منفعت کسب
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
|
|
|
||
١- منفعت كسب ١٧٥٢ هرگاه انسان از تجارت يا صنعتيا كسبهاي ديگر مالي به دست آورد،اگرچه مثلا نماز و روزه ميتي را به جا آورد و از اجرت آن مالي تهيه كند، چنانچه از مخارج سال خود و عيالاتش زياد بيايد، بايد خمس، يعني پنجيك آن را به دستوري كه بعدا گفته خواهد شد بدهد. ١٧٥٣ اگر غير از كسب، مالي به دست آورد، مثلا چيزي به او ببخشند، واجب نيستخمس آن را بدهد، اگر چه احتياط مستحب آن است كه اگر از مخارج سالش زياد بيايد، خمس آن را هم بدهد. ١٧٥٤ مهري كه زن ميگيرد خمس ندارد. و همچنين است ارثي كه به انسان ميرسد. ولي اگر مثلا خويشاوند دوري داشته باشد و نداند چنين خويشي دارد، احتياط مستحب آن است كه خمس ارثي را كه از او ميبرد، اگر از مخارج سالش زياد بيايد بدهد. ١٧٥٥ اگر مالي به ارث به او برسد، و بداند كسي كه اين مال از او به ارث رسيده خمس آن را نداده، بايد خمس آن را بدهد. و نيز اگر در خود آن مال خمس نباشد ولي انسان بداند كسي كه آن مال از او به ارث رسيده، خمس بدهكار است،بايد خمس را از مال او بدهد. ١٧٥٦ اگر به واسطه قناعت كردن چيزي از مخارج سال انسان زياد بيايد، بايد خمس آن را بدهد. ١٧٥٧ كسي كه ديگري مخارج او را ميدهد، بايد خمس تمام مالي را كه به دست ميآورد بدهد، ولي اگر مقداري از آن را خرج زيارت و مانند آن كرده باشد، فقط بايد خمس باقي مانده را بدهد. ١٧٥٨ اگر ملكي را بر افراد معيني، مثلا بر اولاد خود وقف نمايد، چنانچه در آن ملك زراعت و درختكاري كنند و از آن چيزي به دست آورند و از مخارج سال آنان زياد بيايد، بايد خمس آن را بدهند. ١٧٥٩ اگر مالي را كه فقير بابتخمس و زكات و صدقه مستحبي گرفته، از مخارج سالش زياد بيايد، واجب نيستخمس آن را بدهد. ولي اگر از مالي كه به او دادهاند منفعتي ببرد، مثلا از درختي كه بابتخمس به او دادهاند ميوهاي به دست آورد، چنانچه درخت را براي منفعت بردن و كسب نگه داشته باشد، بايد خمس مقداري كه از مخارج سالش زياد ميآيد بدهد. ١٧٦٠ اگر با عين پول خمس نداده جنسي را بخرد، يعني به فروشنده بگويد اين جنس را به اين پول ميخرم، يا در وقتخريدن قصدش اين باشد كه از پول خمس نداده عوض آن را بدهد، چنانچه حاكم شرع معامله پنجيك آن را اجازه بدهد، معامله آن مقدار صحيح است و انسان بايد پنجيك جنسي را كه خريده به حاكم شرع بدهد، و اگر اجازه ندهد، معامله آن مقدار باطل است. پس اگر پولي را كه فروشنده گرفته از بين نرفته، حاكم شرع خمس همان پول را ميگيرد، و اگر از بينرفته، عوض خمس را از فروشنده يا خريدار مطالبه ميكند. ١٧٦١ اگر جنسي را بخرد و بعد از معامله قيمت آن را از پول خمس نداده بدهد و در قتخريدن هم قصدش اين نباشد كه از پول خمس نداده عوض را بدهد، معاملهاي كه كرده صحيح است. ولي چون از پولي كه خمس در آن است به فروشنده داده، به مقدار پنجيك آن پول به او مديون است، و پولي را كه به فروشنده داده اگر از بين نرفته، حاكم شرع پنجيك همان را ميگيرد، و اگر از بين رفته، عوض آن را از خريدار يا فروشنده مطالبه ميكند. ١٧٦٢ اگر مالي را كه خمس آن داده نشده بخرد، چنانچه حاكم شرع معامله پنجيك آن را اجازه ندهد، معامله آن مقدار باطل است و حاكم شرع ميتواند پنجيك آن مال را بگيرد، و اگر اجازه بدهد، معامله صحيح و خريدار بايد مقدار پنجيك پول آن را به حاكم شرع بدهد، و اگر به فروشنده داده، ميتواند از او پس بگيرد. ١٧٦٣ اگر چيزي را كه خمس آن داده نشده به كسي ببخشند، پنجيك آن چيز مال او نميشود. ١٧٦٤ اگر از كافر يا كسي كه به دادن خمس عقيده ندارد، مالي به دست انسان آيد، واجب نيستخمس آن را بدهد. ١٧٦٥ تاجر و كاسب و صنعتگر و مانند اينها از وقتي كه شروع به كاسبي ميكنند، يك سال كه بگذرد بايد خمس آنچه را كه از مخارج سالشان زياد ميآيد بدهند. و كسي كه شغلش كاسبي نيست، اگر موقعي كه فايده برده بگذرد، بايد خمس مقداري را كه از خرج سالش زياد آمده بدهد. ١٧٦٦ انسان ميتواند در بين سال هر وقت منفعتي به دستش آيد خمس آن را بدهد،و جايز است دادن خمس را تا آخر سال تاخير بيندازد. و اگر براي دادن خمس سال شمسي قرار دهد، مانعي ندارد. ١٧٦٧ كسي كه مانند تاجر و كاسب بايد براي دادن خمس، سال قرار دهد، اگر منفعتي به دست آورد و در بين سال بميرد، بايد مخارج تا موقع مرگش را از آن منفعت كسب كسر كنند و خمس باقي مانده را بدهند. ١٧٦٨ اگر قيمت جنسي كه براي تجارت خريده بالا رود و آن را نفروشد و در بين سال قيمتش پايين آيد، خمس مقداري كه بالا رفته بر او واجب نيست. ١٧٦٩ اگر قيمت جنسي را كه براي تجارت خريده بالا رود و به اميد اين كه قيمت آن بالاتر رود، تا بعد از تمام شدن سال آن را نفروشد و قيمتش پايين آيد، خمس مقداري را كه بالا رفته بنابر احتياط واجب بايد بدهد، بلكه اگر به اندازهاي هم نگه داشته كه تجار معمولا براي گران شدن جنس آن را نگه ميدارند، خمس مقداري را كه بالا رفته بايد بدهد. ١٧٧٠ اگر غير مال التجاره مالي داشته باشد كه خمسش را داده يا خمس ندارد، مثلا به او بخشيدهاند، چنانچه قيمتش بالا رود، اگرچه آن را بفروشد مقداري كه بر قيمتش اضافه شده خمس ندارد، ولي اگر درختي كه خريده نمو كند و بزرگ شود و يا گوسفندي كه خريده چاق شود، در صورتي كه مقصود او از نگهداري آنها اين بوده كه از زيادتي عين آن سود ببرد، بايد خمس آنچه را زياد شده بدهد. ١٧٧١ اگر باغي احداث كند براي آن كه بعد از بالا رفتن قيمتش بفروشد، بايد خمس ميوه و نمو درختها و زيادي قيمت باغ را بدهد، ولي اگر قصدش اين باشد كه از ميوه آن استفاده كند، فقط بايد خمس ميوه را بدهد. ١٧٧٢ اگر درخت بيد و چنار و مانند اينها را بكارد، سالي كه موقع فروش آنها است، اگرچه آنها را نفروشد بايد خمس آنها را بدهد، ولي اگر مثلا از شاخههاي آن كه معمولا هر سال ميبرند استفادهاي ببرد و به تنهايي يا با منفعتهاي ديگر كسبش از مخارج سال او زياد بيايد، در آخر هر سال بايد خمس آن را بدهد. ١٧٧٣ كسي كه چند رشته كسب دارد، مثلا اجاره ملك ميگيرد و خريد و فروش و زراعت هم ميكند، چنانچه در هر رشته كسبي كه دارد، سرمايه و دخل و خرج و حساب صندوق جداگانه دارد، بايد منافع همان رشته را حساب كند و خمس آن را بدهد،و اگر در آن رشته ضرر كند، از رشته ديگر جبران نميشود. و اگر رشتههاي مختلف در دخل و خرج و حساب صندوق يكي باشند، بايد همه را آخر سال يك جا حساب كند و اگر نفع داشتخمس آن را بدهد. ١٧٧٤ خرجهايي را كه انسان براي به دست آوردن فايده ميكند، از فايده كسر ميشود و خمس ندارد. ١٧٧٥ آنچه از منافع كسب در بين سال به مصرف خوراك و پوشاك و اثاثيه و خريد منزل و عروسي و جهيزيه دختر و زيارت و مانند اينها ميرساند، در صورتي كه از شان او زياد نباشد و زيادهروي هم نكرده باشد خمس ندارد. ١٧٧٦ مالي را كه انسان به مصرف نذر و كفاره ميرساند، جزو مخارج ساليانه است، و نيز مالي را كه به كسي ميبخشد يا جايزه ميدهد، در صورتي كه از شان او زياد نباشد از مخارج ساليانه حساب ميشود. ١٧٧٧ اگر انسان نتواند يك جا جهيزيه دختر را تهيه كند و مجبور باشد كه هر سال مقداري از آن را تهيه نمايد، يا در شهري باشد كه معمولا هر سال مقداري از جهيزيه دختر را تهيه ميكنند، به طوري كه تهيه نكردن آن عيب است، چنانچه در بين سال از منافع آن سال جهيزيه بخرد، خمس ندارد. ١٧٧٨ مالي را كه خرج سفر حج و زيارتهاي ديگر ميكند، اگر مانند مركب سواري باشد كه عين آن باقي است و از منفعت آن استفاده شده، از مخارج سالي حساب ميشود كه در آن سال شروع به مسافرت كرده، اگرچه سفر او تا مقداري از سال بعد طول بكشد، ولي اگر مثل خوراكيها از بين رفته باشد، بايد خمس مقداري را كه در سال بعد واقع شده بدهد. ١٧٧٩ كسي كه از كسب و تجارت فايدهاي برده، اگر مال ديگري هم دارد كه خمس آن واجب نيست، ميتواند مخارج سال خود را فقط از فايده كسب حساب كند. ١٧٨٠ اگر از منفعت كسب آذوقهاي كه براي مصرف سالش خريده، در آخر سال زياد بيايد، بايد خمس آن را بدهد. و چنانچه بخواهد قيمت آن را بدهد، در صورتي كه قيمتش از وقتي كه خريده زياد شده باشد، بايد قيمت آخر سال را حساب كند. ١٧٨١ اگر از منفعت كسب پيش از دادن خمس اثاثيهاي براي منزل بخرد، چنانچه در بين سال احتياجش از آن برطرف شود، واجب است كه خمس آن را بدهد. و همچنين است زيور آلات زنانه، اگر در بين سال، وقت زينت كردن زنها بهآنها بگذرد. ١٧٨٢ اگر در يك سال منفعتي نبرد، نميتواند مخارج آن سال را از منفعتي كهدر سال بعد ميبرد كسر نمايد. ١٧٨٣ اگر در اول سال منفعتي نبرد و از سرمايه خرج كند و پيش از تمام شدن سال منفعتي به دستش آيد، ميتواند مقداري را كه از سرمايه برداشته از منافع كسر كند. ١٧٨٤ اگر مقداري از سرمايه از بين برود و از باقي مانده آن منافعي ببرد كه از خرج سالش زياد بيايد، ميتواند مقداري را كه از سرمايه كم شده بردارد. ١٧٨٥ اگر غير از سرمايه چيز ديگري از مالهاي او از بين برود، نميتواند از منفعتي كه به دستش ميآيد آن چيز را تهيه كند، ولي اگر در همان سال به آن چيز احتياج داشته باشد، ميتواند در بين سال از منافع كسب آن را تهيه كند. ١٧٨٦ اگر در اول سال براي مخارج خود قرض كند و پيش از تمام شدن سال منفعتي ببرد، ميتواند مقدار قرض خود را از آن منفعت كسر نمايد. ١٧٨٧ اگر در تمام سال منفعتي نبرد و براي مخارج خود قرض كند، ميتواند از منافع سالهاي بعد قرض خود را ادا نمايد. ١٧٨٨ اگر براي زياد كردن مال يا خريدن ملكي كه به آن احتياج ندارد قرض كند،نميتواند از منافع كسب، آن قرض را بدهد، ولي اگر مالي را كه قرض كرده و چيزي را كه از قرض خريده از بين برود و ناچار شود كه قرض خود را بدهد، ميتواند از منافع كسب قرض را ادا نمايد. ١٧٨٩ بنابر احتياط واجب بايد خمس مال حلال مخلوط به حرام را از عين همان مال بدهد. ولي خمسهاي ديگر را ميتواند از همان چيز بدهد يا به مقدار قيمتخمس كه بدهكار است پول بدهد. ١٧٩٠ تا خمس مال را ندهد نميتواند در آن مال تصرف كند، اگر چه قصد دادن خمس را داشته باشد. ١٧٩١ كسي كه خمس بدهكار است، نميتواند آن را به ذمه بگيرد، يعني خود را بدهكار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرف كند، و چنانچه تصرف كند و آن مال تلف شود، بايد خمس آن را بدهد. ١٧٩٢ كسي كه خمس بدهكار است اگر با حاكم شرع مصلاحه كند، ميتواند در تمام مال تصرف نمايد، و بعد از مصالحه، منافعي كه از آن به دست ميآيد مال خود اوست. ١٧٩٣ كسي كه با ديگري شريك است، اگر خمس منافع خود را بدهد و شريك او ندهد و در سال بعد از مالي كه خمسش را نداده براي سرمايه شركت بگذارد، هيچ كدام نميتوانند در آن تصرف كنند. ١٧٩٤ اگر بچه صغير سرمايهاي داشته باشد و از آن منافعي به دست آيد، بنابر احتياط واجب بعد از آنكه بالغ شد بايد خمس آن را بدهد. ١٧٩٥ انسان نميتواند در مالي كه يقين دارد خمسش را ندادهاند تصرف كند،ولي در مالي كه شك دارد خمس آن را دادهاند يا نه، ميتواند تصرف نمايد. ١٧٩٦ كسي كه از اول تكليف خمس نداده، اگر ملكي بخرد و قيمت آن بالارود، چنانچه آن ملك را براي آن نخريده كه قيمتش بالا رود و بفروشد، مثلا زميني را براي زراعتخريده است، اگر پول خمس نداده را به فروشنده داده و به او گفته اين ملك را به اين پول ميخرم، در صورتي كه حاكم شرع معامله پنجيك آن را اجازه بدهد، خريدار بايد خمس مقداري كه آن ملك ارزش دارد بدهد. و همچنين استبنا بر احتياط واجب اگر چيزي را كه خريده از اول قصد داشته كه پول خمس نداده را عوض آن بدهد. ١٧٩٧ كسي كه از اول تكليف خمس نداده، اگر از منافع كسب چيزي كه به آن احتياج ندارد خريده و يك سال از خريد آن گذشته، بايد خمس آن را بدهد، و اگر اثاث خانه و چيزهاي ديگري كه به آنها احتياج دارد مطابق شان خود خريده، پس اگربداند در بين سالي كه در آن سال فايده برده آنها را خريده، لازم نيستخمس آنها را بدهد. و اگر نداند كه در بين سال خريده يا بعد از تمام شدن سال، بنابر احتياط واجب بايد با حاكم شرع مصالحه كند. |
||||
|
|
|