بخش 6
محرّمات مخصوص بانوان مسائل متفرّقه اِحرام مستحبات ورود به حرم مستحبات ورود به مکه معظمه آداب ورود به مسجد الحرام طواف واجب و احکام آن واجبات طواف:
|
126 |
|
جايز بودن نشستن محرم در هواپيمايي كه شب حركت مي كند. (م444)
167 ـ استظلال در وقت طيّ منزل براي عذري مثل شدّت گرما يا شدّت سرما يا بارندگي جايز است، لكن بايد كفاره بدهد. (م447)
168 ـ كفاره سايه قرار دادن در حال طي منزل يك گوسفند است چه با عذر سايه افكنده باشد چه با اختيار بنابر احتياط(1) واجب. (م448)
169 ـ اقوي كفايت يك گوسفند است در احرام عمره هر چند بيش ازيك مرتبه سايه قرار داده باشد، ويك گوسفند است در احرام حج هر چند بيش از يك مرتبه استظلال كرده باشد.(2) (م449)
170 ـ شخصي كه با ماشين مسقف رانندگي مي كند بايد در هر احرام يك گوسفند كفاره بدهد و با تكرار پياده و سوار شدن كفاره تكرار نمي شود. و همچنين در ساير موارد سايه بر سر قرار دادن.(3) (م483)
171 ـ در شب استظلال(4) نيست بنابر اين جايز است محرم در شب با
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آيات عظام خويي، تبريزي، سيستاني، زنجاني، بهجت، گلپايگاني، خامنه اي، صافي: كفاره آن يك گوسفند است و فرقي بين اختيار و اضطرار نيست.
آيات عظام خويي، فاضل، مكارم: بنابر اقوي.
آية الله نوري: كفاره آن يك گوسفند است چه با عذر سايه افكنده باشد چه با اختيار و بدون عذر.
2 ـ آية الله سيستاني: ولي احتياط مستحب اين است كه براي هر روزي يك كفاره بدهد.
3 ـ تفصيل اين مسأله در مسأله 165 و 166 گذشت.
4 ـ تفصيل اين مسأله در ذيل مسأله 165 و 166 گذشت.
آية الله زنجاني: به قبل از مسأله 165 مراجعه شود.
|
127 |
|
ماشين سقف دار به مكه برود ولي در هواي ابري(1) در روز جايز نيست مگر
ابر بطوري تيره(2) باشد كه استظلال صدق نكند. (م485)
172 ـ در حرام بودن سايه بر سر قرار دادن فرقي بين سايه اي كه با شخص حركت كند مثل چتر و ماشين مسقف و سايه ثابت(3) مثل پل و غيره نيست(4) و فرقي بين اجبار و اختيار نيست(5) ولي بر عبور از زير پلهايي كه در جاده ها هست صادق نيست. (م488)
173 ـ مكّه منزل است و محرم مي تواند(6) به محض وصول به مكّه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله بهجت، اگر طوري باشد كه تظليل صادق نباشد اشكال ندارد.
2 ـ آية الله گلپايگاني ، آية الله صافي، در جواب استظلال در روز ابري فرموده اند : استظلال در هواي ابري در روز جايز نيست.
آية الله مكارم : تيره بودن ابرها لازم نيست ، منظور نبودن سايه است .
آية الله خويي، آية الله تبريزي : استظلال در روز ابري هم جايز نيست .
آية الله بهجت، متعرض اين حكم نشده اند .
آية الله سيستاني: اگر ابرتيره باشدكه اشعّه آفتاب رابه كلّي پوشانده باشد و باران نباشد اشكال ندارد.
3 ـ آيات عظام خويي، مكارم، سيستاني، تبريزي: عبور از زير سايبان ثابت اشكال ندارد.
آية الله گلپايگاني: احتياط آن است كه به اختيار خود، روز از آن تونلهايي كه صدق رفت و آمد در منزل نمي كند، نرود.
آية الله خامنه اي: عبور از زير سايه بان ثابت مانند پل و تونل اشكال ندارد.
آية الله زنجاني: عبور از زير سايبان ثابت اشكال ندارد ولي در هواي آفتابي يا باراني اگر مشقت ندارد نبايد از تونل هاي طولاني عبور كند.
4 ـ آية الله فاضل و آية الله نوري: فرق هست و حرمت استظلال، سايه ثابت را شامل نمي شود.
آية الله مكارم: پلها اشكال ندارد.
5 ـ آية الله سيستاني: در فرض اجبار قطعاً حرام نيست.
6 ـ آية الله زنجاني: رفتن زير سايه ثابت مانعي ندارد، ولي مرد محرم نمي تواند ماشين مسقّف سوار
شود يا در سايه چتر و مانند آن حركت كند و فرقي بين مكه و عرفات و مني و غير آن ها نيست.
|
128 |
|
استظلال نمايد.(1) (520)
174 ـ بعد از آنكه محرم به منزل رسيد ولو در محله هاي جديد مكه كه از مسجدالحرام دور هستند مي تواند(2) براي رفتن به مسجدالحرام در ماشينهاي مسقف سوار شود يا زير سايه برود.(3) (م490)
175 ـ كساني كه در مسجدالحرام براي حجّ محرم مي شوند تا عرفاً در منزل ومكّه هستند و در حال سير براي خارج شدن از مكّه نيستند مي توانند استظلال نمايند.(4) (س508)
176 ـ ميقات عمره مفرده (تنعيم) در خود مكّه واقع است بنابر اين كسي كه در آنجا براي عمره مفرده احرام بست مي تواند در اتوبوس سقف دار سوار شود و در خود مكّه به مسجدالحرام يا منزل يا جاي ديگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله سيستاني، آية الله تبريزي: چنانكه در مسأله 165 گذشت بعد از رسيدن به مكّه هم بنا بر احتياط نمي تواند در حال حركت براي خود سايبان درست كند مثل اينكه چتر بردارد يا سوار ماشين مسقف شود بلي رفتن زير سايه ثابت مانعي ندارد.
آية الله خويي: به حاشيه مسأله 165 مراجعه شود.
2 ـ آية الله نوري: چون مكه منزل است همين قدر كه محرم به مكه رسيد مي تواند در زير سايه قرار بگيرد و در روز هم با ماشين مسقّف حركت كند و لازم نيست كه منتظر رسيدن به منزل و اتّخاذ منزل در مكّه باشد.
آية الله زنجاني: به حاشيه مسأله قبل مراجعه شود.
3 ـ تفصيل اين مسأله در ذيل مسأله 165 و 166 گذشت.
4 ـ به مسأله 165 و 166 مراجعه شود.
آية الله مكارم: در مكّه مانعي ندارد هر چند در حال حركت به سوي عرفات باشد.
آية الله زنجاني: به حاشيه مسأله 173 مراجعه شود.
|
129 |
|
برود و در اين صورت استظلال مانع ندارد.(1) (س510)
177 ـ حرمت استظلال مخصوص به سايه بر سر قرار دادن است و اگر سايه فقط بر شانه بيفتد مانع ندارد.(2) (م516)
178 ـ زير چتر حركت كردن در عرفات مثل مكّه و مني اشكال ندارد.(3) (س518)
179 ـ در مكّه، رفتن در تونل هايي كه احداث شده و سفر كردن از داخل آنها مانع ندارد مگر خودش آن راه را اختيار كند و از زير سقف برود كه در اين صورت اشكال دارد.(4) (س519)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله خويي: بنابر احتياط استظلال نكند تا دخول مكه متيقّن سابق.
آية الله تبريزي: احتياط لازم ترك استظلال در تنعيم و در حركت از آنجا تا مسجد الحرام يا محل اقامت است.
آية الله سيستاني: حكم به جواز استظلال در مفروض سؤال بسيار مشكل است و احتياط ترك نشود.
آية الله زنجاني: به حاشيه مسأله 173 مراجعه شود.
آية الله بهجت: به احتياط واجب تظليل جايز نيست.
2 ـ آية الله فاضل: گذشت كه بنابراحتياط واجب براي بدن نيز نبايد سايبان قرار دهد.
آية الله تبريزي، آية الله زنجاني: صدق مي كند.
3 ـ تفصيل نظر آيات عظام در مسأله 165 و 166 گذشت.
آية الله زنجاني: اشكال دارد.
4 ـ آية الله صافي، آية الله فاضل و آية الله خامنه اي: اشكال ندارد.
آية الله مكارم: در اين صورت هم مانعي ندارد.
نظرات آيات عظام در مسأله 173 گذشت.
آية الله بهجت: اشكال ندارد.
آية الله زنجاني: به حاشيه مسأله 172 رجوع شود.
|
130 |
|
محرّمات مخصوص بانوان
* پوشيدن زيور براي زنان به قصد زينت.(1)
180 ـ اگر زيور زينت باشد احتياط واجب(2) آن است كه ترك كند هر چندقصد تزيين نداشته باشدبلكه حرمت آن خالي از قوت نيست.(3) (م391)
181 ـ زيورهايي را كه عادت داشته به پوشيدن آن قبل از احرام لازم نيست براي احرام بيرون بياورد.(4) (م392)
182 ـ زيورهايي را كه عادت داشته به پوشيدن آن نبايد(5) به مرد نشان دهد حتي به شوهر خود. (م393)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله زنجاني: حرمت پوشيدن زيور اگر زينت حساب شود اختصاص به بانوان ندارد.
2 ـ آيات عظام گلپايگاني، خويي، تبريزي، بهجت، صافي: پوشيدن زيور براي زينت بر بانوان محرم حرام است.
آية الله سيستاني: اگر زيور به قصد زينت باشد حرام است و اگر به قصد زينت هم نباشد ولي عرفاً زينت حساب مي شود احتياط واجب در ترك است.
آية الله فاضل: احتياط مستحب.
3 ـ آية الله زنجاني: پوشيدن زيوري كه زينت محسوب شود بر مرد محرم حرام است و فقط دست كردن انگشتر زينتي اگر به قصد زينت نباشد اشكال ندارد، و در مورد بانوان حرمت پوشيدن زيور اختصاص به گوشواره و گردنبند دارد و اين دو نيز در دو مورد مستثني است. 1 ـ عادت به پوشيدن آنها داشته باشد. 2 ـ آن ها را قبل از احرام پوشيده باشد و پوشيدن ساير زيورآلات بر بانوان مكروه است و در هر حال اگر زيوري را پوشيد، نبايد آن را به مرد نشان دهد.
4 ـ آية الله فاضل: اگر قصد زينت به آنها را نداشته باشد.
آية الله مكارم: ولي آن را بپوشاند.
5 ـ آية الله سيستاني: بنابر احتياط مستحب آنها را براي شوهرش و مرداني كه با او محرمند ظاهر نسازد و نشان ندهد.
|
131 |
|
* پوشانيدن(1) زن صورت خود را.
183 ـ پوشانيدن رو را به هر چيز اگرچه چيزهاي غير متعارف باشد مثل پوشال و گل و چيزهاي ديگر جايز نيست بنابر احتياط، و جايز نيست با بادبزن روي خود را بپوشاند. (م428)
184 ـ بعض رو در حكم تمام آن است و نبايد آن را بپوشاند.(2)
(م429)
185 ـ اگر دستهاي خود راروي صورت بگذارد مانع ندارد.(3) (م430)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله بهجت: در غير حال ضرورت مانند تحفّظ از مگس و نحو آن در حال خوابيدن.
آية الله زنجاني، آية الله نوري: پوشاندن رو هر چند به چيزهاي غيرمتعارف مثل پوشال و گل نيز جايز نيست و جايز نيست با بادبزن روي خود را بپوشاند.
2 ـ آية الله سيستاني: به احتياط واجب، و لذا پوشيدن مقنعه كه اطراف صورت را مي گيرد خلاف احتياط است و همچنين جايز نيست بنابر احتياط خشك كردن صورت با حوله يا دستمال، هر چند همه صورت را نپوشاند، ولي تميز كردن بيني و مانند آن اشكال ندارد.
آية الله فاضل: بعض رو در حكم تمام است. و بنابر اقوي پوشاندن صورت در قسمت پايين آن يعني از بيني تا چانه جايز نيست. و در قسمت بالايي آن به احتياط واجب.
آية الله خامنه اي: بر زنان حرام است پوشاندن صورت به آنگونه كه به طور معمول براي حفظ حجاب يا ناشناخته ماندن مي پوشانند و نيز پوشاندن فقط قسمت هايي از صورت كه براي اين منظورها پوشانده مي شود شامل گونه ها و بين و دهان و چانه حرام است. و اما پوشاندن گوشه هايي از بالا يا پايين صورت يا دو طرف آن بطوري كه پوشاندن صورت بر آن صدق نكند مانع ندارد، چه در نماز و چه در غير آن.
آية الله مكارم: پوشانيدن بعض صورت به طوري كه نقاب و برقع به آن نگويند جايز است.
آية الله تبريزي: بنابر احتياط.
آية الله نوري: با توجه به حرمت پوشيدن صورت براي زنان در حال احرام چون چانه جزء صورت محسوب مي شود بايد مقنعه را طوري ببندد كه زير چانه قرار بگيرد چون زير چانه جزء صورت نيست.
3 ـ آية الله بهجت: دست گذاشتن روي صورت مانعي ندارد.
|
132 |
|
186 ـ اگر روي خود را براي خوابيدن روي بالش بگذارد مانع
ندارد.(1) (م431)
187 ـ بنابر احتياط(2) زن نبايد صورت خود را با حوله پاك كند. (س506)
188 ـ زنها در حال احرام براي پوشيدن و در آوردن مقنعه سعي كنند كه صورتشان پوشيده نشود(3) و اگر عامداً و از روي علم پوشيده نشود مانع ندارد. (س507)
189 ـ در مورد حرمت پوشيدن صورت براي زنان در حال احرام(4)زيرچانه صورت محسوب نمي شود لكن پوشيدن مقنعه اي كه چانه را مي پوشاند اشكال دارد.(5) (س505)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله نوري: زن محرم نمي تواند صورت خود را با حوله خشك و يا پاك كند چنانكه مرد محرم نمي تواند سر خود را با آن پاك يا خشك كند.
آية الله زنجاني: بلكه موقعي كه مي خواهد بخوابد مي تواند روانداز را روي صورتش بكشد، هرچند احتياط مستحب در ترك آن است.
2 ـ آية الله خامنه اي: اگر حوله را بر روي همه صورت بيندازد اشكال دارد و در غير اينصورت مانع ندارد.
آية الله خويي، آية الله فاضل: جايز نيست، مگر در حال ضرورت.
آية الله مكارم، آية الله زنجاني: پاك كردن صورت با حوله مانعي ندارد.
آية الله گلپايگاني، آية الله صافي: به نحوي كه صورت پوشيده نمي شود خشك كند.
آية الله بهجت: اگر تدريجي باشد مانعي ندارد.
3 ـ آية الله بهجت: تحفّظ آن از رسيدن به صورت لازم نيست.
آية الله سيستاني: پوشيدن مقنعه كه مقداري از اطراف صورت را مي پوشاند به احتياط واجب جايز نيست.
آية الله مكارم، آية الله زنجاني: اين مقدار مانعي ندارد.
4 ـ آية الله خامنه اي: تفصيل مسأله حرمت پوشيدن رو، ذيل مسأله 184 گذشت.
5 ـ آية الله مكارم: اشكال ندارد.
آية الله بهجت: جزء صورت است كه نبايد پوشانده شود و بعض صورت نيز در حكم تمام آن است ولي دست گذاشتن روي صورت مانعي ندارد.
|
133 |
|
مسائل متفرّقه اِحرام
190 ـ كسي كه حجش را باطل كند اگر حج فاسد شده را به اتمام رسانده(1) از احرام خارج شده وگرنه در احرام باقي است.(2) (م489)
191 ـ در بين مردم معروف است كه محرم نبايد به كسي دستور بدهد، مثلا نبايد به كسي بگويد يك ليوان آب يا چاي يا چيز ديگر به من بدهيد و بايد خودش بردارد، اگر در حال احرام چنين درخواستي از دوست خود يا غيره بكند اشكال ندارد. (س527)
192 ـ شرايطي كه براي هدي است كه در حج تمتع بايد ذبح كند(3)هيچيك در حيواني كه براي كفاره تقصير بايد قرباني كند معتبر نيست پس مي تواند گوسفند خصي و معيوب را براي كفاره قرباني كند.(4) (م1327)
193 ـ مصرف كفارات: فقراء و مساكين هستند.(5) (م1329)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله زنجاني: يا اگر وظيفه او انجام اعمال عمره مفرده است، آن اعمال را انجام داده.
2 ـ آيات عظام سيستاني، خوئي، تبريزي: اگر حج خود را باطل كند احرامش باطل مي شود.
آية الله مكارم: يا در بعضي از موارد كه وظيفه او تبديل به عمره مفرده است، عمره مفرده را به پايان برساند.
آية الله فاضل: و بايد با اعمال عمره مفرده از احرام خارج شود و تا اعمال تمام نشده، محرمات احرام را رعايت كند.
3 ـ آية الله زنجاني: در حيوان كفاره نيز واجب است.
4 ـ آية الله بهجت: هر چند احتياط اين است كه آن شرايط در كفاره نيز مراعات شود.
5 ـ آية الله سيستاني: بايد مسلمان بلكه به احتياط واجب مؤمن باشند مگر اينكه مؤمن مستحق پيدا نشود كه مي توان به ضعفاي غير ناصبي داد.
آية الله گلپايگاني: متن مطابق احتياط است.
آية الله خويي، آية الله تبريزي: بايد مؤمن باشند.
آية الله فاضل: مصرف كفاره فقير مؤمن است.
آية الله مكارم: احتياط آن است كه كفاره غير سادات به سادات داده نشود.
|
134 |
|
مستحبات ورود به حرم(1)
194 ـ اوّل: همينكه حاجي به حرم رسيد، پياده شده و به جهت دخول حرم غسل نمايد.
دوّم: از براي تواضع و فروتني نسبت به حضرت حق جلَّ و علا پا برهنه شده و نعلين خود را در دست گرفته داخل حرم شود و اين عمل ثواب زيادي دارد.
سوّم: وقت دخول حرم اين دعا را بخواند:
«اَللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ فِي كِتابِكَ الْمُنْزَلِ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ وَ أَذّـِنْ فِي النّاسِ بِالْحَجّـِ يَأْتُوكَ رِجالا وَ عَلي كُلّـِ ضامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلّـِ فَجّـ عَمِيق ، اَللَّهُمَّ وَ إِ نّـِي أَرْجُو أَنْ أَكُونَ مِمَّنْ أَجَابَ دَعْوَتَكَ، وَ قَدْ جِئْتُ مِنْ شُقَّة بَعِيدَة وَ مِنْ فَجّـ عَمِيق، سامِعاً لِنِدائِكَ وَ مُسْتَجِيباً لَك ، مُطِيعاً لاَِمْرِكَ ، وَ كُلُّ ذَلِكَ بِفَضْلِكَ عَلَيَّ وَ إِحْسانِكَ إِلَيَّ ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلي ما وَفَّقْتَنِي لَه ، أَبْتَغِي بِذلِكَ الزُّلْفَةَ عِنْدَكَ ، وَ الْقُرْبَةَ إِلَيْك ، وَ الْمَنْزِلَةَ لَدَيْكَ ، وَ الْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِي ، وَ التَّوْبَةَ عَلَيَّ مِنْها بِمَنّـِكَ ، اَللَّهُمَّ صَلّـِ عَلَي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ حَرّـِمْ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله مكارم: بقصد رجاء انجام دهد.
|
135 |
|
بَدَنِي عَلَي النّارِ ، وَ آمِنّـِي مِنْ عَذابِكَ وَ عِقابِكَ بِرَحْمَتِكَ ، يا أَرْحَمَ الرّاحِمِينَ»
چهارم: وقت دخول حرم مقداري از علف ( اذخر ) گرفته آن را بجود. (م528)
مستحبات ورود به مكه معظمه
195 ـ براي دخول مكه معظمه نيز مستحب است مكلّف غسل بنمايد. و هنگاميكه وارد مكه مي شود با حالت تواضع وارد شود، و كسي كه از راه مدينه برود از بالاي مكه داخل شده و وقت بيرون آمدن از پائين آن بيرون آيد. (م529)
آداب ورود به مسجد الحرام
196 ـ مستحب است مكلّف براي دخول مسجد الحرام غسل بنمايد(1)و همچنين مستحب است با پاي برهنه و با حالت سكينه و وقار وارد شود و هنگام ورود از در « بني شيبه » وارد شود و گفته اند كه باب بني شيبه در حال كنوني مقابل باب السّلام است بنابراين نيكو اين است كه شخص از باب السّلام وارد شده و مستقيماً بيايد تا از ستونها بگذرد.
و مستحب است بر در مسجد الحرام ايستاده بگويد:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله سيستاني: استحباب اين غسل ثابت نيست.
|
136 |
|
«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ ، بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ مِنَ اللَّهِ وَ ما شاءَ اللَّهُ، وَ السَّلامُ عَلي رَسُولِ اللَّهِ وَ آلِهِ، وَ السَّلامُ عَلي إِ بْراهِيمَ وَ آلِهِ، وَ السَّلامُ عَلي أَنْبِياءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّـِ الْعالَمِينَ»
و در روايت ديگر وارد است كه نزد در مسجد بگويد:
«بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ مِنَ اللَّهِ وَ ما شاءَ اللَّهُ وَ عَلي مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَ خَيْرُ الاَْسْماءِ لِلَّهِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَالسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ ، اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلي أَنْبِياءِ اللَّهِ وَ رُسُلِه ، اَلسَّلامُ عَلي إِ بْراهِيمَ خَلِيلِ الرَّحْمان ، اَلسَّلامُ عَلَي الْمُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِرَبِّ الْعالَمِينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلي عِبادِ اللَّهِ الصّالِحِين ، اَللَّهُمَّ صَلّـِ عَلي مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد ، وَبارِكْ عَليمُحَمَّد وَآلِمُحَمَّد ، وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد ، كَما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلي إِ بْراهِيمَ وَ آلِ إِ بْراهِيم ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد ، اَللَّهُمَّ صَلّـِ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ، وَ عَلي إِ بْراهِيمَ خَلِيلِكَ، وَ عَلي أَ نْبِيائِكَ وَ رُسُلِكَ، وَ سَلّـِمْ عَلَيْهِمْ وَ سَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِين ، وَ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبّـِ الْعالَمِين ، اَللَّهُمَّ افْتَحْ لِيأَبْوابَ رَحْمَتِكَ ، وَ اسْتَعْمِلْنِي فِي طاعَتِكَ وَ مَرْضاتِكَ ، وَ احْفَظْنِي بِحِفْظِ الاِْيمانِ أَبَداً ما أَبْقَيْتَنِي، جَلَّ ثَناءُ وَجْهِكَ ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنِي مِنْ وَفْدِهِ وَ زُوّارِه ، وَ
|
137 |
|
جَعَلَنِي مِمَّنْ يَعْمُرُ مَساجِدَهُ ، وَ جَعَلَنِي مِمَّنْ يُناجِيهِ ، اَللَّهُمَّ إِ نّـِي عَبْدُكَ وَزائِرُكَ فِي بَيْتِكَ ، وَ عَلي كُلّـِ مَأْتِيّـ حَقٌّ لِمَنْ اَتَاهُ وَزارَهُ ، وَ أَ نْتَ خَيْرُ مَأْتِيّـ ، وَ أَكْرَمُ مَزُور ، فَأَسْأَلُكَ يا اللَّهُ ، يا رَحْمانُ ، وَ بِأَنَّكَ أَ نْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاّ أَ نْتَ ، وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ ، وَ بِأَ نَّكَ واحِدٌ أَحَدٌ صَمَد ، لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ ، وَلَمْ يَكُنْ لَكَ كُفُواً أَحَد ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ عَلي أَهْلِ بَيْتِه ، يا جَوادُ ياكَرِيم ، ياماجِدُ ياجَبّارُ يا كَرِيم ، أَ سْأَ لُكَ أَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَكَ إِيّايَ بِزِيارَتِي إِيّاكَ أَوَّلَ شَيْء تُعْطِينِي فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النّارِ».
پس سه مرتبه مي گويد:
«اَللَّهُمَّ فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النّار».
پس مي گويد:
«وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَّيّـِبِ ، وَ ادْرَأْ عَنّـِي شَرَّ شَياطِينِ الاِْنْسِ وَ الْجِنّـِ ، وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَم».
* پس داخل مسجد الحرام شود و رو به كعبه دستها را بلند نموده و بگويد:
«اَللَّهُمَّ إِ نّـِي أَسْأَ لُكَ فِي مَقامِي هَذا فِي أَوَّلِ مَناسِكِي ، أَنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِي وَ أَنْ تَجاوَزَ عَنْ خَطِيئَتِي ، وَ تَضَعَ عَنّـِي وِزْرِي ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرامِ ، اَللَّهُمَّ إِ نّـِي أَشْهَدُ أَنَّ هَذا بَيْتُكَ الْحَرامُ الَّذِي جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ أَمْناً وَ مُبارَكاً وَ هُدًي
|
138 |
|
لِلْعالَمِينَ ، اَللَّهُمَّ إِ نّـِي عَبْدُك ، وَ الْبَلَدُ بَلَدُك ، وَ الْبَيْتُ بَيْتُك ، جِئْتُ أَطْلُبُ رَحْمَتَك ، وَ أَؤُمُّ طاعَتَكَ ، مُطِيعاً لاَِمْرِكَ ، راضِياً بِقَدَرِكَ ، أَسْأَ لُكَ مَسْأَ لَةَ الْمُضْطَرّـِ إِلَيْك ، الْخائِفِ لِعُقُوبَتِك ، اَللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أَبْوابَ رَحْمَتِكَ ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَ مَرْضاتِك».
* بعد خطاب مي كند بسوي كعبه و مي گويد:
«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَظَّمَكِ وَ شَرَّفَكِ وَ كَرَّمَكِ وَ جَعَلَكِ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ أَمْناً مُبارَكاً وَ هُدًي لِلْعالَمِينَ».
و مستحب است وقتي كه محاذي حجر الأسود شد بگويد:
«أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَه ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه ، آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ كَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوت ، وَبِاللاّتِ وَالْعُزّي ، وَعِبادَةِ الشَّيْطانِ ، وَعِبادَةِ كُلِّ نِدّ يُدْعي مِنْ دُونِ اللَّهِ».
و هنگامي كه نظرش به حجر الاسود افتاد متوجه بسوي او شود و بگويد:
«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهَذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانا اللَّهِ ، سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ ، لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ ، وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِي ، وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ ، وَ هُوَ عَلي كُلّـِ شَيْء قَدِير ، اَللَّهُمَّ صَلّـِ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد ، وَ بارِكْ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد ، كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ وَ بَارَكْتَ وَ
|
139 |
|
تَرَحَّمْتَ عَلي إِ بْراهِيمَ وَ آلِ إِ بْراهِيم ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ ، وَ سَلامٌ عَلي جَمِيعِ النَّبِيّـِينَ وَ الْمُرْسَلِين ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّـِ الْعالَمِينَ ، اَللَّهُمَّ إِ نّـِي أُومِنُ بِوَعْدِكَ ، وَ أُصَدّـِقُ رُسُلَكَ ، وَ أَتَّبِعُ كِتابَكَ».
و در روايت معتبر وارد است كه وقتي كه نزديك حجر الأسود رسيدي دستهاي خود را بلند كن و حمد و ثناي الهي را بجا آور، و صلوات بر پيغمبر بفرست و از خداوند عالم بخواه كه حج تو را قبول كند پس از آن حجر را بوسيده و استلام نما. و اگر بوسيدن ممكن نشد استلام نما، و اگر آن هم ممكن نشد اشاره به آن كن و بگو:
«اَللَّهُمَّ أَمانَتِي أَدَّيْتُها ، وَ مِيثاقِي تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُوافاة ، اَللَّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ ، وَ عَلي سُنَّةِ نَبِيّـِك ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ، آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ كَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَ الطّاغُوتِ ، وَ بِاللاَّتِ وَ الْعُزّي ، وَ عِبادَةِ الشَّيْطانِ وَ عِبادَةِ كُلّـِ نِدّـ يُدْعي مِنْ دُونِ اللَّه»
و اگر نتواني همه را بخواني بعضي را بخوان و بگو:
«اَللَّهُمَّ إِلَيْكَ بَسَطْتُ يَدِي ، وَ فِيما عِنْدَكَ عَظُمَتْ رَغْبَتِي ، فَاقْبَلْ سَيْحَتِي ، وَ اغْفِرْ لِي وَ ارْحَمْنِي ، اَللَّهُمَّ إِ نّـِي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكُفْرِ وَ الْفَقْرِ وَ مَواقِفِ الْخِزْيِ فِي الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ». (م530)
|
141 |
|
طواف واجب و احكام آن
كسي كه محرم شد به احرام عمره تمتع و وارد مكه معظّمه شد اول چيزي كه از اعمال عمره بر او واجب است آن است كه طواف كند به دور خانه كعبه براي عمره تمتع. (ص216)
197 ـ طواف عبارت است از هفت مرتبه دور خانه كعبه گرديدن بنحوي كه خواهد آمد، و هر دوري را شوط مي گويند، پس طواف عبارت از هفت شوط است. (م531)
198 ـ طواف از اركان عمره است، و كسي كه آن را از روي عمد ترك كند تا وقتي كه فوت شود وقت آن، عمره او باطل است چه عالم به مسأله باشد و چه جاهل باشد.(1) (م532)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله بهجت: و وجوب ذبح يك شتر مطلقا حتي در حال علم و عمد موافق احتياط است.
آية الله سيستاني: بنابر احتياط جاهل به حكم بايد يك شتر كفاره بدهد.
آية الله فاضل: عمره تمتع او باطل مي شود، ولي احرام او باقي مي ماند كه براي خروج از احرام بايد اعمال عمره مفرده را تمام كند.
آية الله زنجاني: چه عالم به اصل وجوب طواف باشد و چه جاهل به آن ولي كسي كه به خاطر جهل به احكام فرعي طواف، آن را به صورت باطل انجام داده و طواف صحيح را ترك كرده، در بعضي صورت ها عمره اش باطل نمي شود و تفصيل آن در ضمن مسائل طواف خواهد آمد. و كسي كه عمره تمتعِ او باطل مي شود بايد حج افراد و پس از آن، عمره مفرده به جا آورد، هرچند عمره تمتع او مستحبي باشد و اگر در ترك طواف معذور نبوده، كفايت از حجة الاسلام نمي كند.
|
142 |
|
199 ـ شخص مريض را كه طواف مي دهند بايد مراعات شرايط و احكام طواف را به مقداري كه براي او ممكن است بكنند. (م538)
واجبات طواف:
1 ـ نيّت، 2 ـ طهارت از حدث اكبر و اصغر، 3 ـ طهارت بدن و لباس، 4 ـ ختنه براي مردان، 5 ـ ستر عورت، 6 ـ شروع طواف از حجر الاسود، 7 ـ ختم نمودن آن به حجرالاسود، 8 ـ قرار گرفتن خانه كعبه در طرف چپ طواف كننده. 9 ـ داخل كردن حجراسماعيل در طواف. 10 ـ بودن طواف بين خانه كعبه و مقام ابراهيم. 11 ـ خروج طواف كننده از خانه كعبه و آنچه از آن محسوب است. 12 ـ هفت دور طواف نه كمتر و نه زيادتر.(1)
واجبات طواف دو قسم است:
قسم اول ـ چيزهايي كه شرط طواف است و آن پنج امر است:
اول ـ نيت است يعني بايد طواف را با قصد خالص براي خدا بجا آورد.(2) (ص218)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله زنجاني: رعايت امور ديگري نيز در طواف واجب معتبر است. 1 ـ موالات بين اجزاي طواف. 2 ـ اختياري بودن طواف. 3 ـ ترتيب بين اجزاي طواف. 4 ـ حفظ كردن عدد اشواط. 5 ـ اجتناب زنان از زدن نقاب. و چون طواف كننده در معرض ديد ناظر محترم است بايد خود را بپوشاند اما اين امر جزء واجبات طواف نيست.
2 ـ نظر آيات عظام در مسائل مربوط به كيفيت نيّت در بحث نيت در احرام گذشت.
آية الله مكارم: براي عمره تمتّع يا حج و غير آن.
آية الله فاضل: و نيز نيت كند كه هفت دور طواف خانه كعبه انجام مي دهم براي عمره تمتّع از حجة الإسلام يا حج استحبابي.
|
143 |
|
200 ـ نيت را لازم نيست به زبان بياورد و لازم نيست به قلب بگذراند، بلكه همانكه بنا دارد اين عمل را بجا آورد و با اين بنا
بجا آورد، كفايت مي كند و به عبارت ديگر، نيت در عبادت و كارهاي
ديگر در اين جهت فرق ندارد، پس همانطور كه انسان با قصد آب مي خورد و راه مي رود عبادت را اگر همانطور بجا آورد با نيت
بجا آورده.(1) (م539)
دوم ـ آن است كه طاهر باشد از حدث اكبر مثل جنابت و حيض و نفاس و از حدث اصغر يعني بايد با وضو باشد.(2) (ص219)
201 ـ طهارت از حدث اكبر و اصغر در طواف واجب شرط است، چه طواف عمره باشد يا طواف حج يا طواف نساء، حتي در عمره و حج مستحب(3) كه پس از احرام بستن واجب است آن را تمام كند. (م545)
202 ـ طواف ـ يعني هفت دور اطراف خانه كعبه گرديدن ـ مستحب است و بلكه هرچه شخص بتواند طواف كند خوب(4) است. و در اين طواف طهارت شرط نيست. (م547)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله زنجاني: در نيت طواف رعايت سه امر معتبر است: قصد طواف، تعيين نوع طواف، قصد قربت و خلوص و كافي است اين امور به صورت اجمالي در نيت او باشد.
2 ـ آية الله نوري: و اگر وضو ممكن نيست تيمّم كند.
3 ـ آية الله مكارم: يعني در طواف عمره و حج مستحب، طهارت لازم است.
4 ـ آية الله زنجاني، آية الله مكارم: بهتر است هنگام ازدحام جمعيّت براي طواف واجب، طواف مستحب را ترك كنند.
|
144 |
|
203 ـ اگر در اثناي طواف حدث عارض شود پس اگر پس از تمام شدن دور چهارم است بايد طواف را قطع كند و طهارت تحصيل كند و از همانجا كه طواف را قطع كرده تمام كند.(1) (م549)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله فاضل: اگر در بين طواف واجب حدث عارض شود مسأله چهار صورت دارد:
اوّل: حدث قبل از رسيدن به نصف طواف باشد، در اين صورت طواف باطل مي شود كه بايد بعد از تحصيل طهارت آن را از سر بگيرد، خواه محدث شدن اختياري باشد يا بدون اختيار.
دوّم: پس از رسيدن به نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، كه در اين صورت بنابر احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و دوباره طواف ديگر كند و نماز آن را نيز بخواند، خواه حدث با اختيار باشد يا بدون اختيار.
سوم: بعد از تمام شدن دور چهارم اختياراً خود را محدث كند، كه در اين صورت نيز مثل صورت دوّم احتياط كند.
چهارم: پس از تمام شدن دور چهارم بي اختيار محدث شود، در اين صورت پس از تحصيل طهارت، طواف را از آنجايي كه محدث شده تمام كند، و صحيح است. و در اين مسأله فرقي بين حدث اصغر و اكبر نيست.
آية الله خامنه اي: اگر پيش از تمام شدن نصف دوره چهارم، حدث اصغر عارض شود واجب است قطع كند طواف را و بعد از طهارت آن را اعاده كند و در صورتي كه بعد از نصف دور چهارم و قبل از پايان اين دور عارض شود، بايد طواف را قطع و بعد از طهارت اگر موالات عرفيه باقي است طواف را تكميل كند و اگر موالات به هم خورده طواف كاملي را به قصد اعم از تمام و اتمام انجام دهد و در هر دو صورت مي تواند طواف اول را رها كند و از نو طواف ديگري انجام دهد و حكم عروض حدث پس از پايان دور چهارم نيز همين است، گرچه در اين صورت اگر موالات عرفيه به هم خورده باشد، احتياط در اتمام طواف و اعاده آن است.
آية الله خويي: اگر حدث بعد از تمامي دور چهارم و بدون اختيار باشد، كه در اين صورت
طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همانجا كه قطع نموده ادامه مي دهد. و
اگر حدث بعد از نصف و پيش از تمامي دور چهارم طواف، يا بعد از تمامي دور چهارم و
اختياري باشد، كه احوط در اين دو صورت اين است كه طواف خود را پس از طهارت از جايي كه
قطع نموده تمام كرده سپس اعاده اش نمايد. و بجاي اين احتياط اگر اين كار را بكند كافي
است كه پس از قطع طواف و طهارت، يك طواف كامل بقصد اعم از تمام كردن طواف پيش
و يك طواف كامل جديد بجا آورد.
آية الله تبريزي: اگر حدث قبل از رسيدن به نصف و از روي اختيار باشد طواف را از سر مي گيرد و در غير اين صورت احتياط واجب اين است كه وضو گرفته و طواف را تكميل كند و پس از نماز طواف آن را اعاده نمايد و كافيست يك طواف كامل به نيت اعم از تمام و اتمام بجا آورد.
آية الله بهجت: آنكه حدث بعد از تجاوز از نصف از روي سهو و غفلت باشد، كه در اين صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همانجا كه قطع نموده ادامه مي دهد و در صورتي كه بعد از تجاوز از نصف و از روي عمد باشد حكم به ادامه طواف بعد از قطع آن مورد تأمل است.
آية الله سيستاني: اگر بدون اختيار پس از تمام شدن شوط چهارم محدث شود، بايد طوافش را قطع نمايد و بعد از تحصيل طهارت از همانجا كه قطع كرده ادامه دهد و به اتمام برساند. و اگر از روي اختيار باشد احتياط واجب اين است كه طوافش را قطع نمايد و بعد از تحصيل طهارت از همانجا كه قطع كرده ادامه دهد و به اتمام برساند، و سپس طواف را اعاده نمايد.
آية الله زنجاني: اگر در بين طواف حدث عارض شد چنانچه حدث اختياري باشد طواف
باطل مي شود و بايد پس از طهارت آن را از سر گرفت و چنانچه غير اختياري باشد سه
صورت دارد: اول: قبل از رسيدن به نيمه شوط چهارم، در اين صورت بايد بعد از تحصيل
طهارت طواف را از سر گرفت. دوم: پس از پايان شوط چهارم، در اين صورت بايد بعد از
طهارت طواف قبلي را از جايي كه محدث شده تكميل كند. سوم: پس از رسيدن به نصف
طواف و قبل از اتمام شوط چهارم، در اين صورت بايد بعد از طهارت طواف قبل را تكميل
كرده مجدداً يك طواف كامل بجا آورد. و در اين تفصيل فرقي بين حدث اصغر و حدث اكبر
نيست و از اينجا حكم مسأله بعد نيز روشن مي شود.
|
145 |
|
204 ـ اگر در فرض سابق پيش از تمام شدن دور چهارم،(1) حدث
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله بهجت: اگر پيش از تمام شدن نصف طواف حدث عارض شود طواف را قطع كند، پس از تحصيل طهارت آن را اعاده كند.
آية الله گلپايگاني، آية الله صافي: پس اگر به سه شوط و نيم نرسيده طواف او باطل است و بايد بعد از وضو يا غسل يا بعد از رفع عذر طواف را از سر بگيرد. و اگر از سه شوط و نيم گذشته و به چهار شوط نرسيده احتياط به اتمام و اعاده طواف با نمازهاي آن ترك نشود.
آية الله خويي، آية الله تبريزي: اگر حدث پيش از رسيدن به نصف طواف باشد، در اين صورت طواف باطل و لازم است پس از طهارت اعاده شود.
آية الله خامنه اي: اگر پيش از تمام شدن نصف دور چهارم حدث اصغر عارض شود واجب
است كه قطع كند طواف را و بعد از طهارت آن را اعاده كند و در صورتي كه بعد از نصف دور
چهارم و قبل از پايان اين دور عارض شود باز هم بايد طواف را قطع و بعد از طهارت اعاده كند
لكن به نيت مافي الذمّه.
آية الله سيستاني: اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است و بايد پس از تحصيل طهارت آن را دوباره انجام دهد.
|
146 |
|
عارض شود احتياط واجب(1) آن است كه تمام كند طواف را و اعاده كند، و اين حكم در حدث اصغر است.(2) (م550)
205 ـ اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل،(3) واجب است تيمم كند بدل از وضو يا بدل از غسل.(4) (م552)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله مكارم: وظيفه او فقط اعاده است و اتمام طواف سابق لازم نيست.
2 ـ نظري كه از آية الله سيستاني در اين دو مسأله نقل شد اختصاص به حدث اصغر ندارد.
آية الله زنجاني: تفصيل اين مسأله در حاشيه مسأله قبل گذشت.
3 ـ آية الله مكارم: اگر عذر داشته باشد و نتواند صبر كند تا عذر برطرف شود.
آية الله زنجاني، آية الله فاضل: بنابر احتياط بايد صبر كند تا عذر او بر طرف شود و اگر از زوال عذر مأيوس شد با تيمم طواف كند بلي قبل از يأس از زوال عذر مي تواند رجاءً با تيمم طواف نمايد پس اگر تا آخر عذر او ادامه داشت به آن طواف اكتفا كند.
4 ـ آية الله گلپايگاني، آية الله صافي: در غسل غير جنابت علاوه بر تيمم بدل از غسل در صورت تمكن بايد وضو هم بگيرد، وگرنه بايد يك تيمم ديگر بجاي وضو بجا آورد. و جنب متيمّم بنا بر احتياط مستحب نايب هم بگيرد.
آية الله فاضل: و وقت طواف تنگ شود ....
|
147 |
|
206 ـ اگر محدث به حدث اصغر يا اكبر بوده و شك كند كه وضو گرفته يا نه يا غسل كرده يا نه بايد در فرض اول وضو بگيرد و در فرض دوم غسل كند. (م556)
سوّم: طهارت بدن و لباس است از نجاست.(1) (ص255)
207 ـ احتياط واجب (2) آن است كه از نجاساتي كه در نماز عفو شده ـ مثل خون كمتر از درهم(3) و جامه اي كه با آن نتوان(4) نماز خواند مثل عرقچين و جوراب حتي انگشتر(5) نجس ـ اجتناب كند. (م562)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله زنجاني: رعايت اين امر در طواف مستحب لازم نيست.
آية الله خامنه اي: بدن و لباس طواف كننده بايد از خون و نيز از ساير نجاسات بنابر احتياط پاك باشد.
2 ـ آية الله فاضل: ظاهر آن است كه....
آية الله خامنه اي: خوني كه در نماز معفوّ است در طواف هم معفو است و در چيزهايي از قبيل جوراب و عرقچين و نيز دستمال و انگشتر طهارت شرط نيست.
آية الله زنجاني: رعايت اين احتياط مستحب است.
3 ـ آية الله زنجاني: خون كمتر از درهم در صورتي معفو است كه از دماء ثلاثه نباشد والا مانع نماز و طواف واجب است.
4 ـ آيات عظام خويي، بهجت، تبريزي: طواف در جامه اي كه با آن نتوان نماز خواند ] يعني ساتر نباشد مانند مثالهاي مذكور در متن [ اگر نجس باشد مانع ندارد. و همچنين بودن چيز نجس همراه انسان در طواف مانعي ندارد.
آية الله مكارم: نجس بودن اين لباسهاي كوچك ضرري ندارد ولي خون كمتر از درهم معاف نيست.
آية الله سيستاني: همراه داشتن چيز متنجس در طواف مانع ندارد.
5 ـ آية الله فاضل : طهارت در انگشتر و مانند آن كه عرفاً به آن لباس نمي گويند شرط نيست، و همين طور بودن چيز نجس همراه انسان در صورت جهل به مسأله در طواف مانعي ندارد.
|
148 |
|
208 ـ در خون قروح و جروح(1) اگر تطهير آن مشقت داشته باشد لازم نيست تطهير كند.(2) (م563)
209 ـ در خون قروح و جروح تا آن اندازه اي كه مي شود تطهير كرد و لباس را عوض كرد احتياط واجب آن است كه تطهير كند يا جامه را عوض كند. (م564)
210 ـ اگر طواف كند و بعد از آنكه از طواف فارغ شد علم پيدا كند به نجاست در حال طواف اظهر آن است كه طوافش صحيح است. (م566)
211 ـ اگر در بين طواف نجاستي ببدن يا لباس او عارض شود اظهر آن است كه دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير كند و طواف را از همانجا تمام كند، و طواف او صحيح است.(3) (م568)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله سيستاني: اگر تطهير آن حرجي باشد.
2 ـ آية الله گلپايگاني، آية الله صافي: و احتياط آن است كه هم خودش با آن حال طواف كند و هم نايب بگيرد تا براي او طواف نمايد.
آيات عظام خويي، بهجت، تبريزي: متعرض اين فرع نشده اند.
آية الله زنجاني: بر كسي كه در بدنش زخم يا جراحت يا دملي است كه خوب نشده است لازم نيست براي طواف و نماز، آن زخم يا دمل و قسمت هايي از بدن و لباس را كه معمولا از آن خون نجس مي شود تطهير كند، و اگر خوب شده بايد بدن و لباس را تطهير كند مگر اين كار براي او ضرر داشته يا حرجي باشد، و از اين حكم مسأله بعد نيز روشن مي شود.
3 ـ آية الله گلپايگاني، آية الله صافي: اگر در بين طواف لباس يا بدنش نجس شود يا بفهمد كه از پيش نجس بوده و بدون رها كردن طواف شستن آن ممكن نباشد، طواف را رها نمايد، و اگر چهار دور طواف كرده بعد از تطهير بدن يا لباس بقيه طواف را تمام كند، و اگر به سه دور و نيم نرسيده طواف او باطل است و بايد بعد از تطهير از سر بگيرد و اگر از سه دور و نيم گذشته و چهار دور را تمام نكرده احتياط آن است كه بعد از تطهير از همانجا كه رها كرده طواف را تمام كند و نماز طواف را بخواند و دوباره طواف و نماز آن را بجا آورد.
آية الله مكارم: خواه قبل از تكميل شوط چهارم باشد يا بعد از آن.
آية الله خويي، آية الله تبريزي: هرگاه نجس بودن بدن يا لباس خود را نمي دانسته و در اثناي طواف دانست يا آنكه پيش از فراغت از طواف، بدن يا لباسش نجس شد، اگر جامه پاكي داشته باشد همان جا جامه نجس را كنده و با جامه پاك طواف خود را تمام نمايد، و چنانچه جامه پاك همراه نداشته باشد. و اگر اين حادثه بعد از تمام شدن شوط چهارم بوده، طواف را قطع نموده و پس از ازاله نجاست از بدن يا لباس باقيمانده طواف را بجا آورد. و چنانچه علم به نجاست يا حدوثش پيش از تمام شدن شوط چهارم باشد، باز هم طواف را قطع و نجاست را ازاله نموده و بنابر احتياط يك طواف كامل بقصد اعم از تمام يا اتمام بجا آورد.
آية الله خامنه اي: اگر بدون رها كردن طواف تطهير ممكن نباشد بايد دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير كند و فوراً برگردد و طواف را از همانجا تمام كند و طواف او صحيح است.
|
149 |
|
212 ـ اگر فراموش كند نجاست را و طواف كند، احتياط(1) واجب اعاده است، و همينطور است اگر در بين طواف يادش بيايد.(2) (م571)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله گلپايگاني، آية الله صافي: اقوي اعاده طواف است.
آية الله مكارم: در فرض فراموشي اعاده ندارد.
آية الله خامنه اي: طوافش صحيح است، ولي اگر نماز طواف را هم با بدن و لباس نجس خوانده، بايد آن را دوباره بخواند، و احتياط آن است كه در اين صورت طواف را نيز بار ديگر به جا آورد.
آية الله خويي، آية الله تبريزي، آية الله سيستاني: بنابر اظهر طوافش صحيح است و اگر در اثناء يادش بيايد، حكم علم به نجاست در اثناء را دارد.
آية الله بهجت: صحّت طواف خالي از وجه نيست. در فرضي كه بعد از طواف يادش بيايد و مسأله بيادآوردن بين نماز را متعرّض نشده اند.
آية الله زنجاني: بنابر احتياط مؤكد استحبابي اعاده كند. و اگر در بين طواف يادش بيايد آنچه انجام داده صحيح است و بايد پس از طهارت طوافش را تكميل كند و بنابر احتياط مؤكد استحبابي در اين صورت نيز طواف را اعاده نمايد و اگر بعد از نماز يادش آمد، اعاده نماز واجب است.
2 ـ آية الله فاضل: اگر نجس بودن بدن يا لباس را فراموش كند و در بين طواف يا پس از آن يادش آمد طواف صحيح است ولي مستحب است آن را اعاده كند. بلي اگر بعد از نماز طواف يادش آمد فقط نماز را اعاده كند.
آية الله خامنه اي: اگر بدون رها كردن طواف، تطهير ممكن نباشد، بايد دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير كند و فوراً برگردد و طواف را از همان جا تمام كند و طواف او صحيح است.
|
150 |
|
چهارم ـ ختنه كردن است در حق مردان و اين شرط در زنها نيست، و احتياط(1) واجب آن است كه درباره بچه هاي نابالغ نيز مراعات شود.(2) (ص228)
پنجم ـ ستر عورت(3) است، پس اگر بدون ساتر عورت طواف كند باطل است،(4) و معتبر است در آن اباحه،(5) پس با ساتر غصبي طواف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله سيستاني: اگر مميّز باشد ختنه معتبر است و اگر نباشد احتياط مستحب است.
آية الله گلپايگاني : واجب است .
آية الله فاضل: طواف طفل مميزي كه ختنه نشده، صحيح نيست و از غير مميز بنابر احتياط صحيح نيست، هرچند احرام آن ها صحيح است.
آية الله خامنه اي : و در اين حكم فرقي بين بالغ و غير بالغ نيست .
آية الله خويي ، آية الله تبريزي: احوط بلكه اظهر اين است كه بچه مميز كه خوب و بد را تشخيص مي دهد ، اگر شخصاً محرم شود بايد ختنه كرده باشد ، و اما اگر بچه مميز نباشد، اعتبار ختان در او ظاهر نيست ، اگرچه اعتبارش احوط است .
2 ـ آية الله زنجاني: اگر كودك پسر مميز باشد، ختنه معتبر است و اگر نباشد مطابق احتياط استحبابي است.
3 ـ آيات عظام خويي، تبريزي، سيستاني: بنابر احتياط واجب ستر عورت معتبر است.
آية الله خامنه اي: بنابر احتياط واجب ستر عورت در طواف شرط است.
آية الله بهجت: بنا بر احتياط بلكه اقوي.
آية الله زنجاني: بر طواف كننده واجب است عورت خود را از ديد ناظر محترم با ساتر مباح بپوشاند و اين امر از واجبات طواف نيست هرچند ستر عورت و رعايت شرايط لباس نماز گزار ـ به استثناء طهارت كه واجب است ـ در طواف واجب مطابق احتياط استحبابي است.
4 ـ آية الله مكارم : حتي اگر فقط ستر عورت كند و برهنه و عريان بر او صدق كند طوافش باطل است.
5 ـ آية الله فاضل، آية الله سيستاني: بنابر احتياط واجب.
آية الله بهجت: طواف در لباس غصبي جايز نيست و در صحّت آن تأمّل و احتياط است خصوصاً در ساتر.