بخش 1
پیشگفتار معاونت آموزش و تحقیقات مقدمه مؤلفان آیا خواب ناقض وضو است ؟ اذان و اقامه
|
1 |
|
|
3 |
|
بحثهايي از فقه تطبيقي
مؤلفان : مهدي پيشوايي ـ حسين گودرزي
|
7 |
|
بسم الله الرحمن الرحيم
« مراتب معنوي حج كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه نزديك مي نمايد ، حاصل نخواهد شد مگر آن كه دستورات عبادي حج به طور صحيح و شايسته مو به مو عمل شود » .
حضرت امام خميني ـ قدس سرّه ـ
حجّ نمايشي پرشكوه ، از اوج رهايي انسان موحّد از همه چيز جز او ، و عرصه پيكاري فرا راه توسن نفس ، و جلوه بي مانندي از عشق و ايثار ، و آگاهي و مسئوليت ، در گستره حيات فردي و اجتماعي است . پس حجّ تبلور تمام عيار حقايق و ارزشهاي مكتب اسلام است .
مؤمنان گرچه با اين عبادت الهي ، آشنايي ديرينه دارند ، و هر سال با حضور شورانگيز از سراسر عالم ، زنگار دل ، با زلال زمزم توحيد مي زدايند ، و با حضرت دوست تجديد ميثاق مي كنند ، و
|
8 |
|
گرچه ميراث ادب و فرهنگ ما ، مشحون از آموزه هاي حيات بخش حجّ است ، امّا هنوز ابعاد بي شماري از اين فرضه مهمّ ، ناشناخته و مهجور مانده است .
پيروزي انقلاب اسلامي ، در پرتو انديشه هاي تابناك امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ حجّ را نيز همچون ساير معارف و احكام اسلامي ، در جايگاه واقعي خويش نشاند ، و سيماي راستين و محتواي غني آن را نماياند . امّا هنوز راهي دراز در پيش است ، تا فلسفه و ابعاد و آثار و بركات حجّ ، شناخته و شناسانده شود ، و مؤمن حجّ گزار با آگاهي و شعور ديني ، بر آن مواقف كريمه ، و مشاعر عظيمه ، كه محلّ هبوط ملائكة الله ، و توقّف انبيا و اوليا بود ، گام بگذارد .
در راستاي تحقق اين هدف بزرگ ، بعثه مقام معظّم رهبري با الها از انديشه هاي والا و ماندگار امام راحل ، احياگر حجّ ابراهيمي ـ قدّس سرّه الشّريف ـ و بهره گيري از رهنمودهاي ارزشمند رهبر عزيز انقلاب اسلامي حضرت آية الله خامنه اي ـ مدّ ظلّه العالي ـ با تأسيس معاونت آموزش و تحقيقات ، تلاش مي كند فصل جديدي فراراه انديشمندان مسلمان ، و علاقمندان به فرهنگ حجّ ، و زائران و راهيان حرمين شريفين بگشايد . از اين رو در عرصه تحقيق و تأليف و ترجمه ، آثار گوناگون پيرامون حقايق و معارف حجّ ، آشنايي با اماكن مقدسه ، تاريخ و سرگذشت شخصيت هاي بزرگ اسلام ، بررسي رويدادها و
|
9 |
|
عرضه خاطرات و به ويژه آموزش مسائل و آداب حجّ تلاش هايي را آغاز كرده است .
آنچه اينك پيش روي خواننده قرار دارد برگ سبزي است از اين دفتر .
بي گمان راهنمايي و همراهي انديشوران ، از نارسايي ها خواهد كاست ، و در اين راه معاونت آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظّم رهبري ، از همكاري همه علاقه مندان استقبال كرده ، و دست آنان را به گرمي مي فشارد .
و من الله التوفيق و عليه التكلان
معاونت آموزش و تحقيقات
بعثه مقام معظم رهبري
|
11 |
|
مقـدمه
پيامبر اسلام در سال دهم هجرت با حضور بيش از صدهزار نفر از مسلمانان ، فريضه بزرگ حج را انجام داد و به اين وسيله اين عبادت بزرگ را به مسلمانان آموزش داد ، لذا در اعمال مهم حج مانند : احرام ، طواف ، سعي بين صفا و مروه ، وقوف در عرفات ، مشعر و مني ، ذبح قرباني ، رمي جمرات ، چندان اختلافي در ميان مسلمانان نيست ، زيرا ياران و همراهان حضرت ، از نزديك ، اين برنامه ها را مشاهده نموده ، وبراي ديگران نقل و آنان نيز به سهم خود آن را روايت كرده اند تا به نسلهاي بعدي رسيده است .
گرچه در اصول حج اختلافي وجود ندارد ، ليكن در پاره اي از فروع و جزئيات مناسك حج ، بين فقهاي شيعه و سني از يك طرف ، و فقهاي چهارگانه اهل تسنن از طرف ديگر اختلاف نظر وجود دارد .
همچنين در مورد اذان و اقامه ، اوقات نماز ، نماز جماعت و آداب آن و مانند اينها نيز موضوع از اين قرار است ؛ يعني با آنكه در اصل اينها
|
12 |
|
اختلافي نيست ، اما در برخي از مسائل فرعي مربوط به آن اختلاف نظر فقهي بين علماي اسلام وجود دارد .
از سوي ديگري در موسم حج حاجياني كه از سرتاسر جهان در اين كنگره بزرگ شركت مي كنند ، از پيروان مذاهب مختلف اسلامي هستند و هر كدام اعمال خود را طبق مذهب فقهي خويش انجام مي دهند ، بنابر اين اگر ديگران از ديدگاه فقهي آنان بي خبر باشند ، سوء تفاهم ها و گاه رنجشها و مشكلاتي را به دنبال خواهد داشت .
با توجه به اين ملاحظات ، جزوه حاضر كه نوعي فقه تطبيقي پيرامون بخشي از مسائل ياد شده است در « مركز تحقيقات حج » تهيه و تنظيم شده و طي آن ريشه هاي فقهي ديدگاه هاي فقهاي تشيع و تسنن در زمينه تعدادي از مسائل مورد ابتلا در سفر حج ، تبيين و توضيح داده شده است . اميد است اين مجموعه كوچك در سفر حج براي ارشاد و راهنمايي حجاج ـ كه غالباً در اين زمينه آگاهي لازم را ندارند ـ مفيد واقع شود . و اگر كاستيهايي دارد ـ كه طبعاً هم چنين است ـ با يادآوري و تذكّرات دانشمندان و صاحب نظران و روحانيان محترم گروههاي حج ، در فرصتهاي آينده برطرف و تكميل گردد .
قم ـ مهدي پيشوائي
اسفند 1371 هـ . ش
|
13 |
|
آيا خواب ناقض وضو است ؟
از جمله اموري كه مبطل و ناقض وضو است « خواب » مي باشد ، لذا در كتابهاي مفصل فقهي ، روائي و نيز در كتابهاي فتوايي ، فصلي تحت اين عنوان منعقد شده است .
فقهاي شيعه در اين مورد گفته اند : از جمله نواقض وضو ، خواب است ، كم باشد ، يا زياد ، در حال ايستاده باشد ، يا نشسته ، به پهلو باشد ، يا در حال راه رفتن ، البته به شرط اينكه خواب به قلب و چشم و گوش او چيره شود . بنابر اين « چرت زدني » كه به اين حد از خواب نرسد وضو را باطل نمي كند . ( 1 )
اجمال اين مسأله مورد اتفاق « شيعه » و « سني » است ، اگر چه به برخي از فقهاي هر دو فرقه نسبت مخالفت داده اند . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ سيد كاظم يزدي ـ ره ـ ، عروة الوثقي ، دارالكتب الاسلاميه ، ص 61 .
2 ـ از اهل سنت به « اوزاعي » و از شيعه به مرحوم « صدوق » و پدرش نسبت داده اند . ولي برخي از فقهاي معاصر اين نسبت را به صدوق و پدرش ، دور از واقعيت و مردود دانسته اند ؛ التنقيح ( تقريرات فقه ) آية الله خوئي ـ ره ـ ، مؤسسه آل البيت ، ج 4 ، ص 480 .
|
14 |
|
كدام خواب ناقض است ؟
در اينكه چگونه خوابي ناقض وضو است ، هم در ميان شيعه و سني و هم در ميان خود فقهاي چهارگانه اهل تسنن اختلاف نظر وجود دارد كه ذيلاً به توضيح مواردي از آن مي پردازيم :
آراء و نظريات فقهاي شيعه
فقهاي شيعه گفته اند : خوابي وضو را باطل مي كند كه بر دل مستولي و چيره شود ، تا آنجا كه شعور و احساس را از كار بياندازد . و به تعبير ديگر : خواب واقعي ناقض وضو است و نشانه و علامت آن اين است كه بر گوش و چشم مستولي و چيره مي شود . ( 1 ) قبيل مستولي بر « دل » ، « چشم » و « گوش » ، برگرفته از رواياتي است كه از امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ رسيده است . ( 2 ) لذا اين گونه تعبيرها هم در كتابهاي فقهي نخستين شيعه و هم در منابع فقهي معاصر آمده است و غالباً فقهاي شيعه دو تعـبـيـري كـه در روايـــات آمــده اســت بــه كـــار بــرده انـــد : يـكي « خـواب غـالب بـر عقل » ( 3 ) بر چشم و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ التنقيح ( تقريرات فقه آية الله خوئي ـ ره ـ ) ، ص 480 .
2 ـ شيخ حر عاملي ، وسائل الشيعه ، قم ، مؤسسه آل البيت لأحياء التراث ، ج 1 ، باب 3 نواقض الوضوء ، ح 2 ، 7 .
3 ـ شيخ مفيد ، مقنعه ( ضمن جوامع الفقهيه ) ، ص 3 ؛ سلاّر ، المراسم ( ضمن جوامع الفقهية ) ، ص 567 ؛ سيد مرتضي ، ناصريات ، ص 222 ؛ آية الله خوئي ـ ره ـ ، منهاج الصالحين ، قم ، ط 28 ، مدينة العلم ، ج 1 ، ص 42 .
|
15 |
|
گوش » . ( 1 ) فقهاي شيعه در تعريف خوابي كه ناقض است اختلاف نظر دارند ، بلكه تعبير نخست ، به تبيين اصل و واقعيت خواب ناقض پرداخته ، و تعبير دوم به نشانه هاي آن اشاره كرده است ، لذا برخي از فقها از هر دو عبارت و تعبير استفاده نموده و چنين گفته اند :
چهارم از نواقض وضو « خواب غالب بر عقل » است و راه شناخت چنين خوابي غلبه آن بر گوش و چشم است . ( 2 )
دلائل فقهاي شيعه
اولين دليل فقهاي شيعه از سلف تا معاصرين ، آيه وضو است :
« يا ايّها الذين آمنوا اذا قمتم الي الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الي المرافق . . . » . ( 3 )
« اي كساني كه ايمان آورده ايد چون به نماز برخاستيد صورت و دستهايتان را با آرنج بشوييد » .
از فقهاي نخستين شيعه ، مرحوم سيد مرتضي ( 355 ـ 436 هـ . ق )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ شيخ طوسي ، من نكت النهاية ( ضمن جوامع الفقهيّة ) ، ص 601 ؛ محمد بن علي بن حمزه ( معروف به ابن حمزه ) ، الوسيله ، ص 700 ؛ شيخ طوسي ، النهاية ( ضمن جوامع الفقهيّة ) ، ص 266 ؛ امام خميني ـ رضوان الله عليه ـ ، تحرير الوسيله ، قم ، النشر الاسلامي ( التابعة ) لجامعة المدرسين ، ج 1 ، ص 27 ؛ محقق حلي ، المعتبر في شرح المختصر ، قم مؤسسة الشهداء ، ج 1 ، ص 108 .
2 ـ آية الله خوئي ـ ره ـ ، منهاج الصالحين ، ج 1 ، ص 42 .
3 ـ مائده : 6 .
|
16 |
|
در « ناصريات » ( 1 ) و « الانتصار » ( 2 ) و ابن زهره ( 511 ـ 585 هـ ق ) در « الغنيه » ( 3 ) گفته اند : مقصود از آن ، « اذا قمتم من النوم » است ، يعني « چون از خواب برخاستيد ، براي نماز ، وضو بگيريد » . برخي از فقهاي بزرگ معاصر نيز در بيان دلايل حكم مورد بحث ، به اين آيه اشاره نموده اند . ( 4 ) اينكه فقهاي مذكور در استدلال به آيه ، اجماع مفسرين را مطرح كرده اند ، آنچه براي فقهاي شيعه مهم است اين است كه امام معصوم نيز چنين تفسيري از آيه نموده است ، چنانكه در حديث موثقي از « ابن بكير » نقل شده است كه مي گويد :
به امام صادق ـ ع ـ عرض كردم : معناي آيه : « اذا قمتم الي الصلوة . . . » چيست ؟
حضرت فرمود : « يعني هرگاه از خواب برخاستيد » ، عرض كردم : خواب وضو را باطل مي كند ؟ فرمود : « هرگاه بر گوش غالب آيد و صدا را نشنود » ( 5 ) فتوا داده اند كه خواب ، خود حدث و ناقض وضو است .
بنا بر نقل « ابن رشد قرطبي » ـ از فقهاي قرن پنجم اهل سنت ـ در « بداية المجتهد » برخي از فقهاي اهل سنت نيز در مورد ناقض بودن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ سيد مرتضي ، ناصريات ( ضمن جوامع الفقهيّة ) ، ص 222 ؛ الإنتصار ( ضمن جوامع الفقهيّة ) ، ص 104 .
2 ـ همان مدرك .
3 ـ ابن زهرة ، الغنيه ( ضمن جوامع الفقهيّة ) ، ص 487 .
4 ـ آية الله خوئي ، التنقيح ، قم ، آل البيت ، ج 4 ، ص 479 .
5 ـ شيخ حر عاملي ، وسايل الشيعة ، ج 1 ، باب 6 ، نواقض الوضوء ، ح 7 .
|
17 |
|
« خواب » با اين آيه استدلال كرده اند . ( 1 )
نظريه فقهاي اهل سنت
ابن رشد نظريه فقهاي اهل سنت را در مورد ناقض بودن « خواب » به سه دسته تقسيم مي كند :
الف : گروهي آن را ـ چه اندك باشد ، چه بسيار ـ حدث و ناقض وضو مي دانند . ـ چنانكه در دنباله بحث خواهيم گفت ، فقهاي شافعي و حنبلي بر اين نظريه اند ـ .
ب : دسته اي ديگر آن را حدث و موجب وضو نمي دانند مگر اينكه يقين كند در خواب حدثي از او سر زده است .
ج : گروه سوّم فرق نهاده اندميان خواب سبك ، و خواب سنگين و تنها دومي را ناقض وضو دانسته اند . نظريه اكثريت فقهاي اهل تسنن همين است . ( 2 )
يادآوري اين نكته لازم است كه اين مسأله از اينجا ريشه مي گيرد كه آيا « خواب » خود حدثي است مستقل و موجب نقض وضو ؟ يا اينكه خواب موضوعيّت ندارد ولي چون در حال خواب بدن سست مي شود و ممكن است موجب حدثي ديگر شود ، از اين جهت ناقض وضو است ؟ فقهاي شيعه بر اساس روايات امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ و آيه وضو ، خواب مستولي بر چشم و گوش را بطور اطلاق ناقض مي دانند ، چه در حال ايستاده ، چه نشسته و چه در حالات ديگر و اين معنا صراحتاً در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابن رشد قرطبي ، بداية المجتهد ، بيروت ، دارالمعرفة ، ج 1 ، ص 36 .
2 ـ ابن رشد قرطبي ، بداية المجتهد ، بيروت ، دارالمعرفة ، ج 1 ، ص 37 ـ 36 .
|
18 |
|
روايتي از معصوم آمده است كه فرموده : « النوم حدث » ( 1 ) خواب را حدث معرفي نموده است . بر اين اساس در كلمات فقهاي شيعه در اعصار نخستين ، در شمارش نواقض وضو چنين آمده است :
« والنوم فِانّه بمجرده حَدثٌ » ، ( 2 ) « خواب ، خود حدث است » .
و برخي با تعبير ديگر آن را از جمله حدثها دانسته و گفته اند :
« من الأحداث الموجبة للوضوء ، النوم » ، ( 3 ) « از جمله حدثهاي ناقض وضو ، خواب است » .
آيا ناقض بودن خواب براي وضو از ويژگيهاي فقه اماميه است ؟
فقهاي حنبلي و شافعي با نظريه فوق موافقند . آنان معتقدند كه : « النوم ينقض الوضوء بنفسه » ، ( 4 ) مرحوم سيد مرتضي علم الهدي در دو كتاب خود « الإنتصار » و « ناصريات » به موافقت فقهاي شافعي با نظريه اماميه اشاره نموده است . ( 5 ) و در الإنتصار كه فتاواي ويژه شيعه را نقل مي كند در اين مورد چنين مي گويد :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ شيخ حر عاملي ، وسائل الشيعه ، ج 1 ، ص 253 ، ح 4 ( لاينقض الوضوء الاّ حدث و النوم حدث ) .
2 ـ ابن زهرة ، الغنية ( ضمن جوامع الفقهيّة ) ، ص 487 ؛ سيد مرتضي ، ناصريات ( ضمن جوامع الفقهيّة ) ص 222 ؛ سيد مرتضي ، الإنتصار ( ضمن جوامع الفقهيّة ) ، ص 140 .
3 ـ شيخ مفيد ، المقنعه ( ضمن جوامع الفقهيّة ) ، ص 3 .
4 ـ عبدالرحمن الجزيري ، الفقه علي مذاهب الاربعه ، بيروت ، دارالفكر ، ج 1 ، ص 80 ، البته شافعي قيدي براي آن ذكر نكرده است .
5 ـ سيد مرتضي ، ناصريات ( ضمن جوامع الفقهيّة ) ، ص 222 .
|
19 |
|
از اموري كه گمان برده شده از ويژگيهاي فقه « اماميه » است ، ناقض بودن « خواب » براي وضو است ، ولي اين از اختصاصات شيعه اماميه نيست زيرا كه « مزني » شافعي نيز چنين نظريه اي دارد . ( 1 )
حنبليها در اين زمينه گفته اند : خواب نقض وضو مي كند در هر حالتي كه باشد ، مگر اينكه از نظر عرف خواب اندكي باشد كه وضو را باطل نمي كند . شافعيها نيز گفته اند : خود خواب ناقض وضو است ، اگر چه يقين داشته باشد كه حدثي ديگر از او صادر نشده است . ( 2 )
در قبال نظريه فوق ، نظريه ديگري از اهل تسنن است كه خود خواب را حدث نمي داند بلكه از آن جهت كه پيدايش حدث ديگري بر آن مترتب است ، مبطل مي دانند . ( 3 )
از نـظر فقـهاي حنـفي خـواب در سـه حـالت ناقض وضو است : 1 ـ خوابيدن به پهلو 2 ـ خوابيدن به پشت 3 ـ خواب نشسته اي كه يك پا را از زير بدن خارج نمايد و بر يك پا تكيه كند . ( 4 ) چنانكه ملاحظه مي شود ، « حالات و نحوه خوابيدن » در حكم به بطلان وضو و عدم حكم به بطلان ، نزد آنان مؤثر است ، زيرا « خواب » در نظر آنان موضوع حكم نيست بلكه « حالتي كه موجب بروز حدث است » ، موضوع حكم است .
اين نكته قابل دقت است كه كلمات فقهاي سلف شيعه كه به صورت اطلاق ، حكم به ناقض بودن خواب نموده اند ، بدون آنكه حالت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ سيد مرتضي ، الإنتصار ، ص 140 .
2 ـ عبدالرحمن الجزيري ، الفقه علي مذاهب الاربعة ، ج 1 ، ص 80 .
3 ـ همان مدرك .
4 ـ همان مدرك .
|
20 |
|
خاصّي در آن دخيل باشد ، ناظر به فتواي اين دسته از فقهاي اهل سنت است . ( 1 )
فقهاي مالكي در حالات شخص خوابيده ، تفصيل نداده اند بلكه در خودِ خواب تفصيل قائل شده اند ، به اين صورت كه اگر خواب سنگين باشد در هرحال ناقض وضو است ، اگر چه مدت كوتاهي باشد و اگر سبك باشد ، ناقض نيست اگر چه مدتي طول بكشد . ( 2 )
نكته : باتوجه به تفصيلاتي كه فقهاي اهل تسنن و تشيع در مورد ناقض بودن « خواب » مطرح كرده اند ، آنچه گاهي در حرم مكي و مدني ديده مي شود كه شخصي در حال نشسته ساعتي مي خوابد و بعد بدون تجديد وضو نماز مي خواند ، بنابر فتواي فقهاي شيعه ، شافعي ، و حنبلي اشكال دارد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ به عنوان نمونه ، ابن زهرة ، در الغنية ، ص 487 ، مي گويد : « فانه ( نوم ) بمجرده حدث من غير اعتبار باحوال النائم » ؛ و در ناصريات سيد مرتضي ، ص 222 ، آمده است : « وعندنا : ان النوم الغالب علي العقل و التمييز ينقض الوضوء علي اختلاف حالات النائم » ؛ و در عروة الوثقي ، ص 60 ، سيد كاظم يزدي ، فرموده است : « الرابع النوم مطلقاً » .
2 ـ عبدالرحمن الجزيري ، الفقه علي مذاهب الاربعة ، ج 1 ، ص 80 .
|
21 |
|
اذان و اقامه
اذان و اقامه اهل سنت از نظر وقت ، كيفيت و تعداد فرازهاي آن با شيعه تفاوتهايي دارد . مي دانيم « اذان » در لغت به معناي « اعلام » است ، ( 1 ) اعلام اوقات نماز به وسيله الفاظ خاص ، اذان ناميده مي شود ، ( 2 ) برخي از فرق اهل تسنن ، ( 3 ) مي دانند ، ( 4 ) ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ فيومي مصباح المنير . 2 ـ محمد جواد مغنية ، الفقه علي المذاهب الخمسه ، ج 7 ، ص 101 ـ نيل الأوطار ، شوكاني ، بيروت ، دارالتـراث ، ج 2 ، ص 31 . 3 ـ مالك ، پيشواي فرقه مالكيه اذان را فقط براي نماز جماعت مساجد واجب مي داند ـ ابن رشد قرطبي ، بداية المجتهد ، بيروت ، دارالمعرفة ، ج 1 ، ص 106 . 4 ـ شافعي و ابوحنيفه آن را مستحب مي دانند چه در نماز فرادي و چه در جماعت ولي در جماعت تأكيد بيشتري دارند . ابن رشد ، همان كتاب ، ص 106 . 5 ـ امام خميني ـ ره ـ تـحريـرالوسيلة ، قم ، دفتر انتشارات جامعه مدرسين ، 1363 هـ . ش ، ج 1 ، ص 139 .
|
22 |
|
اذان پيش از طلوع فجردر حقيقت اذان براي نمازهاي يوميه مشروع است ، و فقهاي اسلام ، وقت آن را بعد از داخل شدن وقت نماز مي دانند ، ( 1 ) صبح كه برخي از فقهاي اهل تسنن آن را پيش از طلوع فجر جايز دانسته اند . و بدين جهت اذاني كه در مكه و مدينه قبل از طلوع فجر گفته مي شود ، بر اساس اين مبناي فقهي است . البته گرچه گفتن اذان اعلام را قبل از طلوع فجر جايز مي دانند ، ولي براي خواندن نماز صبح به آن اكتفا نكرده و بعد از داخل شدن وقت نماز صبح ، اذان ديگري نيز مي گويند و برخي از فقهاي آنان به اين معنا فتوا داده اند . ( 2 ) بايد توجه داشت كه اين حكم اختصاص به اهل تسنن ندارد ، بلكه برخي از فقهاي شيعه نيز اذان اعلام پيش از طلوع فجر را جايز مي دانند ؛ چنانكه در كتابهاي برخي از مراجع متأخر ، به آن فتوا داده شده ( 3 ) روايات شيعه نيز وارد گرديده است . ( 4 ) با توجه به آنچه گفته شد ، اين ابهام از ذهن زائران ايراني برطرف مي گردد كه چرا يك ساعت قبل از طلوع فجر در مسجد الحرام و مسجد النبي اذان مي گويند ؟ زيرا معلوم و واضح شد كه آنان اين كار را بر اساس يك حكم فقهي انجام مي دهند ، و ـ چنانكه گفته شد ـ اختصاص به فقه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ نووي ، الأذكار ، بيروت ، دارالعلوم الحديث ، ص 37 ، ابن رشد ، بداية المجتهد ، بيروت ، دار المعرفة ، ج 1 ، ص 107 . 2 ـ ابن رشد قرطبي ، بـداية المجتهد ، ص 107 . 3 ـ آية الله خويي ـ ره ـ منهاج الصالحين ، قم ، مدينة العلم ، ج 1 ، ص 151 . 4 ـ مجلسي ـ ره ـ بحارالأنوار ، بيروت ، الوفاء ، ج 81 ، ص 117 .
|
23 |
|
آنان ندارد ، بلكه در فتاواي فقهاي شيعه نيز به چشم مي خورد . و اما اين كه بسياري از حاجيان تصور مي كنند سه اذان گفته مي شود ، درست نيست ، بلكه دو تاي اولي اذان و سومي اقامه است . گواه اين مطلب ، اين است كه در سومي هر يك از فرازها را يك بار ، و پس از آنها جمله « قد قامت الصلاة » را كه فرازهاي ويژه اقامه است مي گويند . كلمات اذاناز جمله موارد اختلاف در اذان ، تفاوت تعداد فرازهاي آن است كه اهل تسنن جمله « حي علي خير العمل » را كه به معناي : « بشتاب به سوي بهترين عمل ( نماز ) » مي باشد را در اذان نمي گويند و به جاي آن در اذان صبح « الصلاة خيرٌ من النوم » « نماز بهتر از خواب است » را جايگزين مي كنند و اين از موارد مهم اختلاف ميان شيعه و اهل تسنن است . تاريخ حذف « حي علي خير العمل » از اذان ، به دوران خلافت خليفه دوم برمي گردد ، زيرا در زمان او جنگ و جهاد با كفار و دشمنان اسلام به اوج خود رسيده بود ، خليفه فكر كرد كه تكرار « حي علي خير العمل » پنج نوبت در شبانه روز با روح جهاد و مبارزه مسلمانان سازگار نيست ! و اگر اين روال ادامه يابد ممكن است رزمندگان اسلام جبهه جنگ را رها كرده به نماز بپردازند ، لذا دستور داد آن جمله را از اذان حذف نمايند ، چنانكه صدوق ـ ره ـ نقل مي كند كه « عكرمه » از « ابن عباس » پرسيد : چرا « حي علي خير العمل » از اذان حذف شده است ؟ ابن عباس گفت : عمر به اين كار دستور داد ، و خواست مردم تنها به نماز تكيه نكنند
|
24 |
|
و جهاد را رها نمايند . به اين جهت آن راحذف نمود ! ( 1 ) امام باقر ـ ع ـ نيز فرمود : جمله « حي علي خير العمل » در زمان رسول خدا ، و نيز در زمان ابوبكر و اوائل خلافت عمر گفته مي شد ، سپس عمر دستور حذف آن را داد ، وقتي علت آن را پرسيدند ، گفت : مردم عوام وقتي بشنوند كه نماز بهترين عمل است ، در جهاد سستي كرده و از رفتن به جبهه خودداري ميورزند . ( 2 ) و از امام چهارم نيز نقل شده است كه « حي علي خير العمل » در اذانِ نخستينِ اسلام بوده است ، ( 3 ) گاهي در اذان خود آن را مي گفته است . ( 4 ) برخي از دانشمندان اهل تسنن نيز نقل كرده اند كه اين جمله در زمان رسول خدا در اذان گفته مي شده و در زمان عمر از آن حذف گرديده است ، چنانكه « قوشجي » يكي از دانشمندان برجسته جهان تسنن نقل مي كند كه عمر مي گفت : « مردم ! سه چيز در زمان رسول خدا رايج و مورد عمل بود و من از آنها نهي مي كنم ، و آنها را حرام اعلام مي كنم ، و هر كس آنها را به جا آورد ، او را مجازات مي كنم ، و آن سه چيز عبارتند از : 1 ـ متــعه ( ازدواج موقت ) . 2 ـ روابط زناشويي دو همسر بين عمره تمتع و حج تمتع . 3 ـ گفتن « حي علي خير العمل » در اذان . ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مجلسي ، بحارالأنوار ، بيروت ، مؤسسه وفاء ، ج 81 ، ص 140 . 2 ـ مجلسي ، همان كتاب ، ص 160 . 3 ـ شوكاني ، نيل الأوطار ، قاهره ، دارالتراث ، ج 2 ، ص 38 و 83 . 4 ـ همان مأخذ . 5 ـ قوشجي ، شرح تجريد الأعتقاد ، ط قديم ، ص 484 ـ سيد شرف الدين ، النص و الأجتهاد ، ط 3 ، نجف الأشرف 1383 هـ . ق ، ص 224 . البته قوشجي پس از نقل قضيه ، اقدام خليفه را چنين توجيه مي كند كه وي اجتهاد كرده است . ولي مي دانيم كه اجتهاد در مقابل نص هرگز اعتبار ندارد .
|
25 |
|
« ابـوالقاسـم كوفي » ( متوفاي 352 هـ ق ) در باره چيزهايي كه عمر از اذان كاست يا به آن افزود ، مي نويسد : « چنانكه از روايات وارد شده از طريق شيعه معلوم مي شود ، جمله « حي علي خير العمل » در اذان عهد رسول خدا ـ ص ـ بوده است ، و عمر اين جمله را ـ به اين بهانه ـ از اذان حذف نمود تا مردم تنها بر نماز تكيه نكنند ، و جهاد را رها ننمايند و با اين توجيه اين فراز را از اذان و اقامه حذف نمود ، و پيروانش نيز پذيرفتند و از او پيروي كردند » . ( 1 ) ترديدي نيست كه اقدام خليفه در مورد تغيير اذان ، به نظر او يك اجتهاد بود ، و به پندار او اين عمل به صورت مقطعي به نفع اسلام بود ، ولي گذشته از اينكه در چنين موارد روشني كه دستور صريح آن را پيامبر اسلام داده است جاي اجتهاد نيست ، روش خليفه در ادوار بعدي هم كه ديگر مسأله جنگ مطرح نبود همچنان ادامه يافت ، چنانكه تا امروز نيز در تمام محافل تسنن ، اذان بدون « حي علي خير العمل » گفته مي شود ولي شيعيان در همان زمان هم چنين تغييري را نپسنديدند ، و اذان را به صورت نخستين آن مي گفتند و تا كنون نيز ميان آنان به هــمان شـكـل زمـــان پيامبر ـ ص ـ معمول است . الصلاة خير من النوماز جمله موارد اختلاف در اذان شيعه و سني جمله « الصلاة خير من
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابوالقاسم علي بن احمد الكوفي ، الأستغاثة ، ( بي تا ) ص 24 ـ 23 .
|
26 |
|
النوم » ( 1 ) در اذان صبح است ، اين جمله در اصطلاح فقها ، « تثويب » ( 2 ) ناميده مي شود ، و هر بامداد بر فراز مساجد مكه و مدينه در اذان گفته مي شود ، و حاجيان ايراني با شنيدن آن مي پرسند چرا در اذان به جاي « حي علي خير العمل » اين جمله را مي گويند ؟ بايد براي روشن شدن مطلب بگوييم : حذف « حي علي خير العمل » و اضافه كردن « الصلاة خير النوم » از يك جا سرچشمه گرفته و تاريخچه واحدي دارند كه از اين قرار است : مالك ( پيشواي فرقه مالكيه ) مي گويد : « براي من چنين نقل كرده اند : در زمان خلافت عمر مؤذن او براي گفتن اذان حاضر شد ، ولي او را خفته يافت ، خطاب به وي گفت : « الصلاة خير النوم » عمر وقتي اين جمله را شنيد ، پسنديد و دستور داد آن را در اذان صبح بگويند » . ( 3 ) و گويا از آن زمان ، مثل بسياري از فتاواي بدون دليل در ميان مسلمانان رايج گرديد و اكنون نيز فقهاي اهل تسنن چنين فتوا مي دهند ، ( 4 ) اتفاق نظر ندارند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ نماز از خواب بهتر است . 2 ـ تثويب در لغت به معناي بازگشت بعد از رفتن مي باشد ، و چون مؤذن ، پس از آنكه با گفتن « حي علي الصلاة » مسلمانان را ، به برگزاري نماز دعوت مي كند ، با گفتن « الصلاة خير من النوم » يا با جمله « الصلاة يرحمكم الله » مجدداً مردم را به اقامه نماز مي خواند ، از اين نظر « الصلاة خير . . . » را « تثويب » ناميده اند . به همين جهت برخي آن را چنين معنا كرده اند : اذان گفتن و پس از آن فراخواندن مجدد مردم براي نماز . 3 ـ مالك ، موطاء ، بيروت ، دارالفكر ، 1407 هـ . ق ، ج 1 ، ص 61 . 4 ـ الكويت ، وزارة الأوقاف و الشئون الأسلامية ، مـوسوعـة الفقهية ، 1407 هـ . ق ، ج 1 ، ص 150 .
|
27 |
|
چنانكه نقل شده است كه مردم كوفه به جاي « الصلاة خير من النوم » بين اذان و اقامه « حي علي الصلاة » و « حي علي الفلاح » را تكرار مي كردند ( 1 ) و اين تغيير لفظ شايد از اين جهت بوده است كه دليلي براي گفتن « الصلاة خير من النوم » وجود نداشته ، لذا بهتر اين ديده اند كه براي دعوت مجدد مردم به نماز از كلمات خود اذان استفاده كنند . در هر حال چون گفتن اين جمله فاقد دليل شرعي است ، شيعه و شافعي ( در برخي فتاوايش ) آن را بدعت دانسته اند ( 2 ) بدعت مي دانسته و از گفتن آن اكراه داشته است . نقل شده كه وي روزي در مسجد چون اين جمله را از مؤذني شنيد به عنوان اعتراض از مسجد خارج گشت . ( 3 ) با توجه به آنچه گفته شد ، اگر چه برخي فقهاي اهل سنت به جواز گفتن فراز ياد شده ، در اذان صبح فتوا داده اند ولي بسياري ديگر آن را جايز ندانسته اند و علت اختلاف نظر آنها اين است كه آيا اين جمله در زمان پيامبر گفته مي شده يا چنانكه گفته شد ، به دستور خليفه دوم جزء اذان قرار گرفته است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ لغت نامه دهخدا ، به نقل از كشاف اصطلاحات فنون . به همين معنا سيد مرتضي نيز در ناصريات تصريح كرده است . ( ضـمن جوامع الفقهية ، قم ، مكتبة النجفي ، ص 228 ) و ر . ك : الكويت ، وزارة الأوقاف و الشئون الاسلامية ، همان كتاب ، ط 2 ، ص 361 . و مجلسي ، بحارالأنوار ، بيروت ، دارالوفاء ، ج 81 ، ص 168 . 2 ـ شوكاني ، نيل الأوطار ، قاهره ، دارالتراث ، ج 2 ، ص 38 . 3 ـ محمد جواد مغنية ، الفقه علي مذاهب الخمسة ، ج 7 ، پاورقي ، به نقل از كتاب المغني ابن قدامه ، ج 1 ، ص 408 و شوكاني همان مدرك ، ص 38 .