بخش 8
سعی صفا و مروه مستحبّات سعی صفا و مروه تقصیر و بعض أحکام آن مسائل متفرّقه احرام حجّ تمتّع
201 |
فَاغْفِرْ لِي، فَإِنّـِي مُقِرٌّ بِذُنُوبِي عَلي نَفْسِي ، وَ لا يَدْفَعُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ غَيْرُكَ».
و بعد از سجده، روي مبارك آن حضرت از گريه چنين بود كه گويا در آب فرو رفته باشد.
سعي صفا و مروه
303 ـ واجب است بعد از بجا آوردن نماز طواف سعي كند بين صفا و مروه كه دو كوه معروفند. (م825)
304 ـ مراد از سعي آن است كه از كوه صفا برود به مروه و از مروه برگردد به صفا. (م826)
305 ـ واجب است سعي بين صفا و مروه هفت مرتبه باشد كه به هر مرتبه شوط گويند، به اين معني كه از صفا به مروه رفتن يك شوط است و از مروه به صفا برگشتن نيز يك شوط است. (م827)
306 ـ واجب است اول از صفا شروع كند و بايد در دور هفتم به مروه ختم شود،(1) و اگر از مروه شروع كند هر وقت فهميد(2) بايد اعاده كند، و اگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله خامنه اي : از اينجا تا آخر اين مسأله را متعرض نشده اند .
2 ـ آية الله گلپايگاني، آية الله صافي:
آية الله مكارم: اگر آن دور را كه از مروه شروع كرده ناديده بگيرد و بقيه را تكميل كند بعيد نيست، كفايت كند.
202 |
در بين سعي بفهمد بايد از سر بگيرد و از صفا شروع كند.(1) (م828)
307 ـ در سعي مابين صفا و مروه جايز است سواره و بر روي محمل، چه در حال اختيار(2) و چه با عذر لكن راه رفتن افضل است. (م830)
308 ـ واجب است رفتن و برگشتن از راه متعارف باشد،(3) پس اگر از راه غير متعارف به صفا برود يا به مروه سعيش باطل است. (م834)
309 ـ اگر بين صفا و مروه را دو طبقه يا چند(4) طبقه كنند و تمام طبقات بين دو كوه باشد از هر طبقه جايز است سعي كند(5) گرچه احوط(6)سعي از همان راهي است كه از اول متعارف بوده. (م835)
310 ـ واجب است در وقت رفتن بطرف مروه متوجه به آنجا، و وقت رفتن رو به صفا متوجه به آن باشد، پس اگر عقب عقب برود يا پهلو را به طرف صفا يا مروه كند و برود باطل است،(7) لكن نگاه كردن به چپ و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله زنجاني: و اگر بعد از تقصير فهميد بايد تقصير را نيز اعاده كند.
2 ـ آية الله زنجاني، آية الله فاضل: لكن در حال اختيار بايد خودش آن وسيله را راه ببرد.
3 ـ آية الله زنجاني: واجب نيست سعي از راه متعارف باشد پس اگر از راهي كه معمولا به طرف صفا مي روند به طرف مروه برود سعيش باطل نمي شود لكن سعي كننده در حال سعي كردن بايد بين دو كوه باشد و چنانچه در مقداري از سعي از بين دو كوه خارج شود، آن مقدار از سعيش باطل است.
4 ـ آية الله بهجت: سعي در طبقه دوّم با توجه به اينكه از بالاي كوه صفا شروع و به بالاي كوه مروه ختم مي شود، در صورتي كه احراز شود كه سعي بين صفا و مروه واقع مي شود، كفايت مي كند.
آية الله فاضل: جايز نيست.
آية الله مكارم: طبقه دوّم كه فعلا وجود دارد ميان دو كوه نيست و سعي در آنجا اشكال دارد.
5 ـ آية الله زنجاني: ولي سعي در طبقه دوم كه فعلاً وجود دارد، صحيح نمي باشد.
6 ـ آية الله خامنه اي، اين احتياط در مناسك ايشان نيست.
آية الله سيستاني، اين احتياط در مناسك ايشان و ملحق آن مذكور نيست.
7 ـ آية الله زنجاني: لازم نيست سعي به صورت متعارف باشد بنابراين مي تواند در همان مسير به پهلو حركت كند يا عقب عقب برود، هر چند سعي بر خلاف متعارف خلاف احتياط استحبابي است.
203 |
راست بلكه گاهي به پشت سر اشكال ندارد.(1) (م837)
311 ـ جايز است به جهت استراحت و رفع خستگي، نشستن يا خوابيدن بر صفا يا مروه، و همين طور جايز است نشستن يا خوابيدن بين آنها براي رفع خستگي(2) و لازم نيست عذري داشته باشد بنابر اقوي.(3) (م838)
312 ـ جايز است تأخير سعي از طواف و نماز آن براي رفع خستگي يا تخفيف گرمي هوا، و جايز است بدون عذر تأخير بيندازد تا شب گرچه احتياط در تأخير نينداختن است. (م839)
313 ـ جايز نيست تأخير انداختن تا فردا بدون عذر از قبيل مرض.(4) (م840)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله مكارم: مثلا اگر براي ملاحظه همراهان نگاهي به عقب كند مانعي ندارد.
2 ـ آية الله خامنه اي، از اينجا تا آخر اين مسأله را متعرض نشده اند.
آية الله زنجاني: هر چند رفع خستگي به مقداري طول بكشد كه موالات عرفيه سعي به هم بخورد.
3 ـ آية الله خويي: به خاطر استراحت جايز است نشستن بر صفا يا مروه تا استراحت حاصل شود، و احوط ترك جلوس است در مابين صفا و مروه بدون عذر.
آيات عظام تبريزي، سيستاني، فاضل: بنابر احتياط بايد به مقداري باشد كه موالات عرفيه بهم نخورد.
آية الله مكارم: احتياط واجب رعايت موالات عرفيه در سعي است.
آية الله بهجت، متعرض موالات عرفيه نشده اند. و فرموده اند: گرچه احوط اين است كه بين آن دو بدون عذر ننشيند.
آية الله سيستاني: احتياط مستحب آن است كه نشستن در وسط راه جهت استراحت ترك شود، مگر براي كسي كه خسته شده باشد.
4 ـ آية الله مكارم: ولي اگر تأخير انداخت، سعي او باطل نخواهد شد هرچند گناه كرده است.
آية الله خويي: اگر تأخير انداخت طواف و نماز را اعاده نمايد.
آية الله تبريزي: تأخير تكليفاً جائز است ولي بايد طواف و نماز را اعاده نمود.
آية الله زنجاني: بلكه تا بين الطلوعين روز بعد نيز به تأخير نيندازد اما كسي كه كمي قبل از طلوع فجر طواف كرده مي تواند سعي را تا اوايل روز به تأخير بيندازد و در هر حال اگر بدون عذر سعي را به فردا به تأخير انداخت، بنابر احتياط طواف و نماز آن را قبل از انجام سعي اعاده كند.
204 |
314 ـ زياد كردن در سعي بر هفت مرتبه از روي عمد موجب باطل شدن آن است بتفصيلي كه در طواف گذشت. (م843)
315 ـ اگر از روي فراموشي زياد كند بر سعي چه كمتر از يك مرتبه يا بيشتر سعي او صحيح است، و بهتر آن است كه زائد را رها كند، گرچه بعيد نيست كه بتواند آن را به هفت مرتبه برساند.(1) (م844)
316 ـ با تمام كردن سعي حلال نمي شود بر او آنچه حرام شده بود بواسطه احرام. (م847)
317 ـ اگر شك كند در عدد رفت و آمدها بعد از تقصير(2) اعتناء نكند،(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله سيستاني: اگر زائد يك شوط يا بيشتر باشد مستحب است آن را به هفت برساند.
آية الله خويي، آية الله بهجت: اگر زيادي يك شوط باشد مستحب است آن را به هفت برساند.
آية الله زنجاني: اگر زايد كمتر از يك شوط باشد سعي را رها مي كند و اين سعي بي اشكال صحيح است و اگر زايد يك شوط يا بيشتر بود بهتر بلكه احتياط استحبابي آن است كه زايد را به هفت شوط برساند.
2 ـ آية الله زنجاني: اگر بعد از تقصير شك در صحت سعي نمايد در صورتي كه احتمال بدهد هنگام سعي متوجه رعايت شرايط آن بوده اعتنا به شكش نكند و همين طور است حكم صورتي كه بعد از فارغ شدن و انصراف از سعي شك كند، و در اين امر فرقي نيست كه شك وي از جهت تعداد اشواط باشد يا از جهات ديگر، شك او در زياده باشد يا نقيصه يا در هر دو جهت.
3 ـ آية الله فاضل: چه شك در زياده كند و چه شك در نقيصه، و همينطور است اگر بعد از فراغ از عمل شك در زياده كند.
205 |
و اگر شك كند بعد از آنكه از عمل فارغ شد و منصرف شد چون
بناگذاري بر اتمام و اعتناء نكردن به شك خالي از اشكال نيست(1)
احتياط آن است كه آنچه احتمال نقص مي دهد اتمام كند، خصوصاً
اگر شك در ناقص گذاشتن در اين باشد كه عمداً براي حاجتي ترك
كرده است سعي را كه برگردد و اتمام كند كه در اين صورت وجوب
اتمام بعيد نيست،(2) و اگر شك در زياده دارد و مي داند ناقص نشده
اعتناء نكند. (م850)
318 ـ اگر در مروه شك كند كه هفت دفعه رفت و آمد كرده يا زيادتر مثل اينكه شك كند بين هفت و نه اعتناء نكند، و اگر قبل از رسيدن به مروه شك كند كه اين دور هفت است يا كمتر(3) ظاهراً سعي او باطل است، و همچنين است هر شكي كه به كمتر از هفت تعلق بگيرد، مثل شك بين يك
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آيات عظام نوري، بهجت، مكارم: اعتناء به شك نكند و عملش صحيح است.
آية الله خويي، آية الله تبريزي: اظهراين است كه بايد به اين شك اعتناء شود. و شك در عدد اشواط سعي را باطل مي كند.
آية الله گلپايگاني، آية الله صافي: اگر بعد از منصرف شدن از سعي شك در عدد آن كند به آن شك اعتنا نكند و سعيش صحيح است، لكن اگر احتمال مي دهد كه كمتر از هفت مرتبه سعي كرده احتياط آن است كه دوباره سعي كند.
آية الله سيستاني: اگر احتمال زياد بودن آنها را بدهد بنابر صحت بگذارد و اگر احتمال كم بودن آنها را مي دهد در صورتي كه شك او قبل از بهم خوردن موالات باشد سعي باطل است و بنابر احتياط اگر بعد باشد نيز باطل است.
2 ـ آية الله مكارم: اگر از عمل منصرف شده و به ظاهر آن را پايان داده به اين شك اعتنا نكند.
3 ـ آية الله زنجاني: چنانچه در اثناء سعي يا بعد از آن شك او به اطمينان مبدل نگردد، سعي او باطل است.
206 |
و سه يا دو و چهار و هكذا. (م852)
319 ـ كسي كه مي دانسته بايد هفت مرتبه بين صفا و مروه سعي كند و با همين نيت از صفا شروع كرده ولي رفت و برگشت را يك مرتبه حساب كرده و در نتيجه چهارده مرتبه سعي نموده احتياط آن است كه سعي(1) را اعاده كند اگرچه اقوي كفايت همان سعي است. (س854)
320 ـ سعي در طبقه فوقاني(2) اگر محرز نيست كه بين صفا و مروه است، جايز نيست.(3) (س856)
321 ـ اگر در اثناي سعي مثلا براي آب خوردن از مسير منحرف شده و پس از خوردن آب ادامه داد، چنانچه سعي را قطع نكرده و به نيّت سعي حركت را ادامه داده است و در بين راه آب خورده(4) يا اگر قطع كرده از جايي كه سعي را قطع كرده يا محاذي آن سعي را تمام كرده صحيح است.(5)(س860)
322 ـ محلّ سعي مسجد نيست و زنهايي كه عادت ماهانه دارند و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله مكارم: اين احتياط ترك نشود.
آية الله خامنه اي، آية الله بهجت: سعي صحيح است.
آية الله سيستاني: اگر جاهل قاصر بوده سعيش صحيح است و اگر مقصر بوده صحتش اشكال دارد.
2 ـ آية الله زنجاني: سعي در طبقه فوقاني، كافي نيست.
3 ـ آية الله مكارم: طبقه فوقاني ميان دو كوه نيست.
4 ـ آية الله زنجاني: در صورتي كه سعي وي بين دو كوه بوده است يا اگر...
5 ـ آية الله زنجاني: بلكه اگر اشتباهاً جلوتر از محل قطع شده سعي را شروع كرده باشد سعي او صحيح است و اگر بعد از آن، سعي را شروع كرده، اگر شوط ششم يا هفتم بوده از محل قطع تا پايان سعي را بايد اعاده كند و اگر اشواط ديگر بوده دوشوط از سعيش ناقص مانده و بايد دو شوط (= از مروه تا مروه) بجا آورد.
207 |
براي طواف نائب مي گيرند سعي را بايد خودشان بجاآورند و با مراعات ترتيب بين طواف و نماز و سعي. (س862)
323 ـ اگر در حال سعي عقب عقب به طرف مروه يا صفا رفته(1) بايد آن مقدار را تدارك كند و اگر از آن محلّ گذشته سعي او اشكال دارد و احتياط در اتمام و اعاده است.(2) (س875)
324 ـ در سعي لازم نيست حتماً پا به سنگ هاي سياه در صفا و مروه برسد بلكه همين كه سعي در بين دو كوه باشد و احراز شود كافي است و لازم نيست بالا برود.(3) (س868)
مستحبّات سعي صفا و مروه
325 ـ مستحب است بعد از فراغ از نماز طواف و پيش از سعي به نزد چاه زمزم رفته و مقداري آب بياشامد و به سر و پشت و شكم خود بريزد و بگويد:
«اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً ، وَرِزْقاً واسِعاً،وَشِفاءًمِنْ كُلِّ داء وَسُقْم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله زنجاني: سعي او صحيح است، هر چند احتياط استحبابي در آن است كه از آن محل تا مقداري از سعيش كه ناقص مانده تدارك كند.
2 ـ آية الله سيستاني: مگر اينكه جاهل قاصر باشد يا مقدار اضافي را به قصد سعي انجام ندهد.
آية الله مكارم: مي تواند برگردد و جبران كند و سعي او اشكال ندارد.
آية الله خويي، آية الله تبريزي: اشكال ندارد.
3 ـ آية الله بهجت: واجب است كه ابتدا كند از جزء اوّل صفا به آنكه پاشنه پا را بچسباند در غير سوار و محمول; به جزء اوّل مسافت.
آية الله مكارم: سر بالائي صفا و مروه جزء آن دو كوه است بنابراين مسير فعلي چرخ سوارها اشكال ندارد.
208 |
پس از آن بنزد حجر الأسود بيايد، و مستحب است از دري كه محاذي حجر الأسود است بسوي صفا متوجه شود و با آرامي دل و بدن بالاي صفا رفته و به خانه كعبه نظر كند و به ركني كه حجر الأسود آن است رو نمايد و حمد و ثناي الهي را بجا آورد و نعمتهاي الهي را بخاطر بياورد آنگاه اين اذكار را بگويد:
« أللهُ أكْبَرُ » هفت مرتبه.
« أَلحَمدُ للهِ » هفت مرتبه.
« لا إلهَ إلاَّ اللهُ » هفت مرتبه.
«لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْد ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ، وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ ، وَهُوَ عَلي كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ» سه مرتبه.
پس صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد، پس بگويد:
«اَللَّهُ أَكْبَرُ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلي ما هَدانا ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلي ما أَبْلانا ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْحَيّـِ الْقَيُّوم ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْحَيّـِ الدّائِمِ» سه مرتبه.
پس بگويد:
«أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ، لا نَعْبُدُ إِلاّ إِيّاهُ ، مُخْلِصِينَ لَهُ الدّـِينُ ، وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» سه مرتبه.
پس بگويد:
« اَللَّهُمَّ إِ نّـِي أَسْأَ لُكَ الْعَفْوَ وَ الْعافِيَةَ وَ الْيَقِينَ فِي الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ » سه مرتبه.
پس بگويد:
«اَللَّهُمَّ آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً ، وَ فِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً ، وَ قِنا عَذابَ النّارِ» سه مرتبه.
پس بگويد:
209 |
« أللهُ أكْبَرُ » صد مرتبه.
« لا إلهَ إلاَّ اللهُ » صد مرتبه.
« أ لْحَمْدُ للهِِ » صد مرتبه.
« سُبْحانَ اللهِ » صد مرتبه.
پس بگويد:
«لا إِلهَ إِلاّ اللَّهُ وَحْدَهُ ، أَنْجَزَ وَعْدَهُ ، وَ نَصَرَ عَبْدَهُ ، وَ غَلَبَ الاَْحْزابَ وَحْدَهُ ، فَلَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ ، وَحْدَهُ وَحْدَهُ ، اَللَّهُمَّ بارِكْ لِي فِي الْمَوْتِ ، وَ فِي ما بَعْدَ الْمَوْتِ ، اَللَّهُمَّ إِ نّـِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ ، اَللَّهُمَّ أَظِلَّنِي فِي ظِلّـِ عَرْشِكَ ، يَوْمَ لا ظِلَّ إِلاّ ظِلُّكَ»
و بسيار تكرار كند سپردن دين و نفس و اهل و مال خود را به خداوند عالم.
پس بگويد:
«أَسْتَوْدِعُ اللَّهَ الرَّحْمانَ الرَّحِيمَ ، الَّذِي لا تَضِيعُ وَدائِعُهُ، دِينِي وَ نَفْسِي وَ أَهْلِي ، اَللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِي عَلي كِتابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيّـِكَ ، وَ تَوَفَّنِي عَلي مِلَّتِه ، وَ أَعِذْنِي مِنَ الْفِتْنَةِ».
پس بگويد: « أللهُ أكْبَرُ » سه مرتبه.
پس دعاي سابق را دو مرتبه تكرار كند، پس يكبار تكبير بگويد و باز دعا را اعاده نمايد و اگر تمام اين عمل را نتواند انجام دهد هر قدر كه مي تواند بخواند.
و مستحب است كه رو به كعبه نمايد و اين دعا را بخواند:
«اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْب أَذْنَبْتُهُ قَطُّ، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ بِالْمَغْفِرَة،
210 |
فَإِنَّكَ أَ نْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ، اَللَّهُمَّ افْعَلْ بِي ما أَ نْتَ أَهْلُهُ ، فَإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ بِي مَا أَ نْتَ أَهْلُهُ تَرْحَمْنِي وَ إِنْ تُعَذّـِبْنِي فَأَنْتَ غَنِيٌّ عَنْ عَذابِي وَ أَنَا مُحْتاجٌ إِلي رَحْمَتِكَ ، فَيا مَنْ أَنَا مُحْتاجٌ إِلي رَحْمَتِه ، اِرْحَمْنِي ، اَللَّهُمَّ لا تَفْعَلْ بِي ما أَنَا أَهْلُهُ ، فَإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ بِي مَا أَنَا أَهْلُهُ تُعَذّـِبْنِي وَ لَمْ تَظْلِمْنِي، أَصْبَحْتُ أَتَّقِي عَدْلَكَ ، وَلا أَخافُ جَوْرَك ، فَيا مَنْ هُوَ عَدْلٌ لايَجُورُ ، اِرْحَمْنِي».
پس بگويد:
«يا مَنْ لا يَخِيبُ سائِلُهُ ، وَ لا يَنْفَدُ نائِلُهُ ، صَلّـِ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد ، وَ أَعِذْنِي مِنَ النّارِ بِرَحْمَتِكَ».
و در حديث شريف وارد شده است هركس كه بخواهد مال او زياد شود ايستادن بر صفا را طول دهد و هنگامي كه از صفا پائين مي آيد بر پله چهارم بايستد و متوجه خانه كعبه شود و بگويد:
«اَللَّهُمَّ إِ نّـِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَ فِتْنَتِهِ وَ غُرْبَتِهِ وَ وَحْشَتِهِ وَ ظُلْمَتِهِ وَ ضَيْقِهِ وَ ضَنْكِهِ ، اَللَّهُمَّ أَظِلَّنِي فِي ظِلّـِ عَرْشِكَ يَوْمَ لا ظِلَّ إِلاّ ظِلُّكَ».
پس از پله چهارم پائين رود و احرام را از روي كمر خود بردارد و بگويد:
«يا رَبَّ الْعَفْوِ ، يا مَنْ أَمَرَ بِالْعَفْوِ ، يا مَنْ هُوَ أَوْلِي بِالْعَفْوِ ، يا مَنْ يُثِيبُ عَلي الْعَفْوِ ، الْعَفْوَ ، الْعَفْوَ ، الْعَفْوَ ، يا جَوادُ ياكَرِيمُ ، يا قَرِيبُ
211 |
يا بَعِيدُ، ارْدُدْ عَلَيَّ نِعْمَتَك ، وَاسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ».
و مستحب است پياده سعي نمايد و از صفا تا به مناره ميانه راه رود و از آنجا تا جايي كه محل بازار عطاران است مانند شتر تند رود و اگر سوار باشد اين حدّ را في الجمله تند نمايد و از آنجا تا به مروه نيز ميانه رود و در وقت برگشتن نيز به همان ترتيب مراجعت نمايد و از براي زنها هروله نيست و مستحب است در هنگامي كه مي رسد به مناره ميانه بگويد:
«بِسْمِ اللَّهِ وَ اللَّهُ أَكْبَر ، اَللَّهُمَّ صَلّـِ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد ، اَللَّهُمَّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَم ، إِنَّكَ أَ نْتَ الاَْعَزُّ الاَْكْرَم ، وَ اهْدِنِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَم ، اَللَّهُمَّ إِنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي ، وَ تَقَبَّلْ مِنّـِي ، اَللَّهُمَّ لَكَ سَعْيِي ، وَ بِكَ حَوْلِي وَ قُوَّتِي ، فَتَقَبَّلْ عَمَلِي ، يا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقِينَ».
و همين كه از محل بازار عطاران گذشت بگويد:
«يا ذَا الْمَنّـِ وَ الْفَضْلِ وَ الْكَرَمِ وَ النَّعْماءِ وَ الْجُودِ ، اِغْفِرْ لِي ذُنُوبِي ، إِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ أَنْتَ».
و هنگامي كه به مروه رسيد برود بالاي آن و بجا آورد آنچه را كه در صفا بجا آورد و بخواند دعاهاي آنجا را به ترتيبي كه ذكر شد.
و پس از آن بگويد:
«يا مَنْ أَمَرَ بِالْعَفْو ، يا مَنْ يَجْزِي عَلي الْعَفْوِ ، يا مَنْ دَلَّ عَلي الْعَفْوِ ، يا مَنْ زَيَّنَ الْعَفْوَ ، يا مَنْ يُثِيبُ عَلي الْعَفْوِ ، يا مَنْ يُحِبُّ
212 |
الْعَفْو ، يا مَنْ يُعْطِي عَلَي الْعَفْوِ ، يا مَنْ يَعْفُو عَلَي الْعَفْوِ ، يا رَبَّ الْعَفْوَ ، الْعَفْوَ ، الْعَفْوَ ، الْعَفْوَ»
و مستحب است در گريه كردن كوشش كند و خود را به گريه وادارد و در حال سعي دعا بسيار كند و بخواند اين دعا را:
«اَللَّهُمَّ إِ نّـِي أَسْأَ لُكَ حُسْنَ الظَّنّـِ بِكَ فِي كُلّـِ حال ، وَ صِدْقَ النّـِيَّةِ فِي التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ». (م887)
تقصير و بعض أحكام آن
326 ـ واجب است بعد از آنكه سعي كرد تقصير كند، يعني قدري از ناخنها يا قدري از موي سر يا شارب يا ريش را بزند، و بهتر آن است كه اكتفا به زدن ناخن نكند،(1) و از موي قدري بزند، بلكه موافق احتياط است، و تراشيدن سر در تقصير كفايت نمي كند بلكه حرام است.(2) (م888)
327 ـ تقصير نيز از عبادات است و بايد با نيت پاك و خالي از قصد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله بهجت: اين قيد را ندارند.
آية الله سيستاني: بنابر احتياط واجب اكتفا به آن نكند و اگر خواست ناخن بگيرد پس از كوتاه كردن مو باشد.
آية الله مكارم: بلكه احتياط واجب است.
آية الله زنجاني: و بنابر احتياط مؤكد استحبابي براي تقصير، كوتاه كردن مو را انتخاب كند.
2 ـ آية الله فاضل: و كندن مو هم كفايت نمي كند اگرچه حرمتش محرز نباشد.
آيات عظام خامنه اي، بهجت، زنجاني، سيستاني: و چنانچه از روي عمد و علم بتراشد بايد يك گوسفند كفاره بدهد.
213 |
غير اطاعت خدا بياورد و اگر ريا كند(1) موجب باطل شدن عمره اش مي شود مگر آنكه جبران كند. (م889)
328 ـ اگر تقصير را فراموش كند تا وقتي كه احرام حج را ببندد عمره اش صحيح است و مستحب است فديه يك گوسفند،(2) و احتياط آن است كه فديه بدهد. (م890)
329 ـ در عمره تمتع طواف نساء واجب نيست، و اگر بخواهد احتياط كند طواف و نماز آن را رجاءاً(3) بجاآورد. (م892)
330 ـ بعد از آنكه شخص محرم تقصير كرد حلال مي شود بر او بغير ازتراشيدن(4) سر هرچه حرام شده بود بر او بواسطه احرام، حتي نزديكي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله زنجاني: باطل مي شود و اگر تا آخر وقت آن را جبران نكند عمره اش تبديل به حج افراد مي گردد و بايد بعد از انجام حج و گذشتن ايام تشريق عمره مفرده نيز بجا آورد، هر چند عمره تمتعش استحبابي باشد.
2 ـ آيات عظام خويي، تبريزي، بهجت: بنابر احتياط يك گوسفند بدهد.
آيات عظام گلپايگاني، نوري، فاضل، صافي: بنابر احتياط واجب يك گوسفند فديه بدهد.
آية الله زنجاني: بنابر احتياط مؤكد استحبابي يك قرباني (شتر يا گاو يا گوسفند) ذبح كند و تقصير فراموش شده قضا ندارد.
3 ـ آية الله فاضل: در عمره تمتّع طواف نساء واجب نيست بلكه انجام آن موافق احتياط است و اگر بخواهند احتياط كنند محلّ انجام آن قبل از تقصير است.
آية الله مكارم: ضرورتي ندارد طواف نساء را بقصد رجاء بجا آورد.
4 ـ آية الله سيستاني : سرتراشيدن نيز حلال مي شود . اگرچه احتياط مستحب ترك آن است پس از گذشت سي روز از عيد فطر و احتياط مستحب اين است كه در صورت انجام آن از روي علم و عمد يك قرباني كفاره بدهد.
آية الله فاضل : تراشيدن سر بين عمره تمتّع و حجّ تمتّع مانعي ندارد.
آية الله بهجت : ظاهر عدم حرمت احرامي آن است و حرمت به جهت منافات با وجوب توفير محلّ تأمّل است.
آية الله گلپايگاني ، آية الله صافي : تراشيدن سر بين عمره و حج جائز نيست و بنابر احتياط يك گوسفند كفاره دارد.
آية الله مكارم : ترك تراشيدن سر احتياط است .
آية الله زنجاني: بنابر احتياط مؤكد استحبابي سر نتراشد.
214 |
با همسر. (م893)
331 ـ در تقصير، كندن مو كافي نيست بلكه ميزان، كوتاه كردن است به هر وسيله اي باشد و اكتفاء به كوتاه كردن موي زير بغل و نحو آن مشكل است(1) و احوط(2) در تقصير، گرفتن ناخن يا چيدن ريش يا شارب يا موي سر است.(3) (م894)
332 ـ اگر در عمره مفرده تقصير را فراموش كرده و طواف نساء را انجام داده باشد بايد اوّل تقصير را در هر جا هست ولو در ايران
خودش بجاآورد و سپس طواف نساء(4) را اعاده كند و اگر خودش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله زنجاني: بلكه نبايد براي تقصير موي زير بغل و مانند آن را كوتاه كند و به طور كلي كوتاه كردن غير از موي سر و ريش و شارب كفايت نمي كند بلكه حرام است.
2 ـ آية الله فاضل: احتياط مستحب آن است كه به گرفتن ناخن اكتفا نكند.
آية الله خامنه اي، اين احتياط را متعرض نشده اند.
3 ـ به مسأله 326 تقصير مراجعه شود.
آية الله بهجت، آية الله سيستاني: متعرض موي زير بغل نشده اند.
آية الله سيستاني، آية الله مكارم: گرفتن ناخن به تنهايي كافي نيست بنا بر احتياط واجب.
4 ـ آية الله بهجت: اكنون كه قبل از تقصير متذكّر شده است تقصير مي كند و طواف نساء را بعد از آن اعاده مي نمايد بنابر احوط، و مقدّم شدن طواف نساء بر تقصير در عمره مفرده در صورت ضرورت يا نسيان يا جهل مجزي است.
آية الله سيستاني، آية الله مكارم: بنابر احتياط واجب.
215 |
نمي تواند برود(1) نائب بگيرد. (س894)
333 ـ هرگاه غير مؤمن براي مؤمن تقصير نمايد اشكال ندارد. (س899)
334 ـ در عمره تمتّع حلق به جاي تقصير كفايت نمي كند.(2)
(س903)
335 ـ اگر بعد از انجام اعمال عمره تقصير را در منزل انجام دهد مانعي ندارد. (س904)
336 ـ خدمه كاروانهاي حج اگر عمره مفرده بجا آورده باشند(3) هر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله زنجاني: و اگر رفتن به مكه برايش حرجي باشد مي تواند نايب بگيرد و تا تقصير نكرده بايد ازمحرمات احرام اجتناب كند بنابراين تاطواف نساءراخودش يا نايبش انجام نداده، زن بر وي حرام است.
2 ـ آية الله مكارم: اين كار اگر عمداً باشد و در ماه ذي القعده به بعد باشد بنابر احتياط واجب يك گوسفند كفّاره دارد و در غير عمد كفاره نيست.
آية الله سيستاني: و در صورت علم و عمد بايد يك گوسفند كفاره بدهد.
آية الله خويي: در صورت علم و عمد يك گوسفند كفاره دارد بلكه بنابر احتياط در غير صورت علم و عمد نيز كفّاره دارد.
آية الله گلپايگاني، آية الله صافي: و يك گوسفند كفاره دارد و بنا بر احتياط در صورت جهل و نسيان نيز كفاره دارد.
آية الله خامنه اي: كفايت نمي كند و اگر اين كار را از روي علم و عمد كرده باشد عمل حرام انجام داده و بايد يك گوسفند قرباني كند.
آية الله زنجاني: به مسأله 326 و حاشيه آن مراجعه شود.
3 ـ آية الله زنجاني: مي توانند از مكه خارج شوند ولي در برگشت اگر يك ماه از طواف نساء عمره مفرده گذشته است بدون احرام نمي توانند وارد حرم يا مكه شوند و اگر عمره تمتع بجا آورده اند نبايد از مكه و حوالي آن خارج شوند مگر در صورت حاجت كه محرم به احرام حج شده بيرون مي روند آري اگر محرم شدن بر آنها حرجي باشد مي توانند بدون احرام خارج گردند.
216 |
دفعه كه از مكه خارج مي شوند و به جده مي روند و بر مي گردند لازم نيست محرم شوند(1) ولي اگر عمره تمتع بجا آورده اند بنابر احتياط(2) نبايد از مكه خارج شوند مگر در صورت حاجت در حالي كه محرمند به احرام حج.(3) (م910)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آيات عظام سيستاني، خويي، فاضل، تبريزي: مگر اينكه ماه هلالي ديگر وارد مكه شوند كه بايد دومرتبه محرم بشوند. آية الله سيستاني اضافه نموده اند: اگر عمره اش به نيابت از ديگري باشد بنابر احتياط واجب با احرام جديد وارد حرم يا مكّه شود.
2 ـ آية الله بهجت: در صورتي كه اعمال حج تفويت نشود خروج از مكه مانعي ندارد مي توانند مانند حطّاب و حَشّاش بدون احرام بروند و برگردند.
3 ـ آية الله مكارم: حرام است خارج شوند مگر اينكه مطمئن باشند كه بموقع برمي گردند و حج خود را انجام مي دهند و همچنين در صورت حاجت.
آية الله خامنه اي: جائز است براي كسي كه اطمينان دارد با خارج شدن از مكّه حجّ او فوت نمي شود، بعد از انجام عمره تمتّع و قبل از احرام حجّ از مكّه بيرون رود. اگر چه احتياط مستحبّ آن است كه فقط در موارد ضرورت و نياز، خارج شود.
آية الله سيستاني: اگر مكلّف اعمال عمره تمتّع را بجاآورد، بنابر احتياط واجب نبايد از
مكّه بيرون برود مگر براي حج، مگر آنكه بيرون رفتنش جهت انجام كاري باشد، اگر چه
آن كار غير ضروري باشد و ترس از اينكه اعمال حجّش فوت گردد نداشته باشد، كه در اين
صورت اگر بداند كه مي تواند به مكّه برگردد و از آنجا احرام حج ببندد، اظهر جواز بيرون
رفتنش از مكّه بدون احرام است.
آية الله فاضل: اگر يقين يا اطمينان دارد كه خروج از مكه لطمه به حج او وارد نمي كند مانعي ندارد كه حتي بدون احرام هم از مكه خارج بشود و براي احرام از مكه و مناسك به مكه برگردد لكن احتياط استحبابي بر خلاف آن است. بله اگر از مكه خارج شد و در ماه بعد به مكّه بازگشت بايد مجدّداً عمره تمتع انجام دهد والاّ حجّ تمتّع او صحيح نيست.
217 |
337 ـ بين عمره تمتع و حج تمتع ماشين كردن سر مانع ندارد ولي
نبايد سر را بتراشد،(1) و از(2) ماشين كردني كه مثل تراشيدن است بايد اجتناب شود علي الاحوط.(3) (س912)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله فاضل: سرتراشيدن نيز مانعي ندارد.
آية الله زنجاني: سر تراشيدن نيز ظاهراً جايز است و كفاره هم ندارد هرچند احتياط استحبابي مؤكد در آن است كه از سر تراشيدن و از ماشين كردني كه مثل تراشيدن است اجتناب كند و از اينجا حكم مسأله بعد نيز روشن مي شود.
2 ـ آية الله بهجت، به ذيل مسأله 330 مراجعه شود.
3 ـ آية الله سيستاني: بنا بر اظهر سرتراشيدن حلال است، اگر چه احوط ترك آن است پس از گذشت سي روز از عيد فطر.
آية الله خوئي، آية الله تبريزي: حكم ماشين كردني كه مانند تراشيدن است ذكر نشده است.
218 |
مسائل متفرّقه
338 ـ كفّاره براي سر تراشيدن بين عمره تمتّع و حجّ تمتّع ثابت نيست(1) اگر چه جايز نيست. (س913)
339 ـ اگر زني حيض باشد و نداند كه حيض است و اعمال عمره را بجاآورد چنانچه در وسعت وقت است(2) بايد طواف و نماز را(3) اعاده كند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله گلپايگاني: بايد يك گوسفند كفاره بدهد بنابر احتياط هرچند جاهل يا ناسي باشد. ولي در مجمع المسائل مي فرمايد: در صورت علم به مسأله يك گوسفند كفاره دارد و در صورت جهل و نسيان كفاره ندارد.
آية الله صافي: بايد يك گوسفند كفاره بدهد بنابر احتياط هر چند جاهل يا ناسي باشد.
آية الله مكارم: كفاره آن يك گوسفند است بنابر احتياط.
آية الله خويي، آية الله تبريزي: اگر عمره تمتع در ماه شوال انجام داده شود تراشيدن سر تا سي روز بعد از عيد فطر جايز است و اما بعد از آن بنابر احتياط نبايد تراشيده شود و در صورت تراشيدن اگر از روي علم و عمد باشد بنابر احتياط يك گوسفند كفاره دارد.
آية الله سيستاني: احتياط مستحب ترك آن است پس از گذشت سي روز از عيد فطر، و احتياط مستحب آن است كه در صورت انجام آن از روي علم و عمد يك قرباني كفاره بدهد.
آية الله بهجت: به مسأله 330 مراجعه شود.
2 ـ آية الله زنجاني: بايد پس از پاكي طواف عمره و نماز آن را اعاده كند و اگر وقت ندارد بايد محرم به احرام حج تمتع شده قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را قضا كند و اين در صورتي است كه در وقت احرام عمره فكر مي كرده براي انجام طواف عمره و نماز آن پاك است والا محرم به احرام عمره تمتع نشده است پس بايد از حرم خارج شده محرم به حج افراد گردد و پس از آن عمره مفرده بجا آورد و مجزي از حجة الاسلام است.
3 ـ آية الله گلپايگاني، آية الله صافي: و سعي و تقصير را اعاده نمايد و اگر پس از پاكي، وقت براي انجام اعمال عمره ندارد حج او مبدّل به إفراد مي شود.
آية الله فاضل: مستحب است سعي و تقصير را اعاده كند.
آية الله سيستاني: و سپس سعي و تقصير را اعاده نمايد.
219 |
ولي اگر وقت ندارد در اينكه وظيفه مبدّل شده يا نه اشكال است و احتياط را مراعات كند.(1) (س914)
340 ـ تراشيدن ريش بين عمره تمتّع و حجّ تمتّع حكم تراشيدن آن در غير اين موارد را دارد و حكم تراشيدن سر ندارد. (س915)
341 ـ در اينكه غار حرا و غار ثور جزء مكّه است يا خارج آن بايد از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله فاضل: پس از تمام شدن ايام حيض و غسل اگر وقت باقي است بايد طواف و نماز آن و سعي و تقصير را در عمره تمتّع اعاده كند، و اگر وقت ندارد حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج بجاآورد.
آية الله خويي، آية الله تبريزي: پس از تمام شدن ايام حيض و غسل اگر وقت باقي است بايد طواف و نماز آن و سعي و تقصير را در عمره تمتع اعاده نمايد، و اگر وقت ندارد حتي براي سعي و تقصير، حج افراد انجام داده، و عمره مفرده را بعد از حج بجا مي آورد، و چنانچه متمكن است سعي و تقصير كند، ولو آنكه مسمّاي وقوف اختياري عرفات را درك كند اگر حيض او بعد از احرام بود مخيّر است بين اينكه سعي و تقصير كرده سپس براي حج محرم شود و بعد از رجوع از مني طواف عمره تمتّع و نماز آن را قبل از طواف حج قضا كند و بين اينكه حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج بجاآورد و اگر حيض او قبل از احرام بستن يا هنگام احرام بستن بوده بايد حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج بجاآورد.
آية الله مكارم: اشكالي نيست، حج او مبدل به حج افراد مي شود و عمره مفرده بعد از حج بجا آورد.
آية الله سيستاني: اگر وقت موسع نباشد، پس اگر در حال احرام حائض بوده است حجش مبدل به افراد مي شود و پس از فراغ از حج اگر مي تواند بايد عمره مفرده انجام دهد و اگر حيض او بعد از احرام بوده در فرض سؤال بايد پس از فارغ شدن از اعمال مني و بازگشتن به مكّه، قبل از اينكه طواف حج را انجام دهد طواف عمره و نماز آن را قضا كند.
آية الله بهجت: لازم است طواف و نماز اعاده شود و احتياطاً سعي و تقصير را نيز بجاآورد و چون تقصير از جهت جهالت به موضوع طهارت بوده كفّاره ندارد.
220 |
اهل محلّ تحقيق شود.(1) (س916)
342 ـ كسي كه نائب ديگري است و به ناچار بايد بعد از عمره تمتّع و قبل از حجّ از مكّه خارج شود، ضرر به حجّ و نيابت او نمي زند ولي
در صورت امكان بايد محرم شود به احرام حجّ و از مكّه خارج شود علي الاحوط.(2) (س917)
343 ـ اگر شخصي كه احرام عمره بسته است بواسطه عذري دير وقت وارد مكه شد بطوري كه اگر مي خواست عمره بجا بياورد(3) وقت وقوف به عرفات مي گذشت يا خوف داشت كه بگذرد، بايد عدول كند به حج اِفراد، و پس از بجا آوردن آن عمره مفرده بجا آورد و حج او صحيح و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله سيستاني: به احتياط واجب نبايد خارج شود اين احتياط شامل غار حرا نيز مي شود.
آية الله تبريزي، آية الله مكارم: رفتن به غار حرا و امثال آن از مناطق نزديك ضرري ندارد خواه جزء مكه باشد يا نه.
آية الله خويي: خارج شدن به اطراف و توابع مكّه مانع ندارد.
آية الله فاضل: با توجّه به توسعه شهر مكّه رفتن به اطراف آن تا جايي كه صدق كند از مكّه است مانعي ندارد.
آية الله زنجاني: پس اگر در عرف اهل مكه از محلات مكه يا توابع نزديك آن محسوب مي شود، مي تواند بين عمره و حج تمتع به آن اماكن برود.
2 ـ آية الله مكارم: اگر احرام براي آنها موجب عسر و حرج است لازم نيست.
آية الله سيستاني، آية الله فاضل: به حاشيه مسأله 336 مراجعه شود.
آية الله خامنه اي، آية الله بهجت: به مسأله 336 مراجعه شود. و همچنين در سه مسأله بعد.
آية الله زنجاني: بلكه اگر مشقت شديد نداشته باشد بايد با احرام حج خارج شود، در هر صورت اين شخص از ذوي الاعذار است كه فقط در صورتي كه در هنگام احرام گمان داشته باشد كه چنين مشكلي برايش پيش نمي آيد نيابتش صحيح است.
3 ـ آية الله زنجاني: مي داند يا خوف دارد كه نتواند خود را قبل از غروب روز نهم به عرفات برساند بايد عدول كند به حج افراد...
221 |
كافي از حجة الاسلام است. (م921)
344 ـ اگر زني احرام بست و وقتي به مكه وارد شد بواسطه حيض يا نفاس نتوانست طواف بجا آورد و اگر مي خواست بماند تا پاك شود ترس آن داشت كه وقت وقوف به عرفات بگذرد بدستوري كه در مسأله قبل گفته شد بايد عمل كند.(1) (م922)
345 ـ اگر بدون احرام وارد مكه شد و نبستن احرام بواسطه عذري بوده و وقت هم تنگ باشد(2) بايد در مكه احرام حج افراد ببندد و بدستور سابق عمل كند.(3) (م923)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ به مسأله 81 مراجعه شود.
آية الله خوئي، آية الله تبريزي: چنانچه حيض قبل از بستن احرام يا هنگام احرام بستن بود به دستوري كه در مسأله قبل گفته شد بايد عمل كند و اگر بعد از احرام بود مخيّر است بين اينكه به دستور مسأله قبل عمل كند و بين اينكه سعي و تقصير كند و براي حج احرام ببندد و پس از برگشتن از مني قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را قضا كند.
آية الله سيستاني: در فرض مسأله اگر در حال احرام حائض بوده است حجّش بدل به افراد مي شود و در صورت تمكّن بايد بعد از حج عمره مفرده انجام دهد و اگر بعد از احرام حائض شده است احتياط مستحب اين است كه عدول كند ولي مي تواند به احرام خود باقي باشد و سعي و تقصير را انجام دهد و پس از اعمال مني قبل از طواف حج طواف عمره و نماز آن را قضا كند.
آية الله زنجاني: به حاشيه مسأله 62 مراجعه شود.
2 ـ آية الله زنجاني: بايداحرام حج افراد ببندد وبراي محرم شدن درصورت امكان بايد از حرم خارج شود. و اين حج كفايت از حجة الاسلام مي كند.
3 ـ آية الله بهجت: اگر ممكن نباشد غير مكّه والا احتياط در رعايت احتمالات در محلّ احرام او است.
آية الله سيستاني، آية الله فاضل: كسي كه وظيفه اش حج تمتّع است، اگر قبل از احرام عمره بفهمد كه وقت او براي اتمام عمره قبل از زوال روز عرفه تنگ است نمي تواند عدول به حج افراد يا قران نمايد، بلكه اگر حج در ذمّه اش مستقر بوده بايد حج تمتّع خود را در سالهاي آينده انجام دهد.
223 |
احرام حجّ تمتّع
346 ـ واجب است بر مكلف كه بعد از تمام شدن اعمال عمره، احرام ببندد براي حج تمتع. (م937)
347 ـ كيفيت احرام بستن و لبيّك گفتن همان نحو است كه در احرام عمره ذكر شد.(1) (م940)
348 ـ تمام چيزهايي كه در محرمات احرام بيان شد در اين احرام هم حرام است، و آنچه كفّاره داشت كفّاره دارد به همان ترتيب. (م941)
349 ـ وقت احرام موسّع است، و تا وقتي كه بتواند بعد از احرام به وقوف اختياري عرفه برسد مي تواند تأخير بيندازد(2) و از آن وقت نمي تواند عقب بيندازد.(3) (م942)
350 ـ احتياط واجب(4) آن است كه كسي كه از عمره تمتع فارغ شد و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله زنجاني: بدون تفاوت مگر در نيت و مكان و زمان احرام.
2 ـ آية الله زنجاني: بنابراين تأخير احرام حج تا وقتي كه بتواند مقداري قبل از غروب وقوف عرفات را درك كند، جايز است.
3 ـ آية الله سيستاني: كسي كه مي تواند وقوف اختياري عرفه را درك كند جايز نيست احرام را از وقت مذكور تأخير بيندازد.
4 ـ آية الله مكارم: بلكه واجب است.
آية الله خويي: بلكه جايز نيست و اين حكم در اثناي عمره تمتع هم هست.
آية الله خامنه اي، آية الله نوري: كسي كه از عمره تمتّع خارج شد اگر اطمينان داشته باشد كه مي تواند به مكّه برگردد و براي اعمال حجّ محرم شود مي تواند از مكّه خارج شود و اگر بدون اين اطمينان نيز خارج شد ولي برگشت و احرام بست و حج بجاآورد عملش صحيح است.
آية الله بهجت: خروج از مكّه بعد از عمره تمتّع جايز نيست براي كسيكه اگر خارج شود فوت مي شود حج در آن سال، و اگر بعد از عمره (بدون احرام بستن براي حج) از مكّه و حرم و ميقات خارج شد و عود نمود در غير ماه احرام اوّلي پس محتاج به احرام عمره است و عمره ثانيه را عمره تمتّع قرار مي دهد و احتياج اوّلي به طواف نساء موافق احتياط است و اگر عود كرد قبل از فصل ماه مانعي از اكتفاء بهمان عمره براي حج تمتّع نيست و حكم فصل بين دو عمره و احرام براي دخول مكّه در مسأله 60 و 61 و 84 گذشت.
آية الله تبريزي: بلكه جايز نيست و بنابر احتياط اين حكم در اثناء عمره تمتع هم هست.
224 |
محُلّ گرديد از مكه خارج نشود بدون حاجت، و اگر حاجتي براي بيرون رفتن پيش آمد(1) احتياط واجب آن است كه محرم شود به احرام حج و بيرون رود و به همان احرام براي اعمال حج برگردد.(2) (م943)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آية الله زنجاني، آية الله فاضل: خروج از مكه براي كسي كه مطمئن است مي تواند به مكه برگردد و اعمال حج تمتع را انجام دهد مانعي ندارد به شرط آن كه خروج از مكه و ورود به آن در همان ماهي باشد كه عمره تمتع را انجام داده است.
آية الله خويي، آية الله تبريزي: واجب است محرم شود به احرام حج...
آية الله سيستاني: اگر حاجتي هر چند غير ضروري پيش آمد اگر خوف فوت اعمال حج نباشد مي تواند خارج شود و در اين صورت اگر بداند كه مي تواند برگردد و محرم شود براي حج مانعي ندارد كه بدون احرام خارج شود و اگر نمي داند، بايد احرام حج را ببندد و برود و در اين صورت لازم نيست به مكه بازگردد بلكه مي تواند از همانجا به عرفات برود.
2 ـ آية الله مكارم: براي خدمه كاروانها نيز جايز است براي انجام كارهاي لازم به جدّه و مانند آن بروند و اگر محرم شدن موجب مشقت است مي توانند آن را ترك كنند.
آية الله گلپايگاني، آية الله صافي: و اگر با احرام بودن براي شخص حرجي باشد بدون احرام نيز مي تواند خارج شود.
225 |
351 ـ اگر بدون حاجت و بدون احرام بيرون رفت از مكه لكن برگشت و احرام بست و حج بجا آورد عملش صحيح است.(1) (م944)
352 ـ مستحب است احرام بستن در روز ترويه بلكه احوط است.(2) (م945)
353 ـ محل احرام حج، شهر مكه است(3) هر موضع كه باشد گرچه در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله فاضل: مگر آنكه در ماه بعد وارد مكه شود، كه در اين صورت بايد مجدّداً عمره تمتع بجا آورد و بعد محرم به احرام حج تمتع بشود و عمره اول فاسد شده است، و اگر مجدداً محرم نشود حج تمتّع او نيز باطل مي شود.
آية الله سيستاني: اگر در ماه بعد وارد شود و دوباره نخواهد بيرون برود و در ماه بعد از آن وارد شود بايد با عمره تمتع وارد شود و اگر باز هم بخواهد خارج شود و در ماه بعد وارد شود بايد با عمره مفرده وارد شود مانند اين كه در ماه شوال عمره تمتع انجام داده و خارج شده و در ماه ذيقعده وارد شده و باز هم مي خواهد خارج شود و ماه ذيحجه وارد شود در اين صورت عمره ماه ذيقعده او بايد عمره مفرده باشد.
آية الله مكارم: اگر در همان ماه قمري برگردد چيزي بر او نيست ولي اگر در ماه بعد برگردد و از ميقات هم گذشته باشد ( مثلا در ذي القعده به مدينه رفت و در ذي الحجه برگشت ) بايد دوباره محرم شود و عمره بجا آورد و همان عمره تمتع او حساب مي شود و براي عمره سابق احتياطاً طواف نساء بجا آورد.
آية الله خويي: اگر از ميقاتها گذشت و در ماهي كه عمره را انجام داده بوده برنگشته باشد، اعاده عمره لازم است، ولي اگر قبل از گذشت ماهي كه عمره را انجام داده باشد اعاده عمره لازم نيست.
آية الله زنجاني: لكن اگر بدون عذر از مكه و حوالي آن خارج شد عمره اش باطل مي شود.
2 ـ آية الله صافي: و پيش از روز ترويه نيز احرام بستن جايز است و احتياط آنست كه بيشتر از سه روز پيش از ترويه احرام نبندد چنانكه احتياط آنستكه اگر محرم شده پيش از روز ترويه از مكه خارج نشود.
آية الله زنجاني: احتياط استحبابي در آن است كه احرام را از روز ترويه به تأخير نيندازد.
3 ـ آية الله خويي: طبق استفتايي كه كه در اواخر از ايشان شده بود احتياط واجب اين است كه از مكه قديمه براي حج احرام ببندد.
آية الله تبريزي: بنا بر احتياط احرام حج بايد از مكّه قديم باشد.
آية الله بهجت: مكلف مي تواند از هرجاي مكه قديم بنابر احتياط براي حج احرام ببندد.
آية الله سيستاني: و احوط و اولي احرام بستن از مكّه قديم است كه در زمان رسول الله (صلي الله عليه وآله) بوده است، اگرچه اظهر جواز احرام بستن از قسمتهاي جديد شهر است، مگر قسمتهايي كه بيرون حرم باشد.
آية الله مكارم: ولي از بيرون حرم ( مانند مناطقي كه بعد از مسجد تنعيم است و اكنون جزء مكه شده ) خالي از اشكال نيست.
آية الله صافي: و بنابر احتياط لازم تا مي تواند از مكّه قديم محرم شود.