مواردی که انسان میتواند معامله را بهم بزند
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
|
|
|
||
مواردي كه انسان ميتواند معامله را به هم بزند ٢١٢٤ حق به هم زدن معامله را خيار ميگويند و خريدار و فروشنده در يازده صورت ميتوانند معامله را به هم بزنند: اول: آنكه از مجلس معامله متفرق نشده باشند، و اين خيار را خيار مجلس ميگويند. دوم: آنكه مغبون شده باشند خيار غبن. سوم: در معامله قرارداد كنند كه تا مدت معيني هر دو يا يكي از آنان بتوانند معامله را به هم بزنند خيار شرط. چهارم: فروشنده يا خريدار مال خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد و طوري كند كه قيمت مال در نظر مردم زياد شودخيار تدليس. پنجم: فروشنده يا خريدار شرط كند كه كاري انجام دهد يا شرط كند مالي را كه ميدهد طور مخصوصي باشد و به آن شرط عمل نكند، كه در اين صورت ديگري ميتواند معامله را به هم بزند خيار تخلف شرط. ششم: در جنس يا عوض آن عيبي باشد خيار عيب. هفتم: معلوم شود مقداري از جنسي را كه فروختهاند مال ديگري استكه اگر صاحب آن به معامله راضي نشود خريدار ميتواند معامله را به هم بزند يا پول آن مقدار را از فروشنده بگيرد، و نيز اگر معلوم شود مقداري از چيزي را كه خريدار عوض قرار داده، مال ديگري است و صاحب آن راضي نشود، فروشنده ميتواند معامله را به هم بزند يا عوض آن مقدار را از خردار بگيرد خيار شركت. هشتم: فروشنده خصوصيات جنس معيني را كه مشتري نديده به او بگويد، بعد معلوم شود طوري كه گفته، نبوده است، كه در اين صورت مشتري ميتواند معامله را به هم بزند، و نيز اگر مشتري خصوصيات عوض معيني را كه ميدهد بگويد، بعد معلوم شود طوري كه گفته، نبوده است، فروشنده ميتواند معامله را بههم بزند خيار رؤيت. نهم: مشتري پول جنسي را كه نقدا خريده تا سه روز ندهد و فروشنده هم جنس را تحويل ندهد، كه اگر مشتري شرط نكرده باشد كه دادن پول را تاخير بيندازد و شرط تاخير جنس هم نشده باشد، فروشنده ميتواند معامله را به هم بزند. ولي اگر جنسي را كه خريده مثل بعضي از ميوهها باشد كه اگر يك روز بماند ضايع ميشود، چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نكرده باشد كه دادن پول را تاخير بيندازد و شرط تاخير جنس هم نشده باشد، فروشنده ميتواند معامله را بههم بزند خيار تاخير. دهم: حيواني را خريده باشد كه خريدار تا سه روز ميتواند معامله را بههم بزند خيار حيوان. يازدهم: فروشند نتواند جنسي را كه فروخته تحويل دهد، مثلا اسبي را كه فروخته فرار نمايد، كه در اين صورت مشتري ميتواند معامله را به هم بزند خيار تعذر تسلم. و احكام اينها در مسايل آينده گفته خواهد شد. ٢١٢٥ اگر خريدار قيمت جنس را نداند يا در موقع معامله غلفت كند و جنس را گرانتر از قيمت معمولي آن بخرد، چنانچه بقدري گران خريده كه مردم او را مغبون ميدانند و به كمي و زيادي آن اهميت ميدهند ميتواند معامله را به هم بزند، و نيز اگر فروشنده قيمت جنس را نداند يا موقع معامله غلفت كند و جنس را ارزانتر از قيمت آن بفروشد، در صورتي كه مردم به مقداري كه ارزان فروخته اهميت بدهند و او را مغبون بدانند، ميتواند معامله را به هم بزند. ٢١٢٦ در معامله بيع شرط، كه مثلا خانه هزار توماني را به دويست تومان ميفروشند و قرار ميگذارند كه اگر فروشنده سر مدت پول را بدهد بتواند معامله را به هم بزند، در صورتي كه خريدار و فروشنده قصد خريد و فروش داشته باشند،معامله صحيح است. ٢١٢٧ در معامله بيع شرط، اگرچه فروشنده اطمينان داشته باشد كه هرگاه سر مدت پول را ندهد خريدار ملك را به او ميدهد معامله صحيح است، ولي اگر سر مدت پول را ندهد حق ندارد ملك را از خريدار مطالبه كند، و اگر خريدار بميرد نميتواند ملك را از ورثه او مطالبه نمايد. ٢١٢٨ اگر چاي اعلا را با چاي پست مخلوط كند و به اسم چاي اعلا بفروشد، مشتري ميتواند معامله را به هم بزند. ٢١٢٩ اگر خريدار بفهمد مالي را كه گرفته عيبي دارد، مثلا حيواني را بخرد و بفهمد كه يك چشم آن كور است، چنانچه آن عيب پيش از معامله در مال بوده و او نميدانسته، ميتواند معامله را به هم بزند يا فرق قيمتسالم و معيوب آن را معين كند و به نسبت تفاوت يمتسالم و معيوب از پولي كه به فروشنده داده پس بگيرد، مثلا مالي را كه به چهار تومان خريده اگر بفهمد معيوب است، در صورتي كه قيمتسالم آن هشت تومان و قيمت معيوب آن شش تومان باشد چون فرق قيمتسالم و معيوب يك چهارم ميباشد ميتواند يك چهارم پولي را كه داده يعني يك تومان از فروشنده بگيرد. ٢١٣٠ اگر فروشنده بفهمد در عوضي كه گرفته عيبي هست، چنانچه آن عيب پيش از معامله در عوض بوده و او نميدانسته، ميتواند معامله را به هم بزند يا تفاوت قيمتسالم و معيوب را به دستوري كه در مساله پيش گفته شد بگيرد. ٢١٣١ اگر بعد از معامله و پيش از تحويل گرفتن مال عيبي در آن پيدا شود خريدار ميتواند معامله را به هم بزند، و نيز اگر در عوض مال، بعد از معامله و پيش از تحويل گرفتن عيبي پيدا شود فروشنده ميتواند معامله را به هم بزند، ولي اگر بخواهند تفاوت قيمت بگيرند اشكال دارد. ٢١٣٢ اگر بعد از معامله عيب مال را بفهمد و فورا معامله را به هم نزند ديگر حق به هم زدن معامله را ندارد. ٢١٣٣ هرگاه بعد از خريدن جنس عيب آن را بفهمد، اگرچه فروشنده حاضر نباشد،ميتواند معامله را به هم بزند. ٢١٣٤ در چهار صورت اگر خريدار بفهمد مال عيبي دارد نميتواند معامله را به هم بزند يا تفاوت قيمت بگيرد: اول: آنكه موقع خريدن عيب مال را بداند. دوم: به عيب مال راضي شود. سوم: در وقت معامله بگويد اگر مال عيبي داشته باشد پس نميدهم و تفاوت قيمت هم نميگيرم. چهارم: فروشنده در وقت معامله بگويد اين مال را با هر عيبي كه دارد ميفروشم، ولي اگر عيبي را معين كند و بگويد مال را با اين عيب ميفروشم و معلوم شود عيب ديگري هم دارد، خريدار ميتواند براي عيبي كه فروشنده معين نكرده مال را پس دهد يا تفاوت بگيرد. ٢١٣٥ در سه صورت اگر خريدار بفهمد مال عيبي دارد نميتواند معامله را بههم بزند، ولي ميتواند تفاوت قيمت بگيرد: اول: آنكه بعد از معامله تغييري در مال بدهد كه مردم بگويند بطوري كه خريداري و تحويل داده شده باقي نمانده است. دوم: بعد از معامله بفهمد مال عيب دارد و فقط حق برگرداندن آن را ساقط كند. سوم: بعد از تحويل گرفتن مال عيب ديگري در آن پيدا كند، ولي اگر حيوان معيوبي را بخرد و پيش از گذشتن سه روز عيب ديگري پيدا كند، اگر چه آن را تحويل گرفته باشد باز هم ميتواند آن را پس دهد، و نيز اگر فقط خريدار تا مدتي حق به هم زدن معامله را داشته باشد و در آن مدت مال عيب ديگري پيدا كند، اگرچه آن را تحويل گرفته باشد ميتواند معامله را به هم بزند. ٢١٣٦ اگر انسان مالي داشته باشد كه خودش آن را نديده و ديگري خصوصيات آن را براي او گفته باشد، چنانچه او همان خصوصيات را به مشتري بگويد و آن را بفروشد و بعد از فروش بفهمد كه بهتر از آن بوده، ميتواند معامله را به هم بزند. |
||||
|
|
|