بخش 3
آیا بسم#160;الله الرحمن الرحیم رادر نماز باید بلند خواند یا آهسته ؟ آمـین قنـوت دیدگاه شیعه و سنی پیرامون سلام آخر نماز جمع بین نمازها ؟
55 |
آيا
« بسم الله الرحمن الرحيم »
را در نماز بايد بلند خواند يا آهسته ؟
در نماز جماعتهايي كه در مكه و مدينه برپا مي شود صداي « بسم الله الرحمن الرحيم » امام جماعت از بلندگوهاي مسجدالحرام و مسجدالنبي و مساجد ديگر به گوش نمي رسد ! گاهي برخي از حجاج مي پرسند : چرا « بسم الله . . . » را نمي خوانند ؟ !
آيا « بسم الله . . . » جزء سوره است يا نه ؟
بايد توجه داشت كه اين موضوع نيز برخاسته از يك نظريه فقهي است و آن اين است كه : آيا « بسم الله الرحمن الرحيم » يكي از آيات سوره حمد است يا نه ؟ و به صورت كلّي آيا « بسم الله . . . » يكي از آيات هر سوره قرآن است يا نه ؟
56 |
در نتيجه ، هر كس معتقد است « بسم الله . . . » از آيات سوره حمد است ، قرائت آن را در نماز واجب مي داند . همچنين كسي كه آن را آيه اي از هر سوره مي داند ، طبعاً ـ چه در حمد و چه در غير حمد ـ فتوا به وجوب قرائت آن مي دهد . ( 1 )
براساس اين مطلب ، فقهاي فرقه مالكيه ، چون « بسم الله . . . » را جزء سوره نمي دانند ، فتوا داده اند كه نه در نمازهاي « جهريه » ( نمازهايي كه بايد بلند خوانده شود ) خوانده مي شود و نه در « اخفاتيّه » ( نمازهايي كه بايد آهسته خوانده شود ) . ( 2 ) « شافعيّه » اتفاق نظر دارند كه « بسم الله » جزء همه سوره هاي قرآن است و بايد خوانده شود . ( 3 )
اما فقهاي شيعه ، براساس روايات امامان معصوم ، ( 4 ) « بسم الله . . . » جزء همه سوره هاي قرآن ـ جز سوره برائت ـ است . ( 5 ) فتوا داده اند كه اگر كسي « حمد » يا سوره بعد از « حمد » را بدون « بسم الله . . . » بخواند ، حمد و سوره كامل نخوانده است ، و اين مطلبي است كه هم فقهاي گذشته شيعه آن را مطرح كرده اند ، ( 6 )
« امام خميني » ـ رضوان الله عليه ـ در « تحريرالوسيله » چنين فتوا داده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابن رشد قرطبي ، بداية المجتهد ، بيروت ، دارلمعرفة ، ج 1 ، ص 125 .
2 ـ همان مأخذ .
3 ـ فخر رازي ، تفسير مفاتيح الغيب ، بيروت ، ط 3 ، داراحياء التراث العربي ، ج 1 ، ص 205 .
4 ـ مجلسي ، بحارالأنوار ، بيروت ، مؤسسه وفاء ، ج 82 ، ص 75 ـ 74 . شيخ حر عاملي ، وسائل الشيعة ، تهران ، دارالكتب الإسلاميه ، ج 4 ، ص 745 .
5 ـ سيد كاظم يزدي ، عروة الوثقي ، تهران ، دارالكتب الأسلاميه ، ص220 ، مسئله 9 .
6 ـ سيد مرتضي ، شرح الجمل العلم و العمل ، تصحيح مدير شانه چي ، چاپ دانشگاه مشهد ، ص .
57 |
است : « بسم الله . . . » جزء هر يك از سوره هاي قرآن است ، ـ جز سوره برائت ـ ( 1 )
فتاواي فقها در باره بلند خواندن بسم الله . . .
آنچه گفته شد در باره اصل جزء بودن « بسم الله . . . » در حمد و سوره هاي ديگر قرآن است ، اما در مورد بلند يا آهسته خواندن آن در نماز ، « ابوحنيفه » و « احمد حنبل » فتوا داده اند كه : بايد در هر نمازي آهسته خوانده شود . ( 2 ) « شافعي » معتقد است بايد در نمازهاي « جهريه » با صداي بلند ، و در نمازهاي « اخفاتيّه » آهسته خوانده شود . ( 3 )
اما فقهاي شيعه فتوا داده اند كه : بلند خواندن « بسم الله » در نمازهاي « جهريّه » واجب ، و در نمازهاي « اخفاتيه » مستحب است . ( 4 )
اهميّت بلند خواندن بسم الله . . .
مسأله بلند خواند « بسم الله » در نماز ، از نظر فقه شيعه نه تنها يك مسأله فقهي است ، بلكه از روايات پيشوايان معصوم استفاده مي شود كه چون حكومتهاي وقت ، نوعاً از آهسته خواندن « بسم الله . . . » جانبداري مي كردند ، امامان بشدّت با آن مخالفت ميورزيدند ، و بقدري در اين زمينه پافشاري مي كردند كه مسأله ، كم كم رنگ « سياسي » به خود گرفت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ تحريرالوسيله ، انتشارات اسلامي ، 1363 ، ج 1 ، ص 149 .
2 ـ ابن رشد ، بداية المجتهد ، بيروت ، دارالمعرفة ، ج 9 ، ص 125 .
3 ـ همان مأخذ .
4 ـ سيدكاظم يزدي ، عروة الوثقي ، تهران ، دارالكتب الأسلامية ، ص221 ، مسئله21 .
58 |
چنانكه نقل شده است كه : روزي علي ـ عليه السلام ـ در حضور جمعي از اهل بيت و ياران خاصّ خود خطبه اي خواند ، و ضمن آن ، پس از بــرشمردن تحريفها و دگرگونيهايي كه زمامداران پيشين ـ دانسته و آگاهانه ـ در احكام اسلام به وجود آورده بودند ، اظهار نگراني كرد كه : اگر من بخواهم امت اسلامي را به زمان رسول خدا برگردانم و آنان را وادار به اجراي صورت درست اين احكام كنم ، سپاهيان من از اطرافم پراكنده مي شوند ، و جز تعداد اندكي از شيعيان و كساني كه موقعيت و فضيلت مرا مي شناسند ، و امامتم را قبول دارند ، كسي با من نمي ماند . امام در اين خطبه يكي از احكام تحريف شده را بلند خواندن « بسم الله . . . » معرفي كرد . ( 1 )
اين بيان امام نشان مي دهد كه بلند خواندن « بسم الله . . . » بر اثر فشار زمامداران قبلي ، چنان به دست فراموشي سپرده شده بوده كه عامه مردم حاضر نبودند آن راحتي از شخصيت والايي چون علي ـ عليه السلام ـ بپذيرند !
اين مسأله به قدري اهميت داشت كه از طرف امامان معصوم بعد از عـلي ـ ع ـ هـم مـورد تأكـيد واقـع شـده است ، چنــانـكه « امام رضا » ـ عليه السلام ـ آن را به مأمون عباسي توصيه نموده ، مي فرمايد : جهر « بسم الله . . . » در همه نمازها سنت است . ( 2 )
« امام عسكري » ـ ع ـ نيز آن را يكي از نشانه هاي پنجگانه مؤمن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كليني ، الروضة من الكافي ، ط 2 ، تهران ، 1389 هـ . ق ، دارالكتب الإسلامية ، ص 63 ـ 58 .
2 ـ شيخ حرّعاملي ، وسائل الشيعه ، تهران ، دارالكتب الإسلاميه ، ج4 ، ح6 ، ص758 .
59 |
شمرده است . ( 1 )
سير تاريخي مسأله
بررسي سير تاريخي اين مسأله نشان مي دهد كه زمامداران وقت ، اصرار زياد داشتند كه بر خلاف تأكيد فراوان پيشوايان اهل بيت ، آهسته خواندن « بسم الله . . . » را به هر قيمتي كه هست تثبيت كنند ، از اين نظر ، گاهي پيشوايان معصوم ، از روي تقيه آهسته مي خواندند و پيروان خود را نيز به آن دعوت مي كردند بطوري كه مرحوم « شيخ حرّ عاملي » در كتاب « وسائل الشيعه » بابي تحت عنوان : « جايز بودن ترك بسم الله . . . » و نيز « جايز بودن آهسته خواندن آن از روي تقيه » باز كرده است ، ( 2 ) مي دهد كه فشار و اصرار از طرف حكومتهاي وقت ، به قدري شديد بوده كه امامان ، تقيه را تجويز نموده اند .
اين بحث را با نقل سخني از « فخر رازي » يكي از بزرگترين مفسران اهل سنت به پايان مي بريم ، وي در اين زمينه بحث گسترده اي دارد و اقوال و فتاواي اهل سنت را نقد و بررسي مي كند و از نظريه جزء بودن « بسم الله . . . » و بلند خواندن آن در نماز جانبداري مي كند و مي گويد :
مذهب فقهي « علي » ـ عليه السلام ـ بلند خواندن بسم الله در تمام نمازهاي ، « اخفاتـيّه » و « جهريه » بوده و در تمام عمر به اين مذهب و روش ثابت مانده است . حقانيت مذهب فقهي علي ـ ع ـ در ذهنم قوي و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ شيخ حرّ عاملي ، همان كتاب ، ج 5 ، باب 56 ( المزار و ما يناسبه ) ، ح 1 ، ص373 .
2 ـ وسائل الشيعه ، تهران ، دارالكتب الإسلامية ، ج 4 ، ص 747 ، باب 12 .
60 |
در انديشه و عقلم استوار و پايدار است ، و هرگز به وسيله گفتار مخالفان او ، زايل نمي گردد ، و اگر در هر چيزي ترديد كنيم ، در اين مطلب شكي نداريم كه اگر در انتخاب سخنان بعضي از فقها يا سخنان علي تعارض واقع شود ، ترجيح با سخنان علي ـ ع ـ است .
بدين سان فخر رازي با گزينش و برتري دادن نظريه فقهي علي ـ ع ـ در اين مسأله ، فتواي فقهاي آن عصر را رد مي كند ، و در مورد ريشه تاريخي و سياسي آهسته خواندن « بسم الله . . . » چنين اضافه مي كند :
اينكه حكومت بني اميه در جلوگيري از بلند خواندن « بسم الله . . . » مبالغه و زيـاده روي مـي كـردنـد ، تـلاشـي در جهـت نـابودسازي آثـار علي ـ عليه السلام ـ بوده است ! .
فخر رازي آنگاه مي نويسد : « شافعي » نقل كرده است كه سالي معاويه به مدينه آمد و با مردم نماز جماعت گزارد اما « بسم الله . . . » نگفت ، و هنگام ركوع و سجود « الله اكبر » نگفت ، وقتي سلام آخر را گفت ، مهاجران و انصار گفتند : اي معاويه ! از نماز ما دزديدي ! « بسم الله . . . » كجا رفت ؟ ! تكبير هنگام سجده چه شد ؟ ! معاويه ناگزير نماز را مجدداً با « بسم الله . . . » و تكبير خواند . به گفته « شافعي » چون معاويه خليفه اي نيرومند بوده است ، اگر بلند خواندن « بسم الله . . . » از نظر صحابه ـ مهاجران و انصار ـ مسلّم و قطعي نبود ، توان اظهار و اعتراض به معاويه را نداشتند . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ فخر رازي ، تفسير مفاتيح الغيب ، بيروت ، ط 3 ، داراحياء التراث العربي ، ج 1 ، ص 206 ـ 204 .
61 |
آمـين
فقهاي اهل سنت فتوا داده اند كه آمين گفتن بعد از قرائت حمد ، براي كسي كه نماز را فرادي مي خواند ، هم در نماز جهريه و هم در نماز اخفاتيه مستحب است . و نيز در نماز جماعت ، براي مأموم و امام در نماز اخفاتيه ، و براي مأموم در نماز جهريه مستحب مي باشد . ( 1 )
در هر حال فقهاي مذاهب چهارگانه اتفاق دارند بر اين كه اگر مأموم در نماز جماعت ، قرائت امام را بشنود ، مستحب است بعد از اتمام قرائت آمين بگويد . ( 2 )
اما اين كه آمين را بايد آهسته گفت يا بلند ، همه فقهاي اهل سنت فتوا داده اند كه در نمازهاي اخفاتيه ( ظهر و عصر ) بايد آهسته گفته شود . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ الموسوعة الفقهية ، وزارة الأوقاف و الشئون الأسلاميه ، الكويت ، جزء اول ص111 .
2 ـ همان مدرك ، ص 112 .
3 ـ همان مدرك .
62 |
( چنانكه در مساجد مكه و مدينه در نماز ظهر و عصر صداي آمين به گوش نمي رسد . )
ولي در نمازهاي جهريه ( مغرب ، عشاء و صبح ) به فتواي فقهاي مذهب « شافعيه » و « حنبليه » مستحب است با صداي بلند گفته شود . ( 1 )
از آنجا كه امام جماعتهاي مساجد كشور عربستان نوعاً پيرو مذهب حنبلي هستند ، بر اساس اين فتوا آمين را با صداي بلند مي گويند ، مأمومين نيز از آنان تبعيت مي كنند .
* * *
از نظر فقه شيعه ، گفتن « آمين » پس از قرائت « حمد » حرام و موجب بطلان نماز است زيرا اين كلمه خارج از كلمات نماز ، و از كلام بشر است . در اين مسأله فرقي بين نماز فرادي و نيز بين امام و مأموم نيست . ( 2 )
بنا بر اين شيعيان نبايد اين كلمه را ـ هر چند در نماز جماعت ـ بگويند . و از اين نظر نبايد نگراني داشته باشند ، زيرا ـ چنانكه گفتيم ـ فقهاي اهل سنت گفتن اين كلمه را مستحب مي دانند بنابر اين ترك آن ، از نظر اين فقها بي اشكال است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ همان مدرك ، ص 113 . و دروس و فتاوي في الحرم المكّي ، محمد بن صالح عثيمين ، ط دوم ، رياض ، بيروت ، 1411 هـ . ق . ص 108 ( السنة الجهر بالتأمين علي الفاتحة ) .
2 ـ شيخ محمد جواد مغنيه ، الفقه علي المذاهب الخمسة ، ص 110 ، سيد كاظم يزدي ، العروة الوثقي ( مبطلات نماز ) ، ص 250 ، مسأله 10 .
63 |
قنوت
« قنوت » در لغت به معناي « طاعت » است و در اصطلاح فقها عبارت است از « دعا » در اثناي نمازهاي يوميه بعد از قرائت و قبل از ركوع ركعت دوم .
فقهاي شيعه بر اساس روايات منقول از امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ فتوا داده اند كه قنوت در همه نمازهاي واجب ، مستحب است ( 1 ) و اگر كسي آن را از روي عمد يا سهو ترك كند ، نمازش صحيح است ، و همچنين اگر كسي در نمازهاي جماعت مكه و مدينه شركت كرد و قنوت خوانده نشد ، اشكالي ندارد ، زيرا فقط يك مستحب ترك شده است .
قنوت از نظر اهل سنت
هيچ كدام از فقهاي اهل سنت ، قنوت را واجب ندانسته اند ، اما در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ امام خميني ـ ره ـ ، تحرير الوسيله ، قم ، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين ، ج 1 ، ص 165 ؛ بحارالانوار ، ج 82 ، ص 208 .
64 |
مورد جايز و مستحب بودن آن ، اختلاف نظر شديد و فتاواي گوناگون دارند ، ( 1 ) فتاواي آنان را در سه مورد خلاصه مي كنيم :
1 ـ قنوت در نماز صبح : « ابو حنيفه » قنوت را نه تنها در نماز صبح بلكه در هيچ يك از نمازها ـ جز نماز وتر ـ جايز نمي داند . فرقه « مالكي » و « شافعي » آن را در نماز صبح مستحب مي دانند ( 2 ) از نظر « شافعي » استحباب مؤكد است ، بطوري كه ـ طبق فتواي وي ـ گر چه ترك قنوت ، نماز را باطل نمي كند ، اما براي ترك آن ، چه سهواً و چه عمداً ، بايد سجده سهو بجا آورد ( 3 ) صبح قنوت مي گيرند ، بر اساس اين فتواي فقهي است .
2 ـدر هيچ يك از نمازهاي يوميه ، چه بلايي نازل شده باشد و چه نشده باشد ، قنوت جايز نيست . ( 4 )
3 ـقنوت عندالنازله : فتواي مشهور از شافعي ، اين است كه : در صورت نزول بلا يا بروز هر مشكلي براي مسلمانان ، قنوت در غير نماز صبح جايز است ( 5 ) نزول بلا ، فقط در نماز صبح جايز است ( 6 ) ديگر از فقها گفته اند : قنوت هنگام نزول بلا ، در همه نمازها جايز است و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابن رشد قرطبي ، بداية المجتهد ، بيروت ، دارالوفاء ، ص 132 ـ 133 .
2 ـ همان .
3 ـ نووي ، الاذكار ، بيروت ، دارالوفاء ، ص 57 .
4 ـ شوكاني ، نيل الاوطار ، بيروت ، دارالتراث ، ص 345 .
5 ـ نووي ، مدرك سابق ، ص 57 .
6 ـ شوكاني ، نيل الاوطار ، ص 346 .
65 |
اختصاص به نماز معيني ندارد . ( 1 )
اين فتوا از اين نظر به قنوت « عندالنازله » معروف شده است كه طبق نقل مورخان ، پيامبر اسلام ـ ص ـ گروهي از مسلمانان را براي دعوت قبيله « بني سليم » به اسلام ، نزد آنان فرستاد ، ولي آنان مبلغان اسلام را ناجوانمردانه كشتند ( 2 ) صبح ، ظهر ، عصر ، مغرب ، و عشا قنوت مي گرفت و آنان را لعن و نفرين مي كرد . ( 3 )
« محمد بن سعد » مي نويسد : در يك شب خبر شهداي « بئر معونه » و شهداي « رجيع » ( 4 ) فاجعه سوگوار و داغدار شد و در قنوت نماز دعا مي كرد كه : خدايا ! از طايفه هاي : « بني لحيان » ، « عضل » ، « قاره » ، « زغب » ، « رعل » ، « ذكوان » ، و « عُصَيَّه » را كه فرمان خدا و رسول را نبرده اند ، انتقام بگير ، و آنان را به قحطي سختي گرفتار ساز . خدايا ! « بني عامر » را هدايت فرما ، و از « عامر بن طفيل » خون ما را بگير . ( 5 )
بعد از آن ، مسلمانان از اين روش پيامبر پيروي مي كردند و هنگام نزول بلا يا بروز گرفتاري و مشكل بزرگ براي مسلمانان ، در نماز قنوت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ همان .
2 ـ در ميان مورخان ، اين حادثه بنام فاجعه « بئر معونه » معروف است .
3 ـ شوكاني ، نيل الاوطار ، قاهره ، مكتبة دارالتراث ، ج 1 ، ص 350 .
4 ـ « رجيع » نام محلي بود كه پيش از حادثه بئر معونه ، گروهي ديگر از ياران پيامبر به دست مشركان به شهادت رسيدند .
5 ـ الطبقات الكبري ، بيروت ، دار صادر ، ج 2 ، ص 53 ؛ دكتر آيتي ، محمد ابراهيم ، تاريخ پيامبر اسلام ، چ 2 ، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1361 ، ص332 .
66 |
مي گرفتند و طي آن براي پيروزي و رفع گرفتاري مسلمانان دعا ، و بر دشمنان اسلام لعن و نفرين مي كردند .
بر اساس همين روش بود كه در موسم حج سال 1371 شمسي ، به مناسبت كشتار بي رحمانه مسلمانان « بوسني و هرزگوين » توسط صرب هاي جنايتكار ، امام جماعتهاي مكه و مدينه قنوت مي گرفتند و براي مسلمانان دعا و بر صرب ها نفرين مي نمودند .
آنچه گفتيم بر اساس نظريه فقهي مقبول از نظر اهل سنت است . اما در فقه شيعه ، گرچه قنوتي به اين عنوان ( قنوت عندالنازله ) مطرح نشده است ، ولي فقهاي شيعه ، نفرين بر دشمنان و بردن نام آنها را هنگام نماز جايز مي دانند . ( 1 )
دعاي قنوت
خواندن هيچ دعايي در قنوت واجب نمي باشد ، ولي دعاهاي مختلفي نقل شده است كه خواندن آنها در قنوت مستحب است و افضل از همه آنها « كلمات فرج » است . يعني : « لااله الاّ الله الحليم الكريم ، لااله الاّ الله العلي العظيم . . . » ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ سيد محمد كاظم يزدي ، العروة الوثقي ، ( فصل القنوت ) ، ص 242 .
2 ـ خدايا ! مرا با كساني كه هدايت نموده اي ، هدايت فرما ، و با كساني كه تندرستي به آنان عطا كرده اي ، عافيت عنايت كن ، و مرا جزء دوستانت قرار بده ، و آنچه بر من عطا كردي ، با بركت قرار بده ، و از خطر قضا و مقدراتت ، محفوظم دار چه بر آنكه تو بر همه حكم مي راني و كسي بر تو حكمروايي ندارد . آنكس كه او را دوست بداري ، خوار و ذليل نمي گردد ، خدايا ! تو پروردگار والامقام و بزرگواري .
67 |
از طريق اهل سنت نقل شده است كه « امام حسن مجتيي » ـ ع ـ مي فرمود : جدم پيامبر ، اين دعا را به من ياد داد تا در نماز « وتر » بخوانم :
« اللهم اهدني فمن هديت ، و عافني فمن عافيت ، و تَوَّلَني فيمن تَوَّليْتَ ، و بارك لي فيما اعطيت ، وقِني شَرَّ ما قضيت ، فانك تقضي و لايُقْضَي
عليك و انه لا يذّلُ من و اليت ، تباركت ربنا و تعاليت » . ( 1 )
اين دعا را حجاج كشورهاي مختلف در قنوت نماز در مراسم حج مي خوانند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ نووي ، الاذكار ، بيروت ، دارالعلوم الحديثة ، ص 58 ـ 57 .
69 |
ديدگاه شيعه و سني پيرامون
سلام آخر نماز
سلام آخر نماز ، از مواردي است كه بين فقهاي شيعه و مفتيان اهل سنت ، هم از نظر « الفاظ » ، و هم از نظر « دفعات سلام » ، مورد اختلاف است و نشانه هاي اين اختلاف فقهي ، در مراسم حج زماني كه پيروان تمام گروههاي اسلامي در نماز جماعت شركت مي كنند ـ به چشم مي خورد ، كه امام جماعت در پايان نماز ، دو سلام مي گويد . صورت خود را در اولي به جانب راست و در دومي به سمت چپ متوجه مي كند و كلمه « و بركاته » را پس از سلام نمي گويد .
از اين نظر لازم است با فتاواي فقهاي دو مذهب در اين زمينه آشنا شويم :
اكثر فقهاي اهل سنت ـ جز ابوحنيفه ـ سلام آخر نماز را واجب دانسته و اتمام نماز را موقوف به گفتن آن مي دانند . به فتواي اين گروه ،
70 |
گفتن سلام آخر ، در نماز جماعت ، براي هر يك از امام و مأموم يكبار واجب است و در اين مورد استناد مي كنند به حديث منقول از علي ـ ع ـ كه فرمود : « تحليلها التسليم » يعني با گفتن سلام ، نماز تمام مي شود و آنچه در حال نماز حرام بود ، حلال مي گردد .
« مالك » ( پيشواي فرقه مالكي ) مي گويد : در نماز جماعت بايد مأموم دو بار و امام يكبار سلام بگويد . ( 1 ) اهل سنت اين است كه : نمازگزار دو سلام مي گويد : در اولي صورت را به جانب راست و در دومي به جانب چپ متوجه مي كند ، سلام اول ، واجب و موجب اتمام نماز است و دومي مستحب مي باشد . ( 2 ) مدينه ملاحظه مي شود كه در پايان نماز دو سلام به دو طرف مي دهند ، بر اساس همين فتواست . و چنانكه گفتيم اهل سنت در سلام ، فقط « السلام عليكم و رحمة الله » مي گويند و گفتن « و بركاته » را مستحب نمي دانند . ( 3 )
ديدگاه فقهاي شيعه
سلام آخر ، از نظر فقهاي شيعه نيز از واجبات نماز است و تمام شدن نماز و حلال شدن چيزهايي كه در حال نماز حرام است ، موقوف به گفتن اين سلام است . البته براي هر يك از امام و مأموم يكبار بيشتر واجب نيست . ( 4 )
به فتواي فقهاي شيعه ، مستحب است كه نمازگزار ـ چه در نماز فرادي و چه در جماعت ـ هنگام سلام آخر ، با گوشه چشم به سمت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابن رشد قرطبي ، بداية المجتهد ، ط 9 ، بيروت ، دارالمعرفة ، 1409 هـ . ق ، ج1 ، ص 131 .
2 ـ نووي ، الاذكار ، بيروت ، دارالعلوم الحديثة ، ص 66 .
3 ـ نووي ، همان كتاب ، ص 65 .
4 ـ امام خميني ـ ره ـ ، تحريرالوسيله ، قم ، مؤسسه النشر الاسلامي ( التابعة ) لجماعة المدرسين ، 1404 هـ . ق ، ج 1 ، ص 163 .
71 |
راست اشاره كند ، بگونه اي كه روي از قبله برنگرداند ، و اگر در نماز جماعت كسي در سمت چپ اوست ، مستحب است سلامي هم با اشاره به سمت چپ كنند . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ سيدكاظم يزدي ـ ره ـ ، العروة الوثقي ، تهران ، دارالكتب الاسلامية ، ص 240 .
73 |
جمع بين نمازها ؟
اوقات نمازهاي واجب پنجگانه از مسائلي است كه بين فقهاي شيعه و اهل سنت مورد اختلاف بوده و اين نيز چون موارد گذشته ، از يك اختلاف فقهي سرچشمه گرفته است ، برخي از فقهاي اهل سنت رعايت اوقات فضيلت ( اوّل وقت ) نماز را واجب دانسته اند ، بر اساس اين فتوا بايد هر يك از نمازهاي ظهر ، عصر ، مغرب و عشا جداگانه ( در وقت خود ) خوانده شود ولي فقهاي شيعه جدا خواندن نمازها را مستحب ، و با هم خواندن آنها را جايز مي دانند . ( 1 )
فتاواي اهل سنّت
فقهاي اهل سنت در مورد اوقات نمازهاي يوميه ، دو نظر دارند :
1 ـ گروهي خواندن نماز ـ در حال اختيار و بدون عذر ـ در اوقات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ سيدكاظم يزدي ـ ره ـ ، العروة الوثقي ، تهران ، دارالكتب الاسلامية ، ص174 ـ 173 ، مسأله 7 .
74 |
معين ( پنج وقت ) را واجب شمرده ، جمع بين آنها را جايز نمي دانند . ( 1 )
ولي اگر كسي به علت عذري ، مانند سفر و باران ، نماز را از وقت معين به تأخير اندازد ، به فتواي اين گروه ، اشكال ندارد . چنانكه با هم نماز خواندن نماز ظهر و عصر در روز نهم ذيحجه در « عرفات » و نيز جمع بين مغرب و عشا در شب دهم ذيحجه در « مشعرالحرام » را جايز مي دانند . ( 2 )
2 ـ گروهي ديگر از فقها مانند : اشهب ( از فقهاي مالكيه ) ، ابن منذر ( از فقهاي شافعيه ) ، ابن سيرين و ابن شبرمه جمع بين نماز « ظهر ـ عصر » و « مغرب ـ عشاء » را ـ در حال اختيار و بدون عذر ـ جايز مي دانند مشروط بر اين كه به صورت عادت درنيايد ، به طوري كه هميشه با هم خوانده شوند . ( 3 )
اين فتوا به روشني نسان مي دهد كه از نظر فقهاي ياد شده ، جمع خواندن اين نمازها بدون عذر هم جايز است . چنانكه « ابن منذر » تصريح كرده است كه جمع خواندن در « حضر » بدون اين كه ترس ، باران يا بيماري در كار باشد ، جايز است .
همچنين « ابن منذر » مي گويد : گروهي از « اهل حديث » نيز چنين فتوا داده اند ، زيرا حديثي از « ابن عباس » نقل شده است ، حاكي از اين كه پيامبر اسلام ( ص ) بدون اين كه ترس يا باراني وجود داشته باشد ، نماز ظهر ـ عصر و مغرب ـ عشاء را در مدينه ( در حضر ) با هم خواند . وقتي علت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وزارة الاوقات و الشئون الاسلامية ، الكويت ، الموسوعة الفقهيه ، ط 2 ، 1406 ، ج7 ، ص 187 بن باز و عثيمين فتاوي هيئة كبار العلماء ، قاهرة ، التراث الاسلامي ، ج1 ، ص 198 و 220 .
2 ـ همان .
3 ـ همان ، ج 15 ، ص 292 .
75 |
آن را از ابن عباس پرسيدند ، گفت : « به اين خاطر بود كه براي امت اسلامي عسر و حرج نباشد » .
همچنين رواياتي نقل شده كه نشان مي دهد كه گروهي از صحابه و تابعين ، بدون عذر ، جمع بين دو نماز مي كردند . ( 1 )
گويابه همين دليل است كه اكثر فقهاي شافعي ، اول وقت نماز ظهر را « وقت فضيلت » و بقيه را « وقت اختياري » مي دانند . ( 2 ) و چنانكه گفتيم « اشهب » كه از فقهاي مالكي است ، جمع بين دو نماز را در حال جايز مي دانسته ، كه از فقهاي مالكي است ، جمع بين دو نماز را در هر حال جايز مي دانسته ، و بنا به نقلي « مالك » تنها ، جمع بين نماز مغرب و عشا را بي اشكال مي دانسته است . ( 3 )
احاديث حاكي از جواز جمع بين نمازها
نكته قابل توجه اين است كه تعداد فقهاي طرفدار « جمع بين نمازها » بسيار زياد است و برخي از آنان همچون احمد الصدوق العماري به حدي در اين فتوا مصرّ است كه در اين باره كتابي نگاشته است . ( 4 ) مدرك و مستند فتاواي اين گروه ـ چنانكه اشاره كرديم ـ رواياتي است كه در كتب اهل سنت آمده و حاكي از اين است كه پيامبر در حال اختيار و بدون عذر ( باران ، سفر و . . . ) بين نمازها جمع نموده است ، كه به نقل چهار روايت از آنها بسنده مي كنيم :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ همان ، ج 7 ، ص 173 .
2 ـ همان ، ج 15 ، ص 292 .
3 ـ ابن رشد ، بداية المجتهد ، بيروت ، دارالمعرفه ، 9 ، 14 ، ج1 ، ص 173 .
4 ـ شيخ احمد الصديق الغماري ، ازاله الخطر ممن جمع بين الصلاتين في الحضر ، به نقل از الفقه علي مذاهب الخمسة مغنيه ، ص 79 . .
76 |
1 ـ « مالك » ( پيشواي فرقه مالكي ) نقل مي كند كه : پيامبر در حضر بين دو نماز جمع نمود . ( 1 )
2 ـ « احمد حنبل » از ابن عباس نقل مي كند كه : پيامبر ، نماز ظهر ـ عصر و مغرب ـ عشا را با هم خواند ، بدون اين كه سفر يا ترس در ميان باشد . از ابن عباس پرسيدند : چرا با هم خواند ؟ گفت : تا امت به سختي و مشقت گرفتار نشود . ( 2 ) ( اين همان حديثي است كه گفتيم « اهل حديث » به آن استناد مي كننند ) .
3 ـ « احمد حنبل » از ابن عباس نقل مي كند كه : با رسول خدا ( ص ) هشت ركعت ( ظهر و عصر ) و هفت ركعت ( مغرب و عشا ) را با هم خوانديم . ( 3 )
4 ـ باز « احمد حنبل » از ابن عباس نقل مي كند كه : رسول خدا ( ص ) در مدينه ( بدون اين كه مسافر باشد ) بين نماز ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا جمع نمود . ( 4 )
در اين باره رواياتي از طريق شيعه نيز نقل شده است : چنانكه « زاراه » از امام صادق ( ع ) نقل مي كند كه فرمود : پيامبر ( ص ) بدون اين كه علتي ( مانند باران و ترس ) در ميان باشد ، نماز ظهر و عصر را بعد از فرا رسيدن ظهر ، با جماعت خواند . ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وزارة الاوقاف والشئون الاسلاميه ، الكويت ، ط 2 ، 1406 ، ج 7 ، ص 173 .
2 ـ احمد حنبل ، مسند ، بيروت ( بي تا ) دارالصادر ، ج 1 ، ص 283 ـ 221 .
3 ـ همان .
4 ـ همان .
5 ـ شيخ حر عاملي ، وسائل الشيعه ، تهران ، دارالكتب الاسلاميه ، ج3 ، ب3 ، ( مواقيت الصلاة ) ، ج6 .
77 |
فضيلت نماز در اول وقت ، از ديدگاه امامان شيعه
بايد توجه نمود كه اگرچه فقهاي شيعه ، بر اساس روايات رسيده از پيامبر و امامان ، فتوا به جواز جمع داده اند ، ولي گزاردن نماز در وقت فضيلت را افضل مي دانند و روي آن تكيه مي كنند . و ما به مناسبت بحث ، نمونه هايي از احاديث رسيده از امامان ـ عليهم السلام ـ را نقل مي كنيم تا برادران مسلمان به نمزا اول وقت ، عنايت بيشري داشته باشند :
1 ـ امام صادق ـ عليه السلام ـ : هر نمازي دو وقت دارد و اول آن بهتر است و روا نيست كه بدون عذر آخرين وقت را برگزيند .
2 ـ محمد بن مسلم : از امام صادق ( ع ) شنيدم مي فرمود : چون وقت نماز مي شود درهاي آسمان براي بالا رفتن اعمال گشوده مي شود و دوست ندارم عملي پيش از عمل من صعود كند ، و در نامه عمل كسي قبل از نامه عمل من چيزي نوشته شود .
3 ـ امام صادق ( ع ) : جبرئيل به رسول خدا گفت : افضل اوقات ، اول وقت است .
4 ـ زراره از امام باقر ( ع ) پرسيد : آيا اول وقت افضل است يا وسط يا آخر آن ؟
امام فرمود : اول آن ، زيرا كه رسول خدا فرمود : خداوند كار خيري را دوست دارد كه زودتر انجام شود .
5 ـ امام صادق ( ع ) : برتري اول وقت بر آخر وقت مانند برتري آخرت بر دنيا است .
6 ـ از امام صادق ( ع ) معناي آيه : ( فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَن
78 |
صَلاَتِهِمْ سَاهُونَ ) ( 1 ) را پرسيدند ، حضرت فرمود : مقصود كساني هستند كه نماز را بدون عذر به تأخير مي اندازند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مطففين ، 1 و 2 .