بخش 6

اَمر به مَعروف و نهی از مُنکر خرید و فروش قَـرض ، امانتداری ، عاریه قــرض صَدَقه ، نَـذر ، اشیاء پیداشده ( 1 ) نَـذر اشیاء پیدا شده خوردن و آشامیدن


175


اَمر به مَعروف و نهي از مُنكر ( 1 ) هر انساني نسبت به كارهاي ناپسندي كه در جامعه انجام مي پذيرد و كارهاي نيك و پسنديده اي كه ترك مي شود ، مسؤوليت دارد ، بنابراين اگر كار واجبي ترك شود و يا حرامي اتفاق بيفتد ، سكوت و بي تفاوتي در مقابل آن جايز نيست ، و تمام افراد جامعه بايد براي برپايي « واجب » و جلوگيري از « حرام » اقدام كنند ، كه اين عمل ، « امر به معروف » و « نهي از منكر » است . اهمّيت امر به معروف و نهي از منكردر برخي از سخنان امامان معصوم ـ ع ـ چنين آمده است : * « امر به معروف و نهي از منكر » از مهمترين واجبات و شريفترين آنهاست .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 مسائل امر به معروف و نهي از منكر در رساله حضرت آية الله اراكي و آية الله خوئي نيامده است .


176


* واجبات ديني به سبب « امر به معروف و نهي از منكر » استوار مي گردد . * « امر به معروف و نهي از منكر » از ضروريّات دين است و كسي كه آن را مُنكر شود كافر است . * اگر مردم امر به معروف و نهي از منكر را ترك كنند ، بركت گرفته مي شود و دعاها مستجاب نمي گردد . تعريف « معروف » و « منكر » در احكام دين ، به تمام واجبات و مستحبات « معروف » و به تمام محرّمات و مكروهات « مُنكر » گفته مي شود . بنابراين واداشتن افراد جامعه به انجام كارهاي واجب و مستحب « امر به معروف » و بازداشتن آنها از كارهاي حرام و مكروه « نهي از منكر » است . امر به معروف و نهي از منكر ، واجب كفايي است كه اگر به قدر كفايت به انجام آن اقدام كنند ، از ديگران ساقط مي شود و اگر همه كس آن را ترك كرده باشند ، چنانچه شرايط آن موجود باشد ، همه آنها ترك واجب كرده اند . ( 1 ) شرايط امر به معروف و نهي از منكرامر به معروف و نهي از منكر با وجود برخي شرايط ، واجب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحريرالوسيله ، ج1 ، ص 463 ، م 2 .


177


مي باشد در صورت نبود آنها ، تكليف ساقط است و آن شرايط عبارت است از : 1 ـ كسي كه امر يا نهي مي كند ، بداند آنچه را كه ديگري انجام مي دهد حرام است و آنچه را ترك كرده ، واجب است ، پس هر كسي كه نمي داند اين عمل كه او انجام مي دهد حرام است يا نه ؟ جلوگيري واجب نيست . 2 ـ احتمال بدهد امر يا نهي او تأثير دارد ، بنابراين اگر مي داند تأثير ندارد ، يا شك دارد ، امر و نهي واجب نيست . 3 ـ شخص گناهكار اصرار بر ادامه كار خود داشته باشد ، پس اگر معلوم شود ، گناهكار بناي ترك عمل را دارد و دوباره تكرار نمي كند و يا موفّق به تكرار نمي شود ، امر و نهي واجب نيست . 4 ـ امر و نهي ، سبب ضرر جاني يا آبرويي يا ضرر مالي قابل توجه ، به خودش يا نزديكان و ياران و همراهان و يا ساير مؤمنان نباشد . ( 1 ) مراتب امر به معروف و نهي از منكربراي امر به معروف و نهي از منكر ، مراتبي است كه اگر با عمل به مرتبه پايين تر مقصود حاصل مي شود ، عمل به مرتبه بعدي جايز نيست ، و آن مراتب چنين است : * اوّل : با معصيت كار طوري عمل شود كه بفهمد به سبب انجام آن گناه ، با او اينگونه عمل مي شود ؛ مثل اينكه از او روبرگرداند يا با چهره

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحريرالوسيله ، ج1 ، ص 465 ، ص 472 ، م 1 .


178


عبوس با او برخورد كند و يا با او رفت و آمد نكند . * دوّم : امر و نهي با زبان ؛ ( 1 ) يعني به كسي كه واجبي را ترك كرده است دستور دهد كه واجب را بجا آورد و به گناهكار دستور دهد كه گناه را ترك كند . * سوّم : استفاده از زور ، براي جلوگيري از منكر و برپايي واجب ، يعني زدن گناهكار . ( 2 ) احكام امر به معروف و نهي از منكر1 ـ فراگيري شرايط امر به معروف و نهي از منكر و موارد آن واجب است ، تا در امر و نهي مرتكب خلاف نشود . ( 3 ) 2 ـ اگر بداند امر و نهي ، بدون تقاضا و نصيحت و موعظه اثر نمي كند ، واجب است كه امر و نهي را با نصيحت و موعظه و تقاضا همراه كند ، و اگر بداند كه در خواست و موعظه به تنهايي ( بدون امر و نهي ) مؤثر است ، واجب است به همين گونه عمل كند . ( 4 ) 3 ـ اگر بداند يا احتمال دهد كه امر و نهي اش با تكرار مؤثر است ، واجب است تكرار كند . ( 5 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 در رساله آية الله گلپايگاني آمده است : در مرتبه دوّم با حُسن خُلق و سخن زيبا او را امر به معروف و ترك منكر كند و مصالح آن را بيان كند و مرتبه دوم و سوم اين كتاب مرتبه سوم و چهارم مي باشد .

2 . تحريرالوسيله ، ج 1 ، ص 476 . 3 . همان مدرك ، م 8 . 4 . تحريرالوسيله ، ج 1 ، ص 467 ، م 3 . 5 . تحريرالوسيله ، ج1 ، ص 468 ، م 5 .


179


4 ـ مراد از اصرار برگناه ، مداومت برانجام كار نيست ، بلكه ارتكاب آن عمل است ، هر چند يكبار ديگر باشد ، پس اگر يكبار نماز را ترك كرد و بار ديگر هم بناي ترك دارد ، امر به معروف واجب است ( 1 ) . 5 ـ در امر به معروف و نهي از منكر زخمي كردن و كشتن معصيت كار بدون اجازه حاكم شرع جايز نيست ، مگر منكر از اموري است كه در اسلام اهميت بسيار زيادي دارد ؛ مثل آنكه شخصي بخواهد انسان بي گناهي را بكشد و جلوگيري از او بدون مجروح كردن وي ممكن نباشد ( 2 ) ( 3 ) . آداب امر به معروف و نهي از منكرسزاواراست ، كسي كه به معروف امرمي كندوازمنكرجلوگيري مي كند : * مانند طبيبي دلسوز و پدري مهربان باشد . * قصد خود را خالص كند و تنهابراي رضاي خداوند اقدام كند ، و عمل خود را از هرگونه برتري جويي پاك كند . * خود را پاك و منزّه نداند ، چه بسا همان شخصي كه اكنون خطايي از او سرزده است ، داراي صفات پسنديده اي باشد كه مورد محبت الهي است ، هر چند اين عمل او هم اكنون ناپسند و مورد غضب الهي باشد . ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحريرالوسيله ، ج1 ، ص 470 ، م 4 . 2 . تحريرالوسيله ، ج 1 ، ص 481 ، م 11 و 12 .

3 اين مسأله در رساله آية الله گلپايگاني نيامده است .

4 . تحريرالوسيله ، ج1 ، ص 481 ، م 14 .


180


خريد و فروش1 ـ واجب2 ـ حراماقسام خريد و فروش3 ـ مستحب4 ـ مكروه5 ـ مباحخريد و فروش واجباز آنجا كه در اسلام بيكاري و تنبلي بسيار نكوهش شده و تلاش براي تحصيل مخارج زندگي ، واجب مي باشد ، كساني كه بجز از راه خريد و فروش نتوانند مخارج خود را تأمين كنند ؛ يعني تحصيل آن منحصر در همين راه باشد و راه ديگري بر ايشان امكان نداشته باشد ، واجب است با خريد و فروش خرج زندگي خود را به دست آورند و محتاج به ديگران


181


نشوند . ( 1 ) خريد و فروش مستحبخريد و فروش براي توسعه در مخارج اهل و عيال خود و نفع رساندن به ساير مسلمانان مستحب است ؛ مثلاً كشاورزي كه با كاشتن محصول خرج خود را به دست مي آورد ، چنانچه در اوقات فراغت به خريد وفروش بپردازد تا از اين راه بتواند به مستمندان كمك كند ، ثواب دارد . ( 2 ) خريد و فروش حرام1 ـ خريد و فروش نجاسات ؛ مانند مردار . 2 ـ خريد و فروش چيزهايي كه منافع معمولي آنها حرام است ؛ مانند ابزار قمار . 3 ـ خريد و فروش چيزي كه از راه قمار يا دزدي به دست آمده باشد . 4 ـ خريد و فروش كتابهاي گمراه كننده . 5 ـ خريد و فروش با سكه هاي خارج از اعتبار . 6 ـ فروش چيزي به دشمنان اسلام كه موجب تقويت دشمنان بر ضد مسلمانان باشد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توضيح المسائل ، مسأله 2053 . 2 . توضيح المسائل ، مسأله 2053 .


182


7 ـ فروش اسلحه به دشمنان اسلام در حالي كه موجب تقويت آنها بر ضد مسلمانان باشد . ( 1 ) ( 2 ) خريد و فروش حرام ، موارد ديگري هم دارد كه اكنون مورد ابتلا نمي باشد . در اين موارد خريد و فروش مكروه است : * معامله با مردم پَست . * خريد و فروش بين اذان صبح و طلوع آفتاب . * وارد معامله ديگران شدن . ( 3 ) آداب خريد و فروش * مستحبات * بين مشتريها در قيمت فرق نگذارد . * در قيمت جنس ، سختگيري نكند . * در صورتي كه طرف مقابل از معامله پشيمان شد و تقاضاي بر هم زدن معامله را كرد ، از او بپذيرد . ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحريرالوسيله ، ج 1 ـ ص 492 تا 498 ؛ توضيح المسائل ، م 2055 .

2 بند 4 تا 7 در رساله ساير مراجع يافت نشد .

3 . توضيح المسائل ، مسأله 2054 . 4 . توضيح المسائل ، م 2051 .


183


* مكروهات * تعريف كردن از كالا . * بدگويي كردن به مشتري . * قسم راست خوردن در معامله ( قسم دروغ حرام است ) . * قبل از همه براي معامله وارد بازار شدن و ديرتر از همه خارج شدن . * وزن كردن يا متر كردن كالا در مواردي كه وزن كردن و متر كردن را خوب نمي دانند . * تقاضاي كم كردن قيمت ، پس از انجام معامله . ( 1 ) احكام خريد و فروش1 ـ فروختن و اجاره دادن خانه يا وسيله اي ديگر براي استفاده حرام ، حرام است . ( 2 ) 2 ـ خريد و فروش ، نگهداري ، نوشتن ، خواندن و درس دادن كتابهاي گمراه كننده حرام است ، ( 3 ) مگر زماني كه براي هدفي صحيح باشد ، مثلاً براي پاسخ دادن به اشكالهاي آن . ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحريرالوسيله ، ج1 ، ص 501 . 2 . تحريرالوسيله ، ج1 ، ص 496 ـ م 10 . توضيح المسائل ، م 2068 .

3 ( گلپايگاني ) اگر سبب گمراه شدن او بشود حرام است ( حاشيه وسيلة النجاة ) در رساله ساير مراجع يافت نشـد .

4 . تحريرالوسيله ، ج 1 ، ص 498 ، م 15 .


184


3 ـ مخلوط كردن جنسي كه مي فروشد با چيزي كه ارزش ندارد و يا ارزش آن كمتر است ، حرام مي باشد ؛ مثل آنكه روغن خوب را با غير خوب و يا شير را با آب مخلوط كند و بفروشد ( اين عمل را غش در معامله گويند ) . ( 1 ) 4 ـ جنس وَقف شده را نمي توان فروخت ، مگر در صورتي كه خراب شده باشد و قابل استفاده نباشد ، مانند فرش مسجد كه قابل استفاده براي مسجد نباشد . ( 2 ) ( 3 ) 5 ـ خريد و فروش خانه يا چيز ديگري كه به كسي اجاره داده ، اشكال ندارد ولي استفاده آن در مدت اجاره براي كسي است كه آن را اجاره كرده است . ( 4 ) 6 ـ در معامله بايد خصوصيات جنسي كه خريد و فروش مي كنند معلوم باشد ، ولي گفتن خصوصياتي كه گفتن و نگفتن آنها تأثيري در ميل و رغبت مردم نسبت به آن كالا ندارد ، لازم نيست . ( 5 ) 7 ـ خريد و فروش دو كالاي همجنس كه با وزن يا پيمانه مي فروشند به زيادتر « رِبا » و حرام است ؛ مثلاً يك تُن گندم بدهد و يك تن و 200 كيلوگرم بگيرد . و همچنين كالا يا پولي را به كسي قرض بدهد وپس از مدتي زيادتر بگيرد ؛ مثلاً ده هزار تومان قرض بدهد و پس از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحريرالوسيله ، ج 1 ، ص 499 ، م 17 . توضيح المسائل ، م 2055 . 2 . تحريرالوسيله ، ج1 ، ص 516 ، الرابع . توضيح المسائل ، م 2094 .

3 ( اراكي ) فروش آن با اجازه متولي و حاكم اشكال ندارد . ( مسأله 2120 )

4 . توضيح المسائل ، م 2096 . 5 . توضيح المسائل ، م 2090 .


185


يكسال 12 هزار تومان بگيرد . ( 1 ) بهم زدن معامله در برخي موارد فروشنده يا خريدار مي توانند معامله را بهم بزنند كه از جمله آنهاست : * خريدار يا فروشنده گول خورده باشد . * در هنگام معامله قرارداد كرده اند كه تا مدت معيني ، هر دو يا يكي از آنها بتوانند معامله را بهم بزنند ؛ مثلاً هنگام خريد و فروش بگويند ، هر كس پشيمان شد تا سه روز ديگر مي تواند پس بدهد . * كالايي كه خريده است معيوب بوده و بعد از معامله بفهمد . * فروشنده خصوصياتي براي كالاي خود بيان كرده و بعداً معلوم شود آنگونه نبوده است ؛ مثلاً بگويد اين دفتر 200 برگ است بعداً معلوم شود كمتر است . ( 2 ) اگر بعد از معامله عيب مال را بفهمد و فوراً آن را بهم نزند ، ديگر حق بهم زدن معامله را ندارد . ( 3 ) ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توضيح المسائل ، م 2072 و 2283 . و تحريرالوسيله ، ج1 ، ص 536 . 2 . توضيح المسائل ، م 2124 .

3 ( گلپايگاني ) مگر آنكه مسأله را نمي دانسته كه وقتي فهميد مي تواند معامله را بهم بزند ( خوئي ) لازم نيست فوراً معامله را بهم بزند و بعداً هم حق بهم زدن معامله را دارد . ( مسأله 2140 ) .

4 . توضيح المسائل ، م 2132 .


186


قَـرض ، امانتداري ، عاريهقــرض

قرض دادن از كارهاي مستحبي است كه هم در قرآن و هم در روايات ، راجع به آن سفارش فراوان شده است و قرض دهنده در روز قيامت پاداش بسياري خواهد داشت . اقسام قرض1 ـ مدت دار : يعني هنگام قرض دادن مشخص شده است كه قرض گيرنده چه موقع بدهي را بپردازد . 2 ـ بدون مدت : قرضي كه زمان پرداخت ، در آن مشخص نشده است . احكام قرض1 ـ اگر قرض مدت دار باشد ، طلبكار ، نمي تواند ( 1 ) پيش از تمام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ( ساير مراجع ) بنابر احتياط واجب ( مسأله 2289 ) .


187


شدن آن مدت ، طلب خود را درخواست كند . ( 1 ) 2 ـ اگر قرض مدت دار نباشد ، طلبكار هر وقت بخواهد ، مي تواند طلب خود را درخواست كند . ( 2 ) 3 ـ اگر طلبكار ، طلب خود را درخواست كند ؛ چنانچه بدهكار بتواند بدهي خود را بدهد ، بايد فوراً بپردازد و اگر تأخير بيندازد ، گناهكار است . ( 3 ) 4 ـ اگر مقداري پول به كسي بدهد و شرط كند كه پس از مدتي ؛ مثلاً يكسالِ ديگر ، زيادتر بگيرد ، رِبا و حرام است ؛ مثلاً يكصد هزار تومان بدهد وشرط كندكه پس ازيكسال يكصدوبيست هزار تومان بگيرد . ( 4 ) امانتدارياگر انسان مالِ خود را به كسي بدهد و بگويد نزد تو امانت باشد و او هم قبول كند ، بايد به احكام امانتداري عمل كند . ( 5 ) احكام امانتداري1 ـ كسي كه نمي تواند از امانت نگهداري كند ، بنابر احتياط واجب ( 6 ) نبايد قبول كند . ( 7 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توضيح المسائل ، م 2275 . 2 . همان مدرك . 3 . توضيح المسائل ، م 2276 . 4 . توضيح المسائل ، م 2288 . 5 . توضيح المسائل ، م 2327 .

6 ( اراكي ) جايز نيست قبول كند . ( گلپايگاني ) جايز نيست قبول كند . مگر آنكه به صاحب مال بگويد كه نمي تواند امانت را نگهداري كند . ( مسأله 2339 )

7 . توضيح المسائل ، م 2330 .


188


2 ـ كسي كه چيزي را امانت مي گذارد ، هر وقت بخواهد مي تواند آن را پس بگيرد و كسي كه امانت را قبول مي كند ، هر وقت بخواهد مي تواند آن را به صاحبش برگرداند . ( 1 ) 3 ـ كسي كه امانت را قبول مي كند ، اگر براي آن ، جاي مناسبي ندارد ، بايد جاي مناسبي تهيه كند ؛ مثلاً اگر پول است و در خانه نمي تواند نگهداري كند ، به بانك بسپارد . ( 2 ) 4 ـ امانتدار بايد طوري از امانت نگهداري كند ، كه مردم نگويند در امانت خيانت و يا در نگهداري آن كوتاهي كرده است . ( 3 ) 5 ـ اگر امانت مردم از بين برود : الف : اگر امين در نگهداري آن كوتاهي كرده باشد ؛ بايد عوض آن را به صاحبش بدهد . ب : اگر در نگهداري آن كوتاهي نكرده و بطور اتفاقي آن مال از بين رفته ؛ مثلاً سيل برده است ؛ امانتدار ضامن نمي باشد و لازم نيست عوض آن را بدهد . ( 4 ) عاريـه1 ـ عاريه آن است كه انسان مال خود را به ديگري بدهد كه از آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توضيح المسائل ، م 2332 . 2 . توضيح المسائل ، م 2334 . 3 . ( همان مدرك ) . 4 . توضيح المسائل ، م 2335 .


189


استفاده كند و در عوض ، چيزي هم از او نگيرد ، مثل آن كه اتومبيل خود را به كسي مي دهد تا منزل برود و برگردد . ( 1 ) 2 ـ كسي كه چيزي را عاريه گرفته ، بايد آن را بخوبي نگهداري كند . 3 ـ اگر كسي مالي را كه عاريه كرده از بين برود يا معيوب شود : الف : اگر در نگهداري از آن كوتاهي ، و يا در استفاده از آن زياده روي نكرده ، ضامن نيست . ب : اگر در نگهداري آن كوتاهي كرده و يا در استفاده از آن زياده روي كرده باشد بايد خسارت آن را بپردازد . ( 2 ) 4 ـ اگر قبلاً شرط كرده باشند كه هرگونه خسارت بر آن مال وارد شود عاريه كننده ضامن است ، بايد آن خسارت را بپردازد . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توضيح المسائل ، م 2344 . 2 . همان مدرك . 3 . همان مدرك .


190


صَدَقه ، نَـذر ، اشياء پيداشده ( 1 ) صدقـه

صَدقه عملي است مستحب كه در آياتِ قرآن و رواياتِ معصومين ـ عليهم السلام ـ تأكيد بسياري نسبت به آن شده و ثواب بيشماري براي آن بيان گشته است تا آنجا كه فرموده اند : « صدقه ؛ در دنيا مانع پيشامدهاي ناگوار و مرگهاي ناگهاني مي گردد و در آخرت گناهان بزرگ را مي زدايد و حسابرسي قيامت را آسان مي كند » . به جهت اهميت موضوع ، در اين نوشته به برخي از احكام آن اشاره مي كنيم : احكام صَدقه1 ـ انسان بايد در پرداخت صدقه قصد قُربت داشته باشد ؛ يعني تنها براي رضاي خدا بپردازد و از هرگونه ريا و خودنمايي بدور باشد . ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 احكام صدقه از كتاب تحرير الوسيله ، آورده شده است .

2 . تحريرالوسيله ، ج2 ، ص 90 ، م 1 .


191


2 ـ پس گرفتن صدقه جايز نيست . ( 1 ) 3 ـ صدقه بر سيد هم حلال است ، گر چه زكاتِ غير سيّد بر آنها حرام است . ( 2 ) 4 ـ صدقه دادن به كافري كه در حال جنگ با مسلمانان نباشد و به پيامبر يا امام ـ عليهم السلام ـ دشنام نمي دهد ، اشكال ندارد . ( 3 ) 5 ـ صدقه را بهتر است پنهاني بدهد ، مگر آنكه بخواهد ديگران هم تشويق شوند ، ولي زكات بهتر است آشكارا داده شود . ( 4 ) 6 ـ گدايي كردن و رد كردن گدا ( چيزي به او ندادن ) هر دو مكروه است . ( 5 )

نَـذر

1 ـ در نذر بايد صيغه خوانده شود و لازم نيست انسان آن را به عربي بخواند ، پس اگر بگويد : « چنانچه مريض من خوب شود براي خدا بر من است كه هزار ريال به فقير بدهم » ، نذر او صحيح است . ( 6 )

2 ـ نذر زن بدون اجازه شوهر باطل است . ( 7 ) ( 8 )

3 ـ انسان كاري را مي تواند نذر كند كه انجام آن برايش ممكن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ( همان مدرك ، مسأله 2 ) . 2 . تحريرالوسيله ، ج 2 ، ص 91 ، م 3 . 3 . ( همان مدرك ، م 5 ) . 4 . ( همان مدرك ، م 6 ) . 5 . ( همان مدرك ، ص 92 ، م 10 ـ 9 ) .

6 . توضيح المسائل ، م 2641 .

7 . توضيح المسائل ، م 2644 .

8 ( خوئي ) در صورتي كه وفاي به نذرش منافي حق شوهر باشد .


192


باشد ، بنابر اين كسي كه مثلاً نمي تواند پياده به كربلا برود ، اگر نذر كند كه پياده برود ، نذر او صحيح نيست . ( 1 )

4 ـ اگر انسان نذر كند كاري را انجام دهد ، بايد همانطور كه نذر كرده ، عمل كند ، پس اگر نذر كند روز اول ماه روزه بگيرد ، چنانچه روز قبل يا بعد از آن بجا آورد ، كفايت نمي كند . ( 2 )

5 ـ اگر نذر كند كه به فقير معيني صدقه بدهد ، نمي تواند آن را به فقير ديگري بدهد . ( 3 )

6 ـ اگر نذر كند كه به زيارت يكي از امامان برود ، چنانچه به زيارت امام ديگر برود ، كافي نيست و چنانچه به واسطه عذر نتواند آن امام را زيارت كند ، چيزي بر او واجب نيست . ( 4 )

7 ـ اگر براي حرم يكي از امامان ـ عليهم السلام ـ يا امامزادگان چيزي نذر كند ، بايد آن را به مصارف حرم برساند ( 5 ) ، از قبيل فرش ، پرده و روشنايي . ( 6 )

8 ـ اگر براي خود امام ( ع ) يا امامزاده چيزي نذر كند ، چنانچه مصرف معيني را قصد كرده ، بايد به همان مصرف برساند ( 7 ) و اگر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توضيح المسائل ، م 2647 .

2 . توضيح المسائل ، م 2651 .

3 . توضيح المسائل ، م 2659 .

4 . توضيح المسائل ، م 2660 .

5 ( خوئي ) بايد آن را بنابر احتياط در تعمير و روشنايي و فرش حرم و مانند اينها مصرف كنند ؛ ( گلپايگاني ) بايد آن را در تعمير و روشنايي و فرش حرم و مانند اينها مصرف كنند يا به زوّار و خدام آنان بدهند .

6 . توضيح المسائل ، م 2662 .

7 ( خوئي ) بهتر آن است به مصرفي برسانند كه نسبتي با امام ( ع ) داشته باشد ؛ مانند زوّار فقير يا به مصارف حرم آن امام ( ع ) از قبيل تعمير و مانند آن برسانند .

( اراكي ) بنابر احتياط .


193


مصرف معيني را قصد نكرده ، بايد به فقيران و زائران بدهد و يا مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را به امام ( ع ) هديه كند . ( 1 )

كفّاره تخلّف نذر

اگر انسان بدون عذر به نذر خود عمل نكند بايد كفّاره بدهد ؛ يعني :

* يك برده آزاد كند .

* يا به شصت فقير طعام دهد .

* و يا دو ماه پي در پي روزه بگيرد . ( 2 )

يادآوري :

زائران عزيز ! چنانچه چيزي نذر كعبه يا مسجدالحرام يا حرم پيامبر ( ص ) يا حرم امامان ( ع ) و يا امامزادگان كرده اند ، با روحاني كاروان ، مسأله را در ميان بگذارند ، تا در عمل به نذر دچار اشكال نشوند و آنچه نذر شده به مصرف واقعي خود برسد .

اشياء پيدا شده1 ـ برداشتن چيزي كه پيدا شده مكروه است . 2 ـ اگر چيزي پيدا كند ولي برندارد ، وظيفه خاصي برعهده اش

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توضيح المسائل ، م 2663 .

2 . توضيح المسائل ، م 2654 .


194


نمي آيد . 3 ـ اگر چيزي پيدا كند و بردارد ، احكام خاصي دارد به اين شرح : الف : اگر نشانه اي ندارد كه به واسطه آن صاحبش معلوم شود ، احتياط واجب آن است كه از طرف صاحبش صدقه بدهد . ب : اگر نشانه دارد : 1 ـ قيمت آن از 6/12 نخود نقره سكه دار ( 1 ) كمتر است : * صاحبش معلوم باشد ؛ بايد به او بدهد . * صاحبش معلوم نباشد ؛ مي تواند براي خودش بردارد . 2 ـ قيمت آن به 6/12 نخود نقره سكه دار مي رسد ؛ بايد تا يك سال اعلام كند پس اگر صاحبش پيدا شد ، به او بدهد و اگر صاحبش پيدا نشد ، مي تواند : * براي خودش بردارد . * براي صاحبش نگهداري كند تا پيدا شود . * احتياط مستحب است كه ازطرف صاحبش صدقه بدهد . ( 2 ) 3 ـ اگر در منطقه حرم [ شهر مكه و اطراف آن ] چيزي پيدا كند و قيمتش به 6/12 نخود نقره سكه دار مي رسد و صاحبش پيدا نشود مي تواند از طرف صاحبش صدقه بدهد ، يا آن را براي صاحبش نگهداري كند ، ولي نمي تواند براي خودش بردارد . ( 3 ) ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . قيمت6/12 نخودنقره اكنون دربازار درحدود710ريال است ( تابستان1372 هـ . ش . ) . 2 . توضيح المسائل ، م 2564 تا 2568 .

3 ( خوئي ) احتياط واجب آن است كه صدقه بدهد .

4 . تحريرالوسيله ، ج 2 ، ص 225 ، م5 .


195


4 ـ در مواردي كه براي پيدا شدن صاحبش بايد اعلام كند ، تا يك هفته روزي يك مرتبه و بعد از آن تا يك سال هفته اي يك مرتبه در محل اجتماع مردم ؛ مانند بازار و محل نماز جماعت بايد اعلام كند . ( 1 ) ( 2 ) 5 ـ بنا بـر احتيـاط واجـب بايـد فـوراً اعـلام كند و تأخير نيندازد . ( 3 ) 6 ـ اگر مي داند ، اعلام كردن فايده ندارد و يا از پيدا شدن صاحبش نااميد است ، اعلام لازم نيست . ( 4 ) 7 ـ اگر بچه نابالغ چيزي پيدا كند ، سرپرست او ( پدر يا جدّ ) بايد اعلام كند . ( 5 ) ( 6 )

گُم كردن كفشاگر كفش انسان راببرند و كفش ديگري به جاي آن مانده باشد ، مسأله چند صورت دارد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحريرالوسيله ، ج 2 ، ص 228 ، م 19 و 31 .

2 ( گلپايگاني ) لازم نيست كه هر روز اعلام كند بلكه اگر تا يك سال طوري بگويد كه مردم بگويند كه اعلام مي كند كافي است ( خوئي ) تا يكسال در محل اجتماع مردم اعلام كند . ( مسأله 2575 ) .

3 . تحريرالوسيله ، ج 2 ، ص 226 ، م 9 . 4 . ( همان مدرك ، م 13 ) . 5 . توضيح المسائل ، م 2571 .

6 ( خوئي ) وليّ او مي تواند اعلام كند و پس از آن براي او بردارد و يا از طرف صاحبش صدقه بدهد .

( اراكي ) بنابر احتياط واجب بايد سرپرست او اعلام كند . ( مسأله 2585 ) .


196


1 ـ مي داند كفشي كه مانده ، مالِ كسي است كه كفش او را برده ، ( 1 ) اگر از پيدا شدن صاحبش نااميد شود و يا پيدا كردن او برايش سخت باشد ، مي تواند آن را به جاي كفش خودش بردارد ، ولي اگر قيمت آن كفش بيشتر از قيمت كفش خودش باشد ، و از پيدا شدن صاحبش نااميد شود ، بايد ، با اجازه حاكم شرع از طرف او صدقه بدهد . 2 ـ احتمال مي دهد ، كفشي كه مانده ، مالِ كسي نيست كه كفش او را برده ؛ اگر بردارد بايد صاحبش را پيدا كند ( 2 ) و اگر از پيدا شدن او نااميد شد ، از طرف وي به فقير صدقه بدهد [ ولي بهتر است برندارد ] . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ( اراكي ) و بداند كه عمداً برده . ( مسأله 2595 ) ؛ ( خوئي ) و راضي است كه كفشش را عوض كفشي كه برده است بردارد ، مي تواند به جاي كفش خودش بردارد و همچنين است اگر بداند كه كفش او را بطور ناحق و ظلم برده است ولي در اين صورت به حكم مسأله متن بايد عمل كند . ( مسأله 2590 )

2 حكم مال پيدا شده را دارد .

3 . توضيح المسائل ، م 2581 .


197


خوردن و آشاميدنخداوند بزرگ براي استفاده انسانها ، طبيعتِ زيبا و تمام حيوانات و ميوه ها و سبزيجات را در اختيار آنها قرار داده است ، تا از آنها براي خوردن و آشاميدن و پوشاك و مسكن و ساير نيازهاي خود بكار گيرند ، ولي براي حفظ جان انسانها و سلامتي جسم و روح آنها و بقاي نسلها و احترام به حقوق ديگران ، قوانين و مقرراتي قرار داده است كه در اين درس به برخي از آنچه كه در رابطه با خوراكيها و آشاميدنيهاست مي پردازيم : * ميوه ها1 ـ گياهي * سبزيجات * اهليانواع خوراكي ها * چهارپايان * وحشي

2 ـ حيواني * پرندگان * آبزيان ( دريايي )


198


احكام خوراكيها ( 1 ) * غذاهاي گياهيتمام ميوه ها و سبزيجات حلال است ، مگر آنچه براي بدن ضرر داشته باشد . * غذاهاي حيواني * انواع گوسفندان ( 2 )

1 ـ حلال گوشت * گــــاو ( 3 ) * شتر * اسب1 ـ اهلـي2 ـ مكــروه * قاطر * الاغ * سگ3 ـ حرام گوشت * گربه * چهارپايان * و . . . * آهــو1 ـ حلال گوشت * گاو * بز كوهي2 ـ وحشي * گورخر2 ـ حرام گوشت رتمام حيوانهاي درنده مانند گرگوپلنگ حرام مي باشند . ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مطالب اين درس با حواشي حضرت آية الله گلپايگاني بر كتاب « وسيلة النجاة » مطابقت دارد و آن دسته از مسائلي كه از توضيح المسائل آورده شده ، مطابق فتاواي حضرت آية الله اراكي و خوئي نيز مي باشد .

2 بز هم نوعي گوسفند است .

3 گاوميش هم نوعي گاو و حلال گوشت است .

4 ـ تحريرالوسيله ، ج 1 ، ص 156 ، م 5 .


199


چند مسأله1 ـ تمام حيوانهاي درنده ، حرامگوشت هستند ، هر چند از نظر قدرت درندگي ضعيف باشند ؛ مانند روباه . 2 ـ خوردن گوشت خرگوش حرام است . 3 ـ تمام انواع حشرات ، حرام مي باشند . ( 1 ) * پرندگان * اين دسته از پرندگان حلال گوشت هستند : * تمام اقسام كبوترها ( قُمري هم نوعي كبوتر است ) . * تمام اقسام گنجشكها ( بُلبُل هم نوعي گنجشك است ) . * مرغ و خروس * اين دسته از پرندگان حرام گوشت هستند : * خفاش . * طاووس . * كلاغ ( زاغ هم نوعي كلاغ است ) . * تمام پرندگاني كه چنگال دارند ؛ مانند عقاب . ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ( همان مدرك ) . 2 . ( همان مدرك ـ مسأله 6 ) .


| شناسه مطلب: 75224