احکام وقف
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
|
|
|
||
احكام وقف ٢٦٧٦ اگر كسي چيزي را وقف كند، از ملك او خارج ميشود و خود او و ديگران نميتوانند آن را ببخشند يا بفروشند و كسي هم از آن ملك ارث نميبرد، ولي در بعضياز موارد كه در مساله و گفته شد، فروختن آن اشكال ندارد. ٢٦٧٧ لازم نيست صيغه وقف را به عربي بخوانند بلكه اگر مثلا بگويد خانه خود را وقف كردم، وقف صحيح است و محتاج به قبول هم نيست، حتي در وقف خاص. ٢٦٧٨ اگر ملكي را براي وقف معين كند و پيش از خواندن صيغه وقف پشيمان شود يا بميرد، وقف درست نيست. ٢٦٧٩ كسي كه مالي را وقف ميكند بايد براي هميشه وقف كند پس اگر مثلا بگويد اين مال تا ده سال وقف باشد و بعد نباشد و يا بگويد اين مال تا ده سال وقف باشد و بعد تا پنجسال وقف نباشد و بعد دوباره وقف باشد باطل است، وبه احتياط واجب بايد وقف از موقع خواندن صيغه باشد، پس اگر مثلا بگويد اين مال بعد از مردن من وقف باشد، چون از موقع خواندن صيغه تا مردنش وقف نبوده اشكال دارد. ٢٦٨٠ وقف در صورتي صحيح است كه مال وقف را به تصرف كسي كه براي او وقف شده يا وكيل، يا ولي او بدهند ولي اگر چيزي را بر اولاد صغير خود وقف كند و به قصد اين كه آن چيز ملك آنان شود از طرف آنان نگهداري نمايد، وقف صحيح است. ٢٦٨١ اگر مسجدي را وقف كنند بعد از آن كه واقف به قصد واگذار كردن، اجازه دهد كه در آن مسجد نماز بخوانند همين كه يك نفر در آن مسجد نماز خواند وقف درست ميشود. ٢٦٨٢ وقف كننده بايد مكلف و عاقل و با قصد و اختيار باشد و شرعا بتواند در مال خود تصرف كند. بنابر اين سفيهي كه در حال بالغ بودن سفيه بوده يا حاكم شرع او را از تصرف در اموالش جلوگيري كرده، چون حق ندارد در مال خود تصرف نمايد، اگر چيزي را وقف كند صحيح نيست. ٢٦٨٣ اگر مالي را براي كساني كه به دنيا نيامدهاند وقف كند، درست نيست، ولي وقف براي اشخاصي كه بعضي از آنها به دنيا آمدهاند صحيح و آنها كه به دنيا نيامدهاند بعد از آمدن به دنيا با ديگران شريك ميشوند. ٢٦٨٤ اگر چيزي را بر خودش وقف كند مثل آن كه دكاني را وقف كند كه عايدي آن را بعد از مرگ او خرج مقبرهاش نمايند صحيح نيست، ولي اگر مثلا مالي را بر فقرا وقف كند و خودش فقير شود ميتواند از منافع وقف استفاده نمايد. ٢٦٨٥ اگر براي چيزي كه وقف كرده متولي معين كند، بايد مطابق قرار داد او رفتار نمايند و اگر معين نكند، چنانچه بر افراد مخصوصي مثلا بر اولاد خود وقف كرده باشد، راجع به چيزهايي كه مربوط به مصلحت وقف است كه در نفع بردن طبقات بعد نيز دخالت دارد اختيار با حاكم شرع است، و راجع به چيزهايي كه مربوط به نفع بردن طبقه موجود است اگر آنها بالغ باشند اختيار با خود آنان است و اگر بالغ نباشند اختيار با ولي ايشان است، و براي استفاده از وقف اجازه حاكم شرع لازم نيست. ٢٦٨٦ اگر ملكي را مثلا بر فقرا يا سادات وقف كند، يا وقف كند كه منافع آن به مصرف خيرات برسد در صورتي كه براي آن ملك متولي معين نكرده باشد، اختيار آن با حاكم شرع است. ٢٦٨٧ اگر ملكي را بر افراد مخصوصي مثلا بر اولاد خود وقف كند كه هر طبقهاي بعداز طبقه ديگر از آن استفاده كنند چنانچه متولي ملك آن را اجاره دهد و بميرد در صورتي كه مراعات مصلحت وقف يا مصلحت طبقه بعد را كرده باشد، اجاره باطل نميشود. ولي اگر متولي نداشته باشد، و يك طبقه از كساني كه ملك بر آنها وقف شده آن را اجاره دهند و در بين مدت اجاره بميرند، در صورتي كه طبقه بعد اجازه نكنند اجاره باطل ميشود و در صورتي كه مستاجر مال الاجاره تمام مدت را داده باشد مال الاجاره از زمان مردنشان تا آخر مدت اجاره را از مال آنان ميگيرد. ٢٦٨٨ اگر ملك وقف خراب شود، از وقف بودن بيرون نميرود. ٢٦٨٩ ملكي كه مقداري از آن وقف است و مقداري از آن وقف نيست اگر تقسيم نشده باشد، حاكم شرع يا متولي وقف ميتواند با نظر خبره سهم وقف را جدا كند. ٢٦٩٠ اگر متولي وقف خيانت كند و عايدات آن را به مصرفي كه معين شده نرساند، چنانچه براي عموم وقف نشده باشد، در صورت امكان حاكم شرع بايد بهجاي او متولي اميني معين نمايد. ٢٦٩١ فرشي را كه براي حسينيه وقف كردهاند نميشود براي نماز به مسجد ببرنداگرچه آن مسجد نزديك حسينيه باشد. ٢٦٩٢ اگر ملكي را براي تعمير مسجدي وقف نمايند چنانچه آن مسجد احتياج به تعمير ندارد و احتمال هم نمي رود كه تا مدتي احتياج به تعمير پيدا كند در صورتي كه غير از تعمير احتياج ديگري نداشته باشد و عايداتش در معرض تلف و نگهداري آن لغو و بيهوده باشد، ميتوانند عايدات آن ملك را به مصرف مسجدي كه احتياج به تعمير دارد برسانند. ٢٦٩٣ اگر ملكي را وقف كند كه عايدي آن را خرج تعمير مسجد نمايند و به امام جماعت و به كسي كه در آن مسجد اذان ميگويد بدهند، در صورتي كه بدانند كه براي هر يك چه مقدار معين كرده، بايد همان طور مصرف كنند، و اگر يقين نداشته باشند، بايد اول مسجد را تعمير كنند و اگر چيزي زياد آمد بين امام جماعت و كسي كه اذان ميگويد به طور مساوي قسمت نمايند و بهتر آن است كه اين دو نفر در تقسيم با يكديگر صلح كنند. |
||||
|
|
|