بخش 4
پوشاندن تمام روی پا پوشاندن صورت استعمال عطریات زینت نگاه کردن در آینه مالیدن روغن و پماد چرب ناخن گرفتن ازاله مو سایه قرار دادن فسوق جـدال بیرون آوردن خون از بدن خود کندن دندان کشتن حشرات بدن سلاح برداشتن کندن گیاهان و درختان حرم شکار حیوانات وحشی مستحبات دخول حرم آداب دخول مسجدالحرام
61 |
پوشاندن تمام روي پا
مسأله 132
: پوشيدن جوراب ، كفش ، چكمه و امثال آن كه تمام روي پا را بگيرد براي مرد
حرام است . و كفاره آن به احتياط واجب يك گوسفند است .
مسأله 133
: پوشيدن دمپايي و كفشهايي كه بندهاي عريض داشته باشند اگر تمام روي پا را
نگيرد مانعي ندارد .
مسأله 134 : پوشيدن كفشي كه تمام روي
پا را مي گيرد از روي ناچاري جايز است . ولي بايد كفاره آن را
بپردازد .
مسأله 135 : سه مورد مذكور ( پوشاندن سر
ـ پوشيدن لباس ـ پوشاندن تمام روي پا ) مخصوص مردان است ، و مورد بعد ( پوشاندن
صورت ) اختصاص به زنان دارد .
پوشاندن
صورت
مسأله 136 : زن نبايد روي خود را با نقاب ،
پوشيه و حتي باد بزن بپوشاند ، و به احتياط واجب از پوشاندن
62 |
صورت با گِل و دارو و امثال آن نيز اجتناب كند .
مسأله 137
: گذاشتن دست روي صورت و همچنين گذاشتن صورت روي بالش در هنگام خوابيدن
مانعي ندارد .
مسأله 138 : زن نبايد صورت خود را با حوله
خشك كند .
مسأله 139 : زن بايد مراقب باشد كه هنگام پوشيدن
يا درآوردن مقنعه آن را از صورت دور نگه دارد تا صورتش پوشيده نشود .
مسأله 140 : زن بايد در نماز كمي از اطراف صورت را به عنوان مقدمه
پوشش سر بپوشاند . اما بعد از نماز بايد فوراً باز كند .
استعمال عطريات
مسأله 141 : اقوي
اين است كه محرم از استعمال عود ، مشك ، عنبر و زعفران اجتناب كند . و احتياط اين است
كه از استعمال آنچه بوي خوش دارد ـ حتي كافور ـ
63 |
اجتناب كند .
مسأله 142 : ماليدن عطر بر بدن و
لباس ، و پوشيدن لباس معطر جايز نيست .
مسأله 143 : از گلها
يا سبزيهايي كه بوي خوش مي دهند بايد اجتناب شود .
مسأله 144
: استعمال صابون يا شامپو و خميردنداني كه بوي خوش دارد براي محرم جايز
نيست .
مسأله 145 : خوردن ميوه هاي خوشبو مثل سيب و
بِه در حال احرام مانعي ندارد . و احتياط اين است كه آنها را
بو نكنند .
مسأله 146 : خوردن غذاهايي كه مشتمل بر
چيزهايي باشد كه استعمال آنها بر محرم حرام است جايز نيست . و كفاره آن بنابر اقوي
يك گوسفند است .
مسأله 147 : استعمال خلوق كعبه يا چيزي كه
كعبه را با آن خوشبو كنند مانعي ندارد .
64 |
مسأله 148 : محرم نبايد بيني خود را از بوي بد بگيرد . و
اگر گرفت معصيت كرده ولي كفاره ندارد . اما فرار كردن از بوي بد مانعي
ندارد .
مسأله 149 : اگر به پوشيدن لباس يا خوردن غذايي كه
از جهت بوي خوش حرام است اضطرار پيدا كند بايد بيني خود را بگيرد .
مسأله 150 : كفاره استعمال بوي خوش از روي علم و عمد به احتياط واجب
يك گوسفند است .
زينت
الف ـ
زيورآلات :
مسأله 151 : استفاده از زيور آلات براي
زن محرم جايز نيست . و اگر قصد زينت نداشته باشد به احتياط مستحب از آن اجتناب
كند .
مسأله 152 : زيور آلاتي كه زنان به طور معمول هميشه
65 |
همراه دارند مانعي ندارد ، مگر اينكه قصد تزيين داشته باشند . و در فرض اينكه قصد
تزيين نداشته باشد نبايد آن را حتي به شوهر خود نشان دهد .
ب ـ
عينك :
مسأله 153 : استفاده از عينك تزييني به قصد
تزيين براي محرم حرام است ، ولي استفاده از عينك طبي مانعي ندارد .
ج ـ انگشتر :
مسأله 154 : استفاده از انگشتر
به قصد زينت حرام است . اما اگر به قصد استحباب باشد يا جهت ديگري غير از زينت باشد
مانعي ندارد .
د ـ سـاعـت :
مسأله 155 : استفاده از ساعت زينتي اگر به قصد تزيين
66 |
باشد جايز نيست ، و الاّ اشكالي ندارد .
هـ ـ سرمه
كشيدن :
مسأله 156 : كشيدن سرمه سياه كه زينت محسوب
مي شود بر زن و مرد محرم حرام است ، هر چند قصد تزيين نداشته باشد . و احتياط
واجب اجتناب از مطلق سرمه است .
مسأله 157 : چنانچه براي
مداوا سرمه بكشد مانعي ندارد .
و ـ حنا
بستن
مسأله 158 : حنابستن اگر زينت محسوب شود و به
قصد تزيين باشد حرام است .
نگاه كردن در
آينه
مسأله 159 : نگاه كردن در آينه براي زن و
مرد محرم
67 |
حرام است . ولي نگاه كردن به اجسام صاف و صيقلي و آب مانعي ندارد .
مسأله 160 : عكسبرداريوفيلمبرداري درحال احرام مانعي
ندارد ، اگر چه مستلزم نگاه به لنز و شيشه دوربين باشد .
ماليدن روغن و پماد چرب
مسأله 161
: ماليدن روغن و پماد اگر چه بوي خوش نداشته باشد بنابر اقوي حرام است ، ولي
كفاره ندارد . و اگر مشتمل بر بوي خوش باشد بنابر احتياط واجب كفاره آن يك گوسفند
است .
مسأله 162 : پمادهايي كه براي عرق سوز شدن بدن و
مداوا به كار مي رود مانعي ندارد .
ناخن
گرفتن
مسأله 163 : گرفتن ناخن دست يا پا ، با هر
وسيله اي كه
68 |
باشد جايز نيست . مگر اينكه بقاي آن موجب اذيت و آزار محرم شود .
مسأله 164 : محرم نمي تواند ناخن خود را بگيرد . ولي
مي تواند ناخن ديگري را بگيرد . بنابراين گرفتن ناخن محرم ديگر به قصد تقصير
براي محرم مانعي ندارد و صحيح است .
ازاله
مو
مسأله 165 : ازاله مو از بدن خود يا ديگري
به هر وسيله اي كه باشد براي محرم حرام است ، مگر در موارد ضرورت .
مسأله 166 : اگر هنگام وضو يا غسل مويي بدون قصد كنده شود اشكال
ندارد .
مسأله 167 : كفاره تراشيدن يا ازاله موي سر به
احتياط واجب يك گوسفند است .
69 |
سايه قرار دادن
مسأله 168
: زير سايه قرار دادن بدن براي مردان در حال حركت و طي مسير در سفر
ـ پياده يا سواره ـ حرام است . ولي براي زنان و كودكان اشكال ندارد .
مسأله 169 : در زير سايه قرار دادن فرقي بين سر و بدن نيست . لذا
نشستن در ماشين سرپوشيده و سر خود را از شيشه يا سقف بيرون كردن خلاف احتياط وجوبي
است .
مسأله 170 : حرمت استظلال آنجايي است كه محرم خود را
زير سايبان مانند چتر و سقف قرار دهد . ولي اگر در كنار مانع باشد و خود را در سايه
آن قرار دهد اشكالي ندارد ، مثلا دركنار ماشين يا ديوار حركت كند هر چند خلاف احتياط
استحبابي است .
مسأله 171 : حرمت سايه قرار دادن منحصر به
سايباني كه همراه انسان حركت كند مثل سقف ماشين و هواپيما است و شامل سايبان ثابت
مثل تونل و پل نمي شود . لذا
70 |
عبور از زير پلهايي كه در جاده واقع شده و به ناچار بايد از آن جا عبور كرد
اشكالي ندارد .
مسأله 172 : مرد محرم مي تواند در
ايستگاههاي بين راه يا در مكه ، زير سايبان برود ؛ چون حرمت سايه قرار دادن مربوط به
حال حركت و سفر كردن است . بنابراين براي رفتن از منزل خود در مكه تا حرم ،
مي تواند زير سايبان حركت كند .
مسأله 173 : تمام شهر
مكه حتي محله هاي جديد آن منزل محسوب مي شود ، لذا به محض ورود به مكه
زيرسايبان رفتن مانعي ندارد ، بنابراين مي تواند از محله هاي جديد
مكه تامسجدالحرام با ماشين سرپوشيده برود .
مسأله 174
: كسي كه در مسجد تنعيم براي عمره مفرده محرم مي شود مي تواند با
ماشين سرپوشيده تا مسجدالحرام يا خانه خود در مكه برود .
71 |
مسأله 175 : استظلال در شب مانعي ندارد . ولي در روز اگر چه
هوا ابري باشد جايز نيست . بلي اگر ابر به قدري تيره باشد كه صدق استظلال نكند مانعي
ندارد .
مسأله 176 : مردي كه مي داند براي سفر بايد از
وسيله سرپوشيده در روز استفاده كند نمي تواند نذر كند كه قبل از ميقات محرم
شود .
مسأله 177 : زيرسايه رفتن در مواقع ضروري مثلا شدت
گرما يا سرما ، يا بارندگي جايز است ، ولي بايد كفاره بدهد .
مسأله 178 : كفاره سايه قرار دادن در مسير حركت و طي منزل يك گوسفند مي باشد . حتي درحال اضطرار هم اقوي وجوب يك گوسفند به عنوان كفاره است .
فسوق
مسأله 179 : فسوق يعني دروغ
گفتن ، فحش دادن ، فخر فروختن به ديگران .
72 |
جـدال
مسأله 180 :
قسم خوردن براي اثبات مطلب يا ردّ ديگري با لفظ « لا و الله » و « بلي
والله » براي محرم حرام است .
مسأله 181 : در جدال محرّم « لا
و الله » و « بلي و الله » موضوعيت دارد ، لذا اگر به جاي كلمات « لا » و « بلي » مرادف
آنها ، يا به جاي « الله » مرادف آن را در لغات ديگر به قصد قسم خوردن به كار ببرند ،
جدال محرَّم محسوب نمي شود . همان طور كه قسم خوردن به « اللّه » بدون لفظ « بلي »
و « لا » جدال محرّم نيست .
بيرون آوردن خون از بدن
خود
مسأله 182 : بيرون آوردن خون از بدن خود
براي محرم حرام است ولي كفاره ندارد . اما بيرون آوردن خون از بدن ديگران حرام
نيست .
مسأله 183 : خراشيدن بدن و مسواك كردن اگر موجب
73 |
بيرون آمدن خون شود جايز نيست و همچنين است تزريق آمپول ، مگر در حال
ضرورت .
كندن دندان
مسأله 184
: كندن دندان گرچه خون نيايد حرام است . و كفاره آن بنابر احتياط يك گوسفند
است .
كشتن حشرات بدن
مسأله
185 : كشتن حشراتي كه در بدن حيوان يا انسان ساكن مي شوند مثل شپش ، كك ،
كنه و . . . حرام است .
مسأله 186 : كشتن مگس ، پشه و حشرات
خاكي اگر اذيت كنند ، مانعي ندارد .
سلاح
برداشتن
مسأله 187 : همراه داشتن سلاح اگر به
گونه اي باشد كه
74 |
عرفاً مسلح محسوب شود حرام است .
مسأله 188 : اگر از روي
جهل ، نسيان ، سهو و غفلت يكي از محرمات احرام را انجام داد كفاره ندارد مگر در مورد
صيد كه در هر صورت كفاره دارد .
كندن گياهان و درختان
حرم
مسأله 189 : كندن و بريدن درختان و گياهان
حرم بر محرم و غيرمحرم حرام است .
مسأله 190 : اگر در اثر
راه رفتن به طور متعارف گياهي قطع شود اشكالي ندارد .
شكار
حيوانات وحشي
مسأله 191 : شكار حيوانات وحشي
صحرائي بر محرم حرام است .
مسأله 192 : خوردن گوشت شكار بر
محرم حرام است ،
75 |
و فرقي نمي كند كه خودش شكار كند يا ديگري ، محرم شكار كند يا
مُحِلّ .
مسأله 193 : همان گونه كه صيد براي محرم حتي در
خارج حرم جايز نيست ، براي مُحِلّ نيز صيد در حرم جايز نمي باشد .
مسأله 194 : به احتياط واجب محرم نبايد زنبور عسل يا زنبورهاي ديگر
را بكشد ، مگر اينكه از آزار آنها بترسد .
76 |
مسأله 195 : براي داخل شدن در حرم خدا چند چيز
مستحب است :
1 ـ همين كه حاجي به حرم رسيد ، پياده شده و به جهت دخول
حرم غسل كند .
2 ـ براي تواضع و فروتني نسبت به حضرت حق جلَّ و علا پا برهنه شده
و نعلين خود را در دست گرفته و داخل حرم شود . اين عمل ثواب زيادي دارد .
3 ـ وقت
دخول حرم اين دعا را بخواند :
« اَللَّهُمَّ اِنَّكَ قُلْتَ فِي
كِتابِكَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : {وَأَذِّنْ فِي النّاسِ
بِالْحَجِّ يَأتُوكَ رِجالا وَعَلي كُلِّ ضامِر يَاْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ
عَميق} . اَلّلهُمَّ اِنّي اَرْجُواَنْ اَكُونَ
77 |
مِمَّنْ اَجابَ دَعْوتَكَ ، وَقَدْ جِئْتُ مِنْ شُقَّة بَعيدَة وَ
فَجٍّ عَميق ، سامِعاً لِنِدائِكَ ، وَمُستَجيباً لَكَ ، مُطيعاً لاَِمْرِكَ ،
وَكُلُّ ذِلكَ بِفَضْلِكَ عَلَيَّ وَاِحْسانِكَ إلَيَّ ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلي ما
وَفَّقْتَنِي لَهُ ، أبْتَغِي بِذلِكَ الزُّلْفَةَ عِنْدَكَ ، وَالْقُرْبَةَ إلَيْكَ ،
وَالْمَنْزِلَةَ لَدَيْكَ ، وَالْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِي ، وَالتَّوْبَةَ عَلَيَّ
مِنْهَا بِمَنِّكَ ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَحَرِّمْ
بَدَنِي عَلَي النَّارِ ، وَآمِنِّي مِنْ عَذابِكَ وَعِقابِكَ ، بِرَحْمَتِكَ يَا
أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ » .
78 |
مسأله 196 : هنگام داخل شدن به مسجد الحرام چند
چيز مستحب است :
1 ـ مستحب است براي دخول مسجدالحرام غسل كند .
2 ـ مستحب است
با پاي برهنه و با حالت سكينه و وقار وارد شود .
3 ـ هنگام ورود از درب
« بني شيبه » وارد شود ، و گفته اند كه باب بني شيبه در حال كنوني مقابل باب
السلام است . بنابر اين نيكو اين است كه شخص از باب السلام وارد شده و مستقيماًبيايد
تا از ستونها بگذرد .
4 ـ مستحب است بر درب مسجدالحرام ايستاده ،
بگويد :
79 |
« اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ
وَبَرَكَاتُهُ ، بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَمِنَ اللهِ وَماشَاءَاللهُ ،
واَلسَّلامُ عَلي أنْبِياءِاللهِ وَرُسُلِهِ ، واَلسَّلامُ عَلي
رَسُولِ اللهِ ، واَلسَّلامُ عَلي إبْراهِيمَ خَلِيلِ اللهِ ،
وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ » .
و در روايت ديگر وارد است
كه نزد درب مسجد بگويد :
« بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَ
مِنَ اللهِ وَإلَي اللهِ وَماشاءَاللهُ ، وَعَلي مِلَّةِ
رَسُولِ اللهِ ، صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَخَيْرُ الاْسْماءِ
لِلّهِ ، وَالْحَمْدُللهِِ ، وَالسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي
مُحَمَّدِبْنِ عَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أيُّهَا النَّبِيُّ وَ
رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلي أنْبِياءِاللهِ وَرُسُلِهِ ،
اَلسَّلامُ عَلي إِبْرَاهيمَ خَلِيلِ الرَّحْمنِ ، اَلسَّلامُ عَلي الْمُرْسَلِينَ
وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْنَا وَعَلي
عِبَادِاللهِ الصَّالِحِينَ ، اَللَّهُمَ صَلِّ عَلي
80 |
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَبَارِكْ عَلي مُحَمَّد وَآلِ
مُحَمَّد ، وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد ، كَما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَ
تَرَحَّمْتَ عَلي إبْرَاهِيمَ وَآلِ إبْرَاهيمَ ، إنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ ،
ألَّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ ، وَعَلي
إبْرَاهِيمَ خَلِيلِكَ ، وَعَلي أنْبِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَسَلِّمْ عَلَيْهِمْ ، وَ
سَلامٌ عَلي الْمُرْسَلِينَ ، وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ ، اَللَّهُمَّ
افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِكَ ، وَاسْتَعْمِلْنِي فِي طاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ ،
وَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الاِْيمانِ أبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي ، جَلَّ ثَنَاءُ
وَجْهِكَ ، اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي جَعَلَنِي مِنْ وَفْدِهِ وَزُوَّارِهِ ،
وَجَعَلَنِي مِمَّنْ يَعْمُرُ مَسَاجِدَهُ ، وَجَعَلَنِي مِمَّن يُنَاجِيهِ ،
اَللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ وَزائِرُكَ فِي بَيْتِكَ ، وَعَلي كُلِّ
مَأتِيٍّ حَقٌّ لِمَنْ أتاهُ وَزارَهُ ، وَأنْتَ خَيْرُ مَأتِيٍّ وَأكْرَمُ
مَزُور ، فأسْألُكَ يَا اللهُ يَا
81 |
رَحْمنُ ، وبِأنَّكَ أنْتَ اللهُ لاإلهَ إلاّ أَنتَ ، وَحْدَكَ
لاَ شَرِيكَ لَكَ ، وبِأنَّكَ واحِدٌ اَحَدٌ صَمَدٌ ، لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ
وَلَمْ يَكُنْ لَهُ ( لَكَ خ ل ) كُفُواًأحَدٌ ، وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ
وَرَسُولُكَ ، صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَعَلي أهْلِ بَيْتِهِ ، يَا جَوادُ يَا
كَرِيمُ ، يَا مَاجِدُ يَا جَبَّارُ يَا كَرِيمُ ، أسْأَلُكَ أنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَكَ
إِيّايَ بِزِيَارَتِي إيَّاكَ أوَّلَ شَيء تُعْطِيَنِي فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ
النَّارِ » .
پس سه مرتبه بگويد :
« اَللَّهُمَّ
فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ » .
پس بگويد :
« وَ
أوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَيِّبِ ، وَادْرَأ عَنِّي شَرَّ
شَيَاطِينِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ ، وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ
وَالْعَجَمِ » .
82 |
5 ـ داخل مسجدالحرام شود ، و رو به كعبه دستها را بلند كرده ، و
بگويد :
« اَللَّهُمَّ إنِّي أسْألُكَ فِي مَقَامِي هَذا فِي
أوَّلِ مَنَاسِكِي أنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِي ، وَأنْ تَتَجَاوَزَ عَنْ خَطِيئَتِي ، وَ
أنْ تَضَعَ عَنِّي وِزْرِي ، الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ
الْحَرَامَ اَللَّهُمَّ إنِّي أشْهَدُ أنَّ هذا بَيْتُكَ الْحَرَامُ الَّذِي
جَعَلْتَهُ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأمْناً مُبَارَكاً وَهُديً لِلْعَالَمِينَ ،
اَللَّهُمَّ إنِّي عَبْدُكَ ، وَالْبَلَدُ بَلَدُكَ ، وَالْبَيْتُ بَيْتُكَ ، جِئتُ
أطْلُبُ رَحْمَتَكَ ، وَأؤُمُّ طاعَتَكَ ، مُطِيعاً لاِمْرِكَ ، رَاضِياً بِقَدَرِكَ ،
أسْألُكَ مَسْألَةَ الْفَقِيرِ إلَيْكَ ، الْخَائِفِ لِعُقُوبَتِكَ ، اَللَّهُمَّ
افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِكَ ، واسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَ
مَرْضاتِكَ » .
بعد خطاب كند بسوي كعبه ، و بگويد :
83 |
« الْحَمْدُللهِِ الَّذِي عَظَّمَكِ وَشَرَّفَكِ وَكَرَّمَكِ ،
وَجَعَلَكِ مَثابَةً لِلنّاسِ و اَمْناً مُبارَكاً وَهُديً
لِلْعالَمِينَ » .
6 ـ مستحب استوقتي كه محاذي حجرالأسودشد ،
بگويد :
« أشْهَدُ أنْ لاَإلهَ إلاَّاللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ
لهُ ، وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ ، آمَنْتُ بِاللهِ ، وَكَفَرْتُ
بِالْجِبْتِ وَالطَاغُوتِ وَاللاَّتِ وَالْعُزّي ، وَبِعِبادَةِ الشَيْطَانِ ،
وَبِعِبَادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعي مِنْ دُونِ اللّهِ » .
و
هنگامي كه نظرش به حجرالأسود افتاد متوجه بسوي او شود ، و بگويد :
« اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهذَا ، وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ
لَوْلاَ أنْ هَدَانَا اللّهُ ، سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلاَ إلهَ إلاَّ
اللّهُ وَاللهُ أكْبَرُ ، أكْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ ، وَأكْبَرُ مِمّا أخْشي
وَاَحْذَرُ ، وَلا إلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ ، لَهُ الْمُلْكُ
84 |
وَلَهُ الْحَمْدُ ، يُحْيِي وَيُمِيتُ ، وَيُمِيتُ وَيُحْيِي ، وَ
هُوَ حَيٌّ لاَيَمُوتُ ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ ، وَهُوَ عَلي كُلِّ شَيء
قَدِيرٌ ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمّد وَ
آلِ مُحَمَّد ، وَبارِكْ عَلي مُحَمَّد وَ
آلِ مُحَمَّد ، كَأفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ وَبَارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلي إبْراهِيمَ وَآلِ إبْراهِيمَ ، إنَّكَ
حَمِيدٌ مَجيدٌ ، وَسَلامٌ عَلي جَميعِ النَّبِيِّينَ وَالمُرْسَلِينَ ،
وَالْحَمْدُللهِِ رَبِّ العَالَمِينَ ، ألَّلهُمَّ إنِّي اُؤْمِنُ بِوَعْدِكَ ،
وَاُوفِي بِعَهْدِكَ ، وَأُصَدِّقُ رُسُلَكَ ، وَأتَّبِعُ كِتابَكَ » .
7
ـ در روايت معتبر وارد است كه وقتي كه نزديك حجرالأسود رسيدي دستهاي خود را بلند
كن ، و حمد و ثناي الهي را بجا آور ، و صلوات بر پيغمبر بفرست ، و از خداوند عالم
بخواه كه حج تو را قبول كند . پس از آن حجر را ببوس و دست بكش . و اگر بوسيدن ممكن
نشد استلام
85 |
كن ، و اگر آن نيز ممكن نشد به آن اشاره كن و بگو :
« اَللَّهُمَّ أمَانَتِي أدَّيْتُها ، وَمِيثْاقِي تَعَاهَدْتُهُ ،
لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُوافَاةِ ، اَللَّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتَابِكَ ، وَعَلي
سُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، اَشْهَدُ أنْ لاَ إلهَ إلاَّاللهُ
وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ ، وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ ، آمَنْتُ
بِاللهِ ، وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطَاغُوتِ ، وَباللاَّتِ وَالْعُزَّي ، وَ
عِبادَةِ الشَّيْطَانِ ، وَعِبَادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعي مِنْ دُونِ
اللهِ » .
و سپس بگو :
« اَللَّهُمَّ إلَيْكَ
بَسَطْتُ يَدِي ، وَفِيمَا عِنْدَكَ عَظُمَتْ رَغْبَتِي ، فَاقْبَلْ سُبْحَتِي ،
وَاغْفِرْلِي وَارْحَمْنِي ، اَللَّهُمَّ إنِّي أعُوذُ بِكَ مِنَ الْكُفْرِ
وَالْفَقْرِ ، وَمَواقِفِ الْخِزْيِ فِي الدُّنْيَا
وَالاْخِرَةِ » .