته دردآلود است . مرحله ي بعدي كه حفاظت از مولود و تغذيه ي مادي و معنوي و مراقبت از رشد و تكامل روز به روز آن است ، بسي دشوارتر و مجاهدت براي آن بسيار طولاني تر است .

در ايران اسلامي ، اين مولود با انواع دشمني هاي آشكار و پنهان مواجه شد و بحمدالله اكنون در دوران استقلال و ثبات و بالندگي است ، و البته طوفانهاي دشمني از سوي خبيث ترين مراكز استكباري و ضداسلامي همچنان از همه طرف او را احاطه كرده است . اين نهاد ديرياب چون اولين نمونه در جهان معاصر بود و مي توانست الگوي ديگر كشورها شود و منافع امريكا و صهيونيسم و ديگر جهانخواران را در سراسر دنياي اسلام تهديد كند ، در معرض دشمني خشم آلود و سراسيمه ي همه ي مراكز قدرت طلب جهان قرار گرفت ؛ تحريكات قومي در داخل كشور ، اولين حركت دشمن بود ، فعال كردن هسته هاي متشكل از مزدوران رژيم گذشته و تدارك كودتاهاي نظامي و سپس تحريك يك دولت همسايه به تهاجم از مرزي بطول هزار و سيصد كيلومتر قدمهاي بعدي بود كه هر كدام به تنهايي براي قلع و قمع يك دولت ملّي كافي بود . ولي جمهوري اسلامي فقط حكومتي ملّي نبود ، بلكه بنائي متشكل از همه ي آحاد ملّت با ايمانها و انگيزه هاي ايماني عميق بود . جنگ آن همسايه ي خائن هشت سال بطول انجاميد و با اينكه تلاش مغرضانه ي امريكا توانست ما را در معرض بددلي و سوء ظن برخي ديگر از همسايگانمان قراردهد و كمكهاي بي دريغ آنان را به سمت متجاوز سرازير كند ، در نهايت ، جنگ افروز ، خسته و تهيدست و شكست خورده از مرزهاي ما عقب نشست .

262

در همه ي مدّت بيست و يك ساله ي عمر جمهوري اسلامي ، امپراتوري خبري استكبار يكسره بر ضد ما تبليغ كرده و براي بسيج افكار عمومي جهان در مقابله با حكومت اسلامي همه گونه سرمايه گذاري كرده است . سياست خارجي و دستگاه امنيتي امريكا بكمك كلان سرمايه داران صهيونيست هر چه توانسته اند در ايجاد حصار اقتصادي و معارضه با تلاش سياست خارجي جمهوري اسلامي ، كوشش كرده اند . در سراسر جهان دهها گروهك تروريست يا مجموعه هاي مزدور سياسي از وطن فروشان خائن ، با پول و وعده و پشتيباني دشمنان در حال عمليات خرابكارانه اند و صدها شهيد نامدار و جاودان كه محصول جنايتهاي حقيرانه ي اين مزدورانند ، تاريخ انقلاب ما را رونقِ پايداريِ مظلومانه بخشيده اند .

جمهوري اسلامي ، همچنان نيرومند و بالنده پيش مي رود

كوتاه سخن آنكه بيش از بيست سال است كه جبهه ي دشمن ما كه در رأس آن امريكا و صهيونيزم است ، با همه ي توان و با همه ي تدبير و با همه ي تلاش خود با مولود مبارك انقلاب يعني نظام جمهوري اسلامي مي جنگد .

عليرغم آنان بيش از بيست سال است كه نظام جمهوري اسلامي يك لحظه را براي رشد و بالندگي و ثبات خود از دست نداده و امروز نيرومندتر از هميشه ، همان نداي اسلام و وحدت اسلامي و عزّت اسلامي را كه مايه ي پريشاني و سراسيمگي دشمنان است با همان قوّت و انگيزه ي آغاز كار سر مي دهد .

امروز يازده سال پس از رحلت معمار و بنيانگذار اين بنا ، امام خميني عظيم ، جمهوري اسلامي به سمت همان هدفي كه او ترسيم كرده و از همان راهي كه او نشان داده به پيش مي رود .

افتخار اين ثبات و اقتدار اولا متعلق به ذات اسلام و تعاليم راهگشا و عزّت بخش آن و ثانياً متعلق به ملّت ايران است كه مؤمنانه در راه اسلام پانهادند و مخلصانه فداكاري كردند و صبورانه از دستاوردهاي آن پاسداري نمودند .

بي شك اگر ضعفهاي ما مسؤولان نظام جمهوري اسلامي و كوتاهيها و غفلتهاي

263

موجّه يا ناموجّه ما نمي بود ، امروز جمهوري اسلامي به بركت احكام و معارف نوراني اسلام فصل بزرگتري از مشكلات را پشت سر گذاشته و به هدفهاي خود نزديكتر از اين شده بود .

دروغ رذالت آميز استكبار

امروز مانند هميشه ترفند عمده ي تبليغاتي استكبار آن است كه وانمود كند ملت ايران و دولت اسلامي آن از هدفهاي ترسيم شده ي خود روي گردانده است . اين دروغ رذالت آميزي است كه هدف آن نوميد كردن شيفتگان حاكميت اسلام در سراسر جهان و سست كردن همت جوانان در داخل كشور ما است .

در پي همين خدعه ي استكباري است كه پس از بيست و يكمين انتخابات سراسري ما كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي را مشخص مي كند ، سران استكبار از حضور چيزي كه بر آن نام دموكراسي مي نهند در ايران ابراز شادماني كردند . براي آنان دشوار است كه به وجود مشاركت مردمي در تمام سالهاي بعد از انقلاب تا امروز اعتراف كنند .

دشوار است كه بپذيرند انتخابات با همين شور و وسعت در چهار سال قبل براي تشكيل دوره ي قبلي مجلس و در سه سال قبل براي تعيين رئيس جمهور اتفاق افتاده است .

آنان بيهوده خود را به اينكه شايد مخالفان حاكميت اسلام و دلدادگان تجديد سلطه ي استكبار بر ايران ، به مراكز قدرت راه يابند دلخوش مي كنند . اين همان بدفهمي و اميد پوچي است كه امريكا و مزدورانش را بارها در چالش با نيروي عظيم اسلام و اراده ي پايدار ملت ايران دچار ناكامي كرده است .

ملت ايران راه اسلام را طي خواهد كرد

اينجانب با اتكال و اعتماد به خداوند عزيز حكيم ، و با ايمان عميق و خلل ناپذير به احكام نوراني و نجاتبخش اسلام ، و با معرفت كامل به ملت بزرگي كه خود از دل آن برآمده و همه ي عمر را در ميان آن گذرانيده و با عشق به آن به سالهاي آخر عمر

264

رسيده ام ، به دوستان و نيز به دشمنان اطمينان مي دهم كه اين ملّت راه اسلام را تا رسيدن به هدفهاي بزرگ خود طي خواهد كرد و به همه نشان خواهد داد كه عزّت و رشد و پيشرفت مادي و معنوي و نيل به كرامت والاي انساني فقط در عمل همه جانبه به اسلام و قرآن است .

امريكا نمي تواند اميدوار باشد كه دوباره ايران را در چنبره ي تسلط خود درآورد ، كه جوشش آرمانخواهي و مطالبه ي حاكميت اسلام را در كشورهاي اسلامي فروبنشاند ، كه فلسطين را بي دغدغه در آغوش صهيونيستهاي نژادپرست و سفاك بيفكند ، كه موج نفرت از خود را كه روز بروز در دنياي اسلام رو به گسترش است بخواباند .

اگر اين نگرش در ميان دولتهاي مسلمان عموميت پيدا كند پرچم عزت اسلام بطور شايسته در جهان برافراشته مي شود ، حج كانون همبستگي واقعي و منبع لايزال نيروي اسلامي مي گردد ، ذخائر طبيعي جهان اسلام در خدمت ملتهاي مسلمان درمي آيد ، فرهنگ غني و حياتبخش اسلام مجال كمك به بشريت را مي يابد .

از خداوند متعال نزديك شدن آن روز را مسألت مي كنم و از همه ي شما حجاج محترم دعا براي فرج مسلمين جهان و كمك الهي به ملّت مبارز ايران را درخواست مي نمايم ، و حجاج عزيز ايراني را به كوشش هر چه بيشتر براي كسب فيض معنوي و حفظ متانت و وحدت و شركت در جماعات و كسب ذخيره روحي و اخلاقي فرامي خوانم .

والسّلام عليكم و رحمه الله و بركاته

سيّدعلي خامنه اي        

265

بيانات در ديدار كارگزاران حج

( 10/1/1379هـ . ش . )

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمْ

ما بايد حج را تقدير و تقويم درست بكنيم

اولا از خداي متعال مسألت مي كنم اين زحماتي را كه شما آقايان كشيديد ، به چشم قبول و كرم به آنها بنگرد و ان شاءالله اين زحمات را از همه تان به بهترين وجهي بپذيرد ؛ كه اين خودش بزرگترين پاداش است . بنده هم به سهم خودم ـ با اين كه تشكر من در قبال تشكر صاحب كار ، قدري ندارد ـ از زحمات شما برادران عزيز متشكرم ؛ چه جناب آقاي ري شهري و آن هدايت كلي حج ، چه كارهاي اجرايي و سازمان حج ، چه برادران ديگر ، هر كدام در هر بخشي كه مشغول خدمات هستيد ، ان شاءالله موفق باشيد .

آنچه مهم است ، اين است كه ما بايستي حج را تقدير و تقويم درست بكنيم و به اندازه ي ظرفيت حج ، چشم اميد به منافع حج بدوزيم ؛ لِيَشْهَدُوامَنافِعَ لَهُمْ . البته مي شود انسان از چيز خيلي با ارزشي ، استفاده ي كوچكي ببرد و نداند كه اين استفاده نسبت به اين موجودي ، خيلي كم است . اي بسا يك سنگ خيلي قيمتي رادست يك آدم سنگ نشناسي بدهند ، آن را سنگِ ترازو كند ؛ دست آدم قدرشناسي كه دادند ، نگاه بكند ، ببيند اين سنگِ ترازو نيست ، بلكه هر قيراط آن ميليونها ارزش دارد و قدر آن را بداند .

بشر ، بسياري از موهبتهاي الهي را قدر نمي داند

امروز بشر ، متأسفانه دچار اين بليه ي بزرگ است كه بسياري از موهبتهاي الهي

266

را چه در همين عالم طبيعت و ماده ، چه در عالم ارزشهاي معنوي ، قدر نمي شناسد
و نمي داند كه اين چقدر ارزش دارد . فرض كنيد نفت را از زمين ، بيرون بياوريم ،
خيال كنيم كه اين نفت را آتش كرديم و چند كارخانه را به حركت انداختيم و
استفاده ي از نفت ، همين است ؛ در حالي كه اي بسا ، استفاده ي بهينه از اين ماده ، اين نيست .

ما ذخاير دنيا را هم خالي كرديم ، اين ماده را در آورديم و مصرف كرديم ، نتيجه اش هم حالا اين زر و زيورها و لوكس بازيهاي زندگي شده است ! اي بسا كه از اين استفاده ي بيشتري مي شد كرد ؛ يك روزي بشر حسرت و تأسف اين را خواهد خورد كه ما از اين ماده ، استفاده ي بهينه نكرديم .

نشان قدرشناسي از حج

همه ي تلاش براي اين است كه ما حج را آن چنان كه شايسته ي حج است ، بشناسيم ؛ خوشبختانه بعد از انقلاب ، اين كار به ميزان زيادي شده است . الآن همين كه از طرف نظام ، عالمي مثل آقاي ري شهري آن جا مي رود و هدايت كلي جريان حج را بر عهده مي گيرد ، اين نشان قدرشناسي از حج است . اين كه دولت اسلامي خودش را مسؤول مي داند و مسايل حج را در مديريت متمركز و صحيحي مي گنجاند ، اين قدرشناسي از حج است و منافعي بر اين مترتب خواهد شد و الآن مي شود ؛ ليكن من همه ي تلاشم ، همه ي جد و جهدم در مواجهه ي با مسؤولان اين واجب بزرگ ، اين است كه ما به آن مقداري كه الآن در برگزاري حج ، موفقيت احساس مي كنيم ، اكتفا نكنيم ؛ اين همه ي آن چيزي است كه بنده مي خواهم به آقايان عرض كنم .

براي كشور ، برنامه ريزي شده است

خوب ، حالا جناب آقاي اميني ، آن حرف درست را گفتند ؛ منتها صدا و سيما گوشه يي از قضيه است ، همه اش صدا و سيما نيست . حالا صدا و سيما بهترين برنامه ها را هم بدهد ، شما خيال مي كنيد اين امپراتوري عظيم خبري كه با ميلياردها دلار و با صدها

267

ايستگاه متمركز دارند كار مي كنند ، با يك صدا و سيما خنثي مي شود ؟ ! براي كشور ، برنامه ريزي شده است ؛ يعني الآن براي كشور ، هم از لحاظ واقعي در متن كشور براي مقابله ي با انقلاب ، هم از لحاظ انعكاس بهينه ي آن براي ساختن و جهت دادن افكار عمومي دنيا ـ كه خيلي مهم است ـ برنامه ريزي شده است ؛ منتها حسن قضيه اين است كه ما آن اصالت را داريم كه وقتي يك نگراني در اين جا به وجود مي آيد ـ يا واقعاً ، يا تبليغاً ـ عده ي زيادي از كشورهاي محروم دنيا بدون هيچ قوم و خويشي با ما ، مضطرب و نگران مي شوند و به شما مراجعه مي كنند . البته اينهايي كه به شما مراجعه مي كنند ، شايد يك صدم واقعيت هم نيستند .

تصميم قاطع بر تحقق اسلام

آنچه كه مهم است ، اين است كه ما در حج بايستي به دنيا آن چيزي را منعكس كنيم كه لُب و مغز انقلاب ، و لُب و مغز هويت ماست . آن چيست ؟ آن تصميم قاطع بر تحقق اسلام است .

خوب ، مسلّم ما در اين بيستويك سال ، هميشه كه در يك حال نبوديم ؛ يك وقت در حال شور و شوق بوديم ، همه هم اين شعار را مي دادند ؛ يك وقت مضطرب بوديم ، يك وقت تنبل بوديم ، يك وقت فعال بوديم ، يك وقت كار كرديم ، يك وقت هم نكرديم . خوب ، حالا هم يكي از دوره هاست ، اشكالي ندارد ؛ حالتي از حالات متعددي است كه ممكن است براي پديده ي مستمري عارض بشود . ملاك ، اين نيست كه حالا در چه حال است ؛ ملاك ، اين است كه آن چيزي كه هدف است ، چيست و حركت به كدام سمت است ؛ اين بايد در حج ، تحقق پيدا كند .

يعني در حج ، بايستي بدنه ي حج ـ در درجه اول بدنه ي كارگزاري حج ، در درجه ي بعد بدنه ي عمومي حج ، يعني آحاد مردم ـ همه با رفتار ، با گفتار و با عمل خودشان نشان بدهند كه يك زُبرالحديدي در اين جا وجود دارد كه عازم است حركت خودش را ادامه بدهد ؛ اين ، اميد مي بخشد . اين بزرگترين پيام اسلام و انقلاب است كه بايد در همه ي نوشته ها ، در همه ي گفته ها ، در نشريه ي زائر ، در راديو و تلويزيون ما و در همه چيز

268

منعكس بشود . بر اين بايد اصرار باشد .

اگر ان شاءالله اين تحقق پيدا بكند ، بقيه ي مشكلات و مسايل ، چيزي نيست .

امام ( قدس سره ) در ميان ما زنده است

نگراني افراد هم به يك معنا نگراني به جايي است ؛ براي خاطر اين كه آن تبليغاتي كه دارد در دنيا مي شود ، اين را نشان مي دهد كه بين اينها اختلاف است ، دعواست ، فلان است ، پشيمان شدند ، فلان شدند ! وقتي ما با روحيه ي باز آن جا رفتيم و بدون هيچ گونه اضطراب ، با تسلط بر خودمان گفتيم كه شعار ما اسلام است و حركتمان حركت امام است ، نگراني آنها مرتفع مي شود .

چون الآن هم ، امام خميني ( قدس سره ) با اسم خودش از همه ي مجموعه ي انقلاب ، در دنيا مطرحتر است ؛ يعني الآن همه ي حرفهايي كه ما داريم ، همه ي وزن معنوي و فكري كه ما داريم يك طرف ، امام هم يك طرف ، باز امام سنگينتر است ! يعني شخصيت امام و آن چيزي كه از امام مي شناختند ، بر همه ي اين كتابهايي كه نوشتيم و حرفهايي كه زديم ، برتري دارد . ما بگوييم امام ، هنوز زنده است . ما بايد اين را تبليغ كنيم ؛ بايد بگوييم امام در ميان ما زنده است ، ما دنبال اماميم و تحقق امام را در جامعه مي خواهيم .

حالا چهار نفر آدم كج سليقه ، يا بي عقل ، يا مغرض ، مي چسبند به گوشه يي از حرف امام ، كه فرض بفرماييد بر اين ، فلان اشكال وارد است ! خوب ، وارد باشد ؛ غير معصوم كيست كه اشكال بر او وارد نباشد ؟ ! بايستي ما آن كليّت امام را در دنيا بطور قاطع تبليغ كنيم . بايستي بطور قوي در دنيا حضور امام را در داخل كشورمان اعلام كنيم ؛ اشكالات برطرف خواهد شد .

براي سفر حج ، معيار و الگو درست كنيد

شما نگاه كنيد ، ببينيد ما براساس تفكر اسلامي خودمان ، حج را چه مي دانيم ، براي چه مي دانيم و مي خواهيم در اين سفر ، از اين موجود و اين قالب جسم و روحي كه دارد مي رود و بر مي گردد ، چه ساخته بشود ؟ و بعد واقعيات كشورمان چيست ؛ دولت چقدر

269

پول دارد و مردم مي توانند چقدر پول بدهند ؟ زندگي يك حاجي در داخل خانه اش چگونه است ؟ غير از اين حاجي ، كساني كه نمي توانند هشتصد هزار تومان براي حج تهيه كنند ، آنها چگونه زندگي مي كنند ؟

بايد اينها را نگاه كنيم ديگر ؛ اينها واقعيات زندگي ماست . نمي شود ما خودمان را در حصاري قرار دهيم و خيال كنيم حج ، مال يك عالم ديگر است ؛ نه ، حج هم مال همين عالم است . براساس اينها مشخص بكنيم . بعد بياييم بررسي كنيم كه در خانه ، هركس مثلا روزي سه تا چاي مي خورد ، حالا در سفر حج ، چرا بايد شش تا چاي بخورد ؟ اين سفر حج چه خصوصيتي دارد ؟ توجه مي كنيد ؟ يعني يك معيار و يك الگو درست كنيد .

البته اين الگو براساس تفكر صحيح باشد و به تصويب آن كساني كه صاحب نظر در اين قضايا هستند ، برسانيد . بعد اين را بطور قالب بگوييد كه من اين جوري اداره مي كنم . همه خواهند گفت كه خوب ، سليقه اش اين است ، ديگر چه كار كنيم .

خوب ، از زيارت آقايان خيلي خوشحال شدم . ان شاءالله موفق باشيد .

وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُه

270

بيانات در ديدار امير الحاج

و مديران و اعضاي ستاد حج

( 10/11/1379هـ . ش . )

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمْ

كار شما جزو وظايف هميشگيِ حكومتهاي اسلامي است

برادران و خواهران عزيز ! خيلي خوش آمديد . اميدوارم امسال هم خداوند متعال باران توفيق و هدايت و فضل خود را بر شما و بر همه ي حجاج بيت الله الحرام فرو بريزد و آنچه كه محصول تلاش و مجاهدت شما خواهد شد ، ان شاءالله براي اسلام و مسلمين نافع باشد .

جنبه ي شخصي و عبادي عمل شما ، مثل خودِ حج ، يك جنبه ي اصلي است ؛ از آن نبايد غفلت كرد ؛ اين با جنبه ي كاري و تشكيلاتي و اجتماعي آن منافاتي هم ندارد ؛ كما اين كه حج مظهر ظهور و تلألؤ سياستهاي بين المللي و جهاني اسلام است ؛ در عين حال با اين كه مجموعه اين معنا را مي دهد ، اما ميان هر فردي با خداي خود و با باطن خود ، بايد ارتباط مستحكمي وجود داشته باشد ؛ اگر اين نباشد ، آن هم به صورت كامل نخواهد بود . اگر ظواهر سياسي و اعلام برائت و حضور بين المللي مسلمانان ، بر معنوياتي كه در درون هر فردي هست ، بر قصد قربت ، بر حضور و حال و توجه و تضرع و استغاثه ي هر فردي ميان خودش و خدا متكي نباشد ، آن بناي باعظمت هم بي رونق و بي تأثير خواهد شد . همه چيز از باطن ما مي جوشد ؛ كار شما هم همين طور است ؛ يك كار مهم حكومتي است ؛ جزو وظايف هميشگي حكومتهاي اسلامي است . راه بردن توده هاي عظيم حاجي در مراسم پُرمعنا و پُربركت حج ، يك وظيفه است ؛ چه روحاني كاروان ، چه مدير

271

كاروان ، چه دست اندركاران و معاونان و خدمتگزاران ، چه مسؤولان فرهنگي ، چه مسؤولان تشكيلاتي و اداري ، چه نمايندگي رهبري ، همه و همه سرگرم تحقق بخشيدن به يك وظيفه ي بزرگ حكومت اسلامي هستند . اگر بخواهيم اين كار به بهترين وجهي صورت بگيرد ، بايد از باطن هر يك از افرادي كه دست اندركار اين كار عظيم هستند ، رشته ي پيوندي با حضرت حق ، با باطن اين عالم و با حقيقتِ خود حج برقرار بشود . قصد اخلاص در كار ، توجه به خدا ، استمداد و هدايت خواستن از او ، گذاشتن هر كاري به حساب او ، تحمل هر رنجي براي او ، بيرون آمدنِ از هر شائبه يي جز اداي تكليف او ، شرايط كار است . اگر اين طور شد ، آنگاه محصول كار نوراني خواهد شد .

حكومت اسلامي مي خواهد مردم را از ظلمات به نور ببرد

همه چيز ممكن است نوراني باشد . گاهي انسان عملي را انجام مي دهد ؛ اين عمل نوراني است ، گاهي هم ظلماني است ؛ « وَقُوَّتِي نُورَ الْعَمَلِ » . گاهي انسان نيت مي كند ؛
آن نيت نوراني است ، گاهي هم ظلماني است . بناي حكومت اسلامي اين است كه مردم
را از ظلمات به نور ببرد . ظلمات در درون خود ما زمينه دارد ؛ در عالم طبيعت هم مايه هاي ظلماني فراوان است ؛ در كشاكش مسائل جهان و ميان مردم هم ظلمتهاي فراواني سر راه قرار مي گيرد . اراده ي دين است كه انسان را از ظلماتِ خودخواهي ، خودپرستي ، شهوت ، محصور بودن در مسائل شخصي و بي تقوايي در برخورد با هر كس ، با هر چيز و با پديده هاي عالم ، خارج كند و به نور ببرد ؛ نور اخلاص ، نور صفا ، نور تقوا ، نور معنويت ، نور هدايت و نور همت بلند براي خدا . اگر اين طور شد ، جامعه نوراني خواهد شد .

نورانيت در باطن جمهوري اسلامي

اعتقاد راسخ بنده اين است كه يكي از علل بسيار مهم و اساسي اقامه ي بناي جمهوري اسلامي و دوام آن در مقابل مزاحمتها و اذيتها و خباثتهاي دايمي صاحبان زر و زور و نوكرها و دست نشانده هاي آنها ، نورانيتي است كه در باطن جمهوري اسلامي

272

وجود دارد ؛ هم در باطن مردم ، هم در مقررات ، هم در باطن مجريانِ بااخلاص و مؤمني كه بحمدالله هستند و در هر گوشه يي حضور دارند . آن وقتي اين موفقيتها كامل خواهد شد كه اين نورانيت تعميم پيدا كند ؛ مجريان ، همه نوراني بشوند ؛ كارگزاران دستگاه در هر يك از قواي سه گانه ، همه نوراني بشوند ؛ ما معممان ، همه نوراني بشويم ؛ دست اندركاران كارهاي مادي و معنوي اين جامعه در دلِ خود نورانيت به وجود بياورند ؛ آنگاه اين دستگاه و اين بنا و اين حركت عظيم ، در همه ي ابعاد موفق خواهد شد .

دين براي اداره ي زندگي انسان است

حج ، فرصت خوبي است . عده يي از آن طرف مي خواهند جوانب سياسي حج ، جوانب سياسي دين و احكام دين را بكلي انكار كنند ؛ اين هم يكي از آن شيطنت ها و بازيهاي بسيار رسواي دشمنان دين است كه مي گويند دين در امور سياسي نبايد دخالت كند ! اگر دين در امور سياسي نبايد دخالت كند ، چرا پيغمبر حكومت تشكيل داد ؟ چرا بعد از پيغمبر خلفاي صدر اول به نام دين بر مردم حكومت كردند ؟ چرا اميرالمؤمنين با آن همه تلاش ، به استحكام و استقرار حكومت تن درداد ؟ دين براي اداره ي زندگي انسان است . زندگي انسان ، فقط زندگي در پستوي خانه ها نيست . آن كساني كه مي خواهند صحنه ي اقتصاد و سياست و فرهنگ و فعاليت اجتماعي را محل تاخت و تاز اهواء و شهوات و خباثتهاي خودشان قرار بدهند و بندگان خدا را بندگان خود كنند ، معارضي كه مي بينند ، دين است . واقعاً وقتي دين در هر ميداني حضور داشته باشد ، هيچ قدرتي در مقابل آن تاب مقاومت ندارد . آن جايي كه شما مي بينيد اهل دين شكست خوردند ، به اين خاطر بود كه دين را به ميدان نياوردند و لختِ از مفاهيم ديني و عمل ديني و اخلاص ديني وارد ميدان شدند . هر جايي كه اهل دين با دين به ميدان آمدند ، بدون ترديد پيروزي متعلق به آنهاست ؛ اين سنت الهي است ؛ وَ لَوْ قاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا اْلأَدْبارَ ثُمَّ لا يَجِدُونَ وَلِيّاً وَلا نَصِيراً . بعد مي فرمايد  سُنَّةَ اللهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدِيلاً .

273

عده يي مي خواهند ملت ما را از دين جدا كنند

عده يي براي اين كه ملت ايران راازپيروزي هايش ، ازسرافرازي هايش ، ازالگو شدنش در مقابل ملتهاي مسلمان ، از عزتش در دنيا ، از ممانعتش از ورود غارتگران بين المللي به اين كشور ، و ساير ميدانهاي افتخارآميز دور كنند ، چاره يي ندارند جز اين كه اين ملت را از دينش جدا كنند . دين در اقتصاد جامعه ، در فرهنگ جامعه ، در روابط سياسي جامعه ، در تعامل مسؤولان با مردم ـ همه جا ؛ آن جايي كه عرصه ، عرصه ي دين است ـ حضور دارد . براي اين كه دين را از همه ي اين عرصه ها بيرون كنند ، جنجال مي كنند كه دين را سياسي نكنيد ؛ دين اهل سياست نيست ؛ براي حفظ آبروي دين ، بايد دين را از سياست دور كرد ؛ آبروي دين در اين است كه بروند در معابد و در كنج خانه ها و در گوشه ي صندوقخانه ها اسم خدا را بياورند ! اين است آبروي دين ؟ ! پس اين كه مي فرمايد :  لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ يعني چه ؟ خداي متعال اسلام را آورده است تا بر جهان بشريت خيمه بزند و مثل خورشيدي بر تمام ذرات كائنات بتابد و آنها را زنده كند ؛ جمهوري اسلامي رسالتش اين است و امام بزرگوار هنرش اين بود . هنر بزرگ امام بزرگوار اين بود كه از قلب حوزه هاي علميه و از مركز فقاهت و دين ، با صلاحيت كافي بيرون آمد ؛ اين را در دنيا فرياد كرد و دل ملتها را تكان داد ؛ چون فهميدند كه حقيقت دين اين جاست .

در حج ، هويت اسلامي را نشان دهيد

آن روزي كه دين با اين چهره ي روشن و درخشان و پُرحماسه و افتخارآميز در اين جا ظهور كرد ، آن هنگامي بود كه هرجا قالب افسرده يي به خاطر دوري از دين ، راه خود را از دست داده بود ، به جان آمد . در منطقه ي فلسطين و لبنان ، آن جايي كه مردم سالها بود طعم ذلت را به وسيله ي دشمن در كام خودشان حس كرده بودند ، كساني بودند كه در عمرِ خودشان هيچ آشنايي يي با دين نداشتند ؛ اما گفتند ما اسلام را قبول كرده ايم و در مقابل اسلام خاضع شده ايم و در برابر دشمن ايستادگي مي كنيم . اسلام ، آن اسلامي است كه رهبر عظيم الشأنِ بي نظير جمهوري اسلامي ـ امام بزرگوار ـ آن را بر سر دست گرفت و به دنيا معرفي كرد ؛ لذا فلسطين دوباره احيا شد .

274

امروز هم قضيه همين طور است . شما در حج هويت اسلامي را نشان بدهيد . اسلام ، هم معنويت است ، هم سياست است ، هم نورانيت دل است ، هم نورانيت عمل است ، هم عزت باطني انسان است به خاطر ايمان ، هم عزت و شكوه ظاهري است به خاطر عظمت اجتماع اسلامي و بناي اسلامي و حكومت اسلامي .

ملت ايران به مسلمانان دنيا عزت داده است

شما بدانيد ، امروز مردم مسلمان در هر كدام از اين كشورهاي اسلامي يي كه زندگي مي كنند ، آنهايي كه احساسات اسلامي و ايمان اسلامي دارند ، آن وقتي كه چشمشان از دور به بناي جمهوري اسلامي مي افتد و اين بناي مستحكم و فاخر را مشاهده مي كنند ، در دلِ خودشان احساس غرور و عزت مي كنند ؛  وَلِلّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ ؛ عزت ، متعلق به مؤمنين است . امروز شما به دنياي اسلام عزت داده ايد . ملت ايران با برافراشتن پرچم اسلام ، به يكايك مسلمانان در دنيا عزت داده است ؛ لذا مسلمانان كشورهاي ديگر هم مي خواهند دنبال اين الگو حركت كنند . استكبار چاره يي ندارد جز اين كه اين پرچم را از دست شما بگيرد ؛ جز اين كه شما را وادار كند بگوييد ما پرچم اسلام و عزت اسلام و حركت اسلامي را نمي خواهيم ؛ همين حرفي كه امروز بعضيها دانسته و ندانسته ، نابخردانه و ابلهانه در گوشه و كنار مي زنند و از آنچه كه مايه ي عزت اسلام شده است ، اظهار پشيماني مي كنند . در حج نگذاريد اين پرچم از دست شما بيفتد . در مذاكرات خصوصي و در اجتماعات عمومي نشان بدهيد كه ملت ايران به بركت اسلام ، عزيز و سرافراز شده است و اين عزت را تا آخرين نفس از دست نخواهد داد .

اميدواريم خداوند متعال به بركت الطاف و فيوضات خود و با ادعيه ي زاكيه ي حضرت بقية الله الأعظم ( ارواحنافداه ) ـ كه علي القاعده ايشان هم در موسم مشرف هستند و در طواف و در وقوف و در بسياري از جاها نور وجود مبارك آن بزرگوار يقيناً پرتوافكن خواهد شد ـ دلهاي ما و شما را نوراني كند و اين حج و اين برائت و اين حركت عظيم را مايه ي عزت مسلمانان ، بخصوص عزت ملت عزيز ايران قرار بدهد .

وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُه